English Public Speaking Skills | How to Speak So Your Audience Listens

Have you ever stepped on a stage to give a presentation in English or

آیا تا به حال برای ارائه یک سخنرانی به زبان انگلیسی روی صحنه رفته اید یا

shared an idea with five of your coworkers in a meeting and

ایده ای را با پنج نفر از همکاران خود در یک جلسه در میان گذاشته اید و

instead of everyone looking at you with excitement,

به جای اینکه همه با هیجان به شما نگاه کنند،

waiting for your next word and then telling you that was awesome.

منتظر کلمه بعدی شما باشند و سپس به شما بگویند که عالی است.

When you're finished,

وقتی کارتان تمام شد،

all you see are faces that are confused or lost,

تمام چیزی که می‌بینید چهره‌هایی است که گیج شده یا گم شده‌اند،

and you get that sinking disappointed feeling that

و احساس ناامیدی غرق‌کننده‌ای به شما دست می‌دهد که

they didn't understand or they didn't care about what you had to say.

آن‌ها متوجه نمی‌شوند یا به حرف‌های شما اهمیت نمی‌دهند.

If you've ever had that experience, you are absolutely not alone.

اگر تا به حال چنین تجربه ای داشته اید، قطعا تنها نیستید.

I've had it as well. Public speaking is a skill.

من هم آن را داشته ام. سخنرانی در جمع یک مهارت است.

It's a skill that native and non-native speakers alike in every language

این مهارتی است که افراد بومی و غیر بومی به طور یکسان در هر زبانی

work to improve. The good news is because it's a skill,

برای بهبود آن تلاش می کنند. خبر خوب این است که این یک مهارت است،

it is something that you can learn, practice,

چیزی است که می توانید یاد بگیرید، تمرین کنید

and excel in.

و در آن عالی باشید.

If you want to confidently give a presentation in English and know that your

اگر می خواهید با اطمینان به زبان انگلیسی ارائه دهید و بدانید که

audience wants to listen to every word you have to say, it's simple.

مخاطبان شما می خواهند به هر کلمه ای که می خواهید بگویید گوش کنند، ساده.

The key is to speak so your audience listens.

نکته کلیدی این است که صحبت کنید تا مخاطبان شما گوش کنند.

Now, you might be wondering, how do I do that?

اکنون، ممکن است از خود بپرسید، چگونه این کار را انجام دهم؟

And that's what I'm gonna share with you today. I've got three tips to help you,

و این چیزی است که من امروز با شما در میان می گذارم . من سه نکته برای کمک به شما دارم،

But before I get there, if you don't already know, I'm Annemarie,

اما قبل از اینکه به آنجا برسم، اگر قبلاً نمی دانید، من آنماری هستم،

an English confidence and fluency coach.

یک مربی انگلیسی با اعتماد به نفس و تسلط.

Everything I do is designed to help you get the confidence you want for your

هر کاری که من انجام می‌دهم برای کمک به شما در به دست آوردن اعتماد به نفسی که برای

life and work in English. If you'd love to get all of my past lessons,

زندگی و کارتان به زبان انگلیسی می‌خواهید طراحی شده است. اگر دوست دارید تمام درس‌های گذشته‌ام،

including many lessons focused on public speaking and presenting,

از جمله بسیاری از درس‌های متمرکز بر سخنرانی و ارائه‌ی عمومی را دریافت کنید،

or if you'd like to get some of my free resources, including my in-depth,

یا اگر می‌خواهید برخی از منابع رایگان من، از جمله اطلاعات عمیق من، «

How to Say What You Want in English training,

چگونه آنچه را که می‌خواهید بگویید» در اختیار بگیرید. آموزش زبان انگلیسی،

you can visit my website at speakconfidentenglish.com. Now,

می توانید به وب سایت من به آدرس speakconfidentenglish.com مراجعه کنید. اکنون،

before I get to the first of three tips I want to share with you to help you

قبل از اینکه به اولین مورد از سه نکته برسم، می‌خواهم با شما در میان بگذارم تا به شما کمک کنم

speak so your audience listens.

صحبت کنید تا مخاطبان شما گوش دهند.

