6 more useful American baseball idioms and a song (Part 4)

This is our final video on baseball idioms. You'll learn some great new expressions.

این آخرین ویدیوی ما در مورد اصطلاحات بیسبال است. عبارات جدید عالی را یاد خواهید گرفت.

And you'll learn a song. Come on. Let's get going.

و یه آهنگ یاد میگیری بیا دیگه. بیا بریم

The wonderful thing about baseball is you never know what will happen.

چیز شگفت انگیز در مورد بیسبال این است که شما هرگز نمی دانید چه اتفاقی خواهد افتاد.

Every game is different. It's a new game with new possibilities.

هر بازی متفاوت است. این یک بازی جدید با امکانات جدید است.

We need an idea for a sales promotion. Let's have a competition.

برای تبلیغ فروش به ایده نیاز داریم. بیا یه مسابقه بزاریم

We had one last year. And nobody entered. Forget last year. It'll be very different this time

پارسال یکی داشتیم و کسی وارد نشد پارسال رو فراموش کن این بار خیلی متفاوت خواهد بود

. We do have a lot of new products this year.

. ما امسال محصولات جدید زیادی داریم.

Exactly. It'll be a whole new ball game. Hmmm. A whole new ball game? Yes, it means a completely

دقیقا. این یک بازی کاملاً جدید با توپ خواهد بود. هوم یک بازی کاملا جدید با توپ؟ بله، این به معنای یک

different situation - totally new. Now we'd better tell everyone about home plate.

وضعیت کاملاً متفاوت است - کاملاً جدید. حالا بهتر است در مورد بشقاب خانه به همه بگوییم.

It's a piece of white rubber and it has five sides.

این یک تکه لاستیک سفید است و پنج طرف دارد.

It marks the place where the batter stands. Yes, home plate is where a lot of the action

محل ایستادن خمیر را مشخص می کند. بله، صفحه اصلی جایی است که بسیاری از اقدامات

starts. When a batter steps up to the plate...Hang on

شروع می شود. وقتی یک خمیر به سمت بشقاب می رود... صبر کنید یک

There's another idiom. We've got a problem. The website went down

اصطلاح دیگر وجود دارد. ما مشکل داریم این وب سایت

three times last week. Yes, I'm afraid the webmaster quit. There

هفته گذشته سه بار از کار افتاد. بله، می ترسم مدیر وب سایت استعفا دهد.

are problems with the code, but we have no control over that.

مشکلاتی با کد وجود دارد، اما ما کنترلی روی آن نداریم.

Well, who's responsible then? Somebody's gotta fix it.

خب پس چه کسی مسئول است؟ یکی باید درستش کنه

Yes, fix the code. It's quite a challenge. Well, who's going to do it?

بله، کد را اصلاح کنید. این کاملا یک چالش است. خوب، چه کسی این کار را انجام می دهد؟

What? Me? Don't worry Christina. Jay will fix it.

چی؟ من؟ نگران نباش کریستینا جی درستش میکنه

It's a wonderful challenge for him. He can't wait to start.

این یک چالش فوق العاده برای او است. او نمی تواند برای شروع صبر کند.

Excellent. Thanks for stepping up to the plate, Jay. Bye now everyone.

عالی متشکرم که به این غذا کمک کردی، جی. خداحافظ حالا همه

But I don't know anything about website code. So to step up to the plate means to take on

اما در مورد کد وب سایت چیزی نمی دانم. بنابراین گام برداشتن به معنای به عهده گرفتن

the responsibility for something. Yes, when the batter steps up to the plate,

مسئولیت چیزی است. بله، هنگامی که خمیر به سمت بشقاب می رود،

they rise to a challenge. Now how many chances does the batter get to

آنها با چالش روبرو می شوند. حالا چند شانس برای ضربه

hit the ball, Jay. Well, it depends. They can only get three

زدن به توپ دارد، جی. خب، بستگی دارد. آنها فقط می توانند سه

strikes. Now I'm the batter. The strike zone is from

ضربه بزنند. حالا من خمیرم. منطقه ضربه از

my chest to my knees. If the pitcher throws a ball and it's in the

سینه تا زانو من است. اگر پرتاب کننده توپی را پرتاب کند و در

strike zone and I don't swing, that's a strike. If I swing and miss, that's a strike too.

منطقه ضربه باشد و من تاب نزنم، این یک ضربه است. اگر من تاب بخورم و از دست بدهم، این هم یک ضربه است.

Three strikes and you're out. That's another idiom!

سه ضربه و شما بیرون هستید. این یک اصطلاح دیگر است!

You were two hours late this morning. Yeah. And you were two hours late last Wednesday.

امروز صبح دو ساعت تاخیر داشتی آره و چهارشنبه گذشته دو ساعت تاخیر داشتی.

