I Cracked Up: Idioms and Phrases┃Learn American English Pronunciation On the Go

6,824 views ・ 2025-03-15

Rachel's English


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید. زیرنویس های ترجمه شده به صورت ماشینی ترجمه می شوند.

00:01
Rachel: Welcome  
0
1409
751
راشل:
00:02
to the Rachel's English podcast.  I'm here with my husband David.
1
2160
2920
به پادکست انگلیسی راشل خوش آمدید. من با شوهرم دیوید اینجا هستم.
00:05
David: Hey, everybody.
2
5080
800
00:05
Rachel: And this is a conversational podcast,  
3
5880
2280
دیوید: هی، همه.
راشل: و این یک پادکست مکالمه‌ای است،   که در
00:08
where we've come up with some questions that we're going to ask each other to start conversation to  
4
8160
5040
آن سؤالاتی مطرح کرده‌ایم که قرار است از یکدیگر بپرسیم تا مکالمه را شروع کنیم تا
00:13
get the conversation going. And then, we're going to try really hard to pay attention to  
5
13200
6080
مکالمه ادامه یابد. و سپس، ما واقعاً تلاش خواهیم کرد تا به
00:19
phrasal verbs or idioms or interesting vocabulary words that come up naturally, when we're naturally  
6
19280
6720
افعال عبارتی یا اصطلاحات یا کلمات واژگان جالبی که به طور طبیعی به وجود می‌آیند، توجه کنیم، وقتی که به طور طبیعی به
00:26
speaking real American English. And we'll stop and discuss those so that you have a better  
7
26000
5440
انگلیسی واقعی آمریکایی صحبت می‌کنیم. و ما متوقف می‌شویم و درباره آن‌ها بحث می‌کنیم تا
00:31
understanding for some of these things. If you'd like a copy of the transcript for this podcast,  
8
31440
5440
درک بهتری برای برخی از این موارد داشته باشید. اگر یک کپی از رونوشت این پادکست می‌خواهید،
00:36
it's absolutely free to download.  Just visit rachelsenglish.com/podcast,  
9
36880
5040
دانلود آن کاملاً رایگان است. کافی است از rachelsenglish.com/podcast دیدن کنید،
00:41
and search for this episode. Okay, David.  I have a good question to start off with.
10
41920
4880
و این قسمت را جستجو کنید. باشه دیوید من یک سوال خوب برای شروع دارم.
00:46
David: Okay.
11
46800
640
دیوید: باشه.
00:47
Rachel: Describe a recent situation that made you  
12
47440
2480
راشل: یک موقعیت اخیر را توصیف کنید که باعث شد
00:49
crack up laughing. So, actually, in the question there, there's a phrasal verb, to crack up.
13
49920
5600
خنده‌تان بلند شود. بنابراین، در واقع، در سؤال آنجا، یک فعل عبارتی برای crack up وجود دارد.
00:55
David: Oh,  
14
55520
560
دیوید: اوه،
00:56
yeah. That's a good one. To crack  up means to laugh really hard.
15
56080
2920
آره. این یکی خوب است. سرکوب کردن به معنای واقعاً سخت خندیدن است.
00:59
Rachel: Oh, it's the best kind of laughing.
16
59000
1960
راشل: اوه، این بهترین نوع خندیدن است.
01:00
David: Yes. So,  
17
60960
1520
دیوید: بله. بنابراین،
01:02
just like your belly hurts  afterwards from laughing so hard.
18
62480
2800
همان طور که شکم شما بعد از آن از شدت خندیدن درد می کند.
01:05
Rachel: So, when’s a time recently that you've cracked up?
19
65280
3000
راشل: خب، اخیراً چه زمانی است که تو را شکست داده ای؟
01:08
David: Yeah. So,  
20
68280
1480
دیوید: آره. بنابراین،
01:09
I recently cracked up laughing one of the nights that we were hanging out with your mom’s side  
21
69760
5120
اخیراً یکی از شب‌هایی که با
01:14
of the family up in Michigan, at, at, um, at  camp, and we were playing cards that one night.
22
74880
6320
خانواده مادرت در میشیگان، در، در، اوم، در کمپ وقت می‌گذراندیم، خندیدم، و آن شب در حال ورق بازی بودیم.
