How to use 'There is...' and 'It is...' and dummy subjects

Argh!

ارگ!

Waiter, waiter.

گارسون، پیشخدمت.

There’s a fly in my soup.

یک مگس در سوپ من هست

Shhh.

خسس به

Don’t tell everybody.

همه نگو

They’ll want one too.

آنها هم یکی می خواهند

Today we’re looking at how we use two really common and useful phrases - 'there is' and

امروز ما به نحوه استفاده از دو عبارت بسیار رایج و مفید می پردازیم - "وجود دارد" و

'it is'.

"آن هست".

In some languages, you can translate both these phrases with just one phrase, so they

در برخی از زبان ها، شما می توانید هر دو عبارت را تنها با یک عبارت ترجمه کنید، بنابراین

can be confusing.

ممکن است گیج کننده باشند.

Also, we can use 'there' and 'it' as dummy subjects in English, so we’ll look at that

همچنین، می‌توانیم از «there» و «it» به عنوان موضوعات ساختگی در انگلیسی استفاده کنیم، بنابراین به آن نیز نگاه خواهیم کرد

too.

.

Let’s start with there is.

بیایید با وجود وجود شروع کنیم.

Oh no!

وای نه!

There’s a hole in my sock!

یک سوراخ در جوراب من وجود دارد!

Waiter.

پیشخدمت.

There’s a fly in my soup.

یک مگس در سوپ من هست

We use ‘there is’ to say something exists and if more than one thing exists, we say

برای گفتن اینکه چیزی وجود دارد از « وجود دارد » استفاده می کنیم و اگر بیش از یک چیز وجود داشته باشد، می گوییم

‘there are’.

«وجود دارد».

You know, there are three types of people in the world.

می دانید، سه نوع آدم در دنیا وجود دارد.

Oh yes?

آه بله؟

There are people who can count...

کسانی هستند که می توانند بشمارند...

Mmhmm.

مممم.

And there are people who can’t.

و افرادی هستند که نمی توانند.

Mmhmm.

مممم و

And?

And what?

و چی؟

So ‘there is’ is singular, and ‘there are’ is plural.

بنابراین « وجود دارد » مفرد است و « وجود دارد » جمع است.

Waiter.

پیشخدمت.

Yes madam.

بله خانم.

There’s no soup on the menu today.

امروز هیچ سوپی در منو نیست.

That’s right madam.

درسته خانم

I cleaned all the menus this morning.

من امروز صبح همه منوها را تمیز کردم.

When we want to say things don’t exist, we use a negative form.

وقتی می خواهیم بگوییم چیزهایی وجود ندارند، از شکل منفی استفاده می کنیم.

Now of course the word ‘there’ can have another meaning.

اکنون البته کلمه "آنجا" می تواند معنای دیگری داشته باشد.

Waiter, there's a fly in my soup.

گارسون، یک مگس در سوپ من وجود دارد.

What’s it doing there?

اونجا چیکار میکنه

Ooo.

اووو

It looks like the backstroke.

شبیه کرال پشت است.

The backstroke is a style of swimming where you lie on your back, but notice this other

کرال پشت سبکی از شنا است که در آن به پشت دراز می‌کشید، اما به این

‘there’.

«آنجا» توجه کنید.

It has a different meaning.

معنای دیگری دارد.

It tells us the location of the fly.

مکان مگس را به ما می گوید.

When 'there' means a location, it usually comes at the end of a sentence.

وقتی «آنجا» به معنای مکان است، معمولاً در انتهای جمله می آید.

So where do you want to eat?

پس کجا میخوای بخوری؟

Well, there’s a MacDonald's over there, or there's a pub over there.

خوب، آنجا یک مک دونالد وجود دارد، یا یک میخانه آنجاست.

Let's make it the pub.

بیایید آن را به میخانه تبدیل کنیم.

OK.

خوب.

So 'there' can tell us where something is, but that’s not the meaning we’re looking

بنابراین «آنجا» می‌تواند به ما بگوید چیزی کجاست، اما این معنایی نیست که

at today.

امروز به آن نگاه می‌کنیم.

We’re looking at this one, where ‘there’ tell us something exists.

