Learn These 5 English Idioms and Never Sound Like a Textbook Again!

4,106 views ・ 2025-03-09

Speak English With Tiffani


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید. زیرنویس های ترجمه شده به صورت ماشینی ترجمه می شوند.

00:00
Hey, in this lesson, I'm going to help you stop sounding like a textbook.
0
613
4629
هی، در این درس، من قصد دارم به شما کمک کنم تا مانند کتاب درسی به نظر نرسید.
00:05
I'm going to teach you five English idioms that will transform your English today.
1
5383
5010
من امروز به شما پنج اصطلاح انگلیسی را آموزش می دهم که انگلیسی شما را متحول می کند.
00:10
But before we start, I want to remind you after each lesson, don't forget
2
10720
5600
اما قبل از شروع، می خواهم بعد از هر درس یادآوری کنم، فراموش نکنید که
00:16
to go to the English with Tiffani app.
3
16329
2680
با اپلیکیشن تیفانی به سراغ زبان انگلیسی بروید.
00:19
It is free to download and each lesson that I teach you here on YouTube, or
4
19240
5469
دانلود رایگان است و هر درسی که در اینجا در یوتیوب به شما آموزش می دهم، یا
00:24
if you're listening on the podcast.
5
24710
1920
اگر در حال گوش دادن به پادکست هستید.
00:27
After each lesson, you can go to the app and you can
6
27049
3541
بعد از هر درس، می توانید به برنامه بروید و می توانید
00:30
practice what you have learned.
7
30599
3341
آنچه را که یاد گرفته اید تمرین کنید.
00:33
So don't forget to download the English with Tiffani app
8
33960
3690
پس فراموش نکنید که زبان انگلیسی را با اپلیکیشن تیفانی دانلود کنید
00:37
and practice what you learned.
9
37869
2300
و آموخته های خود را تمرین کنید.
00:40
So are you ready?
10
40550
569
پس آماده ای؟
00:41
My friend?
11
41119
601
دوست من؟
00:42
Well, then let's jump right in.
12
42380
3800
خب، پس بیایید به داخل بپریم.
00:46
All right, here's the very first idiom.
13
46219
2001
بسیار خوب، این اولین اصطلاح است.
00:48
We're going to look at today under the weather.
14
48220
4750
ما امروز را تحت آب و هوا نگاه می کنیم.
00:54
Under the weather.
15
54340
2110
ناخوش احوال.
00:56
Now, this is an English idiom that we use.
16
56460
2680
حالا این یک اصطلاح انگلیسی است که ما از آن استفاده می کنیم.
00:59
All the time.
17
59640
1590
تمام وقت.
01:01
So it's important for you as an English learner to understand
18
61240
2870
بنابراین برای شما به عنوان یک زبان آموز انگلیسی مهم است که
01:04
the meaning and how to use it.
19
64110
2450
معنی و نحوه استفاده از آن را درک کنید.
01:06
So under the weather just refers to feeling ill or sick or not at your best.
20
66580
7619
بنابراین تحت آب و هوا فقط به احساس بیماری یا بیماری یا عدم در بهترین حالت اشاره دارد.
01:14
Physically, you're kind of coughing, or maybe you're experiencing
21
74419
5250
از نظر فیزیکی، به نوعی سرفه می‌کنید، یا ممکن است
01:20
aches and pains in your body, or maybe your head is hurting.
22
80220
3359
درد و درد در بدن خود احساس کنید، یا شاید سرتان درد می‌کند. می
01:23
You can say, ah, I'm feeling a bit under the weather.
23
83740
4414
توانی بگویی، آه، من کمی زیر آب و هوا احساس می کنم.
01:28
I'm not completely well, I feel a bit sick.
24
88404
4030
حالم کاملا خوب نیست، کمی حالم بد است.
01:32
In English, we say under the weather.
25
92535
3489
در انگلیسی زیر آب و هوا می گوییم.
01:36
Now, here's some examples sentences that will help you learn and understand
26
96255
5839
اکنون، در اینجا چند نمونه از جملات آورده شده است که به شما کمک می کند یاد بگیرید و درک کنید که
01:42
how to use this term in real life.
27
102274
2710
چگونه از این اصطلاح در زندگی واقعی استفاده کنید.
01:45
This idiom, here we go.
28
105324
1310
این اصطلاح، ما به اینجا می رویم. امروز
01:47
I'm feeling a bit under the weather today, so I'll work from home.
29
107454
4331
کمی زیر آب و هوا هستم ، بنابراین از خانه کار خواهم کرد.
01:52
I'm not feeling my best, so I'll just work from home today.
30
112679
3601
من بهترین احساسم را ندارم، بنابراین امروز فقط از خانه کار خواهم کرد.
01:56
Here's the second example sentence.
31
116960
2880
در اینجا مثال دوم جمله است.
02:00
She called in under the weather and couldn't make it to the meeting.
32
120340
5430
او در شرایط آب و هوایی تماس گرفت و نتوانست به جلسه برسد.
02:06
She called in, Hey, I'm under the weather and could not make it to the meeting.
33
126050
5549
او زنگ زد، هی، من زیر آب و هوا هستم و نتوانستم به جلسه برسم.
02:12
And sentence number three, the kids are both under the
34
132250
4670
و جمله شماره سه بچه ها این هفته هر دو زیر
02:16
weather with a cold this week.
35
136920
1980
هوا با سرماخوردگی هستند.
02:18
Hey.
36
138900
570
سلام.
02:20
My kids aren't feeling the best.
37
140060
1920
بچه های من بهترین احساس را ندارند.
02:22
They're a bit under the weather.
38
142000
1820
آنها کمی زیر آب و هوا هستند.
02:23
They have a cold.
39
143920
1740
سرماخوردگی دارند.
02:26
Makes sense.
40
146100
669
02:26
Right?
41
146769
480
منطقی است.
درسته؟
02:27
You got it.
42
147579
580
متوجه شدی
02:28
Now I want to give you three specific situations in which
43
148159
4270
اکنون می خواهم سه موقعیت خاص را به شما ارائه دهم که در آنها
02:32
you can use this idiom.
44
152559
1730
می توانید از این اصطلاح استفاده کنید. در
02:34
Here's the first situation when calling in sick to work or school,
45
154510
7000
اینجا اولین موقعیت زمانی است که بیمار را به محل کار یا مدرسه فرا می‌خوانیم،
02:41
we had two example sentences and one of them dealt with work while the
46
161660
4609
ما دو جمله مثال داشتیم که یکی از آنها مربوط به کار بود و
02:46
other dealt with school for the kids.
47
166310
1950
دیگری به مدرسه برای بچه‌ها.
02:48
This is a prime example.
48
168775
2640
این یک نمونه بارز است.
02:51
These two situations again, one situation, but we're speaking about work and school.
49
171425
5530
این دو موقعیت دوباره، یک موقعیت، اما ما در مورد کار و مدرسه صحبت می کنیم.
02:57
When you're not feeling well, you normally don't want to work.
50
177755
3999
وقتی احساس خوبی ندارید، معمولاً نمی خواهید کار کنید.
03:02
You normally want to stay in bed.
51
182034
2370
شما معمولاً می خواهید در رختخواب بمانید.
03:04
You can say, I'm so sorry, boss.
52
184565
2330
شما می توانید بگویید، من خیلی متاسفم، رئیس.
03:07
Uh, I'm not going to be able to come in today.
53
187765
3210
اوه، من امروز نخواهم توانست بیایم.
03:11
Your boss might ask you why, uh, I'm feeling a bit.
54
191185
3939
رئیس شما ممکن است از شما بپرسد که چرا، اوه، من کمی احساس می کنم.
03:15
Under the weather, or maybe on the other side, your kids, they're coughing.
55
195675
5280
در زیر آب و هوا، یا شاید در طرف دیگر، بچه های شما سرفه می کنند.
03:21
They're sneezing.
56
201095
860
دارن عطسه میکنن به
03:22
You call their teacher.
57
202185
1370
استادشون زنگ میزنی
03:23
Hey, Ms. Smith, I'm so sorry.
58
203565
2680
هی، خانم اسمیت، خیلی متاسفم. امروز
03:26
I'm not going to be able to bring the kids to school today.
59
206245
2160
نمی توانم بچه ها را به مدرسه بیاورم.
03:28
Oh no.
60
208435
319
03:28
What happened?
61
208754
701
اوه نه.
چه اتفاقی افتاد؟
03:30
They're okay, but they're, they're a little bit under the weather.
62
210655
3189
آنها خوب هستند، اما آنها هستند، آنها کمی زیر آب و هوا هستند.
03:33
So they'll be there tomorrow.
63
213855
1290
پس فردا آنجا خواهند بود.
03:35
You see how to use it, right?
64
215834
1250
می بینید که چگونه از آن استفاده کنید، درست است؟ بله
03:37
Yes.
