Friendly Ways to Invite Someone in English | Professional & Casual

Have you ever felt unsure of how to extend an invitation in English

آیا تا به حال در مورد نحوه ارسال دعوتنامه به زبان انگلیسی

without sounding too formal? Or on the flip side, too informal.

بدون اینکه خیلی رسمی به نظر برسد، مطمئن نیستید؟ یا در طرف مقابل، بیش از حد غیر رسمی.

It's already nerve-wracking or scary to invite someone to do something for the

دعوت از کسی برای انجام کاری برای

very first time. If, for example,

اولین بار اعصاب خردکن یا ترسناک است. برای مثال، اگر

you hoping to get to know a coworker better or develop a friendship,

امیدوارید با یک همکار بهتر بشناسید یا دوستی ایجاد کنید،

it's all the more difficult if you're unsure about the language

اگر در مورد

tone and level of formality to use.

لحن زبان و سطح رسمی استفاده از آن مطمئن نباشید، کار سخت‌تر می‌شود. به همین

That's why we're diving into the art of making invitations in English.

دلیل است که ما در هنر ساخت دعوتنامه به زبان انگلیسی غوطه ور هستیم.

It's not just about the language you use, it's also about connection,

این فقط در مورد زبان مورد استفاده شما نیست، بلکه در مورد ارتباط،

culture, and the right touch of personal warmth.

فرهنگ و لمس صحیح گرمای شخصی است.

Whether you're inviting a new friend to coffee, proposing a meeting,

چه در حال دعوت یک دوست جدید به قهوه، یا پیشنهاد یک جلسه

or organizing a casual, get together.

یا سازماندهی یک جلسه غیررسمی هستید، دور هم جمع شوید.

The words you choose and the tone you use make all the difference.

کلماتی که انتخاب می‌کنید و لحنی که استفاده می‌کنید همه تفاوت را ایجاد می‌کنند.

In this.

Confident English will fully explore how to extend invitations in

در این.

انگلیسی مطمئن به طور کامل نحوه گسترش دعوت نامه ها به

English with confidence from phrases that strike the perfect balance

زبان انگلیسی را با اطمینان از عباراتی که تعادل کامل

between formality and informality to the cultural nuances that

بین رسمی و غیر رسمی را ایجاد می کند تا تفاوت های ظریف فرهنگی که

make your invitations feel welcoming and genuine.

باعث می شود دعوت نامه های شما خوشامدگویی و واقعی باشد را بررسی می کند.

So if you've ever hesitated before saying, would you like to,

بنابراین اگر تا به حال قبل از گفتن این که دوست دارید تردید کرده اید،

then you're in the right place.

در جای مناسبی هستید.

Now, before we continue, if this is your first time here, welcome.

حالا، قبل از اینکه ادامه دهیم، اگر اولین بار است که اینجا هستید، خوش آمدید.

I am Annemarie, an English confidence and fluency coach.

من آنماری هستم، یک مربی با اعتماد به نفس و تسلط انگلیسی.

Everything I do is designed to help you get the confidence you want for your

هر کاری که من انجام می‌دهم برای کمک به شما در به دست آوردن اعتماد به نفسی که برای

life and work in English.

زندگی و کارتان به زبان انگلیسی می‌خواهید طراحی شده است.

If you'd love to discover years of lessons and free resources for me,

اگر دوست دارید سال‌ها درس و منابع رایگان برای من کشف کنید،

you can find all of that and more over at my Speak Confident English website.

می‌توانید همه آن‌ها و بیشتر را در وب‌سایت Speak Confident English من بیابید.

Now, as we continue in this lesson today,

اکنون، همانطور که امروز به این درس ادامه می دهیم،

we're going to do three specific things. Number one,

سه کار خاص را انجام می دهیم. شماره یک،

we're going to look at the general structure we use when extending an invitation

ما ساختار کلی را که هنگام ارائه یک دعوتنامه

in English.

به زبان انگلیسی استفاده می کنیم، بررسی خواهیم کرد.

Then we'll take a look at specific phrases we use for highly

سپس نگاهی به عبارات خاصی خواهیم داشت که برای دعوتنامه های بسیار

professional, semi-professional and casual invitations.

حرفه ای، نیمه حرفه ای و غیر رسمی استفاده می کنیم.

