2019 Rewind - top comedy sketches from Simple English Videos

Hello everyone.

سلام به همه.

I’m Vicki And I’m Jay.

من ویکی هستم و من جی هستم.

And welcome to our 2019 review video.

و به ویدیوی بررسی 2019 ما خوش آمدید.

We’re publishing a little early this week, because we wanted to catch the end of the

ما این هفته کمی زودتر منتشر می کنیم، زیرا می خواستیم پایان سال را بگیریم

year.

.

And wish you all a very happy 2020.

و برای همه شما سال 2020 بسیار شادی را آرزو می کنم.

Every year we look back on what we’ve done, and look ahead to the next year.

هر سال به کارهایی که انجام داده ایم نگاه می کنیم و به سال آینده نگاه می کنیم.

And make plans.

و برنامه ریزی کنید.

So come and join us because you can help.

پس بیایید و به ما بپیوندید زیرا می توانید کمک کنید. از

Thank you all so much for your support in 2019.

همه شما برای حمایت شما در سال 2019 بسیار سپاسگزاریم.

And a big welcome to all our new subscribers.

و یک خوش آمدگویی بزرگ به همه مشترکین جدید ما.

A warning before we begin.

یک هشدار قبل از شروع

This is going to be a much longer video than normal, so you might want to get a cup of

این ویدیو بسیار طولانی تر از حالت عادی خواهد بود، بنابراین ممکن است بخواهید یک فنجان

tea and make yourself comfortable.

چای بنوشید و خود را راحت کنید.

We’re going to be looking at lots of the comedy sketches we made this year.

ما قرار است به طرح های کمدی زیادی که امسال ساخته ایم نگاه کنیم.

And we’re going to play a game.

و ما یک بازی انجام می دهیم.

Really?

واقعا؟

Yes, I’m going to show you a clip and you have to name the video it came from.

بله، من یک کلیپ را به شما نشان خواهم داد و شما باید نام ویدیویی را که از آن آمده است را نام ببرید. از

What language point were we talking about?

چه نقطه زبانی صحبت می کردیم؟

Well this sounds like fun.

خوب این به نظر سرگرم کننده است.

You can play along too.

شما هم می توانید با هم بازی کنید.

OK, Let’s roll the first clip.

خوب، بیایید اولین کلیپ را رول کنیم.

Do you have a fever, stuffiness, sore throat?

آیا تب، گرفتگی، گلو درد دارید؟

It’s cold season again.

دوباره فصل سرد است آیا

Have you protected yourself against this year’s germs?

از خود در برابر میکروب های امسال محافظت کرده اید ؟

Atchoo!

آچوو! آیا

Are you ready to fight against coughs and sneezes?

برای مبارزه با سرفه و عطسه آماده اید ؟

Atchoo!

آچوو!

Nothing protects you from a cold like a big steel pan.

هیچ چیز مانند یک تابه بزرگ فولادی شما را از سرما محافظت نمی کند .

And when you’re all done your steel pan rinses clean.

و پس از اتمام کار تابه استیل شما تمیز می شود. امروز

Call or go online to get your big steel pan today.

تماس بگیرید یا آنلاین شوید تا ظرف فولادی بزرگ خود را دریافت کنید .

I don’t know what we were teaching but I remember we had a lot of fun shooting it!

نمی‌دانم چه چیزی را آموزش می‌دادیم، اما یادم می‌آید که از عکاسی آن لذت زیادی بردیم!

It was a parody of a cold medication commercial.

این یک تقلید از یک آگهی تبلیغاتی داروهای سرماخوردگی بود.

A parody is when you copy the style of something for comic effect.

پارودی زمانی است که شما سبک چیزی را برای جلوه های کمیک کپی می کنید.

And you don’t know what language point we were teaching?

و شما نمی دانید چه زبانی را آموزش می دادیم؟

Something about steel pans?

چیزی در مورد تابه های فولادی؟

No.

نه.

It was vocabulary for talking about illnesses and sickness.

این واژگان برای صحبت در مورد بیماری ها و بیماری ها بود.

There has to be a better way to cure a cold than that steel pan.

باید راهی بهتر از آن تابه فولادی برای درمان سرماخوردگی وجود داشته باشد.

How’s your headache?

سردردت چطوره؟

I’ve recovered.

بهبود یافته ام

OK, give us another clip.

باشه یه کلیپ دیگه برامون بذار

Do we have a meeting with Kathy, today?

آیا امروز با کتی ملاقاتی داریم؟

Yes, this afternoon.

بله امروز بعدازظهر

Oh, what time is it?

اوه ساعت چنده

I can’t be late again.

نمیتونم دوباره دیر کنم

Oh yes.

آه بله.

She was furious last time.

دفعه قبل عصبانی بود

When is it?

کی هست؟

Let’s see.

اجازه بدید ببینم.

Three fifteen.

سه پانزده.

Three fifty.

سه پنجاه

I’ll set an alarm for 3.40 so I won’t be late.

زنگ ساعت را روی 3.40 تنظیم می کنم تا دیر نکنم.

What?

چی؟

Oh nothing.

اوه، هیچی.

See you there!

آنجا میبینمت!

See you there.

آنجا میبینمت.

You’re so mean to me!

تو با من خیلی بدی!

Me?

من؟

Yes.

آره.

The meeting was at 3.15, but when I said 3.50, you didn’t correct me!

جلسه ساعت 3.15 بود ولی وقتی گفتم 3.50 من رو درست نکردی!

I must have misheard you.

حتما بد شنیدم

Right.

درست.

I know what the language point was though.

من می دانم که نقطه زبان چه بود.

What?

چی؟

It was about the pronunciation of numbers that people often confuse, like fifteen and

این در مورد تلفظ اعدادی بود که مردم اغلب آنها را اشتباه می گیرند، مانند پانزده و

fifty.

پنجاه.

Correct!

درست!

OK, let’s see if you get the next one.

باشه، ببینیم بعدی رو میگیری یا نه.

There’s something wrong with that thermostat.

مشکلی در آن ترموستات وجود دارد.

You know, I’ve noticed that too.

می دانید، من هم متوجه آن شده ام.

The temperature keeps shooting up.

دما همچنان بالا می رود

Did you say up?

گفتی؟

Yes.

آره.

That’s weird.

این عجیب است.

I thought it went down.

فکر کردم پایین اومد

It should be 75 degrees.

باید 75 درجه باشد.

Why do you want it to be 75 degrees?

چرا می خواهید 75 درجه باشد؟

It’s a comfortable temperature.

این یک دمای راحت است.

Yes, for you.

برای شما بله.

But I like it at 65.

اما من آن را در 65 سالگی دوست دارم

Yes, but you can take your jacket off if you get too hot.

.

Why don’t you wear more clothes?

چرا بیشتر لباس نمی پوشی؟

65 is freezing!

65 یخ می زند!

I have no idea what we were teaching but I recognize the argument.

من نمی دانم چه چیزی را آموزش می دادیم، اما من استدلال را تشخیص می دهم.

We have different opinions about the temperature in our house.

ما نظرات مختلفی در مورد دمای خانه خود داریم.

65 degrees is good.

65 درجه خوبه

I’m right, aren’t I?

من درست می گویم، نه؟

And you don’t know what we were teaching?

و نمیدونی چی یاد میدادیم؟

No.

نه.

I’ll give you another clue.

سرنخ دیگری به شما خواهم داد.

This clip came from the same video.

این کلیپ از همین ویدیو اومده

Is this the design?

آیا این طرح است؟

Uhuh.

اوه

Oh nice!

چه خوب!

You should do it in colour.

شما باید آن را رنگی انجام دهید.

I like black and white.

من سیاه و سفید را دوست دارم.

No, you don’t.

نه، شما ندارید.

You’re only saying that because I suggested colour.

شما فقط به این دلیل می گویید که من رنگ را پیشنهاد کرده ام .

Well, you’re always wrong.

خب تو همیشه اشتباه میکنی

So whatever I say, you’re always going to disagree?

پس هرچه من بگویم، شما همیشه مخالف خواهید بود؟

Yes.

آره.

You know, you’re absolutely right.

می دانید، کاملاً حق با شماست.

Really?

واقعا؟

Yep.

بله

Black and white is perfect.

سیاه و سفید کامل است.

You think so?

شما اینطور فکر می کنید؟

Yeah.

آره

Don’t change a thing.

