Miss or Lose? What's the difference?

We went to the cinema last night. It was a great movie.

دیشب رفتیم سینما. این یک فیلم عالی بود.

We missed the first ten minutes. I lost my car keys and it took a while to find them.

ده دقیقه اول را از دست دادیم. کلید ماشینم را گم کردم و پیدا کردنشان کمی طول کشید.

So we don't know how the movie started. But it had a great ending.

بنابراین ما نمی دانیم که فیلم چگونه شروع شد. اما پایان عالی داشت.

Both these verbs have several different meanings in English. Let's start with 'miss'.

هر دوی این افعال در زبان انگلیسی چندین معنی متفاوت دارند . بیایید با "خانم" شروع کنیم.

OK, I'm off. Oh, I'll miss you. I'll miss you too. Bye darling. Bye, bye.

باشه من رفتم اوه دلم برات تنگ میشه منم دلم برات تنگ میشه خداحافظ عزیزم. خداحافظ.

So we use 'miss' to describe the sad feelings we get when somebody isn't with us any more.

بنابراین برای توصیف احساسات غم انگیزی که وقتی کسی دیگر با ما نیست، از «مس» استفاده می کنیم.

Hi there! Barry! Gee, I missed you folks! Have you? Well, we certainly missed you.

سلام! بری! عزیزم دلم براتون تنگ شده بود دارید؟ خب، حتما دلمون برات تنگ شده بود

'Miss' can also mean 'fail to hit a target'. So we can miss a catch, and we can miss a

"مس" همچنین می تواند به معنای "شکست در رسیدن به هدف" باشد. بنابراین ما می توانیم یک شکار را از دست بدهیم، و می توانیم یک ضربه را از دست بدهیم

shot. Ah! I missed. So with this meaning 'miss' means fail to

. آه! من از دست دادم. پس با این معنی «مس» به معنای عدم

make contact with something or someone. Take care! Jay, have you seen Jase?

برقراری تماس با چیزی یا کسی است. مراقب باش! جی، جیسی را دیدی؟

Oh, you just missed him. Ah! I wanted to speak to him.

اوه فقط دلت براش تنگ شده بود آه! می خواستم با او صحبت کنم.

Excuse me, could you tell me the way to the station? Oh yeah. Go three blocks that way.

ببخشید میشه راه ایستگاه رو بگید؟ اوه بله. سه بلوک از آن طرف برو.

It'll be right in front of you. You can't miss it. Thank you.

درست در مقابل شما خواهد بود. شما نمی توانید آن را از دست بدهید. متشکرم.

Come on Vick. You want to leave now? Yeah , if we leave now we'll miss the rush hour.

بیا ویک الان میخوای بری؟ آره، اگر الان برویم، ساعت شلوغی را از دست خواهیم داد.

Oh right. Hello? Hey Jay, are you coming?

درسته. سلام؟ هی جی، میای؟

Yes but I'm gonna be late. I missed the 9 o'clock train so I'll catch the 10 o'clock.

آره ولی دیر میام قطار ساعت 9 را از دست دادم تا ساعت 10 را بگیرم.

Oh all right. Well, I'll see you soon then. Yep. Bye.

اوه درسته. خب پس به زودی میبینمت بله خدا حافظ.

We use 'miss' in this sense to talk about being late for something. When we fail to

ما از «مس» به این معنا استفاده می کنیم تا در مورد دیر رسیدن به چیزی صحبت کنیم. وقتی موفق به

catch a plane or a train, we miss it. Come on Jay. I want to find my gloves. Hurry

گرفتن هواپیما یا قطار نمی شویم، آن را از دست می دهیم. بیا جی. من می خواهم دستکش هایم را پیدا کنم. عجله

up or we'll miss our bus. In some languages you could use the verb 'lose'

کنید وگرنه اتوبوسمان را از دست می دهیم. در برخی از زبان‌ها می‌توانید از فعل Lose

in this context, but that doesn't work in English.

