Protests and racism - English vocabulary lesson

We're living at a time of huge protests.

ما در زمان اعتراضات بزرگ زندگی می کنیم.

Racism, social injustice, police brutality.

نژادپرستی، بی عدالتی اجتماعی، خشونت پلیس.

So in today's lesson, you'll learn lots of vocabulary about protests and demonstrations.

بنابراین در درس امروز، واژگان زیادی در مورد اعتراضات و تظاهرات خواهید آموخت.

So you can follow and participate in discussions and debates.

بنابراین می توانید بحث ها و مناظره ها را دنبال کرده و در آن شرکت کنید .

And make your voice heard.

و صدای خود را به گوش دیگران برسانید.

And make the world a better place.

و دنیا را به مکانی بهتر تبدیل کنید.

We live in Philadelphia in the US and there have been huge protests here in the last few

ما در فیلادلفیا در ایالات متحده زندگی می کنیم و در چند هفته اخیر اعتراضات زیادی در اینجا وجود داشته است

weeks.

.

About the death of George Floyd.

درباره مرگ جورج فلوید

That's the African American man who died when a policeman in Minneapolis had his knee on

این مرد آفریقایی آمریکایی است که وقتی یک پلیس در مینیاپولیس زانویش را روی

George's neck.

گردن جورج گذاشت جان باخت.

We didn't join the protests here because of COVID-19 and social distancing.

ما به دلیل COVID-19 و فاصله گذاری اجتماعی به اعتراضات اینجا نپیوستیم.

We wanted to but the global pandemic stopped us.

ما می خواستیم اما همه گیری جهانی مانع ما شد.

So we're going to hold our own protest instead.

بنابراین ما به جای آن اعتراض خود را برگزار می کنیم.

Really?

واقعا؟

Yep.

بله

Here's your paint.

رنگ شما اینجاست

Uh oh.

اوه اوه

What were you like in art class when you were a child.

در دوران کودکی در کلاس هنر چگونه بودید؟

A complete failure.

یک شکست کامل

Really?

واقعا؟

Absolutely.

کاملا.

Why does that not surprise me?

چرا من را شگفت زده نمی کند؟

The word protest is tricky because of the pronunciation.

کلمه اعتراض به دلیل تلفظ آن مشکل است .

When it's a noun, the stress is on the first syllable.

وقتی اسم است، تاکید روی هجای اول است .

A PROtest.

یک اعتراض

But when it's a verb, in British English, the stress moves to the second syllable.

اما وقتی این یک فعل است، در انگلیسی بریتانیایی، استرس به هجای دوم منتقل می‌شود.

To proTEST.

در اعتراض به.

But in American English, I can say to proTEST, or to PROtest.

اما در انگلیسی آمریکایی، می توانم بگویم به اعتراض، یا به اعتراض.

It's a British and American difference.

این تفاوت بریتانیا و آمریکاست.

But American English is easier.

اما انگلیسی آمریکایی راحت تر است.

I went to the women's march in Philadelphia.

من به راهپیمایی زنان در فیلادلفیا رفتم.

Was it dangerous?

خطرناک بود؟

No.

نه

It was a lot of fun.

خیلی سرگرم کننده بود.

Erm, and the best thing was the signs.

آرم، و بهترین چیز نشانه ها بود.

They were very witty.

خیلی شوخ بودند.

Witty means clever and funny.

شوخ به معنای باهوش و خنده دار است.

A march is a kind of protest where you walk from one place to another.

راهپیمایی نوعی اعتراض است که در آن از جایی به نقطه دیگر می روید.

And we also have rallies.

و تجمع هم داریم.

That's when you stay in one place.

آن وقت است که در یک مکان می مانی.

In the UK, rallies are generally protests.

در بریتانیا، تجمعات عموماً اعتراضی است.

But what about the US?

اما در مورد ایالات متحده چطور؟

Well some are4 protests, but we also have rallies to show support for political candidates.

خوب برخی اعتراضات هستند، اما ما همچنین تجمعاتی برای حمایت از نامزدهای سیاسی داریم.

I've been to one of those too!

