Great Things about Philadelphia┃Learn American English Pronunciation On the Go

11,060 views ・ 2025-02-15

Rachel's English


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید. زیرنویس های ترجمه شده به صورت ماشینی ترجمه می شوند.

00:02
Rachel: Welcome to the Rachel's English podcast. 
0
2019
2312
راشل: به پادکست انگلیسی راشل خوش آمدید.
00:04
I hope that by  listening to this podcast, you will increase  
1
4331
3829
امیدوارم با گوش دادن به این پادکست،
00:08
your listening comprehension for Americans, and you will also speak better American English.  
2
8160
5160
درک شنیداری خود را برای آمریکایی ها افزایش دهید و همچنین انگلیسی آمریکایی را بهتر صحبت کنید.
00:13
If you would like a free transcript of this  podcast, please visit rachelsenglish.com/podcast,  
3
13320
6520
اگر می‌خواهید رونوشت رایگان این پادکست داشته باشید، لطفاً از rachelsenglish.com/podcast دیدن کنید،
00:19
and look for this episode. In today’s episode, we're just going to be having conversation,  
4
19840
5960
و به دنبال این قسمت بگردید. در اپیزود امروز، ما فقط قرار است گفتگو کنیم،
00:25
and as we are speaking naturally about  things, we're going to try to identify  
5
25800
4520
و همانطور که به طور طبیعی در مورد چیزها صحبت می کنیم، سعی می کنیم
00:30
all of the interesting idioms, phrasal verbs,  weird vocabulary words that we're using,  
6
30320
6160
همه اصطلاحات جالب، افعال عبارتی، کلمات واژگان عجیب و غریبی را که استفاده می کنیم، شناسایی کنیم،
00:36
and we'll stop and we'll define them. And the idea about doing this is that when we catch how  
7
36480
5360
و متوقف می شویم و آنها را تعریف می کنیم. و ایده انجام این کار این است که وقتی متوجه می‌شویم چگونه
00:41
we use these kids of phrases and words in  natural conversation, then we can start to  
8
41840
6520
از این عبارات و کلمات در مکالمه طبیعی استفاده می‌کنیم، می‌توانیم
00:48
better understand how they're used. It also just helps provide context for what you're hearing.  
9
48360
6640
نحوه استفاده از آنها را بهتر درک کنیم. همچنین فقط به ارائه زمینه برای آنچه می شنوید کمک می کند.
00:55
Sometimes, when you hear an idiom in context, it's a lot easier to understand what it means  
10
55000
4480
گاهی اوقات، وقتی یک اصطلاح را در متن می شنوید، درک معنای آن بسیار آسان تر
00:59
than when you're just learning definitions. So, David and I have each put together a couple of  
11
59480
5960
از زمانی است که تازه تعاریف را یاد می گیرید. بنابراین، من و دیوید هرکدام چند سؤال را با هم قرار داده‌ایم
01:05
questions that we're to ask each other to get this conversation going. David, I'll start.
12
65440
4900
که باید از یکدیگر بپرسیم تا این گفتگو ادامه یابد. دیوید، من شروع می کنم.
01:10
David: Okay.
13
70340
1000
دیوید: باشه.
01:11
Rachel: So, my question for you is, 
14
71340
2000
راشل: بنابراین، سوال من از شما این است،
01:13
what are some of the great things about living in Philadelphia?
15
73340
3580
چه چیزهایی در مورد زندگی در فیلادلفیا وجود دارد؟
01:16
David: Oh, yeah. Well, as you know,  
16
76920
3240
دیوید: اوه، آره. خب، همانطور که می‌دانید،
01:20
I've lived here for a long time, since 2001, and there's a couple things that I really love. It's  
17
80160
5680
من برای مدت طولانی، از سال 2001، اینجا زندگی کرده‌ام، و چند چیز وجود دارد که واقعاً آنها را دوست دارم. این
01:25
an old city, and so, it's very dense. It's  walkable, meaning that in, uh, comparison to  
18
85840
8240
شهر قدیمی است، و بنابراین، بسیار متراکم است. قابل پیاده‌روی است، به این معنی که در مقایسه با
01:34
some other American cities where there's more sprawl and things are spread out and are a lot  
19
94080
4480
برخی از شهرهای دیگر آمریکا که در آن‌ها پراکندگی بیشتری وجود دارد و همه چیز گسترده‌تر است و بسیار
01:38
more car-dependent, in Philadelphia, it's really easy to walk to a lot of different things. So—
20
98560
5633
بیشتر به ماشین وابسته است، در فیلادلفیا، پیاده‌روی به بسیاری از مکان‌های مختلف واقعاً آسان است. بنابراین-
01:44
Rachel: Sprawl. That's a great vocabulary word.
21
104193
2107
راشل: پراکندگی. این یک کلمه واژگان عالی است.
01:46
David: That is a good one.
22
106300
1020
دیوید: این خوب است.
01:47
Rachel: Sprawl is,  
23
107320
840
راشل: پراکندگی
01:48
yeah, when things are spread out. Uh,  we talk about urban sprawl sometimes.
24
108160
4620
زمانی اتفاق می‌افتد که همه چیز گسترده است. اوه، ما گاهی در مورد پراکندگی شهری صحبت می کنیم.
01:52
David: Yeah, and I use it specifically that way 
25
112780
2497
دیوید: بله، و من از آن به طور خاص
01:55
in terms of urban sprawl. That's a technical—not technical, but  
26
115277
3483
از نظر پراکندگی شهری از آن استفاده می‌کنم. این یک اصطلاح فنی است – نه فنی، اما
01:58
it's a specific term to indicate cities where, um, population has spread in not a very planful way.
27
118760
9760
یک اصطلاح خاص برای نشان دادن شهرهایی است که، اوم، جمعیت به روشی نه چندان برنامه‌ریزی شده گسترش یافته است.
02:08
Rachel: Yeah, and it's very wide, rather than being high. 
28
128520
3645
راشل: بله، و به جای اینکه بالا باشد، بسیار گسترده است.
02:12
Like, New York City is really high. It's very dense  
29
132165
2555
مثلاً، شهر نیویورک واقعاً مرتفع است. بسیار متراکم است
02:14
and there are a lot of very tall buildings  where people live. So, in any given block,  
30
134720
3600
و تعداد زیادی ساختمان بسیار بلند که مردم در آن زندگی می کنند وجود دارد. بنابراین، در هر بلوک مشخص،
02:18
you might have thousands of people living.  Whereas in sprawl, I think of it as being,  
31
138320
5240
ممکن است هزاران نفر زندگی کنند. در حالی که در پراکندگی، من فکر می‌کنم،
02:23
yes, unplanned, but also lower apartment  buildings or houses that just mean that there's,  
32
143560
7080
بله، بدون برنامه‌ریزی، اما همچنین آپارتمان‌ها یا خانه‌های پایین‌تری که فقط به این معنی است که وجود دارد،   از نظر
02:30
it's not physically possible to have  as many people in as dense of an area.
33
150640
3760
فیزیکی امکان وجود به تعداد افراد در یک منطقه وجود ندارد.
02:34
David: Right. Um, so yeah, so,  
34
154400
1760
دیوید: درست است. اوم، پس آره، پس،
02:36
I, I love that about Philadelphia. It also, it's,  um, what I think of as a gritty place. It's a blue  
35
156160
7880
من، این را در مورد فیلادلفیا دوست دارم. همچنین، آن چیزی است که من به عنوان یک مکان سنگ‌آلود فکر می‌کنم. می‌دانید، این یک
02:44
collar, you know, historically working-class  place where, uh, there was a lot of industry,  
36
164040
6440
یقه آبی است، از لحاظ تاریخی مکانی طبقه کارگر که، آه، صنعت زیادی وجود داشت،
02:50
a lot of things were made here. And, um—
37
170480
3160
چیزهای زیادی در اینجا ساخته می‌شد. و اوم-
02:53
Rachel: So, blue collar. You basically just defined by talking about it. In, in, in English,  
38
173640
6240
راشل: پس یقه آبی. شما اساساً فقط با صحبت در مورد آن تعریف کردید. در، به زبان انگلیسی،
02:59
we have certain jobs we'd call blue collar, and certain jobs that we'd call white collar. So,  
39
179880
5520
مشاغل خاصی داریم که آنها را یقه آبی می نامیم، و مشاغل خاصی را که آنها را یقه سفید می نامیم. بنابراین،
03:05
blue collar jobs would be, like you said,  industry, working, like the workers kind of idea.
40
185400
8586
مشاغل یقه آبی، همانطور که گفتید، صنعت، کار، مانند ایده کارگران خواهد بود.
03:13
David: Mm-hmm. Right.
41
193986
154
دیوید: مممم. درسته
03:14
Rachel: White collar  
42
194140
660
03:14
would be more the bosses, the executives,  the managers, people who are running that.
43
194800
4380
راشل: یقه سفید
بیشتر روسا، مدیران اجرایی، مدیران و افرادی هستند که آن را اداره می کنند.
03:19
David: Yeah,  
44
199180
700
03:19
or office work versus work with your hands, could be a rough translation as well.
45
199880
5840
دیوید: بله،
یا کار اداری در مقابل کار با دست، می‌تواند ترجمه‌ای مبهم باشد.
03:25
Rachel: Mm-hmm. Yeah.
46
205720
960
راشل: مممم. آره
03:26
David: And it literally comes from the color of one’s  
47
206680
2840
دیوید: و به معنای واقعی کلمه از رنگ یقه فرد می آید
03:29
collar, right? Like, a lot of, um, a lot of blue  collar jobs, those uniforms tended to be blue.
48
209520
7560
، درست است؟ مانند بسیاری از مشاغل یقه آبی، آن لباس‌ها معمولا آبی هستند.
03:37
Rachel: Yeah. That is probably where it comes from,  
49
217080
2000
راشل: آره تصور می‌کنم احتمالاً از آنجا می‌آید
03:39
I would imagine. I don't know that for sure,  but it seems like a very plausible explanation.
50
219080
5460
. من آن را به طور قطع نمی‌دانم، اما به نظر می‌رسد که توضیح بسیار معقولی است.
03:44
David: Yeah. So, what, what would you say?
51
224540
2420
دیوید: آره. خب، چی، چی میگی؟
03:46
Rachel: Oh. Well,  
52
226960
2480
راشل: اوه خب،
03:49
I think, I, I love how Philly is sort  of cutting edge on the food scene.