I want to remove or eliminate some unnecessary stress

من می خواهم برخی از استرس های غیرضروری را که

you might have about presenting in English.

ممکن است در مورد ارائه به زبان انگلیسی داشته باشید حذف یا حذف کنم.

You do not need highly advanced vocabulary or years

of public speaking experience to give a presentation in English

برای ارائه یک سخنرانی به زبان انگلیسی

that is captivating to your audience.

که مخاطبان خود را مجذوب خود کند، نیازی به واژگان بسیار پیشرفته یا سالها تجربه سخنرانی عمومی ندارید.

I know there's so much pressure to use really high level vocabulary

من می دانم که فشار زیادی برای استفاده از واژگان سطح بالا

and complicated grammar structures, but as you'll find out soon,

و ساختارهای گرامری پیچیده وجود دارد، اما همانطور که به زودی متوجه خواهید شد،

those can actually be more harmful than good in a presentation.

اینها در واقع می توانند در ارائه بیشتر مضر باشند تا مفید.

With each tip that I have for you today,

با هر نکته ای که امروز برای شما دارم،

I will also share examples or demonstrate how to apply it

مثال هایی را نیز به اشتراک می گذارم یا نحوه به کارگیری آن را نشان می دهم

so you can immediately put it into practice and speak in a

تا بتوانید بلافاصله آن را عملی کنید و به

way that makes others want to listen to every word.

گونه ای صحبت کنید که دیگران مایل به گوش دادن به هر کلمه باشند.

And then if you want more on this topic,

و سپس اگر بیشتر در مورد این موضوع می خواهید،

I have additional lessons such as five tips for confident public speaking

من درس های اضافی مانند پنج نکته برای سخنرانی عمومی با اعتماد به نفس

and four steps to control your voice.

و چهار مرحله برای کنترل صدای شما دارم.

I'll leave links to both of those lessons in the notes below the video,

پیوندهای هر دوی این درس ها را در یادداشت های زیر ویدیو می گذارم،

and now let's get started with tip number one.

و حالا بیایید با نکته شماره یک شروع کنیم.

Know your audience before you do anything,

قبل از انجام هر کاری، قبل از اینکه

before you give your presentation,

ارائه خود را ارائه دهید،

before you even begin writing your presentation,

قبل از اینکه شروع به نوشتن ارائه خود کنید، مخاطبان خود را بشناسید،

it's important to take a little bit of time to know your audience.

مهم است که برای شناخت مخاطبان خود کمی زمان بگذارید.

Now of course, this doesn't mean to know each person individually,

البته، این به این معنی نیست که هر فرد را به طور جداگانه بشناسید،

but rather know who will be listening to you.

بلکه بدانید چه کسی به شما گوش خواهد داد.

What do they know about your topic?

آنها در مورد موضوع شما چه می دانند؟

What do they not know about your topic? What do they think,

آنها در مورد موضوع شما چه چیزی نمی دانند ؟ آنها

feel or believe about the topic of your presentation? For example,

در مورد موضوع ارائه شما چه فکر، احساس یا اعتقادی دارند ؟ به عنوان مثال،

are you sharing an idea with your coworkers who already have all the

آیا ایده‌ای را با همکاران خود به اشتراک می‌گذارید که در حال حاضر تمام

same background information that you do? If that's the case,

اطلاعات پیش‌زمینه‌ای مشابه شما را دارند؟ اگر اینطور است،

you don't need to share all that background information or are

نیازی به اشتراک گذاری همه آن اطلاعات پس زمینه ندارید یا

you speaking to an audience who shares your enthusiasm for a particular topic

با مخاطبانی صحبت می کنید که اشتیاق شما به موضوع خاصی

like learning new watercoloring techniques?

مانند یادگیری تکنیک های جدید آبرنگ را دارند؟

Maybe you're presenting on a topic your audience knows nothing about,

شاید شما در حال ارائه موضوعی هستید که مخاطبان شما درباره آن چیزی نمی دانند،

like how to use AI in the workplace. Again,

مانند نحوه استفاده از هوش مصنوعی در محل کار. باز هم،

knowing your audience means understanding what they currently know,

شناخت مخاطبان به معنای درک آنچه در حال حاضر می‌دانند، چه

what they don't know, what they think,

چیزی نمی‌دانند، چه فکری می‌کنند، چه

feel and believe about the topic you're going to present on.

