How good is your English? Quiz 2

Are you ready for another quiz?

آیا برای مسابقه دیگری آماده هستید؟

We’re going to test you with some more tricky English today.

ما امروز قصد داریم شما را با چند زبان انگلیسی پیچیده تر آزمایش کنیم .

And we’ll help you fix some common mistakes.

و ما به شما کمک خواهیم کرد تا برخی از اشتباهات رایج را برطرف کنید.

Here’s how this works.

در اینجا نحوه کار این است.

We’ll ask you some questions and you have to choose an answer before the clock stops

ما از شما چند سوال می‌پرسیم و شما باید قبل از اینکه ساعت از

ticking.

تیک تیک تاک نماند، پاسخی را انتخاب کنید.

All the questions are based on mistakes that English students often make.

تمام سوالات بر اساس اشتباهاتی است که دانش آموزان انگلیسی اغلب مرتکب می شوند.

Some of you asked for some hard questions this time.

برخی از شما این بار چند سوال سخت پرسیدید .

Students with different levels of English watch our videos so we don’t want to go

دانش‌آموزان با سطوح مختلف زبان انگلیسی ویدیوهای ما را تماشا می‌کنند تا ما نخواهیم

super advanced.

فوق‌العاده پیشرفته باشیم.

But we thought we’d throw in a couple of extra tricky questions this time.

اما ما فکر کردیم که این بار چند سوال پیچیده را مطرح کنیم.

So get ready!

پس آماده شو!

Let’s start with an easy one.

بیایید با یک مورد آسان شروع کنیم.

This is a very common mistake.

این یک اشتباه بسیار رایج است.

Imagine you want to write something down but you don’t have a pen.

تصور کنید می خواهید چیزی بنویسید اما خودکار ندارید. از

What will you ask your friend?

دوستت چه خواهی پرسید؟

Can you lend me your pen?

آیا می توانید قلم خود را به من قرض دهید؟

Can you borrow me your pen?

آیا می توانی قلمت را از من قرض بگیری؟

Lend and borrow.

قرض بدهید و قرض بگیرید.

Lots of languages have just one word for these actions.

بسیاری از زبان ها فقط یک کلمه برای این اعمال دارند.

But in English we have two.

اما در انگلیسی ما دو تا داریم.

It’s the same action, but from different points of view.

این همان عمل است، اما از دیدگاه های مختلف.

Lending is when we give someone something.

وام دادن زمانی است که به کسی چیزی می دهیم.

And borrowing is when we take something.

و قرض گرفتن زمانی است که چیزی را می گیریم.

Oh.

اوه

Can I borrow your glasses?

آیا می توانم عینک شما را قرض بگیرم؟

What?

چی؟

Can you lend me your glasses?

میشه عینکتو بهم قرض بدی

Sure.

مطمئن.

Thank you.

متشکرم.

Yay.

آری

So we lend things TO people, and borrow things FROM people.

بنابراین ما چیزهایی را به مردم قرض می دهیم و چیزهایی را از مردم قرض می کنیم.

Giving and taking.

دادن و گرفتن.

And they’re temporary actions.

و آنها اقدامات موقتی هستند.

Oh, well give me your number.

اوه، شماره خود را به من بدهید.

Give me your pen.

قلمت را به من بده

I need it.

من به آن نیاز دارم.

Just for a moment.

فقط یک لحظه.

You’ll give it back?

پس میدهی؟

I just want to borrow it.

من فقط می خواهم آن را قرض بگیرم.

Sorry, what was that?

ببخشید اون چی بود

There’s another word that’s similar: loan.

کلمه دیگری نیز مشابه آن وجود دارد: قرض.

Students make mistakes with that too.

دانش آموزان نیز با آن اشتباه می کنند .

In British English, loan is normally a noun.

در انگلیسی بریتانیایی، وام معمولاً یک اسم است.

A loan is money that we borrow from a bank.

وام پولی است که از بانک وام می گیریم.

We say that too, but in American English, we can also use loan as a verb.

ما هم همین را می گوییم، اما در انگلیسی آمریکایی می توانیم از loan به عنوان فعل هم استفاده کنیم.

Then let’s have another question.

سپس بیایید یک سوال دیگر داشته باشیم.

OK.

خوب.

Imagine you’ve left your wallet or purse at home so you have no money.

تصور کنید کیف پول یا کیف خود را در خانه جا گذاشته اید تا پولی نداشته باشید.

You ask a friend to help.

شما از یکی از دوستان کمک می خواهید.

Are both these questions OK?

آیا این هر دو سوال مشکلی ندارد؟

Can I borrow $20?

آیا می توانم 20 دلار وام بگیرم؟

Can I loan $20?

آیا می توانم 20 دلار وام بدهم؟

The verb 'loan' is like 'lend'.

فعل "قرض" مانند "قرض دادن" است.

It's not like 'borrow'.

مثل «قرض گرفتن» نیست.