53
229440
5640
فکر می‌کنم، من عاشق این هستم که فیلی در صحنه غذا به نوعی پیشرو است.
03:55
David: Cutting edge.
54
235080
1200
دیوید: برتر.
03:56
Rachel: Yeah. I mean,  
55
236280
1040
راشل: آره منظورم این است،
03:57
it's one of the ones, one  of the cities in the world—
56
237320
2446
یکی از آن‌ها، یکی از شهرهای جهان است -
03:59
David: No, I wasn't questioning  
57
239766
594
دیوید: نه، من این را زیر سؤال نمی‌بردم
04:00
that. I was saying, that's an interesting phrase.
58
240360
2960
. داشتم می گفتم جمله جالبی است.
04:03
Rachel: Right.  
59
243320
660
04:03
David: I totally agree that it's cutting edge.
60
243980
1820
راشل: درسته
دیوید: من کاملاً موافقم که این کار بسیار پیشرفته است.
04:05
Rachel: Yeah. So,  
61
245800
560
راشل: آره بنابراین،
04:06
what does cutting edge mean? Cutting edge means, um, innovating, at the forefront,  
62
246360
5840
معنای برتری چیست؟ پیشرفته به این معنی است که، اوم، نوآوری، در خط مقدم
04:12
uh, where a lot of excitement around  something is, is happening. A lot of  
63
252200
4000
، جایی که هیجان زیادی در اطراف چیزی وجود دارد، اتفاق می افتد. بسیاری از
04:16
interesting work and developments in a field are happening, where it's cutting edge.
64
256200
4100
کارهای جالب و پیشرفت‌ها در زمینه‌ای اتفاق می‌افتد، جایی که در حال پیشرفت است.
04:20
David: It's at the edge where new growth is happening, you could say. 
65
260300
3120
دیوید: می‌توان گفت در آستانه‌ای است که رشد جدیدی در حال وقوع است.
04:23
Rachel: And so, I think there's,  
66
263420
1420
ریچل: و بنابراین، من فکر می کنم،
04:24
yeah, a lot of interesting, I think there are  a lot of interesting food options here. And  
67
264840
5000
بله، خیلی چیزهای جالب وجود دارد، فکر می کنم گزینه های غذایی جالب زیادی در اینجا وجود دارد. و
04:29
a lot of great chefs working in the  city. It's definitely a foodie city.
68
269840
3920
بسیاری از سرآشپزهای عالی که در شهر کار می کنند . این قطعا یک شهر غذاخوری است.
04:33
David: Mm-hmm.
69
273760
810
دیوید: مممم.
04:34
Rachel: So, I like that.
70
274570
950
راشل: پس من این را دوست دارم.
04:35
David: Yeah, and there's  
71
275520
560
دیوید: بله، و
04:36
a unique thing here of BYOs. People might  see that in restaurant advertisements or  
72
276080
5840
در اینجا یک چیز منحصر به فرد از BYO وجود دارد. مردم ممکن است آن را در آگهی‌های رستوران یا
04:41
listings. BYO meaning instead of having a wine and liquor license, or a wine cellar themselves,  
73
281920
8080
فهرست‌بندی‌ها ببینند. BYO یعنی به جای داشتن مجوز شراب و مشروب یا خود انبار شراب،
04:50
a lot of restaurants here encourage people  to bring their own wine. In other words,  
74
290000
4600
بسیاری از رستوران‌های اینجا مردم را تشویق می‌کنند که شراب خود را بیاورند. به عبارت دیگر،
04:54
they're not licensed themselves to sell wine. And so, you're welcome to bring your own, BYO.
75
294600
5560
آنها مجوز فروش شراب را ندارند.  و بنابراین، شما خوش آمدید که خود را بیاورید، BYO.
05:00
Rachel: Yeah. That stands for bring your own.
76
300160
2900
راشل: آره که مخفف عبارت خودتان را بیاورید.
05:03
David: And part of what has happened, then, is that  
77
303060
2860
دیوید: و بخشی از اتفاقی که افتاده، این است که
05:05
it makes it, um, it creates a good environment for people who are launching out on their own to start  
78
305920
7280
باعث می‌شود، اوم، محیط خوبی برای افرادی ایجاد می‌کند که خودشان راه‌اندازی می‌کنند تا
05:13
a small restaurant, to start in a small space, and to cook, yeah, cutting edge or avant-garde,  
79
313200
5920
یک رستوران کوچک راه‌اندازی کنند، از یک فضای کوچک شروع کنند، و آشپزی کنند، بله، غذاهای پیشرفته یا آوانگارد،
05:19
new kinds of food without having the need to invest heavily in a liquor license and in, um—
80
319120
6740
بدون نیاز به سرمایه‌گذاری بسیار زیاد در یک لیوان:
05:25
Rachel: I guess they're really expensive in Philly?
81
325860
1800
گران در فیلی؟
05:27
David: They're really expensive.  
82
327660
1369
دیوید: آنها واقعا گران هستند.
05:29
Rachel: And hard to get.
83
329029
611
05:29
David: And hard to  
84
329640
720
راشل: و بدست آوردنش سخته.
دیوید: و
05:30
get. They're limited. And in addition, then, you know, stocking a wine cellar is an expensive part  
85
330360
7520
بدست آوردن آن سخت است. آنها محدود هستند. و علاوه بر این، می‌دانید، انبار کردن انبار شراب بخشی گران‌تر
05:37
of a more traditional restaurant startup cost. So, it's just fostered this great environment where,  
86
337880
5040
از هزینه راه‌اندازی رستوران سنتی است. بنابراین، این محیط فوق‌العاده ایجاد شده است، جایی که،
05:42
you're right, there are lots of chefs  trying lots of different kinds of things.
87
342920
3020
حق با شماست، سرآشپزهای زیادی وجود دارند که انواع مختلفی از چیزها را امتحان می‌کنند.
05:45
Rachel: It's also great for us, because that means, you  
88
345940
3460
راشل: این برای ما هم عالی است، زیرا این بدان معناست که
05:49
know, when we go out, if you can bring a bottle of wine, you pick it out at the liquor store or the  
89
349400
4920
وقتی بیرون می‌رویم، اگر می‌توانید یک بطری شراب بیاورید، آن را از مشروب‌فروشی یا
05:54
wine store, and you know, it's obviously way less expensive to buy a bottle of wine at a wine store  
90
354320
6400
شراب‌فروشی انتخاب می‌کنید، و می‌دانید، بدیهی است که خرید یک بطری شراب در مغازه شراب فروشی بسیار کمتر
06:00
than it is at a restaurant. I mean, that's where a lot of restaurants make a lot of their money, is  
91
360720
3440
از یک رستوران است. منظورم این است که در آنجاست که بسیاری از رستوران‌ها پول زیادی به دست می‌آورند،
06:04
in the markup on alcohol. And so, it's absolutely great as a diner to pick out a favorite bottle  
92
364160
7360
در نشانه‌گذاری الکل وجود دارد. بنابراین، انتخاب یک بطری شراب مورد علاقه به عنوان یک غذاخوری کاملاً عالی است
06:11
of wine to take. And then, it saves you a lot of money on your meal. And, you know, I think it does  
93
371520
5200
. و سپس، مقدار زیادی پول در وعده غذایی شما صرفه جویی می کند. و، می‌دانید، فکر می‌کنم این به
06:16
allow the restaurant to just focus on what they're doing with the food, which is generally awesome.
94
376720
5660
رستوران اجازه می‌دهد فقط روی کاری که با غذا انجام می‌دهد تمرکز کند، که به طور کلی عالی است.
06:22
David: Mm-hmm.
95
382380
13
06:22
Rachel: So, I do love that about Philly,  
96
382393
1767
دیوید: مممم.
ریچل: بنابراین، من عاشق فیلی هستم،
06:24
and that's one thing that is pretty uncommon. In New York City, I think there was only,  
97
384160
4920
و این چیزی است که بسیار غیر معمول است.  در شهر نیویورک، فکر می‌کنم
06:29
there was only one restaurant I can think of that I knew was a BYO. And most other places, you know,  
98
389080
6360
فقط یک رستوران وجود داشت که می‌دانستم BYO است. و بیشتر جاهای دیگر، می‌دانید،
06:35
they serve it and, if you want to bring your own bottle, they'll charge you a fee for that. But in  
99
395440
5160
آن را سرو می‌کنند و اگر بخواهید بطری خودتان را بیاورید، برای آن هزینه‌ای از شما دریافت می‌کنند. اما در
06:40
Philly, it's, there's so many BYOs where you  can just bring your own bottle of something,  
100
400600
4320
Philly، بسیاری از BYO ها وجود دارند که می‌توانید فقط بطری خود را از چیزی بیاورید،
06:44
and they don’t charge you to bring it in,  and you can just supplement your meal with  
101
404920
3600
و آنها برای آوردن آن هزینه‌ای از شما دریافت نمی‌کنند، و فقط می‌توانید غذای خود را با  آن تکمیل کنید
06:48
it. It's awesome. Okay, so, that's one of  the things I love about it. I also love the  
102
408520
6720
. عالیه خوب، پس، این یکی از چیزهایی است که در آن دوست دارم. من همچنین
06:55
classical music scene here. I'm a huge classical music nerd. Love it. There's a great symphony. 
103
415240
6120
صحنه موسیقی کلاسیک اینجا را دوست دارم. من یک آدم بزرگ موسیقی کلاسیک هستم. آن را دوست دارم. یک سمفونی عالی وجود دارد.
07:01
There's a fairly good opera, although I got  spoiled living in New York with the Met. Though,  
104
421360
5880
یک اپرای نسبتاً خوب وجود دارد، اگرچه من از زندگی در نیویورک با گروه Met خجالت زده شدم. اگرچه،
07:07
I've been to some stuff here in  Philly that I've enjoyed. Um—
105
427240
3060
من در اینجا در فیلی به چیزهایی رفته ام که از آنها لذت برده ام. ام-
07:10
David: So, what's it  
106
430300
780
دیوید: خب،
07:11
mean to get spoiled? That's a, that's a food word.
107
431080
3400
خراب شدن به چه معناست؟ این یک کلمه غذایی است.
07:14
Rachel: Yeah. Food would spoil if it's left out to go bad.  
108
434480
3760
راشل: آره اگر غذا از بین برود خراب می شود.
07:18
Uh, someone gets spoiled when they get what they want. They're thought of as being spoiled. Like,  
109
438240
5320
اوه، یک نفر وقتی به آنچه می‌خواهد، لوس می‌شود. آنها به عنوان خراب شده تصور می شوند. مثلاً،
07:23
if you spoil a child, then you're always  letting the child have what the child wants.  