احساسی دارند و در مورد موضوعی که قرار است در آن ارائه کنید، چه فکر می‌کنند، چه احساسی دارند و چه اعتقادی دارند.

The reason this is so important is when you know the answers to those questions,

دلیل اهمیت این موضوع این است که وقتی پاسخ آن سؤالات را می دانید، به

it gives you the ability to make better decisions about what to

شما این توانایی را می دهد که تصمیمات بهتری در مورد آنچه

include in your presentation so you keep your audience's attention

در ارائه خود بگنجانید اتخاذ کنید، بنابراین

instead of making them feel bored or lost.

به جای ایجاد احساس خستگی یا گم شدن، توجه مخاطبان خود را حفظ می کنید.

Let me give you an example.

بگذارید برای شما مثالی بزنم.

Let's say your boss has asked you to give a presentation to the board of

فرض کنید رئیس شما از شما خواسته است که به هیئت

directors at your company.

مدیره شرکت خود ارائه دهید.

Your job is to talk about the harmful effects of a particular

وظیفه شما این است که در مورد اثرات مضر یک

chemical your company is using.

ماده شیمیایی خاص که شرکت شما از آن استفاده می کند صحبت کنید.

The problem is this chemical is very cost-effective In your

مشکل این است که این ماده شیمیایی بسیار مقرون به صرفه است در

presentation to the board of directors to give support to your position,

ارائه خود به هیئت مدیره برای حمایت از موقعیت خود،

you might include data from a recent scientific study and this study

ممکن است داده های یک مطالعه علمی اخیر را درج کنید و این مطالعه

highlights the negative impacts of this particular chemical.

تأثیرات منفی این ماده شیمیایی خاص را برجسته می کند.

You may notice at some point while speaking that your audience has become

ممکن است زمانی در حین صحبت متوجه شوید که مخاطبان شما

disinterested or bored, what's happening?

بی علاقه یا بی حوصله شده اند، چه اتفاقی می افتد؟

Why aren't they interested?

چرا آنها علاقه ندارند؟

Perhaps they already have all that background information.

شاید آنها در حال حاضر تمام آن اطلاعات پس زمینه را داشته باشند.

They have the same information you have from that scientific study.

آنها همان اطلاعاتی را دارند که شما از آن مطالعه علمی دارید.

There's nothing new in your presentation, and as a result,

هیچ چیز جدیدی در ارائه شما وجود ندارد و در نتیجه

they've lost interest. So how can you avoid this?

علاقه خود را از دست داده اند. بنابراین چگونه می توانید از این امر اجتناب کنید؟

How can you avoid giving information to your audience that they already know?

چگونه می‌توانید از دادن اطلاعاتی که قبلاً می‌دانند به مخاطبان خود اجتناب کنید؟

Or how can you avoid losing your audience because you didn't give

یا چگونه می توانید از دست دادن مخاطبان خود جلوگیری کنید زیرا

them information that they needed? The answer is simple.

اطلاعات مورد نیاز آنها را به آنها نداده اید؟ پاسخ ساده است.

Before you begin planning your presentation,

قبل از شروع برنامه ریزی ارائه خود،

you need to ask yourself a few questions about your audience. Question one,

باید چند سوال در مورد مخاطبان خود بپرسید. سوال اول،

who's coming to your presentation or who's coming to the business meeting?

چه کسی به ارائه شما می آید یا چه کسی به جلسه کاری می آید؟

Why does your presentation matter to those individuals?

چرا ارائه شما برای آن افراد اهمیت دارد؟

Why should your audience care about this topic?

چرا مخاطبان شما باید به این موضوع اهمیت دهند؟

What does your audience currently know on this topic and

مخاطبان شما در حال حاضر درباره این موضوع چه می دانند و

what don't they know? What do they need to know?

چه چیزهایی را نمی دانند؟ چه چیزی باید بدانند؟

What do they need to know to make better decisions or take action?

