How to remember English words by cheating

This video’s about your memory.

این ویدیو در مورد حافظه شماست.

How can you remember new English words you need to learn?

چگونه می توانید کلمات انگلیسی جدیدی را که باید یاد بگیرید به خاطر بسپارید؟

What methods work and are there any easy ways to learn them or to cheat?

چه روش هایی کار می کنند و آیا راه های آسانی برای یادگیری آنها یا تقلب وجود دارد؟

We'll find out.

ما متوجه خواهیم شد.

Let’s start with a story.

بیایید با یک داستان شروع کنیم.

Once upon a time there was a little boy called Jay.

روزی روزگاری پسر کوچکی بود به نام جی.

Jay was a happy kid who loved his dog and computer games.

جی بچه شادی بود که عاشق سگش و بازی های کامپیوتری بود.

He had loving parents who wanted him to do well at school.

او پدر و مادر دوست داشتنی داشت که می خواستند او در مدرسه خوب عمل کند.

Jay, I want you to study hard.

جی، من از تو می خواهم که سخت درس بخوانی.

OK Mom.

باشه مامان.

One day Jay had an examination coming up.

یک روز جی امتحان داشت.

So after dinner his mom sent him to his room to study.

بنابراین بعد از شام مادرش او را برای مطالعه به اتاقش فرستاد .

Jay, you need to go and revise.

جی، باید بری و اصلاح کنی.

Do I have to?

آیا مجبورم؟

Yes, you’ve got an exam tomorrow.

بله، فردا امتحان دارید.

Oh.

اوه

His Mum knew he needed to review his school work, or to revise as we say in British English.

مادرش می‌دانست که باید کارهای مدرسه‌اش را بازبینی کند یا آن‌طور که در انگلیسی بریتانیایی می‌گوییم اصلاح کند.

But Jay was into League of Legends so instead of opening up his school books, he started

اما جی وارد League of Legends شده بود، بنابراین به جای باز کردن کتاب‌های مدرسه‌اش، شروع به

playing with his friends online.

بازی آنلاین با دوستانش کرد.

I’ll just play for five minutes and then I’ll study.

من فقط پنج دقیقه بازی خواهم کرد و سپس مطالعه خواهم کرد.

It was a lot of fun and he had a great time.

خیلی سرگرم کننده بود و به او خیلی خوش گذشت.

Pww, pww.

پیوو، پیوو.

Ha ha ha!

ها ها ها ها!

But the clock was ticking.

اما ساعت داشت می زد.

After a couple of hours Jay yawned and checked the time.

بعد از چند ساعت جی خمیازه کشید و ساعت را بررسی کرد .

Oh no!

وای نه!

It’s nine o’clock and I haven’t studied for my exam.

ساعت نه است و من برای امتحانم مطالعه نکرده ام.

If I don’t go to bed soon, I won’t be able to think straight.

اگر زود به رختخواب نروم، نمی‌توانم درست فکر کنم.

And that’s when Jay stopped playing games and focused.

و این زمانی بود که جی بازی را متوقف کرد و تمرکز کرد.

He got out his books and started to study.

کتاب هایش را گرفت و شروع به مطالعه کرد. چیزهای

There’s so much to learn.

زیادی برای یادگیری وجود دارد.

This is terrible.

این وحشتناکه.

What am I going to do?

چه هستم من رفتن به انجام؟

But then Jay had an idea.

اما پس از آن جی ایده ای داشت.

I know, I’ll cheat!

میدونم تقلب میکنم!

Cheating is like lying.

تقلب مثل دروغ گفتن است.

It’s behaving in a bad way - dishonestly.

رفتار بدی دارد - غیر صادقانه.

I’ll cheat.

تقلب میکنم

I’ll write down the things I need to know on some paper and I’ll take it into the

چیزهایی را که باید بدانم روی کاغذ می نویسم و

exam with me.

با خودم در امتحان شرکت می کنم.

So Jay took a piece of paper and he started making notes.

