British Slang Words Quiz

I have no idea what we're doing today.

من نمی دانم امروز چه می کنیم.

Hi, I'm Vicki and I'm British.

سلام، من ویکی هستم و بریتانیایی هستم.

And I'm Jay and I'm American.

و من جی هستم و آمریکایی هستم.

And I'm going to test Jay today on his British slang.

و من امروز می خواهم جی را روی زبان عامیانه بریتانیایی اش تست کنم .

Uh-oh.

اوه اوه

Can they play along?

آیا آنها می توانند با هم بازی کنند؟

Yes!

آره!

OK.

خوب. خوب،

So how good is your British slang, Jay?

جی، عامیانه انگلیسی شما چقدر خوب است؟

Pretty good.

خیلی خوب.

I mean we’ve been together for more than 20 years so I think I know a lot.

منظورم این است که ما بیش از 20 سال است که با هم هستیم، بنابراین فکر می کنم من چیزهای زیادی می دانم.

I’ve got 10 different expressions here and we’re going to see how many you know.

من در اینجا 10 عبارت مختلف دارم و می‌خواهیم ببینیم شما چند عبارت را می‌شناسید.

They’re all British expressions?

همه آنها عبارات بریتانیایی هستند؟

Yeah, and they’re all slang, so they’re informal spoken English.

بله، و همه آنها عامیانه هستند، بنابراین آنها به زبان انگلیسی غیررسمی صحبت می کنند.

The kind of thing you’d say with your friends.

چیزهایی که با دوستان خود می گویید.

And if you get them all right, you get a prize.

و اگر همه آنها را درست به دست آورید، یک جایزه دریافت می کنید.

What’s this?

این چیه؟

It’s your prize.

این جایزه شماست

But you can't look at it yet.

اما هنوز نمی توانید به آن نگاه کنید.

I have to get all of them right first?

من باید اول همه آنها را درست انجام دهم؟

Yes.

آره.

And here's your first one.

و این اولین مورد شماست.

Bloke.

بلوک.

I know what a bloke is.

من میدونم بلوک چیه

That's a guy.

اون یه پسره

A dude.

یک یارو

That's what you'd say in American.

این همان چیزی است که به زبان آمریکایی می گویید.

Right.

درست.

OK, use it in a sentence.

خوب، آن را در یک جمله استفاده کنید.

Bloke?

بلوک؟

Yeah.

آره

OK, let's see.

باشه ببینیم

Um.

ام

I saw this bloke riding down the street on his bicycle.

من این جوان را دیدم که در خیابان سوار دوچرخه اش می شود.

Yes, that would work.

بله، این کار می کند.

That would work.

این کار می کند.

I met a nice bloke last night.

دیشب با یه پسر خوب آشنا شدم

So bloke is just an informal way of saying 'man'.

بنابراین بلوک فقط یک روش غیررسمی برای گفتن "مرد" است.

We might also say chap and fellow.

همچنین ممکن است بگوییم پسر و همکار.

OK and in American you'd say...

خوب و به زبان آمریکایی می گویید...

I saw this dude riding down the street on a bicycle!

من این یارو را دیدم که در خیابان سوار دوچرخه می شود!

OK, next one.

باشه، بعدی

Quid.

کوید.

Quid.

کوید.

I know this one too.

این یکی را هم می شناسم

Quid is slang for pound.

Quid به پوند عامیانه است. واحد

The currency of the UK.

پول انگلستان.

That's right.

درست است.

What would be an American equivalent?

معادل آمریکایی چه خواهد بود؟

A buck!

یک دلار!

Oh a buck.

اوه یک دلار

Of course.

البته.

And, erm, what about if you have five of them?

و اگر پنج مورد از آنها را داشته باشید چطور؟ اسم

What's the note called?

یادداشت چیست؟

A five dollar bill?

اسکناس پنج دلاری؟

Oh you mean in quids!

اوه یعنی شما در کود!

A five pound note.

یک اسکناس پنج پوندی

A fiver!