آنها برای تصمیم گیری یا اقدام بهتر چه چیزی باید بدانند؟

With those questions in mind, let's revisit that scenario and this time,

با در نظر گرفتن این سؤالات، بیایید دوباره آن سناریو را بررسی کنیم و این بار،

let's imagine that you've done your research,

بیایید تصور کنیم که شما تحقیقات خود را انجام داده اید، می

you know who your audience is.

دانید مخاطبان شما چه کسانی هستند.

You know that most people in your audience will be women in their forties and

می دانید که بیشتر مخاطبان شما زنانی در دهه چهل و پنجاه سالگی خواهند بود که

fifties, most of them have children.

بیشتر آنها دارای فرزند هستند.

Your audience is focused on balancing costs or expenses,

مخاطبان شما بر متعادل کردن هزینه‌ها یا هزینه‌ها متمرکز شده‌اند

and you know that your audience has received the same scientific report

و می‌دانید که مخاطبان شما همان گزارش علمی را دریافت کرده‌اند

that you've received highlighting the negative impacts of a particular

که تأثیرات منفی یک

chemical, so they already have some of the same knowledge you have.

ماده شیمیایی خاص را برجسته می‌کند، بنابراین آنها قبلاً همان دانش شما را دارند.

Now when you prepare your presentation,

اکنون وقتی ارائه خود را آماده می‌کنید، می‌توانید

you can leave out most of the background information about that scientific study

بیشتر اطلاعات پیش‌زمینه مربوط به آن مطالعه علمی را کنار بگذارید

and instead highlight just one or two of the most important key points,

و به جای آن فقط یک یا دو مورد از مهم‌ترین نکات کلیدی را برجسته کنید،

particularly the key points that might indicate the negative effects of this

به‌ویژه نکات کلیدی که ممکن است نشان‌دهنده تأثیرات منفی این

chemical on children and families,

ماده شیمیایی بر روی کودکان باشد. خانواده ها،

and then you can quickly move into sharing information about an

و سپس می توانید به سرعت به اشتراک گذاری اطلاعات در مورد یک

alternative chemical that is equally cost effective.

ماده شیمیایی جایگزین که به همان اندازه مقرون به صرفه است بروید.

Using this strategy will help you ensure that your information

استفاده از این استراتژی به شما کمک می کند تا اطمینان حاصل کنید که اطلاعات شما

resonates with or feels relevant to your audience, and as a result,

با مخاطبان شما طنین انداز می شود یا احساس می کند مرتبط با آنهاست ، و در نتیجه،

they will listen. Now,

آنها به شما گوش می دهند. اکنون،

tip number two to help you speak so your audience listens,

نکته شماره دو که به شما کمک می کند صحبت کنید تا مخاطب شما گوش کند،

is to keep your language simple.

ساده نگه داشتن زبان است.

I know there's so much pressure and this belief that we need to use

من می دانم که فشار و این باور بسیار زیاد است که ما باید از

advanced love of vocabulary,

عشق پیشرفته به واژگان، ساختارهای

complicated grammar structures and long sentences,

گرامری پیچیده و جملات طولانی استفاده کنیم،

and I'm here to tell you, you do not need to do that. In fact,

و من اینجا هستم تا به شما بگویم، لازم نیست این کار را انجام دهید. در واقع،

doing so might cause you to lose your audience.

انجام این کار ممکن است باعث شود مخاطبان خود را از دست بدهید.

The reason is, when we use simpler language,

دلیل آن این است که وقتی از زبان ساده‌تری استفاده می‌کنیم،

it is easier to understand what is being said in a

درک آنچه در یک

presentation. We're usually sharing a lot of information.

ارائه گفته می‌شود راحت‌تر است. ما معمولاً اطلاعات زیادی را به اشتراک می گذاریم.

There are many details to follow,

جزئیات زیادی برای دنبال کردن وجود دارد

and in some cases the topic might be very complex,

و در برخی موارد ممکن است موضوع بسیار پیچیده باشد،

so if we use complicated vocabulary and difficult to follow

بنابراین اگر از واژگان پیچیده و پیروی از

grammatical structures, we will lose our audience.

