Wait, Hope, Expect & Look forward to - Future verbs

I've got a new trick to show you. Oh good. Now you sit over here and I'll sit over here.

من یک ترفند جدید برای نشان دادن شما دارم. اوه خوبه. حالا شما اینجا بنشین و من اینجا می نشینم.

Uhuh. And then I'll wave my magic wand.

اوه و بعد عصای جادویی ام را تکان می دهم.

Nothing's happened. Oh hang on. We've changed places. Yes. Well, I didn'texpect that.

هیچ اتفاقی نیفتاده اوه صبر کن جایمان را عوض کرده ایم آره. خب من این انتظار را نداشتم. در

Here are four very common and very useful

اینجا چهار فعل بسیار رایج و بسیار مفید آورده شده است

verbs and they have similar meanings so they can be confusing.

که معانی مشابهی دارند بنابراین ممکن است گیج کننده باشند.

Let's look at what you need to know to get them right. We'll start with 'wait'.

بیایید آنچه را که برای درست کردن آنها باید بدانید را بررسی کنیم . ما با "صبر" شروع می کنیم.

Mmmm. This is good. Wait! It's not ready yet. Waiting is doing nothing until something else happens.

ممم این خوبه. صبر کن! هنوز آماده نیست. انتظار انجام کاری نیست تا زمانی که اتفاق دیگری بیفتد.

Carter's waiting for Ksenia to come. She's

کارتر منتظر آمدن کسنیا است.

going to take him for a walk.

او را به پیاده روی می برد.

Wait for me. I'll be about ten minutes.

منتظر من باش من حدود ده دقیقه خواهم بود.

All right Mr Hunter. So waiting is just staying in a place and

باشه آقای هانتر پس انتظار تنها ماندن در یک مکان و

passing the time. Travellers wait for busses. Pedestrians wait to cross the street.

گذراندن زمان است. مسافران منتظر اتوبوس هستند. عابران پیاده منتظر عبور از خیابان هستند.

And surfers wait until a big wave comes along. Notice what follows the word 'wait'.

و موج سواران منتظر می مانند تا یک موج بزرگ از راه برسد. به آنچه پس از کلمه "صبر" آمده است توجه کنید. می

We can wait for something. We can wait to do something. We can wait until something

توانیم منتظر چیزی باشیم. ما می توانیم صبر کنیم تا کاری انجام دهیم. می توانیم صبر کنیم تا اتفاقی

happens. And we can just wait. But notice that we can't wait something.

بیفتد. و ما فقط می توانیم صبر کنیم. اما توجه کنید که ما نمی توانیم منتظر چیزی باشیم.

'Wait' isn't followed directly by a noun. Now here's a nice expression to learn.

"صبر کن" مستقیماً با یک اسم دنبال نمی شود. حالا اینجا یک عبارت خوب برای یادگیری است.

When we say we can't wait for something, it means we want it to happen very soon.

وقتی می گوییم نمی توانیم برای چیزی صبر کنیم، یعنی می خواهیم خیلی زود اتفاق بیفتد.

Milk and cookies. Santa Claus is coming tonight. I can't wait.

شیر و کلوچه. بابا نوئل امشب می آید. من نمی توانم صبر کنم.

So if you want something to happen soon, say you can't wait. I'm so tired, I can't wait

بنابراین اگر می خواهید چیزی به زودی اتفاق بیفتد، بگویید نمی توانید صبر کنید. من خیلی خسته هستم، نمی توانم

for the weekend. Now let's compare 'wait' with another verb.

برای آخر هفته صبر کنم. حالا بیایید «انتظار» را با یک فعل دیگر مقایسه کنیم.

I'm waiting for Jay to come home. I expect he's looking for a parking space.

منتظرم جی بیاد خونه. من انتظار دارم که او به دنبال جای پارک باشد.

Waiting is passing the time, but when we expect something, we think it's probable.

انتظار گذراندن زمان است، اما وقتی انتظار چیزی را داریم، آن را محتمل می دانیم.

Ah Jay, this weather's lovely. Yeah, but we're expecting hurricane force winds tonight.

