The 5 Most Common Small Talk Questions in English with Answers

How often do you feel stuck and frustrated answering English small talk

هر چند وقت یکبار در پاسخ دادن به سؤالات مکالمه کوچک انگلیسی

questions like, how's your day going? How was your weekend?

مانند، روزتان چگونه می گذرد، احساس گیر افتادن و ناامیدی می کنید؟ آخر هفته ات چطور بود؟

How was your vacation?

تعطیلاتت چطور بود؟

I know these questions seem so simple and yet you might be

من می دانم که این سؤالات بسیار ساده به نظر می رسند و با این حال ممکن است

thinking Small talk is so uncomfortable,

فکر کنید صحبت های کوچک بسیار ناراحت کننده است،

I never know what to say or it's tricky.

من هرگز نمی دانم چه بگویم یا مشکل است.

I think I give too many details, or maybe I don't give enough.

فکر می‌کنم جزئیات زیادی ارائه می‌دهم، یا شاید به اندازه کافی نمی‌دهم.

Maybe you're even feeling a bit embarrassed right now that it's so challenging

شاید حتی در حال حاضر کمی خجالت بکشید که

to answer these questions, but the truth is,

پاسخ دادن به این سؤالات بسیار چالش برانگیز است، اما حقیقت این است که

small talk in English is tricky if you don't

اگر

know its purpose and you don't know some of the basic formulas

هدف آن را ندانید و برخی از فرمول های اساسی را ندانید، صحبت کوتاه به زبان انگلیسی دشوار است.

English speakers use when giving answers to these common small talk

انگلیسی زبانان هنگام پاسخ دادن به این سؤالات رایج صحبت های کوچک استفاده می کنند

questions.

.

Small talk is an essential skill in English.

حرف زدن کوچک یک مهارت ضروری در زبان انگلیسی است.

In fact,

this is one of the reasons why we dedicate time to perfecting small talk.

در واقع،

این یکی از دلایلی است که ما وقت خود را به کامل کردن صحبت های کوچک اختصاص می دهیم.

In my Fluency School course.

در دوره آموزشی Fluency School من.

I want to share with you some of the same strategies I use with my students.

من می خواهم برخی از همان استراتژی هایی را که با دانش آموزانم استفاده می کنم با شما به اشتراک بگذارم.

So today we're going to go over five of the most common small talk questions in

بنابراین امروز پنج مورد از رایج‌ترین سؤالات مکالمه کوچک در

English, the kinds of questions you're going to hear every day,

زبان انگلیسی را بررسی می‌کنیم، انواع سؤالاتی که قرار است هر روز بشنوید،

and with each question I'll highlight a variety of answers,

و با هر سؤال، پاسخ‌های متنوع،

the kind of answers I would give to these small talk questions.

نوع پاسخ‌ها را برجسته می‌کنم. من به این سوالات کوچک صحبت می کنم.

We'll talk about why some of these answers are successful and how we can

ما در مورد اینکه چرا برخی از این پاسخ‌ها موفق هستند و چگونه می‌توانیم

improve some of these answers because they need just a little bit more detail.

برخی از این پاسخ‌ها را بهبود بخشیم، صحبت خواهیم کرد، زیرا آنها فقط به جزئیات کمی نیاز دارند.

And as we go through these questions,

و همانطور که این سوالات را مرور می کنیم،

I'll also share with you little tips along the way that you can use with any

نکات کوچکی را نیز در این مسیر با شما به اشتراک خواهم گذاشت که می توانید از آنها برای هر

small talk question in English.

سوال مکالمه کوچک به زبان انگلیسی استفاده کنید.

If this is your first time here, I am Annemarie,

اگر این اولین باری است که اینجا هستید، من آنماری هستم،

an English confidence and fluency coach.

یک مربی انگلیسی با اعتماد به نفس و تسلط.

Everything I do is designed to help you get the confidence you want for your

هر کاری که من انجام می‌دهم برای کمک به شما در به دست آوردن اعتماد به نفسی که برای

life and work in English.

زندگی و کارتان به زبان انگلیسی می‌خواهید طراحی شده است.

