How to Get Unstuck in English

Hey, it's Annemarie with Speak Confident English.

سلام، آنه ماری است با انگلیسی مطمئن صحبت کنید.

Have you ever said one of these three things?

آیا تا به حال یکی از این سه مورد را گفته اید؟

I try to do something in English every day, but nothing works.

من سعی می کنم هر روز کاری را به زبان انگلیسی انجام دهم ، اما هیچ چیز درست نمی شود.

I still can't remember new words and I feel stuck.

هنوز کلمات جدید را به خاطر نمی آورم و احساس می کنم گیر کرده ام.

Or number two,

یا شماره دو،

I'm so embarrassed that I can't speak English with my colleagues.

آنقدر خجالت می کشم که نمی توانم با همکارانم انگلیسی صحبت کنم.

I've studied English for years and I'm still feeling stuck.

من سال ها زبان انگلیسی خوانده ام و هنوز احساس می کنم که گیر افتاده ام.

Or number three,

یا شماره سه،

I'm ashamed because I've spent so much time and money on studying English.

شرمنده ام چون وقت و هزینه زیادی را صرف مطالعه زبان انگلیسی کرده ام.

I even lived abroad in England for a year,

من حتی یک سال در خارج از کشور انگلستان زندگی کردم،

but I still can't speak English fluently.

اما هنوز نمی توانم انگلیسی را روان صحبت کنم. اگر گفتید

Do any of those sound like you if you said yes,

بله، هر کدام از آن‌ها را شبیه خودتان کنید،

you are totally not alone. Number one,

کاملاً تنها نیستید. شماره یک،

I have felt all of those things in my French and number two,

من همه آن چیزها را در زبان فرانسه و شماره دو احساس کرده ام،

those are all things that my students have said to me when they first started

اینها همه چیزهایی هستند که دانش آموزانم در اولین شروع

learning with me. So in today's lesson,

یادگیری با من به من گفتند. بنابراین در درس امروز،

I want to share five reasons that you might be stuck in English and how to get

می‌خواهم پنج دلیل را به اشتراک بگذارم که ممکن است در زبان انگلیسی گیر کرده باشید و چگونه می‌توانید از گیر افتاده باشید

unstuck and we're going to deal with all those negative feelings of frustration,

و ما با تمام آن احساسات منفی ناامیدی،

embarrassment, feeling shame, and even feeling guilty.

خجالت، احساس شرم و حتی احساس گناه مقابله می‌کنیم.

Why did I include guilty? Maybe like me,

چرا گناهکار را وارد کردم؟ شاید مثل من،

when you're stuck,

وقتی گیر می‌کنید،

you know there are things that you could do or that you should do,

می‌دانید که کارهایی وجود دارد که می‌توانید انجام دهید یا باید انجام دهید،

but you don't do them,

اما آنها را انجام نمی‌دهید،

so you feel guilty and get all these other negative feelings around it.

بنابراین احساس گناه می‌کنید و همه این احساسات منفی دیگر را در اطراف آن قرار می‌دهید.

I don't want you to feel that way.

من نمی خواهم شما چنین احساسی داشته باشید.

So today we're going to relieve all that guilt and pressure so that you can

بنابراین امروز قصد داریم تمام این احساس گناه و فشار را از بین ببریم تا بتوانید

focus on taking the right steps to help you move forward. Plus at the end,

روی برداشتن گام‌های درست برای کمک به پیشرفت تمرکز کنید. بعلاوه در پایان،

I have to give a shout out to some amazing people that helped make this lesson

من باید به افراد شگفت انگیزی که کمک کردند این درس

possible and I'm going to share with you my favorite strategy for how to get

ممکن شود، فریاد بزنم و می‌خواهم استراتژی مورد علاقه‌ام را با شما در میان

unstuck.

بگذارم.

I'm a little nervous about sharing it because I've actually never told anyone

من از اشتراک گذاری آن کمی عصبی هستم زیرا در واقع

else about this before until today. I told one person,

تا به امروز هرگز در مورد این موضوع به کسی نگفته ام . به یک نفر گفتم،

I told one of my team members about it and if I can stay brave enough,

به یکی از اعضای تیمم در این مورد گفتم و اگر بتوانم به اندازه کافی شجاع

I will tell you at the end of this video.