بنابراین جی یک تکه کاغذ برداشت و شروع به یادداشت برداری کرد.

He found the important information he needed and wrote it down.

او اطلاعات مهمی را که نیاز داشت پیدا کرد و یادداشت کرد.

When he had his cheat sheet he felt good.

وقتی برگه تقلب خود را داشت احساس خوبی داشت.

But there was a problem.

اما یک مشکل وجود داشت.

How could he get his big piece of paper into the exam without anyone seeing it?

چگونه می‌توانست برگه بزرگش را بدون اینکه کسی ببیند، وارد امتحان کند؟

So that’s when he had another idea.

بنابراین در آن زمان بود که او ایده دیگری داشت.

He tore off a tiny corner of the page.

گوشه کوچکی از صفحه را پاره کرد.

A tiny, tiny corner.

یک گوشه کوچک و کوچک

Then he looked at his notes and wrote the most important information in tiny handwriting.

سپس به یادداشت های خود نگاه کرد و مهم ترین اطلاعات را با خط ریز نوشت.

It was so small he could screw it up into a tiny ball and hide it between two fingers

آنقدر کوچک بود که می توانست آن را به یک توپ کوچک بپیچاند و بین دو انگشت

on his hand.

دستش پنهان کند.

Then Jay went to bed and slept.

سپس جی به رختخواب رفت و خوابید.

He slept well because he knew he had his cheat sheet ready for the exam tomorrow.

او خوب می خوابید زیرا می دانست که برگه تقلب خود را برای امتحان فردا آماده کرده است.

Good luck with your exam, Jay.

در امتحانت موفق باشی جی.

Thanks Mom.

ممنون مامان

It’ll be OK.

درست خواهد بود.

So Jay sat in the exam room with the tiny cheat sheet between his fingers, and nobody

بنابراین جی در اتاق امتحان با برگه تقلب کوچک بین انگشتانش نشست و هیچ کس

saw it.

آن را ندید.

He read the exam questions and he felt great.

او سوالات امتحان را خواند و احساس خوبی داشت.

He was confident.

او اعتماد به نفس داشت.

I can answer all these questions.

من می توانم به همه این سوالات پاسخ دهم.

And he could.

و او می توانست.

Jay did really well and he got a great grade in the exam.

جی واقعا عالی بود و در امتحان نمره عالی گرفت .

But here’s the strange thing.

اما نکته عجیب اینجاست.

He never looked at the piece of paper.

او هرگز به تکه کاغذ نگاه نکرد.

He had the cheat sheet with him.

برگه تقلب را با خود داشت.

But he didn’t look at it.

اما او به آن نگاه نکرد.

And he still did well in the exam.

و او همچنان در امتحان خوب بود.

How was that possible?

چطور ممکن بود؟

It’s incredible!

باورنکردنیه!

How did I do that?

چگونه این کار را انجام دادم؟

Yeah, how did that happen?

آره، چطور این اتفاق افتاد؟ آیا

Have you got any ideas?

ایده ای دارید؟

Let’s look at what he did again.

بیایید دوباره به آنچه او انجام داد نگاه کنیم.

Of course the answer is he did do the work.

البته پاسخ این است که او کار را انجام داد.

First, he focused.

اول تمرکز کرد.

He didn’t spend a long time studying but he did concentrate.

او زمان زیادی را صرف مطالعه نکرد اما تمرکز داشت.

Second, he made notes.

ثانیاً، یادداشت هایی را انجام داد.

He wrote things down.

چیزها را یادداشت کرد.

Third, he didn’t try to learn everything.

سوم، او سعی نکرد همه چیز را یاد بگیرد.

He identified the important information and ignored the rest.

او اطلاعات مهم را شناسایی کرد و بقیه را نادیده گرفت.

Fourth, and this one’s very important, he processed the information.

چهارم، و این بسیار مهم است، او اطلاعات را پردازش کرد.

He re-organized it.

او آن را دوباره سازماندهی کرد.

And then lastly, Jay got a good night’s sleep.