65
217510
490
.
03:38
All right.
66
218250
290
03:38
So here's the next situation.
67
218540
2040
بسیار خوب.
بنابراین در اینجا وضعیت بعدی است.
03:40
The first one was kind of a double one for you.
68
220580
2410
اولین مورد برای شما یک جورایی دوگانه بود.
03:43
Situation number two, explaining why you need to cancel social plans.
69
223350
6389
موقعیت شماره دو، توضیح می دهد که چرا باید برنامه های اجتماعی را لغو کنید.
03:49
Think about it.
70
229940
499
در مورد آن فکر کنید.
03:50
Your friends want to hang out with you.
71
230449
1930
دوستان شما می خواهند با شما معاشرت کنند.
03:52
Maybe your coworkers want to hang out, but all of a sudden
72
232549
3250
شاید همکاران شما بخواهند با هم معاشرت کنند، اما ناگهان
03:57
you start feeling yourself.
73
237659
1460
احساس می کنید خودتان هستید.
04:00
Not feeling the best.
74
240535
1079
بهترین احساس را ندارد.
04:01
You're you're coughing.
75
241614
1181
تو داری سرفه میکنی
04:02
You're your head is hurting and you need to let them know that you're
76
242804
3461
سرتان درد می‌کند و باید به آن‌ها بگویید که
04:06
not going to be able to hang out.
77
246265
1849
نمی‌توانید معاشرت کنید.
04:08
Hey guys, I'm so sorry.
78
248595
1760
سلام بچه ها، خیلی متاسفم
04:11
You're leaving a voice message.
79
251095
1049
شما در حال گذاشتن یک پیام صوتی هستید.
04:12
I want to hang out tonight, but unfortunately I'm feeling a bit under the
80
252864
4060
من میخواهم امشب با هم معاشرت کنم، اما متأسفانه کمی در
04:16
weather, so I'm going to have to cancel.
81
256924
2220
شرایط جوی احساس می کنم، بنابراین مجبور می شوم لغو کنم.
04:20
That's the second situation.
82
260099
1781
این وضعیت دوم است. در
04:22
Here's the third situation in which you can use this idiom, describing
83
262190
5100
اینجا سومین موقعیتی است که در آن می توانید از این اصطلاح استفاده کنید و
04:27
mild illness symptoms to others.
84
267340
3870
علائم خفیف بیماری را برای دیگران توصیف کنید.
04:31
Notice it says mild symptoms.
85
271729
3341
توجه کنید می گوید علائم خفیف.
04:35
So I don't have the flu per se, but I feel like it's coming on again, body
86
275080
5730
بنابراین من به خودی خود آنفولانزا ندارم، اما احساس می کنم دوباره شروع می شود، بدن
04:40
aches, a bit of a headache, a cough.
87
280860
3700
درد، کمی سردرد، سرفه.
04:45
When I want to explain to others, my mild symptoms, like, Hey guys, I
88
285130
5725
وقتی می‌خواهم علائم خفیفم را برای دیگران توضیح دهم، مثلاً سلام بچه‌ها، من
04:50
don't know what's been going on, man.
89
290855
1360
نمی‌دانم چه اتفاقی افتاده است.
04:52
I'm, I'm feeling a bit under the weather and immediately people will understand.
90
292255
4510
من، کمی زیر آب و هوا احساس می کنم و بلافاصله مردم می فهمند.
04:56
Ah, you're not at a hundred percent.
91
296835
2950
آه، شما در صد در صد نیستید.
04:59
You're not completely sick just yet, but you're a bit under the weather.
92
299785
4530
شما هنوز کاملاً بیمار نشده اید، اما کمی تحت شرایط آب و هوایی هستید.
05:04
Makes sense.
93
304745
780
منطقی است. بله
05:05
Yes.
94
305964
510
.
05:06
Excellent.
95
306585
420
عالی
05:07
All right, let's move on now to our second idiom.
96
307024
2990
بسیار خوب، اکنون به اصطلاح دوم خود برویم.
05:10
Our second idiom is hit the hay, hit the hay.
97
310024
6240
اصطلاح دوم ما hit the hay، hit the hay است.
05:16
And you're probably wondering, wait a minute.
98
316264
2915
و احتمالاً تعجب می کنید، یک دقیقه صبر کنید.
05:19
What in the world hit the, Hey, don't worry.
99
319539
2981
چه چیزی در جهان به آن ضربه زد، هی، نگران نباش.
05:22
This idiom just refers to going to bed or going to sleep.
100
322710
5400
این اصطلاح فقط به رفتن به رختخواب یا خوابیدن اشاره دارد. بله
05:28
Yep.
101
328420
340
05:29
Going to bed or going to sleep.
102
329060
2749
رفتن به رختخواب یا رفتن به خواب.
05:31
Now I am your teacher, teacher, Tiffani.
103
331870
3919
حالا من معلم شما هستم، معلم، تیفانی.
05:35
I love teaching you English.
104
335809
1140
من عاشق آموزش زبان انگلیسی به شما هستم.
05:36
I am very passionate.
105
336990
1139
من خیلی پرشور هستم.
05:38
About teaching English.
106
338675
1380
در مورد آموزش زبان انگلیسی
05:40
I am also an early bird at the time of this recording.
107
340635
4310
من هم در زمان ضبط این پرنده اولیه هستم.
05:45
It literally is 5 45 AM.
108
345094
3601
به معنای واقعی کلمه 5 و 45 صبح است. بله
05:48
Yes.
109
348875
539
.
05:49
Very early in the morning.
110
349614
1331
صبح خیلی زود.
05:51
I am an early bird.
111
351194
1191
من یک پرنده زودرس هستم.
05:52
I do my best work early in the morning.
112
352724
3031
من بهترین کارم را صبح زود انجام می دهم.
05:56
What does that mean?
113
356700
950
این به چه معناست؟
05:58
That means I have to hit the hay very early at night.
114
358210
5800
یعنی باید شب خیلی زود یونجه را بزنم.
06:04
You got it.
115
364310
700
متوجه شدی
06:05
I normally go to bed quite early, either 8 30 at the latest 9 PM.
116
365239
5631
من معمولاً خیلی زود به رختخواب می روم، یا حداکثر ساعت 9 شب ساعت 8:30.
06:11
Sometimes I'll stay up late to be on the phone, but I normally hit
117
371069
3841
گاهی اوقات تا دیر وقت بیدار می مانم تا با تلفن صحبت کنم، اما معمولاً
06:14
the hay early because I am an early bird and I like to get up early.
118
374940
4950
زود به یونجه می افتم، زیرا من یک پرنده زودرس هستم و دوست دارم زود بیدار شوم.
06:20
You got it.
119
380560
600
متوجه شدی بله
06:21
Yes.
120
381785
570
.
06:22
All right.
121
382405
380
06:22
So it just means to go to sleep.
122
382935
3050
بسیار خوب.
بنابراین فقط به معنای خوابیدن است.
06:26
I'm going to get some water real quick.
123
386325
1410
من می خواهم خیلی سریع آب بیاورم.
06:29
It's early in the morning.
124
389995
980
صبح زود است.
06:30
So my voice is still coming.
125
390975
2450
پس صدای من هنوز می آید.
06:33
Don't worry, we're going to get back to the lesson, but I wanted to ask you this.
126
393805
3530
نگران نباشید، ما به درس برمی گردیم، اما می خواستم این را از شما بپرسم.
06:37
Have you ever felt lost in an English conversation because of idioms?
127
397655
3200
آیا تا به حال در یک مکالمه انگلیسی به دلیل اصطلاحات احساس گم شدن کرده اید؟
06:41
You hear an idiom like, hit the nail on the head and wonder, what does that mean?
128
401425
4500
یک اصطلاحی می شنوید که میخ به سرتان بزنید و تعجب کنید که این یعنی چه؟
06:46
That's exactly why I created the English Idiom Bundle.
129
406505
3280
دقیقاً به همین دلیل است که من انگلیسی Idiom Bundle را ایجاد کردم.
06:50
This bundle gives you instant access to my top secret idiom files,
130
410165
4880
این بسته به شما امکان دسترسی فوری به فایل‌های اصطلاحی فوق‌مخفی من را می‌دهد،
06:55
packed with video lessons, PDFs, and practical exercises designed to help
131
415234
4920
مملو از درس‌های ویدیویی، فایل‌های PDF و تمرین‌های عملی که برای کمک به
07:00
you understand, use, and finally master English idioms effortlessly.
132
420175
5800
درک، استفاده و در نهایت تسلط بر اصطلاحات انگلیسی بدون زحمت طراحی شده‌اند.
07:06
When you use idioms, your English sounds natural, engaging, and confident.
133
426455
4170
وقتی از اصطلاحات استفاده می کنید، انگلیسی شما طبیعی، جذاب و مطمئن به نظر می رسد.