آه جی، این هوا عالی است. بله، اما امشب منتظر بادهای طوفانی هستیم.

Oh, we'd better take the deck furniture in. Yup. OK, give me a hand.

اوه، بهتر است مبلمان عرشه را وارد کنیم. بله. باشه دستم بده

If we don't think something is probable, then we don't expect it.

اگر چیزی را محتمل نمی دانیم، پس انتظار آن را نداریم.

For you. Oh, I didn't expect that. Thank you. Come in. Oh, it's you. Well, who did you expect?

برای شما. اوه، من این انتظار را نداشتم. متشکرم. بیا داخل. اوه، این تو هستی. خب انتظار کی داشتی

Frank Sinatra? So if something's a surprise, say you didn't

فرانک سیناترا؟ بنابراین اگر چیزی غافلگیر کننده است، بگویید که

expect it. Nothing's happened. Oh, hang on. We've changed places. Yes. Well, I didn't

انتظارش را نداشتید. هیچ اتفاقی نیفتاده اوه صبر کن جایمان را عوض کرده ایم آره. خب من

expect that. Well, well. This is a pleasure. I didn't expect

این انتظار را نداشتم. خب خب. این یک لذت است. انتظار نداشتم

to see you Charlie. But Chris, you asked me. My wife. Well it's good to see you anyway.

ببینمت چارلی. اما کریس، تو از من پرسیدی. همسر من. خوب به هر حال دیدن شما خوب است.

Now here's another expression. If a woman is going to have a baby, we can say she's

حالا این یک عبارت دیگر است. اگر زنی قرار است بچه دار شود، می توانیم بگوییم که

expecting. Mmm. Come in. Oh hi Rachel, sit down. Hi Rachel.

منتظر است. ممم بیا داخل. اوه سلام راشل، بنشین. سلام راشل.

Hi. How are you? I'm fine thanks. You look terrific. Thank you. You've put on

سلام. چطور هستید؟ من خوبم ممنون خیلی عالی به نظر می رسی. متشکرم. تو

a lot of weight Rachel. Well, yes Jay. I'm pregnant.

خیلی وزن اضافه کردی راشل خوب، بله جی. من باردارم.

You're expecting? Yes. Congratulations! So you're not fat.

شما انتظار دارید؟ آره. تبریک می گویم! پس چاق نیستی

Now something to note. When we expect something we generally have a good reason to believe

حالا نکته قابل توجه وقتی ما انتظار چیزی را داریم معمولاً دلیل خوبی برای باور داریم که

it's going to happen. So we're waiting for Jason. Yes. Where is he?

اتفاق خواهد افتاد. پس ما منتظر جیسون هستیم. آره. او کجاست؟

He left at ten so I'm expecting him any minute. OK.

او ساعت ده رفت، پس هر لحظه منتظرش هستم . خوب.

If Jason left at ten, we can expect him soon. If there are dark clouds, we can expect rain.

اگر جیسون ساعت ده رفت، می‌توانیم به زودی منتظر او باشیم. اگر ابرهای تیره وجود داشته باشد، می توانیم منتظر باران باشیم.

So we expect things when there's evidence that they'll happen.

بنابراین زمانی که شواهدی مبنی بر وقوع آنها وجود داشته باشد، انتظار داریم .

Now notice that expecting isn't about what we want to happen. We have other verbs for that.

اکنون توجه کنید که انتظار چیزی نیست که می خواهیم اتفاق بیفتد. برای آن افعال دیگری داریم.

I got Vicki a necklace for Christmas. I hope

من برای کریسمس یک گردنبند برای ویکی گرفتم. امیدوارم

she likes it. I hope you like the dinner. Sure. It's fine.

خانومه خوشش بیاد. امیدوارم از شام خوشتون بیاد مطمئن. خوبه.

When we hope something, we don't know if it will happen or not. Perhaps he'll like the

وقتی به چیزی امیدواریم، نمی دانیم که اتفاق می افتد یا نه. شاید او شام را دوست داشته باشد

dinner, or perhaps not. I'm expecting a baby. I hope it's a boy.