ساختارهای گرامری دشوار استفاده کنیم، مخاطبان خود را از دست خواهیم داد.

Let me share with you a few specific examples of how you can

اجازه دهید چند مثال خاص را با شما در میان بگذارم که چگونه می توانید

keep your language simple. Number one,

زبان خود را ساده نگه دارید. شماره یک، از

avoid complex statistics or examples.

آمار یا مثال های پیچیده اجتناب کنید.

For example, if I said, imagine

مثلاً اگر گفتم

1,317,475,321

1.317.475.321

people, I don't even know if I said that number right?

نفر را تصور کنید، حتی نمی دانم این عدد را درست گفتم یا نه؟

It's really hard to imagine that number.

تصور این عدد واقعاً سخت است.

It doesn't mean anything to us. Instead,

برای ما معنایی ندارد. در عوض،

if I say,

اگر بگویم،

imagine the person sitting next to you or look at

شخصی را تصور کنید که کنار شما نشسته است یا به

this room and look at the 20 people in front of you,

این اتاق نگاه کنید و به 20 نفر روبروی خود نگاه کنید،

imagine two of those 20 people,

دو نفر از آن 20 نفر را تصور کنید،

those smaller numbers are real. We understand them,

آن اعداد کوچکتر واقعی هستند. ما آنها را درک می کنیم،

we can feel them,

می توانیم آنها را احساس کنیم،

and that statistic or the example we need to give suddenly becomes more

و آن آمار یا مثالی که باید بگوییم ناگهان مرتبط تر می شود

relevant because it's simpler. Anytime you can use a story,

زیرا ساده تر است. هر زمان که بتوانید از یک داستان،

a smaller number, a graphic or a chart,

یک عدد کوچکتر، یک نمودار یا یک نمودار استفاده کنید، به

it will help you get your point across and your listeners are more

شما کمک می کند تا نقطه نظر خود را متوجه شوید و شنوندگان شما بیشتر

likely to stay engaged with you.

با شما درگیر خواهند شد.

The second thing you can do is avoid elaborate words or phrases. For example,

دومین کاری که می توانید انجام دهید این است که از کلمات یا عبارات پیچیده خودداری کنید. برای مثال، به‌جای

rather than use in order to just use two rather than

استفاده از دو به‌جای

the word reconceptualize,

کلمه مفهوم‌سازی مجدد، از

use reimagine rather than due to the fact that

reimagine استفاده کنید تا به دلیل این واقعیت که

use due to or since.

استفاده به دلیل یا از آنجاست.

The third thing to avoid is long,

سومین چیزی که باید از آن اجتناب کنید،

complex sentences or run on sentences and finally,

جملات طولانی و پیچیده یا اجرای جملات است و در نهایت،

limit your use of jargon or avoid it completely.

استفاده از اصطلاحات تخصصی را محدود کنید یا به طور کامل از آن اجتناب کنید.

Now,

let me talk for a moment about why I said limit your

حالا

بگذارید یک لحظه در مورد اینکه چرا گفتم

jargon or avoid it completely. We have a choice here.

اصطلاحات تخصصی خود را محدود کنید یا کاملاً از آن اجتناب کنید صحبت کنم. ما در اینجا یک انتخاب داریم.

Let's go back to tip number one. Know your audience.

بیایید به نکته شماره یک برگردیم. مخاطب خود را بشناسید.

If you're in finance and you're presenting to an audience

اگر در امور مالی هستید و به مخاطبان ارائه می دهید

and everyone in your audience works in the same industry,

و همه مخاطبان شما در یک صنعت کار می کنند،

then you all have the same language. You all use the same jargon,

پس همه شما زبان یکسانی دارید. همه شما از اصطلاحات یکسانی استفاده می کنید،

so if you use jargon in your presentation, they will understand it.

بنابراین اگر از اصطلاحات در ارائه خود استفاده کنید ، آنها آن را درک خواهند کرد.