If you'd love to get more resources from me on English confidence and Fluency

اگر دوست دارید منابع بیشتری را از من در مورد اعتماد به نفس و تسلط به زبان انگلیسی دریافت کنید

building,

،

or if you'd like to get my in-depth How to Say What You Want in English

یا اگر می خواهید آموزش عمیق من را در مورد نحوه گفتن آنچه می خواهید در زبان انگلیسی دریافت کنید،

training, simply go to my website at speakconfidentenglish.com. Now,

به سادگی به وب سایت من در speakconfidentenglish.com بروید. اکنون،

before we get to the first of five small talk questions,

قبل از اینکه به اولین سؤال از پنج سؤال کوچک صحبت کنیم،

I want to take a step back and talk a little bit about the overall purpose of

می‌خواهم یک قدم به عقب برگردم و کمی در مورد هدف کلی

small talk, what small talk is and isn't.

صحبت‌های کوچک صحبت کنم، اینکه بحث کوچک چیست و چه چیزی نیست.

The reason this is important is when you understand its purpose,

دلیل اهمیت این موضوع این است که وقتی هدف آن را می فهمید،

it's much easier to engage in small talk conversation. In fact,

شرکت در مکالمه کوچک بسیار آسان تر است . در واقع،

some of this information might even make you feel a bit relieved.

برخی از این اطلاعات حتی ممکن است باعث شود کمی احساس آرامش کنید.

So first small talk is a form of polite

بنابراین اولین صحبت کوچک نوعی مکالمه مودبانه است

conversation. It's part of our politeness culture in English.

. این بخشی از فرهنگ ادب ما به زبان انگلیسی است.

I like to say that small talk is a way to recognize others'

من دوست دارم بگویم که صحبت های کوچک راهی برای تشخیص

humanity or to recognize that there are other humans in the room with you.

انسانیت دیگران یا تشخیص اینکه انسان های دیگری در اتاق با شما هستند.

Second, small talk is a form of quick conversation.

دوم، گفتگوی کوچک نوعی مکالمه سریع است.

It's back and forth. What that means is you say a little,

این عقب و جلو است. منظورش این است که شما کمی می گویید،

I say a little, you say a little, I say a little.

من می گویم کمی، شما می گویید کمی، من می گویم کمی. در اینجا

There are no lengthy stories or overly complex answers

هیچ داستان طولانی یا پاسخ بیش از حد پیچیده ای وجود ندارد

here. It's just quick exchange, quick conversation,

. این فقط تبادل سریع، مکالمه سریع،

and everyone's involved. Lastly,

و همه درگیر است. در نهایت،

small talk is a way to make an initial connection with someone.

صحبت های کوچک راهی برای ایجاد ارتباط اولیه با کسی است.

It is not possible to have strong relationships with

برقراری روابط قوی با

coworkers, potential clients, neighbors,

همکاران، مشتریان بالقوه، همسایگان

or future friends without first finding some basic

یا دوستان آینده بدون پیدا کردن برخی

connections, and we do that through small talk.

ارتباطات اولیه ممکن نیست، و ما این کار را از طریق صحبت های کوچک انجام می دهیم.

Small talk is the gateway to meaningful conversations

صحبت های کوچک دروازه ای برای گفتگوهای معنادار

and deeper connections. With all of that in mind,

و ارتباطات عمیق تر است. با در نظر گرفتن همه اینها،

here's what small talk isn't. It isn't profound,

این چیزی است که کوچک صحبت کردن نیست. این گفتگوی عمیق،

lengthy or complicated conversation.

طولانی یا پیچیده نیست.

You don't need to worry about using overly advanced vocabulary or

نیازی نیست نگران استفاده از واژگان بسیار پیشرفته یا

complex grammar structures. Small talk is simple,

ساختارهای گرامری پیچیده باشید. صحبت های کوچک ساده،

quick and easy. I hope you're feeling a little bit relieved.

سریع و آسان است. امیدوارم کمی خیالت راحت شده باشه

So now let's get to the five questions we're going to discuss today. First,

خب حالا بیایید به پنج سوالی که امروز در موردشان بحث می کنیم بپردازیم. اول، حال

how are you or how's your day going? How was your weekend?

شما چطور است یا روزتان چطور می گذرد؟ آخر هفته ات چطور بود؟

How was your vacation?

تعطیلاتت چطور بود؟

What do you do in your free time and what are your plans for this weekend?

در اوقات فراغت خود چه می کنید و برای این آخر هفته چه برنامه ای دارید؟

As I said,

همانطور که گفتم،

these are probably the five most common small talk

اینها احتمالاً پنج سؤال متداول در گفتگوی کوچک هستند

questions ever. So question number one,

. بنابراین سوال شماره یک، حال

how are you or how's your day going? To be honest with you,

شما چطور است یا روزتان چگونه می گذرد؟ اگر بخواهم با شما صادق باشم،

I think this might be the trickiest question on the list and here's why.