Yes, if you want to say 'loan', you’d have to say ‘Can you loan ME $20?’ or ‘He

بله، اگر می‌خواهید بگویید «قرض»، باید بگویید «می‌توانی 20 دلار به من قرض بدهی؟» یا «او

loaned ME his bike.’

دوچرخه‌اش را به من قرض داد.»

And again, it’s just a temporary action.

و دوباره، این فقط یک اقدام موقت است.

Yes, if someone loans you money, you have to pay it back.

بله، اگر کسی به شما پول قرض دهد، باید آن را پس بدهید.

Here’s that fifty dollars I borrowed.

این پنجاه دلاری است که من قرض کردم.

Oh.

اوه

Actually you owe me fifty five.

در واقع شما پنجاه و پنج به من مدیون هستید.

I thought you lent me fifty.

فکر کردم پنجاه به من قرض دادی

Five dollars interest.

سود پنج دلاری

Huh!

متعجب!

If you want more practice with lend, borrow and loan, here’s a link to a video with

اگر می خواهید تمرین بیشتری با قرض دادن، قرض گرفتن و قرض گرفتن داشته باشید، در اینجا پیوندی به یک ویدیو با

more examples.

مثال های بیشتر وجود دارد. بیایید

Let’s have a hard one now.

حال سختی داشته باشیم.

OK.

خوب.

Imagine some friends invite you round for dinner and you have a great time chatting.

تصور کنید برخی از دوستان شما را برای شام دعوت می کنند و شما اوقات خوبی را برای چت کردن سپری می کنید.

Then you look at the clock and realize it’s midnight.

سپس به ساعت نگاه می کنی و متوجه می شوی که نیمه شب است.

What will you say?

شما چه خواهید گفت؟

Oh my!

ای وای!

It’s time I will leave.

وقت آن است که ترک کنم.

Oh my!

ای وای!

It’s time I leave.

وقت رفتن است

Oh my!

ای وای!

It’s time I left.

وقت آن است که ترک کنم

That’s interesting.

جالبه. آنجا

We were talking about the present and the future there, but we used a past tense.

از حال و آینده صحبت می کردیم، اما از زمان گذشته استفاده می کردیم.

Yes, it’s not a real past.

بله، این یک گذشته واقعی نیست. به این

It’s because the phrase ‘It’s time’ has a special structure.

دلیل که عبارت "زمان است" ساختار خاصی دارد.

The technical term for this is a subjunctive.

اصطلاح فنی برای این امر فرعی است.

We could also use an infinitive and say ‘It’s time to go’, but often we use the subjunctive

همچنین می‌توانیم از مصدر استفاده کنیم و بگوییم « زمان رفتن است»، اما اغلب از فاعل استفاده می‌کنیم

and say ‘It’s time I left.’

و می‌گوییم «زمان رفتم.»

That’s tricky.

این مشکل است. به

We need another example.

مثال دیگری نیاز داریم.

OK.

خوب.

Listen carefully to what I say here: What time is it?

به آنچه در اینجا می گویم با دقت گوش کنید: ساعت چند است؟

It’s time you got that watch repaired.

وقت آن است که آن ساعت را تعمیر کنید.

Three o’clock.

ساعت سه.

Did you hear it?

شنیدی؟

She said, 'It’s time you got that watch repaired'.

او گفت: "زمان آن رسیده که آن ساعت را تعمیر کنی".

So, I said got.

بنابراین، گفتم دریافت کردم.

Not get.

نگرفتن

Past tense.

زمان گذشته.

But you will hear people saying get too.

اما شما خواهید شنید که مردم می گویند دریافت بیش از حد.

Yes.

آره.

Strictly speaking get is wrong, but in spoken English we often ignore subjunctives.

به طور دقیق گفتن گرفتن اشتباه است، اما در زبان انگلیسی گفتاری ما اغلب ضوابط فرعی را نادیده می گیریم.

OK.

خوب.

Let’s have another question.

بیایید یک سوال دیگر داشته باشیم.

Imagine your friend has just cooked you a meal.

تصور کنید دوستتان به تازگی برایتان غذا درست کرده است .

Everything was delicious.

همه چیز خوشمزه بود

What will you say?

شما چه خواهید گفت؟

Thank you.

متشکرم.

You’re a very good cook.

تو آشپز خیلی خوبی هستی

Thank you.

متشکرم.

You’re a very good cooker.

تو پز خیلی خوبی هستی

Students often muddle up cook and cooker, and it can sound very funny.

دانش آموزان اغلب آشپز و آشپز را به هم می ریزند و این می تواند بسیار خنده دار به نظر برسد.

A cooker is a large piece of equipment or stove that we use to cook food.

اجاق گاز یک وسیله یا اجاق بزرگ است که برای پختن غذا از آن استفاده می کنیم.

It’s not a person.

این یک شخص نیست.

The person who does the cooking is a cook.

کسی که آشپزی می کند آشپز است.

If you want more examples, check out this video.

اگر نمونه های بیشتری می خواهید، این ویدیو را ببینید.

OK, next question.