ما به این یکی نگاه می کنیم، جایی که «آنجا» به ما می گوید چیزی وجود دارد.

Most English sentences, start with a subject – the person or thing that does the action.

اکثر جملات انگلیسی با یک موضوع شروع می‌شوند - شخص یا چیزی که عمل را انجام می‌دهد.

For example, I complained to the waiter.

مثلا از گارسون شکایت کردم.

'I' am the subject and I do the action.

"من" سوژه هستم و عمل را انجام می دهم.

The verb is complain and then we say who or what received the action.

فعل شکایت است و سپس می گوییم چه کسی یا چه چیزی این عمل را دریافت کرده است.

That’s a normal way of making an English sentence.

این یک روش عادی برای ساختن جمله انگلیسی است.

But it’s not the pattern we follow to say something exists.

اما این الگویی نیست که از آن پیروی کنیم تا بگوییم چیزی وجود دارد.

We don’t say ‘A hole is in my sock’ or ‘A fly is in my soup’.

ما نمی گوییم "یک سوراخ در جوراب من است" یا "یک مگس در سوپ من است".

We could but it’s not natural.

ما می توانستیم اما طبیعی نیست.

To say something exists, we say ‘there’.

برای اینکه بگوییم چیزی وجود دارد، می گوییم "آنجا".

So there is a kind of dummy subject here.

بنابراین یک نوع موضوع ساختگی در اینجا وجود دارد.

Dummy means it’s not real.

ساختگی یعنی واقعی نیست.

It’s just a copy of a subject.

این فقط یک کپی از یک موضوع است.

OK, that’s enough grammar.

خوب، گرامر کافی است.

Let’s look at ‘it is’ now.

بیایید اکنون به "آن است" نگاه کنیم.

We use 'it is' to refer to something that we already know about.

ما از «آن است» برای اشاره به چیزی که قبلاً درباره آن می دانیم استفاده می کنیم.

There’s someone at the door.

یکی پشت در است.

It...

این...

It’s Jay!

جی است!

This is a typical pattern.

این یک الگوی معمولی است.

We use ‘there is’ the first time we mention something to introduce it, and after that

اولین باری که چیزی را برای معرفی آن ذکر می‌کنیم از «وجود وجود دارد» استفاده می‌کنیم و بعد از آن می‌گوییم

we say ‘it is’.

«آن است».

Another example.

مثالی دیگر.

OK,great, thank you.

باشه، عالی، ممنون

Bye.

خدا حافظ.

There’s a meeting tomorrow.

فردا جلسه هست

It starts at two.

از ساعت دو شروع می شود.

Good.

خوب

So there and it refer to the same thing – the meeting.

بنابراین وجود دارد و آن به همان چیزی اشاره دارد - جلسه.

There refers forward and it refers back.

آنجا اشاره به جلو دارد و به عقب اشاره دارد.

The same thing happens with plurals, except we say ‘there’ and ‘they’.

در مورد جمع نیز همین اتفاق می افتد، با این تفاوت که «آنجا» و «آنها» می گوییم.

Waiter.

پیشخدمت.

Waiter.

پیشخدمت.

There are two flies in my wine.

در شراب من دو مگس هست.

Don’t worry madam.

نگران نباش خانم

They’re very small so I don’t think they drank much.

آنها بسیار کوچک هستند، بنابراین فکر نمی کنم زیاد نوشیده باشند.

‘There’ refers forward.

«آنجا» به جلو اشاره دارد.

‘They’ refers back.

«آنها» به عقب اشاره دارد.

So here’s the thing to remember.

بنابراین این چیزی است که باید به خاطر بسپارید.

‘There’ introduces a topic.

«آنجا» موضوعی را معرفی می‌کند.

And then ‘it’ or ‘they’ refer back.

و سپس «آن» یا «آنها» به عقب ارجاع می دهند.

Easy huh?

آسونه؟

OK, now let’s move up a level.

خوب، حالا بیایید یک سطح بالاتر برویم.

Do you remember how ‘there’ works as a kind of dummy subject?

آیا به یاد دارید که «آنجا» چگونه به عنوان یک سوژه ساختگی عمل می کند ؟

It’s the same with 'it'.