And finally,

و در نهایت،

we will end with a series of scenarios so that you can see real life

ما با یک سری سناریو به پایان می‌رسانیم تا بتوانید

examples of invitations in use. And again,

نمونه‌های واقعی دعوت‌نامه‌ها را مشاهده کنید. و باز هم

we'll take a look at professional semi-professional and casual.

نگاهی به نیمه حرفه ای و کژوال خواهیم انداخت.

By the end,

در پایان،

you'll be a hundred percent ready to extend your next invitation in English.

شما صد در صد آماده خواهید بود تا دعوت بعدی خود را به زبان انگلیسی گسترش دهید.

So first, the process of extending an invitation in English. Generally speaking,

بنابراین ابتدا، روند دعوت به زبان انگلیسی. به طور کلی،

there are two structures we tend to follow. First,

دو ساختار وجود دارد که ما تمایل داریم از آن پیروی کنیم. ابتدا،

we might ask a question and then include the specific activity or

ممکن است سؤالی بپرسیم و سپس فعالیت یا

event we'd like to invite someone to. For example, are you free for lunch?

رویداد خاصی را که می‌خواهیم شخصی را به آن دعوت کنیم، درج کنیم. مثلا برای ناهار آزاد هستی؟

After today's meeting, I'd love to chat if you have some time.

بعد از جلسه امروز، اگر کمی وقت دارید، دوست دارم با هم چت کنیم.

We have a question exploring whether someone's free followed by the specific

ما یک سوال داریم که بررسی می کنیم آیا کسی آزاد است و

activity or event.

فعالیت یا رویداد خاصی را دنبال می کند.

The second structure we often follow includes first introducing the specific

ساختار دومی که اغلب از آن پیروی می کنیم شامل ابتدا معرفی

activity or event and then following that up with what we want or need.

فعالیت یا رویداد خاص و سپس پیگیری آن با آنچه می خواهیم یا نیاز داریم است.

For example, I'm having a party this weekend. I'd love it if you could come.

به عنوان مثال، من این آخر هفته یک مهمانی دارم . خوشحال میشم اگه بیای در نمونه هایی که امروز از آن عبور می کنیم،

You're going to see those two structures played out again and again and again

آن دو ساختار را بارها و بارها و بارها مشاهده خواهید کرد

in the examples that we go through today.

.

But before we dive into specific scenarios,

اما قبل از اینکه به سناریوهای خاص بپردازیم، می‌خواهم

I want to spend time reviewing common phrases,

زمانی را صرف بررسی عبارات رایجی کنم که

English speakers use to extend those invitations. We'll take a look at examples,

انگلیسی زبانان برای گسترش آن دعوت‌نامه‌ها استفاده می‌کنند. ما ابتدا به نمونه هایی

first of highly formal relationships.

از روابط بسیار رسمی نگاه می کنیم.

Then we'll transition into more neutral phrases or those that would be

سپس به عبارات خنثی‌تر یا آنهایی که

appropriate for professional contacts, and finally, casual connections.

برای تماس‌های حرفه‌ای مناسب هستند و در نهایت، ارتباطات گاه به گاه تبدیل می‌شویم.

So how you might extend an invitation to someone that you feel close to.

بنابراین چگونه می توانید برای کسی که احساس نزدیکی می کنید دعوت کنید.

So first, we'll take a look at phrases we use for highly formal,

بنابراین ابتدا نگاهی به عباراتی می اندازیم که برای موقعیت های بسیار رسمی و

highly professional situations.

بسیار حرفه ای استفاده می کنیم.

It's important to keep in mind that in English speaking culture,

مهم است که به خاطر داشته باشید که در فرهنگ انگلیسی زبان،

the more formal your language is,

هرچه زبان شما رسمی تر باشد،

the more distant your relationship is.

رابطه شما از هم دورتر است.

If I used any of these examples with my close friends,

اگر من از هر یک از این مثال‌ها با دوستان نزدیکم،

my family, my team members, or even most of my students,

خانواده‌ام، اعضای تیمم یا حتی بیشتر شاگردانم استفاده کنم،

it would indicate that I feel like I have a very distant relationship

نشان‌دهنده این است که احساس می‌کنم رابطه‌ای بسیار دور

with those individuals.

با آن افراد دارم.

It would be too formal to use for those circumstances.

استفاده از آن برای آن شرایط بسیار رسمی خواهد بود.