110
443560
4640
اگر کودکی را لوس می‌کنید، همیشه به کودک اجازه می‌دهید آنچه را که کودک می‌خواهد داشته باشد.
07:28
If I'm saying, I'm spoiled by the music, I was spoiled by the Met, was what I said, which meant,  
111
448200
6400
اگر بخواهم بگویم موسیقی من را خراب کرده است، Met من را خراب کرده است، این همان چیزی بود که گفتم، به این معنی بود که
07:34
at the Metropolitan Opera in New York, I was always hearing world-class opera. Just some of  
112
454600
6040
در اپرای متروپولیتن نیویورک، همیشه اپرا در سطح جهانی می شنیدم. فقط برخی از
07:40
the very best that's happening on the planet. And so, that spoiled me. I lived really close to it,  
113
460640
5320
بهترین‌هایی که روی این سیاره اتفاق می‌افتد. و بنابراین، این من را خراب کرد. من واقعاً نزدیک آن زندگی کردم،
07:45
and that's what I had access to. So, now that I live in a city that doesn't have an opera house  
114
465960
6040
و این چیزی بود که به آن دسترسی داشتم. بنابراین، اکنون که در شهری زندگی می‌کنم که سالن اپرا ندارد.
07:52
that's quite as cutting edge, you know, some of the productions, I'm like, ehh. That wasn't that  
115
472000
5120
آنقدرها هم
07:57
good, because I got spoiled by the Met. The Met gave me everything I wanted. Thanks for  
116
477120
5920
خوب نبود، زیرا من توسط Met خراب شدم. Met هر آنچه را که می‌خواستم به من داد. از اینکه
08:03
catching that. It is so hard sometimes as you're speaking to notice these idioms or phrasal verbs  
117
483040
7360
متوجه شدید. وقتی در حال صحبت کردن هستید، متوجه شدن به این اصطلاحات یا افعال عبارتی که استفاده می‌کنید بسیار سخت است
08:10
that you're using, because they're just  such a natural part of the way we express  
118
490400
3800
، زیرا آن‌ها بخشی طبیعی از نحوه بیان
08:14
ourselves. Okay, one last thing I love about  Philly is how close it is to New York City.
119
494200
7510
ما هستند. بسیار خوب، آخرین چیزی که در مورد فیلی دوست دارم این است که چقدر به شهر نیویورک نزدیک است.
08:21
David: Ha. I'm not surprised that's one of yours.
120
501710
2210
دیوید: ها. من تعجب نمی کنم که یکی از شماست.
08:23
Rachel: Oh, I love it. We can hop in our car—hop in.  
121
503920
4469
راشل: اوه، من آن را دوست دارم. ما می‌توانیم سوار ماشینمان شویم - پرید.
08:28
That's a phrasal verb. That just means, you know,  
122
508389
3251
این یک فعل عبارتی است. این فقط به این معنی است که، می دانید،
08:31
quickly and with no effort. We can get into the car and drive up to our friends in Brooklyn,  
123
511640
5160
سریع و بدون تلاش. بسته به ترافیک، می‌توانیم سوار ماشین شویم و به سراغ دوستانمان در بروکلین برویم،
08:36
and be there in an hour forty-five, depending on traffic. And so, yeah, it's just, it's easy to get  
124
516800
7600
و بعد از چهل و پنج ساعت در آنجا باشیم. و بنابراین، بله، فقط، رسیدن به
08:44
up there, and it also means that, you know, when I moved out of New York, I moved to Philadelphia  
125
524400
5360
آنجا آسان است، و همچنین به این معنی است که، می دانید، وقتی از نیویورک نقل مکان کردم، به خاطر دیوید به فیلادلفیا نقل مکان کردم
08:49
because of David. And it meant that I didn't have to—my friendships didn't have to change that much,  
126
529760
5960
. و این به این معنی بود که مجبور نبودم—دوستی‌هایم نباید آنقدر تغییر می‌کرد،
08:55
because I still get to see those friends quite a bit. And that's just been such an important  
127
535720
3880
زیرا هنوز هم می‌توانم آن دوستان را کمی ببینم. و این
08:59
part of my life, those friendships.  Okay, David. Did you think of a question?
128
539600
4900
بخش مهمی از زندگی من بود، آن دوستی ها. باشه دیوید به سوالی فکر کردی؟
09:04
David: All right. So,  
129
544500
1260
دیوید: باشه. بنابراین،
09:05
I want to ask you about, in our house,  what is your favorite room, and why?
130
545760
6240
می‌خواهم از شما بپرسم، در خانه ما، اتاق مورد علاقه‌تان چیست و چرا؟
09:12
Rachel: Oh, good question.  
131
552000
1680
راشل: اوه، سوال خوبی است.
09:13
David and I moved to our house about a year and a half ago, and I just love it. Don’t you love it?
132
553680
6100
من و دیوید حدود یک سال و نیم پیش به خانه‌مان نقل مکان کردیم، و من آن را دوست دارم. آیا شما آن را دوست ندارید؟
09:19
David: It's a great house, yes.
133
559780
1380
دیوید: خانه عالی است، بله.
09:21
Rachel: I'm so happy with it. 
134
561160
1703
راشل: من خیلی خوشحالم.
09:22
The place where we were living before  was, I don't know. I just didn't like it at all.  
135
562863
4377
جایی که قبلاً در آن زندگی می کردیم ، نمی دانم. فقط اصلا دوستش نداشتم
09:27
David had been there forever, and I just moved into it, and felt like I was moving into his  
136
567240
4880
دیوید برای همیشه آنجا بود، و من به تازگی وارد آن شدم و احساس می‌کردم
09:32
own life without bringing much of myself. So, it  was really nice to pick something out together.
137
572120
6000
بدون اینکه چیز زیادی از خودم بیاورم، به زندگی او می‌روم. بنابراین، خیلی خوب بود که با هم چیزی را انتخاب کنیم.
09:38
David: So, that's interesting.  
138
578120
1698
دیوید: بنابراین، این جالب است.
09:39
We say forever. So, to a, to a non-native speaker,  
139
579818
5542
ما می گوییم برای همیشه.  بنابراین، برای یک فرد غیر بومی،
09:45
that's maybe confusing. Why would you say forever? So, really, I lived there from 2006 to 2000—
140
585360
5940
ممکن است گیج کننده باشد. چرا می گویید برای همیشه؟  بنابراین، واقعاً، من از سال 2006 تا 2000 در آنجا زندگی کردم -
09:51
Rachel: ’15.
141
591300
1120
راشل: 15.
09:52
David: ’15. So, nine years. So, you know—
142
592420
3900
دیوید: 15. بنابراین، نه سال. بنابراین، می دانید -
09:56
Rachel: Wait. Oh, 2006, yeah.  
143
596320
2040
راشل: صبر کنید. اوه، 2006، بله.
09:58
David: So, that's nine years.
144
598360
1120
دیوید: خب، این نه سال است.
09:59
Rachel: That's not forever.
145
599480
1600
راشل: این برای همیشه نیست.
10:01
David: Specifically. So,  
146
601080
1400
دیوید: به طور خاص. بنابراین،
10:02
we use forever when something  is longer than average.
147
602480
4000
وقتی چیزی طولانی‌تر از حد متوسط ​​باشد، برای همیشه از آن استفاده می‌کنیم.
10:06
Rachel: Yeah. When something feels like a long time.   
148
606480
2060
راشل: آره وقتی چیزی شبیه به زمان طولانی است.
10:08
It can even just be that it feels like a long time.
149
608540
2940
حتی ممکن است به نظر برسد که مدت زیادی است.
10:11
David: True, yeah.
150
611480
1240
دیوید: درسته، آره.
10:12
Rachel: David had been  
151
612720
840
راشل: دیوید
10:13
in that apartment for a long time. The way  I said it was, David had been there forever.
152
613560
4940
برای مدت طولانی در آن آپارتمان بود. همانطور که گفتم، دیوید برای همیشه آنجا بوده است.
10:18
David: Right.
153
618500
1140
دیوید: درست است.
10:19
Rachel: Yeah. Okay, so, yeah, we moved. My  
154
619640
2880
راشل: آره خوب، پس، بله، ما نقل مکان کردیم.
10:22
favorite room, and I know you're going to laugh. So, it's taken us a while to furnish these rooms.  
155
622520
5800
اتاق مورد علاقه من، و می دانم که خواهی خندید.  بنابراین، مدتی طول کشید تا این اتاق ها را تجهیز کنیم.
10:28
We moved from a one-bedroom to a three-bedroom, and just have slowly—we're not done by any  
156
628320
6360
ما از یک اتاق یک خوابه به یک اتاق خواب سه خوابه منتقل شدیم، و به آرامی این کار را انجام دادیم—هیچ
10:34
stretch of the imagination. Another great idiom. We're still not done decorating the house. So,  
157
634680
5160
تخیل ما تمام نشده است. یک اصطلاح عالی دیگر.  ما هنوز دکوراسیون خانه را تمام نکرده ایم. بنابراین،
10:39
when you say, by any—we're not something by any stretch of the imagination, that means, even  
158
639840
7680
وقتی می‌گویید، به‌واسطه هیچ‌گونه تصوری، ما چیزی نیستیم، به این معنی است که، حتی
10:47
if you tried so hard to imagine it, it wouldn't  be true. We are not done decorating this house.
159
647520
5800
اگر خیلی تلاش می‌کردید آن را تصور کنید، درست نبود. تزیین این خانه تمام نشده است.
10:53
David: Right.
160
653320
840
دیوید: درست است.
