31 word pairs for natural fluent English (binomials)

Do you want your English to sound more natural?

آیا می خواهید انگلیسی شما طبیعی تر به نظر برسد؟

And more fluent too?

و همچنین روان تر؟

We've got some great expressions to help you.

ما چند عبارت عالی برای کمک به شما داریم.

They're very idiomatic and conversational And they're fun too.

آنها بسیار اصطلاحی و گفتگو هستند و همچنین سرگرم کننده هستند.

So I'm going to say a word and youíre going to say the word that goes with it.

بنابراین من یک کلمه را می گویم و شما کلمه ای را که با آن همراه است بگویید.

OK, I'll try that.

باشه امتحانش میکنم

So if I say salt?

پس اگر بگویم نمک؟

Salt and pepper.

نمک و فلفل.

OK, salt and pepper.

خوب نمک و فلفل

Knife..?

چاقو..؟

Knife and fork.

کارد و چنگال.

Uhuh.

اوه

Notice you said 'n.

توجه کنید که گفتید "n" چنگال

Knife 'n fork.

چاقو. چنگال

Knife 'n fork.

چاقو.

Right.

درست.

So the 'and' gets reduced to 'n in a lot of these.

بنابراین «و» در بسیاری از این موارد به «n» کاهش می یابد .

Husband and ... Wife.

زن و ... زن.

Me and ... You.

من و تو.

Yes.

آره.

Ladies and ... Gentlemen.

خانم ها و آقایان.

You knew them all.

شما همه آنها را می شناختید.

They were very predictable.

آنها بسیار قابل پیش بینی بودند.

They're a kind of collocation - a fixed expression.

آنها نوعی همنشینی هستند - یک بیان ثابت.

Yes, they're pairs of words that go together and English is full of them.

بله، آنها جفت کلماتی هستند که با هم ترکیب می شوند و انگلیسی پر از آنها است.

I bet you know lots already.

شرط می بندم که از قبل خیلی چیزها را می دانید.

Give it a try!

آن را امتحان کنید!

Cup and ... Saucer.

فنجان و نعلبکی.

Yes.

آره.

Boys and ... Boys and girls.

پسر و ... پسر و دختر.

Bride and ... Groom.

عروس و ... داماد.

Bride and groom.

عروس و داماد.

Milk and ... Cookies.

شیر و ... کلوچه.

Milk and cookies.

شیر و کلوچه.

Bow and ... Arrow.

تیر و کمان.

Bow and arrow.

تیر و کمان.

Needle and ... Thread.

سوزن و نخ.

Yes.

آره.

Peanut butter and ... Jelly.

کره بادام زمینی و ... ژله.

Peanut butter and jelly.

کره بادام زمینی و ژله.

Rock and ... Rock and ... Rock and, what?

راک و ... راک و ... راک و، چی؟

Your clue is Elvis Presley.

سرنخ شما الویس پریسلی است.

Oh, rock and roll.

اوه، راک اند رول.

Yes.

آره.

So you've got the idea.

بنابراین شما این ایده را دارید.

You have two words, joined by 'and'.

شما دو کلمه دارید که با "و" به هم پیوسته اند.

And the order of the words is generally fixed, so we say ladies and gentlemen, but not gentlemen

و ترتيب كلمات به طور كلي ثابت است، لذا مي گوييم خانم ها و آقايان، آقايان

and ladies.

و خانم ها نه.

It's rock and roll, not roll and rock.

راک اند رول است نه رول اند راک.

Now those were easy ones, but there are lots of others that you might not know.

اکنون این موارد آسان بودند، اما بسیاری دیگر وجود دارند که ممکن است ندانید.

So let's look at some more.

بنابراین بیایید به برخی دیگر نگاه کنیم.

OK, an arm and ... And a leg.

خوب، یک دست و ... و یک پا.

Yes, so what does it mean?

بله، پس به چه معناست؟

An arm and a leg is when you have paid so much that it feels like it cost you an arm

یک دست و یک پا زمانی است که آنقدر پول داده اید که احساس می کنید برای شما یک دست

and a leg.

و پا تمام شده است.

Yes.

آره.

Jay's bought a new food processor.

جی یک غذاساز جدید خرید.