یک پنج!

OK, you just said quids.

خوب، شما فقط گفتید.

You're lucky I don't take your point away because the plural of quid is quid.

شما خوش شانسید که من حرف شما را حذف نمی کنم زیرا جمع quid quid است.

It's an irregular plural because there's no 's'.

این یک جمع بی قاعده است زیرا "s" وجود ندارد.

One quid, two quid, five quid. But American English is different?

یک لیوان، دو لیوان، پنج لیوان. اما انگلیسی آمریکایی متفاوت است؟

Yes, we'd say five bucks, ten bucks, twenty bucks, so we add an s to make it plural.

بله، می گوییم پنج دلار، ده دلار، بیست دلار، بنابراین یک s اضافه می کنیم تا آن را جمع کنیم.

But you were right to say a fiver.

اما شما حق داشتید که یک پنج را بگویید. پنج

A fiver is the name we give a five pound note and a ten pound note is...

پوندی اسمی است که به اسکناس پنج پوندی می دهیم و اسکناس ده پوندی...

A tenner.

تنر است.

That's right!

درست است!

In American English we'd say a five dollar bill and a ten dollar bill.

در انگلیسی آمریکایی می گوییم اسکناس پنج دلاری و اسکناس ده دلاری.

What's next?

بعدش چی؟

This one.

این یکی.

Bog.

باتلاق

B-O-G.

B-O-G.

In American English a bog is a swamp.

در انگلیسی آمریکایی باتلاق یک مرداب است.

Yes, a sort of muddy piece of land.

بله، یک نوع زمین گل آلود.

Right.

درست.

And it's slang for something else?

و این عامیانه برای چیز دیگری است؟

Yes.

آره.

I have no clue.

من هیچ سرنخی ندارم یه

I'll give you another clue.

سرنخ دیگه بهت میدم

Bog roll.

رول باتلاق.

Is that like... what we would call toilet paper?

آیا آن چیزی است که ما آن را دستمال توالت می نامیم ؟

Yes.

آره.

So it's a toilet roll, and it's another word for the toilet.

بنابراین رول توالت است و کلمه دیگری برای توالت است.

So instead of saying I'm going to the toilet, we'd say I'm going to the bog.

بنابراین به جای اینکه بگوییم به توالت می روم، می گوییم به باتلاق می روم.

In America we never say we're going to the toilet.

در آمریکا هرگز نمی گوییم که به توالت می رویم .

We say we're going to the bathroom.

میگیم میریم حموم

Yes.

آره.

You're very posh.

تو خیلی شیک هستی

Bog is a slang way of saying toilet in British English.

Bog یک روش عامیانه برای گفتن توالت در انگلیسی بریتانیایی است .

If you want to be more polite you can say "I'm just going to the loo".

اگر می‌خواهید مودب‌تر باشید، می‌توانید بگویید "من فقط به توالت می‌روم".

Ah!

آه!

A tad.

یک بچه

Now a tad always reminds me of a tadpole.

حالا یه بچه بچه همیشه منو یاد یه بچه قورباغه میندازه. ربطی

It has nothing to do with a tadpole.

به قورباغه نداره

A tadpole is a little baby frog.

قورباغه بچه قورباغه کوچکی است.

Right, but it's little and so that's how I remind myself that a tad means a little bit

درست است، اما کم است و اینگونه به خودم یادآوری می کنم که a tad

in British English.

در انگلیسی بریتانیایی به معنای کمی است.

Right?

درست؟

You're quite right.

کاملا حق با شماست

It's a small amount.

مقدار کمی است.

So I could be a tad unhappy, a tad disappointed.

بنابراین می توانم کمی ناراضی باشم، کمی ناامید.

Does tad always work with negative feelings?

آیا تد همیشه با احساسات منفی کار می کند؟

No, no, not at all.

نه نه به هیچ وجه.

You could be a tad pleased.

شما می توانید کمی راضی باشید

Erm...

ارم...

But you could also have a tad more to eat.