باشه سوال بعدی

You’ve ordered a dish in a restaurant and it doesn’t taste good.

شما یک غذا را در یک رستوران سفارش داده اید و طعم خوبی ندارد.

Your friend asks you ‘What’s it like?’

دوستتان از شما می پرسد "چه شکلی است؟"

What do say?

چه می گویید؟

No, I don’t like it.

نه، من آن را دوست ندارم.

It’s very salty and it has a strange peppermint taste.

بسیار شور است و طعم عجیبی دارد .

This question confuses a lot of students.

این سوال بسیاری از دانش آموزان را سردرگم می کند.

‘Like’ isn’t a verb here.

"Like" در اینجا یک فعل نیست.

It’s a preposition that means ‘similar to’.

این حرف اضافه ای است که به معنای "شبیه به" است.

So this question doesn’t mean ‘Do you like it?’

بنابراین این سوال به این معنی نیست که "آیا آن را دوست داری؟" به

It means ‘Tell me about it.

معنای "در مورد آن به من بگو".

Describe it to me’.

برای من توصیف کن.»

Here's another example, We went to a networking event last night.

این یک مثال دیگر است، ما دیشب به یک رویداد شبکه رفتیم.

Oh, what was it like?

اوه چه شکلی بود

Boring.

حوصله سر بر.

It was very useful.

بسیار مفید بود.

There were about a dozen people there and everyone made a short presentation.

حدود ده نفر آنجا بودند و همه ارائه کوتاهی کردند.

I didn’t like it.

من آن را دوست نداشتم.

Kathy’s not asking if you liked it, Jay.

کتی نمی پرسد که آیا آن را دوست داشتی، جی.

She wants us to tell her about it.

او از ما می خواهد که در مورد آن به او بگوییم.

Did you meet any interesting people?

آیا با افراد جالبی آشنا شدید؟

Yes.

آره.

Well, I did.

خوب، من انجام دادم.

I didn’t talk to anybody.

من با کسی صحبت نکردم

If you'd like more examples, check this link.

اگر نمونه های بیشتری می خواهید، این لینک را بررسی کنید.

OK, one more question.

باشه یه سوال دیگه

Imagine you’re going to a meeting that starts at 3 o’clock.

تصور کنید به جلسه ای می روید که ساعت 3 شروع می شود.

But the traffic is terrible.

اما ترافیک وحشتناک است.

And then you can’t find a parking space.

و بعد نمی توانید جای پارک پیدا کنید.

You run to the building where your colleague is waiting for you.

به سمت ساختمانی می دوید که همکارتان منتظر شماست.

You’re worried that you’ll be late.

شما نگران این هستید که دیر بیایید.

What question will you ask?

چه سوالی خواهید پرسید؟ آیا

Am I in time for the meeting?

به موقع برای جلسه هستم؟ آیا

Am I on time for the meeting?

به موقع برای جلسه هستم؟ آیا

Am I in time for the meeting?

به موقع برای جلسه هستم؟

Yeah.

آره

Don’t worry, we’ve got ten minutes.

نگران نباش، ده دقیقه وقت داریم.

I couldn’t find a parking space.

جای پارک پیدا نکردم بیا

Come on.

دیگه.

Let’s go in.

بیایید وارد شویم.

If we’re in time for something, we’re not late.

اگر برای چیزی به موقع رسیده ایم، دیر نکرده ایم.

‘In time’ means with enough time to spare.

«در زمان» به معنای داشتن زمان کافی برای وقت گذاشتن است.

On time is a little different.

به موقع کمی متفاوت است.

It means punctually or promptly.

یعنی به موقع یا بی درنگ.

Oh, the train’s coming.

اوه، قطار در راه است.

It’s right on time.

درست به موقع است

So ‘on time' means at the correct time The time that was scheduled.

بنابراین «به‌موقع» یعنی در زمان درست زمانی که برنامه‌ریزی شده است.

Click here to see more examples, and I’ll put links in the description below to other

برای دیدن نمونه های بیشتر اینجا را کلیک کنید، و من پیوندهایی را در توضیحات زیر به

videos we’ve mentioned.

ویدیوهای دیگری که ذکر کرده ایم قرار خواهم داد.

So now it’s time we finished.

پس حالا وقت آن است که کار را تمام کنیم.

Yeah, it's time we finished – that’s a subjunctive.

بله، وقت آن است که کار را تمام کنیم - این یک امر فرعی است.

Did you spot it?

متوجه شدی؟

We hope you enjoyed this quiz.

امیدواریم از این مسابقه لذت برده باشید.

Give us a thumbs up if you did.

اگر این کار را کردید به ما سر بزنید.

And why not share this video with a friend?

و چرا این ویدیو را با یک دوست به اشتراک نمی گذارید؟

And subscribe of course, so you don’t miss our future videos.

و البته مشترک شوید تا ویدیوهای آینده ما را از دست ندهید.

See you next week everyone.

هفته آینده همگی میبینمتون

Bye.

خدا حافظ.

Bye-bye.

خداحافظ.