و در نهایت، جی شب راحت خوابید.

So what can we learn from this that can help you remember words?

بنابراین چه چیزی می توانیم از این بیاموزیم که به شما کمک کند کلمات را به خاطر بسپارید؟

Yeah, how can I learn stuff the easy way?

بله، چگونه می توانم مطالب را به آسانی یاد بگیرم؟

I’ve got six tips for you.

من شش نکته برای شما دارم.

Are you ready?

اماده ای؟

First one.

اولی.

Set aside time for reviewing new words and give them your attention.

زمانی را برای مرور کلمات جدید اختصاص دهید و به آنها توجه کنید.

You don’t have to spend a long time on it.

لازم نیست زمان زیادی را برای آن صرف کنید.

Just when you have a free moment.

درست زمانی که شما یک لحظه آزاد دارید.

You can review a lot in five or ten minutes.

در پنج یا ده دقیقه می توانید مطالب زیادی را مرور کنید.

Second tip.

نکته دوم

This one’s obvious, but write down the words you want to learn.

این یکی واضح است، اما کلماتی را که می خواهید یاد بگیرید بنویسید.

Do I have to?

آیا مجبورم؟

That sounds like hard work.

به نظر کار سختی می رسد.

Actually, it’s going to save you work and make your life easier, because you'll be more

در واقع، این کار شما را نجات می دهد و زندگی شما را آسان تر می کند، زیرا کارآمدتر خواهید بود

efficient.

.

You can use a notebook or use your phone and an app.

می توانید از یک نوت بوک یا از تلفن و یک برنامه استفاده کنید.

Third tip.

نکته سوم.

Don’t try to learn every new word you see or hear.

سعی نکنید هر کلمه جدیدی را که می بینید یا می شنوید یاد بگیرید.

You want to focus on the frequent words, the words you find English speakers are often

شما می خواهید روی کلمات متداول تمرکز کنید، کلماتی که انگلیسی زبانان اغلب از آنها

using.

استفاده می کنند.

So if I keep seeing or hearing a word, I need to learn it.

بنابراین اگر من مدام کلمه ای را می بینم یا می شنوم، باید آن را یاد بگیرم.

Exactly.

دقیقا.

And you also want to learn words that are going to be interesting for you.

و همچنین می خواهید کلماتی را یاد بگیرید که برای شما جالب باشد.

So words about League of Legends, or dogs?

پس سخنانی در مورد League of Legends یا سگ ها؟

Sure.

مطمئن.

Learn words about subjects you want to talk about and forget the rest.

کلماتی را در مورد موضوعاتی که می خواهید صحبت کنید یاد بگیرید و بقیه را فراموش کنید.

You can’t learn all the words in the English language so be selective.

شما نمی توانید همه کلمات را در زبان انگلیسی یاد بگیرید، بنابراین انتخابی باشید.

It’s OK to say ‘oh I’m not leaning that’.

خوب است که بگویید "اوه، من به آن متمایل نیستم".

Phew!

اوه!

Fourth tip.

نکته چهارم.

This one’s really important.

این یکی واقعا مهمه

You need to process new words.

شما باید کلمات جدید را پردازش کنید.

You want to organize them somehow so you form connections in your mind.

شما می خواهید آنها را به نحوی سازماندهی کنید تا در ذهن خود ارتباطات ایجاد کنید.

Can’t I just look at them?

آیا نمی توانم فقط به آنها نگاه کنم؟

No, you need to process them so you create memories.

نه، باید آنها را پردازش کنید تا خاطره بسازید.

So when you see a new word, stop and ask yourself 'How can I remember this and create a memory?'.

بنابراین وقتی کلمه جدیدی می بینید، توقف کنید و از خود بپرسید "چگونه می توانم این را به خاطر بسپارم و خاطره ای بسازم؟"

There are lots of different ways to do this so we’re making another video about how

راه های مختلفی برای انجام این کار وجود دارد، بنابراین ما در حال ساختن یک ویدیوی دیگر در مورد نحوه

to get words to stick in your mind.