فکر می‌کنم این ممکن است پیچیده‌ترین سؤال در لیست باشد و در اینجا دلیل آن است.

The question,

how are you has two purposes in English or can be used in

سوال،

how are you دو منظور در زبان انگلیسی دارد یا می توان در

two very different circumstances,

دو شرایط بسیار متفاوت از آن استفاده کرد،

so let's talk a little bit about each one first.

پس اجازه دهید ابتدا کمی در مورد هر یک صحبت کنیم.

Imagine you're taking a walk in your neighborhood and you see that you're going

تصور کنید دارید در محله خود قدم می زنید و می بینید که از کنار

to pass by one of your neighbors.

یکی از همسایه های خود رد می شوید.

It's clear that both of you are out for some morning exercise.

واضح است که هر دوی شما برای ورزش صبحگاهی بیرون هستید.

You're not gonna stop and talk to each other, so what you're likely to hear is,

شما نمی ایستید و با هم صحبت می کنید ، بنابراین چیزی که احتمالاً می شنوید این است که

hi, how are you? Or hey, how's your day going? Hey, how's your morning going?

سلام، چطورید؟ یا هی، روزت چطور میگذره؟ سلام صبحت چطوره؟

A response is going to be fine. Thanks you. The other person's going to say,

یک پاسخ خوب خواهد بود. متشکرم. طرف مقابل می‌گوید،

great, thanks. Have a good day. In that context,

عالی، متشکرم. روز خوبی داشته باشید. در این زمینه،

how are you or how's your day going is simply a long greeting.

حال شما یا روزتان چگونه می گذرد، صرفاً یک تبریک طولانی است.

It is a long form of hello and there's no expectation

این یک شکل طولانی از سلام است و انتظار

of any more information. However,

اطلاعات بیشتری وجود ندارد. با این حال،

let's say you are in a Zoom meeting.

فرض کنید در یک جلسه Zoom هستید.

It's just you and a coworker,

فقط شما و یکی از همکارانتان هستید،

you're waiting for some of your colleagues to arrive,

منتظر رسیدن تعدادی از همکارانتان هستید،

or you're waiting for the meeting to start,

یا منتظر شروع جلسه هستید،

and it's clear that you have a few minutes together in that context

و واضح است که در این زمینه چند دقیقه با هم وقت دارید که

simply saying, fine, thanks, and you isn't enough.

به سادگی بگویید، خوب، ممنون، و تو کافی نیستی

Imagine for a moment it's you and I in a meeting and you say,

یک لحظه تصور کنید من و شما در یک جلسه هستیم و می گویید،

Annemarie, how's your day going? Fine, thanks. Now what?

آنماری، روز شما چطور می گذرد؟ خوب، ممنون حالا چی؟

Now it's just this weird awkward silence.

حالا فقط این سکوت عجیب غریب است.

We're looking at each other and you have to do the work to find something

ما به هم نگاه می کنیم و شما باید کار را انجام دهید تا چیز

else to say, I did not make it very easy for you.

دیگری برای گفتن پیدا کنید، من این کار را برای شما آسان نکردم.

I could add on a little bit and say, fine, thanks, and you,

من می توانم کمی اضافه کنم و بگویم، خوب، متشکرم، و شما،

and then you could say, great, thanks. And again,

و سپس می توانید بگویید، عالی، متشکرم. و دوباره،

we're kind of at the same point. It's just this weird awkward silence.

ما به نوعی در همان نقطه هستیم. فقط همین سکوت عجیب غریب است.

So here's what we can do instead, rather than simply saying, fine, thanks,

بنابراین در اینجا کاری است که ما می توانیم انجام دهیم، به جای اینکه به سادگی بگوییم، خوب، متشکرم،

and you,

و شما، می

we can add on one simple detail that

توانیم یک جزئیات ساده را اضافه کنیم که

shares a little bit about our day.

کمی درباره روز ما به اشتراک بگذارد.

Why are we doing fine or what's happening in our life today? What's going on?

چرا حال ما خوب است یا امروز در زندگی ما چه می گذرد؟ چه خبر است؟

Let me give you an example. If you say to me, Annemarie, how's your day going?

بگذارید برای شما مثالی بزنم. اگر به من بگویی، آنماری، روزت چگونه می گذرد؟ می

I could say I'm hanging in there. It's been a bit of a busy week.

توانم بگویم که در آنجا معلق هستم. این هفته کمی شلوغ بود.

That's it, but now let's think about that.

همین است، اما حالا بیایید به آن فکر کنیم. این

It's been a bit of a busy week. There are some questions you could ask me.