اما شما همچنین می توانید کمی بیشتر برای خوردن داشته باشید.

Gotcha.

گوچا

Or a tad more wine, please.

یا کمی شراب بیشتر، لطفا.

A tad just means a little.

تاد فقط به معنای کمی است.

For example, "Could I have a tad more time?"

به عنوان مثال، "آیا می توانم کمی بیشتر وقت داشته باشم؟"

It means, 'Could I have a little more time?"

یعنی، "میشه یه کم بیشتر وقت داشته باشم؟"

OK, another one.

باشه، یکی دیگه.

Knackered.

Knackered.

I know knackered.

Knackered is when you're exhausted and your so tired you can't do anything.

You're knackered.

بداخلاق.

Exactly.

You got that one right.

شما درست متوجه شدید.

So use it in a sentence.

پس در یک جمله از آن استفاده کنید.

Let see.

بگذارید ببینیم.

Uh.

اوه.

I worked for twelve hours today and I'm completely knackered.

من امروز دوازده ساعت کار کردم و کاملاً گیج هستم.

Excellent.

عالی.

Excellent.

عالی.

It can also mean 'clapped out'.

همچنین می تواند به معنای "دست زدن" باشد.

What?

چه؟

So .. so old...

پس ... خیلی قدیمی...

Clapped out?

دست زد؟

Clapped out means...

یعنی...

You clapped to many times?

بارها دست زدی؟

No.

نه.

No.

نه.

It means it's too old or broken down to use any more.

So your car could be clapped out or your bike could be clapped out and they can both be

بیرون و می توان هر دو را

knackered as well.

هم زد.

Really?

واقعاً؟

An inanimate object can be knackered?

یک جسم بی جان را می توان کتک

Yeah.

My bike's knackered.

I need a new one.

Hmm.

So knackered has two meanings.

زد؟

One is very tired and exhausted.

I've been working all day and I'm knackered.

تمام روز کار می کنم و من کلافه هستم.

And the other is too old and not working well.

و دیگری خیلی پیر است و خوب کار نمی کند.

For example my bike is knackered.

مثلاً دوچرخه من خراب است.

Like me!

مثل من!

OK, another one.

باشه، یکی دیگر.

Skint.

پوست.

You know I really don't know.

شما می دانید که من واقعاً نمی دانم. س

I think it has something to do with being cheap.

چیزی به ارزان بودن

Is that right?

درست است؟

Ah.

آه

It's to do with money, but it's when you have no money.

این به پول مربوط می شود، اما زمانی است که شما پول ندارید.

Oh, so if I say I'm skint, I'm out of cash?

اوه، پس اگر بگویم من پوستی ندارم، پول نقدم تمام شده است؟

Exactly.

دقیقا.

Got it.

فهمیدم.

Can you lend me some money?

میتونی کمی پول بهم قرض بدی؟ من

I'm skint!

پوستم!

Yes!

آره!

So we could say 'I can't come out with you tonight because I'm skint'.

بنابراین می‌توانیم بگوییم «امشب نمی‌توانم با تو بیایم، زیرا پوستم لاغر است».

We could also say 'I'm broke'.

ما همچنین می توانیم بگوییم "من خراب هستم". به

It means the same thing.

همین معنی است.

I'm skint, I'm broke.

من لاغر هستم، شکسته ام

OK, next one,.

باشه، بعدی،

Hmm.

هوم

Hard cheese.

پنیر سخت.

Well I think this means hard luck.

خوب من فکر می کنم این به معنای شانس سخت است.

Too bad.

خیلی بد.

Yes.

آره.

That's right.

درست است.

It's used as a way to say we're sorry about something, but we don't usually mean we're

به عنوان راهی برای گفتن متاسفیم برای چیزی استفاده می شود، اما معمولاً به این معنا نیست که

sorry.

متاسفیم.

So it's a bit ironic.

پس کمی کنایه آمیز است.

For example.

مثلا.

Oh you need some help?