من هم به یکی از آن ها رفته ام!

Oh yes.

آه بله.

What did you think of it?

نظرت راجع بهش چی بود؟

It was interesting.

جالب بود.

Very different to the UK.

با انگلستان بسیار متفاوت است.

Another word with a similar meaning to protest is demonstrate.

کلمه دیگری با معنای مشابه برای اعتراض، نمایش است.

That's the verb.

این فعل است.

And the noun would be demonstration.

و اسم آن تظاهرات خواهد بود.

Rioting is when a crowd of people behave in a violent way.

شورش زمانی است که انبوهی از مردم رفتار خشونت آمیز داشته باشند.

In the first few days in Philadelphia, some of the protests were peaceful, but there was

در چند روز اول در فیلادلفیا، برخی از تظاهرات مسالمت آمیز بود، اما

also some rioting.

برخی از ناآرامی ها نیز وجود داشت.

And there was also looting.

و همچنین غارت شد.

Looting is when people break into buildings and stores and steal things.

غارت زمانی است که افراد وارد ساختمان ها و فروشگاه ها می شوند و اشیا را می دزدند.

And the city imposed a curfew.

و شهر منع رفت و آمد را اعلام کرد.

That's a law that says you can't go outside at night after a particular time.

این قانونی است که می گوید شما نمی توانید بعد از یک زمان خاص شب ها بیرون بروید.

There are diffferent words we use with curfew.

کلمات مختلفی وجود دارد که ما در مورد منع آمد و شد استفاده می کنیم.

You can set a curfew.

می توانید منع رفت و آمد تعیین کنید.

You can violate a curfew.

شما می توانید مقررات منع رفت و آمد را نقض کنید.

You violate a curfew if you're outside past the hour the police have said you have to

اگر از ساعتی که پلیس گفته است باید

be inside.

در بیرون باشید، مقررات منع رفت و آمد را نقض می کنید.

Yes.

آره.

And at the end of the curfew, they lift the curfew.

و در پایان منع رفت و آمد، منع رفت و آمد را برمی دارند.

Right.

درست.

That's when you can go outside again.

آن وقت است که می توانید دوباره بیرون بروید.

But then things started to quiet down, didn't they?

اما پس از آن همه چیز شروع به آرام شدن کرد، اینطور نیست ؟

Yes.

آره.

And it's actually been very peaceful for weeks now.

و در واقع هفته هاست که بسیار آرام است .

There was a brief moment when the police fired tear gas and pepper spray at protesters to

لحظه کوتاهی بود که پلیس به سمت معترضان گاز اشک آور و اسپری فلفل شلیک کرد تا

get them off the highway, But since then it's been pretty quiet.

آنها را از بزرگراه خارج کند، اما از آن زمان تا به حال فضای آرامی برقرار است.

I'll tell you what though Jay.

بهت میگم جی

We had a lot of police helicopters flying overhead.

ما تعداد زیادی هلیکوپتر پلیس داشتیم که بالای سرمان پرواز می کردند.

Well, I think they were mostly news helicopters.

خوب، من فکر می کنم آنها بیشتر هلیکوپترهای خبری بودند.

Oh, do you?

اوه، شما؟

Yes.

آره.

Riots and looting make good television.

شورش و غارت تلویزیون خوب است.

Yes, shots of peaceful protests don't attract so many viewers.

بله، نماهای تظاهرات مسالمت آمیز بینندگان زیادی را جذب نمی کند.

So we haven't felt at all threatened by the protests in Philadelphia, have we?

پس ما اصلاً از اعتراضات فیلادلفیا احساس خطر نکرده‌ایم، درست است؟

No, we've felt really quite safe here.

نه، ما اینجا واقعاً احساس امنیت کرده‌ایم.

We're more worried about COVID-19.

ما بیشتر نگران COVID-19 هستیم.

We're concerned that two weeks after the protests, a lot of people might be sick.

ما نگران این هستیم که دو هفته پس از اعتراضات، بسیاری از مردم ممکن است بیمار باشند.

All the recent protests in Philadelphia have been about police brutality.

تمام اعتراضات اخیر در فیلادلفیا در مورد خشونت پلیس بوده است.

