Used to do, Be used to doing and Get used to doing

Where are the tomatoes? You mean the tomatoes. He's still getting used to my accent.

گوجه فرنگی کجاست؟ منظورت گوجه فرنگیه او هنوز به لهجه من عادت می کند.

I'm Vicki and I'm British. And I'm Jay and I'm American.

من ویکی هستم و بریتانیایی هستم. و من جی هستم و آمریکایی هستم.

I used to live in Cambridge in England. And I used to live in New York, but now we both

من قبلاً در کمبریج انگلستان زندگی می کردم. و من قبلاً در نیویورک زندگی می کردم، اما اکنون هر دو

live in Philadelphia. It's a great city. Used to do: things that were true in the past,

در فیلادلفیا زندگی می کنیم. این شهر عالی است. استفاده می شود: چیزهایی که در گذشته درست بود،

but not true now. So use 'used to' to talk about past habits.

اما اکنون درست نیست. بنابراین برای صحبت در مورد عادات گذشته از «استفاده به» استفاده کنید .

When I was a kid, I used to play baseball. I loved it. We didn't play baseball in England,

وقتی بچه بودم بیسبال بازی می کردم. من آن را دوست داشتم. ما در انگلیس بیسبال بازی نمی کردیم،

but my brothers used to play cricket. Jay, try some of this. What is it? Marmite.

اما برادرانم کریکت بازی می کردند. جی، کمی از این را امتحان کن چیست؟ مارمیت.

We used to eat it all the time when I was growing up in England.

زمانی که در انگلستان بزرگ می شدم، همیشه آن را می خوردیم .

Now, here's the tricky thing. We also use 'used to' in another expression.

در حال حاضر، در اینجا چیز روی حیله و تزویر است. ما همچنین در عبارت دیگر از "استفاده شده است" استفاده می کنیم.

When we're accustomed to something, we say we are used to it.

وقتی به چیزی عادت کرده ایم، می گوییم به آن عادت کرده ایم.

Can you pass the sellotape? Huh? She means the scotch tape. Ah, it's British English.

آیا می توانید نوار فروش را پاس کنید؟ متعجب؟ منظورش نوار اسکاچ است. آه، انگلیسی بریتانیایی است.

Yeah, I'm used to it now. Ah, it's British English. Yeah, I'm used to it now.

آره الان عادت کردم آه، انگلیسی بریتانیایی است. آره الان عادت کردم

Notice we use the verb 'be' here. We can also use the verb 'get', and that means growing

توجه داشته باشید که در اینجا از فعل 'be' استفاده می کنیم. ما همچنین می توانیم از فعل 'get' استفاده کنیم، و این به معنای

accustomed to something. Hey Jay, look at this. I've got new glasses.

عادت کردن به چیزی است. هی جی، اینو ببین من عینک جدید دارم

He's still getting used to them. Ah! Have some more marmite Jay. No thank you.

هنوز داره بهشون عادت میکنه آه! کمی مارمیت جی دیگر بخور. نه ممنون

It's nice when you get used to it. OK, let's compare the two structures. In England,

وقتی بهش عادت کنی خیلی خوبه خوب، بیایید این دو ساختار را با هم مقایسه کنیم. در انگلستان

people drive on the left hand side of the road. So I used to drive on the left when

مردم در سمت چپ جاده رانندگی می کنند . بنابراین زمانی که در آنجا زندگی می کردم در سمت چپ رانندگی می کردم

I lived there. But now I live in the US, where people drive

. اما اکنون من در ایالات متحده زندگی می کنم، جایی که مردم

on the right. It was strange at first, and I had to get used to it.

در سمت راست رانندگی می کنند. در ابتدا عجیب بود و باید به آن عادت می کردم.

I'm used to driving on the right side now. Ah, but sometimes you forget and get in on

من الان به رانندگی در سمت راست عادت دارم. آه، اما گاهی اوقات شما فراموش می کنید و در سمت اشتباه قرار می گیرید

the wrong side. OK. I'm getting used to driving on the right

. خوب. من دارم به رانندگی در سمت راست عادت می کنم

- growing accustomed to it. Just one more thing. 'Used to' is followed

- دارم به آن عادت می کنم. فقط یه چیز دیگه. پس از «استفاده شده به»

by a verb. 'Be used to' is followed by a noun. So if you want to use a verb after 'be used

یک فعل آمده است. "به عادت" با یک اسم دنبال می شود. بنابراین اگر می خواهید از یک فعل بعد از "be used

to', you have to use a gerund, a noun form of the verb.

to" استفاده کنید، باید از یک جیروند، یک شکل اسمی از فعل استفاده کنید.

Coffee? Oh, yes please. Thank you. Sure. I'm used to drinking coffee in the mornings

قهوه؟ اوه بله لطفا. متشکرم. مطمئن. من الان عادت دارم صبح ها قهوه بنوشم

now. In England I used to drink tea. Do you think we could sell marmite to Americans,

. در انگلستان چای می خوردم.

Jay? Americans are used to putting peanut butter

جی آمریکایی ها عادت دارند کره بادام زمینی

and jelly on their bread. And butter. Butter. Butter. Butter. Butter. Butter. Butter. Butter.

و ژله را روی نان خود قرار دهند. و کره. کره. کره. کره. کره. کره. کره. کره.