However,

با این حال،

if it is a situation that demands that high level of formality,

اگر شرایطی است که چنین سطح بالایی از رسمیت را می طلبد،

these are great phrases for extending an invitation. Now,

اینها عبارات عالی برای ارسال یک دعوت هستند. اکنون،

if you're not sure what those situations might be,

اگر مطمئن نیستید که این موقعیت‌ها چه می‌تواند باشد،

a few examples include diplomatic events,

چند مثال شامل رویدادهای دیپلماتیک،

formal social events,

رویدادهای اجتماعی رسمی،

such as a wedding or high level corporate activities.

مانند عروسی یا فعالیت‌های سطح بالای شرکتی است.

Phrase number one. I would like to invite you to, for example,

عبارت شماره یک من می خواهم شما را دعوت کنم، به عنوان مثال،

I would like to formally invite you to our company's annual retreat.

من می خواهم شما را به طور رسمی به عقب نشینی سالانه شرکت ما دعوت کنم.

Not only am I using highly formal language here,

من نه تنها در اینجا از زبان بسیار رسمی استفاده می کنم، بلکه از

I'm also avoiding the use of contractions. Rather than say,

استفاده از انقباضات نیز اجتناب می کنم . به جای اینکه بگویم،

I'd like to invite you, I'm using the full words,

می خواهم شما را دعوت کنم، از کلمات کامل استفاده می کنم،

I would like to invite you to number two, I'm pleased to invite you,

می خواهم شما را به شماره دو دعوت کنم، خوشحالم که شما را دعوت می کنم،

I'm pleased to invite you to the Winter Gala I,

خوشحالم که شما را به جشن زمستانی I دعوت می کنم ،

or we invite you to attend.

یا از شما دعوت می کنیم که در آن شرکت کنید. از

We invite you to attend the town meeting, and finally,

شما دعوت می کنیم که در جلسه شهرک شرکت کنید و در نهایت مشتاقانه

I am looking forward to joining you.

منتظر حضور شما هستم.

I'm looking forward to joining you in our company's upcoming strategy meeting.

من مشتاقانه منتظر هستم تا در جلسه استراتژی آینده شرکت ما به شما بپیوندم.

Now, let's move on to phrases that are more neutral in tone.

حالا بیایید به سراغ عباراتی برویم که لحن خنثی‌تری دارند.

These are perfect for polite yet warm invitations.

این ها برای دعوت های مودبانه و در عین حال گرم مناسب هستند.

In other words, we've closed some of that distance gap.

به عبارت دیگر، مقداری از این فاصله فاصله را بسته ایم.

This language is perfect for someone that you don't know well,

این زبان برای افرادی مناسب است که شما به خوبی نمی شناسید،

but you'd like to know better. For example,

اما دوست دارید بهتر بدانید. برای مثال،

if you're aiming to create a stronger relationship with a client,

اگر قصد دارید رابطه قوی‌تری با مشتری ایجاد کنید، با

get to know a coworker or extend an invitation to a new neighbor

یک همکار آشنا شوید یا برای یک همسایه جدید دعوت کنید

phrase number one. I was wondering if,

عبارت شماره یک. می‌خواستم ببینم

I was wondering if you might have time for a quick chat before the meeting.

آیا ممکن است قبل از جلسه زمانی برای گپ زدن سریع داشته باشید.

Would you like to, would you like to join us for the next luncheon?

آیا می خواهید، آیا می خواهید برای ناهار بعدی به ما بپیوندید؟

I'd love it if you can come to,

خوشحال میشم اگه بتونی بیای،

I'd love it if you can come to my son's fifth birthday party.

خوشحال میشم اگه بتونی به جشن تولد پنج سالگی پسرم بیای.

Let's pause here for just a moment.

بیایید یک لحظه در اینجا مکث کنیم.

If you've ever felt worried or unsure of how to invite

اگر تا به حال احساس نگرانی کرده اید یا مطمئن نیستید که چگونه

other kids to your son or daughter's party and you know that you'll

بچه های دیگر را به مهمانی پسر یا دخترتان دعوت کنید و می دانید که

have to ask the parents of those kids,

باید از والدین آن بچه ها بپرسید،

this is a wonderful phrase to use.

این عبارت فوق العاده ای است که استفاده کنید.

