For or To? How to use these English prepositions (Explaining purpose and other uses)

Hi!

سلام!

We’ve had a number requests for a lesson on these prepositions.

ما تعدادی درخواست برای درس در مورد این حروف اضافه داشته ایم.

They are tricky, especially for Spanish and Portuguese speakers.

آنها به ویژه برای اسپانیایی و پرتغالی زبانان مشکل هستند.

We can’t cover all the uses in this lesson.

ما نمی‌توانیم تمام کاربردهای این درس را پوشش دهیم.

That would take too long.

این خیلی طول می کشد.

But we’re going to look at some important ones and fix some common mistakes.

اما ما به برخی از موارد مهم نگاه می کنیم و برخی از اشتباهات رایج را برطرف می کنیم.

Are you ready?

اماده ای؟

Is that a present for someone?

آیا این هدیه برای کسی است؟

No, I bought it for us.

نه من برامون خریدم

What is it?

چیست؟

It’s a spiralizer.

این یک مارپیچ است.

A spiralizer?

اسپیرالایزر؟

Yes.

آره.

It’s to cut up vegetables.

این برای بریدن سبزیجات است.

But I don’t like vegetables?

اما من سبزیجات دوست ندارم؟

You’re going to love them.

شما آنها را دوست خواهید داشت بیا

Let’s open it.

بازش کنیم

Oh good.

اوه خوبه.

We’ve got some instructions.

ما دستورالعمل هایی داریم

Let’s get it out.

بیایید آن را بیرون بیاوریم.

It’s a very useful kitchen gadget.

این یک ابزار آشپزخانه بسیار مفید است.

What’s this?

این چیه؟

I think it’s a handle for turning the vegetables round.

من فکر می کنم دستگیره ای برای چرخاندن سبزیجات است .

I don’t know what that is, but look, it has different blades.

من نمی دانم این چیست، اما ببینید، تیغه های مختلفی دارد.

Oh I see.

اوه می فهمم.

There are three blades here.

در اینجا سه ​​تیغه وجود دارد. به

What do you think that one’s for?

نظر شما اون یکی برای چیه؟

I don’t know but it looks…

من نمی دانم اما به نظر می رسد ...

It looks dangerous.

خطرناک به نظر می رسد.

A little scary, yes.

کمی ترسناک، بله. به

What do you think that’s for?

نظر شما این برای چیست؟

I’ve no idea.

من هیچ نظری ندارم

Well I think it’s to stick vegetables on.

خوب من فکر می کنم چسباندن سبزیجات است.

Ah yes.

آه بله.

We think we’ve figured it out.

ما فکر می کنیم که آن را کشف کرده ایم.

But before we start, this is for you.

اما قبل از شروع، این برای شماست.

What’s it for?

برای چیست؟

Put it on so as not to get your shirt dirty.

آن را بپوشید تا پیراهنتان کثیف نشود.

Hmmm.

هوم

It’s an apron.

پیش بند است

So I’m going to cut the end of this zucchini.

بنابراین من می خواهم انتهای این کدو سبز را برش دهم.

Uhuh.

اوه

And now you can put it on there.

و اکنون می توانید آن را در آنجا قرار دهید.

OK.

خوب.

I think you have to press hard to make it work.

من فکر می کنم شما باید به شدت فشار دهید تا کار کند.

Erm. Shall we try?

ارم سعی کنیم؟

Yes.

آره.

Is it working?

آیا این کار می کند؟

Nothing’s happening.You’re turning in the wrong direction.

هیچ اتفاقی نمی‌افتد، شما در جهت اشتباهی می‌چرخید. ما

There we go.

میرویم آنجا.

Is it working? Yeah. Yeah, yeah, yeah.

آیا این کار می کند؟ آره آره، آره، آره

Really?

واقعا؟

Yeah.

آره

It’s like spaghetti.

مثل اسپاگتی است

Oh Jay!

اوه جی!

Big spirals.