01:21
Rachel: Was this in our cabin?
23
81200
1240
راشل: این در کابین ما بود؟
01:22
David: Yeah.
24
82440
600
دیوید: آره.
01:23
Rachel: Yeah.
25
83040
480
01:23
David: And we just—Uncle Frank was really  
26
83520
2640
راشل: آره.
دیوید: و ما فقط - عمو فرانک واقعاً داشت
01:26
cracking me up. He just, he was in a great mood. Everybody was just really enjoying playing cards,  
27
86160
5760
من را سرکوب می کرد. او فقط، او در روحیه عالی بود.  همه واقعاً از ورق بازی لذت می‌بردند،
01:31
and there was some, some friendly trash  talking going on, and everybody was just  
28
91920
4960
و مقداری آشغال دوستانه صحبت می‌کردند، و همه فقط
01:36
having a great time. Oh, trash talking.
29
96880
1760
اوقات خوبی داشتند. اوه، حرف های آشغال.
01:38
David: Oh, yeah. That's a good one.
30
98640
1267
دیوید: اوه، آره. این یکی خوب است.
01:39
Rachel: What, what is that? What does that mean?
31
99907
1253
راشل: چیه، اون چیه؟ این به چه معناست؟
01:41
David: Trash  
32
101160
520
01:41
talking is sort of boasting a  little bit. Playfully boasting.
33
101680
3080
دیوید:
صحبت کردن با آشغال به نوعی لاف زدن است . با بازیگوشی لاف می زند.
01:44
Rachel: When you're in a competition, right?
34
104760
2120
راشل: وقتی در یک مسابقه هستید، درست است؟
01:46
David: Yeah. Yeah,  
35
106880
880
دیوید: آره. بله،
01:47
like, oh, yeah, we're definitely going to  beat you guys, because we're, you know,  
36
107760
3440
آه، بله، ما قطعاً شما را شکست می‌دهیم، زیرا می‌دانید،
01:51
obviously, you know, you guys aren't  as good as us, so we'll probably win.
37
111200
2880
بدیهی است که می‌دانید، شما بچه‌ها به خوبی ما نیستید، بنابراین احتمالاً برنده خواهیم شد.
01:54
Rachel: Yeah. So,  
38
114080
880
01:54
we were playing cards. There  were two different teams.
39
114960
2080
راشل: آره. بنابراین،
داشتیم ورق بازی می‌کردیم. دو تیم مختلف وجود داشت.
01:57
David: Yeah.
40
117040
480
01:57
Rachel: So, there was  
41
117520
640
دیوید: آره.
راشل: بنابراین،
01:58
a little bit of friendly trash  talking going on between the teams.
42
118160
3183
کمی آشغال دوستانه بین تیم‌ها در جریان بود.
02:01
David: Yeah. Some banter and back  
43
121343
657
دیوید: آره. برخی شوخی‌ها و رفت‌وآمدها
02:02
and forth. That was a great  night. That was really fun.
44
122000
2800
. آن شب عالی بود . این واقعا سرگرم کننده بود.
02:04
Rachel: That was  
45
124800
640
راشل:
02:05
really fun. Was that our last night there?
46
125440
1600
واقعاً جالب بود. آخرین شب ما آنجا بود؟
02:07
David: Yeah.
47
127040
480
02:07
Rachel: Yeah.
48
127520
480
دیوید: آره.
راشل: آره.
02:08
David: Yeah. Some family had left, and it was a  
49
128000
2000
دیوید: آره. برخی از خانواده‌ها رفته بودند، و آن‌ها یک
02:10
smaller group, and, uh, we just had a blast. What's it mean to have a blast?
50
130000
4760
گروه کوچک‌تر بودند، و اوه، ما فقط خوشحال شدیم. انفجار یعنی چه؟
02:14
David: Oh, right. That means to have such a good time.
51
134760
2520
دیوید: اوه، درست است. یعنی اینقدر خوش بگذره
02:17
Rachel: Yeah. A great time. We had a blast.
52
137280
2880
راشل: آره. یک زمان عالی. ما یک انفجار داشتیم.
02:20
David: So,  
53
140160
800
02:20
what would you say a recent time  where you cracked up laughing?