10:54
Rachel: Like, there's a lot of empty walls,  
161
654160
4080
راشل: مثلاً، دیوارهای خالی زیادی وجود دارد،
10:58
floors that need rugs. Just in general. We have some very, like, basic furniture in some rooms,  
162
658240
8080
کف‌هایی که نیاز به فرش دارند. فقط به طور کلی. ما در برخی اتاق‌ها مبلمان بسیار شبیه به هم داریم،
11:06
and then, it's just like—it almost looks like  a hotel. Our bedroom almost looks like a hotel,  
163
666320
6440
و بعد، تقریباً شبیه یک هتل است. اتاق خواب ما تقریباً شبیه یک هتل است،   می
11:12
you know. There's not one thing on a wall.  There's not a carpet. It's just very kind of cold,  
164
672760
6160
دانید. یک چیز روی دیوار نیست فرش نیست هوا خیلی سرد است،
11:18
which I don’t like at all. Yet, I will say, our  bedroom is my favorite room in the house? Why? So,  
165
678920
6760
که من اصلاً آن را دوست ندارم. با این حال، من می گویم، اتاق خواب ما اتاق مورد علاقه من در خانه است؟ چرا؟ بنابراین،
11:25
we've, we've finally made a lovely  living room, and I love that, but still,  
166
685680
3560
ما بالاخره یک اتاق نشیمن دوست داشتنی ساختیم ، و من آن را دوست دارم، اما با این حال،
11:30
like, if I'm relaxing, if I'm going  to read a book, I don’t know why,  
167
690000
3480
مثل اینکه اگر در حال استراحت هستم، اگر قرار است کتابی بخوانم، نمی دانم چرا،
11:33
I would rather read it in bed than on a couch. It just is more comfy. It, it's a coziness feeling.
168
693480
6160
ترجیح می دهم آن را در رختخواب بخوانم تا روی مبل. فقط راحت‌تر است. این یک احساس آرامش است.
11:39
David: Yeah. Mm-hmm.  
169
699640
1060
دیوید: آره. مممم
11:40
Rachel: So, that's why I'm going to choose that. Um,  
170
700700
3180
راشل: بنابراین، به همین دلیل است که من آن را انتخاب می کنم. اوم،
11:43
it's funny. Like, for some reason, I, I just  love, it's like my home base. I like to eat  
171
703880
6160
خنده دار است. مثلاً، به دلایلی، من، فقط دوست دارم، مثل پایگاه خانه‌ام است. من دوست دارم
11:50
nachos and watch movies in bed. It's like, why? It's not the best place to do that. But that's  
172
710040
6480
ناچو بخورم و در رختخواب فیلم ببینم. مثل این است که چرا؟  این بهترین مکان برای انجام این کار نیست. اما این
11:56
what I like to do. Guilty pleasure. Eating nachos and watching movies in bed. Guilty pleasure. So,  
173
716520
6000
کاری است که من دوست دارم انجام دهم. لذت گناه. خوردن ناچو و تماشای فیلم در رختخواب. لذت گناه. بنابراین،
12:02
that's something that you like but you  kind of feel like you shouldn't like.
174
722520
3900
این چیزی است که شما آن را دوست دارید، اما به نوعی احساس می‌کنید که نباید آن را دوست داشته باشید.
12:06
David: That's a great phrase.
175
726420
1660
دیوید: این جمله عالی است.
12:08
Rachel: Yeah. It's my guilty pleasure.  
176
728080
1932
راشل: آره این لذت گناه من است.
12:10
Nachos in bed. Okay, David, what's your favorite room in the house, and why?
177
730012
4788
ناچوس در رختخواب بسیار خوب، دیوید، اتاق مورد علاقه شما در خانه چیست و چرا؟
12:14
David: Definitely it's the  
178
734800
1480
دیوید: قطعاً این
12:16
kitchen. We have, um, an open layout on the first floor, and the kitchen and the dining room and are  
179
736280
8040
آشپزخانه است. ما یک چیدمان باز در طبقه اول و آشپزخانه و اتاق ناهارخوری داریم و
12:24
connected to each other. And so, I love when I'm cooking and people can hang out and, um,  
180
744320
7000
به یکدیگر متصل هستند. و بنابراین، من عاشق وقتی هستم که در حال آشپزی هستم و مردم می توانند در کنار هم باشند و اوم،   در
12:31
be close by. I do a lot of cooking, and  I love our kitchen, because it's, yeah,  
181
751320
5240
نزدیکی باشند. من آشپزی زیادی انجام می‌دهم، و آشپزخانه‌مان را دوست دارم، زیرا، بله،
12:36
it's just, it's really, it's open and it  makes it easy to get around and cook in.
182
756560
5080
واقعاً باز است و رفتن به اطراف و آشپزی را آسان می‌کند.
12:41
Rachel: Yeah. It's a social spot.
183
761640
1800
راشل: بله. این یک نقطه اجتماعی است.
12:43
David: Mm-hmm. So, that makes it fun for me. I'm  
184
763440
2960
دیوید: مممم. بنابراین، این آن را برای من سرگرم کننده می کند. من
12:46
not tucked away in a back room doing the cooking when we have people over. I get to be in on the  
185
766400
5760
در یک اتاق پشتی حبس نمی‌شوم که مشغول پختن غذا هستم، وقتی که مردم در آنجا هستند. من می‌توانم در
12:52
conversation and, you know, be participating even though I'm cooking and doing what I enjoy.
186
772160
5740
مکالمه شرکت کنم و، می‌دانید، شرکت می‌کنم، حتی اگر در حال آشپزی و انجام کارهایی هستم که از آن لذت می‌برم.
12:57
Rachel: Tucked away  
187
777900
1660
راشل: دور انداختن
12:59
means put, put away. Sort of covered, hidden.
188
779560
4240
یعنی گذاشتن، کنار گذاشتن. نوعی پوشیده، پنهان.
13:03
David: Mm-hmm.
189
783800
760
دیوید: مممم.
13:04
Rachel: Yeah. So, when David is cooking,  
190
784560
2440
راشل: آره بنابراین، زمانی که دیوید در حال آشپزی است،
13:07
he doesn't feel tucked away because the kitchen is not separate from the rest of the house.
191
787000
4120
احساس نمی‌کند که در حال انقباض باشد زیرا آشپزخانه از بقیه خانه جدا نیست.
13:11
David: Yeah.  
192
791120
840
13:11
Rachel: One thing I love  
193
791960
1080
دیوید: آره.
راشل: یکی از چیزهایی که
13:13
about our kitchen is, there's sort of a deep  windowsill, um, for the kitchen window, and we  
194
793040
6320
در مورد آشپزخانه‌مان دوست دارم این است که یک طاقچه عمیق، اوم، برای پنجره آشپزخانه وجود دارد، و ما
13:19
have a couple of pots with succulents. Succulents, a succulent is a certain kind of plant. I don’t  
195
799360
6640
دو گلدان با ساکولنت داریم. ساکولنت، ساکولنت نوعی گیاه خاص است. من
13:26
even know how you would define that. They're sort of thick. The stems and leaves are really thick.
196
806000
6060
حتی نمی دانم چگونه آن را تعریف می کنید. آنها به نوعی ضخیم هستند. ساقه ها و برگ ها واقعا ضخیم هستند.
13:32
David: Thick and glossy and—
197
812060
1620
دیوید: ضخیم و براق و-
13:33
Rachel: Yeah. Like a jade plant is a  
198
813680
1760
راشل: آره. مانند گیاه یشم که یک
13:35
succulent. Anyway, we have a bunch of succulents in our windowsill that we got from my aunt who  
199
815440
4640
ساکولنت است. به هر حال، ما یک دسته ساکولنت در طاقچه خود داریم که از خاله ام که
13:40
lives in California, and they're, California  is a great place to grow succulents. And so,  
200
820080
6280
در کالیفرنیا زندگی می کند، گرفتیم، و آنها، کالیفرنیا مکان بسیار خوبی برای پرورش ساکولنت است. و بنابراین،
13:46
I, yeah, I just love them. They're actually  doing really well there in the windowsill.
201
826360
3400
من، بله، فقط آنها را دوست دارم. آنها واقعاً در طاقچه پنجره خیلی خوب عمل می کنند.
13:49
David: Yeah,  
202
829760
560
دیوید: بله،
13:50
they're doing right. It's  south-facing and they're happy.
203
830320
2440
آنها درست کار می کنند. رو به جنوب است و آنها خوشحال هستند.
13:52
Rachel: I love how that, that kitchen  
204
832760
2160
راشل: من عاشق
13:54
window looks. Okay, here's another question for you, David. When have you felt proud recently?
205
834920
7560
ظاهر آن پنجره آشپزخانه هستم. بسیار خوب، دیوید، سؤال دیگری برای شما وجود دارد. چه زمانی اخیراً احساس غرور کرده اید؟
14:02
David: That's a good one. Um, so,  
206
842480
4160
دیوید: این خوب است. اوم، بنابراین،
14:06
I felt proud recently, um, when Stoney, our son, he, we take him to a play space pretty often. Um,  
207
846640
9120
اخیراً احساس غرور کردم، امم، وقتی استونی، پسرمان، او، او را اغلب به یک فضای بازی می‌بردیم. اوم،
14:15
it's great. Our friends actually started  it, and we love it. And so, we were there—
208
855760
4000
عالی است. دوستان ما واقعاً آن را شروع کردند و ما آن را دوست داریم. و بنابراین، ما آنجا بودیم-
14:19
Rachel: Play space. What do you mean?
209
859760
1620
ریچل: فضای بازی. منظورت چیه؟
14:21
David: Oh, right. Uh,  
210
861380
2340
دیوید: اوه، درست است. اوه،
14:23
play space. So, you could say, uh, playground would be a more common, um, uh, term.
211
863720
6560
فضای بازی. بنابراین، می توانید بگویید، اوه، زمین بازی یک اصطلاح رایج تر خواهد بود، ام، اوه، اوم.
14:30
Rachel: Yeah. I think most people probably know that.
212
870280
2331
راشل: آره من فکر می کنم بیشتر مردم احتمالاً این را می دانند.
14:32
David: So, playground—yeah. Yeah, so, that's,  
213
872611
669
دیوید: پس، زمین بازی - بله. بله، خب،
14:33
those are usually outside and, um, you know, at places where kids play. So, a play space,  
214
873280
6800
اینها معمولاً بیرون هستند و در مکان‌هایی که بچه‌ها بازی می‌کنند. بنابراین، یک فضای بازی، به
14:40
uh, sort of implies that it's inside, and  I guess is a pretty similar word, really.
215
880080
6120
نوعی نشان می‌دهد که داخل آن است، و من حدس می‌زنم که واقعاً کلمه مشابهی باشد.
14:46
Rachel: Yeah.  
216
886200
680
14:46
David: Similar meaning.
217
886880
780
راشل: آره
داوود: معنای مشابه.
14:47
Rachel: Yeah. It's a place  
218
887660
1740
راشل: آره این مکانی است
14:49
where children can play. They have an indoor play space, which is great for Philly in the winters,  
219
889400
5880
که کودکان می‌توانند در آن بازی کنند. آن‌ها یک فضای بازی سرپوشیده دارند، که برای فیلی در زمستان‌ها عالی است،
14:55
where they've built, like, a tower  and a toy house, and there's, like,  
220
895280
3960
جایی که آنها ساخته‌اند، مثلاً یک برج و یک خانه اسباب‌بازی، و مانند
14:59
all these tables where you can put together a toy train set and this kind of thing.
