Lose, Loose & Loosen: Learn the difference with Simple English Videos

So what’s the problem?

پس مشکل چیست؟

Oh, Doctor, I’ve lost my memory!

اوه دکتر، من حافظه ام را از دست داده ام!

Really?

واقعا؟ چه

When did this happen?

زمانی این اتفاق افتاد؟ چه

When did what happen?

زمانی چه اتفاقی افتاد؟

These words are easy to muddle up so in this lesson we’re going to sort them out.

این کلمات به راحتی قابل درهم کردن هستند، بنابراین در این درس قصد داریم آنها را مرتب کنیم.

Let’s start with lose.

بیایید با باخت شروع کنیم.

Lose is a verb.

از دست دادن یک فعل است.

When we lose something, we no longer have it or we can’t find it.

وقتی چیزی را از دست می دهیم، دیگر آن را نداریم یا نمی توانیم آن را پیدا کنیم.

This is the only key we have so don’t lose it.

این تنها کلیدی است که ما داریم، پس آن را از دست ندهید .

OK.

خوب.

Now loose.

حالا شل

Loose is an adjective.

شل یک صفت است.

If something is loose it’s not firmly fixed.

اگر چیزی شل است، محکم ثابت نشده است. به

It can easily become separated.

راحتی می تواند جدا شود.

I’ve got a loose tooth.

من یک دندان لق دارم به

Notice the pronunciation.

تلفظ دقت کنید

Lose.

از دست دادن.

Loose.

شل.

They sound very similar, don’t they, but the final sound is different.

خیلی شبیه هم هستند، نه، اما صدای نهایی متفاوت است.

Lose ends with a /z/ sound.

Lose با صدای /z/ به پایان می رسد.

It’s voiced.

صداگذاری شده است.

/lu:z/ /z/.

/lu:z/ /z/. در

There’s vibration here. /z/

اینجا ارتعاش وجود دارد. /z/

Loose ends with a /s/ sound.

با صدای /s/ به پایان می رسد.

/lu:s/ /s/.

/lu:s/ /s/.

It’s unvoiced.

بی صداست

/s/.

/s/.

No vibration.

بدون لرزش

Lose is an irregular verb.

Lose یک فعل بی قاعده است.

Lose lost lost.

از دست دادن گمشده.

What’s the matter?

موضوع چیه؟

I’ve lost my passport.

من پاسپورتم را گم کرده ام

Oh.

اوه

It’s in your hand.

در دست شماست

Oh, thank you.

اوه، متشکرم.

We can lose physical objects like passports, keys and glasses.

ممکن است اشیاء فیزیکی مانند پاسپورت، کلید و عینک را گم کنیم.

And we can lose more abstract things too.

و ما می توانیم چیزهای انتزاعی بیشتری را نیز از دست بدهیم.

See how many lost things you can spot in this conversation.

ببینید چقدر چیزهای گمشده را می توانید در این گفتگو ببینید.

So tell me.

خب به من بگو.

How did your problems start?

مشکلات شما چگونه شروع شد؟

Well doctor, I lost my job a couple of years ago.

خب دکتر من چند سال پیش کارم را از دست دادم .

Uhuh.

اوه

So I applied for new jobs and when I went for interviews, they were very stressful.

بنابراین برای مشاغل جدید درخواست دادم و وقتی برای مصاحبه رفتم، آنها بسیار استرس زا بودند.

I started to lose my nerve when nobody offered me a job.

وقتی کسی به من پیشنهاد کار نداد اعصابم را از دست دادم .

So then I started to lose heart.

بنابراین من شروع به از دست دادن قلب کردم.

I felt terrible.

احساس وحشتناکی داشتم.

I lost confidence in myself and I didn’t want to talk to anyone.

اعتماد به نفسم را از دست دادم و نمی خواستم با کسی صحبت کنم.

I lost touch with a lot of my friends.

ارتباطم را با بسیاری از دوستانم قطع کردم.

I think I’m losing my mind doctor.

فکر کنم دارم عقلمو از دست میدم دکتر

Doctor?

دکتر؟

Are you listening?

گوش می کنی؟

Oh sorry, I’ve lost my pen.

اوه ببخشید قلمم گم شد

How many expressions did you spot?

چند عبارت را متوجه شدید؟

First there was losing a job.

اول از دست دادن شغل بود.

Well doctor, I lost my job a couple of years ago.