مارپیچ های بزرگ

This is the spirals.

این مارپیچ است.

Look!

نگاه کن

So that blade is to make spirals.

بنابراین آن تیغه برای ساختن مارپیچ است.

We’ve got one more blade to try.

ما یک تیغه دیگر برای امتحان داریم.

All right.

خیلی خوب.

I think we need a different vegetable.

من فکر می کنم ما به یک سبزی متفاوت نیاز داریم.

We could try a potato.

می توانیم سیب زمینی را امتحان کنیم.

Let’s try a potato.

بیایید یک سیب زمینی را امتحان کنیم.

OK.

خوب.

Watch out.

مواظب باش.

Wow!

وای!

What’s that?

آن چیست؟

Well it’s going to turn into a kind of French Fries.

خب این به نوعی سیب زمینی سرخ کرده تبدیل می شود . به

What do they call these?

اینها چه می گویند؟

Oh yes.

آه بله.

Curly fries.

سیب زمینی سرخ کرده فرفری.

Right.

درست.

There you go.

شما بروید.

Oh fantastic!

اوه فوق العاده!

Did you understand everything?

همه چیز را فهمیدی؟

Let’s check some of the words you heard.

بیایید برخی از کلماتی را که شنیدید بررسی کنیم.

I bought a kitchen gadget.

یک گجت آشپزخانه خریدم.

A gadget is a small useful tool or device that has a clever design.

گجت ابزار یا وسیله کوچک مفیدی است که طراحی هوشمندانه ای دارد.

This one is called a spiralizer because it cuts things into spirals.

این مارپیچ نامیده می شود زیرا اشیاء را به صورت مارپیچی برش می دهد.

It has a handle and some blades.

دارای دسته و تعدادی تیغه است.

The blades are flat pieces of sharp metal for cutting the vegetables.

تیغه ها قطعات صافی از فلز تیز برای برش سبزیجات هستند.

Now, can you remember the vegetables we cut?

حالا، آیا می توانید سبزیجاتی را که برش دادیم به یاد بیاورید؟

There was a zucchini and a potato.

یک کدو سبز و یک سیب زمینی بود.

Zucchini is an American word.

کدو سبز یک کلمه آمریکایی است.

In British English we call it a courgette.

در انگلیسی بریتانیایی به آن courgette می گوییم.

And one more word.

و یک کلمه دیگر

What’s this?

این چیه؟

It’s an apron.

پیش بند است

We wear aprons in the kitchen to keep our clothes clean.

برای تمیز نگه داشتن لباس هایمان در آشپزخانه پیش بند می پوشیم .

Great.

عالی.

Now let’s look at the prepositions we used.

حالا بیایید به حروف اضافه ای که استفاده کردیم نگاه کنیم.

Let’s start with ‘for’.

بیایید با "برای" شروع کنیم.

Is that a present for someone?

آیا این هدیه برای کسی است؟

No, I bought it for us.

نه من برامون خریدم

We use ‘for’ to say who something is intended for.

ما از «برای» استفاده می کنیم تا بگوییم چیزی برای چه کسی در نظر گرفته شده است .

I’m not going to give the spiralizer to someone else.

من مارپیچ را به شخص دیگری نمی دهم.

It’s for us.

برای ماست

Before we start, this is for you.

قبل از شروع، این برای شماست.

‘This is for you.’

«این برای شماست.»

You can say this when you give someone something, especially something that's helpful.

وقتی چیزی به کسی می‌دهید، مخصوصاً چیزی که مفید است، می‌توانید این را بگویید.

We often use ‘for’ when we’re helping.

ما اغلب زمانی که کمک می کنیم از «برای» استفاده می کنیم.

Oh, it's... it’s quite hard.

اوه، این خیلی سخت است.

Well let me do that for you.

خوب اجازه دهید این کار را برای شما انجام دهم.

OK.

خوب.

Well let me do that for you.