A very expensive food processor.

یک غذاساز بسیار گران قیمت.

It's awesome!

این عالی است!

We paid an arm and a leg for it.

برای آن یک دست و یک پا پرداختیم.

Peace and ... Peace and quiet.

صلح و ... صلح و آرامش.

Yes.

آره.

Peace, of course, means no war and quiet means not noisy.

صلح البته به معنای عدم جنگ و سکوت به معنای پر سر و صدا نبودن است.

It's exactly what I need to do my work.

این دقیقا همان چیزی است که من برای انجام کارم نیاز دارم.

Peace and quiet.

آرامش و سکوت.

Then why do you have the music up loud?

پس چرا موزیک را با صدای بلند دارید؟

Argh.

ارگ

Here's another example.

در اینجا یک مثال دیگر است.

Do you like it when the grandkids come round?

دوست داری وقتی نوه ها می آیند؟

Oh yes, I love it.

اوه بله، من آن را دوست دارم.

And what about when they leave?

و زمانی که آنها می روند چطور؟

Well I feel sad.

خوب من احساس غم دارم

Really?

واقعا؟

OK, I like it when the grandkids leave as well.

خوب، من دوست دارم نوه ها هم می روند .

She likes the peace and quiet.

او آرامش و سکوت را دوست دارد.

Tooth and ... Oh tooth and nail.

دندان و ... آه دندون و ناخن.

Yes, tooth and nail.

بله، دندان و ناخن.

People sometimes fight tooth and nail.

مردم گاهی با ناخن و دندان مبارزه می کنند.

It means fighting in a very determined way because you must win that fight.

این به معنای مبارزه به روشی بسیار مصمم است زیرا باید در آن مبارزه پیروز شوید.

Yes, very aggressive.

بله، بسیار تهاجمی است. تا

Now so far we've just been looking at nouns.

اینجای کار ما فقط به اسم ها نگاه می کردیم.

But lots of other kinds of words can pair up like this.

اما بسیاری از انواع دیگر کلمات می توانند مانند این جفت شوند.

They could be verbs, adjectives , adverbs, prepositions ...

آنها می توانند افعال، صفت ها، قیدها، حروف اضافه باشند...

They just have to be the same kinds of words Let's see some examples.

آنها فقط باید همان کلمات باشند. اجازه دهید چند نمونه را ببینیم.

Touch and ... Oh, touch and go.

لمس کن و ... آه، لمس کن و برو.

Yes.

آره.

So touch and go is when you're not sure if something will be successful.

بنابراین لمس و رفتن زمانی است که مطمئن نیستید کاری موفق خواهد بود یا خیر.

The brain surgery was touch and go.

جراحی مغز لمس بود و برو.

Will I be OK doctor?

خوب میشم دکتر؟

Oh, it's going to be touch and go.

اوه، آن را لمس کنید و بروید.

So if something is touch and go it might work or it might not.

بنابراین اگر چیزی را لمس کنید و بروید ممکن است کار کند یا نه.

And there's a possibility that something bad might happen.

و این احتمال وجود دارد که اتفاق بدی بیفتد.

Short and ... Sweet.

کوتاه و شیرین.

Short and sweet.

کوتاه و شیرین.

So if you're telling a story and you make it concise and include just the facts, you're

بنابراین اگر داستانی را تعریف می‌کنید و آن را مختصر می‌سازید و فقط حقایق را درج می‌کنید،

telling it short and sweet.

آن را کوتاه و شیرین بیان می‌کنید.

It would be brief but satisfying.

مختصر اما راضی کننده خواهد بود.

And with presentations, you probably want to keep them short and sweet.

و با ارائه ها، احتمالاً می خواهید آنها را کوتاه و شیرین نگه دارید.

People like that.

مردم آن را دوست دارند.

Hello.

سلام.

You're late.

دیر اومدی

How long is this meeting going to take?

این جلسه قرار است چقدر طول بکشد؟

About twenty minutes.

حدود بیست دقیقه

I'll give you five.

پنج تا بهت میدم

Then I'll keep it short and sweet.

سپس آن را کوتاه و شیرین نگه می دارم.

You're fired.

تو اخراجی.

OK.

خوب.

Tossed and ... Turned.