هفته کمی شلوغ بود. چند سوال هست که می توانید از من بپرسید.

Why has it been a busy week? Do you have a big deadline coming up?

چرا هفته شلوغی بود؟ آیا مهلت بزرگی در پیش دارید؟

What's going on at work? What project are you working on?

در محل کار چه خبر است؟ روی چه پروژه ای کار می کنید؟

There's suddenly so many questions that could be asked,

ناگهان سؤالات زیادی وجود دارد که می تواند پرسیده شود،

or perhaps you're having a busy week as well,

یا شاید شما نیز هفته شلوغی را سپری می کنید،

and so you could comment on what I've said and you could say, oh my gosh, yeah,

و بنابراین می توانید در مورد آنچه من گفته ام نظر دهید و می توانید بگویید، خدای من، بله،

I am having a busy week as well.

من هفته شلوغی را سپری می کنم. همچنین.

We've got this huge project that we're working on.

ما این پروژه عظیم را داریم که روی آن کار می کنیم.

Suddenly it's so much easier to have that conversation

ناگهان انجام آن مکالمه بسیار ساده تر می شود

just because we added one simple detail.

فقط به این دلیل که ما یک جزئیات ساده را اضافه کرده ایم.

It's not overly complex, it's not a long story. It's one detail.

خیلی پیچیده نیست، داستان طولانی نیست. این یک جزئیات است.

Let me give you a few more examples of this. If someone says,

اجازه دهید چند نمونه دیگر از این موضوع را برای شما بیان کنم. اگر کسی بگوید

how's your day going? Oh my gosh, it's great.

روز شما چگونه می گذرد؟ وای خدای من عالیه

I'm finally moved into my new apartment and I have some free time back in my

من بالاخره به آپارتمان جدیدم نقل مکان کردم و مدتی وقت آزاد دارم به

life. That's it. From there,

زندگی ام. خودشه. از آنجا، سؤالات

there are a variety of questions we could ask. Oh,

مختلفی وجود دارد که می توانیم بپرسیم. اوه،

I didn't know you were moving into a new apartment. Where is it?

من نمی دانستم که شما به یک آپارتمان جدید نقل مکان می کنید. کجاست؟

Do you like your new place? We can go on and on.

آیا مکان جدید خود را دوست دارید ؟ می توانیم ادامه دهیم و ادامه دهیم.

Another example, answer, I'm hanging in there.

مثال دیگر، پاسخ دهید، من در آنجا آویزان هستم.

I've got a lot to do at work so that I can be ready to go on vacation next week.

من کارهای زیادی برای انجام دادن دارم تا بتوانم هفته آینده برای رفتن به تعطیلات آماده باشم.

Again,

there are quite a few questions we can ask about that topic and here's a final

باز هم،

چند سوال وجود دارد که می‌توانیم درباره آن موضوع بپرسیم و در اینجا یک مثال نهایی وجود دارد

example, but this time I have a challenge for you.

، اما این بار برای شما یک چالش دارم.

I'm going to give you the beginning of the sentence and I want you to end it

من شروع جمله را به شما می گویم و از شما می خواهم که آن را

with some kind of detail. The beginning is I'm swamped.

با نوعی جزییات تمام کنید. آغاز این است که من باتلاق شده ام.

To be swamped means to be overwhelmed with tasks,

غرق شدن به معنای غرق شدن در وظایف است،

so how could you finish that? I'm swamped.

پس چگونه می توانید آن را تمام کنید؟ من باتلاق شده ام

One option might be I'm swamped at work this week we have a deadline

یکی از گزینه ها ممکن است این باشد که این هفته در محل کارم غرق شده ام، ما یک ضرب الاجل

coming up on Friday or I'm swamped this week.

در روز جمعه داریم یا من در این هفته غرق شده ام.

I have so much to do to finish packing up my house so that I can move into my

من باید کارهای زیادی انجام دهم تا بسته بندی خانه ام را تمام کنم تا بتوانم به

new apartment.

آپارتمان جدیدم نقل مکان کنم. همانطور که به سؤالات بعدی ادامه می دهیم، بارها و بارها

You're going to see this strategy used again and again as we continue with the

شاهد استفاده از این استراتژی خواهید بود،

next questions,

adding one or two details can help you have easy,

افزودن یک یا دو جزئیات می تواند به شما کمک کند

successful small talk conversations in English. So question number two,

مکالمات ساده و موفقی به زبان انگلیسی داشته باشید. پس سوال شماره دو،

how was your weekend? The most common question on Monday mornings.