چیزی را تغییر نده

Then I’m going to make it in color.

سپس من آن را رنگی می سازم.

OK.

خوب.

What just happened there?

چه اتفاقی در آنجا افتاد؟

I’m the victim of reverse psychology – and I still don’t know the language point.

من قربانی روانشناسی معکوس شده ام - و هنوز از نقطه نظر زبانی آن اطلاعی ندارم.

It was the video we made about how we disagree.

این ویدئویی بود که ما در مورد اینکه چگونه مخالفیم ساختیم.

Then how would I know.

پس از کجا بدانم

We never disagree!

ما هیچ وقت با هم مخالف نیستیم!

That’s true because I’m always right.

این درست است زیرا همیشه حق با من است.

Give me an easy one now.

حالا به من یکی راحت بده

OK, this is really easy.

خوب، این واقعا آسان است.

Now settle down children.

حالا بچه ها را آرام کنید.

We’re going to do some grammar.

ما قصد داریم مقداری گرامر انجام دهیم.

Who threw this sock?

چه کسی این جوراب را پرتاب کرده است؟

Jay did.

جی انجام داد.

Vicki did.

ویکی انجام داد.

Whose sock is this?

این جوراب مال کیه؟

It belongs to him.

متعلق به اوست.

miss.

از دست دادن.

Who, whose and who’s.

چه کسی، چه کسی و چه کسی است.

I knew that one!

اون یکی رو میدونستم!

Well I should hope so.

خوب من باید امیدوار باشم.

The words were on the screen.

کلمات روی صفحه نمایش بودند.

I liked your wig.

من از کلاه گیس شما خوشم آمد

You should wear it more often.

شما باید آن را بیشتر بپوشید.

Thank you.

متشکرم.

It covers your face.

صورت شما را می پوشاند. در

Speaking of wigs, I have another one for you.

مورد کلاه گیس صحبت کردم، من یکی دیگر برای شما دارم.

With all this choice, I’m never going to get fed up with wearing the same wig again.

با این همه انتخاب، دیگر هرگز از پوشیدن همان کلاه گیس سیر نمی شوم.

I’m amazed at the prices.

من از قیمت ها متعجبم

They’re very reasonable.

آنها بسیار منطقی هستند

There are lots of other beauty products here.

بسیاری از محصولات زیبایی دیگر در اینجا وجود دارد.

I’m not very good at makeup.

من در آرایش زیاد خوب نیستم.

This one would be excellent for Halloween.

این یکی برای هالووین عالی خواهد بود.

Do you know what we were teaching?

میدونی چی درس میدادیم؟

I’m not sure.

مطمئن نیستم.

We were looking at adjectives.

ما به صفت ها نگاه می کردیم. می‌خواستم

I was going to say that, because we said reasonable, excellent, amazed…

بگویم، چون گفتیم معقول، عالی، شگفت‌زده…

‘Amazed’ is interesting because we have amazed and amazing and they’re both adjectives.

«متحیر» جالب است زیرا ما شگفت‌زده و شگفت‌انگیز کرده‌ایم و هر دو صفت هستند.

Some adjectives can end with -ing OR -ED.

برخی از صفت ها می توانند به -ing OR -ED ختم شوند. یه

I have another clip for you about that.

کلیپ دیگه هم در این مورد براتون دارم

Imagine you've found a great book.

تصور کنید یک کتاب عالی پیدا کرده اید.

It's so good you can't stop reading it.

آنقدر خوب است که نمی توانید آن را بخوانید.

You can't put it down.

شما نمی توانید آن را زمین بگذارید.

What would you say about it.

در مورد آن چه می گویید.

I'm very interested in this book.

من خیلی به این کتاب علاقه دارم.

I'm very interesting in this book.

من در این کتاب بسیار جالب هستم.

We use interested to say how we feel.

ما از علاقه برای گفتن احساس خود استفاده می کنیم.

We use interesting to describe the person or thing that causes the feeling.

ما از جالب برای توصیف شخص یا چیزی که باعث ایجاد احساس می شود استفاده می کنیم.

This is a very interesting book.

این یک کتاب بسیار جالب است.

Uhuh.

اوه

And I’m very interesting in this book.

و من در این کتاب بسیار جالب هستم.

What?

چی؟

This is a book about me.

این یک کتاب در مورد من است.

That was about the adjectives interesting and interested

این در مورد صفت های جالب و جالب بود

Saying ‘I’m very interesting’ is a very common mistake and it sounds funny in English.

گفتن "من بسیار جالب" یک اشتباه بسیار رایج است و در انگلیسی خنده دار به نظر می رسد.

But we shot that scene in bed when we were much younger.

اما وقتی خیلی جوانتر بودیم آن صحنه را در رختخواب گرفتیم .

We made a series of three videos this year called 'how good is your English', and they

ما امسال یک سری از سه ویدیو به نام «انگلیسی شما چقدر خوب است» ساختیم و

were all quizzes about common mistakes.

همه آنها آزمون هایی درباره اشتباهات رایج بودند.

And sometimes we used clips from old videos.

و گاهی از کلیپ های ویدیوهای قدیمی استفاده می کردیم.

Yes.

آره.

That series was very popular.

آن سریال بسیار محبوب بود.

I think we should make some more quizzes like that next year.

فکر می‌کنم سال آینده باید چند آزمون دیگر مانند آن بسازیم.

I’ll put it on our list.

من آن را در لیست خود قرار خواهم داد.

I’m actually thinking of writing a book about common mistakes.

من در واقع به نوشتن کتابی درباره اشتباهات رایج فکر می کنم.

Hey, what about your book?

سلام، در مورد کتاب شما چطور؟ به

Tell everyone how it’s going.

همه بگویید که چگونه پیش می رود.

Mmm.

ممم

Not well.

خوب نیست.

I’m afraid I’ve been slow!

می ترسم کند بوده باشم!

I think you were overambitious.

من فکر می کنم شما بیش از حد جاه طلب بودید.

I started out wanting to tackle English grammar – which is an enormous topic.

من شروع کردم به اینکه می خواهم به گرامر انگلیسی بپردازم - که موضوع بسیار بزرگی است.

You were trying to do too much Yeah, I just need to rethink and work on smaller

شما سعی می کردید خیلی کار کنید بله، من فقط باید دوباره فکر کنم و روی بخش های کوچکتر کار کنم

segments.

.

But you’re still going to write a book?

اما هنوز هم می‌خواهید کتاب بنویسید؟

Oh yes.

آه بله.

So please stay tuned everyone.

پس لطفا همه با ما همراه باشید.

And we’ve had a lot of other things happening this year so we’ve been busy.

و ما در این سال خیلی چیزهای دیگر داشتیم، بنابراین مشغول بودیم.

Like we decorated the house and we went on vacation.

مثل اینکه خانه را تزیین کردیم و رفتیم تعطیلات.

Speaking of which, I have another clip.

در مورد آن، من یک کلیپ دیگر دارم.

If your flight is departing from B or C gates, please board the next available train from

اگر پرواز شما از گیت های B یا C حرکت می کند، لطفاً از هر سکوی قطار موجود بعدی را سوار شوید

either platform.

.

The first stop will be for all B gates and the second stop will be for all C gates.

اولین توقف برای تمامی گیت های B و توقف دوم برای تمامی گیت های C خواهد بود.

The tech is getting more and more advanced.

فناوری روز به روز پیشرفت می کند.

Her eyes seemed to follow me as I moved around.

به نظر می رسید که چشمان او مرا دنبال می کردند که من در حال حرکت بودم.

But the funniest signs were in the subways – the exit signs that tell you how to get

اما خنده دارترین تابلوها در متروها بودند – تابلوهای خروجی که به شما می گویند چگونه از آن

out.

خارج شوید.

You loved them.

شما آنها را دوست داشتید.

Yeah.

آره

They made me think of hippies in the 1960s.

آنها مرا در دهه 1960 به فکر هیپی ها انداختند.

When something was cool they’d say it was ‘far out’ or ‘way out’.

وقتی چیزی جالب بود، می‌گفتند «خارج» یا «راه خروج».

It's far out man.

خیلی دور است مرد

Way out there.

راه بیرون وجود دارد.

I know this one.

من این یکی را می شناسم.

It was about funny things about England.

این در مورد چیزهای خنده دار در مورد انگلستان بود.

England’s a very strange country.

انگلستان کشور بسیار عجیبی است.