54
140960
2720
دیوید: خب،
اخیراً چه می گویید که خندیدید؟
02:23
Rachel: Okay. Well, I hope this doesn't seem too  
55
143680
4880
راشل: باشه. خب، امیدوارم این
02:28
gross for the podcast, but, um, a couple months ago now, I think, remember we were in Stoney’s  
56
148560
7600
برای پادکست خیلی بد به نظر نرسد، اما، اوم، چند ماه پیش، فکر می‌کنم، به یاد داشته باشید که در اتاق استونی بودیم
02:36
room and we were just hanging out? Hanging out means not doing anything in particular. Just  
57
156160
4720
و فقط داشتیم بیرون می‌رفتیم؟ پاتوق کردن به معنای انجام ندادن کار خاصی است. فقط
02:40
spending time together. And, you know, the, one of the great things about babies is, they don’t  
58
160880
6080
با هم وقت بگذرانید. و، می دانید، یکی از چیزهای بزرگ در مورد نوزادان این است که آنها
02:46
know embarrassment yet. They don’t know shame. They don’t know feeling bad about themselves.
59
166960
5080
هنوز خجالت را نمی شناسند. شرم را نمی شناسند  آنها نمی دانند که نسبت به خودشان احساس بدی دارند.
02:52
David: Right.
60
172040
760
02:52
Rachel: That's awesome. I love that.
61
172800
1980
دیوید: درست است.
راشل: عالیه. من آن را دوست دارم.
02:54
David: Mm-hmm.
62
174780
13
02:54
Rachel: So, when Stony farts, he just farts, you know, and  
63
174793
3367
دیوید: مممم.
ریچل: بنابراین، وقتی استونی گوز می زند، او فقط گوز می زند، می دانید، و
02:58
he doesn't apologize. He doesn't think it's weird. It doesn't make him laugh. It's just normal being.
64
178160
4800
او عذرخواهی نمی کند. به نظر او عجیب نیست.  این باعث خنده او نمی شود. این فقط یک موجود عادی است.
03:02
David: Right.
65
182960
880
دیوید: درست است.
03:03
Rachel: And he decided he had to fart,  
66
183840
2480
راشل: و تصمیم گرفت که باید گوز بزند،
03:06
and he did this thing where he, like,  shifted all of weight over to, like,  
67
186320
4960
و این کار را انجام داد که مثلاً تمام وزنش را روی زمین گذاشت، مثلاً
03:11
lift his butt up off the ground, did this  huge fart, and then kind of goes, ah, when  
68
191280
5760
باسنش را از زمین بلند کرد، این گوز بزرگ را انجام داد، و بعد به نوعی می‌رود، آه، وقتی کارش
03:17
he’s done and then settles back down and just carries on totally normally. And, you know,  
69
197040
5440
تمام شد و بعد آرام گرفت و کاملاً عادی ادامه داد. و، می‌دانید،
03:22
as an adult, we've, at this point, been  conditioned to be very embarrassed by farts.
70
202480
5320
به‌عنوان یک بزرگسال، در این مرحله، شرطی شده‌ایم که از گوز بسیار خجالت زده باشیم.
03:27
David: Right.  
71
207800
1000
دیوید: درست است.
03:29
And so, it was just funny  seeing somebody just not,  
72
209360
4960
و بنابراین، خنده‌دار بود دیدن کسی که
03:34
not have that social conditioning in place yet.
73
214320
2360
هنوز آن شرایط اجتماعی را ندارد.
03:36
David: And we were  
74
216680
1000
دیوید: و ما
03:37
both in the room at the same time, and  we just, we definitely both cracked up.
75
217680
3560
هر دو همزمان در اتاق بودیم، و ما فقط، قطعا هر دو به هم خوردیم.
03:41
Rachel: We cracked up,  
76
221240
680
03:41
and I think I was like, that's probably  the best fart I'll ever see in my life. Oh,  
77
221920
5280
راشل: ما شکست خوردیم،
و فکر می‌کنم من اینطور بودم، این احتمالاً بهترین گوزی است که در زندگی‌ام دیده‌ام. اوه،
03:47
goodness. I hope he doesn't listen  to this and feel embarrassed.