پرتاب شد و ... چرخید.

Tossed and turned.

پرتاب شد و چرخید.

Yes.

آره.

Last night in bed, I tossed and turned.

دیشب در رختخواب، پرت شدم و چرخیدم.

I couldn't sleep.

نمی توانستم بخوابم. لگدی به

I kicked the covers.

جلدها زدم.

I rolled around.

دور خودم چرخیدم.

So it's when you keep changing your position in bed because you can't sleep.

بنابراین زمانی است که به دلیل اینکه نمی توانید بخوابید، موقعیت خود را در رختخواب تغییر می دهید.

By and ... Large.

روی هم رفته .

By and large.

روی هم رفته. بسیار

OK, this is an expression we use when we're talking generally.

خوب، این عبارتی است که وقتی به طور کلی صحبت می کنیم استفاده می کنیم.

It indicates a general statement is coming.

این نشان می دهد که یک بیانیه کلی در راه است.

With the corona virus it's very hard for us to go out and go shopping, but by and large

با ویروس کرونا، بیرون رفتن و خرید رفتن برای ما بسیار سخت است، اما در کل

we're OK.

خوب هستیم.

Because we can buy food on line.

زیرا می توانیم غذا را به صورت آنلاین بخریم.

Exactly.

دقیقا.

I've got another one for you.

من یکی دیگه برات دارم

I don't always agree with you, but by and large I do.

من همیشه با شما موافق نیستم، اما در کل موافقم.

Well I'm glad to hear that.

خوب من از شنیدن آن خوشحالم.

OK.

خوب.

This is something that a good relationship needs.

این چیزی است که یک رابطه خوب به آن نیاز دارد.

Give and ... Take, give and take.

بده و ... بگیر، بده و بگیر.

Yes, what does that mean?

بله، این یعنی چه؟

Well, give and take is sort of the process of compromise on two sides.

خوب، دادن و گرفتن نوعی فرآیند سازش از دو طرف است.

So what are you doing today?

پس امروز چیکار میکنی؟

Oh Iíve got no socks so I have to do the laundry.

اوه، من جوراب ندارم، پس باید لباس‌ها را بشوییم.

I could do it for you, if you like.

من می توانم آن را برای شما انجام دهم، اگر دوست دارید.

Really?

واقعا؟

Oh thank you.

اوه ممنون

Perhaps you could do some things for me.

شاید بتوانی کارهایی را برای من انجام دهی.

Sure.

مطمئن.

Anything.

هر چیزی.

Here are a few things.

در اینجا چند مورد وجود دارد.

Oh, no problem.

اوه مشکلی نیست.

That was an example of a little give and a lot of take.

این نمونه ای از کمی دادن و بسیار گرفتن بود.

Yes, give and take means something more equal, so everyone gets what they want. sometimes.

بله، دادن و گرفتن یعنی چیزی برابرتر، بنابراین هرکس به آنچه می خواهد می رسد. گاهی.

Business negotiations are often about give and take.

مذاکرات تجاری اغلب در مورد دادن و گرفتن است.

OK, high and ... Dry.

خوب، بالا و ... خشک.

High and dry.

بالا و خشک.

If you're left without help and without the things you need, you're left high and dry.

اگر بدون کمک و بدون چیزهایی که نیاز دارید باقی بمانید، خشک و بلند خواهید ماند.

So it's when you're in a difficult situation.

بنابراین زمانی است که در شرایط سختی قرار می گیرید.

Perhaps Jay walked off and he left me with no money, and no phone, and no car keys.

شاید جی راه افتاد و من را بدون پول، تلفن و بدون کلید ماشین رها کرد.

And you've left me high and dry.

و تو مرا بلند و خشک رها کردی

So sorry.

خیلی متاسفم.

Why would I do that to you?

چرا این کار را با شما انجام دهم؟

Here's another one with High.

اینم یکی دیگه با High.

High and ... Low.

بالا و پایین.

High and low.

بالا و پایین.

Yes.

آره.

It means everywhere.

یعنی همه جا.

I've searched high and low for my car keys and I can't find them.

من بالا و پایین را برای کلید ماشینم جستجو کردم و نتوانستم آنها را پیدا کنم.

Have you seen my glasses?