07:11
Without them, conversations can feel awkward and confusing.
134
431150
5170
بدون آنها، مکالمات می تواند ناخوشایند و گیج کننده باشد.
07:16
My students love this system, and now it's your turn.
135
436770
3300
دانش آموزان من عاشق این سیستم هستند و اکنون نوبت شماست.
07:20
So, my friend, you can get lifetime access to the English Idiom Bundle
136
440330
4510
بنابراین، دوست من،
07:25
today by simply clicking the link in the description below this video.
137
445010
3800
امروز می‌توانید به سادگی با کلیک کردن روی پیوند موجود در توضیحات زیر این ویدیو، دسترسی مادام‌العمر به انگلیسی Idiom Bundle داشته باشید.
07:29
It's time for you to start speaking English like a native.
138
449310
2680
وقت آن رسیده است که مانند یک بومی انگلیسی صحبت کنید.
07:32
Are you ready?
139
452390
490
آیا شما آماده اید؟
07:33
All right.
140
453206
290
07:33
So let's check out the first example sentence.
141
453496
3380
بسیار خوب.
بنابراین بیایید اولین جمله مثال را بررسی کنیم.
07:36
Here is sentence number one.
142
456926
2830
اینجا جمله شماره یک است.
07:40
I'm exhausted.
143
460866
1250
من خسته ام
07:42
I think I'll hit the hay early tonight.
144
462196
3290
فکر کنم امشب زودتر یونجه بزنم.
07:45
I'm exhausted.
145
465936
1100
من خسته ام
07:47
I think I'll go to sleep early tonight.
146
467226
2860
فکر کنم امشب زود بخوابم
07:50
You got it.
147
470461
870
متوجه شدی بله
07:51
Yes.
148
471661
420
.
07:52
All right.
149
472141
360
07:52
Here is sentence number two.
150
472561
2740
بسیار خوب.
اینجا جمله شماره دو است. به
07:56
We should hit the hay soon.
151
476231
1960
زودی باید یونجه را بزنیم.
07:58
We have an early flight tomorrow.
152
478511
2020
فردا پرواز زودهنگام داریم.
08:00
Hey, we need to get up early tomorrow.
153
480621
1879
سلام فردا باید زود بیدار بشیم
08:02
So let's hit the hay early tonight.
154
482500
3061
پس بیایید امشب زودتر یونجه را بزنیم.
08:06
And sentence number three, after the long meeting, all I
155
486231
5100
و جمله شماره سه، بعد از جلسه طولانی، تنها کاری که می
08:11
wanted to do was hit the hay.
156
491331
2020
خواستم انجام دهم این بود که یونجه را بزنم.
08:13
Listen, I was so tired after that meeting.
157
493381
2140
گوش کن، بعد از آن جلسه خیلی خسته بودم.
08:15
All I wanted to do was go to sleep.
158
495741
2070
تنها کاری که می خواستم بکنم این بود که بخوابم.
08:17
All I wanted to do.
159
497881
1840
تمام کاری که می خواستم انجام دهم. به
08:20
Was hit the hay.
160
500256
2530
یونجه زده شد.
08:26
Whoa, listen, I love water for those not watching.
161
506276
2420
اوه، گوش کن، من عاشق آب برای کسانی هستم که تماشا نمی کنند.
08:28
I do love water.
162
508706
860
من عاشق آب هستم
08:29
All right, so we have our three sentences.
163
509576
1910
بسیار خوب، پس ما سه جمله خود را داریم.
08:31
Now we have situations.
164
511495
1741
حالا ما موقعیت هایی داریم. چه
08:33
When can you use this idiom?
165
513436
2580
زمانی می توانید از این اصطلاح استفاده کنید؟
08:36
Situation number one, when ending a social gathering or party.
166
516165
6120
موقعیت شماره یک، هنگام پایان دادن به یک گردهمایی اجتماعی یا مهمانی.
08:42
Imagine that you've invited your friends, your family members to come
167
522545
4210
تصور کنید که دوستان، اعضای خانواده خود را دعوت کرده اید که بیایند
08:46
over and And now you're tired, you're a bit sleepy, you prepared everything.
168
526765
7426
و حالا خسته شده اید، کمی خواب آلود هستید، همه چیز را آماده کرده اید.
08:54
You hung out with your family and friends, but now,
169
534191
2750
شما با خانواده و دوستان تان رفت و آمد کردید ، اما حالا،
08:59
okay, guys, I need to hit the hay.
170
539261
2360
خوب، بچه ها، من باید بروم.
09:02
We're going to have to wrap this party up.
171
542140
1671
ما باید این مهمانی را به پایان برسانیم.
09:04
So when you're trying to end a social gathering, you can say,
172
544051
3600
بنابراین وقتی می‌خواهید به یک اجتماع اجتماعی پایان دهید، می‌توانید بگویید:
09:07
Hey guys, I'm having so much fun, but now I need to hit the hay.
173
547651
6150
سلام بچه‌ها، من خیلی لذت می‌برم، اما اکنون باید به یونجه بروم.
09:14
Here's the second situation.
174
554331
1670
در اینجا وضعیت دوم است.
09:16
Preparing for an early morning, the next day, like I mentioned to you, I knew
175
556761
5440
در حال آماده شدن برای صبح زود، روز بعد، همانطور که به شما اشاره کردم، می دانستم
09:22
that this morning I was going to get up early in order to record these videos.
176
562201
4959
که امروز صبح برای ضبط این ویدیوها قرار است زود بیدار شوم.
09:27
So I wanted to hit the hay early last night.
177
567471
4480
بنابراین من می خواستم دیشب زودتر یونجه را بزنم.
09:32
I needed to go to bed early last night.
178
572131
3470
دیشب باید زود بخوابم
09:35
You got it.
179
575915
770
متوجه شدی
09:36
And here's situation number three, expressing exhaustion after a long day.
180
576975
6161
و در اینجا وضعیت شماره سه، بیانگر خستگی پس از یک روز طولانی است.
09:43
Listen, maybe you worked a 10 hour day.
181
583425
2711
گوش کن، شاید 10 ساعت در روز کار می کردی.
09:46
Maybe there was a huge project that needed to be completed.
182
586235
3500
شاید پروژه عظیمی وجود داشت که باید تکمیل می شد.
09:49
So you had to work overtime at the end of that day.
183
589906
3450
بنابراین باید در پایان آن روز اضافه کار می کردید.
09:53
Oh my, Oh, all you wanted to do was.
184
593495
4690
اوه من، اوه، تنها کاری که می خواستی انجام دهی این بود. بله
09:59
Yes.
185
599171
560
.
10:00
Hit the hay again.
186
600060
1671
دوباره یونجه را بزنید.
10:01
You wanted to get some rest because you were exhausted.
187
601731
3760
می خواستی کمی استراحت کنی چون خسته بودی.
10:05
So again, the idiom is hit the hay.
188
605511
3869
بنابراین دوباره، این اصطلاح ضربه به یونجه است.
10:09
Here's our third idiom.
189
609431
1790
در اینجا اصطلاح سوم ما است.
10:11
Spill the beans again.
190
611870
3760
دوباره لوبیاها را بریزید.
10:15
Spill the beans.
191
615976
2610
لوبیاها را بریزید.
10:18
What in the world does this idiom mean?
192
618626
2670
در دنیا این اصطلاح به چه معناست؟
10:21
Spill the beans.
193
621496
1480
لوبیاها را بریزید.
10:22
It literally just means to reveal a secret or share private information.
194
622986
7019
این در لغت به معنای افشای یک راز یا به اشتراک گذاشتن اطلاعات خصوصی است.
10:30
Again, to reveal a secret or share private information.
195
630096
5749
باز هم برای فاش کردن یک راز یا به اشتراک گذاشتن اطلاعات خصوصی.
10:36
Hey, I told you a secret and then you ended up telling somebody else.
196
636045
3460
هی، رازی را به تو گفتم و بعد تو به کس دیگری گفتی.
10:39
Why did you spill the beans?
197
639525
1431
چرا لوبیاها را ریختی؟
10:41
Or, Hey, we're planning this big event.
198
641366
2210
یا، هی، ما در حال برنامه ریزی این رویداد بزرگ هستیم.
10:43
This big party is a surprise though.
199
643636
1690
هر چند این مهمانی بزرگ غافلگیر کننده است.
10:45
Don't say anything.
200
645326
1089
هیچی نگو
10:46
Oops.
201
646886
420
اوه
10:47
Sorry.
202
647796
629
متاسفم
10:48
I spilled the beans.
203
648776
1270
لوبیاها را ریختم.
10:50
I revealed a secret or shared private information.
204
650685
4101
من یک اطلاعات محرمانه را فاش کردم یا اطلاعات خصوصی را به اشتراک گذاشتم.