However,

با این حال،

if you work in finance and you're speaking to an audience that doesn't

اگر در بخش مالی کار می‌کنید و با مخاطبانی صحبت می‌کنید که

work in the same industry,

در همان صنعت کار نمی‌کنند،

they're coming to your presentation to get tips on how to save

آنها به سخنرانی شما می‌آیند تا نکاتی را در مورد نحوه پس‌انداز

for retirement and limit their spending,

برای بازنشستگی و محدود کردن هزینه‌های خود دریافت کنند،

you will likely lose your audience if you use too much

احتمالاً ضرر خواهید کرد. اگر از اصطلاحات اصطلاحی بیش از حد استفاده می‌کنید

jargon, so it's best to avoid it in those circumstances. Now,

، بهتر است از آن اجتناب کنید. اکنون،

the last thing I'll tell you about keeping your language simple is typically

آخرین چیزی که در مورد ساده نگه داشتن زبانتان به شما می گویم، معمولاً

in English speaking culture, we communicate in a way that is clear,

در فرهنگ انگلیسی زبان است، ما به روشی واضح،

direct, and obvious.

مستقیم و واضح با هم ارتباط برقرار می کنیم.

Your English speaking audience doesn't really want to read between the lines.

مخاطبان انگلیسی زبان شما واقعاً تمایلی به خواندن بین خطوط ندارند.

They don't want to try to figure out what you mean.

آنها نمی خواهند سعی کنند منظور شما را بفهمند.

When you keep your language simple, you're helping your audience.

وقتی زبان خود را ساده نگه دارید، به مخاطبان خود کمک می کنید.

It makes it easy to understand they can follow you and they're going to be more

درک اینکه آنها می توانند شما را دنبال کنند آسان می کند و

interested in what you have to say. They will want to listen.

علاقه بیشتری به صحبت های شما خواهند داشت. آنها مایل به گوش دادن خواهند بود.

And tip number three to speak so your audience listens,

و نکته شماره سه برای صحبت کردن تا مخاطب شما گوش کند،

is to acknowledge the needs of your audience and speak to

این است که نیازهای مخاطبان خود را بپذیرید و

them accordingly.

بر اساس آن با آنها صحبت کنید.

What this means is acknowledge or be aware of the

این به معنای این است که این واقعیت را بپذیرید یا از آن آگاه باشید

fact that your audience needs time to think.

که مخاطب شما برای فکر کردن به زمان نیاز دارد.

They need time to think about what you've said, understand it and process it,

آنها به زمان نیاز دارند تا در مورد آنچه شما گفته اید فکر کنند ، آن را بفهمند و آن را پردازش کنند،

and that means you need to speak in a way that gives your audience

و این بدان معناست که شما باید به گونه ای صحبت کنید که به مخاطبان خود

that time. How can you successfully do that?

آن زمان را بدهید. چگونه می توانید آن را با موفقیت انجام دهید؟

How can you successfully adjust the way you speak so that your

چگونه می توانید با موفقیت روش صحبت خود را طوری تنظیم کنید که

audience has what it needs? The first thing you can do,

مخاطبان آنچه را که نیاز دارند داشته باشند؟ اولین کاری که می توانید انجام دهید،

don't rush.

عجله نکنید.

I know there's this idea that being fluent means speaking fast,

می دانم که این ایده وجود دارد که مسلط بودن به معنای تند صحبت کردن است،

but the truth is when we speak too fast,

اما حقیقت این است که وقتی خیلی سریع صحبت می کنیم،

no one can follow what we're saying.

هیچ کس نمی تواند آنچه را که می گوییم دنبال کند.

They don't have time to think about the words that we're using or understand.

آنها وقت ندارند به کلماتی که ما استفاده می کنیم یا می فهمیم فکر کنند.

Let me say all of that again,

بگذارید دوباره همه اینها را بگویم،

if I can really fast so that you can hear what it sounds like.

اگر واقعاً بتوانم روزه بگیرم تا بتوانید صدای آن را بشنوید.

How can you successfully do this?