But what grammar point were we looking at?

اما ما به کدام نقطه گرامر نگاه می کردیم؟

I don’t know.

من نمی دانم.

I’m the video guy.

من مرد ویدیو هستم

Not the language guy.

نه مرد زبان

It was comparative adjectives.

صفت های مقایسه ای بود.

And we went to Spain and shot some video there too.

و ما به اسپانیا رفتیم و در آنجا هم ویدیو گرفتیم .

That video’s in the works.

آن ویدیو در دست ساخت است.

First I thought it should be about adverbs but then I thought it should be about passives.

اول فکر کردم باید در مورد قیدها باشد اما بعد فکر کردم باید در مورد مفعول ها باشد.

What would you like most?

چه چیزی را بیشتر دوست دارید؟

Tell us in the comments.

در نظرات به ما بگویید.

So what’s next?

پس بعدی چیه؟

It’s very short, so pay attention.

بسیار کوتاه است، پس توجه کنید.

Urgh!

اوه!

Oh, do you need a hand?

اوه، آیا به یک دست نیاز دارید؟

Well it's quite heavy.

خب خیلی سنگینه

Oh, all right.

اوه درسته.

I know this.

من این را می دانم.

It was the ‘quite' video and how we use the word differently.

این ویدیوی "کاملا" و نحوه استفاده متفاوت از این کلمه بود.

You’re right.

حق با شماست.

I’m American so for me quite means ‘very’, but for you…?

من آمریکایی هستم بنابراین برای من کاملاً به معنای "خیلی" است، اما برای شما ...؟

It can mean ‘very’ in British English, but often it means fairly.

در انگلیسی بریتانیایی می‌تواند به معنای «بسیار» باشد، اما اغلب به معنای نسبتاً مناسب است.

What did you think of my report?

نظر شما در مورد گزارش من چیست؟

It’s quite good.

کاملاً خوب است

Did you want to make some changes then?

آیا در آن زمان می خواستید تغییراتی ایجاد کنید؟

No, it's quite good.

نه خیلی خوبه

You can send it to everybody now.

اکنون می توانید آن را برای همه ارسال کنید.

But it needs to be VERY good.

ولی باید خیلی خوب باشه

It is.

این است.

It's good to go.

خوبه که بری

Huh?

متعجب؟

Quite is the trickiest word for me to understand in America.

کاملاً پیچیده ترین کلمه ای است که در آمریکا می توانم آن را بفهمم.

We used to misunderstand one another a lot with this word.

ما قبلاً با این کلمه همدیگر را اشتباه می فهمیدیم.

Well, words are very interesting things.

خوب، کلمات چیزهای بسیار جالبی هستند.

What do we call this in our house, Jay?

جی؟

This is a mug.

این یک لیوان است.

And why do we call it a mug?

و چرا به آن لیوان می گوییم؟

Because it has a handle and I drink coffee out of it.

چون دسته دارد و از آن قهوه می نوشم.

OK.

خوب.

What’s the difference between a mug and a cup?

تفاوت بین لیوان و فنجان چیست؟

Well a mug doesn’t have a saucer and it’s taller.

خوب یک لیوان نعلبکی ندارد و بلندتر است.

OK.

خوب.

Then what’s this?

بعد این چیه؟

Well, this is what we call your coffee cup.

خوب، این همان چیزی است که ما به آن فنجان قهوه شما می گوییم.

Cup!

جام!

But it doesn’t have a saucer and it’s tall.

اما نعلبکی ندارد و بلند است.

Yes, but it has curved sides and mugs have straight sides.

بله، اما کناره‌های آن منحنی است و لیوان‌ها طرف‌های مستقیم دارند.

So we call this a cup because it has curved sides.

بنابراین ما به این فنجان می گوییم زیرا دارای دو طرف منحنی است.

OK, what’s this?

باشه، این چیه؟

This is a bowl.

این یک کاسه است.

And what’s this?

و این چیست؟

That’s a bowl too.

اون هم یه کاسه

So size doesn’t matter.

پس سایز مهم نیست

Well size always matters but in this case what’s important is that they have curved

اندازه چاه همیشه مهم است، اما در این مورد آنچه مهم است این است که طرفین آنها منحنی باشد

sides.

.

OK.

خوب.

What’s this?

این چیه؟

That’s a bowl.

این یک کاسه است

But it has straight sides.

اما اضلاع مستقیم دارد.

Yeah, but it’s a bowl.

بله، اما این یک کاسه است.

It isn’t a mug?

لیوان نیست؟

No.

نه.

Cups and mugs have handles and bowls don’t.

لیوان ها و لیوان ها دسته دارند و کاسه ها ندارند.

OK.

خوب.

So this isn’t a bowl?

پس این کاسه نیست؟

Yes, I’d call that a bowl because it’s bigger than a cup.

بله، من آن را یک کاسه می نامم زیرا بزرگتر از یک فنجان است.

But you just said size doesn’t matter for bowls.

اما شما فقط گفتید اندازه برای کاسه ها مهم نیست.

I don’t know what video that was but I’m really confused now.

نمی دانم چه ویدیویی بود اما الان واقعا گیج شدم.

It was about prototype theory and how we grade words in categories.

این در مورد نظریه نمونه اولیه و نحوه درجه بندی کلمات در دسته ها بود.

Oh yes.

آه بله.

Words don’t have clear boundaries.

کلمات مرز مشخصی ندارند.

Yes.

آره.

OK, see if you can guess this one.

خوب، ببینید آیا می توانید این یکی را حدس بزنید.

Help!

کمک!

Help!

کمک!

Super Agent Awesome!

مامور فوق العاده عالی!

That is me.

آن من هستم.

You mess with the lady, you mess with me.

تو با خانم قاطی می کنی با من.

Oh no!

وای نه!

Oh yeah!

اوه بله!

Thank you Super Agent Awesome.

متشکرم Super Agent Awesome.

If it hadn’t been for you, he’d have gotten away.

اگر شما نبودید، او فرار می کرد.

If I’d been faster, he wouldn’t have caught me.

اگر سریعتر بودم، او مرا نمی گرفت .

If I hadn’t stopped him, he would have escaped.

اگر جلوی او را نمی گرفتم، فرار می کرد.

I know this one – the third conditional.

من این را می دانم - شرط سوم.

Yes.

آره.

And you saw Super Agent Awesome and his Dad.

و شما Super Agent Awesome و پدرش را دیدید.

A lot of you asked if Super Agent Awesome is our grandson.

بسیاری از شما پرسیدید که آیا Super Agent Awesome نوه ماست؟

And he is.

و او هست.

He’s been in a lot of our videos recently, because we made a series about British and

او اخیراً در بسیاری از ویدیوهای ما حضور داشته است، زیرا ما سریالی درباره کلمات انگلیسی و

American words.

آمریکایی ساختیم.

We published a lot of them in the last two months because of COPPA – that’s the Child

ما تعداد زیادی از آنها را در دو ماه گذشته به دلیل COPPA منتشر کردیم - این

Online Privacy Protection Act.

قانون محافظت از حریم خصوصی آنلاین کودکان است.

It’s a law and its goals are really good.

این یک قانون است و اهداف آن واقعاً خوب است.

Under COPPA, you can’t track children online.

تحت COPPA، نمی‌توانید کودکان را به صورت آنلاین ردیابی کنید.

In fact you can’t collect any data about them without their parents agreeing first.

در واقع شما نمی‌توانید بدون موافقت اولیای آن‌ها هیچ داده‌ای درباره آن‌ها جمع‌آوری کنید.

It had big implications for YouTube.

پیامدهای بزرگی برای یوتیوب داشت.

Officially you can’t sign up to YouTube and watch videos unless you’re 13, but in

به طور رسمی نمی توانید در YouTube ثبت نام کنید و ویدیوها را تماشا کنید مگر اینکه 13 ساله باشید، اما در

practice, a lot of kids did.

عمل، بسیاری از بچه ها این کار را انجام دادند.

And YouTube tracked what they watched, so it could deliver more videos they’d like,

و YouTube آنچه را که تماشا می‌کردند ردیابی می‌کرد، بنابراین می‌توانست ویدیوهای بیشتری را که دوست دارند ارائه دهد،

and also deliver advertising that targeted them.

و همچنین تبلیغاتی را که آنها را هدف قرار می‌داد ارائه دهد .