10:55
Makes sense.
205
655136
779
منطقی است. بله
10:56
Yes.
206
656425
441
10:56
All right.
207
656915
341
.
بسیار خوب.
10:57
So here are the example sentences.
208
657306
3549
بنابراین در اینجا جملات مثال آمده است.
11:01
Sentence number one, come on, spill the beans about your last date night.
209
661046
5940
جمله شماره یک، بیا، حبوبات را درباره آخرین شب قرارت بریز.
11:07
Your date last night.
210
667336
1129
قرار دیشب شما
11:08
Come on, let me know.
211
668465
921
بیا به من خبر بده
11:09
Let me know.
212
669406
559
11:09
I know you're trying to keep it private, but I got to know.
213
669975
2301
به من خبر بده
من می دانم که شما سعی می کنید آن را خصوصی نگه دارید، اما من متوجه شدم.
11:12
Was he nice?
214
672506
880
خوب بود؟
11:13
Was he handsome?
215
673486
1179
خوش تیپ بود؟
11:14
Tell me all about it.
216
674856
1140
همه چیز را به من بگو
11:16
Spill the beans.
217
676006
1560
لوبیاها را بریزید.
11:17
Tell me your private information.
218
677796
2090
اطلاعات خصوصی خود را به من بگویید.
11:20
Here's the second example sentence.
219
680596
2410
در اینجا مثال دوم جمله است.
11:23
Someone finally spilled the beans about the surprise party.
220
683836
5360
بالاخره یک نفر در مورد مهمانی سورپرایز حبوبات را ریخت.
11:29
And finally, sentence number three, don't spill the beans to your
221
689925
4750
و در آخر جمله شماره سه حبوبات را
11:34
sister about her birthday gift.
222
694675
1971
در مورد هدیه تولد خواهرتان نریزید. به
11:36
Don't tell her, keep it a secret.
223
696906
2289
او نگو، این راز نگه دار
11:39
Don't spill the beans.
224
699606
2629
حبوبات را نریزید
11:42
Yes, you got it.
225
702656
759
بله متوجه شدید.
11:43
All right.
226
703475
351
11:43
So our fourth, not fourth, we have to look first at our three situations.
227
703925
6330
بسیار خوب.
بنابراین چهارمین، نه چهارم، ما باید ابتدا به سه موقعیت خود نگاه کنیم.
11:50
Here are the three situations for this idiom.
228
710286
2649
در اینجا سه وضعیت برای این اصطلاح آمده است.
11:52
I almost went, went to the fourth idiom, but I got to
229
712935
2651
تقریباً رفتم، به اصطلاح چهارم رفتم، اما باید
11:55
give you your three situations.
230
715586
1470
سه موقعیت شما را به شما ارائه دهم.
11:57
Situation number one, don't or during gossip sessions with friends.
231
717350
5940
موقعیت شماره یک، نباید یا در طول جلسات شایعه پراکنی با دوستان. می
12:03
I will say don't gossip, but during gossip sessions with friends,
232
723290
4191
گویم غیبت نکنید، اما در جلسات شایعه پراکنی با دوستان،
12:07
let's say it's lighthearted gossip.
233
727491
1620
بیایید بگوییم که این شایعات ساده لوحانه است.
12:09
Your friends are all sitting together.
234
729531
1700
دوستانت همه دور هم نشسته اند.
12:11
And then all of a sudden one friend says, um, so I heard that someone.
235
731931
6260
و ناگهان یکی از دوستان می گوید، اوم، پس من آن کسی را شنیدم.
12:18
Sarah is dating a new guy, spill the beans girl.
236
738661
4800
سارا با پسر جدیدی قرار می گیرد ، دختر لوبیا را بریز.
12:23
So you're speaking about things going on in your lives.
237
743600
3020
بنابراین شما در مورد چیزهایی که در زندگی شما اتفاق می افتد صحبت می کنید.
12:26
You're talking about things going on at home or at school.
238
746620
2871
شما در مورد چیزهایی که در خانه یا مدرسه می گذرد صحبت می کنید.
12:29
All of a sudden, wait a minute.
239
749560
1270
ناگهان، یک دقیقه صبر کنید.
12:32
Did you hear that Sarah and Brian are dating girl, spill the beans.
240
752021
5690
آیا شنیدی که سارا و برایان با دختری قرار می گیرند، لوبیاها را بریز.
12:38
When you're speaking with your friends, here's the second situation
241
758215
4431
هنگامی که با دوستان خود صحبت می کنید ، در اینجا دومین موقعیت
12:43
when trying to get information from someone, someone has a secret or
242
763106
5649
زمانی است که سعی می کنید اطلاعاتی را از شخصی دریافت کنید، شخصی رازی دارد یا
12:48
someone has some private information and you want to know that information.
243
768755
3880
شخصی اطلاعات خصوصی دارد و شما می خواهید آن اطلاعات را بدانید.
12:52
I'm not encouraging this.
244
772635
1230
من این را تشویق نمی کنم.
12:54
I'm a very, um, understanding person and I let people have their own privacy.
245
774195
5810
من آدم بسیار فهمیده ای هستم و به مردم اجازه می دهم حریم خصوصی خود را داشته باشند.
13:00
So if it's private information, I won't push.
246
780035
2424
بنابراین اگر اطلاعات خصوصی است ، من فشار نمی‌آورم.
13:02
But again, in the situation, Where you actually want to know, you can say,
247
782459
4312
اما باز در موقعیتی که واقعاً می خواهید بدانید، می توانید بگویید
13:06
listen, girl, girl, spill the beans.
248
786771
2490
گوش کن دختر، دختر، حبوبات را بریز.
13:09
Come on, tell me what's going on when you want to know information from
249
789261
4849
بیا، به من بگو چه اتفاقی می‌افتد وقتی می‌خواهی اطلاعاتی از یک
13:14
someone and situation number three, warning someone to keep a secret.
250
794110
6231
نفر و موقعیت شماره سه بدانی، به کسی هشدار می‌دهی که راز نگه دارد.
13:20
Listen.
251
800431
410
گوش کن
13:22
Please don't spill the beans.
252
802451
1480
لطفا حبوبات را نریزید
13:24
I'm telling you this and I'm trusting you.
253
804370
2291
من این را به شما می گویم و به شما اعتماد دارم.
13:26
I'm trusting that you won't spill the beans.
254
806691
2510
من اطمینان دارم که شما لوبیاها را نریزید.
13:29
I'm trusting that you won't tell anyone in this situation,
255
809451
4010
من اعتماد دارم تو این شرایط به کسی نمیگی، می
13:33
you can say, spill the beans.
256
813471
2530
تونی بگی لوبیا رو بریز.
13:36
You got it.
257
816300
740
متوجه شدی بله
13:37
Yes.
258
817521
559
.
13:38
Excellent.
259
818151
530
13:38
All right.
260
818850
391
عالی
بسیار خوب.
13:39
Now.
261
819360
760
در حال حاضر.
13:40
We are going to proceed to our fourth idiom.
262
820550
2981
ما قصد داریم به اصطلاح چهارم خود ادامه دهیم.
13:43
The fourth idiom is butterflies in my stomach again, butterflies in my stomach.
263
823890
8621
اصطلاح چهارم دوباره پروانه ها در شکم من، پروانه ها در شکم من است.
13:52
What does this idiom mean?
264
832630
1841
این اصطلاح به چه معناست؟
13:54
Butterflies in my stomach, butterflies in her stomach, butterflies in his stomach.
265
834680
4730
پروانه در شکم من، پروانه در شکم او، پروانه در شکم او. به
13:59
It literally just refers to.
266
839621
2150
معنای واقعی کلمه فقط به آن اشاره دارد.
14:02
Feeling nervous or anxious about something.
267
842695
3771
احساس عصبی یا اضطراب در مورد چیزی.
14:06
Think about it.
268
846816
610
در مورد آن فکر کنید.
14:07
Imagine that you have to give a speech in front of a thousand people.
269
847466
4560
تصور کنید که باید در مقابل هزار نفر سخنرانی کنید.
14:12
Immediately your body starts reacting.
270
852356
3410
بلافاصله بدن شما شروع به واکنش می کند.
14:16
You start feeling a bit nervous.
271
856316
1730
کمی عصبی می شوید.
14:18
You start wondering, Oh no, am I going to be able to present in front of them?
272
858226
3689
شما شروع به تعجب می کنید، اوه نه، آیا من می توانم در مقابل آنها حضور داشته باشم؟
14:21
Am I going to be able to, to speak clearly?
273
861915
2541
آیا قرار است بتوانم واضح صحبت کنم؟
14:24
Are they going to like what I have to say?
274
864626
1780
آیا آنها از آنچه من باید بگویم خوششان بیاید؟
14:26
You start getting butterflies in your stomach, that weird feeling when
275
866406
5869
شما شروع به پروانه شدن در شکم خود می کنید، آن احساس عجیب زمانی که
14:32
you're nervous and your stomach, right?
