Check and Control - How to Use these Common English Verbs

Is something wrong, officer? Is this your car? Yes.

چیزی شده، افسر؟ آیا این ماشین شماست؟ آره.

When was the last time you checked the air in these tires? I can't remember.

آخرین باری که هوای این لاستیک ها را چک کردید کی بود؟ یادم نمی آید.

Hey, where are the kids? Oh they're fine. They're playing upstairs. I'll go and check

هی بچه ها کجان اوه اونا خوبن آنها در طبقه بالا بازی می کنند. من بروم و

on them. Checking something: making sure that it's

آنها را بررسی کنم. بررسی چیزی: اطمینان از

OK or correct. Check the list and see if we've forgotten anything.

درست یا صحیح بودن آن. فهرست را بررسی کنید و ببینید آیا چیزی را فراموش کرده‌ایم.

Is this receipt correct? I'll check.

آیا این رسید صحیح است؟ من بررسی می کنم.

OK, are we ready? Underwear. Check. Socks. Check. Medicines. Check. Passports.

باشه، آماده ایم؟ زیر شلواری. بررسی. جوراب. بررسی. داروها. بررسی. گذرنامه ها

This is a check mark in American English. In British English it's a tick.

این یک علامت چک در انگلیسی آمریکایی است. در انگلیسی بریتانیایی این تیک است.

Good boy. I have to put a leash on Carter when I take him out, or else I can't control

پسر خوب. وقتی کارتر را بیرون می‌آورم باید یک افسار بزنم وگرنه نمی‌توانم

him. Let's go. Control generally means manage or direct.

او را کنترل کنم. بیا بریم. کنترل به طور کلی به معنای مدیریت یا مستقیم است.

A roundabout controls the traffic. It manages and directs it.

یک دوربرگردان ترافیک را کنترل می کند. آن را مدیریت و هدایت می کند.

Ten thousand people gathered in Chestnut Square today for the pro-jobs rally. Police were

ده هزار نفر امروز در میدان شاه بلوط برای راهپیمایی حامی مشاغل تجمع کردند. پلیس

called in to control the crowds. And now in financial news, the Central Bank

برای کنترل جمعیت فراخوانده شد. و حالا در اخبار مالی، بانک مرکزی از

has announced new measures to control inflation. No, I don't want to buy any life insurance.

اقدامات جدیدی برای کنترل تورم خبر داده است. نه، من نمی خواهم هیچ بیمه عمر بخرم. دیگر

Stop calling me! I know. I must learn to control my temper.

به من زنگ نزن! میدانم. باید یاد بگیرم خلق و خوی خود را کنترل کنم.

If you're talking about inspecting something, use 'check'. So at passport control, they

اگر در مورد بازرسی چیزی صحبت می کنید، از «بررسی» استفاده کنید. بنابراین در کنترل پاسپورت،

check people's passports. Brrrr. I'm cold. I'll check the thermostat

گذرنامه افراد را بررسی می کنند. برررر من سردم است. ترموستات رو چک میکنم

to see if it's working. The thermostat controls the temperature. Ah!

ببینم کار میکنه یا نه. ترموستات دما را کنترل می کند. آه!

Are you cold, Jay? No.

سردت شده جی؟ خیر