Brutality means violent and cruel behavior.

بی رحمی به معنای رفتار خشن و بی رحمانه است.

But I think it's more than that.

اما من فکر می کنم بیش از این است.

They have been about racism.

آنها در مورد نژادپرستی بوده اند.

They have been about....

آنها در مورد ....

Yeah.

بله.

Black lives matter.

زندگی سیاهان اهمیت دارد.

So racism is the belief that people of one race are better than people of another race.

بنابراین نژادپرستی این باور است که افراد یک نژاد بهتر از افراد نژاد دیگر هستند.

And it's also the unfair treatment of a race, because of that belief.

و همچنین رفتار ناعادلانه با یک نژاد است، به دلیل این باور.

And a racist is a person.

و نژادپرست یک شخص است.

It's someone who believes their race is better than others.

این کسی است که معتقد است نژادش بهتر از دیگران است.

And they discriminate against people and treat them unfairly.

و نسبت به مردم تبعیض قائل می شوند و با آنها ناعادلانه رفتار می کنند.

The word racist can be an adjective too.

کلمه نژادپرست نیز می تواند یک صفت باشد.

We could talk about racist attitudes, racist beliefs.

می‌توانیم درباره نگرش‌های نژادپرستانه، باورهای نژادپرستانه صحبت کنیم .

A racist attack.

حمله نژادپرستانه

Right, right.

درسته، درسته

And you'll also hear the term systemic racism.

و همچنین اصطلاح نژادپرستی سیستمیک را خواهید شنید.

Ah yes.

آه بله.

If someone doesn't give you a job because your skin is black, then it's racism on an

اگر کسی به شما شغلی نمی دهد زیرا پوست شما سیاه است، پس این نژادپرستی در

individual level.

سطح فردی است.

But when being black has meant that you can't get access to good health care, or housing,

اما وقتی سیاه‌پوست بودن به این معنی است که نمی‌توانید به مراقبت‌های بهداشتی خوب، مسکن

or a good education, then it's systemic racism.

یا آموزش خوب دسترسی پیدا کنید، پس این یک نژادپرستی سیستماتیک است.

It's about the racism that's built into the way society works.

این در مورد نژادپرستی است که در شیوه کار جامعه ایجاد شده است.

There's broad agreement that the murder of George Floyd was terrible, but there's some

توافق کلی وجود دارد که قتل جورج فلوید وحشتناک بود، اما

disagreement about the term systemic racism.

در مورد اصطلاح نژادپرستی سیستمیک اختلاف نظر وجود دارد.

And some people say it doesn't exist.

و برخی می گویند وجود ندارد.

But things are changing.

اما همه چیز در حال تغییر است.

The Merriam-Webster dictionary is going to update its definition of racism.

فرهنگ لغت Merriam-Webster قصد دارد تعریف خود از نژادپرستی را به روز کند.

It's going to include systemic racism as well.

این شامل نژادپرستی سیستماتیک نیز می شود.

The way we refer to black people in America has changed over the decades.

نحوه اشاره ما به سیاه پوستان در آمریکا در طول دهه ها تغییر کرده است.

Are both these terms acceptable.

آیا هر دو این شرایط قابل قبول هستند؟

African American and black.

آفریقایی آمریکایی و سیاه پوست.

Yes, they're both acceptable.

بله، هر دو قابل قبول هستند.

And which one...

و کدام یک...

What's the difference?

چه فرقی دارد؟

Well African American refers to a person's ethnicity.

خب آفریقایی آمریکایی به قومیت یک فرد اشاره دارد .

And black refers more to race?

و مشکی بیشتر به نژاد اشاره دارد؟

That's correct.

این درست است.

So it's more about physical characteristics rather than culture.

بنابراین بیشتر به ویژگی های فیزیکی مربوط می شود تا فرهنگ.

Mmhmm.

مممم

OK.

خوب.

And what about in the past?

و در گذشته چطور؟ از

What terms shouldn't we use?