78
227200
4200
خدایا. امیدوارم او به این حرف گوش ندهد و خجالت بکشد.
03:51
David: All right. So, I have a question for you.  
79
231400
3400
دیوید: باشه. بنابراین، من یک سوال از شما دارم.
03:54
When have you felt uncomfortable because of your insufficient language skills in another country?
80
234800
5760
چه زمانی به دلیل مهارت های زبانی ناکافی خود در کشور دیگری احساس ناراحتی کرده اید؟
04:00
Rachel: Oh, yeah. Mm-hmm. Well, I have a feeling  
81
240560
3280
راشل: اوه، آره. مم-هوم خوب، من یک احساس دارم
04:03
I'm going to feel that way in a few weeks, when we're in Italy, but that's in the future. Let's  
82
243840
4880
چند هفته دیگر، وقتی در ایتالیا هستیم، چنین احساسی خواهم داشت، اما این در آینده است. بیایید درباره
04:08
talk past. Okay, the Dominican Republic. I studied there for three months when I was in college, and  
83
248720
7120
گذشته صحبت کنیم. خوب، جمهوری دومینیکن. وقتی در کالج بودم به مدت سه ماه آنجا درس خواندم و
04:15
I had taken Spanish before, but it just was not adequate. It was not good enough for conversation.  
84
255840
8720
قبلاً اسپانیایی خوانده بودم، اما کافی نبود. برای گفتگو کافی نبود.
04:24
Definitely knew some vocabulary, definitely could say some things and could understand some things,  
85
264560
4480
قطعاً مقداری واژگان می‌دانستم، قطعاً می‌توانستم برخی چیزها را بگویم و می‌توانستم برخی چیزها را بفهمم،
04:29
but that does not make a conversation. You have to really be able to roll with what  
86
269040
5120
اما این باعث ایجاد مکالمه نمی‌شود. شما باید واقعاً بتوانید با آنچه
04:34
comes at you in a conversation. You never know the direction a conversation is going to go,  
87
274160
4480
در یک مکالمه به سراغتان می‌آید، دست به کار شوید. شما هرگز نمی‌دانید که یک مکالمه به چه سمتی می‌رود،
04:38
so you have to have more than just a few lines of a language under your belt. I just used two  
88
278640
4560
بنابراین باید بیش از چند خط از یک زبان در زیر کمربند خود داشته باشید. من فقط از دو
04:43
idioms there. I said, roll with. You have  to roll with conversation. And that means,  
89
283200
5040
اصطلاح در آنجا استفاده کردم. گفتم با رول کن باید با مکالمه حرکت کنید. و این بدان معناست که،
04:48
you have to just, whatever comes at you, you have to be able to accept it and move forward.
90
288240
5280
شما باید فقط، هر چیزی که به شما می رسد، باید بتوانید آن را بپذیرید و به جلو حرکت کنید.
04:53
David: Go with the momentum of the conversation.
91
293520
2000
دیوید: با شتاب مکالمه پیش برو.
04:55
Rachel: Yeah, right. So, if you're going to be  
92
295520
2320
راشل: آره، درسته. بنابراین، اگر می‌خواهید
04:57
able to roll with conversation, then you need to be able to speak about lots of different topics.
93
297840
4800
بتوانید با مکالمه پیش بروید، باید  بتوانید در مورد موضوعات مختلف صحبت کنید.
05:02
David: Mm-hmm.
94
302640
680
دیوید: مممم.
05:03
Rachel: And the  
95
303320
680
راشل: و
05:04
other thing I said is, you have to have more  than just a couple phrases under your belt.
96
304000
4400
چیز دیگری که گفتم این است که شما باید بیشتر از چند عبارت زیر کمربندتان داشته باشید.
05:08
David: Right.  
97
308400
800
دیوید: درست است.
05:09
So, when you have something under your  belt, that means, what does that mean?
98
309200
4368
بنابراین، وقتی چیزی زیر کمربند دارید، یعنی چه؟
05:13
David: You've mastered it.
99
313568
25
05:13
Rachel: Yeah. Mastered it. Gotten good at it.
100
313593
1847
دیوید: تو به آن مسلط شدی.
راشل: آره. تسلط یافت. در آن خوب شد.