در این زمینه استفاده کنید، اما این در انگلیسی کار نمی‌کند .

You can't lose a bus unless you're a very careless bus driver. That's because when we

شما نمی توانید یک اتوبوس را گم کنید مگر اینکه یک راننده اتوبوس بسیار بی دقت باشید. دلیلش این است که وقتی

lose something we can't find it. What are you looking for? Oh I lost the remote.

چیزی را گم می کنیم نمی توانیم آن را پیدا کنیم. دنبال چی میگردی؟ اوه من ریموت رو گم کردم

Ah. This is the only key we have, so don't lose

آه این تنها کلیدی است که ما داریم، پس آن را از دست ندهید

it. OK. Lose is an irregular verb. Lose, Lost, Lost.

. خوب. Lose یک فعل بی قاعده است. باخت، گم شد، گم شد.

Now something to note. If we can't find things, we can say they're missing.

حالا نکته قابل توجه اگر نتوانیم چیزهایی را پیدا کنیم، می توانیم بگوییم گم شده اند. آیا

Are you sure we have all the pieces? I don't know. I think some might be missing.

مطمئن هستید که ما همه قطعات را داریم؟ من نمی دانم. من فکر می کنم ممکن است برخی گم شوند.

Vicki, one of my boots is missing. 'Missing' is an adjective in these sentences

ویکی، یکی از چکمه های من گم شده است. «گمشده» در این جملات صفت است

and it means 'lost'. If something is missing, we don't have it.

و به معنای گمشده است. اگر چیزی کم است، آن را نداریم.

"Vicki, one of my boots is missing. Well, I don't have it. Look in the cupboard.

"ویکی، یکی از چکمه های من گم شده است. خوب، من آن را ندارم. به کمد نگاه کنید.

And here's where it can get tricky. We generally don't use the verb 'miss' to say we don't

و اینجاست که ممکن است مشکل باشد. ما معمولاً از فعل "دست" برای گفتن نداریم استفاده نمی کنیم.

have something. I need a new bicycle, but we don't have the

چیزی. من به یک دوچرخه نو نیاز دارم، اما پول نداریم.

money. If you don't have something, say you don't

اگر چیزی ندارید، بگویید آن را ندارید.

have it. Don't say you miss it. That's wrong. OK, so now let's look at another meaning of

نگویید آن را از دست دادید. این اشتباه است. باشه، حالا بیایید نگاه کنیم به معنای دیگری از

'lose'. So who won the match? Oh we lost, three nil.

"باخت". پس چه کسی برنده مسابقه شد؟ اوه ما باختیم، سه صفر.

Ah! "Lose can mean the opposite of win. Heads

آه! "باخت می تواند به معنای مخالف برد باشد. شیر

or tails. Heads. Tails. You lose! So we can lose a game and we can lose lots

یا خط. سرها دم. تو باختی! بنابراین ما می‌توانیم یک بازی را ببازیم و می‌توانیم خیلی

of other things too. We can lose our balance. We can lose our temper.

چیزهای دیگر را هم ببازیم. ما می توانیم تعادل خود را از دست بدهیم. ما می توانیم عصبانیت خود را از دست بدهیم.

We can lose weight. Politicians can lose an election.

می توانیم وزن کم کنیم. سیاستمداران ممکن است در انتخابات شکست بخورند .

Can you think of more things we can lose? Tell us in the comments below.

آیا می توانید به چیزهای بیشتری فکر کنید که می توانیم از دست بدهیم؟ نظرات خود را پایین صفحه با ما درمیان بگذارید.

"Did you see the game last night? No I missed it. I'm gonna watch the recording tonight.

"بازی دیشب را دیدی؟ نه من آن را از دست دادم . من می خواهم ضبط را امشب تماشا کنم.

"Ah. The Phillies lost. Why did you tell me?!

"آه. فیلیز شکست خورد. چرا به من گفتی؟!