چگونه می توانید این کار را با موفقیت انجام دهید؟

How can you successfully adjust your speech so that others have time to

چگونه می توانید با موفقیت گفتار خود را طوری تنظیم کنید که دیگران برای درک آن وقت داشته باشند

understand? Number one, don't rush. If you speak too fast,

؟ شماره یک، عجله نکنید. اگر خیلی سریع صحبت کنید،

no one has time to think about or process what you have to say, and I,

هیچ کس وقت ندارد به آنچه می گویید فکر کند یا پردازش کند، و من

I think I'm making a lot of mistakes. It's really hard to speak that fast.

فکر می کنم اشتباهات زیادی انجام می دهم. واقعاً سخت است که به این سرعت صحبت کنیم.

It's hard to speak that quickly without making a lot of mistakes.

سخت است که به این سرعت بدون اشتباهات زیاد صحبت کنیم.

Your listeners need time, and as a speaker,

شنوندگان شما به زمان نیاز دارند ، و من به عنوان یک سخنران، در

I actually need time too, so don't rush.

واقع به زمان نیز نیاز دارم، پس عجله نکنید.

Allow yourself to slow down when you speak. It's okay.

به خود اجازه دهید هنگام صحبت کردن سرعت خود را کاهش دهید. مشکلی نیست.

That leads me to the second thing you can do. Use pauses.

این مرا به دومین کاری که می توانید انجام دهید هدایت می کند. از مکث استفاده کنید.

I love to talk about the power of the pause. My Fluency School students,

من دوست دارم در مورد قدرت مکث صحبت کنم. دانش‌آموزان مدرسه تسلط من، می‌دانید که در

you know what I'm talking about,

مورد چه چیزی صحبت می‌کنم،

pauses when speaking are your friend.

مکث‌ها هنگام صحبت دوست شما هستند.

They help you have that smoother pace and they can also

آن‌ها به شما کمک می‌کنند سرعت نرم‌تری داشته باشید و همچنین می‌توانند به

help you add more vocal variety.

شما کمک کنند تنوع آوازی بیشتری داشته باشید.

They can help you bring focus to important words.

آنها می توانند به شما کمک کنند تا روی کلمات مهم تمرکز کنید.

I have a lesson on how to improve vocal variety and how to use emphasis.

من یک درس در مورد چگونگی بهبود تنوع آوازی و نحوه استفاده از تاکید دارم.

That lesson includes more details on how to use pauses. To do that,

آن درس شامل جزئیات بیشتری در مورد نحوه استفاده از مکث است. برای انجام این کار،

I'll share a link in the notes below.

پیوندی را در یادداشت های زیر به اشتراک می گذارم.

The third thing you can do to acknowledge the needs of your audience and speak

سومین کاری که می توانید برای درک نیازهای مخاطبان خود انجام دهید و

to them accordingly is to wait patiently.

بر اساس آن با آنها صحبت کنید این است که صبورانه صبر کنید.

This is an important tip.

این یک نکته مهم است.

Anytime you're having a dialogue or a q and a session, for example,

هر زمان که در حال گفتگو یا گفتگو هستید، مثلاً

if you ask a question to your audience or to your coworkers in a business

اگر در یک جلسه کاری از مخاطبان یا همکاران خود سؤالی بپرسید

meeting,

،

they need time to think about your question and to formulate their answer.

آنها به زمان نیاز دارند تا درباره سؤال شما فکر کنند و پاسخ خود را فرموله کنند.

So after you pose the question, just wait patiently,

بنابراین پس از طرح سوال، فقط صبورانه صبر کنید،

allow for some silence.

اجازه دهید کمی سکوت کنید.

It can be uncomfortable at the beginning to get used to those five or

عادت کردن به

ten second periods of time that are just silent, but trust me,

دوره‌های زمانی پنج یا ده ثانیه‌ای که فقط ساکت هستند در ابتدا ممکن است ناراحت کننده باشد، اما به من اعتماد کنید،

your audience will be grateful.

مخاطبان شما سپاسگزار خواهند بود.

The last thing you can do to acknowledge the needs of your audience is to

آخرین کاری که می توانید برای درک نیازهای مخاطبان خود انجام دهید این است که

look at your audience, make eye contact with them.

به مخاطبان خود نگاه کنید، با آنها تماس چشمی برقرار کنید.