خوب اجازه دهید این کار را برای شما انجام دهم.

OK.

خوب.

So here’s a useful expression for when you’re offering help.

بنابراین در اینجا یک عبارت مفید برای زمانی که شما در حال ارائه کمک هستید وجود دارد.

And you can use ‘for’ when you’re asking for help too.

و هنگامی که درخواست کمک می کنید نیز می توانید از "for" استفاده کنید .

OK.

خوب.

Could you cut some for me?

آیا می توانید مقداری را برای من برش دهید؟

Yes.

آره.

I’m going to cut the end of this zucchini.

من می خواهم انتهای این کدو سبز را برش دهم.

Could you cut some for me?

آیا می توانید مقداری را برای من برش دهید؟

I could just say ‘Could you cut some?’ but notice I added ‘for me’.

من فقط می‌توانم بگویم «می‌توانی مقداری از آن را کاهش دهی؟» اما توجه کنید که «برای من» اضافه کردم.

We often add ‘for me’ to requests like this.

ما اغلب «برای من» را به درخواست‌هایی مانند این اضافه می‌کنیم.

Try it and your English will probably sound more natural.

آن را امتحان کنید و احتمالاً انگلیسی شما طبیعی تر به نظر می رسد .

Now what about ‘to’.

حالا «به» چطور.

We can use ‘to’ when we’re giving things as well, but the meaning is a little different.

وقتی چیزهایی را می‌دهیم می‌توانیم از «به» استفاده کنیم ، اما معنی آن کمی متفاوت است.

Give the instructions to me.

دستورالعمل ها را به من بدهید.

I’ll explain them to you.

من آنها را برای شما توضیح خواهم داد.

Give the instructions to me.

دستورالعمل ها را به من بدهید.

I’ll explain them to you.

من آنها را برای شما توضیح خواهم داد.

‘To’ means towards or in the direction of in these examples.

«به» در این مثال ها به معنای به سمت یا در جهت است .

So ‘for’ was more about helping but ‘to’ was about the direction something goes.

بنابراین «برای» بیشتر در مورد کمک بود، اما «به» در مورد جهتی بود که چیزی پیش می‌رود.

OK, let’s look at another way we use ‘for’.

خوب، بیایید به روش دیگری که از "for" استفاده می کنیم نگاه کنیم.

What’s this?

این چیه؟

I think it’s a handle for turning the vegetables round.

من فکر می کنم دستگیره ای برای چرخاندن سبزیجات است .

We use 'for' to explain the purpose of something.

ما از «برای» برای توضیح هدف چیزی استفاده می کنیم.

The purpose of the handle is turning the vegetables.

هدف از دستگیره چرخاندن سبزیجات است.

The blades are for cutting the vegetables.

تیغه ها برای بریدن سبزیجات هستند.

The apron is for keeping Jay’s shirt clean.

پیش بند برای تمیز نگه داشتن پیراهن جی است.

And when you want to know the purpose of something, ask ‘What’s it for?

و وقتی می‌خواهید هدف چیزی را بدانید، بپرسید «برای چیست؟

This is for you. What's it for?

این برای شماست. برای چیه؟

Put it on so as not to get your shirt dirty.

آن را بپوشید تا پیراهنتان کثیف نشود.

Hmmm.

هوم به

What do you think that’s for?

نظر شما این برای چیست؟

I’ve no idea!

من هیچ ایده ای ندارم!

You can ask about the reason for an action in the same way.

شما می توانید در مورد دلیل یک عمل به همین ترتیب سوال کنید.

What did you buy that for?

برای چی خریدی؟

I don’t like vegetables.

من سبزیجات دوست ندارم

‘What did you buy that for?’

«چرا آن را خریدی؟»

means ‘Why did you buy it?’

یعنی «چرا آن را خریدی؟»

Explain your reasons.

دلایل خود را توضیح دهید.

What did you buy that for?

برای چی خریدی؟

I don’t like vegetables.