با "آن" هم همینطور است.

‘It’ is the subject in lots of common expressions.

"این" موضوع در بسیاری از عبارات رایج است .

Let’s watch some examples and see if you spot it?

بیایید چند نمونه را تماشا کنیم و ببینیم آیا آن را تشخیص می دهید؟

It’s a terrible day, but it’ll be nice by the weekend.

روز وحشتناکی است، اما تا آخر هفته خوب خواهد بود.

It’s really hot and sunny today.

امروز واقعا گرم و آفتابی است.

I think it’s 90 degrees We use it as a dummy subject to talk about

من فکر می کنم 90 درجه است ما از آن به عنوان یک سوژه ساختگی برای صحبت در مورد

the weather.

آب و هوا استفاده می کنیم.

So, it’s hot.

بنابراین، داغ است.

It’s sunny.

آفتابی. هوا

It’s raining.

بارانی است.

And temperatures – so it’s 90 degrees.

و دما - بنابراین 90 درجه است.

OK, now some other situations.

خوب، حالا چند موقعیت دیگر.

Ah.

آه

What’s the matter?

موضوع چیه؟

It’s Monday again.

دوباره دوشنبه است از

I hate Mondays.

دوشنبه ها متنفرم.

Let’s see.

اجازه بدید ببینم.

It’s the 14th today so let’s meet on the 17th.

امروز 14 ام است، پس بیایید در 17 ملاقات کنیم.

What’s the time?

ساعت چنده؟

It’s 5 ‘clock.

ساعت 5 است

Oh, I can go home!

اوه، من می توانم به خانه بروم!

We use ‘it’ to talk about days, dates and times of the clock.

ما از "آن" برای صحبت در مورد روزها، تاریخ ها و زمان های ساعت استفاده می کنیم.

OK, here are your last examples.

خوب، در اینجا آخرین نمونه های شما هستند.

See if you can see a pattern here.

ببینید آیا می توانید یک الگو را در اینجا ببینید.

Jason, it’s lovely to see you again.

جیسون، خوشحالم که دوباره شما را می بینم. خیلی

It’s great to be here.

خوب است که اینجا هستم.

They're digging up our street.

دارند خیابان ما را حفر می کنند.

It’s hard to concentrate with all the noise.

تمرکز کردن با این همه سروصدا سخت است.

It’s very cold in here.

اینجا خیلی سرده

Can we put the heating up?

آیا می توانیم گرمایش را افزایش دهیم؟

Why?

چرا؟

It’s very comfortable.

خیلی راحته

It’s awful eating here.

اینجا غذا خوردن افتضاحه

The waiter’s terrible!

گارسون وحشتناک است!

It’s a pity you have to go.

حیف که باید بری

I’ll be back soon.

زود برمی گردم.

Bye Jason.

خداحافظ جیسون

Bye-bye.

خداحافظ.

So it’s lovely, it’s great, it’s hard, it’s cold, it’s comfortable, it’s awful,

پس دوست داشتنی است، عالی است، سخت است، سرد است، راحت است، افتضاح است،

it’s a pity.

حیف است.

We can use it’s to give our opinion and comment on a situation or place.

ما می توانیم از آن برای اظهار نظر و اظهار نظر در مورد یک موقعیت یا مکان استفاده کنیم.

So you can use 'it' as a dummy subject to say what you think about a situation that

بنابراین می‌توانید از «آن» به‌عنوان یک موضوع ساختگی برای گفتن نظرتان درباره موقعیتی که

you're in.

در آن هستید استفاده کنید.

And that’s it.

و تمام.

Oh, that’s another expression with 'it'.

اوه، این یک عبارت دیگر با "آن" است.

When I say 'that’s it', I mean we’ve finished.

وقتی می گویم "همین است"، منظورم این است که ما تمام کرده ایم.

If you've enjoyed this video, please share it with a friend.

اگر از این ویدیو لذت بردید، لطفا آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.

And make sure you subscribe to our channel so you don’t miss our future videos.

و حتما در کانال ما عضو شوید تا ویدیوهای بعدی ما را از دست ندهید.

It’s great to have your support!

داشتن حمایت شما عالی است!

Bye.

خدا حافظ.