آخر هفته شما چطور بود؟ رایج ترین سوال در صبح های دوشنبه.

Here are some possible answers. I took it easy.

در اینجا چند پاسخ احتمالی وجود دارد . راحت گرفتم.

I got caught up on some reading. If you take it easy,

من درگیر مقداری خواندن شدم. اگر آن را آرام بگیرید، به این

it means that you relax. You didn't do much. A second option,

معنی است که آرامش دارید. تو کار زیادی نکردی گزینه دوم،

it was a blast. We went to the Beyonce concert. Third,

این یک انفجار بود. رفتیم کنسرت بیانسه. سوم،

it was a bit of a whirlwind.

کمی گردباد بود.

We had so much scheduled with friends and with the kids.

ما با دوستان و بچه ها برنامه های زیادی داشتیم.

If you describe something as a whirlwind,

اگر چیزی را به عنوان گردباد توصیف کنید، به این

it means that it was busy and fast-paced.

معنی است که شلوغ و سریع بوده است. به

Take a look at those first three examples. Each one gives a specific detail,

آن سه مثال اول نگاهی بیندازید. هر کدام جزئیات خاصی را ارائه می‌کنند،

and because you have that detail,

و چون شما آن جزئیات را دارید،

it's so much easier to think of the next question to ask.

فکر کردن به سوال بعدی بسیار آسان‌تر است.

We just have to ask a simple follow-up question or perhaps you're in a similar

ما فقط باید یک سوال بعدی ساده بپرسیم یا شاید شما در شرایط مشابهی هستید

circumstance so you can comment on what was said and share your story

تا بتوانید در مورد آنچه گفته شد نظر دهید و یک بار دیگر داستان خود را به اشتراک بگذارید

once more. I've got a challenge for you.

. من یک چالش برای شما دارم

I'm gonna share the beginning of a fourth option and I want you to finish it.

من شروع گزینه چهارم را به اشتراک می گذارم و از شما می خواهم آن را تمام کنید.

It was nothing out of the ordinary.

هیچ چیز غیرعادی نبود.

What this means is it was nothing special.

این یعنی چیز خاصی نبود.

It was pretty normal or very typical.

خیلی معمولی یا خیلی معمولی بود.

How might you finish that with one simple detail?

چگونه می توانید آن را با یک جزئیات ساده به پایان برسانید؟

One that I might consider it was nothing out of the ordinary. Unfortunately,

یکی که ممکن است آن را هیچ چیز غیرعادی در نظر بگیرم . متأسفانه

some of my plans got canceled or it was nothing out of the ordinary.

برخی از برنامه های من لغو شد یا چیز غیرعادی نبود.

I mostly ran some errands. Before we move on to the third question,

من بیشتر کارهایی را انجام می دادم. قبل از اینکه به سوال سوم بپردازیم، می‌خواهم

I want to talk for a moment about how to decide which details to share and

لحظه‌ای در مورد اینکه چگونه تصمیم بگیرم کدام جزئیات را به اشتراک بگذارم و به

how many I like to tell my students to give brief or

چند نفر از دانش‌آموزانم بگویم که پاسخ‌های مختصر یا

short, but detailed answers.

کوتاه اما مفصل بدهند، صحبت کنم.

And if you're having a hard time deciding what details to share,

و اگر در تصمیم گیری برای به اشتراک گذاشتن جزئیات مشکل دارید،

you can simply take a moment to think.

می توانید به سادگی چند لحظه فکر کنید.

Allow yourself just a little bit of time after someone asks a question to ask

بعد از اینکه کسی سوالی می پرسد کمی زمان بگذارید تا از

yourself a few questions. For example,

خودتان چند سوال بپرسید. برای مثال،

if someone asks about your weekend,

اگر کسی در مورد تعطیلات آخر هفته شما بپرسد،

you might take a moment to think about what did I do?

ممکن است لحظه ای به این فکر کنید که من چه کار کردم؟

Who did I see? Where did I go? Who did I go with?

چه کسی را دیدم؟ من کجا رفتم؟ با کی رفتم؟

Was it fun? Would I recommend anything?

جالب بود؟ آیا چیزی را توصیه می کنم؟

As you ask yourself those questions,

همانطور که این سوالات را از خود می‌پرسید، می‌توانید

you can decide which details you're comfortable sharing or might enjoy talking

تصمیم بگیرید که کدام جزئیات را راحت به اشتراک می‌گذارید یا ممکن است بیشتر از صحبت کردن

about the most, and that's the detail you share.