Yeah, sorry. That's two strikes. If you're late again,

آره ببخشید این دو ضربه است. اگر باز هم دیر کردی

you're out. You'd fire me? Yes. Three strikes and you're out.

بیرون. تو مرا اخراج می کنی؟ آره. سه ضربه و شما بیرون هستید.

So a strike is a kind of failure. That's right,

پس اعتصاب نوعی شکست است. درست است

and you're only allowed to fail three times. After that, you're out.

و شما فقط سه بار مجاز به شکست هستید. بعد از آن، شما بیرون هستید.

Now tell us about left field and right field. Left field is a long way from first base.

حالا در مورد میدان چپ و میدان راست به ما بگویید. میدان چپ فاصله زیادی با پایه اول دارد.

It's hard to throw the ball to first base from left field.

پرتاب توپ به پایه اول از زمین چپ سخت است.

So it's surprising when balls come out of left field. Yeah.

بنابراین وقتی توپ ها از زمین چپ بیرون می آیند شگفت آور است . آره

We have big plans for you, Graham. We're going to give you a promotion.

ما برنامه های بزرگی برایت داریم، گراهام. ما به شما یک ترفیع می دهیم.

You're going to be our sales manager for all of Asia.

شما مدیر فروش ما برای تمام آسیا خواهید بود .

Gee, I'm sorry guys, but I quit. You're resigning? Yeah, I got a better job.

هی، بچه ها متاسفم، اما من ترک کردم. استعفا می دهی؟ آره، کار بهتری پیدا کردم.

But we had everything planned! Wow! That came out of left field.

اما ما همه چیز را برنامه ریزی کرده بودیم! وای! که از میدان چپ بیرون آمد.

So something out of left field is surprising. Yep. It's odd or strange. It's often something

بنابراین چیزی خارج از میدان چپ تعجب آور است. بله عجیب یا عجیب است. اغلب چیز

bad too. We don't expect balls to come from left field.

بدی هم هست. ما انتظار نداریم که توپ از زمین چپ بیاید.

They're unconventional. Yep. When ideas are crazy or eccentric, we

آنها غیر متعارف هستند. بله وقتی ایده ها دیوانه کننده یا عجیب و غریب هستند،

might say they came out of left field. So is it the same with right field? No, that's

ممکن است بگوییم که از میدان چپ بیرون آمده اند. پس با فیلد سمت راست هم همینطوره؟ نه، این

a little different. Right field is a quiet place. Nothing much happens there.

کمی متفاوت است. میدان سمت راست یک مکان آرام است . هیچ اتفاق خاصی در آنجا نمی افتد.

How long have you been working here, Jay? Twenty seven years.

چند وقته اینجا کار میکنی جی؟ بیست و هفت سال.

And you've always had the same job? Yep. You've never had a promotion? No.

و شما همیشه همین شغل را داشته اید؟ بله هیچ وقت ترفیع نداشتی؟ نه. به

Sounds like you're stuck out in right field. Yep.

نظر می رسد که در میدان درست گیر کرده اید. بله

So if you're stuck in right field, nothing much happens. Yeah, if you're in right field,

بنابراین اگر در زمینه درست گیر کرده باشید، اتفاق خاصی نمی افتد. بله، اگر در زمینه درست باشید، ارتباط

you're disconnected from the action. I've heard a lot of these basball idioms used

شما با عمل قطع شده است. من بسیاری از این اصطلاحات بیسبال را

in British business conversations as well. And some of them are similar to cricket. But

در مکالمات تجاری بریتانیایی نیز شنیده ام. و برخی از آنها شبیه به کریکت هستند. اما

some of them were a whole new ball game for me too.

برخی از آنها یک بازی کاملاً جدید با توپ برای من نیز بود.

We hope you find them useful. Yeah, we hope they help you hit it out of the park.

امیدواریم برای شما مفید باشد. بله، ما امیدواریم که آنها به شما کمک کنند تا آن را از پارک خارج کنید.

We'll be batting for you. Batting for you? Yes, we'll be on your side, rooting for you.

ما برای شما ضربه می زنیم. ضربه زدن برای شما؟ بله، ما در کنار شما خواهیم بود و شما را ریشه‌یابی می‌کنیم.

Rooting for you? Yeah, you root for your favorite team. You mean you support them.

روت کردن برای شما؟ بله، شما برای تیم مورد علاقه خود ریشه دارید . یعنی ازشون حمایت میکنی

Yeah, like I root for the Phillies. Root, root, root for the home team, if they

آره، مثل اینکه من ریشه فیلیز دارم. ریشه، ریشه، ریشه برای تیم میزبان، اگر آنها

don't win it's a shame. And it's one, two, three strikes you're out

برنده نشوند شرم آور است. و این یک، دو، سه ضربه است که

at the old ball game.

در بازی قدیمی توپ بیرون می روید.