چه اصطلاحاتی استفاده نکنیم؟

Well in the 1950s and 1960s we used the term negro to refer to black or African American

خوب در دهه‌های 1950 و 1960، ما از اصطلاح سیاه پوست برای اشاره به سیاهپوستان یا آفریقایی‌آمریکایی‌ها استفاده می‌کردیم

people.

.

And we also used the term colored, which was really offensive.

و همچنین از اصطلاح رنگی استفاده کردیم که واقعا توهین آمیز بود.

So we don't use that either any more.

بنابراین ما دیگر از آن استفاده نمی کنیم.

OK.

خوب.

Something I've noticed about America, Jay, is that American's are much more conscious

چیزی که من در مورد آمریکا متوجه شده ام، جی، این است که آمریکایی ها نسبت به

of their ethnic identity than we are in the UK.

ما در بریتانیا بسیار بیشتر از هویت قومی خود آگاه هستند .

Well yes.

خب بله.

This is a country of immigrants, of course.

البته اینجا کشور مهاجران است.

But we never melted together into a homogeneous society.

اما ما هرگز با هم به یک جامعه همگن تبدیل نشدیم .

Instead, we've sort of remained separated into our ethnic groups.

در عوض، ما به نوعی در گروه های قومی خود جدا مانده ایم.

Irish Americans and Italian Americans and Polish Americans and so forth.

آمریکایی های ایرلندی و آمریکایی های ایتالیایی و آمریکایی های لهستانی و غیره.

I know but it carries on for generations.

می دانم اما نسل ها ادامه دارد.

Oh right.

درسته.

So, I mean, I've met people here who've said 'I'm Irish American' and I've said 'Oh, where

بنابراین، منظورم این است که من با افرادی در اینجا ملاقات کرده ام که گفته اند "من ایرلندی آمریکایی هستم" و من گفته ام "اوه،

are you from in Ireland?' and they said 'Oh, no, no.

شما اهل کجای ایرلند هستید؟" و آنها گفتند "اوه، نه، نه.

My great grandmother was Irish.'

مادربزرگ من ایرلندی بود.

And then I start thinking about it and I think, wow, I'm more Irish than them.

و سپس شروع به فکر کردن در مورد آن می کنم و فکر می کنم، وای، من از آنها ایرلندی تر هستم.

You know, but I never think of myself as being Irish, or German, or, you know, the different

می دانید، اما من هرگز فکر نمی کنم که خودم ایرلندی یا آلمانی هستم، یا، می دانید،

sort of roots that I come from.

ریشه های متفاوتی که از آن آمده ام.

I think of myself as English, or British, or European or whatever.

من خودم را انگلیسی یا انگلیسی یا اروپایی یا هر چیز دیگری می دانم.

And then there's the issue of what right do we have to protest.

و سپس این موضوع مطرح می شود که ما به چه حقی اعتراض داریم.

And that's quite strong, that feeling in America, isn't it?

و این کاملاً قوی است، این احساس در آمریکا، اینطور نیست؟

Well, it comes from the first amendment to the constitution, which gives us the right

خب از اصلاحیه اول قانون اساسی میاد که به ما حق

of free speech, the right to protest the government...

آزادی بیان میده، حق اعتراض به حکومت...

The right to assemble in groups...

حق تجمع گروهی...

Right.

درسته.

And a free press.

و مطبوعات آزاد.

That's right.

درست است.

And we have similar rights, in fact you got those rights really copying the rights we

و ما حقوق مشابهی داریم، در واقع شما این حقوق را با کپی برداری از حقوقی که ما

have in the UK.

در بریتانیا داریم دریافت کردید.

No, they were invented in America.

نه، آنها در آمریکا اختراع شدند.

There's something that I've become more conscious of here and maybe it's a British and American

چیزی وجود دارد که من در اینجا بیشتر از آن آگاه شده ام و شاید این یک چیز بریتانیایی و آمریکایی باشد

thing, or maybe it's just because I'm getting older.

، یا شاید فقط به این دلیل است که من در حال پیر شدن هستم.

Mmm.

ممم

But, there's the idea of the right to free speech being your right - it's something you

اما، این ایده وجود دارد که حق آزادی بیان حق شماست - این چیزی است که شما

are able to do - but there's also the idea here I think of it being a civic duty.