I'd love it if you can come or I'd love it if your daughter,

اگر بتوانید بیایید خوشحال می شوم یا اگر دختر شما،

if your son can come to my son's fifth birthday party.

اگر پسر شما بتواند به جشن تولد پنجمین پسر من بیاید، دوست دارم.

Two more neutral phrases.

دو عبارت خنثی دیگر.

I hope you can join me or I hope you can join us.

امیدوارم بتوانید به من بپیوندید یا امیدوارم بتوانید به ما بپیوندید.

I hope you can join us in celebrating Janice's Retirement,

امیدوارم بتوانید در جشن بازنشستگی جانیس به ما بپیوندید،

and I'd love it if you could join me or if you could join us.

و خوشحال می‌شوم اگر بتوانید به من بپیوندید یا به ما بپیوندید.

I'd love it if you can join me for a yoga class this Wednesday and now let's

خوشحال می شوم اگر بتوانید در کلاس یوگا این چهارشنبه به من بپیوندید و حالا بیایید

look at casual phrases that are warm and friendly. These are, again,

به عبارات معمولی که گرم و دوستانه هستند نگاه کنیم. اینها دوباره

perfect for anyone you know well or anyone you have a friendly

برای هر کسی که خوب می شناسید یا هر کسی که

relationship with. Now, that doesn't mean that your best friends,

با او رابطه دوستانه دارید عالی است. حال، این بدان معنا نیست که بهترین دوستان شما،

a friendly relationship is someone that you've encountered multiple times

یک رابطه دوستانه کسی است که شما چندین بار با او روبرو شده اید

and every time you've done so,

و هر بار که این کار را انجام داده اید،

you've had a polite and friendly conversation,

یک مکالمه مودبانه و دوستانه داشته اید،

you've developed a connection for those circumstances.

ارتباطی با او ایجاد کرده اید. آن شرایط

You'll want to use language that indicates that reduced amount of

شما می خواهید از زبانی استفاده کنید که میزان کاهش فاصله را نشان می دهد

distance. You want to be warm and friendly.

. شما می خواهید گرم و دوستانه باشید. در

Here are phrases you can use to do that. Are you doing anything?

اینجا عباراتی وجود دارد که می توانید برای این کار استفاده کنید. آیا شما کاری انجام می دهید؟ آیا

Are you doing anything after today's meeting? Let's get lunch. Do you want to,

بعد از جلسه امروز کاری انجام می دهید ؟ بیا ناهار بخوریم آیا می خواهید،

do you want to grab coffee during the break? Do you feel like,

آیا می خواهید در زمان استراحت قهوه بخورید ؟ آیا دوست دارید،

do you feel like going out to dinner tonight? Are you free to?

آیا می خواهید امشب برای شام بیرون بروید ؟ آیا شما آزاد هستید؟

Are you free to hang out this Friday? We should check out,

آیا شما آزاد هستید که در این جمعه شرکت کنید؟ ما باید بررسی کنیم،

we should check out that new art exhibit next week.

باید آن نمایشگاه هنری جدید را هفته آینده بررسی کنیم.

Any interest in any interest in going to a summer concert next week?

آیا علاقه ای به رفتن به کنسرت تابستانی در هفته آینده دارید؟

And finally, how about, how about going to a festival together on Saturday?

و در نهایت، چطور، در مورد رفتن به یک جشنواره با هم در روز شنبه؟

Now that we have those phrases in place,

اکنون که آن عبارات را در اختیار داریم،

let's take a look at several real life scenarios so that you can see

بیایید نگاهی به چند سناریو زندگی واقعی بیندازیم تا بتوانید

exactly how we might use these different invitations. In each case,

دقیقاً ببینید که چگونه می‌توانیم از این دعوت‌نامه‌های مختلف استفاده کنیم. در هر مورد،

I'll also help you reflect on how to determine whether you should be using

من همچنین به شما کمک می‌کنم در مورد چگونگی استفاده از زبان

highly formal, neutral, or more casual language.

بسیار رسمی، خنثی یا معمولی‌تر به شما کمک کنم.

We'll start with some professional scenarios.

ما با چند سناریو حرفه ای شروع می کنیم. برای مثال،

When you're speaking to a new manager, for example,

وقتی با یک مدیر جدید صحبت می کنید،

or a professional acquaintance, a client,

یا با یک آشنای حرفه ای، مشتری

or someone you've just met at a conference,

یا شخصی که به تازگی در یک کنفرانس با او آشنا شده اید،

think for a moment about how well you know that individual.