آیا عینک مرا دیده ای؟

I've been searching high and low for them.

من در حال جستجوی بالا و پایین برای آنها بوده ام.

To and ... Fro.

به و ... فرا.

To and fro.

به این سو و آن سو.

Yes, so it's when things move from one place to another.

بله، پس زمانی است که همه چیز از جایی به مکان دیگر منتقل می شود.

Exactly.

دقیقا.

Yes.

آره.

Think of some things that go to and fro.

به چیزهایی فکر کنید که به این سو و آن سو می روند.

A pendulum.

یک آونگ.

To and fro, to and fro.

به این طرف و آن طرف، این طرف و آن طرف.

What's that for?

آن برای چیست؟

I'm going to hypnotize you.

من شما را هیپنوتیزم می کنم.

Just let your body relax.

فقط اجازه دهید بدنتان آرام شود. تو

You're not going to make me do something stupid are you?

نمیخوای منو مجبور کنی یه کار احمقانه انجام بدی؟

Oh no!

وای نه!

Here's a similar one.

در اینجا یک مشابه است.

Back and ... Forth.

برگشت و ... عقب.

Yes.

آره.

And what does that mean?

و این به چه معناست؟

Well, back and forth is a movement.

خوب، عقب و جلو یک حرکت است.

Back and forth is the physical movement, but you can also go back and forth more metaphorically.

جلو و عقب حرکت فیزیکی است، اما شما همچنین می توانید به صورت استعاری تر به عقب و جلو بروید.

Well you can go back and forth in a discussion.

خوب شما می توانید در یک بحث به عقب و جلو بروید.

One person makes a point.

یک نفر نکته ای را بیان می کند.

The other person makes a different point and you go back and forth, trying to listen to

طرف مقابل نظر متفاوتی را بیان می کند و شما به جلو و عقب می روید و سعی می کنید به حرف

each other.

یکدیگر گوش دهید.

Yeah, negotiations could go back and forth.

بله، مذاکرات می تواند به عقب و جلو برود.

So some of these word pairs have figurative meanings as well.

بنابراین برخی از این جفت کلمات دارای معانی مجازی نیز هستند.

Here's another one like that: So thick and ...

اینم یکی دیگه مثل اون: خیلی ضخیم و ...

Thin.

نازک.

Thick and thin.

ضخیم و نازک.

OK.

خوب.

So thick or thin.

خیلی ضخیم یا نازک.

But also it has another meaning too.

اما معنای دیگری نیز دارد.

Right.

درست.

I'll stick with you through thick and thin.

من از ضخامت و نازک بودن با تو خواهم ماند.

Yes, whatever happens.

بله، هر اتفاقی بیفتد.

Through good times, through bad times.

در زمان های خوب، در زمان های بد.

So it means in spite of any difficulties or problems.

بنابراین با وجود هر مشکل یا مشکلی به معنای آن است.

The words thick and thin can describe size.

کلمات ضخیم و نازک می توانند اندازه را توصیف کنند.

Is it a thick book or a thin book?

کتاب قطور است یا کتاب نازکی؟

But we also say through thick and thin and it means in spite of any difficulties or problems.

اما ما همچنین می گوییم از طریق ضخیم و نازک و این به معنای با وجود هر سختی و مشکل است.

Flesh and ... Blood.

گوشت و خون.

Flesh and blood.

گوشت و خون.

Management wants us to process all these reports by Friday.

مدیریت از ما می خواهد که همه این گزارش ها را تا جمعه پردازش کنیم.

It's impossible We're not machines.

غیرممکن است ما ماشین نیستیم.

We're only flesh and blood.

ما فقط گوشت و خون هستیم

Flesh and blood refers to a human being.

گوشت و خون به انسان اطلاق می شود.

Yes, it means when youíre thinking of someone in terms of them being very human.

بله، به این معنی است که وقتی به کسی فکر می کنید که بسیار انسانی است.

Or very close to you.

یا خیلی به شما نزدیک است.

Someone that's related to you is your own flesh and blood.

کسی که با شما فامیل است گوشت و خون شماست.

So flesh and blood has two meanings.

پس گوشت و خون دو معنا دارد.

One is human.

یکی انسان است.

Not like a machine.