در مورد آن لذت ببرید، و این همان جزئیاتی است که به اشتراک می‌گذارید.

We're going to see how to apply this in our next question.

در سوال بعدی خواهیم دید که چگونه این مورد را اعمال کنیم.

How was your vacation? The moment someone asks this,

تعطیلاتت چطور بود؟ لحظه ای که کسی این را می پرسد،

you can immediately begin thinking about those questions.

می توانید بلافاصله شروع به فکر کردن در مورد آن سوالات کنید.

Where did I go on vacation? What did I do? What was the highlight?

کجا رفتم تعطیلات؟ چه کار کردم؟ برجسته چه بود؟

Was I disappointed in anything? Who did I go with? How long did I stay?

آیا از چیزی ناامید شدم؟ با کی رفتم؟ چقدر ماندم؟

Would I recommend where I went?

آیا توصیه می کنم کجا رفتم؟

Once you have all those details in your mind,

هنگامی که تمام آن جزئیات را در ذهن خود دارید،

you can choose which ones to share,

می توانید انتخاب کنید که کدام یک را به اشتراک بگذارید،

and I recommend limiting it to just one or two.

و من توصیه می کنم آن را به یک یا دو محدود کنید.

After you share one or two details,

پس از به اشتراک گذاشتن یک یا دو جزئیات، به

it allows the other person to ask questions if they want to or

طرف مقابل اجازه می دهد در صورت تمایل سؤال بپرسد یا

comment. So again, we're thinking about that quick back and forth.

نظر دهد. بنابراین دوباره، ما در مورد آن سریع و عقب فکر می کنیم.

I say a little, you say a little, I say a little, you say a little,

من کمی می گویم، شما کمی می گویید، من می گویم کمی، شما می گویید کمی،

just one or two details helps that conversation along.

فقط یک یا دو جزئیات به این گفتگو کمک می کند.

So if someone asks about my vacation, I might say, ah, it was amazing.

بنابراین اگر کسی در مورد تعطیلات من بپرسد، ممکن است بگویم، آه، شگفت انگیز بود.

I just soaked up the sun and the beach or it was incredible.

من فقط آفتاب و ساحل را خیس کردم یا باورنکردنی بود.

I soaked up the culture. If you soak something up,

من فرهنگ را جذب کردم. اگر چیزی را خیس کنید، به

it means that you spent time indulging in it,

این معنی است که زمانی را صرف آن کرده اید،

or you could say it was perfectly relaxing.

یا می توانید بگویید که کاملاً آرامش بخش بوده است.

I just relaxed on the beach.

من فقط در ساحل استراحت کردم.

It was a long overdue vacation.

این یک تعطیلات طولانی بود.

If something is long overdue,

اگر چیزی دیر شده باشد، به این

it means that it's late or past the deadline.

معنی است که دیر شده یا از مهلت آن گذشته است.

And a third option for talking about your vacation. I made the most of it.

و گزینه سوم برای صحبت در مورد تعطیلات خود. من از آن نهایت استفاده را کردم.

I think I checked off everything on my to-do list of what to see and

فکر می‌کنم همه‌چیز را در فهرست کارهایی که باید

what to do in Rome. If you make the most of something,

در رم ببینم و چه کارهایی انجام دهم بررسی کردم. اگر از چیزی نهایت استفاده را می کنید،

you make sure to fully enjoy it or fully appreciate it.

مطمئن شوید که از آن لذت کامل می برید یا کاملاً از آن قدردانی می کنید.

And now question number four, what do you like to do in your free time?

و حالا سوال شماره چهار، دوست دارید در اوقات فراغت خود چه کار کنید؟

This is a more common alternative to the question, what are your hobbies?

این یک جایگزین رایج تر برای این سوال است که سرگرمی های شما چیست؟

Here are four ways you could answer this,

در اینجا چهار راه وجود دارد که می‌توانید به این پاسخ دهید،

and I want you to pay attention to the fact that we have a detail at least one

و من می‌خواهم به این واقعیت توجه کنید که ما حداقل یک جزئیات را

with every example answer on the weekends.

با هر نمونه پاسخ در آخر هفته‌ها داریم.

I love hanging out with my friends and family because I just don't have a lot of

من عاشق معاشرت با دوستان و خانواده ام هستم زیرا

time to do that during the work week. A second option,

وقت زیادی برای انجام این کار در طول هفته کاری ندارم. گزینه دوم،

I recently took up rock climbing, so I do it almost every weekend now,

من اخیراً صخره نوردی را شروع کرده ام، بنابراین تقریباً هر آخر هفته این کار را انجام می دهم،

to take up something means to start or adopt a new hobby.