برای لحظه ای فکر کنید که چقدر آن فرد را می شناسید.

You might also want to consider the specific situation you're in and how

همچنین ممکن است بخواهید موقعیت خاصی را که در آن قرار دارید و

formal that situation is.

رسمی بودن آن موقعیت در نظر بگیرید. آیا

Are you at a more casual team retreat? If so,

در یک استراحت تیمی معمولی تر هستید؟ اگر چنین است،

you might want to use more neutral language,

ممکن است بخواهید از زبان خنثی تری استفاده کنید،

but if you're in a highly formal circumstance,

اما اگر در شرایط بسیار رسمی قرار دارید،

even if it's someone that you've encountered once or twice,

حتی اگر فردی است که یک یا دو بار با او برخورد کرده اید،

using a more formal tone would be more appropriate in scenario number one.

استفاده از لحن رسمی تر در سناریوی شماره یک مناسب تر است. می

I want you to imagine that you'd like to invite an acquaintance to join you in

خواهم تصور کنید که دوست دارید یکی از آشنایان خود را دعوت کنید تا در

a seminar. To do that,

یک سمینار به شما ملحق شود. برای انجام این کار،

you could say there's an interesting seminar on the advantages

می توانید بگویید یک سمینار جالب در مورد مزایای

of VR for work. I was wondering if you'd like to join me. As you can see here,

VR برای کار وجود دارد. می خواستم بدانم که آیا شما می خواهید به من بپیوندید. همانطور که در اینجا می بینید،

we're using one of those two structures we've talked about. First,

ما از یکی از دو ساختاری که در مورد آن صحبت کردیم استفاده می کنیم. اول،

I'm highlighting what the specific event is, and second,

من این رویداد خاص را برجسته می‌کنم، و دوم،

I'm indicating what I want or what I would like to see happen.

آنچه را که می‌خواهم یا می‌خواهم ببینم اتفاق بیفتد را نشان می‌دهم.

In the second scenario,

در سناریوی دوم، می‌خواهم

I want you to imagine that you'd like to invite a new client to talk about

تصور کنید که می‌خواهید یک مشتری جدید را دعوت کنید تا

a project over a cup of coffee at a nearby cafe. To do that,

با یک فنجان قهوه در یک کافه مجاور درباره یک پروژه صحبت کند. برای انجام این کار،

you could say,

می توانید بگویید، آیا

would you like to meet at the Marble Cafe next to the office and talk about

دوست دارید در کافه مرمر کنار دفتر ملاقات کنید و در مورد

interior design options? And finally, in scenario number three,

گزینه های طراحی داخلی صحبت کنید؟ و در نهایت، در سناریوی شماره سه،

I want you to imagine you're coordinating an event with a coworker. Now,

می‌خواهم تصور کنید که در حال هماهنگ کردن یک رویداد با یک همکار هستید. حالا،

it's a coworker, but this is someone you haven't worked with much very often,

این یک همکار است، اما این کسی است که زیاد با او کار نکرده‌اید،

so you don't know this person very well,

بنابراین شما این شخص را خیلی خوب نمی‌شناسید

and you'd like to get together so that you can go over the project details.

و دوست دارید دور هم جمع شوید تا بتوانید جزئیات پروژه را بررسی کنید. در

Here's how you could do that.

اینجا نحوه انجام این کار آمده است. می‌خواهم

I would like to invite you to Wednesday's planning meeting to go over possible

شما را به جلسه برنامه‌ریزی چهارشنبه دعوت کنم تا

last-minute changes to the project,

تغییرات احتمالی در لحظه آخر پروژه را بررسی کنیم،

and now let's switch to more neutral territory.

و حالا بیایید به قلمروی بی‌طرف‌تر برویم.

A few scenarios that we could say are more semi-casual,

چند سناریو که می‌توانیم بگوییم بیشتر نیمه معمولی هستند،

so this would be perfect for encountering a new neighbor,

بنابراین برای مواجهه با یک همسایه جدید،

maybe a fellow parent at your child's soccer game,

شاید یکی از والدین در بازی فوتبال فرزندتان،

or if you've recently met a friend of a friend.

یا اگر اخیراً با دوست یکی از دوستانتان آشنا شده‌اید، مناسب است.