من سبزیجات دوست ندارم

But vegetables are good for you.

اما سبزیجات برای شما مفید هستند.

Now here’s a thing.

حالا اینجا یک چیز است.

‘For’ isn’t the only preposition we use to talk about purposes and reasons like this.

«برای» تنها حرف اضافه ای نیست که برای صحبت درباره اهداف و دلایلی مانند این استفاده می کنیم.

What’s the other one?

آن دیگری چیست؟

Yeah, it’s ‘to’.

بله، "به" است.

What is it?

چیست؟

It’s a spiralizer.

این یک مارپیچ است.

I bought it for cutting up vegetables.

من برای بریدن سبزیجات خریدم.

A spiralizer?

اسپیرایزر؟

Yes, it’s to cut up vegetables.

بله، این برای بریدن سبزیجات است.

These sentences mean the same thing but notice the construction is different.

معنی این جملات یکسان است اما توجه کنید که ساختار آن متفاوت است.

After ‘for’ we use a gerund, an '-ing' form that’s a noun.

بعد از "for" از یک جیروند استفاده می کنیم، یک شکل "-ing" که یک اسم است.

And after ‘to’ we use the infinitive form of the verb.

و بعد از ‘to’ از شکل مصدر فعل استفاده می کنیم. از

Use this one to cut potatoes and this one to cut courgettes or zucchinis.

این یکی برای برش سیب زمینی و از این یکی برای برش کدو سبز یا کدو سبز استفاده کنید.

You could also say ‘in order to’ here.

همچنین می توانید در اینجا بگویید "به منظور".

The meaning is the same but 'in order to' is more formal.

معنی همان است اما «به منظور» رسمی تر است.

Here’s another example.

در اینجا یک مثال دیگر است.

I need the instructions to know what to do.

من به دستورالعمل نیاز دارم تا بدانم چه کار کنم.

I need the instructions in order to know what to do.

من به دستورالعمل نیاز دارم تا بدانم چه کار کنم.

These sentences mean the same thing.

این جملات به همین معنی است.

If you want to be explicit or extra clear, say ‘in order to’.

اگر می‌خواهید صریح یا واضح بگویید، بگویید «به منظور».

But generally in spoken English we just say ‘to’.

اما به طور کلی در گفتار انگلیسی ما فقط می گوییم "to".

Now are you ready for one more?

حالا برای یکی دیگر آماده اید؟

'So as to'.

'بنابراین به عنوان'. به

It means the same as ‘to’ and ‘in order to’.

معنای همان «به» و «به منظور » است.

So this sentence is possible as well.

پس این جمله نیز ممکن است.

But normally we use ‘so as to’ in the negative.

اما به طور معمول ما از "تا به عنوان" به صورت منفی استفاده می کنیم.

We say ‘so as not t o’.

ما می گوییم "برای اینکه نتوانم"

This is for you.

این برای شماست.

What’s it for?

برای چیست؟

Put it on so as not to get your shirt dirty.

آن را بپوشید تا پیراهنتان کثیف نشود.

Hmmm.

هوم

Put it on so as not to get your shirt dirty.

آن را بپوشید تا پیراهنتان کثیف نشود.

Hmmm.

هوم

Great!

عالی!

Let’s have a quiz and check what you remember.

بیایید یک مسابقه برگزار کنیم و آنچه را که به یاد دارید بررسی کنیم.

I’m going to show you a sentence and you need to choose the right ending.

من یک جمله را به شما نشان می دهم و شما باید پایان درست را انتخاب کنید.

Are you ready?

اماده ای؟

Only one ending is correct – which one?

فقط یک پایان صحیح است - کدام یک؟

It’s the last one.

این آخرین مورد است.

The first one is wrong.

اولی اشتباه است.

We don’t use ‘for’ and ‘to’ together.

ما از «برای» و «به» با هم استفاده نمی کنیم.

This is a very common mistake so make sure you don’t say that.