276
872275
1680
عصبی و معده خود هستید، درست است؟
14:33
Kind of like bubbling.
277
873955
890
یه جورایی شبیه حباب زدن
14:35
Butterflies in your stomach.
278
875241
2549
پروانه ها در شکم شما
14:37
So check out this first example, sentence, sentence number one.
279
877790
5201
بنابراین این اولین مثال، جمله، جمله شماره یک را بررسی کنید.
14:43
I have butterflies in my stomach before every presentation.
280
883621
5150
من قبل از هر ارائه پروانه در شکمم دارم .
14:49
I'm just so nervous.
281
889331
1090
من فقط خیلی عصبی هستم.
14:50
I'm not sure if my boss will like my presentation or if my coworkers
282
890421
3840
من مطمئن نیستم که آیا رئیسم از ارائه من خوشش می آید یا اینکه همکارانم
14:54
will understand what I'm presenting.
283
894261
1580
آنچه را که من ارائه می کنم متوجه خواهند شد.
14:55
So I, I usually get butterflies in my stomach before every presentation.
284
895841
5930
بنابراین من، معمولاً قبل از هر ارائه پروانه در شکمم می گیرم.
15:02
Sentence number two.
285
902301
920
جمله شماره دو
15:04
The job interview is tomorrow and I already have butterflies in my stomach.
286
904035
4290
مصاحبه شغلی فردا است و من از قبل پروانه در شکمم دارم.
15:08
I'm already feeling nervous.
287
908525
2611
من الان دارم عصبی میشم
15:11
You got it.
288
911586
629
متوجه شدی
15:12
Sentence number three, first time performers often get butterflies in
289
912825
5771
جمله شماره سه، اولین بار اجراکنندگان اغلب
15:18
their stomachs before going on stage.
290
918596
2449
قبل از رفتن روی صحنه پروانه در شکم خود می گیرند.
15:21
It's their first time.
291
921475
1270
اولین بار است.
15:22
They're nervous.
292
922745
771
آنها عصبی هستند.
15:23
They're not sure how people are going to receive them.
293
923516
2740
آنها مطمئن نیستند که مردم چگونه آنها را دریافت خواهند کرد.
15:26
So they usually get butterflies in their stomachs.
294
926556
3189
بنابراین معمولاً در شکم خود پروانه می گیرند.
15:30
Now, I want to give you three specific situations in
295
930606
4970
اکنون، می‌خواهم سه موقعیت خاص را به شما معرفی کنم که در آنها
15:35
which you can use this idiom.
296
935576
1980
می‌توانید از این اصطلاح استفاده کنید.
15:38
Situation number one, before public speaking or performances,
297
938026
4410
موقعیت شماره یک، قبل از سخنرانی عمومی یا اجرا،
15:42
like the example sentences.
298
942645
1501
مانند جملات مثال.
15:44
So anytime you have to go in front of people or anytime there's a performance.
299
944156
6120
بنابراین هر زمان که باید جلوی مردم بروید یا هر زمانی که یک اجرا وجود دارد.
15:50
It's you could think of this idiom, ah, the individuals performing
300
950501
4200
شما می توانید به این اصطلاح فکر کنید، آه، افرادی که اجرا می کنند
15:54
or the individual giving the speech probably feels nervous.
301
954860
4060
یا فردی که سخنرانی می کند احتمالاً عصبی است.
15:59
They probably feel nervous.
302
959080
2030
آنها احتمالاً عصبی هستند.
16:01
They probably have butterflies in their yes.
303
961110
4320
آنها احتمالاً در بله خود پروانه دارند.
16:05
Stomachs.
304
965480
620
معده ها
16:06
Excellent.
305
966140
600
عالی در
16:07
Here's the second situation when meeting someone important, I want you to imagine.
306
967091
6030
اینجا دومین موقعیتی است که هنگام ملاقات با یک فرد مهم، می خواهم تصور کنید.
16:14
That the president or the prime minister or the king of your country, whichever
307
974091
5260
اینکه رئیس جمهور یا نخست وزیر یا پادشاه کشور شما در هر
16:19
country you live in, suddenly gives you a call and says, hello, I would
308
979351
7450
کشوری که زندگی می کنید ناگهان به شما زنگ می زند و می گوید: سلام، من می
16:26
like to meet you tomorrow at 9am.
309
986801
2090
خواهم فردا ساعت 9 صبح با شما ملاقات کنم.
16:30
You hang up the phone and do you feel elated or do you all of a sudden feel, Oh
310
990480
5791
تلفن را قطع می‌کنی و احساس خوشحالی می‌کنی یا ناگهان احساس می‌کنی،
16:36
my gosh, oh my gosh, what just happened?
311
996271
2699
خدای من، خدای من، چه اتفاقی افتاد؟
16:39
I have to meet him tomorrow.
312
999161
1200
من باید فردا او را ملاقات کنم.
16:40
I have to meet her.
313
1000450
561
من باید او را ملاقات کنم.
16:41
What, what am I, her mom?
314
1001131
920
چی، من چیم مامانش؟
16:43
You suddenly feel nervous butterflies in your stomach.
315
1003070
4900
شما ناگهان پروانه های عصبی را در شکم خود احساس می کنید.
16:48
So when you have to meet someone important situation, number three.
316
1008000
4611
بنابراین وقتی باید با یک موقعیت مهم روبرو شوید، شماره سه.
16:53
Prior to significant life events or changes, graduating from university,
317
1013480
6851
قبل از رویدادها یا تغییرات مهم زندگی، فارغ التحصیلی از دانشگاه،
17:00
getting a new job, having a baby, getting married, moving to another state, another
318
1020701
6209
یافتن شغل جدید، بچه دار شدن، ازدواج، نقل مکان به ایالت دیگر،
17:06
country, these are big life events.
319
1026911
2370
کشوری دیگر، اینها رویدادهای بزرگ زندگی هستند.
17:09
And normally they can make a person feel just a bit nervous, having
320
1029340
6100
و به طور معمول آنها می توانند باعث شوند که یک فرد فقط کمی عصبی شود، زیرا
17:15
butterflies in their stomachs.
321
1035440
2120
پروانه هایی در شکم آنها وجود دارد.
17:18
Makes sense, right?
322
1038016
1179
منطقی است، درست است؟ بله
17:19
Yes.
323
1039436
399
17:19
All right.
324
1039876
399
.
بسیار خوب.
17:20
So here is idiom number five, bite off more than you can chew.
325
1040416
8250
بنابراین این اصطلاح شماره پنج است، بیشتر از چیزی که می توانید بجوید گاز بگیرید.
17:28
Again, bite off more than you can chew.
326
1048906
3510
باز هم، بیشتر از چیزی که می توانید بجوید گاز بگیرید.
17:32
Now this has nothing to do with food.
327
1052446
2490
حالا این ربطی به غذا ندارد.
17:35
This idiom bite off more than you can chew is actually speaking about
328
1055125
4940
این اصطلاح بیش از آنچه که می‌توانید بجوید، در واقع درباره
17:40
taking on more responsibilities or tasks than you can handle.
329
1060186
5569
به عهده گرفتن مسئولیت‌ها یا وظایف بیشتر از توانایی شما صحبت می‌کند.
17:46
Again, you're taking on more responsibilities or
330
1066366
3310
باز هم، شما مسئولیت ها یا
17:49
tasks that you can handle.
331
1069726
1549
وظایف بیشتری را بر عهده می گیرید که می توانید از عهده آنها برآیید.
17:51
Hey, you only have eight hours a day to work.
332
1071545
2991
هی، شما فقط هشت ساعت در روز فرصت دارید کار کنید.
17:54
For example, don't take on 50 different tasks.
333
1074616
4219
به عنوان مثال، 50 کار مختلف را به عهده نگیرید.
17:58
You're biting off more than you can chew.
334
1078866
2100
شما بیشتر از چیزی که بتوانید بجوید گاز می گیرید.
18:01
Just do the tasks that you are able to do in that eight hour period.
335
1081335
4680
فقط کارهایی را که می توانید در آن دوره هشت ساعته انجام دهید، انجام دهید.
18:06
Don't bite off more than you can chew.
336
1086546
2250
بیش از آنچه می توانید بجوید گاز نگیرید.
18:09
Makes sense.
337
1089366
800
منطقی است. بله
18:10
Yes.
338
1090766
299
.
18:11
You're so smart.
339
1091096
800
تو خیلی باهوشی
18:12
Here we go.
340
1092126
419
18:12
All right.
341
1092735
341
در اینجا ما می رویم.
بسیار خوب.
18:13
Let's check out these example sentences.
342
1093246
2779
بیایید این جملات مثال را بررسی کنیم.