So then the FTC got involved.

بنابراین، FTC درگیر شد.

The FTC is the Federal Trade Commission.

FTC کمیسیون تجارت فدرال است.

It’s a government agency that protects consumers They said hey YouTube, you can’t track kids.

این یک سازمان دولتی است که از مصرف کنندگان محافظت می کند. آنها گفتند هی یوتیوب، نمی توانی بچه ها را ردیابی کنی.

That’s illegal and YouTube agreed to pay a penalty of $170 million.

این غیرقانونی است و یوتیوب با پرداخت 170 میلیون دلار جریمه موافقت کرد.

And then, for 2020, YouTube changed its rules.

و سپس، برای سال 2020، یوتیوب قوانین خود را تغییر داد.

For each video that’s uploaded, you now have to say if it’s directed at children.

برای هر ویدیویی که آپلود می‌شود، اکنون باید بگویید که آیا برای کودکان است یا خیر.

At first we thought, this isn’t relevant for us, because we make videos for adults,

در ابتدا فکر کردیم، این برای ما مرتبط نیست، زیرا ما برای بزرگسالان ویدیو می‌سازیم،

not children.

نه کودکان.

But when we read the first guidelines, we were confused.

اما وقتی اولین دستورالعمل ها را خواندیم، گیج شدیم.

They had a list of things that could appeal to kids.

آنها فهرستی از چیزهایی داشتند که می توانست برای بچه ها جذاب باشد.

For example, music.

مثلا موسیقی.

We love music.

ما عاشق موسیقی هستیم.

And play acting.

و بازیگری بازی کند.

We act out a lot of comedy sketches so you can learn English grammar and vocabulary in

ما طرح های کمدی زیادی را اجرا می کنیم تا بتوانید گرامر و واژگان انگلیسی را در

context.

متن یاد بگیرید.

And child actors.

و بازیگران کودک

Usually we have adults on screen but sometimes Super Agent Awesome appears.

معمولاً ما بزرگسالان روی صفحه داریم اما گاهی اوقات Super Agent Awesome ظاهر می شود.

And they also listed games.

و همچنین بازی ها را لیست کردند.

We love games too.

ما هم عاشق بازی هستیم.

It was worrying.

نگران کننده بود به نظر می‌رسید

It seemed that if we said a video was for adults but the FTC said it appeals to kids,

که اگر بگوییم یک ویدیو برای بزرگسالان است اما FTC گفت که برای بچه‌ها جذاب است،

we could get fined $42,500.

می‌توانیم 42500 دلار جریمه شویم.

$42,500 per video!

42500 دلار برای هر ویدیو!

We just couldn’t risk that!

ما فقط نمی توانستیم ریسک کنیم!

So we thought, crikey.

بنابراین ما فکر کردیم، کریک.

We should stop making videos until we understand what this means.

ما باید ساختن ویدیو را متوقف کنیم تا زمانی که معنی این را بفهمیم.

But then, just before Christmas, the FTC gave clearer guidelines.

اما پس از آن، درست قبل از کریسمس، FTC دستورالعمل های واضح تری ارائه کرد.

It doesn’t matter if some children watch our videos as long as they are designed for

مهم نیست که برخی از کودکان ویدیوهای ما را تا زمانی که برای

adults.

بزرگسالان طراحی شده اند تماشا کنند.

So we can carry on using music and acting out scenes and playing games – just like

بنابراین می‌توانیم به استفاده از موسیقی و اجرای صحنه‌ها و بازی کردن ادامه دهیم - درست مثل

before.

قبل.

It was like an early Christmas present because it meant we could carry on making videos.

این مانند یک هدیه اولیه کریسمس بود زیرا به این معنی بود که می‌توانستیم ویدیو بسازیم.

Yeah.

آره

So are you ready for another clip?

پس برای یک کلیپ دیگر آماده اید؟

Uhuh.

اوه

Do you remember this?

این را به خاطر می آوری؟

Kerfuffle.

کرففل.

I…

من…

I heard this years ago from Vicki and it really confused me.

من این را سالها پیش از ویکی شنیدم و واقعاً من را گیج کرد.

It means something that’s very, very difficult.

این به معنای چیزی است که بسیار بسیار دشوار است.

So, if something is very complicated, it’s a kerfuffle

بنابراین، اگر کاری بسیار پیچیده است، انجام آن یک کار ساده است

to do.

.

Ah, nice try.

آه، تلاش خوبی است.

No.

نه.

No, it’s when there’s when there’s a lot of noise and activity and commotion and

نه، زمانی است که سر و صدا، فعالیت و هیاهو زیاد است و

for no good purpose.

هدف خوبی نیست.

It, it’s…

این، این است...

There’s lot of disturbance and making a fuss and getting excited about things.

مزاحمت و سروصدا و هیجان در مورد چیزها زیاد است.

So like when Jay’s cooking a meal in the kitchen,

بنابراین، مانند زمانی که جی در آشپزخانه غذا می‌پزد ،

there’s often a lot of kerfuffle.

اغلب کلوچه‌های زیادی وجود دارد.

There’s a lot of activity and commotion but nothing much gets done.

فعالیت و هیاهوی زیادی وجود دارد اما هیچ کاری انجام نمی شود.

I always thought it was because I had so many things happening at once.

من همیشه فکر می کردم به این دلیل است که اتفاقات زیادی در یک زمان رخ می دهد.

I had rice here, I had water here, I had pasta here.

من اینجا برنج داشتم، اینجا آب داشتم، اینجا ماکارونی داشتم .

That’s a kerfuffle, right?

این یک کرففل است، درست است؟

That is a kind of kerfuffle when you’re in charge.

زمانی که شما مسئول هستید، این یک نوع تهوع است .

A kerfuffle is when there’s a lot of noise and activity and excitement.

کرففل زمانی است که سر و صدا و فعالیت و هیجان زیادی وجود دارد.

And it’s an unnecessary fuss.

و این یک هیاهو غیر ضروری است.

We might ask, ‘what’s all the kerfuffle about?’

ممکن است بپرسیم «این همه سر و صدا برای چیست؟»

And it’s like asking ‘what’s all the fuss about?’

و مثل این است که بپرسیم «این همه هیاهو برای چیست؟»

I know that one.

من آن یکی را می‌دانم.

It was about British English and you tested me on slang expressions.

این در مورد انگلیسی بریتانیایی بود و شما مرا روی عبارات عامیانه آزمایش کردید.

You’re right.

حق با شماست.

My British English was quite good.

انگلیسی انگلیسی من خیلی خوب بود.

He means quite in the British sense.

منظور او کاملاً به معنای انگلیسی است.

I was just kerfuffling along.

من فقط در حال انقباض بودم

You can’t use kerfuffle like that.

شما نمی توانید از kerfuffle اینطور استفاده کنید.

It’s not a verb.

این یک فعل نیست.

Hmm.

هوم

Now didn’t I test you on American slang?

حالا من شما را روی زبان عامیانه آمریکایی تست نکردم؟

Yeah, we made two videos on British slang and one on American.

بله، ما دو ویدیو به زبان عامیانه بریتانیایی و یکی از آنها آمریکایی ساختیم.

Then we need to make another American one next year.

سپس باید سال آینده یک آمریکایی دیگر بسازیم .

OK.

خوب.

Write it down!

آن را بنویسید!

Here's your next one.

اینم مورد بعدی شما

Oh, this is a good one.

اوه، این یکی خوب است.

Um, John Hancock.

ام، جان هنکاک

And it means, I think, your signature.

و به نظر من به معنای امضای شماست.

So you might put your John Hancock on a document.

بنابراین ممکن است جان هنکاک خود را روی یک سند قرار دهید.

Exactly.

دقیقا.

But do you know who John Hancock was?

اما آیا می دانید جان هنکاک کی بود؟

Oh, I think so.

اوه، من فکر می کنم.

I think he was the first person to sign the declaration of independence.

فکر می کنم او اولین فردی بود که اعلامیه استقلال را امضا کرد.

So he was the first traitor in America.

بنابراین او اولین خائن در آمریکا بود.

Well actually, he was president of the continental congress right here in Philadelphia in 1776.

در واقع، او رئیس کنگره قاره ای در فیلادلفیا در سال 1776 بود.

And when the declaration was first printed, he signed his name so large, the legend goes,

و هنگامی که این بیانیه برای اولین بار چاپ شد، او نام خود را به قدری بزرگ امضا کرد، افسانه می گوید،

so that King George III could see it without his spectacles.