221
899240
5240
همه این میزها وجود دارد که می‌توانید یک مجموعه قطار اسباب‌بازی و این نوع چیزها را کنار هم قرار دهید.
15:04
David: Yeah.
222
904480
510
15:04
Rachel: So, that's, they have a play space.
223
904990
1930
دیوید: آره.
راشل: بنابراین، آنها یک فضای بازی دارند.
15:06
David: Right. So, what happened was,  
224
906920
2000
دیوید: درست است. بنابراین، اتفاقی که افتاد این بود،
15:08
and we've, you know, we sing the ABC song a lot to Stoney, and he really likes letters and words,  
225
908920
5000
و می‌دانید، ما آهنگ ABC را زیاد برای استونی می‌خوانیم، و او واقعاً حروف و کلمات را دوست دارد،
15:13
and, and there was a moment where, um, one part of the play space, on one of the walls,  
226
913920
7600
و، و لحظه‌ای بود که، اوم، بخشی از فضای بازی، روی یکی از دیوارها،
15:21
there's a magnetic board with some magnetic letters and you can stick the letters on  
227
921520
4720
یک تخته مغناطیسی با حروف مغناطیسی وجود دارد و شما می‌توانید حروف را بچسبانید، بچسبانید،
15:26
the board and move them around, and, and, um, you know, just play with the letters. And so,  
228
926240
5680
و روی آنها حرکت کنید. بازی با حروف و به این ترتیب،
15:31
we were way far away from that part of the play space, on the other side of the room, but on the  
229
931920
5480
ما خیلی از آن قسمت فضای بازی، در طرف دیگر اتاق دور بودیم، اما در
15:37
ground, he found one of these magnetic letters, and he picked it up off the ground and immediately  
230
937400
6120
زمین، یکی از این حروف مغناطیسی را پیدا کرد، و آن را از روی زمین برداشت و بلافاصله
15:43
started trotting right over to the board, and  stuck it back up on the board with the other  
231
943520
5400
شروع کرد به یورتمه زدن درست روی تخته، و آن را دوباره روی تخته با حروف  دیگر چسباند
15:48
letters. That was just so cool that, you know, he could have just thought that it was a random  
232
948920
4440
. آنقدر جالب بود که، می‌دانی، او می‌توانست فکر کند که این یک
15:53
thing laying on the ground, but instead he knew that it was a letter. He knew that it went with  
233
953360
3640
چیز تصادفی روی زمین است، اما در عوض می‌دانست که این یک نامه است. او می دانست که با
15:57
the other letters. He remembered where to go, and he just went, trot, trot, trot, right over there.
234
957000
4080
حروف دیگر همراه است. او به یاد آورد کجا باید برود، و فقط رفت، یورتمه، یورتمه، یورتمه، همانجا.
16:01
Rachel: Yeah. You  
235
961080
520
16:01
used the word trotting. He  went trotting right over.
236
961600
2380
راشل: آره شما از
کلمه trotting استفاده کردید. او همانجا رفت و رفت.
16:03
David: Oh, yeah.
237
963980
540
دیوید: اوه، آره.
16:04
Rachel: So, trotting  
238
964520
960
راشل: پس یورتمه کردن
16:05
is faster than a walk. Not quite a jog. Yeah.
239
965480
4320
سریعتر از پیاده روی است. اصلاً دویدن نیست. آره
16:09
David: It's a, that's a phrase from horse riding.
240
969800
3760
دیوید: این یک عبارت از اسب سواری است.
16:13
Rachel: Yeah. I would imagine. 
241
973560
1449
راشل: آره من تصور می کنم.
16:15
He went trotting right  over. It sort of implies that he had  
242
975009
4151
او همانجا رفت و رفت . این به نوعی نشان می دهد که او
16:19
a mission. He had something he was in  mind that he really wanted to go do.  
243
979160
4988
یک مأموریت داشته است. او چیزی را در ذهن داشت که واقعاً می خواست انجام دهد.
16:24
David: Yeah. Yeah, that's  
244
984148
572
16:24
a good way to put it. So, that's, uh, a time  when I was proud recently. What would you say?
245
984720
4200
دیوید: آره. بله، این
راه خوبی برای بیان آن است. بنابراین، اوه، زمانی است که اخیراً افتخار می کردم. چه می گویید؟
16:28
Rachel: Well, there's something extremely exciting  
246
988920
3840
راشل: خوب، اتفاق بسیار هیجان انگیزی در
16:32
happening, and by the time this podcast gets edited and posted, it will have already happened.  
247
992760
7240
حال رخ دادن است، و تا زمانی که این پادکست ویرایش و پست شود، قبلاً اتفاق افتاده است.
16:40
But I'm feeling really proud about my YouTube channel right now, because I think this week,  
248
1000000
6040
اما در حال حاضر نسبت به کانال YouTube خود واقعاً احساس غرور می‌کنم، زیرا فکر می‌کنم این هفته،
16:46
David, I think within the next seven days,  I'm going to reach one million subscribers.
249
1006040
5820
دیوید، فکر می‌کنم ظرف هفت روز آینده، به یک میلیون مشترک خواهم رسید.
16:51
David: Yeah.
250
1011860
980
دیوید: آره.
16:52
Rachel: I mean, that is so cool.
251
1012840
1560
راشل: یعنی خیلی باحاله.
16:54
David: That is really cool.
252
1014400
1460
دیوید: واقعا عالی است.
16:55
Rachel: I'm not supposed to  
253
1015860
1620
راشل: من قرار نیست در
16:57
say that kind of thing about myself, but I feel very proud of it. Um, just very lucky. I've been  
254
1017480
7120
مورد خودم چنین چیزی بگویم، اما به آن بسیار افتخار می‌کنم. اوم، فقط خیلی خوش شانس. من در حال
17:04
making videos. I posted my first video on YouTube in October of 2008. So, almost nine years ago.
255
1024600
8960
ساخت ویدیو هستم. من اولین ویدیوی خود را در اکتبر 2008 در YouTube پست کردم. بنابراین، تقریباً نه سال پیش.
17:13
David: Yeah.
256
1033560
810
دیوید: آره.
17:14
Rachel: And it's taken a long time to get here,  
257
1034370
3670
راشل: و زمان زیادی طول کشید تا به اینجا رسیدم،
17:18
and, um, you know, I just, I think it's awesome that so many people are coming along for the ride.
258
1038040
5140
و، اوم، می‌دانی، من فقط، فکر می‌کنم خیلی خوب است که افراد زیادی برای سوار شدن با هم می‌آیند.
17:23
David: Coming along for the ride.
259
1043180
1760
دیوید: برای سوار شدن با هم می آییم.
17:24
Rachel: Yeah. What  
260
1044940
540
راشل: آره
17:25
does that mean? Uh, they are joining me on this adventure that is Rachel's English.
261
1045480
6360
این به چه معناست؟ اوه، آنها در این ماجراجویی که انگلیسی ریچل است به من می‌پیوندند.
17:31
David: Yeah.
262
1051840
680
دیوید: آره.
17:32
Rachel: Mm-hmm. Yeah. So, that's something  
263
1052520
2960
راشل: ممممم. آره بنابراین، این چیزی است
17:35
that I'm feeling really proud of and really  excited about, and very, very thankful for.  
264
1055480
7626
که من واقعاً به آن افتخار می‌کنم و واقعاً درباره آن هیجان‌زده هستم، و بسیار بسیار سپاسگزارم.
17:43
David: Mm-hmm. Okay, Rach. I have  
265
1063106
694
17:43
a question. So, take your mind back 10 years. So, so, imagine where you were, what you were doing.
266
1063800
6680
دیوید: مممم. باشه راچ من
یک سوال دارم بنابراین، ذهن خود را به 10 سال عقب ببرید. بنابراین، پس، تصور کنید کجا بودید، چه می‌کردید.
17:50
Rachel: 2007.
267
1070480
1280
راشل: 2007.
17:51
David: Yes.
268
1071760
1040
دیوید: بله.
17:52
Rachel: Okay. I was traveling in Indonesia and Thailand,  
269
1072800
2900
راشل: باشه. من در اندونزی و تایلند سفر می‌کردم
17:55
and living in New York City. What were you doing?
270
1075700
2000
و در شهر نیویورک زندگی می‌کردم. داشتی چیکار میکردی؟
17:57
David: I was  
271
1077700
1860
دیوید: من
17:59
living in Philadelphia, in that  apartment where I lived forever.
272
1079560
4220
در فیلادلفیا زندگی می کردم، در آن آپارتمانی که برای همیشه در آن زندگی می کردم.
18:03
Rachel: Yeah,  
273
1083780
700
راشل: آره،
18:04
okay. Okay, so, that's what we were doing  10 years ago. Okay. What's the question?
274
1084480
4800
باشه. خوب، پس، این کاری است که ما ۱۰ سال پیش انجام می‌دادیم. باشه سوال چیست؟
18:09
David: So, my question is,
275
1089280
1454
دیوید: بنابراین، سؤال من این است که
18:10
what is something that has changed about your personality since then?
276
1090734
5586
از آن زمان تاکنون چه چیزی در شخصیت شما تغییر کرده است؟
18:16
Rachel: Well,  
277
1096320
1480
راشل: خب،
18:17
okay. Let me try to remember myself. Okay, yeah. I'm remembering myself. Got it. I guess I would  
278
1097800
5720
باشه. بگذار سعی کنم خودم را به یاد بیاورم. باشه، آره  دارم به یاد خودم می افتم متوجه شدم. حدس می‌زنم   می‌گویم
18:23
say I think that since then, in the past 10 years, I think I've developed a little bit more interest  
279
1103520
8160
فکر می‌کنم از آن زمان، در 10 سال گذشته، فکر می‌کنم کمی بیشتر علاقه
18:31
in being still and calm and just watchful. Moments where, I don't know, I'm, I'm aware of letting my  
280
1111680
12840
به ساکن بودن، آرام بودن و فقط مراقب بودن پیدا کرده‌ام. لحظه‌هایی که، نمی‌دانم، هستم، می‌دانم اجازه می‌دهم
18:44
mind just kind of settle down. I don’t think  I really did that. I don’t think I even knew  
281
1124520
6280
ذهنم به نوعی آرام بگیرد. فکر نمی کنم واقعاً این کار را انجام دادم. فکر نمی‌کنم حتی می‌دانستم که
18:50
that was an option. I think I just thought, you know, my mind goes all the time, and that's that.  