18:16
Sentence number one.
343
1096025
2000
جمله شماره یک
18:19
I think I've bitten off more than I can chew between work school and volunteering.
344
1099416
5660
فکر می‌کنم بین مدرسه کار و داوطلبی بیش از آن چیزی که بتوانم جویدن را گاز گرفته‌ام.
18:25
I think I have too many responsibilities.
345
1105516
2939
فکر می کنم مسئولیت های زیادی دارم.
18:29
I bit off more than I can chew.
346
1109110
2801
من بیشتر از چیزی که بتوانم بجوم گاز گرفتم.
18:32
Sentence number two, don't bite off more than you can chew by
347
1112610
5031
جمله شماره دو، با ثبت نام در کلاس های زیاد، بیش از حدی که می توانید بجوید، گاز نگیرید
18:37
signing up for too many classes.
348
1117831
2180
.
18:40
Sign up for one, make sure you can handle it.
349
1120271
2510
برای یکی ثبت نام کنید، مطمئن شوید که می توانید آن را اداره کنید.
18:42
Don't sign up for six classes.
350
1122801
1720
در شش کلاس ثبت نام نکنید.
18:44
Don't bite off more than you can chew.
351
1124751
3940
بیش از آنچه می توانید بجوید گاز نگیرید.
18:48
Excellent.
352
1128751
720
عالی
18:49
And sentence number three, before we get to our situations, she
353
1129801
4910
و جمله شماره سه، قبل از اینکه به موقعیت‌هایمان برسیم، وقتی پذیرفت که سازماندهی کند،
18:54
bit off more than she could chew when she agreed to organize.
354
1134711
3740
بیشتر از چیزی که بتواند بجود، گاز گرفت.
18:58
Three events in one week, she bit off more than she could chew.
355
1138891
5510
سه رویداد در یک هفته، او بیش از آن که بتواند بجود گاز گرفت.
19:04
You got it.
356
1144920
480
متوجه شدی
19:05
Right.
357
1145400
480
درسته
19:06
All right.
358
1146130
301
19:06
Now there are three situations, three other situations in which
359
1146581
3179
بسیار خوب.
حالا سه موقعیت وجود دارد، سه موقعیت دیگر که
19:09
you can use this idiom situation.
360
1149771
2050
می توانید از این وضعیت اصطلاحی استفاده کنید.
19:11
Number one, when taking on multiple projects simultaneously, just like
361
1151821
5569
شماره یک، هنگامی که چندین پروژه را به طور همزمان انجام می داد، درست مانند
19:17
the last example sentence, she wanted to organize three events in one week.
362
1157391
4670
جمله آخر، او می خواست سه رویداد را در یک هفته سازماندهی کند.
19:22
Hey.
363
1162061
450
19:22
You've taken on too many projects at the same time.
364
1162826
4140
سلام.
شما پروژه های زیادی را همزمان انجام داده اید .
19:27
When this happens, you can say, don't bite off more than you can shoot.
365
1167255
4481
وقتی این اتفاق می‌افتد، می‌توانید بگویید، بیش از آنچه می‌توانید شلیک کنید گاز نگیرید. در
19:32
Here's the second situation in which you can use this idiom, making
366
1172346
4070
اینجا دومین موقعیتی است که در آن می توانید از این اصطلاح استفاده کنید و
19:36
commitments during busy periods.
367
1176416
2290
در دوره های شلوغ تعهد بدهید.
19:38
Listen, you know, next week is going to be your busiest week.
368
1178886
3989
گوش کن، می دانی، هفته آینده شلوغ ترین هفته شما خواهد بود.
19:43
You have lots of meetings, lots of project deadlines.
369
1183035
3540
شما جلسات زیادی دارید، ضرب الاجل های زیادی برای پروژه دارید.
19:46
Don't schedule anything else.
370
1186685
1710
هیچ چیز دیگری را برنامه ریزی نکنید.
19:48
If you do, you'll be biting off more than you can.
371
1188625
3230
اگر این کار را بکنید، بیشتر از آنچه می توانید گاز می گیرید.
19:53
Yes, and situation number three, advising someone about managing their workload.
372
1193250
6511
بله، و موقعیت شماره سه، توصیه به کسی در مورد مدیریت حجم کار.
19:59
Hey, listen, you're an amazing worker.
373
1199771
2899
هی، گوش کن، تو کارگر شگفت انگیزی هستی.
20:03
You are an excellent coworker.
374
1203121
2520
شما یک همکار عالی هستید. با
20:06
I do want to say though, that I think you're taking on
375
1206630
2770
این حال، من می خواهم بگویم که فکر می کنم شما
20:09
more tasks than you need to.
376
1209411
1779
بیش از آنچه نیاز دارید وظایفی را بر عهده می گیرید.
20:11
You're doing a bit too much.
377
1211341
1340
داری خیلی زیاد کار می کنی
20:12
I think you've bitten off more than you can chew.
378
1212710
3221
فکر کنم بیشتر از چیزی که بجوید گاز گرفتی.
20:16
You see how useful this idiom is, how it can help you describe in your opinion,
379
1216501
5720
شما می بینید که این اصطلاح چقدر مفید است، چگونه می تواند به شما کمک کند تا به نظر شما توصیف کنید،
20:22
when a person is doing too much and you just say it in one phrase, one idiom.
380
1222351
4930
زمانی که یک نفر بیش از حد انجام می دهد و شما فقط آن را در یک عبارت، یک اصطلاح می گویید.
20:27
Hey, I think you've bitten off more than you can chew.
381
1227321
3059
هی، فکر می کنم بیشتر از چیزی که بجوید، گاز گرفته ای.
20:30
Makes sense.
382
1230991
850
منطقی است.
20:32
Excellent.
383
1232391
460
20:32
All right.
384
1232901
350
عالی
بسیار خوب.
20:33
So I hope this lesson helped you.
385
1233301
1630
بنابراین امیدوارم این درس به شما کمک کرده باشد.
20:34
And I want you to start using these idioms today.
386
1234931
2470
و من از شما می خواهم که از امروز شروع به استفاده از این اصطلاحات کنید.
20:37
You won't sound like a textbook.
387
1237531
1660
شما مانند یک کتاب درسی به نظر نخواهید رسید.
20:39
You'll sound like a native English speaker.
388
1239291
2300
شما مانند یک انگلیسی زبان مادری به نظر خواهید رسید.
20:41
I will talk to you in the next lesson.
389
1241801
2629
در درس بعدی با شما صحبت خواهم کرد. آیا انجام دهید انجام دهید
20:46
Do do do do do.
390
1246781
2589
.
20:53
Um, um, um, um, this,
391
1253331
4149
ام، اوم، اوم، اوم، این،
21:00
you still there, you know, what time it is.
392
1260280
4520
تو هنوز آنجایی، می دانی، ساعت چند است.
21:06
Story time.
393
1266168
1490
زمان داستان.
21:07
Eh, eh, eh.
394
1267738
840
آه، آه، آه.
21:08
I said story time.
395
1268838
1960
گفتم زمان داستان.
21:11
Alright, I want to tell you this story.
396
1271188
2150
خوب، من می خواهم این داستان را برای شما تعریف کنم.
21:13
It happened when I was in South Korea.
397
1273338
1970
این اتفاق زمانی افتاد که من در کره جنوبی بودم.
21:15
And some of you might know this story, but I love this story
398
1275338
4997
و برخی از شما ممکن است این داستان را بدانید، اما من این داستان را دوست دارم
21:20
because it's an example of friends.
399
1280345
2740
زیرا نمونه ای از دوستان است.
21:23
Being good friends and not spilling the beans.
400
1283420
4780
دوست خوب بودن و حبوبات نریختن.
21:28
So just to give you a little insight into who I am, you know, me as your teacher,
401
1288210
5720
بنابراین فقط برای اینکه به شما بینش کوچکی در مورد اینکه من چه کسی هستم، ارائه دهم، من به عنوان معلم شما،
21:33
as your English teacher, I'm passionate about helping you speak English.
402
1293950
3750
به عنوان معلم انگلیسی شما، مشتاقانه به شما کمک می کنم که انگلیسی صحبت کنید.
21:38
I am also passionate about making my family and friends.
403
1298200
4220
من همچنین مشتاق ایجاد خانواده و دوستانم هستم.
21:44
So when I was in South Korea, there was a big group of us, a lot of us
404
1304515
4750
بنابراین زمانی که من در کره جنوبی بودم، یک گروه بزرگ از ما بودیم، بسیاری از ما
21:49
were together and we all came together.
405
1309285
3030
با هم بودیم و همه دور هم جمع شدیم.
21:52
Um, well, we came at the same time from different countries.
406
1312365
2840
اوم، خوب، ما همزمان از کشورهای مختلف آمدیم.
21:55
So our group included about 40 or 45 people.