به طوری که پادشاه جورج سوم می توانست آن را بدون عینک ببیند.

So he was the first traitor to commit treason and betray his country.

پس او اولین خائنی بود که مرتکب خیانت و خیانت به کشورش شد.

He was a great American patriot.

او یک وطن پرست آمریکایی بود.

We have a different view of American history.

ما نگاه متفاوتی به تاریخ آمریکا داریم.

Yes, I think they taught some of the stories a little differently in English schools.

بله، فکر می‌کنم در مدارس انگلیسی برخی از داستان‌ها را کمی متفاوت آموزش می‌دادند.

We live in Philadelphia and it’s an important place in American history.

ما در فیلادلفیا زندگی می کنیم و این مکان مهمی در تاریخ آمریکاست.

I think we should make some videos about it because we can show you some of the sights.

من فکر می کنم باید چند ویدیو در مورد آن بسازیم زیرا می توانیم برخی از مناظر را به شما نشان دهیم.

And it could help people who are taking the US citizenship exam.

و می تواند به افرادی که در آزمون شهروندی ایالات متحده شرکت می کنند کمک کند.

And it’s interesting too.

و همچنین جالب است.

Then put it on your list with a question mark and let us know what you think.

سپس آن را با علامت سوال در لیست خود قرار دهید و نظر خود را به ما بگویید.

OK.

خوب.

Next one.

بعدی.

I need to know about my job interview.

من باید در مورد مصاحبه شغلی خود بدانم.

What questions are they going to ask me?

قرار است چه سوالاتی از من بپرسند؟

Oh this is interesting.

اوه این جالبه

Well I never!

خوب من هرگز!

Is it good news?

آیا خبر خوبی است؟

Yes.

آره.

Do you have shares in Acme Corp?

آیا سهامی در Acme Corp دارید؟

No.

نه.

Well buy some.

خوب مقداری بخر.

I can’t.

من نمی توانم

I just gave you all my money.

من فقط تمام پولم را به تو دادم.

That’s a shame.

خجالت آوره.

They’re going up tomorrow.

فردا می روند بالا

Well, that’s it then.

خب پس همینه

But you haven’t told me about my job interview.

اما شما در مورد مصاحبه شغلی من به من چیزی نگفتید.

Just let make a note of that.

فقط بگذارید آن را یادداشت کنید.

Buy Acme Corp …. I remember.

خرید Acme Corp …. یادم می آید.

We had fun shooting that one!

ما از شلیک آن لذت بردیم!

Yeah, but what grammar point was it?

آره، اما چه نکته گرامری بود؟

And you were a fraud.

و تو کلاهبردار بودی به

You didn’t answer any of my questions.

هیچ کدوم از سوالام جواب ندادی

I wasn’t a fraud.

من کلاهبردار نبودم

You took my money.

پولم را گرفتی

My crystal ball may have been faulty.

توپ کریستالی من ممکن است معیوب بوده باشد.

The video was about going to, will and the present continuous.

ویدیو در مورد رفتن به، اراده و حال استمراری بود.

So how to talk about the future.

پس چگونه در مورد آینده صحبت کنیم.

Yeah.

آره

OK, let’s have another clip.

باشه بیا یه کلیپ دیگه بذاریم

What’s your favourite room in your home?

اتاق مورد علاقه شما در خانه شما چیست؟

My bedroom.

اتاق خوابم.

And why’s that?

و چرا اینطور است؟

I like it.

خوشم می آید.

And is it a large room?

و آیا اتاق بزرگی است؟

No.

نه.

Jay’s answers are too short here.

پاسخ‌های جی در اینجا خیلی کوتاه هستند.

One way to extend your answers is to give reasons.

یکی از راه‌های گسترش پاسخ‌هایتان، ارائه دلیل است.

I like my bedroom because it’s where I keep my pet spider.

من اتاق خوابم را دوست دارم زیرا آنجا جایی است که عنکبوت حیوان خانگی ام را نگه می دارم.

Oh!

اوه!

You were a terrible candidate That came from a series we made about the

شما کاندیدای وحشتناکی بودید که از سریالی که ما درباره

IELTS exam.

آزمون آیلتس ساختیم آمده بود.

We made it with Keith from IELTS Speaking Success.

ما آن را با Keith از IELTS Speaking Success ساختیم.

Have we finished the series?

سریال رو تموم کردیم؟

We’ve done part one and part two but Keith and I would like to make another couple of

ما قسمت اول و دوم را انجام داده‌ایم، اما من و کیت می‌خواهیم چند

videos about part three.

ویدیوی دیگر درباره قسمت سوم بسازیم.

We should do that.

ما باید این کار را انجام دهیم.

A lot of you have written to us and told us they’ve been very helpful.

بسیاری از شما برای ما نامه نوشته اید و به ما گفته اید که بسیار مفید بوده اند.

It’s on my list.

در لیست من است

English exams can be very stressful.

امتحانات زبان انگلیسی می تواند بسیار استرس زا باشد.

And we love it when we can help.

و ما آن را دوست داریم وقتی می توانیم کمک کنیم.

There’s a shot at the start of those videos where it looks like you and Keith are in the

در ابتدای آن ویدیوها عکسی وجود دارد که به نظر می رسد شما و کیت در

same room, but in fact he was in Spain and you were here in Philadelphia.

یک اتاق هستید، اما در واقع او در اسپانیا بود و شما اینجا در فیلادلفیا.

We used a green screen, so I could put me in his shot.

ما از یک صفحه سبز استفاده کردیم تا بتوانم من را در عکس او قرار دهم.

It worked fine.

خوب کار کرد

Green screens are terrific We use our green screen a lot because then

صفحه‌نمایش‌های سبز فوق‌العاده هستند ما از صفحه سبز خود زیاد استفاده می‌کنیم، زیرا در این صورت

we can put different backgrounds behind us.

می‌توانیم پس‌زمینه‌های مختلفی را پشت سر بگذاریم.

It’s quite big, but it just about fits in our living room.

بسیار بزرگ است، اما تقریباً در اتاق نشیمن ما جا می شود.

You know another funny thing happened to us this year.

میدونی امسال یه اتفاق خنده دار دیگه برامون افتاد .

A local television station made a video about us.

یک ایستگاه تلویزیونی محلی ویدیویی درباره ما ساخت.

Oh yeah.

اوه بله.

We live on Arch Street in Philadelphia in a little row home.

ما در خیابان آرچ در فیلادلفیا در یک ردیف خانه کوچک زندگی می کنیم.

That’s a little terraced house in British English.

این خانه کوچک تراس دار به انگلیسی بریتانیایی است.

And channel 10 moved in just up the street, into a big new skyscraper, so I welcomed them

و کانال 10 درست در بالای خیابان، به یک آسمان خراش بزرگ جدید منتقل شد، بنابراین من به آنها

to our street.

در خیابان ما خوش آمد گفتم.

He was very cheeky.

او خیلی گستاخ بود.

He sent them an email saying welcome to the new kids on the block from the old video production

او ایمیلی برای آنها ارسال کرد که به بچه های جدید در بلوک استودیوی تولید ویدیوی قدیمی

studio on Arch Street.

در خیابان آرچ خوش آمدید.

I was playing around because Simple English Videos is tiny.

داشتم دور و برم بازی می‌کردم چون ویدیوهای انگلیسی ساده کوچک هستند.

It’s just Vicki and me, and Channel 10 is enormous.

فقط من و ویکی هستیم و کانال 10 بسیار بزرگ است.

It's owned by the Comcast empire.

این متعلق به امپراتوری Comcast است.

But they watched some of our videos and then brought their news cameras along to make a

اما آنها برخی از ویدیوهای ما را تماشا کردند و سپس دوربین های خبری خود را با خود آوردند تا

news story about us.

خبری درباره ما بسازند.

In a world filled with millenials making money by posting videos online (Hi.

در دنیایی پر از هزاره ها که با ارسال ویدیوهای آنلاین پول در می آورند (سلام.

Hi.)

سلام.)

You can consider them above average.

می توانید آنها را بالاتر از حد متوسط ​​در نظر بگیرید.

(Hello everybody.

(سلام به همه.

I'm Vicki and I'm British.

من ویکی هستم و بریتانیایی هستم.

And I'm Jay and I'm American.)