اوه به کمک نیاز دارید؟

Well, hard cheese!

خب پنیر سفت!

I'm going for my break!

من برای استراحتم می روم!

OK, you'll know this one.

باشه، این یکی رو میدونی

Oh, peckish.

اوه، بداخلاق

Peckish means you're a little hungry, right?

Peckish یعنی شما کمی گرسنه هستید، درست است؟

Exactly!

دقیقا! آیا

Is it from the verb 'peck'?

از فعل "پک" است؟

To peck?

نوک زدن؟

Like a bird pecks at its food?

مثل پرنده ای که به غذایش نوک می زند؟

Oh, maybe.

اوه، شاید.

Erm...but if you're a little bit hungry.

اما اگر کمی گرسنه هستید.

Oooo.

اووو

If you only want to eat a little bit of food, you might peck at your food.

اگر می خواهید فقط کمی غذا بخورید، ممکن است به غذای خود نوک بزنید.

That's when you're not terribly hungry and you're eating it.

آن وقت است که شما به شدت گرسنه نیستید و آن را می خورید.

But peckish, yes.

اما بداخلاق، بله

A little bit hungry.

کمی گرسنه

So we might say 'I'm feeling peckish.

بنابراین ممکن است بگوییم "احساس بدی دارم".

What's in the fridge?'

چه چیزی در یخچال است؟

And if someone is only pecking at their food it means they're only eating a little of it,

و اگر کسی فقط به غذای خود نوک می زند، به این معنی است که فقط کمی از آن را می خورد،

perhaps because they're not hungry or not feeling well.

شاید به این دلیل که گرسنه نیست یا احساس خوبی ندارد.

OK, here's your next one.

خوب، این مورد بعدی شماست.

Mmm.

ممم

Ah.

آه

This one I know too.

این یکی را من هم می شناسم

This is cheeky.

این گستاخ است

Cheeky in American English would be wise-ass.

گستاخی در انگلیسی آمریکایی عاقلانه خواهد بود.

Ah, OK.

آه، باشه

Except that's quite negative.

با این تفاوت که کاملا منفی است. در انگلیسی بریتانیایی

We can use it in a sort of positive and negative way in British English.

می توانیم از آن به نوعی مثبت و منفی استفاده کنیم .

You could have a child who has a cheeky grin, and it's quite a cute grin.

شما می توانید فرزندی داشته باشید که پوزخندی داشته باشد، و این یک پوزخند بسیار بامزه است.

Erm...

ارم...

But it's slightly naughty.

اما کمی شیطون است.

But naughty in a fun way.

اما شیطون در یک راه سرگرم کننده.

And erm yes, but people could also be being cheeky when they're answering back.

و بله، اما مردم همچنین ممکن است زمانی که در حال پاسخ دادن هستند، گستاخ باشند.

If children are cheeky they're being wise-arses as you'd say in American English

اگر بچه‌ها گستاخ هستند، همانطور که در انگلیسی آمریکایی می‌گویید،

- or wise-ass.

عاقل هستند.

So cheeky can mean disrespectful in British English.

So Cheeky در انگلیسی بریتانیایی می تواند به معنای بی احترامی باشد .

So we might tell a child to stop being cheeky and do as you're told.

بنابراین ممکن است به کودک بگوییم که از گستاخی خودداری کند و همانطور که به شما گفته شده است عمل کنید.

And it can also be used in a more positive way too.

و همچنین می توان از آن به روشی مثبت تر نیز استفاده کرد.

So if they do something funny we might say 'You cheeky monkey!'

بنابراین اگر آنها کار خنده‌داری انجام دهند، ممکن است بگوییم "ای میمون گستاخ!"

I think we should teach the British word 'spiffing'.

من فکر می کنم ما باید کلمه انگلیسی "spiffing" را آموزش دهیم.

Where did you learn this word 'spiffing'?