ماندگار کردن کلمات در ذهن خود هستیم.

If you subscribe to our channel you’ll be able to see it and when it’s published I’ll

اگر در کانال ما مشترک شوید می توانید آن را ببینید و وقتی منتشر شد

put a link here.

لینک آن را اینجا قرار می دهم.

And until then, think of Jay.

و تا آن زمان، به جی فکر کنید.

He didn’t just look at the information.

او فقط به اطلاعات نگاه نکرد.

He processed it.

او آن را پردازش کرد.

Fifth tip.

نکته پنجم.

This one’s easy.

این یکی آسان است

Sleep.

خواب.

It’s a wonderful thing.

این یک چیز فوق العاده است.

Everyone performs better when they’re not tired.

همه وقتی خسته نباشند بهتر عمل می کنند .

Yes, and that’s not the only reason sleep helps.

بله، و این تنها دلیلی نیست که خواب کمک می کند.

While we’re sleeping our brains are active, restructuring information and consolidating

هنگامی که ما خواب هستیم، مغز ما فعال است، اطلاعات را بازسازی می کند و

our memories.

خاطرات ما را تثبیت می کند.

Deep sleep is when new words move from our short term memory into our long term memory.

خواب عمیق زمانی است که کلمات جدید از حافظه کوتاه مدت ما به حافظه بلند مدت ما منتقل می شوند.

OK!

خوب!

Let's go back to the story for the last tip.

بیایید برای آخرین نکته به داستان برگردیم.

I have a question.

من یک سوال دارم.

Jay did well in the exam, but how long do you think he remembered all the information

جی در امتحان به خوبی شرکت کرد، اما فکر می‌کنید تا کی تمام اطلاعاتی را که

he learnt?

آموخته به خاطر می‌آورد؟

If we tested him again in a week’s time or two week’s time, would he remember it?

اگر بعد از یک هفته یا دو هفته دوباره او را آزمایش کنیم، آیا او آن را به خاطر می آورد؟

Yeah!

آره

Well maybe... or maybe not.

خوب شاید... یا شاید نه.

To stop yourself forgetting, you need to review.

برای جلوگیری از فراموش کردن خود، باید مرور کنید.

You’ll probably need to review a word several times before you remember it.

احتمالاً لازم است یک کلمه را چندین بار قبل از به خاطر سپردن آن مرور کنید.

Ah!

آه!

Hey, but if you review you will remember and it doesn’t take long.

سلام، اما اگر مرور کنید، به یاد خواهید آورد و زمان زیادی نمی برد.

Five minutes here.

پنج دقیقه اینجا

Ten minutes there.

ده دقیقه اونجا

You just need to do it regularly.

فقط باید به طور منظم این کار را انجام دهید.

If you can get into a reviewing habit, you’re going to feel the benefit.

اگر بتوانید عادت مرور کنید، سود آن را احساس خواهید کرد.

Think how many words you can learn.

فکر کنید که چند کلمه می توانید یاد بگیرید.

10 words a day for 100 days, that’s a thousand words.

10 کلمه در روز برای 100 روز، این هزار کلمه است.

That gives me a lot of communication power.

این به من قدرت ارتباطی زیادی می دهد.

A thousand words.

هزار لغت.

That’s a good goal.

این یک هدف خوب است.

If you follow these tips you can learn a thousand words in just a few months and your English

اگر این نکات را دنبال کنید، می توانید هزاران کلمه را در عرض چند ماه یاد بگیرید و زبان انگلیسی شما رو

is going to take off.

به افزایش است.

In fact, why not start now?

در واقع، چرا از الان شروع نکنیم؟

You could watch some more of our videos and find new words to learn.

شما می توانید برخی دیگر از ویدیوهای ما را تماشا کنید و کلمات جدیدی برای یادگیری پیدا کنید.

Thanks for watching and see you next Friday!

ممنون که تماشا کردید و جمعه آینده شما را می بینیم!

Bye!

خدا حافظ!