شروع کردن به چیزی به معنای شروع یا اتخاذ یک سرگرمی جدید است.

Answer number three, I'm really into painting right now.

پاسخ شماره سه، من الان واقعاً به نقاشی علاقه دارم.

It makes me feel relaxed and allows me to be a bit creative.

این به من احساس آرامش می دهد و به من اجازه می دهد کمی خلاق باشم.

If you are really into something,

اگر واقعاً به چیزی علاقه دارید، به این

it means that you're passionate or enthusiastic about it.

معنی است که در مورد آن مشتاق یا مشتاق هستید.

And a fourth option on the weekends,

و چهارمین گزینه در آخر هفته ها،

I I love to kick back with a good book because I just lose all sense of time

من دوست دارم با یک کتاب خوب پشت سر بگذارم، زیرا تمام حس زمان را از دست می دهم تا به عقب

to kick back means to sit back, unwind,

بنشینم، استراحت کنم،

and just relax or enjoy something.

و فقط استراحت کنم یا از چیزی لذت ببرم.

Now I have one more tip for you before we go on to question number five.

حالا قبل از اینکه به سوال شماره پنج برویم یک نکته دیگر برای شما دارم .

If you look closely at all of the answers I've provided for you

اگر به تمام پاسخ هایی که تا کنون برای شما ارائه کرده ام دقت کنید،

so far, you'll notice that most of them use words such as and

متوجه خواهید شد که اکثر آنها از کلماتی مانند و اما

but yet so or because these words are

اما یا به این دلیل استفاده می کنند که این کلمات

conjunctions, and when we use them in a sentence,

ربط هستند و وقتی آنها را در یک جمله به کار می بریم،

we have to add a detail.

ما باید یک جزئیات اضافه کنیم.

So when you're engaging in small talk, I want you to remember those words.

بنابراین وقتی در حال گفتگوی کوچک هستید، می‌خواهم آن کلمات را به خاطر بسپارید.

Think about using them. If you say something like,

به استفاده از آنها فکر کنید. اگر چیزی بگویید،

I had fun and or I had fun because,

من لذت بردم و یا لذت بردم چون،

or It was a good weekend,

یا آخر هفته خوبی بود،

but we have to add something, we can't stop there.

اما باید چیزی اضافه کنیم، نمی‌توانیم به همین جا بسنده کنیم.

So using those words is a great push to add a little

بنابراین استفاده از این کلمات یک فشار عالی برای اضافه کردن

detail onto your sentence.

جزئیات کمی به جمله شما است.

Let's take a look at how we do that with question number five.

بیایید نگاهی به نحوه انجام این کار با سوال شماره پنج بیندازیم.

What do you have planned this weekend?

این آخر هفته چه برنامه ای دارید؟

The most common question on Friday afternoon,

متداول‌ترین سؤال در بعدازظهر جمعه،

one possible answer is I'll be catching up on some Z's because

یکی از پاسخ‌های احتمالی این است که من به برخی از Zها توجه خواهم کرد، زیرا این هفته

I've had to work late a lot of nights this week. Now,

مجبور بودم شب‌های زیادی را تا دیروقت کار کنم . اکنون،

two things to catch up on some Z's means to catch up on your sleep typically

دو چیز برای رسیدن به برخی از Z به این معنی است که معمولاً

because you're sleep deprived. Second, notice the word,

به دلیل کمبود خواب، خواب خود را جبران کنید. دوم، به این کلمه توجه کنید،

because I could say I think I'll catch up on some Z's.

زیرا می‌توانم بگویم فکر می‌کنم به برخی از Zها برسم.

It's just kind of a boring sentence, and we have that awkward silence,

این فقط یک جمله خسته کننده است، و ما آن سکوت ناخوشایند را داریم،

but I've added on some detail.

اما من جزئیاتی را اضافه کرده ام.

I'm going to catch up on some Z's because I've been working late.

من قصد دارم به برخی از Z ها بپردازم زیرا تا دیر وقت کار کرده ام.

Now there's a little bit more to talk about.

اکنون کمی بیشتر برای صحبت وجود دارد.

You might be curious about why I've been working late.

شاید کنجکاو باشید که چرا من تا دیر وقت کار کرده ام.

Maybe you've been working late as well,

شاید شما هم تا دیر وقت کار کرده اید،

so we have something in common that we can talk about. Here's another example.