خب دکتر من چند سال پیش کارم را از دست دادم .

Uhuh.

اوه

So when you get let go, fired or made redundant, you lose your job.

بنابراین وقتی رها می شوید، اخراج می شوید یا بیکار می شوید، شغل خود را از دست می دهید.

Another one.

یکی دیگه.

I started to lose my nerve when nobody offered me a job.

وقتی کسی به من پیشنهاد کار نداد اعصابم را از دست دادم .

If we lose our nerve we become frightened or afraid of doing something.

اگر اعصاب خود را از دست بدهیم از انجام کاری می ترسیم یا می ترسیم.

Great.

عالی.

Two more.

دو تا بیشتر.

So then I started to lose heart.

بنابراین من شروع به از دست دادن قلب کردم.

I felt terrible.

احساس وحشتناکی داشتم.

I lost confidence in myself and I didn’t want to talk to anyone.

اعتماد به نفسم را از دست دادم و نمی خواستم با کسی صحبت کنم.

If we lose heart we become discouraged and if we lose confidence, we stop believing we

اگر دل‌مان را از دست بدهیم، ناامید می‌شویم و اگر اعتماد به نفس خود را از دست بدهیم، دیگر باور نمی‌کنیم که

can do things well or be successful.

می‌توانیم کارها را به خوبی انجام دهیم یا موفق باشیم.

I lost touch with a lot of my friends.

ارتباطم را با بسیاری از دوستانم از دست دادم.

I think I’m losing my mind doctor.

فکر کنم دارم عقلمو از دست میدم دکتر

Doctor, are you listening?

دکتر گوش میدی؟

When we lose contact with people we stop communicating with them.

وقتی ارتباط خود را با افراد قطع می کنیم، ارتباط خود را با آنها قطع می کنیم.

And when we lose our mind, we become crazy and insane.

و وقتی عقل خود را از دست می دهیم، دیوانه و مجنون می شویم.

Those are just a few things we lose.

اینها فقط چند چیز است که ما از دست می دهیم.

Can you think of any more?

آیا می توانید به چیز دیگری فکر کنید؟

Tell us in the comments.

در نظرات به ما بگویید.

Now, another word you might confuse with lose is miss.

حال، کلمه دیگری که ممکن است با باخت اشتباه بگیرید، miss است.

In some languages people say lose in expressions where we’d say miss in English.

در برخی از زبان‌ها، مردم در عبارات از دست دادن می‌گویند، در حالی که ما در انگلیسی می‌گوییم miss.

We’ve made another video about that so if you’re not sure, check it out.

ما یک ویدیوی دیگر در مورد آن ساخته ایم، بنابراین اگر مطمئن نیستید، آن را بررسی کنید.

OK, let’s lose lose and look at loose now.

خوب، بیایید از دست بدهیم و اکنون به بازی شل نگاه کنیم.

The copier’s not working.

دستگاه کپی کار نمی کند

Hmmm.

Oh, I think the power chord is loose.

هوم

اوه، من فکر می کنم آکورد قدرت شل است.

Oh, thank you!

اوه، متشکرم!

You’re welcome.

خواهش میکنم.

Loose means not firmly attached, or not attached at all.

شل به این معناست که محکم وصل نشده و یا اصلاً به آن چسبیده نشده است .

If clothes are loose, they don’t fit your body tightly.

اگر لباس‌ها گشاد هستند، محکم به بدن شما نمی‌آیند.

Loose means free to move around.

شل به معنای آزاد برای حرکت است.

Can I help?

میتوانم کمک کنم؟

Yeah, I’d like a five-pound bag of potatoes.

بله، من یک کیسه پنج پوندی سیب زمینی می خواهم.

I’m afraid we don’t sell them in bags.

می ترسم آنها را در کیسه نفروشیم.

We only sell them loose.

ما فقط آنها را آزاد می فروشیم.

That’s OK.

این اشکالی ندارد.

Loose is an adjective, but we also have a verb: to loosen.

سست کردن یک صفت است، اما یک فعل هم داریم : شل کردن. به

It means to make something loose and it’s a regular verb.

معنای شل کردن چیزی است و یک فعل منظم است.

Loosen, loosened, loosened.

شل شد، شل شد، شل شد.

That was a wonderful meal.

این یک وعده غذایی فوق العاده بود.

I’m so full, I have to loosen my belt.

من خیلی سیر هستم، باید کمربندم را باز کنم.