باشم، در پایان این ویدیو به شما خواهم گفت.

Let's dive right in with the first reason that you might be stuck in English and

بیایید دقیقاً با اولین دلیل که ممکن است در زبان انگلیسی گیر کرده باشید و

how to get out of it. Number one,

چگونه از آن خلاص شوید، غواصی کنیم. شماره یک،

I want you to drop that app and that grammar book. Now.

می‌خواهم آن برنامه و کتاب دستور زبان را کنار بگذارید. اکنون.

When I say drop,

وقتی می گویم بینداز،

I don't mean like this the way I dropped my pencil.

منظورم این نیست که مدادم را انداختم.

Sometimes in English we use the verb drop to mean stop doing something,

گاهی اوقات در انگلیسی از فعل drop به معنای توقف انجام کاری،

let it go. When we feel stuck,

رها کردن آن استفاده می کنیم. وقتی احساس می کنیم گیر می کنیم،

it's natural for us to do things that feel comfortable and familiar.

طبیعی است که کارهایی را انجام دهیم که احساس راحتی و آشنایی داشته باشیم.

We even tell ourselves that that's the right thing to do to get unstuck.

ما حتی به خودمان می گوییم که این کار درستی است که باید انجام دهیم تا گیر نکنیم.

So with English,

بنابراین با زبان انگلیسی

you might tell yourself that if you just understand grammar a little bit more,

، ممکن است به خودتان بگویید که اگر فقط کمی بیشتر گرامر را بفهمید،

or if you try a new vocabulary app,

یا اگر یک برنامه واژگان جدید را امتحان کنید،

you'll finally remember all of those words. Now,

در نهایت همه آن کلمات را به خاطر خواهید آورد. اکنون،

grammar books are fantastic.

کتاب های گرامر فوق العاده هستند.

I have a lot of them and they do help you learn the grammar,

من تعداد زیادی از آنها را دارم و آنها به شما کمک می کنند گرامر

the structure of a language and vocabulary apps are a lot of fun.

، ساختار زبان و برنامه های واژگان را یاد بگیرید.

They introduce you to new words.

آنها شما را با کلمات جدید آشنا می کنند.

But those two things won't help you become a confident fluent speaker.

اما این دو چیز به شما کمک نمی‌کند که به یک سخنران مسلط با اعتماد به نفس تبدیل شوید.

They won't move you from an intermediate level to an advanced level.

آنها شما را از سطح متوسط ​​به سطح پیشرفته منتقل نمی کنند.

Doing the same old thing will keep you in the same old place.

انجام همان کار قدیمی شما را در همان مکان قدیمی نگه می دارد.

So the way to get out of a rut is to try something new and challenge yourself.

بنابراین، راه رهایی از یک رکود این است که چیز جدیدی را امتحان کنید و خودتان را به چالش بکشید.

My students always hear me say, if it doesn't challenge you,

شاگردانم همیشه از من می شنوند که می گویم، اگر تو را به چالش نکشد،

it won't change you.

تو را تغییر نخواهد داد.

If you need some new ideas for some things to try in English,

اگر برای امتحان کردن برخی چیزها به زبان انگلیسی به ایده‌های جدیدی نیاز دارید،

that will get you out of your comfort zone just a little bit and help you make

این ایده‌ها شما را اندکی از منطقه راحتی خود خارج می‌کند و به شما کمک می‌کند

new progress. I've got two recommendations. Number one,

پیشرفت جدیدی داشته باشید. من دو توصیه دارم شماره یک،

several months ago I did a lesson on five of my favorite ways to get speaking

چندین ماه پیش درسی در مورد پنج روش مورد علاقه ام برای تمرین صحبت کردن به

practice in English,

زبان انگلیسی

so I'll leave a link to that lesson just above here.

انجام دادم، بنابراین لینک آن درس را درست در بالا اینجا می گذارم.

And number two, for today's lesson,

و شماره دو، برای درس امروز

I asked several of my students to share their number one strategy for how to get

، از چند نفر از دانش‌آموزانم خواستم تا استراتژی شماره یک خود را در مورد نحوه

unstuck in English.