05:15
David: I have no idea where that comes from.
101
315440
1720
دیوید: من نمی دانم از کجا آمده است.
05:17
Rachel: No, I don’t know,  
102
317160
600
05:17
either. But you have to have  a whole lot of phrases under  
103
317760
4240
راشل: نه، من
هم نمی‌دانم. اما
05:22
your belt in order to be able to have any  kind of conversation in another language.
104
322000
4760
برای اینکه بتوانید هر نوع مکالمه‌ای را به زبان دیگری انجام دهید، باید عبارات زیادی در زیر کمربند خود داشته باشید.
05:26
David: Right.
105
326760
640
دیوید: درست است.
05:27
Rachel: And I just  
106
327400
840
راشل: و من
05:28
had just a couple phrases under my belt.
107
328240
2000
فقط چند عبارت زیر کمربندم بود.
05:30
David: Yeah.
108
330240
880
دیوید: آره.
05:31
Rachel: B-E-L-T.  
109
331120
1040
راشل: B-E-L-T.
05:32
Belt. I'm saying that with a stop T, so it  might not be too clear. Under your belt.
110
332160
4840
کمربند. من این را با یک توقف T می گویم، بنابراین ممکن است خیلی واضح نباشد. زیر کمربندت
05:37
David: Okay,  
111
337000
920
05:37
but what about that made you feel uncomfortable?
112
337920
3000
دیوید: باشه،
اما چه چیزی باعث شد که شما احساس ناراحتی کنید؟
05:40
Rachel: Oh, okay. Well,  
113
340920
2440
راشل: اوه، باشه. خب،
05:43
I mean, it was just a little embarrassing.
114
343360
1720
منظورم این است که فقط کمی شرم آور بود.
05:45
David: But, I mean, can you describe it? Because I  
115
345080
2440
دیوید: اما، منظورم این است، می توانی آن را توصیف کنی؟ چون
05:47
think a lot of Rachel's English fans and students feel this. So, I'm curious how it felt for you.
116
347520
7840
فکر می‌کنم بسیاری از طرفداران و دانشجویان انگلیسی ریچل این را احساس می‌کنند. بنابراین، من کنجکاو هستم که چه حسی برای شما داشت.
05:55
Rachel: Well, embarrassing is a feeling word, right?
117
355360
3520
راشل: خوب، خجالت آور یک کلمه احساسی است، درست است؟
05:58
David: Mm-hmm.  
118
358880
480
دیوید: مممم.
05:59
That's one of the things that felt was  embarrassing. It felt a little disappointing,  
119
359360
4000
این یکی از چیزهایی است که احساس می‌کرد خجالت‌آور است. کمی ناامیدکننده
06:03
too. I felt like a little bit it was a lost  opportunity. You know, if I had studied more  
120
363360
5440
هم بود. احساس می‌کردم این یک فرصت از دست رفته است . می‌دانی، اگر
06:08
ahead of time, then I could have made more of that, those three months, because it's not  
121
368800
6000
پیش از موعد بیشتر مطالعه می‌کردم، می‌توانستم از آن سه ماه بیشتر استفاده کنم، زیرا
06:14
like I was going to go back and study a second time. You know, so, I felt like I didn't make  
122
374800
4960
اینطور نیست که برگردم و بار دوم مطالعه کنم. می‌دانید، بنابراین، احساس می‌کردم که
06:19
the most of the opportunity by preparing as much as I could have. So, when you don’t make  
123
379760
4800
با آماده‌سازی تا جایی که می‌توانم از این فرصت نهایت استفاده را نبردم. بنابراین، وقتی
06:24
the most of an opportunity, it means you don’t exploit everything that's good about something.
124
384560
5600
از یک فرصت حداکثر استفاده را نمی‌کنید، به این معنی است که از هر چیزی که در مورد چیزی خوب است استفاده نمی‌کنید.
06:30
David: Maximize.
125
390160
960
دیوید: به حداکثر رساندن.
06:31
Rachel: Yeah,  
126
391120
880
راشل: بله،
06:32
and a lot of people, this can be used  in the positive or in the negative.
127
392000
3320
و بسیاری از مردم، این را می توان به صورت مثبت یا منفی استفاده کرد.