If you're ever in doubt in these situations that are more social and yet

اگر در این موقعیت‌ها که بیشتر اجتماعی هستند شک دارید و با این وجود

you don't know someone particularly well, neutral language is your best bet.

کسی را به‌خوبی نمی‌شناسید، بهترین گزینه برای شما زبان خنثی است.

In the first scenario,

در سناریوی اول، می‌خواهم

I want you to imagine someone has recently moved into your neighborhood.

تصور کنید فردی به تازگی به محله شما نقل مکان کرده است. الان چند هفته است که

You have a new neighbor now for several weeks,

یک همسایه جدید دارید ، در حال

you've been planning a backyard barbecue,

برنامه ریزی یک باربیکیو در حیاط خلوت هستید،

you've invited all the other neighbors and you'd like to extend an invitation to

همه همسایه های دیگر را دعوت کرده اید و می خواهید برای

this new neighbor. Here's how you could do that.

این همسایه جدید دعوت نامه بدهید. در اینجا نحوه انجام این کار آمده است.

After an initial introduction and maybe some quick small talk with your new

بعد از یک مقدمه اولیه و شاید کمی صحبت کوتاه با

neighbor, you could say, by the way,

همسایه جدیدتان، می توانید بگویید، اتفاقاً

we're having a barbecue at our place on Sunday.

ما یکشنبه در محل خود یک باربیکیو می خوریم.

We'd love it if you could join us.

خوشحال میشیم اگر به ما بپیوندید اتفاقاً

This invitation has two important phrases, by the way,

این دعوتنامه دارای دو عبارت مهم است

and we'd love it if, by the way,

و ما دوست داریم که اتفاقاً

is a great way to insert a last-minute invitation.

راه خوبی برای درج یک دعوت نامه در لحظه آخر باشد.

It makes it clear that the invitation is a side note or an afterthought of

روشن می کند که دعوت نامه یک یادداشت جانبی یا یک نوع فکر بعدی است،

some kind, not because you're being impolite,

نه به این دلیل که شما بی ادب هستید،

but because you've just now had the opportunity to extend this last-minute

بلکه به این دلیل که همین الان فرصت داشتید این دعوت لحظه آخری را گسترش دهید

invitation,

،

and it also reduces the pressure for someone to accept.

و همچنین فشار را کاهش می دهد. تا کسی بپذیرد

Of course, with a last-minute invitation,

البته، با دعوت لحظه آخری،

it's understandable if somebody already has plans and is unable to attend,

اگر کسی از قبل برنامه‌هایی داشته باشد و نتواند در آن شرکت کند، قابل درک است،

so it lessens the anxiety that someone might have about whether they

بنابراین اضطرابی را که ممکن است کسی در مورد

should or shouldn't say yes or no in scenario number two.

بله یا نه گفتن در سناریوی شماره دو داشته باشد، کاهش می‌دهد.

Imagine you've recently met a friend's friend.

تصور کنید اخیراً با دوست یکی از دوستانتان آشنا شده اید.

You were at someone's party, you met a friend of a friend,

شما در مهمانی کسی بودید، با دوست یکی از دوستانتان آشنا شدید،

and in some small talk conversation you realized you both really love playing

و در یک گفتگوی کوچک متوجه شدید که هر دو واقعاً عاشق بازی

tennis, so you'd like to extend an invitation to do that.

تنیس هستید، بنابراین می‌خواهید برای انجام آن دعوت کنید.

You could say, do you want to play tennis together in the next week or so?

می توانید بگویید، آیا می خواهید در هفته آینده با هم تنیس بازی کنید؟

I usually play after work.

من معمولا بعد از کار بازی می کنم.

This invitation intentionally uses the vague language of in

این دعوت عمداً از زبان مبهم در یک

the next week or so, by using that language,

هفته آینده یا بیشتر استفاده می کند، با استفاده از آن زبان،

it relieves the pressure to set a date and a time. Right now,

فشار تعیین تاریخ و زمان را از بین می برد. در حال حاضر،

you've just met this person,

شما به تازگی با این شخص آشنا شده اید،

so of course there's gonna be a little bit of feeling things out

بنابراین مطمئناً

from the other person's response.

از پاسخ طرف مقابل کمی احساس خواهید کرد.