بنابراین ما یک چیز مشترک داریم که می توانیم در مورد آن صحبت کنیم. در اینجا یک مثال دیگر است.

Answer.

پاسخ.

I think I'll be running errands all weekend because I'm hosting a birthday party

فکر می کنم تمام تعطیلات آخر هفته را انجام خواهم داد زیرا هفته آینده میزبان جشن تولد هستم

next week. And number three,

. و شماره سه،

everyone's talking about this new cafe that just opened up in our neighborhood,

همه در مورد این کافه جدید صحبت می کنند که به تازگی در محله ما افتتاح شده است،

but I haven't been yet, so I think I'll check it out.

اما من هنوز نرفته ام، بنابراین فکر می کنم آن را بررسی کنم.

Notice that I have the words because,

توجه داشته باشید که من کلمات را دارم زیرا،

but or so in all of these example answers,

اما یا در همه این نمونه‌ها،

doing that helps me add on one little detail,

انجام این کار به من کمک می‌کند جزئیات کوچکی را اضافه کنم،

but a very important one also,

اما یکی از موارد بسیار مهم نیز،

that expression to checkout means to consider trying something new or

این عبارت برای پرداخت به معنای در نظر گرفتن تلاش برای چیزی جدید یا

doing something for the first time to see what it's like.

انجام کاری برای اولین بار است که ببینم چگونه است

Now that you understand the purpose of small talk and you have some tips or

اکنون که هدف صحبت های کوچک را درک کرده اید و نکات یا

formulas that help you create successful answers to

فرمول هایی دارید که به شما کمک می کند تا پاسخ های موفقی برای

everyday small talk questions, I want you to practice.

سؤالات مکالمه کوچک روزمره ایجاد کنید، می خواهم تمرین کنید.

You can use what you've learned here to answer a couple of questions. First,

می توانید از آنچه در اینجا یاد گرفته اید برای پاسخ به چند سوال استفاده کنید. اول، می‌خواهم

I want you to imagine you're outside taking a walk and you see a neighbor,

تصور کنید بیرون دارید قدم می‌زنید و همسایه‌ای را می‌بینید،

but this time it's a neighbor that you are friendly with and you are going

اما این بار همسایه‌ای است که با او صمیمی هستید و می‌ایستید

to stop to have a conversation. Your neighbor asks, how was your weekend?

تا با هم صحبت کنید. همسایه ات می پرسد آخر هفته چطور بود؟

What would you say? My second question for you is now,

تو چی میگفتی؟ سوال دوم من از شما این است که حالا می‌خواهم

I want you to imagine that you're at a friend's backyard barbecue,

تصور کنید که در حیاط پشتی یکی از دوستانتان کباب می‌کنید

or maybe your friend is having a birthday party.

یا شاید دوستتان در حال برگزاری جشن تولد است. با

You meet someone new and in the conversation they ask,

شخص جدیدی آشنا می شوید و در گفتگو از او می پرسند،

so what do you like to do on the weekends? What do you do in your free time?

پس دوست دارید آخر هفته ها چه کار کنید؟ شما در اوقات فراغتتان چه می کنید؟

How would you answer that question?

چگونه به این سوال پاسخ می دهید؟ از

I want you to share your answers with me in the comments below.

شما می خواهم پاسخ های خود را در نظرات زیر با من به اشتراک بگذارید.

Be sure to include at least one little detail and use those conjunction

مطمئن شوید که حداقل یک جزئیات کوچک را درج کرده و از آن کلمات ربط استفاده کنید،

words and but yet so because to help you do that.

اما به این دلیل که به شما در انجام این کار کمک می کند.

As always, thank you so much for being here.

مثل همیشه، از حضور شما بسیار سپاسگزارم.

I really appreciate it and I hope that you found this lesson helpful.

من واقعاً از آن قدردانی می کنم و امیدوارم که این درس برای شما مفید بوده باشد.

If you did, I'd love to know and you can tell me in one very simple way,

اگر این کار را کردید، دوست دارم بدانم و می توانید به یک روش بسیار ساده به من بگویید،

give this lesson a thumbs up here on YouTube, and while you're at it,

این درس را اینجا در یوتیوب به اشتراک بگذارید، و تا زمانی که در آن هستید،

subscribe to my channel so you never miss one of my Confident English lessons.

در کانال من مشترک شوید تا هرگز یکی از مطالب من را از دست ندهید. درس های انگلیسی با اعتماد به نفس.

Thanks again and I'll see you next time.

بازم ممنون و دفعه بعد میبینمت