06:35
David: Mm-hmm. Right.
128
395320
1240
دیوید: مممم. درسته
06:36
Rachel: So, it could be,  
129
396560
1040
راشل: بنابراین، ممکن است،
06:37
wow, she really made the most of that opportunity. Like, if you go to a networking event. Let's say  
130
397600
4960
وای، او واقعاً از این فرصت نهایت استفاده را کرد.  مثلاً اگر به یک رویداد شبکه می روید. فرض کنید
06:42
I went to a networking event and I passed out my cards to a whole bunch of people. I had some  
131
402560
4480
من به یک رویداد شبکه‌ای رفتم و کارت‌هایم را به تعداد زیادی از مردم دادم. من چند
06:47
really good conversations that could potentially, you know, move my business forward. I might say,  
132
407040
5120
مکالمه بسیار خوب داشتم که به طور بالقوه، می‌دانید، می‌تواند کسب و کار من را پیش ببرد. ممکن است بگویم،
06:52
oh, I just feel like I really made the  most of that opportunity. It was great.
133
412160
4080
آه، فقط احساس می‌کنم که واقعاً از آن فرصت بهترین استفاده را کردم. عالی بود
06:56
David: Right.
134
416240
480
06:56
Rachel: What about you, David?
135
416720
1080
دیوید: درست است.
راشل: تو چی دیوید؟
06:57
David: Well, first, you used the phrase move it forward.
136
417800
2840
دیوید: خب، ابتدا از عبارت move it forward استفاده کردید.
07:00
Rachel: Oh, I did. I don’t even remember using it.
137
420640
1914
راشل: اوه، انجام دادم. حتی یادم نمیاد ازش استفاده کنم
07:02
David: Move your business forward.
138
422554
1006
دیوید: کسب و کار خود را به جلو ببرید.
07:03
Rachel: Yeah.
139
423560
760
راشل: آره.
07:04
David: So, to move something forward,  
140
424320
2800
دیوید: بنابراین، برای جلو بردن چیزی،
07:07
um, yeah. You're using, uh,  is it an idiom? Or just a—  
141
427120
3500
اوم، بله. شما از این اصطلاح استفاده می‌کنید؟ یا فقط یک —
07:10
Rachel: Mm-hmm.
142
430620
14
07:10
David: Yeah. Just say  
143
430634
1126
راشل: مممم.
دیوید: آره. فقط بگویید
07:11
that you want to take it a step further  to, to advance—the example you used,  
144
431760
4800
که می‌خواهید یک قدم جلوتر بروید ، برای پیشرفت—نمونه‌ای که استفاده کردید،
07:16
to advance your business prospects. So, you can use that phrase in a lot of different ways.
145
436560
5360
برای پیشبرد چشم‌انداز کسب‌وکارتان. بنابراین، می‌توانید از آن عبارت به روش‌های مختلف استفاده کنید.
07:21
Rachel: Yeah.
146
441920
480
راشل: آره.
07:22
David: You can move a relationship forward. You can—
147
442400
3507
دیوید: شما می توانید یک رابطه را به جلو ببرید. شما می توانید-
07:25
Rachel: Yeah. So, these are not things that you physically  
148
445907
1773
راشل: بله. بنابراین، اینها چیزهایی نیستند که شما از نظر فیزیکی
07:27
move, but the idea of moving something forward means taking it to the next level of advancement.
149
447680
7360
حرکت کنید، بلکه ایده پیشبرد چیزی به معنای بردن آن به سطح بعدی پیشرفت است.
07:35
David: Yeah. I want to move my career forward.
150
455040
2400
دیوید: آره. من می خواهم حرفه ام را به جلو ببرم.
07:37
Rachel: Right. I want to move my—
151
457440
937
راشل: درسته من می‌خواهم خودم را جابجا کنم-
07:38
David: So, I'm going to go do this additional training.
152
458377
1383
دیوید: بنابراین، من می‌روم این آموزش اضافی را انجام دهم.
07:39
Rachel: Right.  
153
459760
960
راشل: درسته
07:40
I want to move this relationship  forward. I'm ready to get engaged.
154
460720
4133
من می‌خواهم این رابطه را به جلو ببرم. من آماده نامزدی هستم.