So loosen means to make loose or to untie.

پس شل کردن به معنای گشاد کردن یا باز کردن است.

And we can also say 'to set things loose' - untie them and set them free.

و همچنین می‌توانیم بگوییم "چیزها را رها کنید" - آنها را باز کنید و آزاد کنید.

When I take Carter out for a walk I have him on a leash.

وقتی کارتر را برای پیاده‌روی بیرون می‌آورم، او را با بند می‌بندم.

But when we come home, I set him loose.

اما وقتی به خانه آمدیم، او را آزاد کردم.

Free!

رایگان!

So let’s review.

پس مرور کنیم

There’s loose – an adjective – it means not attached, free to move around.

وجود دارد شل - یک صفت - به معنای متصل نیست، آزاد برای حرکت است.

And then there are two verbs.

و سپس دو فعل وجود دارد.

There’s the irregular verb lose - that means we no longer have something or we can’t

فعل نامنظم lost وجود دارد - این بدان معناست که ما دیگر چیزی نداریم یا نمی توانیم

find it.

آن را پیدا کنیم.

And there’s the regular verb loosen and that means make something loose.

و فعل منظم loosen وجود دارد و این به معنای شل کردن چیزی است.

Got it?

فهمیدم؟

Have a look at this sentence.

به این جمله نگاه کنید

Which word should you use here?

در اینجا از کدام کلمه استفاده کنید؟

Let’s see.

اجازه بدید ببینم.

What are you looking for?

دنبال چی میگردی؟

Oh, I lost the remote.

اوه، من ریموت را گم کردم.

Ah.

آه

We need lost here – the past form of lose.

ما در اینجا به باخت نیاز داریم - شکل گذشته از دست دادن.

Great, now another one.

عالیه حالا یکی دیگه

What word should you put here?

چه کلمه ای را باید اینجا بگذارید؟

Let’s see.

اجازه بدید ببینم.

How was the meeting?

جلسه چطور بود؟

I’m glad it’s over so I can loosen my tie.

خوشحالم که تمام شد تا بتوانم کراواتم را شل کنم . آن

It was tough then, eh?

موقع سخت بود، نه؟

Yeah.

آره

You need the verb loosen here – to make something free to move around and not tight.

شما در اینجا به فعل loosen نیاز دارید - تا چیزی را آزاد کنید که در اطراف حرکت کند و محکم نباشد.

And one more.

و یکی دیگر.

What word is missing here?

چه کلمه ای در اینجا گم شده است؟

Let’s see.

اجازه بدید ببینم.

Shhhh.

خسس

I don’t want to wake Vicki.

من نمی خواهم ویکی را بیدار کنم. اون

Who’s that?

کیه؟

It’s only me.

فقط من هستم

It was a loose floorboard.

یک تخته کف شل بود.

Did you get it?

گرفتی؟

You need the adjective loose here.

در اینجا به صفت loose نیاز دارید.

Great!

عالی!

So now you know how to use these words in English.

بنابراین اکنون می دانید که چگونه از این کلمات در انگلیسی استفاده کنید.

Now you know what they say about learning English.

اکنون می دانید که آنها در مورد یادگیری زبان انگلیسی چه می گویند. از

Use it or you ... lose it.

آن استفاده کنید وگرنه ... آن را از دست می دهید.

But we can help you.

اما ما می توانیم به شما کمک کنیم.

We have more than a hundred videos on our website and YouTube channel to keep your English

ما بیش از صد ویدیو در وب سایت و کانال یوتیوب خود داریم تا زبان انگلیسی شما را

moving up in level.

در سطح بالا نگه داریم.

So subscribe today.

پس همین امروز مشترک شوید

It’s free and you have nothing to lose.

رایگان است و چیزی برای از دست دادن ندارید.

Come on subscribe!

بیا مشترک شو

We just have one more special announcement.

فقط یک اطلاعیه ویژه دیگر داریم.

Starting this Sunday, The English Show is live every week on YouTube.

از این یکشنبه، نمایش انگلیسی هر هفته به صورت زنده در YouTube پخش می شود.

We'll be there and our good friend Fluency MC will be live in Paris.

ما آنجا خواهیم بود و دوست خوبمان Fluency MC در پاریس زنده خواهد بود.

So come and join us.

پس بیا و به ما بپیوند.

You don't want to miss this.

شما نمی خواهید این را از دست بدهید.