English Causative Verbs - MAKE, LET, HAVE and more. Part Two

Welcome back to part two of our video on causative verbs.

به قسمت دوم ویدیوی ما در مورد افعال علّی خوش آمدید .

Last week we looked at the meanings of three common causative verbs.

هفته گذشته معانی سه فعل علّی رایج را بررسی کردیم.

You can see part one here if you missed it.

اگر قسمت اول را از دست دادید می توانید اینجا ببینید.

This week we’re going to look at some grammar and fix some common mistakes.

این هفته به برخی از دستور زبان ها و رفع برخی از اشتباهات رایج می پردازیم.

There are lots of causative verbs and 'make', 'let' and 'have' are the most common ones.

افعال علّی زیادی وجود دارد و «ساختن»، « بگذار» و «داشتن» رایج ترین آنها هستند.

They’re all irregular so it’s make, made, made, let, let, let and have, had, had.

همه آنها نامنظم هستند، بنابراین ساخته شده، ساخته شده، ساخته شده است، اجازه دهید، اجازه دهید و داشته باشد، داشته باشد، داشته باشد.

Easy, huh?

راحت، ها؟

The tricky thing is the pattern they follow when they’re causative verbs, and it’s

نکته حیرت انگیز الگویی است که وقتی افعال علّی هستند از آن پیروی می کنند، و

this.

این است.

There’s the causative verb, then the person who does the action, and then the action.

فعل علّی وجود دارد، سپس شخصی که عمل را انجام می دهد و سپس عمل.

Let’s see an example.

بیایید یک مثال ببینیم.

What does your dad do if the room is a mess - if your bedroom is a mess?

اگر اتاق به هم ریخته باشد - اگر اتاق خواب شما به هم ریخته باشد، پدرتان چه می کند؟

He makes me sort out my clothes and put them away.

او مرا مجبور می کند لباس هایم را مرتب کنم و کنار بگذارم.

'Sort out' and 'put away' are phrasal verbs.

"مرتب کردن" و "کنار گذاشتن" افعال عبارتی هستند.

Sort out means organize and tidy and when we put things away we put them in the place

مرتب کردن به معنای سازماندهی و مرتب کردن است و وقتی چیزها را کنار می گذاریم، آنها را در جایی قرار می دهیم که

they’re kept.

نگهداری می شوند.

He makes me sort out my clothes and put them away.

او مرا مجبور می کند لباس هایم را مرتب کنم و کنار بگذارم. به

Notice the structure here.

ساختار اینجا توجه کنید.

There’s the causative verb, then the person who does the action, and then the action.

فعل علّی وجود دارد، سپس شخصی که عمل را انجام می دهد و سپس عمل.

It’s the same with the verb 'let'.

در مورد فعل "لذا" هم همینطور است.

Do your parents let you eat ice cream for breakfast?

آیا پدر و مادرت به تو اجازه می دهند برای صبحانه بستنی بخوری ؟

Well actually, unfortunately, no.

خوب در واقع، متاسفانه، نه.

No.

نه.

But they let me eat pancakes.

اما آنها به من اجازه دادند پنکیک بخورم.

Oh well they’re very nice, aren’t they?

اوه خوب آنها خیلی خوب هستند، اینطور نیست؟

And some maple syrup.

و مقداری شربت افرا

So make and let follow the same structure.

بنابراین بسازید و بگذارید همان ساختار را دنبال کنید.

Causative verb, person action.

فعل علّی، فعل شخص.

Now here’s the thing.

حالا موضوع اینجاست.

Suppose we change the verbs ‘make’ and ‘let’ to the verbs 'force' and 'allow'.

فرض کنید افعال «ساختن» و « لت» را به افعال «اجبار» و «اجازه» تغییر می دهیم.

They’re causative verbs too.

آنها افعال سببی نیز هستند.

If we use them instead the meaning stays the same, but look what happens to the structure.

اگر به جای آنها از آنها استفاده کنیم، معنی ثابت می ماند، اما ببینید چه اتفاقی برای ساختار می افتد.

There’s a ‘to’ there.

آنجا یک «به» وجود دارد.

After make and let, we don’t say ‘to’.

بعد از make and let، نمی گوییم «به».

That’s strange.

این عجیبه.

After most verbs we put ‘to’, but not with make and let.

بعد از اکثر افعال "to" را قرار می دهیم، اما نه با make و let.

And it’s the same with the causative verb 'have'.

و این در مورد فعل علّی «داشتن» نیز مشابه است.

Sometimes I walk Carter myself and sometimes I have the dog walker take him out

گاهی اوقات من خودم کارتر را پیاده می‌کنم و گاهی از سگ‌گردان می‌خواهم او را بیرون بیاورد.

We could also say 'get' here.

همچنین می‌توانیم بگوییم «برو» اینجا.

Get is another causative verb and it means the same thing as have, but the pattern is

Get یک فعل علّی دیگر است و به معنای همان have است، اما الگوی آن

different.

متفاوت است.

Sometimes I get the dog walker to take Carter out.

گاهی از سگ واکر می خواهم که کارتر را بیرون بیاورد.

In structures with 'get', we say to.

در ساختارهایی با "get" می گوییم به.

The elevator's broken down.

آسانسور خراب است

I had to climb up ten flights of stairs.

مجبور شدم از ده پله بالا بروم.

Oh dear.

اوه عزیزم.

Oh.

اوه

Hello? Vicki, I’ve got a package for you, but the

سلام؟ ویکی، من یک بسته برای تو دارم، اما

elevator's broken down.

آسانسور خراب است.