07:44
David: Mm-hmm. Right.
155
464853
20
07:44
Rachel: Something like that. Yeah,  
156
464873
1367
دیوید: مممم. درسته
راشل: یه همچین چیزی. آره،
07:46
good. Thanks for catching that. David, what about a time when you felt uncomfortable  
157
466240
5360
خوبه ممنون که متوجه شدید. دیوید، در مورد زمانی که به
07:51
because of your insufficient  language skills in another country?
158
471600
3600
دلیل مهارت‌های زبانی ناکافی خود در کشور دیگر احساس ناراحتی می‌کردید، چطور؟
07:55
David: Sure, yeah. The one that you described, of course,  
159
475200
3440
دیوید: مطمئنا، بله. چیزی که توصیف کردید، البته
07:58
resonated for me, too. Um, but, but also I thought about traveling in Ethiopia. Uh, one of my very  
160
478640
8880
برای من هم طنین انداز شد. اوم، اما، به سفر به اتیوپی هم فکر کردم. اوه، یکی از
08:07
good friends, uh, was born in Ethiopia, and I had the opportunity to travel there with him after  
161
487520
5120
دوستان بسیار خوب من، اوه، در اتیوپی به دنیا آمد، و من این فرصت را داشتم که بعد از کالج با او به آنجا سفر کنم
08:12
college. It was an amazing trip, but I was relying 100% on his Amharic. I didn't know—I knew how to  
162
492640
11200
. این سفر شگفت انگیزی بود، اما من 100% به زبان امهری او متکی بودم. نمی‌دانستم - می‌دانستم چگونه
08:23
say hello, and a, a very few basic things. Do you remember how to say hello?
163
503840
4800
سلام کنم، و چند چیز اساسی. یادت هست چطوری سلام کنی؟
08:28
David: Uh, well, there's a couple different ways.
164
508640
1907
دیوید: اوه، خوب، چند راه مختلف وجود دارد.
08:30
Rachel: Well, I want to hear one.
165
510547
799
راشل: خوب، من می خواهم یکی را بشنوم.
08:31
David: I mean, like a formal,  
166
511346
734
دیوید: منظورم این است که مانند یک روش رسمی،
08:32
a formal way is [Ethiopian 00:08:33].
167
512080
3266
یک روش رسمی است [اتیوپیایی 00:08:33].
08:35
Rachel: That's nice.
168
515346
814
راشل: خیلی خوبه.
08:36
David: Thanks. Uh,  
169
516160
1440
دیوید: ممنون اوه،
08:37
and you would say [Ethiopian 00:08:38].
170
517600
2549
و شما می گویید [اتیوپیایی 00:08:38].
08:40
Rachel: Oh. What would I say?
171
520149
3556
راشل: اوه چه بگویم؟
08:43
David: [Ethiopian 00:08:41]
172
523705
26
08:43
Rachel: [Ethiopian 00:08:43]. Okay. We'll  
173
523731
909
دیوید: [اتیوپیایی 00:08:41]
راشل: [اتیوپیایی 00:08:43]. باشه ما
08:44
have to have our Ethiopian students out there let us know how we're doing with our pronunciation.
174
524640
3240
باید از دانش‌آموزان اتیوپیایی خود بیرون بیاوریم تا به ما اطلاع دهند که چگونه تلفظ خود را انجام می‌دهیم.
08:47
David: Yeah,  
175
527880
520
دیوید: بله،
08:48
that's true. Please give us some feedback. Um, but I was aware of how, or, or, it was uncomfortable  
176
528400
8880
این درست است. لطفا به ما بازخورد بدهید. اوم، اما من می‌دانستم که چگونه، یا، یا، ناخوشایند است که
08:57
to be completely unable to communicate for myself. It was a real, a helplessness in that, and a,  
177
537280
7680
کاملاً قادر به برقراری ارتباط برای خودم نباشم.  این یک ناتوانی واقعی بود، و
09:04
um, like you said, a real longing for, man,  I'm missing all these opportunities. We got  
178
544960
6240
همونطور که گفتی، یک آرزوی واقعی برای مرد، من همه این فرصت ها را از دست می دهم. ما با
09:11
to meet lots of his extended family, and  I would have loved to have been able to  
179
551200
3840
تعداد زیادی از خانواده بزرگ او آشنا شدیم، و دوست داشتم می‌توانستم
09:15
engage people in conversation directly and  hear more about their story and hear more  
180
555040
4240
افراد را مستقیماً درگیر گفتگو کنم و درباره داستان آنها بیشتر بشنوم و
09:19
about their relationship with him. So, it  was a real, you said, missed opportunity.