You'll get a sense of how enthusiastic they might be about getting together

شما متوجه خواهید شد که آنها چقدر مشتاق هستند که با هم

to play tennis, and based on that response,

برای بازی تنیس گرد هم آیند، و بر اساس این پاسخ،

you can then decide whether to move forward with a concrete date and time

می توانید تصمیم بگیرید که آیا با یک تاریخ و زمان مشخص پیش بروید

or keep it loose and maybe exchange numbers, email addresses, and so on.

یا آن را آزاد نگه دارید و شاید شماره ها و آدرس های ایمیل را مبادله کنید. ، و غیره.

In this final scenario, for more semi-casual invitations,

در این سناریوی نهایی، برای دعوت‌های نیمه‌گاهی‌تر،

let's imagine you've just run into an old colleague,

بیایید تصور کنیم که فقط با یک همکار قدیمی برخورد کرده‌اید،

someone you haven't seen for years,

کسی که سال‌ها ندیده‌اید،

and in that moment you also remember that this person loves reading,

و در آن لحظه به یاد می‌آورید که این شخص عاشق مطالعه است،

so you decide to extend an invitation to a book club that you've joined.

بنابراین تصمیم می‌گیرید که برای یک باشگاه کتاب که به آن ملحق شده اید دعوت کنید.

Here's what you might say,

این چیزی است که ممکن است بگویید،

I'm part of a fantastic book club and we have a meeting coming up.

من بخشی از یک باشگاه کتاب فوق العاده هستم و یک جلسه در راه است.

I'd love it if you could join us if you're available and interested.

خوشحال می شوم اگر در دسترس و علاقه مند هستید به ما بپیوندید.

Similar to the last example,

مشابه مثال آخر،

that language of if you're available and if you're interested,

این زبان در صورتی که در دسترس هستید و اگر علاقه مند هستید، به

helps to relieve the pressure to accept it leaves open

کاهش فشار برای پذیرش آن کمک می کند،

the possibility.

امکان را باز می گذارد.

And now our final two scenarios that are very casual in tone,

و اکنون دو سناریوی پایانی ما که لحن بسیار معمولی دارند،

and then I've got some practice questions for you. As we've already discussed,

و سپس من چند سوال تمرینی برای شما دارم. همانطور که قبلاً بحث کردیم،

these more casual invitations are perfect for close friends, family members,

این دعوت‌نامه‌های غیررسمی‌تر برای دوستان نزدیک، اعضای خانواده،

people you know well, or people with whom you have a friendly relationship,

افرادی که به خوبی می‌شناسید یا افرادی که با آنها رابطه دوستانه‌ای دارید عالی هستند،

so someone that you've encountered several times had really fun conversations

بنابراین شخصی که چندین بار با او برخورد کرده‌اید، گفتگوهای بسیار سرگرم‌کننده‌ای داشته است.

with,

and you're taking that next step in reducing that distance.

و شما در حال برداشتن گام بعدی برای کاهش این فاصله هستید.

In the first scenario,

در سناریوی اول، می‌خواهم

I want you to imagine that you and your best friend haven't seen each other in

تصور کنید که شما و بهترین دوستتان برای

ages.

چند سال همدیگر را ندیده‌اید.

Life just got busy and you've decided to extend an invitation to get

زندگی به تازگی شلوغ شده است و شما تصمیم گرفته اید برای دور هم جمع شدن دعوت کنید

together. You might say, Hey, I'm gonna be in your area this Friday.

. ممکن است بگویید، هی، من این جمعه در منطقه شما خواهم بود. بیا

Let's grab lunch. As you may have noticed from that language,

ناهار بخوریم همانطور که ممکن است از آن زبان متوجه شده باشید،

casual invitations tend to be more direct,

دعوت‌های گاه به گاه بیشتر مستقیم،

more assertive rather than suggestive.

قاطعانه‌تر هستند تا پیشنهادی.

We're not really inquiring whether someone wants to,

ما واقعاً نمی‌پرسیم که آیا کسی می‌خواهد یا نه، بلکه

we're simply stating what we want to have happen.

فقط بیان می‌کنیم که می‌خواهیم چه اتفاقی بیفتد.

And in our final scenario,

و در آخرین سناریوی ما، می‌خواهم

I want you to imagine that you and your close work friend have had a long

تصور کنید که شما و دوست صمیمی‌تان هفته‌ای طولانی داشته‌اید

week to blow off some steam together. In other words,

تا با هم کمی بخار کنید. به عبارت دیگر،

to have some time to relax together. You could say this,

زمانی را برای استراحت با هم داشته باشیم. می توانید این را بگویید، آیا

are you doing anything after work today?