و جی هستم و آمریکایی هستم.)

A couple who spent decades carving out their own careers found a new way of showcasing

زن و شوهری که دهه ها را صرف ساختن حرفه خود کردند، راه جدیدی برای نشان دادن

their wealth of knowledge.

دانش خود پیدا کردند.

And now they've got a worldwide reach.

و اکنون آنها در سراسر جهان دسترسی دارند.

(Oh no, what happened?)

(اوه نه، چه اتفاقی افتاده است؟)

And now in their sixties and seventies, Jay Silber and his wife Vicki Hollett are senior

و اکنون در دهه شصت و هفتاد خود، جی سیلبر و همسرش ویکی هولت از کاربران ارشد

YouTubers and they teach people how to speak English properly on their channel called Simple

یوتیوب هستند و در کانال خود به نام ویدیوهای ساده انگلیسی به مردم یاد می دهند که چگونه به درستی انگلیسی صحبت کنند

English Videos.

.

(So I said two nice things here.)

(بنابراین من دو چیز خوب را در اینجا گفتم.)

For now they're just happy helping new English speakers sound their best.

در حال حاضر آنها فقط خوشحال هستند که به انگلیسی زبانان جدید کمک می کنند بهترین صدا را داشته باشند.

People tell us how we've changed their lives, how we've helped them, and in fact there's

مردم به ما می گویند که چگونه زندگی آنها را تغییر داده ایم، چگونه به آنها کمک کرده ایم، و در واقع

a long queue, to borrow a British English term, developing now of people who want us

یک صف طولانی برای قرض گرفتن یک اصطلاح انگلیسی انگلیسی وجود دارد ، که اکنون از افرادی که می خواهند ما

to be their grandparents.

پدربزرگ و مادربزرگ آنها باشیم، ایجاد شده است.

Of course.

البته.

You're lovable.

تو دوست داشتنی هستی

How awesome is that?

چقدر عالیه

Well Jay has a career creating instructional videos and even reported for NBC 10 many years

خب جی حرفه ای در ساخت فیلم های آموزشی دارد و حتی سال ها پیش برای NBC 10 گزارش داده است

ago.

.

Vicki has a background in English speaker training and writing textbooks, so you see

ویکی پیشینه ای در آموزش انگلیسی زبان و نوشتن کتاب های درسی دارد، بنابراین می بینید که

people of all backgrounds are getting in on YouTube.

افراد با هر پیشینه ای وارد یوتیوب می شوند.

They took up the angle of us being old, but young at heart.

آنها زاویه پیر بودن ما را گرفتند، اما در قلب جوان هستیم.

Yeah, I like the young at heart, but I’m not sure how I feel about the old bit, but

بله، من از قلب جوان ها را دوست دارم، اما مطمئن نیستم که در مورد پیرمردها چه احساسی دارم، اما

it was fun to have them here.

حضور آنها در اینجا سرگرم کننده بود.

I liked the boxing clip they used.

من از کلیپ بوکسی که استفاده کردند خوشم آمد.

I didn’t have to go to the gym that day because I worked out on the set.

آن روز مجبور نبودم به باشگاه بروم چون سر صحنه تمرین می‌کردم.

That came from this video.

که از این ویدیو آمده است.

Now before we start the conference, there are some people whom we must thank.

اکنون قبل از شروع کنفرانس، افرادی هستند که باید از آنها تشکر کنیم.

There’s Mr. Jones, who sent the invitations and Mrs. Smith, who organized the accommodation.

آقای جونز، که دعوت نامه ها را فرستاد و خانم اسمیت، که محل اقامت را سازماندهی کرد، وجود دارد.

And then there’s Mr. Peters, whom you will meet later when he will explain the conference

و بعداً آقای پیترز است که بعداً وقتی برنامه کنفرانس را توضیح دهد، با او ملاقات خواهید کرد

schedule.

.

And then there’s something green in your teeth.

و سپس چیزی سبز در دندان های شما وجود دارد.

Did I get that green thing out?

آیا من آن چیز سبز را بیرون آوردم؟

Yesh.

بله

And I know the language point too.

و نکته زبان را هم می دانم.

It was about when we use who and whom.

این مربوط به زمانی بود که از who و who استفاده می کنیم.

If you find who and whom hard you’re not alone.

اگر متوجه شدید چه کسی و چه کسی سخت تنها نیستید.

Lots of native speakers find it difficult too.

بسیاری از زبان مادری نیز آن را دشوار می دانند .

I’ll put a link here.

من یک لینک اینجا می گذارم

OK, next clip.

باشه کلیپ بعدی

You’ll know this one.

این یکی را خواهید شناخت

I can’t home yet.

من هنوز نمیتونم خونه

I’m literally up to my ears in work.

من در کار به معنای واقعی کلمه تا گوش خودم هستم.

It was so funny, we literally died laughing.

خیلی خنده دار بود، ما به معنای واقعی کلمه از خنده مردیم.

I’m leaving.

من ترک می کنم.

No wait.

نه صبر کنید به

It’ll literally only take me two seconds to get to you.

معنای واقعی کلمه فقط دو ثانیه طول می کشد تا به شما برسم.

See!

دیدن!

Literally two seconds.

به معنای واقعی کلمه دو ثانیه

OK that one was about how we use the word literally.

خوب، این یکی در مورد نحوه استفاده از کلمه به معنای واقعی کلمه بود.

Yeah.

آره

And possibly overuse it.

و احتمالا استفاده بیش از حد از آن.

But it’s very common these days.

اما این روزها بسیار رایج است.

We had some really interesting comments on that video.

ما نظرات بسیار جالبی در مورد آن ویدیو داشتیم.

We get lots of really interesting comments on our channel.

ما نظرات بسیار جالبی را در کانال خود دریافت می کنیم.

And thank you so much to everyone who writes to us.

و از همه کسانی که برای ما می نویسند بسیار سپاسگزارم .

It’s really motivating.

واقعا انگیزه دهنده است

Someone wrote a comment last week saying we should also make a video about the word basically.

هفته گذشته شخصی کامنتی نوشت و گفت که ما نیز باید اساساً یک ویدیو در مورد این کلمه بسازیم.

Oh that’s interesting, because that’s another word that some people think is overused.

اوه جالب است، زیرا این کلمه دیگری است که برخی افراد فکر می کنند بیش از حد استفاده می شود.

We try to respond to all the comments we get, but it’s become harder this year because

ما سعی می کنیم به همه نظراتی که دریافت می کنیم پاسخ دهیم، اما امسال سخت تر شده است زیرا

there are a lot of them.

تعداد زیادی از آنها وجود دارد.

But we read them all and we really appreciate them.

اما ما همه آنها را می خوانیم و واقعاً از آنها قدردانی می کنیم.

And we love it when you give us ideas.

و ما دوست داریم وقتی به ما ایده می دهید.

I’ll put the word basically on our list and research it.

من اساساً این کلمه را در لیست خود قرار می دهم و در مورد آن تحقیق می کنم.

So basically we’ll try to make a video about that!

بنابراین اساساً ما سعی خواهیم کرد یک ویدیو در مورد آن بسازیم!

And please keep sending us ideas.

و لطفا به ارسال ایده ها برای ما ادامه دهید.

It means a lot to us.

این برای ما معانی زیادی دارد.

And telling us what you like helps us to plan.

و گفتن آنچه دوست دارید به ما کمک می کند تا برنامه ریزی کنیم.

Yes.

آره.

Some of our most popular videos this year were these.

برخی از محبوب ترین ویدیوهای امسال ما اینها بودند.

Youth-s Youth…sss, Youth-s.

جوانان- جوانان… sss, Youth-s.

Yous.

شما

Ah, it’s kind of difficult this one.

آه، این یک جورایی سخت است.

Yeah, it IS difficult.

آره سخته

What does it mean?

چه مفهومی داره؟

A youth is a young person and the plural is youths.

جوان جوان است و جمع آن جوانان است.

We often say youths when we disapprove, so we might complain about a gang of youths who

ما اغلب وقتی مخالفت می کنیم می گوییم جوانان، بنابراین ممکن است از گروهی از جوانان که

started a fight or something.

دعوا یا چیزی را شروع کرده اند شکایت کنیم.

Oh my god.

اوه خدای من.

Youths.

جوانان

Youths.

جوانان

They pronounced it very well.

خیلی خوب تلفظ کردند.