این یک اشتباه بسیار رایج است، بنابراین مطمئن شوید که آن را نگویید.

And the second one is wrong because after ‘for’, we use a gerund.

و مورد دوم اشتباه است زیرا بعد از "for" از یک جیروند استفاده می کنیم.

OK, let’s have another sentence.

خوب، بیایید یک جمله دیگر داشته باشیم.

Only one ending is correct.

فقط یک پایان درست است.

Which one is it?

کدام یکی است؟

Did you say the first one?

اولی رو گفتی؟

I hope so.

امیدوارم.

It’s correct.

درست است.

The others are both wrong.

بقیه هر دو اشتباه می کنند.

But, you could also say in order to cut big spirals and that would be correct too – just

اما، شما همچنین می توانید بگویید که مارپیچ های بزرگ را برش دهید و این نیز درست است - فقط

rather formal.

رسمی.

And that’s it.

و همین است.

Now you know some important ways we use ‘for’ and ‘to’ and you also know about our spiralizer.

اکنون چند روش مهم را می‌دانید که ما از «for» و «to» استفاده می‌کنیم و همچنین درباره مارپیچ‌ساز ما می‌دانید.

What did you think of it?

نظرت راجع بهش چی بود؟ به

Do you think it’s a useful gadget or not?

نظر شما ابزار مفیدی است یا خیر؟

And tell us, what’s your favourite gadget?

و به ما بگویید، ابزار مورد علاقه شما چیست؟

Perhaps it’s a kitchen gadget or maybe it’s another kind of tool or device.

شاید این یک ابزار آشپزخانه یا شاید نوع دیگری از ابزار یا وسیله باشد.

What do you use it for?

این را برای چه چیزی استفاده می کنید؟

Let us know in the comments.

در نظرات به ما اطلاع دهید.

So what have you done here?

پس اینجا چیکار کردی؟

This is your first batch of spiralized vegetables.

این اولین دسته از سبزیجات مارپیچی شماست.

You’re going to love it.

شما آن را دوست خواهید داشت. سیب زمینی

It’s curly fries.

سرخ کرده فرفری است.

Curly fries.

سیب زمینی سرخ کرده فرفری.

Let’s see what it tastes like.

ببینیم چه مزه ای دارد

Hmm.

هوم

They’re probably not good for us.

آنها احتمالاً برای ما خوب نیستند.

They look a little overdone, you know.

آنها کمی افراط شده به نظر می رسند، می دانید.

Well, you don’t have to have them if you don’t want them.

خوب، اگر آنها را نمی خواهید، لازم نیست آنها را داشته باشید.

These are VERY good.

اینا خیلی خوبن

Good job!

آفرین!

You guys should have some of these.

شما بچه ها باید تعدادی از اینها را داشته باشید.

Mmm.

ممم

Mmm.

ممم

Unfortunately we can’t share curly fries with you, but something we can share is our lessons.

متأسفانه ما نمی توانیم سیب زمینی سرخ کرده را با شما به اشتراک بگذاریم، اما چیزی که می توانیم به اشتراک بگذاریم درس های ماست.

You’ll find more than a hundred different video lessons at our Simple English Videos

شما بیش از صد درس ویدیویی مختلف را در وب سایت ویدیوهای ساده انگلیسی ما

website, and on our YouTube channel, so make sure you subscribe, and if you found

و در کانال YouTube ما پیدا خواهید کرد، بنابراین حتما مشترک شوید و اگر

this lesson useful, please share it.

این درس برای شما مفید بود، لطفاً آن را به اشتراک بگذارید.

Also sign up for our newsletter so we can tell you about our live classes.

همچنین در خبرنامه ما ثبت نام کنید تا بتوانیم در مورد کلاس های زنده خود به شما بگوییم.

I’ll put details in the description below.

جزئیات را در توضیحات زیر قرار خواهم داد.

So until next week, bye now.

پس تا هفته بعد خداحافظ.