گیر نکردن در زبان انگلیسی به اشتراک بگذارند.

I've included all of their recommendations in the lesson on the Speak Confident

من تمام توصیه های آنها را در درس در

English website. So after you watch this video,

وب سایت انگلیسی Speak Confident گنجانده ام. بنابراین پس از تماشای این ویدیو

get the link just below this video and check out all of those ideas.

، لینک زیر این ویدیو را دریافت کنید و همه آن ایده ها را بررسی کنید.

You just might find the one solution that is going to help you get out of that

شما فقط ممکن است راه حلی را پیدا کنید که به شما کمک کند از این وضعیت خلاص شوید

rut and start moving forward in your English.

و شروع به پیشرفت در زبان انگلیسی خود کنید.

And that brings me to strategy number two for getting unstuck,

و این من را به استراتژی شماره دو برای گیر نکردن می رساند،

which is get to step number two. Here's what I mean.

که رسیدن به مرحله شماره دو است. منظورم اینجاست.

Let's say that you decide you're going to live a healthier lifestyle,

فرض کنید تصمیم می گیرید سبک زندگی سالم تری داشته باشید،

so you get a gym membership and you buy lots of healthy food for your kitchen,

بنابراین عضویت در باشگاه دریافت می کنید و غذاهای سالم زیادی برای آشپزخانه خود می خرید،

but then you just eat pizza for lunch and you never go to the gym.

اما پس از آن فقط برای ناهار پیتزا می خورید و هرگز به باشگاه نمی روید.

You never eat that healthy food is anything gonna change?

شما هرگز غذای سالم نمی خورید آیا چیزی تغییر می کند؟

No, and the same is true in English.

خیر و در زبان انگلیسی هم همینطور است.

It's great to make a decision that you're going to try something new,

خیلی خوب است که تصمیم بگیرید که چیز جدیدی را امتحان کنید،

but if you never do it, nothing's going to change.

اما اگر هرگز آن را انجام ندهید، هیچ چیز تغییر نخواهد کرد.

Sometimes we tell ourselves that we're doing the right things to make progress.

گاهی اوقات به خود می گوییم که کارهای درست را انجام می دهیم تا پیشرفت کنیم.

They're just not working,

آنها فقط کار نمی کنند،

but I want you to be really honest with yourself and ask if your goal is to

اما من از شما می خواهم که واقعاً با خودتان صادق باشید و بپرسید که آیا هدف

improve your fluency and your confidence in speaking.

شما بهبود تسلط و اعتماد به نفس شما در صحبت کردن است یا خیر.

Are you practicing your speaking?

آیا صحبت کردن خود را تمرین می کنید؟

Are you doing the work or did you stop at step number one,

آیا کار را انجام می دهید یا در مرحله شماره یک متوقف

you had an idea, you made a choice, but you never did it.

شده اید، ایده ای داشتید، انتخاب کردید، اما هرگز آن را انجام ندادید.

Or maybe you're still stuck with number one because you're doing the same old

یا شاید شما هنوز در شماره یک گیر کرده اید زیرا همان کارهای قدیمی

things. When we're honest with ourselves about those questions,

را انجام می دهید. وقتی در مورد آن سوالات با خود صادق باشیم،

it does two things. Number one,

دو کار انجام می دهد. شماره یک،

it actually removes all of that guilt that we feel because secretly we know that

این در واقع تمام آن گناهی را که ما احساس می کنیم از بین می برد، زیرا مخفیانه می دانیم که

we're not doing what we should. And number two,

کاری را که باید انجام نمی دهیم . و شماره دو،

it actually gives you the freedom to make better decisions going forward.

در واقع به شما آزادی می دهد تا در آینده تصمیمات بهتری بگیرید.

And that's the perfect introduction to the third strategy on how to get unstuck,

و این مقدمه عالی برای سومین استراتژی در مورد چگونگی رها شدن است،

which is focus on making the right choice for today and worry about tomorrow,

که تمرکز بر انتخاب درست برای امروز و نگرانی در مورد فردا،

tomorrow.

فردا است.

The truth is going from zero to a hundred is really hard.

حقیقت رفتن از صفر به صد واقعا سخت است.