، یا شاید نه. من منتظر بچه هستم امیدوارم پسر باشه

So 'expect' is logical and rational, and 'hope' is more emotional. It's about what we want

بنابراین «انتظار» منطقی و عقلانی است و «امید» بیشتر احساسی است. این در مورد چیزی است که ما می خواهیم

to happen. We didn't win the lottery. Did you expect

اتفاق بیفتد. ما در لاتاری برنده نشدیم. انتظار داشتید

to win? No, but I hoped we would. OK. So we've looked at the verbs 'wait', 'expect',

برنده شوید؟ نه، اما امیدوار بودم که این کار را انجام دهیم. خوب. بنابراین ما به افعال «انتظار»، «انتظار»

and 'hope', and there's one more. So when are you going to California, Jason?

و «امید» نگاه کرده‌ایم و یک مورد دیگر وجود دارد. پس کی به کالیفرنیا می روی، جیسون؟

Erm, the twenty second. I'm looking forward to seeing some old friends.

ارم، بیست ثانیه من مشتاق دیدار دوستان قدیمی هستم.

When something good is going to happen and we think about it with pleasure, we look forward to it.

وقتی قرار است اتفاق خوبی بیفتد و با لذت به آن فکر کنیم، مشتاقانه منتظر آن هستیم.

I am going to take Carter for a walk. Oh,

من می خواهم کارتر را برای پیاده روی ببرم. اوه،

look at his tail wagging. He's really looking forward to it.

به دمش نگاه کن که تکان می دهد. او واقعا مشتاقانه منتظر آن است.

When we're looking forward to something, we're happy and excited about it.

وقتی ما مشتاقانه منتظر چیزی هستیم، در مورد آن خوشحال و هیجان زده هستیم.

Good morning. I'm Joan Spencer. Oh yes, Miss Spencer. We're expecting you. Won't you have

صبح بخیر. من جوآن اسپنسر هستم. اوه بله، خانم اسپنسر. ما منتظر شما هستیم صندلی نخواهی داشت

a seat? Thank you. How do you do Miss Spencer. Ready to go to

؟ متشکرم. خانم اسپنسر چطور؟ برای رفتن به سر کار آماده اید

work? I'm looking forward to it, Mr Arnold. You'll often hear this verb in business contexts,

؟ من مشتاقانه منتظر آن هستم، آقای آرنولد. شما اغلب این فعل را در زمینه های تجاری می شنوید،

and you'll often see it at the end of business emails, when we're referring to future contact

و اغلب آن را در انتهای ایمیل های تجاری مشاهده خواهید کرد ، زمانی که به تماس های آینده

and what's going to happen. 'Look forward to' is always followed by a noun.

و آنچه قرار است رخ دهد اشاره می کنیم. «منتظر باش» همیشه با یک اسم دنبال می‌شود.

We look forward to things like parties, birthdays and holidays or vacations.

ما مشتاقانه منتظر چیزهایی مانند مهمانی ها، تولدها و تعطیلات یا تعطیلات هستیم.

So what happens if you want to use a verb after 'look forward to'? I'm looking forward

بنابراین، اگر بخواهید از یک فعل بعد از «منتظر به انتظار» استفاده کنید، چه اتفاقی می‌افتد؟ من مشتاق

to seeing some old friends. You have to add -ing. That way you make a gerund.

دیدار دوستان قدیمی هستم. شما باید -ing را اضافه کنید. به این ترتیب شما یک جروند درست می کنید.

A noun form of the verb.

یک شکل اسمی از فعل.

Jay, your mum called earlier. Oh yeah? Yeah,

جی، مامانت زودتر زنگ زد اوه بله؟ آره،

she's looking forward to seeing us on Sunday. Sunday? Oh!

او مشتاقانه منتظر دیدن ما در یکشنبه است. یکشنبه؟ اوه!

And that's it for these verbs. We hope you've enjoyed this video and we look forward to

و این برای این افعال است. امیدواریم از این ویدیو لذت برده باشید و

seeing you again soon. Bye!

مشتاقانه منتظر دیدار مجدد شما هستیم. خدا حافظ!