امروز بعد از کار کاری انجام می دهید؟

Maybe we could do some karaoke or maybe we could grab a drink here.

شاید بتوانیم کمی کارائوکه انجام دهیم یا شاید بتوانیم اینجا نوشیدنی بخوریم.

I've used the word maybe to propose a few ideas, provide some alternatives,

من از کلمه maybe برای ارائه چند ایده، ارائه چند گزینه استفاده کرده ام

and it also indicates that I'm open to other suggestions. Now,

و همچنین نشان می دهد که من برای پیشنهادات دیگر آماده هستم. اکنون،

I want you to practice what you've learned today.

من از شما می خواهم آنچه را که امروز یاد گرفته اید، تمرین کنید.

I'm going to present a couple of situations to you,

من قصد دارم چند موقعیت را به شما ارائه دهم،

and after you reflect on these situations,

و بعد از اینکه در مورد این موقعیت‌ها فکر کردید،

thinking back to what you've learned in this lesson,

به آنچه در این درس آموخته‌اید فکر کنید، از

I want you to share how you might invite someone in this particular

شما می‌خواهم نحوه دعوت از کسی را در این

circumstance. For each situation I'm going to share,

شرایط خاص به اشتراک بگذارید. برای هر موقعیتی که قرار است به اشتراک بگذارم، می‌خواهم

I want you to imagine that you'd like to invite someone to go have some coffee

تصور کنید که می‌خواهید کسی را دعوت کنید تا برود قهوه بخورد

and chat. Number one,

و چت کند. شماره یک،

a parent you recently met at your child's school.

والدینی که اخیراً در مدرسه فرزندتان ملاقات کرده اید.

How might you invite that person to have coffee with you and chat? Number two,

چگونه می توانید آن شخص را به صرف قهوه و گپ زدن دعوت کنید؟ شماره دو،

a close friend you've had since high school, and number three,

دوست صمیمی که از دوران دبیرستان داشتید، و شماره سه،

a professional you met during this year's networking event. Again,

حرفه ای که در جریان رویداد شبکه امسال با او آشنا شدید. باز هم، به

think carefully about each of those situations.

دقت در مورد هر یک از آن موقعیت ها فکر کنید. اگر

How would you invite that particular individual to meet you for coffee and have

بخواهید چگونه آن فرد خاص را دعوت می کنید تا برای قهوه با شما ملاقات کند و

a chat if you want. You can share your examples with me in the comments below.

گپ بزند. می توانید نمونه های خود را در نظرات زیر با من به اشتراک بگذارید.

If you enjoyed today's lesson,

اگر از درس امروز لذت بردید،

I would love to know and you can tell me in a few very easy ways. Number one,

دوست دارم بدانم و می توانید به چند روش بسیار آسان به من بگویید. شماره یک،

give this lesson a thumbs up here on YouTube and share your examples with me.

این درس را در اینجا در یوتیوب به اشتراک بگذارید و نمونه های خود را با من به اشتراک بگذارید.

Number two, while you're here,

شماره دو، تا زمانی که اینجا هستید،

you can also subscribe to my Speak Confident English YouTube channel,

می‌توانید در کانال YouTube من به زبان انگلیسی با اطمینان صحبت کنید مشترک شوید،

so you never miss one of my Confident English lessons. And lastly,

بنابراین هرگز یکی از درس‌های انگلیسی مطمئن من را از دست ندهید . و در آخر،

jump on over to my Speak Confident English website where I have years of

به وب‌سایت انگلیسی Speak Confident من بروید، جایی که من سال‌ها

Confident English lessons, free resources for you,

درس انگلیسی مطمئن، منابع رایگان برای شما،

and an in-depth fluency training called How to Get the Confidence to

و یک آموزش تسلط عمیق به نام چگونه اعتماد به نفس را برای

Say What You Want in English. Thank you so much for joining me,

گفتن آنچه می‌خواهید به انگلیسی داشته باشم، دارم. از اینکه به من پیوستید بسیار سپاسگزارم

and I look forward to seeing you next time.

و مشتاقانه منتظر دیدار بعدی شما هستم.