این کلمه "spiffing" را از کجا یاد گرفتید؟

One of our community members online mentioned that the wig I wore in our last video was

یکی از اعضای انجمن آنلاین ما اشاره کرد که کلاه گیس من در آخرین ویدیوی ما

spiffing and I had to go look it up.

اسپیف بود و من باید بروم آن را جستجو کنم.

What does it mean?

چه مفهومی داره؟ به

It means marvelous or wonderful.

معنای شگفت انگیز یا شگفت انگیز است.

But it's a really old-fashioned word.

اما این یک کلمه واقعا قدیمی است.

It's from the last century.

مربوط به قرن گذشته است.

You can use spiffing for a joke.

می توانید از اسپیفینگ برای شوخی استفاده کنید. داشت

He was having a joke.

شوخی میکرد

It's very British upper class, isn't it?

این بسیار طبقه بالای بریتانیا است، اینطور نیست؟

Yeah.

آره

OK, and I've got another one that's like that for you now.

خوب، و من یکی دیگر از آن را برای شما دارم.

Mmm.

ممم

Here you go.

بفرمایید.

Tickety-boo.

بلیط بو.

I can't even say it without saying it in a British accent.

حتی نمی توانم آن را بدون لهجه انگلیسی بگویم.

Tickety-boo.

بلیط بو.

It means that's just perfect.

این به این معنی است که فقط کامل است.

Erm, yeah.

ارم، آره

OK.

خوب.

I think in American English you'd say OK.

فکر می کنم در انگلیسی آمریکایی می گویید OK.

Dandy, or something like that?

شیک، یا چیزی شبیه به آن؟

A hundred years, a hundred years ago we'd have said dandy.

صد سال، صد سال پیش می‌گفتیم شیک پوش.

Yeah.

آره

Fine and dandy, and it means everything's in working order.

خوب و شیک، و به این معنی است که همه چیز در حال کار است.

Everything's fine.

همه چیز خوب است.

How are things going?

اوضاع چطور پیش می رود؟

Oh, tickety-boo.

اوه، بلیت فروشی.

Everything's going very well.

همه چیز خیلی خوب پیش میره

And it's very old-fashioned, and today we'll only use it if we're joking.

و بسیار قدیمی است و امروز فقط در صورت شوخی از آن استفاده خواهیم کرد.

So these are two old-fashioned slang expressions that you can use for a joke.

بنابراین این دو عبارت عامیانه قدیمی هستند که می توانید برای شوخی از آنها استفاده کنید.

Spiffing means extremely good or pleasant.

Spiffing به معنای فوق العاده خوب یا دلپذیر است.

And tickety boo means going well, with no problems.

و بلیط بوو به معنای خوب و بدون مشکل رفتن است.

So how did I do?

پس من چطور انجام دادم؟

Have I won the prize?

آیا من برنده جایزه شده ام؟

No, I'm afraid you got skint wrong and you didn't really know bog.

نه، می ترسم اشتباه کردی و واقعاً باتلاق را نمی شناختی.

But I knew bog roll and also, I knew spiffing!

اما من رول باتلاقی و همچنین اسپیفینگ را بلد بودم!

OK, I could give you a bonus point for spiffing.

خوب، من می توانم به شما یک امتیاز برای spiffing بدهید.

Great so what's my prize?

عالیه پس جایزه من چیه؟

Dinner for two at the Indian restaurant.

شام دو نفره در رستوران هندی.

Oh wow!

اوه وای!

That's a great prize!

این یک جایزه بزرگ است!

Thank you very much.

بسیار از شما متشکرم.

Look at that.

به آن نگاه کنید.

OK everyone.

باشه همه

In that case, we've got to go.

در این صورت، ما باید برویم.

If you've enjoyed this video please share it with a friend.

اگر از این ویدیو لذت بردید، لطفاً آن را با یک دوست به اشتراک بگذارید.

Any don't forget to subscribe to our channel.

همه فراموش نکنید که در کانال ما مشترک شوید.

See you next week everyone.

هفته آینده همگی میبینمتون

Bye -bye!

خداحافظ!