This is important for two reasons. Number one,

این به دو دلیل اهمیت دارد. شماره یک،

you can read their body language and facial expressions.

شما می توانید زبان بدن و حالات چهره آنها را بخوانید. می‌توانید

You can see if they're following you or if they're not,

ببینید آیا آنها شما را دنبال می‌کنند یا نه،

and you can make quick adjustments in your presentation if you need to.

و در صورت نیاز می‌توانید تنظیمات سریعی را در ارائه خود انجام دهید.

The second reason this is important is it makes the audience feel

دلیل دوم اهمیت این موضوع این است که باعث می شود مخاطب احساس کند

more connected to you. It makes it more of a personal experience,

با شما ارتباط بیشتری دارد. این آن را بیشتر به یک تجربه شخصی تبدیل می کند

and as a result, the audience feels more engaged,

و در نتیجه، مخاطب احساس مشارکت بیشتری می کند،

so make eye contact with your audience while you're speaking.

بنابراین در حین صحبت با مخاطبان خود تماس چشمی برقرار کنید .

I know that can be a bit scary and create more anxiety,

من می‌دانم که این می‌تواند کمی ترسناک باشد و اضطراب بیشتری ایجاد کند،

so here's a recommendation,

بنابراین در اینجا یک توصیه وجود دارد،

alternate between looking individuals in the eye and then looking

بین نگاه کردن به افراد در چشم‌ها و سپس نگاه کردن

just above the heads of your audience toward the back of the room.

درست بالای سر مخاطبان به سمت پشت اتاق.

This will give you a little bit of a break from that eye contact and help reduce

این به شما کمک می کند تا کمی از آن تماس چشمی فاصله بگیرید و به کاهش

any of that anxiety. Now that you have these tips on how to speak,

هر یک از این اضطراب کمک کنید. اکنون که این نکات را در مورد نحوه صحبت کردن دارید،

so your audience listens, I want to hear from you,

بنابراین مخاطبان شما گوش می دهند، می خواهم از شما بشنوم،

what advice do you have based on your experience to connect

بر اساس تجربه خود چه توصیه ای برای ارتباط

to your audience in an engaging way?

با مخاطبان خود به شیوه ای جذاب دارید؟

Is there a strategy you've used that has been particularly helpful? If so,

آیا استراتژی ای وجود دارد که از آن استفاده کرده اید که مفید بوده باشد؟ اگر چنین است،

I would love for you to share it because your advice might be exactly what

من دوست دارم آن را به اشتراک بگذارید زیرا ممکن است توصیه شما دقیقاً همان چیزی باشد که

someone else needs. Second,

شخص دیگری به آن نیاز دارد. دوم اینکه

if you have experience giving a presentation in English or if you have

اگر تجربه ارائه به زبان انگلیسی دارید یا به زودی باید به

to give a presentation in English soon, what are your concerns?

زبان انگلیسی ارائه دهید، چه نگرانی هایی دارید؟

What challenges do you continue to experience?

چه چالش هایی را همچنان تجربه می کنید؟

You can share those with me below,

می‌توانید آن‌ها را در زیر با من به اشتراک بگذارید،

and it just might be the topic of one of my upcoming Confident English lessons.

و این ممکن است موضوع یکی از درس‌های انگلیسی مطمئن آینده من باشد.

Thank you so much for being here. It really means a lot to me.

از اینکه اینجایی نهایت تشکر رو دارم. واقعاً برای من معنی زیادی دارد.

If you found this helpful,

اگر این مطلب برای شما مفید بود،

I would love to know and you can tell me in a very simple way,

دوست دارم بدانم و می توانید به روشی بسیار ساده به من بگویید،

give this lesson a thumbs up here on YouTube, and while you're at it,

این درس را اینجا در یوتیوب به اشتراک بگذارید و تا زمانی که در آن هستید،

subscribe to my YouTube channel so you never miss one of my Confident English

در کانال یوتیوب من مشترک شوید تا هرگز یکی را از دست ندهید. از درس های انگلیسی مطمئن من

lessons. Thanks again and I'll see you next time.

بازم ممنون و دفعه بعد میبینمت