282
1130800
4520
این یک گزینه است. فکر می‌کنم فقط فکر می‌کردم، می‌دانی، ذهنم دائماً می‌رود، و همین.
18:55
I don’t think I ever thought, oh, but what  if I just watched my mind go? How would that  
283
1135320
5080
فکر نمی‌کنم تا به حال فکر کرده باشم، اوه، اما اگر فقط به رفتن ذهنم نگاه کنم چه؟ چگونه می‌تواند
19:00
change my relationship to all of the crap that my mind is saying? And that's been interesting.
284
1140400
6520
رابطه من را با تمام حرف‌های مزخرفی که ذهنم می‌گوید تغییر دهد؟ و این جالب بوده است.
19:06
David: Yeah. That's a good one.
285
1146920
1360
دیوید: آره. این یکی خوب است.
19:08
Rachel: Gaining insight there.
286
1148280
1760
راشل: به دست آوردن بینش در آنجا.
19:10
David: Mm-hmm. That's a profound change.
287
1150040
2100
دیوید: مممم. این یک تغییر عمیق است.
19:12
Rachel: Yeah,  
288
1152140
940
راشل: بله،
19:13
it is. It does make a big difference, I think, in enjoying life. What about you? So, you're living  
289
1153080
6360
همینطور است. فکر می‌کنم این تفاوت بزرگی در لذت بردن از زندگی ایجاد می‌کند. شما چطور؟ بنابراین، شما
19:19
in the apartment.  
290
1159440
1400
در آپارتمان زندگی می‌کنید.
19:20
David: I was living there, and I think  something that's changed is that,  
291
1160840
4120
دیوید: من آنجا زندگی می‌کردم، و فکر می‌کنم چیزی که تغییر کرده این است که،
19:24
if I go back to that point in my life and think about it, I was in a really intense, um, time  
292
1164960
6800
اگر به آن نقطه از زندگی‌ام برگردم و به آن فکر کنم، در یک زمان بسیار شدید
19:31
of growth and introspection and learning about myself. And really, you know, sort of focused on  
293
1171760
6560
رشد و درون‌نگری و یادگیری در مورد خودم بودم. و واقعاً، می‌دانید، به نوعی روی من تمرکز کرد،
19:38
me in a way that I think was good and growth-ful and positive, but it was really, I don't know,  
294
1178320
7960
به نحوی که فکر می‌کنم خوب و رشد‌کننده و مثبت بود، اما واقعاً، نمی‌دانم،
19:46
in, inward focused. And, I would compare that to now, where I feel much more focused on our family,  
295
1186280
8360
روی درون متمرکز بود. و، من آن را با اکنون مقایسه می‌کنم، جایی که احساس می‌کنم خیلی بیشتر روی خانواده‌مان تمرکز می‌کنم،
19:54
on Stoney, and really, um, a little bit more  outwardly focused on putting our family’s  
296
1194640
7120
روی استونی، و واقعاً، اوم، کمی بیشتر تمرکز بیرونی بر روی قرار دادن
20:01
needs as, as the priority versus, versus being introspective and having my own needs to be first.
297
1201760
7660
نیازهای خانواده‌مان به عنوان اولویت در مقابل، درون‌نگر بودن و داشتن نیازهای خودم برای اولین بار است.
20:09
Rachel: So, introspective,  
298
1209420
1580
راشل: بنابراین، درون نگر،
20:11
meaning looking inside yourself, really  paying attention to yourself and your being.
299
1211000
5240
به معنای نگاه کردن به درون خود، توجه به خود و وجودتان.
20:16
David: Mm-hmm.
300
1216240
980
دیوید: مممم.
20:17
Rachel: Also, the word focus. You know, we,  
301
1217220
3940
راشل: همچنین کلمه تمرکز. می‌دانید، ما، ، از
20:21
we use this with, like, a camera. Is this picture in focus? But then, we also use it with, where do  
302
1221160
5440
این، مانند دوربین، استفاده می‌کنیم. آیا این عکس در فوکوس است؟ اما پس از آن، ما همچنین از آن استفاده می کنیم، به کجا
20:26
we put our attention? You can focus inward, like you said you were doing more of 10 years ago,  
303
1226600
6200
توجه می کنیم؟ می‌توانید به درون تمرکز کنید، همانطور که 10 سال پیش گفتید کارهای بیشتری انجام می‌دادید،
20:32
where again, you're introspective. You're  looking at yourself, thinking about yourself,  
304
1232800
5000
در جایی که دوباره درون‌گرا هستید. به خودت نگاه می کنی، به خودت فکر می کنی،
20:37
your life. Or you can focus outward, where  you're paying more attention to the people  
305
1237800
4360
زندگیت. یا می‌توانید به بیرون تمرکز کنید، جایی که به افراد
20:42
and the environment around you. What's your focus, everybody out there? Take a second,  
306
1242160
5640
و محیط اطرافتان توجه بیشتری می‌کنید. همه تمرکز شما روی چیست؟ یک ثانیه وقت بگذارید،
20:47
think about it. You can also focus on a specific project, for example. I could say, well, today,  
307
1247800
6680
در مورد آن فکر کنید. برای مثال، می‌توانید روی یک پروژه خاص نیز تمرکز کنید. می‌توانم بگویم، خوب، امروز،
20:54
I really want to focus on getting these  podcasts recorded, or something like that.
308
1254480
4620
من واقعاً می‌خواهم روی ضبط این پادکست‌ها یا چیزی شبیه به آن تمرکز کنم.
20:59
David: Yeah, you're right.  
309
1259100
620
20:59
We really use that in a lot of different ways.
310
1259720
1760
دیوید: آره، حق با شماست.
ما واقعاً از آن به روش های مختلف استفاده می کنیم.
21:01
Rachel: It's a great word.
311
1261480
1980
راشل: این کلمه عالی است.
21:03
David: All right. So, let me ask you something. So, and  
312
1263460
4780
دیوید: خیلی خب. خب بذار یه چیزی ازت بپرسم بنابراین، و
21:08
I guess this is, this includes a phrase that we'll need to define, probably. But, here's my question.
313
1268240
5000
من حدس می‌زنم این باشد، این شامل عبارتی است که احتمالاً باید آن را تعریف کنیم. اما سوال من اینجاست
21:13
Rachel: Okay.
314
1273240
660
21:13
David: What is one of your pet peeves?  
315
1273900
1880
راشل: باشه.
دیوید: یکی از پیوهای حیوان خانگی شما چیست؟
21:15
Rachel: Oh, yeah. Let's define  
316
1275780
1460
راشل: اوه، آره. بیایید
21:17
pet peeve. So, a pet peeve is something that bothers you. Or you could say, I can't stand  
317
1277240
8600
پیو پت را تعریف کنیم. بنابراین، خشم حیوان خانگی چیزی است که شما را آزار می‌دهد. یا می توانید بگویید، من نمی توانم این را تحمل کنم
21:25
that. If you can't stand something, that means it really annoys you, really aggravates you.
318
1285840
6280
. اگر نمی‌توانید چیزی را تحمل کنید، به این معنی است که واقعاً شما را آزار می‌دهد، واقعاً شما را تشدید می‌کند.
21:32
David: And it's a small  
319
1292120
880
دیوید: و این یک چیز کوچک است
21:33
thing. It's a, it's a, something small that,  yeah, is aggravating or gets under your skin.
320
1293000
5260
. این یک چیز کوچک است که، بله، تشدید کننده است یا زیر پوست شما می رود.
21:38
Rachel: Right. It's not like  
321
1298260
1380
راشل: درسته مثل
21:39
a major, major issue. It's just something  small that bothers you, that annoys you.
322
1299640
6100
یک مسئله مهم و اساسی نیست. این فقط یک چیز کوچک است که شما را آزار می دهد، آزارتان می دهد.
21:45
David: Yeah.
323
1305740
860
دیوید: آره.
21:46
Rachel: Okay. What's one  
324
1306600
920
راشل: باشه. یکی
21:47
of my pet peeves? Well, I'm an introvert, as  we have already discussed in another podcast,  
325
1307520
7960
از حیوانات خانگی من چیست؟ خب، من یک درونگرا هستم، همانطور که قبلاً در پادکست دیگری در موردش صحبت کرده‌ایم،
21:55
and one of my pet peeves is when I'm in a  public space like on an airplane, for example,  
326
1315480
6800
و یکی از دلخوری‌های حیوان خانگی من زمانی است که مثلاً در یک فضای عمومی مانند هواپیما هستم
22:02
and someone tries to make this conversation with me. This big conversation. I just, I don’t, I do  
327
1322280
6240
و کسی سعی می‌کند این مکالمه را با من انجام دهد. این گفتگوی بزرگ فقط، نه،
22:08
not feel like talking to people. And so, one  of my pet peeves is people making conversation  
328
1328520
6680
حوصله صحبت کردن با مردم را ندارم. و بنابراین، یکی از دلتنگی‌های حیوان خانگی من افرادی است که
22:15
just for the sake of conversation. You know, we don’t need to pass any information on. So, I,  
329
1335200
7080
فقط به خاطر مکالمه صحبت می‌کنند. می‌دانید، ما نیازی به ارسال هیچ اطلاعاتی نداریم. بنابراین، من،   به
22:22
that's why I would rather not to talk to you.  I only want to talk to people I don’t know  
330
1342280
3280
همین دلیل ترجیح می دهم با شما صحبت نکنم. من فقط می‌خواهم با افرادی که نمی‌شناسم
22:25
for transactional kinds of things, like your  total is $31. Great. Here's my credit card.  
331
1345560
7120
برای انواع معاملات صحبت کنم، مثلاً کل  شما 31 دلار است. عالیه اینجا کارت اعتباری من است.
22:32
That kind of thing. If, if there's not a need  for conversation, I would rather not have it.
332
1352680
5220
همچین چیزی اگر، اگر نیازی به مکالمه نباشد، ترجیح می‌دهم آن را نداشته باشم.