So if you're struggling with doing something every day in English,

بنابراین اگر با انجام هر روز کاری به زبان انگلیسی مشکل دارید،

then stop worrying about every day.

دیگر نگران هر روز نباشید.

Try to do three days a week. And if that doesn't work,

سعی کنید سه روز در هفته این کار را انجام دهید. و اگر کار نکرد،

let's try this.

بیایید این را امتحان کنیم.

Every Wednesday I release a new confident English lesson and I want you to do

هر چهارشنبه یک درس انگلیسی با اعتماد به نفس جدید منتشر می کنم و از شما می خواهم کاری انجام دهید

something. I want you to watch the video. And then here's the challenging part.

. از شما می خواهم ویدیو را تماشا کنید. و سپس بخش چالش برانگیز اینجاست.

I want you to summarize it. I want you to speak out loud,

من از شما می خواهم آن را خلاصه کنید. از شما می خواهم با صدای بلند صحبت کنید

take two to three minutes and summarize what you remember.

، دو تا سه دقیقه وقت بگذارید و آنچه را که به یاد دارید خلاصه کنید.

It's going to give you the speaking practice that you need and an opportunity to

این به شما تمرین گفتاری مورد نیاز و فرصتی برای

repeat or review some of the fun new language that you've learned.

تکرار یا مرور برخی از زبان های سرگرم کننده جدیدی که یاد گرفته اید را به شما می دهد.

And that is just one day a week. And today's Wednesday,

و این فقط یک روز در هفته است. و چهارشنبه امروز،

so if you do it today, you are making the right choice for today.

بنابراین اگر امروز این کار را انجام دهید، انتخاب درستی برای امروز دارید.

Now you might be thinking, wait a minute, Annemarie,

حالا ممکن است فکر کنید، یک دقیقه صبر کنید، آنماری،

you always say to do something every day in English, even if it's five minutes.

شما همیشه می گویید هر روز کاری را به زبان انگلیسی انجام دهید، حتی اگر پنج دقیقه باشد.

And you're right.

و حق با شماست.

I do say that because I know that when we truly want to make progress and we

من این را می گویم زیرا می دانم که وقتی واقعاً می خواهیم پیشرفت کنیم و می

want to do it quickly, we have to give our time and our effort regularly,

خواهیم این کار را سریع انجام دهیم، باید زمان و تلاش خود را به طور منظم صرف کنیم،

but sometimes trying to do something every day like eating a salad for lunch

اما گاهی اوقات سعی می کنیم هر روز کاری انجام دهیم مانند خوردن یک سالاد برای ناهار

every day is really hard and if we don't do it,

هر روز. واقعا سخت است و اگر این کار را نکنیم،

we start to feel guilty and when we feel guilty,

احساس گناه می کنیم و وقتی احساس گناه می

we get discouraged and we give up. I don't want you to give up.

کنیم، دلسرد می شویم و تسلیم می شویم. من نمی خواهم شما تسلیم شوید.

I want you to set a goal that you can be successful with and continue.

از شما می خواهم هدفی را تعیین کنید که بتوانید در آن موفق باشید و ادامه دهید.

So if it means starting one day a week with something that you do on Wednesdays

بنابراین اگر به این معنی است که یک روز در هفته را با کاری که در چهارشنبه ها انجام می دهید شروع کنید

that is awesome and make that decision for today.

بسیار عالی است و برای امروز تصمیم بگیرید.

If you do it again tomorrow, amazing. If you start to do it every Monday,

اگر فردا دوباره این کار را انجام دهید، شگفت انگیز است. اگر این کار را هر دوشنبه

Wednesday, and Friday, that's even better.

، چهارشنبه و جمعه شروع کنید، حتی بهتر است.

The key is I want you to set a goal that you can do regularly and then celebrate

نکته کلیدی این است که من از شما می خواهم هدفی را تعیین کنید که بتوانید به طور منظم انجام دهید و سپس

the fact that you're doing it now for strategy number four and this one might be

این واقعیت را جشن بگیرید که اکنون آن را برای استراتژی شماره چهار انجام می دهید و این ممکن

a little tough. Get professional help when you need it.

است کمی سخت باشد. در صورت نیاز از کمک حرفه ای استفاده کنید.