مثل ماشین نیست

And the other meaning is your family.

و معنی دیگر خانواده شماست.

They're your flesh and blood.

آنها گوشت و خون شما هستند.

There's another one like that.

یکی دیگه مثل اون هست

Kith and ... Tell.

کیت و ... بگو.

Kith th th.

کیث ام.

Oh, kith and kin.

آه، خويشاوندان و خويشاوندان.

Kith and kin means your family but kiss and tell means something else but it's another

Kith و kin به معنای خانواده شماست، اما بوسید و بگویید معنای دیگری دارد، اما

word pair.

جفت کلمه دیگری است.

What does kiss and tell mean?

ببوس و بگو یعنی چه؟

Kiss and tell is what you don't do after you've had a relationship with someone else.

ببوس و بگو کاری است که بعد از رابطه با شخص دیگری انجام نمی دهی.

Yes.

آره.

It's when you've had a relationship and the relationship has finished.

این زمانی است که شما یک رابطه داشته اید و رابطه به پایان رسیده است.

You don't tell other people about what happened.

شما در مورد آنچه اتفاق افتاده است به دیگران نمی گویید.

Kith and kin, however, is about family.

با این حال، خانواده و خویشاوندان در مورد خانواده هستند.

So kith and kin means relatives.

پس کیث و خویشاوند به معنای خویشاوندان است.

Blood relatives.

فامیل خونی.

So we've done kiss and tell, but there's another one with kiss.

بنابراین ما بوسه و گفتن را انجام دادیم، اما یکی دیگر با بوسه وجود دارد.

Kiss and ... After an argument.

بوسه و ... بعد از مشاجره.

Oh, kiss and make up!

اوه، ببوس و آرایش کن!

Yes.

آره.

The best part of arguments.

بهترین بخش استدلال

It's when you become friendly again after the argument.

زمانی است که بعد از مشاجره دوباره با هم دوست می شوید .

Meat and ... Potatoes.

گوشت و ... سیب زمینی.

Yes.

آره.

We often say the meat and potatoes of that job is ... meaning the standard.

ما اغلب می گوییم گوشت و سیب زمینی آن شغل ... یعنی استاندارد.

Because meat and potatoes is the standard meal.

زیرا گوشت و سیب زمینی غذای استاندارد است .

Now that's new for me because in British English we talk about meat and potatoes when

حالا این برای من جدید است زیرا در انگلیسی بریتانیایی وقتی در مورد وعده غذایی صحبت می کنیم در مورد گوشت و سیب زمینی صحبت می کنیم

we're talking about meal, but it has an extra meaning for you?

، اما برای شما معنای اضافی دارد؟

Yeah, in American English it refers to meals too, but it also means the basics ñ the simple

بله، در انگلیسی آمریکایی به وعده‌های غذایی نیز اشاره دارد، اما به معنای اصول اولیه -

but really important things.

چیزهای ساده اما واقعاً مهم است.

Observation is the meat and potatoes of detective work.

رصد گوشت و سیب زمینی کار پلیسی است .

So for Sherlock Holmes, observation was a fundamental thing.

بنابراین برای شرلوک هلمز، مشاهده یک چیز اساسی بود.

It was essential.

ضروری بود.

Hereís another example.

در اینجا یک مثال دیگر است.

The meat and potatoes of our video lessons is grammar and vocabulary.

گوشت و سیب زمینی درس های تصویری ما دستور زبان و واژگان است.

They're the simple basic ingredients.

آنها مواد اولیه ساده هستند.

Exactly.

دقیقا.

But we also show you how we use English in action too.

اما ما همچنین به شما نشان می دهیم که چگونه از انگلیسی در عمل نیز استفاده می کنیم.

And we tell you about differences between American and British English.

و ما در مورد تفاوت های انگلیسی آمریکایی و انگلیسی به شما می گوییم.

So make sure you click the subscribe button to see more of our videos!

بنابراین مطمئن شوید که برای دیدن ویدیوهای بیشتر ما روی دکمه اشتراک کلیک کنید!

And if you've enjoyed this video, please share it with a friend.

و اگر از این ویدیو لذت بردید، لطفا آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.

Bye-bye Bye.

خداحافظ خداحافظ.