22:37
David: Yeah. You're having,  
333
1357900
2460
دیوید: آره. در حال گذراندن،   از
22:40
you're enjoying your time and  space and sort of relaxing and—
334
1360360
2860
زمان و فضا و نوعی آرامش خود لذت می برید و -
22:43
Rachel: Yeah,  
335
1363220
780
راشل: بله،
22:44
especially now. You know, now, if I'm like,  not on duty being Stoney’s mom and I'm  
336
1364000
6000
مخصوصاً الان. می‌دانی، حالا، اگر دوست دارم که مادر استونی نباشم و
22:50
somewhere, like an airplane where I could  potentially watch a movie or read a book,  
337
1370000
5000
جایی هستم، مثل هواپیمایی که می‌توانم فیلمی ببینم یا کتابی بخوانم،
22:55
I really want to do that. So, that's one  of my pet peeves. What about you, David?
338
1375000
5380
واقعاً می‌خواهم این کار را انجام دهم. بنابراین، این یکی از ناراحتی های حیوان خانگی من است. تو چی دیوید؟
23:00
David: Um, let's see. 
339
1380380
2663
دیوید: اوم، بیایید ببینیم.
23:03
One of my pet peeves, this has come up  a couple times recently is, um, there are these  
340
1383043
5877
یکی از حیوانات خانگی من که اخیراً چند بار مطرح شده است، این است که این
23:08
automated phone answering systems now for almost everything. So, the example was that I had to call  
341
1388920
6120
سیستم‌های پاسخگویی خودکار تلفن در حال حاضر تقریباً برای همه چیز وجود دارد. بنابراین، مثال این بود که من مجبور شدم با
23:15
my credit card company. There was a mix up, and, um, you know, I just wanted to speak to a human  
342
1395040
7040
شرکت کارت اعتباری خود تماس بگیرم. قاطی شد، و اوم، می دانید، من فقط می خواستم با یک انسان صحبت کنم
23:22
being. My problem only needed, it, it was like a 15-second explanation. I could have taken care of  
343
1402080
6480
. مشکل من فقط لازم بود، مثل یک توضیح 15 ​​ثانیه ای بود. می‌توانستم به
23:28
the actual business of the call so quickly,  but instead this thing picks up and it's,  
344
1408560
5120
این سرعت از  تجربه تماس واقعی مراقبت کنم، اما درعوض این موضوع روشن می‌شود و می‌شود،
23:33
it's this automated system, and press one  for. Or, please listen to the following  
345
1413680
4640
این سیستم خودکار است، و یکی را فشار دهید . یا، لطفاً به گزینه‌های   زیر گوش دهید
23:38
options as our options have recently changed. Everybody’s options have recently changed.  
346
1418320
3920
زیرا گزینه‌های ما اخیراً تغییر کرده‌اند.  گزینه های همه اخیراً تغییر کرده است.
23:42
Rachel: I know. That's like the standard thing they say.
347
1422240
2800
راشل: میدونم. این مثل همان چیزی است که آنها می گویند.
23:45
David: What's the deal? It's  
348
1425040
680
23:45
not true. No, they haven’t.  Anyway, so, I get really worked up.
349
1425720
3640
دیوید: قضیه چیه؟
درست نیست. نه، ندارند. به هر حال، بنابراین، من واقعاً کار می کنم.
23:49
Rachel: Yeah,  
350
1429360
680
راشل: بله،
23:50
because it takes so much time to execute  your one task that you have to do.
351
1430040
6067
زیرا اجرای تک تک کاری که باید انجام دهید زمان زیادی می برد.
23:56
David: Right, yeah.
352
1436107
373
23:56
Rachel: David,  
353
1436480
680
دیوید: درسته، آره.
راشل: دیوید،
23:57
you said one thing, an example  that's come up recently. So,  
354
1437160
2880
یک چیز گفتی، مثالی که اخیرا مطرح شده است. بنابراین،
24:00
the phrase to come up means to happen, to be at the surface of something. Like, this comes  
355
1440040
6520
عبارت به بالا آمدن به معنای اتفاق افتادن، در سطح چیزی بودن است. مثلاً
24:06
up every Friday. This problem comes up every time we try to take a road trip. Or whatever.
356
1446560
5960
هر جمعه این اتفاق می‌افتد. این مشکل هر بار که می‌خواهیم یک سفر جاده‌ای داشته باشیم، پیش می‌آید. یا هر چیز دیگری.
24:12
David: Yeah. It means happens.
357
1452520
1560
دیوید: آره. یعنی اتفاق می افتد.
24:14
Rachel: Happens,  
358
1454080
960
راشل: اتفاق می افتد،
24:15
yeah. Phrasal verb. To come up. Or, it can  also mean to be mentioned, right? Like,  
359
1455040
5720
بله. فعل عبارتی بالا آمدن. یا، می‌تواند به معنای ذکر هم باشد، درست است؟ مثلاً،
24:20
I could say, oh, this came up the last  time we were talking about whatever.
360
1460760
3594
می‌توانم بگویم، اوه، این آخرین باری بود که در مورد هر چیزی صحبت می‌کردیم.
24:24
David: Came up in conversation.
361
1464354
1508
دیوید: در گفتگو آمد.
24:25
Rachel: Yeah.
362
1465862
12
24:25
David: Yeah. It happened.
363
1465874
2145
راشل: آره
دیوید: آره. اتفاق افتاد.
24:28
Rachel: It happened—yeah, you're right.
364
1468019
40
24:28
David: It was, it was spoken. Yeah.
365
1468059
621
24:28
Rachel: You could still  
366
1468680
880
راشل: این اتفاق افتاد - بله، حق با شماست.
دیوید: این بود، صحبت شد. آره
راشل: هنوز هم می‌توان
24:29
say that's the definition. It happened. Okay,  a question, David, for you. I think this will  
367
1469560
5400
گفت این تعریف است. اتفاق افتاد. بسیار خوب، یک سوال، دیوید، برای شما. فکر می‌کنم این
24:34
probably be the last question of the podcast. So, get ready to come up with a really good  
368
1474960
4360
احتمالاً آخرین سؤال پادکست باشد.  بنابراین، برای ارائه یک پاسخ واقعا خوب
24:39
answer for it. Okay, where have you never  traveled to but feel that you must visit  
369
1479320
6840
برای آن آماده شوید. خوب، هرگز به کجا سفر نکرده‌اید اما احساس می‌کنید در آینده باید از آن بازدید کنید
24:46
in the future?
370
1486160
1520
؟
24:47
David: Oh, that's a great one to think about. That's fun. Well, first of all, there are lots of  
371
1487680
4320
دیوید: اوه، فکر کردن به آن عالی است. این سرگرم کننده است. خب، اول از همه، مکان‌های زیادی وجود دارد
24:52
places. This would be a long list, but near the top would be Brazil. I would love to go to Brazil.
372
1492000
7214
. این یک لیست طولانی خواهد بود، اما نزدیک به بالا برزیل خواهد بود. من دوست دارم به برزیل بروم.
24:59
Rachel: Lots of Brazilian fans of Rachel's English. So, maybe that’ll be a possibility.
373
1499214
4786
راشل: بسیاری از طرفداران برزیلی انگلیسی راشل.  بنابراین، شاید این یک احتمال باشد.
25:04
David: All right. Well, we have to go.
374
1504000
1240
دیوید: باشه. خب باید بریم
25:05
Rachel: Go visit them.
375
1505240
1100
راشل: برو بهشون سر بزن.
25:06
David: But, I would love to go to Brazil. 
376
1506340
2005
دیوید: اما، دوست دارم به برزیل بروم.
25:08
Um, I've been to a couple other countries in South America,  
377
1508345
3775
اوم، من به چند کشور دیگر در آمریکای جنوبی رفته‌ام،
25:12
but never Brazil. And of course, you know, Brazil just, it's soccer and the samba soccer and the,  
378
1512120
8440
اما هرگز برزیل. و البته، می‌دانید، برزیل، فقط فوتبال است و فوتبال سامبا و،
25:20
you know, the focus on the beautiful game,  the art of the way that they play football,  
379
1520560
5360
می‌دانید، تمرکز روی بازی زیبا، هنر نحوه بازی کردن آنها فوتبال است
25:25
they would say. I would just, I would love to go to Brazil and go to a bunch of soccer matches.  
380
1525920
4840
. من فقط دوست دارم به برزیل بروم و به یک سری مسابقات فوتبال بروم.
25:30
And then, it just, it has this huge coastline  with lots of cities and all kinds of beach, um,  
381
1530760
6640
و بعد، فقط، این خط ساحلی عظیم را با تعداد زیادی شهر و انواع ساحل دارد، اوم،
25:37
beach towns, big and small. So, it would  just be so fun to explore that country.
382
1537400
5880
شهرهای ساحلی، بزرگ و کوچک. بنابراین، کاوش در آن کشور بسیار سرگرم کننده خواهد بود.
25:43
Rachel: It's too bad we didn't go to the World Cup  
383
1543280
2317
راشل: خیلی بد است که به جام جهانی نرفتیم که
25:45
when it was recently in Brazil.
384
1545597
1703
اخیراً در برزیل بود.
25:47
David: It's really too bad.
385
1547300
1700
دیوید: واقعا خیلی بد است.
25:49
Rachel: Why didn't we do that?
386
1549000
1060
راشل: چرا ما این کار را نکردیم؟
25:50
David: I don't know.
387
1550060
780
25:50
Rachel: Okay. Next time  
388
1550840
1040
دیوید: من نمی دانم.
راشل: باشه. دفعه بعد
25:51
the World Cup is in Brazil,  I promise I will take you.
389
1551880
3160
جام جهانی در برزیل است، قول می‌دهم شما را ببرم.
25:55
David: Sounds good.
390
1555040
1420
دیوید: خوب به نظر می رسد.
25:56
Rachel: World Cup.  
391
1556460
860
راشل: جام جهانی
25:57
For those of you who don’t know, it's a  tournament every four years, right David?
392
1557320
3740
برای کسانی از شما که نمی‌دانند، این یک هر چهار سال یک‌بار مسابقات است، درست است دیوید؟
26:01
David: Mm-hmm.  
393
1561060
580
26:01
Rachel: Mm-hmm. Like, the world soccer tournament.
394
1561640
3100
دیوید: مممم.
راشل: ممممم. مانند مسابقات جهانی فوتبال.
26:04
David: That's right.
395
1564740
1060
دیوید: درست است.
26:05
Rachel: Who won last time?
396
1565800
1920
راشل: آخرین بار چه کسی برنده شد؟
26:07
David: Germany, right?
397
1567720
1540
دیوید: آلمان، درست است؟
26:09
Rachel: I don't know.
398
1569260
1580
راشل: نمی دانم.