I've got a bit of an embarrassing story for this one.

من یک داستان شرم آور برای این داستان دارم.

Several years ago before my husband became my husband,

چندین سال پیش قبل از اینکه شوهرم شوهر من شود،

we went skiing for the very first time.

برای اولین بار به اسکی رفتیم.

He is a skier and he has grown up knowing how to ski.

او اسکی باز است و با دانش اسکی بزرگ شده است.

I never did and the very first day that we went, he asked,

من هرگز این کار را نکردم و همان روز اولی که رفتیم،

do you want to have a trainer today so that you can learn how to ski?

پرسید می‌خواهی امروز یک مربی داشته باشی تا بتوانی اسکی یاد بگیری؟

And I said, no, that's only for kids. I don't need a trainer.

و من گفتم، نه، این فقط برای بچه هاست. من نیازی به مربی ندارم

I can figure this out.

من می توانم این را بفهمم.

And then I spent the whole day falling down the mountain watching five-year-old

و سپس تمام روز را با سقوط از کوه و تماشای

children ski passed me like professionals.

اسکی کودکان پنج ساله از کنارم مانند حرفه ای ها گذراندم.

It was embarrassing and it was painful.

شرم آور و دردناک بود.

If I had just spent time with a professional at the very beginning,

اگر در همان ابتدا با یک حرفه ای وقت می گذراندم ،

I would have learned the right strategies and techniques that I needed.

استراتژی ها و تکنیک های درستی را که به آن نیاز داشتم یاد می گرفتم.

I would have avoided embarrassment and pain and maybe today I would actually

از خجالت و درد دوری می کردم و شاید امروز واقعاً

like skiing.

دوست داشتم اسکی کنم.

All of that is also true for my own journey in French.

همه اینها برای سفر خودم به زبان فرانسه نیز صادق است.

There have been times when I found strategies I could use by myself to help me

مواقعی بوده است که استراتژی هایی پیدا کرده ام که می توانم به تنهایی از آنها استفاده کنم تا به من کمک کند

get unstuck and move forward.

گیر نکنم و به جلو بروم.

And then there are times when I needed a professional to help me.

و سپس مواقعی وجود دارد که به یک متخصص نیاز دارم تا به من کمک کند.

I needed someone to teach me the techniques to perfect my skills or to help me

به کسی نیاز داشتم که تکنیک هایی را به من بیاموزد تا مهارت هایم را کامل کنم یا به من کمک

see the mistakes that I was making.

کند اشتباهاتی را که انجام می دادم ببینم.

A good professional is going to know exactly what you need and they're going to

یک متخصص خوب دقیقاً می‌داند به چه چیزی نیاز دارید و به

help you do it quickly and effectively. And finally,

شما کمک می‌کند آن را سریع و مؤثر انجام دهید. و در نهایت

the fifth way to get unstuck is to give yourself permission to admit what is

، پنجمین راه برای گیر نکردن این است که به خود اجازه دهید حقایق را

true. What do I mean by all of that?

بپذیرید. منظور من از همه اینها چیست؟

I regularly hear students say things like,

من مرتباً از دانش آموزان می شنوم که می گویند،

I really want to be fluent in English,

من واقعاً می خواهم به زبان انگلیسی مسلط باشم،

but I just don't have time or I really want to be fluent,

اما فقط وقت ندارم یا واقعاً می خواهم مسلط

but I can't do a class right now.

باشم، اما در حال حاضر نمی توانم کلاسی را انجام دهم.

The truth is things that are important to us,

حقیقت چیزهایی است که برای ما مهم است،

things that are a priority. We find time.

چیزهایی که در اولویت هستند. ما زمان پیدا می کنیم.

We find a way.

ما راهی پیدا می کنیم.

We find the opportunity that we need to make something happen.

ما فرصتی را پیدا می کنیم که به آن نیاز داریم تا چیزی اتفاق بیفتد.

So when I hear something like I want to be fluent but I can't,

بنابراین وقتی چیزی می‌شنوم که می‌خواهم مسلط باشم اما نمی‌توانم،

that tells me that yes,

به من می‌گوید که بله،

you want it and that's great but it's not a priority for you right now.