This word is like work out for your mouth.

این کلمه مانند تمرین برای دهان شما است. باعث

It gets your face muscles moving.

حرکت عضلات صورت شما می شود. آیا هنوز

Have we made a video about that ‘th’ sound yet?

ویدیویی درباره آن صدای "th" ساخته ایم ؟

No, but it’s on my list.

نه، اما در لیست من است.

We know you want it and we’ll try to make it.

ما می دانیم که شما آن را می خواهید و ما سعی می کنیم آن را انجام دهیم.

The YouTube algorithm seems to love videos like that and it recommends them to lots of

به نظر می رسد الگوریتم یوتیوب عاشق چنین ویدیوهایی است و آنها را به افراد زیادی توصیه می کند

people.

.

And we love it when you recommend tricky words.

و ما آن را دوست داریم که شما کلمات فریبنده را توصیه کنید.

We’ve had such good suggestions in the comments.

ما پیشنهادات خوبی در نظرات داشتیم.

People sometimes wonder how we make those videos.

مردم گاهی تعجب می کنند که چگونه آن فیلم ها را می سازیم.

What happens is we go to a place that’s popular with foreign tourists.

اتفاقی که می افتد این است که به مکانی می رویم که مورد علاقه گردشگران خارجی است.

We’re lucky because people from all over the world come to Philadelphia.

ما خوش شانس هستیم زیرا مردم از سراسر جهان به فیلادلفیا می آیند.

We set up our camera in front of the Art Museum.

دوربینمان را جلوی موزه هنر گذاشتیم.

That’s a popular tourist destination because the Rocky statue is nearby.

این یک مقصد گردشگری محبوب است زیرا مجسمه راکی ​​در نزدیکی آن قرار دارد.

Then we put up a sign that says if you’re a non-native English speaker, please stop

سپس تابلویی نصب می‌کنیم که می‌گوید اگر انگلیسی زبان غیر بومی هستید، لطفا بایستید

and talk to us.

و با ما صحبت کنید.

Then we explain what we’re doing and the fun begins.

سپس توضیح می دهیم که چه کاری انجام می دهیم و سرگرمی شروع می شود.

But sometimes we wait for ages and nobody talks to us.

اما گاهی ما برای چند سال صبر می کنیم و کسی با ما صحبت نمی کند.

But if we get one person to stop then other people see that we’re having fun and then

اما اگر یک نفر را مجبور به توقف کنیم، دیگران می بینند که ما در حال تفریح ​​هستیم و

they stop too.

آنها نیز متوقف می شوند.

Yeah, it’s very unpredictable, but we’ll try to make more of these videos.

بله، بسیار غیرقابل پیش بینی است، اما ما سعی خواهیم کرد از این ویدیوها بیشتر بسازیم.

It has to be a nice sunny day with good weather.

باید یک روز آفتابی خوب با هوای خوب باشد.

Not too hot but not too cold.

نه خیلی گرم اما نه خیلی سرد.

The summer is best.

تابستان بهترین است.

And we’ve met such nice people.

و ما با چنین افراد خوبی آشنا شده ایم.

Thank you to everyone who has stopped and talked to us.

از همه کسانی که توقف کردند و با ما صحبت کردند سپاسگزاریم.

We really appreciate it.

ما واقعا قدردان آن هستیم.

OK, Next clip.

باشه، کلیپ بعدی

Hey, it’s looking good in here.

هی، اینجا خوب به نظر می رسد.

Yes, I’ve been getting the room ready for Kathy’s seminar.

بله، اتاق را برای سمینار کتی آماده کرده ام.

You got all the chairs out.

همه صندلی ها را بیرون آوردی

Yes, I had to find eighteen of them.

بله، من باید هجده تا از آنها را پیدا می کردم.

And what’s this?

و این چیست؟

Slides?

اسلایدها؟

Yeah, I made a PowerPoint presentation for Kathy.

بله، من یک ارائه پاورپوینت برای کتی درست کردم .

You’ve been working very hard.

خیلی زحمت کشیدی

Yep.

بله

You must be tired.

باید خسته باشی.

Have you had lunch yet?

آیا نهار خورده ای؟

No, I’ve got to tell Kathy the room’s ready.

نه، باید به کتی بگویم که اتاق آماده است.

I can do that for you.

من می توانم این کار را برای شما انجام دهم.

Why don’t you go and take a break?

چرا نمیری و استراحت نمیکنی؟

You deserve it.

شما سزاوار آن هستید.

Well, thank you very much.

خوب، خیلی ممنون.

That’s very nice of you.

خیلی محبت کردید.

You’re welcome.

خواهش میکنم.

What were we teaching?

داشتیم چی درس میدادیم؟

Was it how to thank people?

نحوه تشکر از مردم بود؟

Yes!

آره!

And what happens next?

و بعد چه اتفاقی می افتد؟

I can’t remember, but I’m sure something bad happens to me.

نمی توانم به خاطر بیاورم، اما مطمئن هستم که اتفاق بدی برای من می افتد.

I’ll show you.

بهت نشون میدم.

How did Kathy’s presentation go?

ارائه کتی چگونه پیش رفت؟

Oh very well.

اوه خیلی خوب

How was your lunch?

ناهارت چطور بود؟

Great.

عالی.

Hi!

سلام!

Oh Kathy, how did you like the PowerPoint slides?

اوه کتی، اسلایدهای پاورپوینت را چگونه دوست داشتی ؟

They were excellent.

عالی بودند.

Oh good.

اوه خوبه.

Thanks for making them, Vicki.

ممنون که آنها را درست کردی، ویکی.

I’m so glad you liked them.

خیلی خوشحالم که دوستشون داشتی

And thanks for getting the room ready.

و ممنون که اتاق را آماده کردید.

It was great.

عالی بود.

My pleasure.

باعث افتخار من.

It’s nice to work with someone who’s so helpful and supportive.

کار کردن با کسی که بسیار مفید و حمایت کننده است، خوب است.

I really appreciate it.

من واقعا قدردان آن هستم.

But I made the PowerPoint slides and I got the room ready.

اما اسلایدهای پاورپوینت را درست کردم و اتاق را آماده کردم.

Yeah, thanks for doing that.

بله، ممنون که این کار را کردید.

You got me again!

دوباره منو گرفتی!

You’re always getting me into trouble or putting me down!

شما همیشه مرا به دردسر می اندازید یا من را سرکوب می کنید!

Me?

من؟

Some of you have asked me when I am going to get Vicki back for all the trouble she

برخی از شما از من پرسیده‌اید که چه زمانی می‌خواهم ویکی را به خاطر تمام مشکلاتی که برایم ایجاد می‌کند، پس بگیرم

gets me in and I’m working on it.

و دارم روی آن کار می‌کنم.

It’s never going to happen.

هرگز قرار نیست اتفاق بیفتد.

Dream on!

رویا در!

OK, next clip.

باشه کلیپ بعدی

Take me out to the ball game.

مرا به بازی توپ ببر.

Take me out to the park.

منو ببر بیرون پارک

You’re in a good mood.

شما در روحیه خوبی هستید.

Well, The Phillies are playing the Dodgers today and I’ve got tickets to the game.

خب، فیلی ها امروز با داجرز بازی می کنند و من بلیت بازی را دارم.

Oh, do you want to come?

اوه میخوای بیای؟

Oh yes!

آه بله!

But I thought it was an afternoon game.

اما فکر می‌کردم بازی بعدازظهر است.

It is.

این است.

If we leave at 2.30, we’ll be there for the start.

اگر ساعت 2.30 حرکت کنیم، برای شروع آنجا خواهیم بود .

But what about the office?

اما در مورد دفتر چطور؟

If we left at 2.30, Kathy would go crazy.

اگه ساعت 2.30 میرفتیم کتی دیوونه میشد.

Nah!

نه!

She won’t care.

او اهمیتی نخواهد داد

She never lets us leave early.

او هرگز اجازه نمی دهد که زودتر برویم.

Kathy.

کتی آیا

Can we go to the Phillies game today?

می توانیم امروز به بازی فیلیز برویم؟

Absolutely not!

قطعا نه!

Forget it.

فراموشش کن. به

Told you.

شما گفت.

I love that sketch but I’ve no idea what language point we were teaching.

من آن طرح را دوست دارم، اما نمی دانم چه زبانی را آموزش می دادیم.

It was the second conditional.