407
1315205
3650
بنابراین گروه ما حدود 40 یا 45 نفر بود.
21:59
And so we naturally became.
408
1319205
2720
و ما به طور طبیعی تبدیل شدیم.
22:01
Um, good friends, all of us would hang out a lot.
409
1321991
3119
اوم، دوستان خوب، همه ما زیاد با هم معاشرت می‌کردیم.
22:05
So we had a large group of missionary English teachers when I was in
410
1325280
3470
بنابراین زمانی که من در کره جنوبی بودم، گروه بزرگی از معلمان انگلیسی مبلغ داشتیم
22:08
South Korea and we hung out a lot.
411
1328750
2510
و خیلی با هم بودیم.
22:11
So we got very close.
412
1331260
2150
پس خیلی نزدیک شدیم
22:13
Now, again, I said, I'm the type of friend that who enjoys
413
1333630
3690
حالا دوباره گفتم، من از آن دسته دوستانی هستم که از
22:17
making people feel special.
414
1337320
1210
ایجاد احساس خاص در مردم لذت می‌برم.
22:18
So whenever someone had a birthday, whenever we would go to church and
415
1338540
4290
بنابراین هر زمان که کسی تولد داشت، هر زمان که به کلیسا می رفتیم و
22:22
after church, people would be hungry.
416
1342850
2060
بعد از کلیسا، مردم گرسنه بودند.
22:25
I would always, and my roommate, we would invite them over to our place, or we'd
417
1345270
3660
من و هم اتاقی‌ام همیشه آنها را به خانه‌مان دعوت می‌کردیم یا
22:28
organize a meal at someone else's house.
418
1348990
3200
در خانه دیگری یک غذا ترتیب می‌دادیم.
22:32
Why we want everyone to feel like, Hey, you're not by yourself.
419
1352240
3400
چرا ما می خواهیم همه احساس کنند ، هی، تو تنها نیستی.
22:35
We can come together and eat together.
420
1355650
1830
می توانیم با هم بیاییم و با هم غذا بخوریم.
22:37
I love making people feel special.
421
1357770
2840
من عاشق ایجاد حس خاص بودن در مردم هستم.
22:41
So for birthdays, we would always organize something big for people's birthdays.
422
1361220
4670
بنابراین برای تولد، ما همیشه چیزی بزرگ برای تولد افراد ترتیب می دهیم.
22:45
And again, I am an organizer.
423
1365930
2270
و باز هم من یک سازمان دهنده هستم.
22:48
I love organizing.
424
1368230
1440
من عاشق سازماندهی هستم
22:49
So I would be a part of the planning crew and many times I would start.
425
1369670
3550
بنابراین من بخشی از گروه برنامه ریزی بودم و بارها شروع می کردم.
22:53
The plans, right?
426
1373535
1090
برنامه ها، درست است؟
22:54
Um, even when we went on vacation together as a group, I was the one
427
1374755
3360
اوم، حتی وقتی به عنوان گروهی با هم به تعطیلات رفتیم، من بودم که
22:58
organizing many of the trip details.
428
1378125
3350
بسیاری از جزئیات سفر را سازماندهی می کردم.
23:01
So again, that's just my personality.
429
1381485
1960
پس دوباره، این فقط شخصیت من است.
23:03
I love to organize and I love to make people feel happy.
430
1383445
3380
من عاشق سازماندهی هستم و دوست دارم مردم احساس شادی کنند.
23:07
Remember I said this is a story about good friends and good
431
1387345
4500
یادت باشد گفتم این داستانی است درباره دوستان خوب و
23:11
friends who don't spill the beans.
432
1391845
1910
دوستان خوبی که حبوبات را نمی ریزند.
23:13
So you have in mind now who I am as a person.
433
1393915
2920
بنابراین شما اکنون در ذهن دارید که من چه کسی هستم.
23:16
I'm the friend.
434
1396915
800
من دوست هستم
23:17
My love language is giving.
435
1397885
1860
زبان عشق من بخشش است.
23:19
So I like to give.
436
1399895
1270
پس دوست دارم بدهم.
23:21
I give.
437
1401235
680
من می دهم.
23:22
My time to help you.
438
1402295
1140
وقت من برای کمک به شما است.
23:23
Right?
439
1403445
380
درسته؟
23:24
So anyways, so our friends, we all got together because one of our friends was
440
1404235
4770
بنابراین به هر حال، دوستان ما، همه دور هم جمع شدیم زیرا یکی از دوستان ما در
23:29
actually going to be going back home.
441
1409025
2070
واقع قرار بود به خانه برگردد.
23:31
I think she was from London.
442
1411095
1320
فکر کنم اهل لندن بود.
23:32
So we wanted to give her a going away party, right?
443
1412775
3310
پس ما می خواستیم برای او یک مهمانی برای رفتن برگزار کنیم، درست است؟
23:36
So there were about honestly 30 to 40 of us.
444
1416085
2650
بنابراین صادقانه 30 تا 40 نفر بودیم.
23:38
We were all going to come together and give her a surprise going away party.
445
1418735
3830
قرار بود همه دور هم جمع شویم و یک مهمانی غافلگیرکننده برای او برگزار کنیم.
23:42
So I was a part of the planning crew.
446
1422790
1950
بنابراین من بخشی از خدمه برنامه ریزی بودم.
23:44
I was like, listen, guys, yes, let's do this, this, and this.
447
1424740
2990
من می خواستم، گوش کنید، بچه ها، بله، بیایید این کار، این و این را انجام دهیم.
23:47
We can make sure she won't know.
448
1427760
1460
ما می توانیم مطمئن شویم که او نمی داند.
23:49
So we had everything planned, the food, the invitations.
449
1429520
3940
بنابراین همه چیز را برنامه ریزی کرده بودیم، غذا، دعوت نامه ها.
23:53
I was excited.
450
1433800
900
من هیجان زده بودم.
23:54
Everyone was excited.
451
1434720
1070
همه هیجان زده بودند.
23:55
So the night of the event, the party came and the plan was we were going to meet
452
1435990
4880
بنابراین شب مراسم، مهمانی فرا رسید و برنامه این بود که
24:00
at one of our other friends apartments.
453
1440950
2040
در یکی از آپارتمان های دوستان دیگرمان ملاقات کنیم.
24:03
We were all going to be there and then shout surprise when this friend came in.
454
1443170
4340
قرار بود همه اونجا باشیم و بعد که این دوست وارد شد فریاد بزنیم تعجب کنیم.
24:08
Now the event was going to be in the apartment complex
455
1448170
2980
حالا این رویداد قرار بود در مجتمع آپارتمانی
24:11
behind my apartment complex.
456
1451190
2110
پشت مجتمع آپارتمانی من برگزار شود.
24:13
So I was at home at my apartment changing my clothes.
457
1453610
3850
بنابراین من در خانه در آپارتمانم بودم و لباس هایم را عوض می کردم.
24:17
My roommate was there and then one of my other, our other close friends.
458
1457480
2960
هم اتاقی من آنجا بود و سپس یکی دیگر از دوستان نزدیکمان.
24:20
So the three of us were in my bedroom.
459
1460450
2000
بنابراین ما سه نفر در اتاق خواب من بودیم. داشتم
24:22
I was getting ready and I noticed that they were acting a little weird
460
1462450
4020
آماده می شدم و متوجه شدم که آنها کمی عجیب و غریب رفتار می کنند
24:27
and I was like, guys, we have to go.
461
1467050
1930
و من می گفتم بچه ها باید بریم.
24:29
Another thing about me, I am very punctual.
462
1469090
2240
نکته دیگر در مورد من، من بسیار وقت شناس هستم.
24:31
I don't like to be late.
463
1471370
1230
دوست ندارم دیر بیام
24:32
So everyone was supposed to be at the apartment.
464
1472960
3320
بنابراین قرار بود همه در آپارتمان باشند.
24:36
Let's say it's seven o'clock and the girl who the party was for
465
1476765
3250
فرض کنید ساعت هفت است و دختری که مهمانی برایش بود
24:40
was going to be there at 730.
466
1480015
1200
قرار بود ساعت 730 آنجا باشد.
24:41
I was like, Hey guys, it's 645.
467
1481215
2390
من می‌گفتم هی بچه‌ها، ساعت 645 است.
24:43
We got to, you know, kind of wrap things up, you know, cause they
468
1483635
3060
24:46
were kind of lounging around.
469
1486695
1190
24:47
I was like, Hey guys, we got to get ready.
470
1487885
1060
من می گفتم، بچه ها، باید آماده شویم.
24:48
Let's go.
471
1488945
510
برویم
24:49
I was excited, but they were real chill.
472
1489455
2850
من هیجان زده بودم، اما آنها واقعاً خنک بودند.
24:52
And I was like, it wasn't like them because they also, I'm
473
1492315
4230
و من مثل آنها نبودم، زیرا آنها نیز،
24:56
still friends with them today.