شما آن را می‌خواهید و این عالی است، اما در حال حاضر برای شما اولویت نیست.

And that is totally okay.

و این کاملاً اشکالی ندارد.

Just like I mentioned in number two,

درست همانطور که در شماره دو ذکر کردم،

when you're honest with yourself about what is true about the choices that

وقتی با خودتان در مورد انتخاب‌هایی

you're making with your time, with your energy, with your commitment,

که با وقت ، انرژی و

it lets go of all that guilt and stress.

تعهدتان انجام می‌دهید صادق باشید، همه آن احساس گناه و استرس را از بین می‌برید.

You are in control.

شما در کنترل هستید.

So if you don't want to make English a priority right now,

بنابراین اگر نمی‌خواهید در حال حاضر زبان انگلیسی را در اولویت قرار دهید،

that's okay,

that's totally fine and you don't have to feel guilty about that.

اشکالی ندارد، کاملاً خوب است و لازم نیست در این مورد احساس گناه کنید.

Don't let that guilt make you feel bad because when you do it will make it

اجازه ندهید این احساس گناه باعث ایجاد احساس بدی در شما شود، زیرا وقتی این کار را انجام دهید،

harder for you to get unstuck.

گیر افتادن را برای شما سخت تر می کند.

It's going to make it harder for you in the future to make those great choices

در آینده انجام آن انتخاب‌های عالی را برای شما سخت‌تر می‌کند

and those are your five ways to get unstuck,

و اینها پنج راه شما برای گیر نکردن هستند،

stop doing the same old things and instead do something new and challenging.

از انجام همان کارهای قدیمی خودداری کنید و در عوض کاری جدید و چالش برانگیز انجام دهید.

Then get to step two. Actually do it.

سپس به مرحله دو بروید. در واقع انجامش بده

Number three, make the right choice for today and worry about tomorrow,

شماره سه، انتخاب درستی برای امروز داشته باشید و نگران فردا،

tomorrow. Number four, if you need it, get professional help.

فردا باشید. شماره چهار، اگر به آن نیاز دارید، کمک حرفه ای بگیرید.

And number five, give yourself permission to accept what is true.

و شماره پنج، به خود اجازه دهید آنچه را که درست است بپذیرید.

Now, I mentioned earlier,

اکنون، قبلاً اشاره کردم،

I have to give a shout out to some amazing people and there are two groups that

باید به افراد شگفت‌انگیز فریاد بزنم و دو گروه وجود دارد که

I want to thank number one,

می‌خواهم از شماره یک تشکر کنم،

I had a lot of students who shared their recommendations for how to get unstuck

من دانش‌آموزان زیادی داشتم که توصیه‌های خود را برای گیر کردن

with you and I want to say thank you so much for sharing your strategies so that

با شما در میان گذاشتند و من می‌خواهم برای به اشتراک گذاشتن استراتژی های خود بسیار سپاسگزارم تا

everyone who watches this video can find something new and challenging to do in

همه کسانی که این ویدیو را تماشا می کنند بتوانند کاری جدید و چالش برانگیز برای انجام به

English.

زبان انگلیسی پیدا کنند.

I also want to give a shout out to the whole Fluency Community because this week

من همچنین می‌خواهم به کل انجمن Fluency فریاد بزنم زیرا این هفته

we did something really fun.

ما کاری واقعاً سرگرم کننده انجام دادیم.

I wasn't sure how to title this video,

من مطمئن نبودم که چگونه این ویدیو را عنوان کنم،

so I asked my Fluency Community to make a choice.

بنابراین از انجمن روانی خود خواستم انتخاب کند.

The Fluency Community voted and the number one choice was how to get unstuck in

انجمن Fluency رای داد و انتخاب شماره یک این بود که چگونه در

your English.

انگلیسی خود گیر نکنید.

So thank you everyone for helping me decide what to call this video.

بنابراین از همه شما برای کمک به من در تصمیم گیری برای نامیدن این ویدیو تشکر می کنم.

Finally I said that I would tell you my favorite way of getting unstuck.

در نهایت گفتم که روش مورد علاقه ام برای گیر نکردن را به شما می گویم.