قادر به انجام آن هستید - اما این ایده نیز وجود دارد که من فکر می کنم این یک وظیفه مدنی است.

It's the correct thing to do and something you should do, so if you see injustice, you

این کار درست و کاری است که باید انجام دهید، پس اگر بی عدالتی دیدید،

should speak up.

باید صحبت کنید.

So as a result of the protests after George Floyd was killed, people have become more

بنابراین در نتیجه اعتراضات پس از کشته شدن جورج فلوید، مردم

aware of the effects and the extent of racism in America.

نسبت به اثرات و میزان نژادپرستی در آمریکا آگاهی بیشتری پیدا کردند.

Yeah, they've got woke.

آره بیدار شده اند

Huh?

متعجب؟

That's my new expression.

این بیان جدید من است.

It has African American origins.

منشا آن آفریقایی آمریکایی است.

If you are woke or you get woke, then you become aware of racism.

اگر بیدار باشید یا بیدار شوید، از نژادپرستی آگاه می شوید.

Just a few years ago, people disagreed about the phrase 'black lives matter'.

همین چند سال پیش، مردم در مورد عبارت "جان سیاهان مهم است" اختلاف نظر داشتند.

So if somebody said 'black lives matter', other people would say 'yes, but all lives

بنابراین اگر کسی بگوید "جان سیاهان مهم است"، دیگران می‌گویند "بله، اما همه زندگی‌ها

matter'.

مهم هستند".

Which is kind of missing the point, because it's the black lives that are being discriminated

این موضوع به نوعی از قلم افتاده است، زیرا این زندگی سیاهپوستان است که مورد تبعیض قرار می گیرد

against.

.

It's dangerous to be black in America.

سیاه پوست بودن در آمریکا خطرناک است.

If you're black, you're much more likely to be stopped by the police and mistreated.

اگر سیاه پوست هستید، احتمال اینکه توسط پلیس متوقف شوید و با شما بدرفتاری شود بسیار بیشتر است.

Another phrase you'll hear is 'racial profiling'.

عبارت دیگری که می شنوید «نفاف نژادی» است.

That's when the police suspect somebody has committed a crime because of their appearance,

این زمانی است که پلیس به کسی مشکوک است که به دلیل ظاهرش مرتکب جرم شده است،

rather than because there's any evidence.

نه به دلیل وجود مدرک.

For example, many more black people get stopped and searched than white people, because of

به عنوان مثال، افراد سیاهپوست بیشتر از افراد سفیدپوست به دلیل

racial profiling.

پروفایل نژادی متوقف و جستجو می‌شوند.

I think American companies have got more woke as well.

من فکر می کنم شرکت های آمریکایی نیز بیدارتر شده اند.

Oh yeah.

اوه بله.

We've seen a series of companies coming out and expressing their new understanding of

ما مجموعه‌ای از شرکت‌ها را دیده‌ایم که بیرون آمدند و درک جدید خود را از

black lives matter.

زندگی سیاه‌پوستان بیان کردند. روز گذشته

There was a really great video on social media the other day put out by a black mother.

یک ویدیوی واقعا عالی در شبکه های اجتماعی توسط یک مادر سیاه پوست منتشر شد.

And she said 'If you've never felt fear in your heart when a policeman stopped

و او گفت: "اگر وقتی پلیسی شما را متوقف کرد هرگز ترس را در قلب خود احساس نکردید

you, then you have white privilege.

، پس شما دارای امتیاز سفیدپوست هستید."

A privilege is a special right or advantage that a person or group has.

امتیاز، حق یا امتیاز خاصی است که شخص یا گروهی از آن برخوردار است.

So what is white privilege?

پس امتیاز سفید چیست؟

Well, it's the expectation that you won't be beaten by police, that if you're arrested,

خوب، این توقع است که پلیس کتک نخورد، اگر دستگیر شدی،

you'll be treated fairly, that if you need a loan, you'll get it.

منصفانه با تو رفتار شود، اگر به وام نیاز داشتی ، آن را بگیری.