Yeah, I've just heard.

آره تازه شنیدم

Don’t worry.

نگران نباش

I’ll have Jay carry it up.

من از جی می خواهم آن را حمل کند.

It’s quite heavy.

کاملا سنگین است

No problem.

مشکلی نیست

I’ll get him to come and collect it now.

من از او می خواهم که بیاید و آن را جمع کند.

So remember, 'make' 'let' and 'have' - we don’t say ‘to’.

بنابراین به یاد داشته باشید، "بسازید" "بگذارید" و "داشتن" - ما نمی گوییم "به".

That’s the first tricky thing.

این اولین چیز دشوار است.

Now the next tricky thing.

حالا چیز پیچیده بعدی.

What about the past tense?

در مورد زمان گذشته چطور؟

If something happened in the past, which verb is going to take the tense?

اگر اتفاقی در گذشته افتاده باشد، کدام فعل زمان را می گیرد؟

The causative verb or the other verb?

فعل مسبب یا فعل دیگر؟

Let’s see.

اجازه بدید ببینم.

We’ll watch a story and then I’ll ask you some questions about it.

ما یک داستان را تماشا خواهیم کرد و سپس از شما سؤالاتی در مورد آن خواهم پرسید.

And then the princess married the prince and they lived happily ever after.

و سپس شاهزاده خانم با شاهزاده ازدواج کرد و آنها تا ابد با خوشی زندگی کردند. این

Is that it?

است؟

Yeah, it’s time for you to go to sleep now.

آره، الان وقتشه که بخوابی.

Can’t I have one more?

نمیتونم یکی دیگه داشته باشم؟

All right then.

خوب پس

Layla, it’s time for you to go to sleep now.

لیلا، الان وقت آن است که بخوابی .

We’re just going to read one more story.

ما فقط یک داستان دیگر را می خوانیم.

Just one more.

فقط یکی دیگه.

Oh all right then.

اوه خوب پس آیا

Are you asleep?

شما خواب هستید؟

Yep.

بله

He’s fast asleep.

او به شدت خوابیده است.

OK, I’ve got two questions for you.

خوب، من دو سوال از شما دارم.

First one.

اولی. به

What did we let Layla do?

لیلا اجازه دادیم چه کار کند؟

We let her stay awake a little longer.

اجازه دادیم کمی بیشتر بیدار بماند.

We let Layla have one more story.

اجازه دادیم لیلا یک داستان دیگر داشته باشد.

Perhaps it’ll make her sleepy.

شاید باعث خواب آلودگی او شود.

Next question.

سوال بعدی

What made Layla’s dad sleepy?

چه چیزی باعث خواب آلودگی پدر لیلا شد؟

It was the book.

کتاب بود.

The story made him fall asleep.

این داستان باعث شد او به خواب برود.

So which verb took the past tense?

پس کدام فعل زمان گذشته را گرفت؟

The causative verb.

فعل مسبب.

The other verb doesn’t change.

فعل دیگر تغییر نمی کند.

Let’s have another example.

مثال دیگری بزنیم.

Someone’s at the door.

کسی دم در است

Can you make Carter go to his crate?

آیا می توانید کاری کنید که کارتر به جعبه اش برود؟

Sure.

مطمئن.

Carter, crate.

کارتر، جعبه

Good boy.

پسر خوب.

Down.

پایین.

Good boy.

پسر خوب.

Have they gone?

آیا آنها رفته اند؟

Yes, you can let him out now.

بله، شما می توانید او را در حال حاضر خارج کنید.

Carter, come.

کارتر بیا

Good boy.

پسر خوب.

Such a good boy.

همچین پسر خوبی

So first we made Carter go to his crate and then we let him come out.

بنابراین ابتدا کارتر را مجبور کردیم به سمت جعبه اش برود و سپس اجازه دادیم بیرون بیاید.

It’s the causative verb that takes the tense.

این فعل علّی است که زمان می گیرد.

Great.

عالی.

Now there’s just one other thing you should know.

اکنون فقط یک چیز دیگر وجود دارد که باید بدانید.

It’s about the causative verbs ‘have’ and ‘get’.

این در مورد افعال علّی «داشتن» و «به دست آوردن» است.

We often use them in the passive, so we talk about having things done and getting things

ما اغلب از آنها در حالت منفعل استفاده می کنیم، بنابراین در مورد انجام کارها و

done.

انجام کارها صحبت می کنیم.

We’ve made another video about that.

ما یک ویدیوی دیگر در مورد آن ساخته ایم.

Click here and you can watch it.

اینجا را کلیک کنید و می توانید آن را تماشا کنید.

And make sure you subscribe to this channel because we have new videos every week.

و حتما عضو این کانال شوید چون هر هفته ویدیوهای جدیدی داریم.

Watching our videos will make your English rise to new levels!

تماشای ویدیوهای ما زبان انگلیسی شما را به سطوح جدیدی ارتقا می دهد! می

See you next Friday.

بینمت جمعه آینده

Bye!

خدا حافظ!

I have the dog walker.... hah hah.

من سگ واکر را دارم.... هههههه

Sometimes I get the dog walker.. ha.

بعضی وقتا سگ واکر رو میگیرم.. هه.

I love taking Carter out for his... ha.

من عاشق بیرون بردن کارتر برای او هستم.

Good boy.

پسر خوب.

Turn around.

بچرخ.

Turn around.

بچرخ.

Hah hah hah.

هه هه هه

Sometimes I get the dog walker to take Carter out.

گاهی از سگ واکر می خواهم که کارتر را بیرون بیاورد.