This one is going to focus on motivation and those moments when you know that

این یکی قرار است بر انگیزه و آن لحظاتی تمرکز کند که می

you should be doing something but you just don't want to.

دانید باید کاری را انجام دهید اما نمی خواهید.

Here is how I get out of that funk.

در اینجا این است که چگونه من از آن فانک خارج می شوم.

So when I know that I should be doing something in French,

بنابراین وقتی می دانم که باید کاری را به زبان فرانسوی انجام دهم،

or maybe it's related to work,

یا شاید به کار مربوط باشد،

I'm feeling stuck and I know that I should be doing something.

احساس گیر کردم و می دانم که باید کاری انجام دهم.

What I really need is a big positive energy push and to help me do that,

چیزی که من واقعاً به آن نیاز دارم یک فشار انرژی مثبت بزرگ است و برای کمک به من در انجام آن

I secretly love dancing.

، مخفیانه رقصیدن را دوست دارم.

I don't dance in front of anybody else except sometimes at weddings,

من جلوی هیچکس نمی رقصم به جز گاهی در عروسی ها،

but I only go to weddings every few years.

اما فقط هر چند سال یک بار به عروسی می روم.

But when I'm all alone in my office,

اما وقتی در دفترم تنها هستم،

I love finding the best female-power dance song that I can find,

دوست دارم بهترین آهنگ رقص با قدرت زنانه را پیدا

putting on my headphones, blaring the music as loud as possible,

کنم، هدفون‌ام را بگذارم، موسیقی را تا حد امکان بلند کنم

and just dancing around my office. I hope some of you do the exact same thing,

و فقط در اطراف دفترم برقصم. امیدوارم برخی از شما دقیقاً همین کار را انجام دهید،

but it gives me all that positive energy that I need.

اما تمام انرژی مثبتی را که نیاز دارم به من می دهد.

It gets me excited and ready. And after five minutes I can sit down,

من را هیجان زده و آماده می کند. و بعد از پنج دقیقه می‌توانم بنشینم،

do my French work for 10 or 15 minutes,

10 یا 15 دقیقه کار فرانسوی‌ام را انجام دهم،

and then celebrate that I did it that I made that right choice for the day.

و سپس جشن بگیرم که این کار را انجام دادم که درست برای آن روز انتخاب کردم.

If you want to know my current favorite song for doing this,

اگر می خواهید آهنگ مورد علاقه فعلی من برای انجام این

I'll leave a link just below this video. So now I'm curious.

کار را بدانید، لینکی را دقیقا زیر این ویدیو می گذارم. پس الان کنجکاوم

I want to know what is your secret strategy for getting really excited so that

می‌خواهم بدانم استراتژی مخفی شما برای هیجان‌انگیز شدن واقعاً

you've got the motivation? And number two,

چیست تا انگیزه داشته باشید؟ و شماره دو

what is one new thing that you're going to do in your English that challenges

، یک کار جدید که قرار است در زبان انگلیسی خود انجام دهید چیست که شما را به چالش

you and helps you move forward? Share those two things with me in the comments.

می کشد و به شما کمک می کند تا به جلو بروید؟ این دو مورد را در نظرات با من به اشتراک بگذارید.

And if you loved this lesson,

و اگر این درس را دوست داشتید،

please be sure to tell me you can give this video a thumbs up on YouTube and

لطفاً حتماً به من بگویید که می توانید این ویدیو را در YouTube

subscribe to this channel so you never miss a lesson. Number two,

به اشتراک بگذارید و در این کانال مشترک شوید تا هرگز درسی را از دست ندهید. شماره دو

email it to a friend or a colleague who's also feeling stuck in English.

، آن را برای یک دوست یا همکار که احساس می کند در زبان انگلیسی گیر کرده است ایمیل کنید.

And number three, share it with friends on Facebook. With that,

و شماره سه، آن را با دوستان در فیس بوک به اشتراک بگذارید. با آن

have a fantastic week.

، یک هفته فوق العاده داشته باشید.

Thank you so much for joining me and I'll see you next time for your Confident

از اینکه به من ملحق شدید بسیار متشکرم و دفعه بعد برای درس انگلیسی مطمئن شما را می بینم

English lesson.

.