That if you need an education to get a good job, you'll get it.

که اگر برای بدست آوردن یک شغل خوب به تحصیلات نیاز دارید ، آن را خواهید گرفت.

In the US, African Americans don't have that expectation.

در ایالات متحده، آمریکایی های آفریقایی تبار چنین انتظاری ندارند.

I think we have a lot to learn about the extent of racial injustice.

من فکر می کنم ما باید چیزهای زیادی در مورد میزان بی عدالتی نژادی یاد بگیریم.

It's good that these discussions are happening.

خوب است که این بحث ها پیش می آید.

We need educating.

ما نیاز به آموزش داریم

I'll tell you something I found very heartening though too, was all the protests around the

من چیزی را به شما می گویم که به نظرم بسیار دلگرم کننده بود، همه اعتراضات در سراسر

world.

جهان.

It was moving, especially when there's a global pandemic.

حرکت می کرد، به خصوص زمانی که یک بیماری همه گیر جهانی وجود دارد.

Yeah, gathering in large crowds is strongly warned against in many places.

بله، در بسیاری از مکان ها به شدت نسبت به تجمع در جمعیت زیاد هشدار داده شده است.

And actually illegal in others.

و در واقع در دیگران غیرقانونی است.

But I think the message struck a chord, because there were so many protests.

اما فکر می‌کنم این پیام به شدت تاثیرگذار بود، زیرا اعتراض‌ها بسیار زیاد بود.

Yes, if a message strikes a chord, it makes people feel sympathy and enthusiasm.

بله، اگر پیامی به گوش مردم برسد، احساس همدردی و اشتیاق در افراد ایجاد می کند.

One of the interesting things that's going on now in the protests are attacks on statues

یکی از چیزهای جالبی که اکنون در تظاهرات در جریان است، حمله به مجسمه های

of people who have had negative impacts on the African American community.

افرادی است که تأثیرات منفی بر جامعه آفریقایی آمریکایی داشته است. در

It's been happening all over the world too.

سرتاسر دنیا هم اتفاق افتاده است.

In the UK, they've been removing statues of slave traders.

در بریتانیا، مجسمه‌های تاجران برده را برمی‌دارند.

And in Belgium, they've removed statues of Leopold II.

و در بلژیک مجسمه های لئوپولد دوم را برداشتند.

Historians estimate that he was responsible for ten million deaths in Africa.

مورخان تخمین می زنند که او مسئول ده میلیون مرگ در آفریقا بود.

And in the US, it's often statues of generals in the confederate army.

و در ایالات متحده، اغلب مجسمه ژنرال های ارتش کنفدراسیون است.

So military leaders from the side that lost the civil war.

بنابراین رهبران نظامی از طرفی که در جنگ داخلی شکست خوردند.

But even more recent politicians have had their statues attacked.

اما حتی سیاستمداران اخیر نیز به مجسمه های آنها حمله شده است.

One of them is here in Philadelphia.

یکی از آنها اینجا در فیلادلفیا است.

Yes, there was a politician in Philadelphia called Frank Rizzo, and you knew him, didn't

بله، یک سیاستمدار در فیلادلفیا بود به نام فرانک ریزو، و شما او را می شناختید، نه

you?

؟

I knew him very well.

من او را خیلی خوب می شناختم.

He was first the police commissioner in Philadelphia when I was a young reporter here.

او ابتدا کمیسر پلیس فیلادلفیا بود، زمانی که من یک خبرنگار جوان در اینجا بودم.

And then he ran for mayor and became mayor for two terms - for eight years.

و سپس برای شهرداری نامزد شد و برای دو دوره - برای هشت سال - شهردار شد.

At one time he told Philadelphians to vote white.

زمانی به فیلادلفیایی ها گفت که به سفید رای بدهند.

He was racist.

او نژادپرست بود.

He was definitely racist.

او قطعا نژادپرست بود.

In fact he attacked the Black Panther party in 1967 and had all its members stand outside

در واقع او در سال 1967 به حزب پلنگ سیاه حمله کرد و

naked while he called in the reporters and photographers.