26:10
David: Um—
399
1570840
1240
دیوید: ام-
26:12
Rachel: What year was the last World Cup?
400
1572080
2040
ریچل: آخرین جام جهانی چه سالی بود؟
26:14
David: Uh,  
401
1574120
760
26:14
last one was 2014. I'm pretty sure it was  Germany. I can actually see the final goal.
402
1574880
8680
دیوید: اوه،
آخرین مورد سال 2014 بود. من تقریباً مطمئن هستم که آلمان بود. من واقعاً می توانم هدف نهایی را ببینم.
26:23
Rachel: Champion, Germany National Football Team.
403
1583560
3348
راشل: قهرمان، تیم ملی فوتبال آلمان.
26:26
David: Yeah. The final goal was beautiful.
404
1586908
2752
دیوید: آره. گل پایانی زیبا بود.
26:29
Rachel: Well, congratulations, Germany.
405
1589660
3000
راشل: خوب، تبریک می‌گویم، آلمان.
26:32
David: Congrats, Germany.
406
1592660
1820
دیوید: تبریک، آلمان.
26:34
Rachel: Congrats is just another way  
407
1594480
2640
راشل: تبریک فقط راه دیگری
26:37
to say congratulations. A little more casual. It's just a little shortening of the word. Oh,  
408
1597120
5320
برای تبریک گفتن است. کمی معمولی تر.  این فقط کمی کوتاه کردن کلمه است. اوه،
26:42
congrats. You can say that. It's a friendly  thing to say when someone does something awesome.
409
1602440
6040
تبریک. شما می توانید آن را بگویید. وقتی کسی کاری فوق‌العاده انجام می‌دهد، گفتن آن دوستانه است.
26:48
David: Yep. Okay, so, that's my, my must-visit  
410
1608480
3960
دیوید: بله. بسیار خوب، پس، این مکان من است که باید از آن بازدید کنم
26:52
spot. What about you? What would you say?
411
1612440
2400
. شما چطور؟ چه می گویید؟
26:54
Rachel: Oh, gosh. Well, just like you, it's very hard. There are so many places I would like to go,  
412
1614840
4360
راشل: اوه، خدایا. خب مثل تو خیلی سخته  جاهای زیادی وجود دارد که دوست دارم بروم،
26:59
but definitely my answer is Viet Nam.  David, what was the year when we were,  
413
1619200
7560
اما قطعاً پاسخ من ویتنام است. دیوید، چه سالی بودیم،
27:06
when we went on our first major road  trip across America? That was 20—
414
1626760
5100
وقتی به اولین سفر بزرگ جاده ای خود در سراسر آمریکا رفتیم؟ 20 بود-
27:11
David: ’13, I think.
415
1631860
1840
دیوید: فکر می کنم 13.
27:13
Rachel: ’13 or ’14. Um,  
416
1633700
3940
راشل: 13 یا 14. اوم،
27:17
and we were deciding. We had—David was working in the school system, so he had seven weeks off,  
417
1637640
5480
و ما داشتیم تصمیم می گرفتیم. داشتیم—دیوید در سیستم مدرسه کار می‌کرد، بنابراین هفت هفته مرخصی داشت،
27:23
and we were like, let's take a huge trip. And we were deciding between Viet Nam or a massive U.S.  
418
1643120
8200
و ما می‌خواستیم بیایید یک سفر بزرگ داشته باشیم. و ما بین ویتنام یا یک سفر جاده ای عظیم به ایالات متحده تصمیم می گرفتیم
27:31
road trip. And we ended up choosing the massive U.S. road trip, and I wouldn't say I regret  
419
1651320
7080
. و ما سفر جاده‌ای عظیم به ایالات متحده را انتخاب کردیم، و نمی‌توانم بگویم از
27:38
that choice, but I, I want to make absolutely sure I get to go to Viet Nam sometime soon.
420
1658400
5720
این انتخاب پشیمان هستم، اما می‌خواهم کاملاً مطمئن شوم که به زودی به ویتنام خواهم رفت.
27:44
David: So, what, what are some of the reasons why?
421
1664120
2340
دیوید: خب، چه، برخی از دلایل چیست؟
27:46
Rachel: Well, because I've  
422
1666460
1420
راشل: خوب، چون
27:47
been to Southeast Asia before and just loved it. I was in Thailand and Indonesia. So, I definitely  
423
1667880
6920
قبلاً به آسیای جنوب شرقی رفته بودم و آن را دوست داشتم.  من در تایلند و اندونزی بودم. بنابراین، من قطعاً
27:54
want to go back and explore that general area of the world more. Also, I love Vietnamese food.
424
1674800
7000
می‌خواهم به عقب برگردم و آن منطقه عمومی جهان را بیشتر کاوش کنم. همچنین، من عاشق غذاهای ویتنامی هستم.
28:01
David: Mm-hmm.
425
1681800
1200
دیوید: مممم.
28:03
Rachel: And I've just heard good  
426
1683000
1880
راشل: و من به تازگی
28:04
things about it. In my mind, there's some very positive associations, and I'm not even sure why.
427
1684880
5920
چیزهای خوبی درباره آن شنیده ام. در ذهن من، تداعی‌های بسیار مثبتی وجود دارد، و من حتی مطمئن نیستم چرا.
28:10
David: I think as Americans,  
428
1690800
2080
دیوید: فکر می‌کنم به‌عنوان آمریکایی،
28:12
too, I mean, I would love to go as well  for all those reasons. Then, in addition,  
429
1692880
3920
نیز، منظورم این است که دوست دارم به همه این دلایل بروم. علاوه بر این،
28:16
the U.S. has a really complicated relationship with Viet Nam in terms of the war in the ‘60s and,  
430
1696800
6120
ایالات متحده رابطه بسیار پیچیده‌ای با ویتنام از نظر جنگ در دهه 60 دارد و،
28:22
um, just, you know, for the reason, too, it would be part of learning our own history as well.
431
1702920
6880
اوم، فقط، می‌دانید، به همین دلیل نیز، این بخشی از یادگیری تاریخ خود ما نیز خواهد بود.
28:29
Rachel: Yeah, totally. I  
432
1709800
1680
راشل: بله، کاملا. من
28:31
also have a good friend who’s Vietnamese. Haquen. She's been in some of my videos, and also,  
433
1711480
7120
همچنین دوست خوبی دارم که ویتنامی است. هاکون او در برخی از ویدیوهای من حضور داشته است، و همچنین،
28:38
it doesn't hurt that quite a large percentage of the people who watch my YouTube videos that are  
434
1718600
5840
صدمه نمی‌زند که درصد زیادی از افرادی که ویدیوهای YouTube من را که
28:44
fans of Rachel's English are in Viet Nam. So, I think it would also be a great place to go  
435
1724440
4280
طرفداران انگلیسی ریچل هستند تماشا می‌کنند در ویتنام هستند. بنابراین، فکر می‌کنم این مکان عالی برای رفتن
28:48
meet some people who use my videos and study with me in the Academy, and, you know, meet  
436
1728720
5680
ملاقات با افرادی باشد که از ویدیوهای من استفاده می‌کنند و با من در آکادمی تحصیل می‌کنند، و، می‌دانید، با
28:54
them in person. That's always fun. So, it sounds like we have some world traveling to do, David.  
437
1734400
5200
آنها شخصاً ملاقات کنید. این همیشه سرگرم کننده است. بنابراین، به نظر می‌رسد که دنیایی داریم که باید انجام دهیم، دیوید.
28:59
David: Looking forward to it.
438
1739600
1000
دیوید: مشتاقانه منتظرم.
29:00
Rachel: Me, too.  
439
1740600
1520
راشل: من هم همینطور.
29:02
Just really hard to do that kind of  a trip with Stoney. I'm afraid we're  
440
1742120
3600
انجام چنین سفری با استونی واقعاً سخت است. من می ترسم که ما
29:05
going to have to wait a couple years  before something like that is possible.
441
1745720
2940
مجبور باشیم چند سال صبر کنیم تا چنین چیزی ممکن شود.
29:08
David: Yeah, you're probably right.
442
1748660
1820
دیوید: بله، احتمالاً حق با شماست.
29:10
Rachel: Okay, guys. That's it for this episode,  
443
1750480
2840
راشل: باشه بچه ها. برای این قسمت،
29:13
this conversational episode. Have you learned any new phrasal verbs, idioms, or vocabulary words? I  
444
1753320
6560
این قسمت مکالمه تمام شد. آیا افعال عبارتی، اصطلاحات یا لغات واژگان جدیدی یاد گرفته‌اید؟
29:19
hope you have. I hope it's been an interesting way for you to learn some of those things, and also,  
445
1759880
6160
امیدوارم داشته باشید. امیدوارم روش جالبی برای یادگیری برخی از آن چیزها و همچنین،
29:26
a little bit about America culture as we talk  about various things. If you would like a copy of  
446
1766040
6600
کمی در مورد فرهنگ آمریکا در حین صحبت درباره چیزهای مختلف بوده باشد. اگر یک کپی از
29:32
the transcript for this podcast, it is absolutely free. Visit rachelsenglish.com/podcast. Thanks,  
447
1772640
7760
رونوشت این پادکست می‌خواهید، کاملاً رایگان است. از rachelsenglish.com/podcast دیدن کنید.
29:40
everyone, for being here. Thanks,  David, for helping me record this.
448
1780400
2800
از همه برای حضورتان سپاسگزاریم. متشکرم، دیوید، برای کمک به من در ضبط این.
29:43
David: You're quite welcome.
449
1783200
1120
دیوید: خیلی خوش اومدی.
29:44
Rachel: We'll see you guys  
450
1784320
1080
راشل:
29:45
again next week. In the meantime, if you're not subscribed to the podcast, please subscribe. It's  
451
1785400
5640
هفته آینده دوباره شما را می‌بینیم. در ضمن، اگر در پادکست مشترک نیستید، لطفاً مشترک شوید. این
29:51
free. You can do this on iTunes or Stitcher. I'd also invite you to leave a review of the podcast.  
452
1791040
7960
رایگان است. می توانید این کار را در iTunes یا Stitcher انجام دهید. همچنین از شما دعوت می‌کنم که یک بررسی درباره پادکست بگذارید.
29:59
I read all of the reviews, and I love hearing what you guys think of the Rachel's English podcast.
453
1799000
23200
من همه نظرات را خواندم و دوست دارم نظر شما درباره پادکست انگلیسی Rachel را بشنوم.
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7