474
1496545
1110
امروز هم با آنها دوست هستم.
24:57
They're very punctual.
475
1497655
1050
خیلی وقت شناس هستند
24:58
So I was like, what is going on?
476
1498705
1230
پس من فکر کردم چه خبر است؟
24:59
But they were acting a little weird and they were kind of just lounging around.
477
1499935
3980
اما آنها کمی عجیب و غریب رفتار می کردند و به نوعی در حال استراحت بودند.
25:03
And I was like, what is going on?
478
1503915
1900
و من می گفتم چه خبر است؟
25:05
And they kept asking me questions that weren't important.
479
1505815
2570
و مدام از من سؤالاتی می پرسیدند که مهم نبودند.
25:08
Like Tiff, what are you teaching your students on Monday?
480
1508385
2200
مانند تیف، دوشنبه به دانش آموزان خود چه چیزی یاد می دهید؟
25:10
I was like, I don't know.
481
1510585
1080
من مثل این بودم، نمی دانم. به
25:11
Let's go to this party anyway.
482
1511935
2100
هر حال به این مهمانی برویم.
25:14
So we eventually get up and they kept looking at their phones again.
483
1514035
3520
بنابراین ما در نهایت بلند شدیم و آنها دوباره به تلفن های خود نگاه کردند.
25:17
I couldn't figure out what was going on.
484
1517785
1590
نمی توانستم بفهمم چه خبر است.
25:19
I was just focused on making sure.
485
1519415
2210
من فقط روی اطمینان تمرکز کردم.
25:22
Our friend that was going to be leaving was going to enjoy our party.
486
1522190
2820
دوست ما که قرار بود برود از مهمانی ما لذت می برد.
25:25
So anyways, we eventually walk out of my apartment together and we
487
1525690
3890
بنابراین به هر حال، ما در نهایت با هم از آپارتمان خود خارج می شویم و
25:29
walk towards the other apartment where the event was going to occur.
488
1529580
2960
به سمت آپارتمان دیگری که قرار بود این رویداد رخ دهد، می رویم.
25:32
Again, they're kind of still acting weird and I was like, I don't
489
1532700
2700
باز هم، آنها هنوز هم عجیب رفتار می کنند و من فکر می کردم، نمی
25:35
know, maybe something happened and they're discussing something.
490
1535400
2260
دانم، شاید اتفاقی افتاده است و آنها در مورد چیزی بحث می کنند.
25:38
So we're walking up the steps.
491
1538140
1350
بنابراین ما از پله ها بالا می رویم.
25:39
Our friend, whose apartment is going to be at, she's on the third floor.
492
1539550
2890
دوست ما که آپارتمانش قرار است در طبقه سوم باشد.
25:43
So we get to the third floor and I'm in the front and they're behind me.
493
1543100
3850
بنابراین به طبقه سوم می رسیم و من جلو هستم و آنها پشت سر من.
25:47
And they kind of, did they switch?
494
1547780
2520
و آنها به نوعی، آیا آنها تغییر کردند؟
25:50
No, it's a tip.
495
1550320
650
25:50
You can go ahead and knock on the door and open.
496
1550990
1750
نه، این یک نکته است.
می توانید جلو بروید و در را بکوبید و باز کنید.
25:52
And I was like, okay, again, it seemed weird.
497
1552740
2570
و من مثل این بود، خوب، دوباره، عجیب به نظر می رسید.
25:55
I was like, why are they acting so weird?
498
1555310
1490
گفتم چرا اینقدر عجیب رفتار می کنند؟
25:56
Like we got to hurry up.
499
1556800
1220
مثل اینکه باید عجله کنیم
25:58
She's going to be here.
500
1558020
900
او قرار است اینجا باشد.
25:59
So I knocked on the door and then someone on the other side said it's open.
501
1559630
3840
بنابراین در زدم و بعد یکی از طرف مقابل گفت در باز است.
26:03
And I was like, okay.
502
1563470
900
و من مثل این بودم که باشه
26:04
So I opened the door and there are a lot of people in there and
503
1564750
5050
بنابراین در را باز کردم و افراد زیادی آنجا هستند و
26:09
all of a sudden they say surprise.
504
1569850
2360
ناگهان می گویند تعجب.
26:12
And I was like, be quiet.
505
1572250
1670
و من میگفتم ساکت باش
26:14
I was like, guys, I'm not her.
506
1574340
2615
من اینطور بودم که بچه ها من او نیستم.
26:17
She's not here yet.
507
1577205
940
او هنوز اینجا نیست.
26:18
We got to be quiet.
508
1578145
1040
باید ساکت باشیم
26:19
And everyone was looking at me like Tiff surprise.
509
1579805
3550
و همه با تعجب تیف به من نگاه می کردند.
26:23
And I was like, no, she's not here.
510
1583355
2990
و من فکر می کردم، نه، او اینجا نیست.
26:26
And I turned to look behind me and my other two friends and they
511
1586675
3470
و برگشتم تا پشت سرم و دو دوست دیگرم را نگاه کنم و
26:30
had big smiles on their faces.
512
1590145
1700
لبخند بزرگی بر لبانشان نقش بسته بود.
26:31
And I was like, why are you guys?
513
1591845
1520
و من می گفتم چرا شما بچه ها؟
26:34
I was like, Oh my gosh.
514
1594695
3560
اینجوری بودم که خداییش
26:39
This entire time I thought we were planning a party for the other girl.
515
1599450
5490
تمام این مدت فکر می‌کردم داریم برای دختر دیگر جشن می‌گیریم.
26:45
They had all been planning my 27th birthday party.
516
1605300
5420
همه آنها در حال برنامه ریزی جشن تولد 27 سالگی من بودند.
26:51
They were acting weird because again, I'm a planner, so I'm used to knowing
517
1611370
4200
آنها عجیب رفتار می کردند، زیرا دوباره، من یک برنامه ریز هستم، بنابراین من عادت کرده ام بدانم
26:55
what's going on and they were like, how do we hide this information
518
1615570
2880
چه خبر است و آنها اینگونه بودند، چگونه این اطلاعات را پنهان کنیم
26:58
when she asks all these questions?
519
1618800
2030
وقتی او این همه سؤال را می پرسد؟
27:01
So I went in and I was like, you guys, like, does everyone screamed what
520
1621435
3590
بنابراین من وارد شدم و فکر کردم، شما بچه ها، مثل اینکه، همه جیغ می زنند که چه
27:05
they did was they told me the party was for the other girl and they told
521
1625025
3770
کردند که به من گفتند جشن برای دختر دیگر است و به
27:08
the other girl the party was for me.
522
1628795
1690
دختر دیگر گفتند که مهمانی برای من است.
27:10
So she was going away.
523
1630505
1040
پس او داشت می رفت.
27:11
So it was a party for both of us.
524
1631545
1440
بنابراین این یک مهمانی برای هر دوی ما بود.
27:13
It was the best surprise ever.
525
1633405
1530
این بهترین سورپرایز بود.
27:14
I have never been surprised like that in my life.
526
1634935
2410
من هرگز در زندگی ام چنین شگفت زده نشده ام.
27:17
And I told everyone there, I said, you guys did a great job.
527
1637675
3630
و من آنجا به همه گفتم، گفتم شما بچه ها کار بزرگی کردید.
27:21
I mean, it was a full weekend.
528
1641305
2000
منظورم این است که یک آخر هفته کامل بود.
27:23
Like we all, we went out to eat.
529
1643305
1860
مثل همه ما برای خوردن غذا بیرون رفتیم.
27:25
We went on a. Excuse me, a dinner cruise, then everyone came back to
530
1645425
4210
رفتیم روی یک ببخشید، یک سفر دریایی شام، سپس همه به
27:29
my apartment, all the females, and we spent the night, watched movies.
531
1649635
2930
آپارتمان من برگشتند، همه خانم ها، و ما شب را گذراندیم، فیلم تماشا کردیم.
27:32
It was a weekend.
532
1652865
900
آخر هفته بود.
27:33
I will never forget my two friends, great friends didn't spill the beans.
533
1653785
5830
دو دوستم را هرگز فراموش نمی کنم، دوستان بزرگ حبوبات را نریختند.
27:39
And I had one of the best birthday celebrations I've ever had in my life.
534
1659645
4260
و من یکی از بهترین جشن های تولدی را که تا به حال در زندگی ام داشته ام برگزار کردم.
27:44
So remember to make your friends feel special.
535
1664255
3530
پس به یاد داشته باشید که به دوستان خود احساس خاص بودن بدهید.
27:47
They won't forget it.
536
1667895
950
آنها آن را فراموش نخواهند کرد
27:49
I'll talk to you in the next lesson.
537
1669415
1730
در درس بعدی با شما صحبت خواهم کرد.
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7