در حالی که خبرنگاران و عکاسان را فراخواند، همه اعضای آن را برهنه بیرون ایستاد .

He was not a very nice guy.

او خیلی پسر خوبی نبود.

But he was popular with some people, wasn't he?

اما او نزد بعضی ها محبوب بود، اینطور نیست ؟

He was extremely popular.

او فوق العاده محبوب بود.

Particularly in the white ethnic communities in Philadelphia.

به ویژه در جوامع نژاد سفید در فیلادلفیا.

And what happened when you published a negative story about him?

و چه شد که یک داستان منفی درباره او منتشر کردید؟

I covered a story about Rizzo and the free press.

من داستانی را در مورد ریزو و مطبوعات آزاد پوشش دادم .

It was a negative story and his supporters didn't like it, as I learned later that night.

این یک داستان منفی بود و طرفدارانش آن را دوست نداشتند، همانطور که بعداً آن شب فهمیدم. به سمت

I went outside to my car in the television station's parking lot and found that all four

ماشینم در پارکینگ ایستگاه تلویزیون بیرون رفتم و متوجه شدم که هر چهار

tires on my car had been slashed flat.

لاستیک ماشینم بریده شده بود. آیا

Are those all the signs?

اینها همه نشانه هستند؟

Yes, well done Jay!

بله، آفرین جی!

You were a good painter after all.

بالاخره نقاش خوبی بودی

So what happens now?

خب حالا چی میشه؟

It's time to demonstrate.

وقت آن است که نشان دهیم.

Oh!

اوه!

This was a common phrase in the 1960s when we were protesting against the Viet Nam war,

این یک عبارت رایج در دهه 1960 بود، زمانی که ما علیه جنگ ویتنام تظاهرات می کردیم،

but I think it's still relevant today.

اما من فکر می کنم که هنوز هم مربوط به امروز است.

This is the idea that if you see injustice, you should speak up.

این عقیده است که اگر بی عدالتی می بینید، باید صحبت کنید.

If you stay silent, you're part of the problem.

اگر ساکت بمانی، خودت بخشی از مشکل هستی.

This has become a powerful message for change and it's struck a chord all around the world.

این به پیامی قدرتمند برای تغییر تبدیل شده است و در سرتاسر جهان تاثیرگذار بوده است.

This is a phrase we use when we think something shouldn't continue any longer.

این عبارتی است که وقتی فکر می کنیم چیزی نباید دیگر ادامه پیدا کند از آن استفاده می کنیم.

For example, we've been ignoring climate change for too long.

به عنوان مثال، ما مدت زیادی است که تغییرات آب و هوایی را نادیده می گیریم .

Enough is enough.

بس است.

This is about voting being our duty.

این در مورد رای دادن است که وظیفه ماست.

If we don't vote, democracy will be destroyed.

اگر رای ندهیم دموکراسی نابود می شود.

This is about joining together to fight for what's right.

این در مورد پیوستن به یکدیگر برای مبارزه برای آنچه درست است است. این

What does it say in the middle?

وسط چی میگه؟

When ...when we are united.

وقتی ... وقتی متحد هستیم.

I forgot the n.

n را فراموش کردم

This has become a political issue in the US.

این به یک موضوع سیاسی در ایالات متحده تبدیل شده است.

I don't know why.

نمی دانم چرا.

Please, just wear a mask.

لطفا فقط ماسک بزنید

This is my new favourite phrase.

این جمله جدید مورد علاقه من است.

It means get educated so you become aware of racial injustice.

یعنی تحصیل کنید تا از بی عدالتی نژادی آگاه شوید.

And that's it everyone, but I have a question.

و این همه است، اما من یک سوال دارم.

If you made a sign, what would you write on it?

اگر علامتی می زدی روی آن چه می نوشتی ؟

If you've enjoyed this video, share it with a friend.

اگر از این ویدیو لذت بردید، آن را با یک دوست به اشتراک بگذارید .

And don't forget to subscribe so you don't miss our future videos.

و فراموش نکنید که سابسکرایب کنید تا ویدیوهای بعدی ما را از دست ندهید.

Bye-bye Bye.

خداحافظ خداحافظ.