مشروط دوم بود.

Of course.

البته.

If we left at 2:30, Kathy would go crazy.

اگر ساعت 2:30 می رفتیم کتی دیوانه می شد.

That’s it – the imaginary situation.

همین - موقعیت خیالی.

There was another funny sketch in that video, so I’ll put a link to all our conditional

طرح خنده‌دار دیگری در آن ویدیو وجود داشت، بنابراین من پیوندی به تمام ویدیوهای مشروط خود می‌گذارم

videos where you can watch it.

تا بتوانید آن را تماشا کنید. اکنون شرط های

We’ve done the zero, first, second and third conditionals now.

صفر، اول، دوم و سوم را انجام داده ایم .

Are we finished?

تموم شدیم؟

Officially yes, but I’m wondering about adding another video about mixed conditionals.

به طور رسمی بله، اما من در مورد اضافه کردن یک ویدیوی دیگر در مورد شرط های مختلط تعجب می کنم.

They’re tricky.

آنها حیله گر هستند

Let us know in the comments if you’d like to see a video about them next year.

اگر می خواهید ویدیویی در مورد آنها در سال آینده ببینید، در نظرات به ما اطلاع دهید.

Yeah.

آره

OK, we’re near the end now and I’ve been saving my favourite sketch for last

خوب، اکنون به پایان نزدیک شده‌ایم و من طرح مورد علاقه‌ام را برای آخرین بار ذخیره کرده‌ام.

Your favourite?

Uhuh.

اوه

It’s very long, so I’m just going to show you part of it.

خیلی طولانی است، بنابراین من فقط بخشی از آن را به شما نشان می دهم.

Hey, I have a meeting with management in five minutes.

سلام، من پنج دقیقه دیگر با مدیریت جلسه دارم .

Uhuh.

اوه

It’s my performance review.

این بررسی عملکرد من است.

Oh yeah.

اوه بله.

Have you had yours yet?

تا حالا مال خودتو خوردی؟

Yeah, I had mine yesterday.

آره دیروز مال خودم رو داشتم

I want to do really well.

من می خواهم واقعاً خوب کار کنم.

Do you have any tips?

آیا شما نکته ای دارید؟

Well yes.

خب بله.

What are they going to ask me?

قرار است از من چه بپرسند؟

Well, the first question is always ‘Have you achieved your goals this year?’

خوب، همیشه اولین سوال این است که "آیا امسال به اهداف خود رسیده اید؟"

Oh great.

اوه عالی.

Oh no.

وای نه.

I know what’s going to happen now.

میدونم الان قراره چی بشه

You’re going to give me such bad advice.

شما به من توصیه بدی خواهید کرد.

But what was the grammar point?

اما نکته گرامر چه بود؟

It was a really useful one.

واقعا کار مفیدی بود

I can’t remember.

من نمی توانم به خاطر بیاورم. یه

I’ll give you another clue.

سرنخ دیگه بهت میدم

I’ve met all my sales targets.

من به تمام اهداف فروش خود رسیده ام.

In fact, I’ve just won the top sales person award.

در واقع، من به تازگی برنده جایزه بهترین فروشنده شدم .

Hmmm.

هوم

What’s wrong with that?

چه اشکالی دارد؟

Well, you’ve got to be careful.

خوب، شما باید مراقب باشید.

You don’t want to appear too big-headed.

شما نمی خواهید خیلی بزرگ به نظر برسید.

Big headed?

سر بزرگ؟

Yes, you don’t want to sound like you’re boastful or conceited.

بله، شما نمی خواهید اینطور به نظر برسید که خودستایی یا خودپسندی هستید.

That’s very bad.

خیلی بد است.

Then what can I do?

بعد من چیکار کنم؟ به

Tell them your co-workers have helped you achieve your sales targets.

آنها بگویید که همکارانتان به شما در دستیابی به اهداف فروش کمک کرده اند.

Really?

واقعا؟

Yes, it shows you’re a team player.

بله، این نشان می دهد که شما یک بازیکن تیم هستید.

Oh I get it.

اوه متوجه شدم

Praise the team.

تیم را تحسین کنید.

Exactly.

دقیقا.

Say you couldn’t have done it without them.

بگویید بدون آنها نمی توانستید این کار را انجام دهید.

Management will love that.

مدیریت آن را دوست خواهد داشت.

You’re going to get me in trouble again, but I know the grammar point now.

دوباره من را به دردسر می اندازید، اما من اکنون نکته گرامر را می دانم.

It’s the present perfect.

این زمان حال کامل است.

You’re right.

حق با شماست.

Good job.

آفرین.

When we’re making videos, Jay’s focused on the video production and I’m focused

وقتی ما در حال ساختن ویدیوها هستیم، جی روی تولید ویدیو تمرکز می کند و من

on the English so that’s why he doesn’t remember a lot of these.

روی انگلیسی تمرکز می کنم، به همین دلیل او بسیاری از این موارد را به خاطر نمی آورد.

But you did well there.

اما تو اونجا خوب کار کردی

It was a funny video.

ویدیوی خنده داری بود

You were very gullible.

تو خیلی ساده لوح بودی

I believed everything you said.

هرچی گفتی باور کردم

I should never trust you, but next year, perhaps I’ll get my own back.

من هرگز نباید به شما اعتماد کنم، اما سال آینده، شاید خودم را پس بگیرم.

No.

نه.

So keep watching folks.

پس به تماشای مردم ادامه دهید.

So 2019 has come to an end.

بنابراین سال 2019 به پایان رسیده است.

Thank you so much for all your support and we hope you’ll stick with us in 2020.

از حمایت شما بسیار متشکریم و امیدواریم در سال 2020 با ما همراه باشید.

We wish you all a very happy new year and we want to help you take your English to new

ما سال نو را برای همه شما تبریک می‌گوییم و می‌خواهیم به شما کمک کنیم زبان انگلیسی خود را به

and wonderful heights.

ارتفاعات جدید و شگفت‌انگیزی ببرید.

We have a list of ideas to start us off, but please add your ideas for videos you’d like

ما فهرستی از ایده‌ها برای شروع کار داریم، اما لطفاً ایده‌های خود را برای ویدیوهایی که می‌خواهید

to see in the comments.

ببینید در نظرات اضافه کنید.

Now, how should we finish this video.

حالا چطور باید این ویدیو را تمام کنیم.

We need Super Agent Awesome.

ما به Super Agent Awesome نیاز داریم.

He’s so amazing at sign off messages.

او در پیام های امضا بسیار شگفت انگیز است.

Yeah, when I’m working with him.

بله، وقتی با او کار می کنم.

I never know what he’s going to say, but he’s always so funny.

من هرگز نمی دانم او قرار است چه بگوید، اما او همیشه خیلی بامزه است.

Then let’s let him sign us off today.

پس اجازه دهید او امروز ما را امضا کند.

Bye everyone.

خداحافظ همه

Bye now.

حالا خداحافظ

Bye...wait!

خداحافظ...صبر کن!

We almost forgot something really important.

تقریباً یک چیز بسیار مهم را فراموش کردیم.

What?

چی؟

The subscribe button.

دکمه اشتراک.

Oh.

اوه

Could you tell them about that?

آیا می توانید در مورد آن به آنها بگویید؟

Yes.

آره.

Hi ladies and gentlemen.

سلام خانم ها و آقایان.

Super Agent Awesome here.

Super Agent Awesome در اینجا.

If you really like our videos and you want to stay informed on this channel, then hit

اگر واقعا ویدیوهای ما را دوست دارید و می خواهید در این کانال مطلع باشید،

the subscribe button below this video.

دکمه اشتراک را در زیر این ویدیو بزنید.

It's the red button.

این دکمه قرمز است.

Do it in Ten, nine, eight, seven, six, five, four, three, two, one.

آن را در ده، نه، هشت، هفت، شش، پنج، چهار، سه، دو، یک انجام دهید.

Did you hit it yet?

تا حالا زدی؟

Congratulations.

تبریک می گویم.

You just subscribed and you're a new member of Simple English Videos.

شما به تازگی مشترک شده اید و عضو جدید ویدیوهای انگلیسی ساده هستید.

And that's the end of the video.

و این پایان ویدیو است.

We are about to say goodbye.

ما در شرف خداحافظی هستیم.

Super Agent Awesome signing off.

Super Agent Awesome در حال امضای قرارداد.

PEACE!

صلح!