181
559280
4800
درباره رابطه آنها با او بیشتر بشنوم. بنابراین، شما گفتید، یک فرصت واقعی از دست رفته بود.
09:24
Rachel: Yeah.
182
564080
600
09:24
David: And I feel that, too.  
183
564680
2040
راشل: آره.
دیوید: و من هم این احساس را دارم.
09:26
Yeah. One, one thing that I was thinking about was, you know, the lost opportunity of exchanging  
184
566720
6960
آره یک، یک چیزی که به آن فکر می کردم، می دانید، فرصت از دست رفته مبادله
09:33
ideas. When you have two people with brilliant minds who know so much on the same topic but  
185
573680
5120
ایده ها بود. وقتی دو نفر با ذهن‌های درخشان دارید که درباره یک موضوع بسیار می‌دانند، اما به
09:38
don’t speak the same native language, just, the missed opportunity there for ideas to develop and,  
186
578800
7120
یک زبان مادری صحبت نمی‌کنند، فقط فرصتی برای توسعه ایده‌ها
09:45
and continue. And, you know, I guess that's  where translators and interpreters come in,  
187
585920
5680
و ادامه دادن ایده‌ها وجود دارد. و، می‌دانید، حدس می‌زنم مترجم‌ها و مترجمان از اینجا وارد می‌شوند،
09:51
but, oh, wouldn't it be amazing if there  was some universal language that we all  
188
591600
4640
اما، اوه، آیا شگفت‌انگیز نیست اگر یک زبان جهانی وجود داشته باشد که همه ما
09:56
spoken in addition to our native language  that removed a lot of those barriers?
189
596240
6387
علاوه بر زبان مادری‌مان صحبت کنیم و بسیاری از آن موانع را برطرف کند؟
10:02
David: It’d be a different world.
190
602627
973
دیوید: دنیای متفاوتی خواهد بود.
10:03
Rachel: Yes, it would.
191
603600
1360
راشل: بله، اینطور خواهد بود.
10:04
David: Okay. I have a totally random question.
192
604960
2480
دیوید: باشه. من یک سوال کاملا تصادفی دارم.
10:07
Rachel: Okay.
193
607440
1020
راشل: باشه.
10:08
David: What's your second favorite color, and why?
194
608460
3500
دیوید: دومین رنگ مورد علاقه شما چیست و چرا؟
10:11
Rachel: Second favorite?
195
611960
1640
راشل: دومین مورد علاقه؟
10:13
David: It's so  
196
613600
960
دیوید:
10:14
common for people, especially you ask kids, so,  
197
614560
2640
برای مردم بسیار رایج است، به خصوص شما از بچه‌ها می‌پرسید، بنابراین،
10:17
what's your favorite color? And so, everybody knows right away what their favorite color is.
198
617200
4880
رنگ مورد علاقه شما چیست؟ و بنابراین، همه فوراً می‌دانند رنگ مورد علاقه‌شان چیست.
10:22
Rachel: Yes. I know mine.
199
622080
1000
راشل: بله. من مال خودم را می دانم.
10:23
David: What is it?
200
623080
1080
دیوید: چیه؟
10:24
Rachel: Green.
201
624160
720
10:24
David: What's your second favorite?
202
624880
1120
راشل: سبز.
دیوید: دومین مورد علاقه شما چیست؟
10:26
Rachel: Well, I don’t know.  
203
626000
1000
راشل: خوب، من نمی دانم.
10:27
David: Oh.
204
627000
600
10:27
Rachel: I'll have  
205
627600
640
دیوید: اوه
راشل: من باید
10:28
to think about it. Like you said,  everyone knows their first one off  
206
628240
3520
در مورد آن فکر کنم. همانطور که شما گفتید، همه افراد اولین مورد را از
10:31
the top of their head. Wait. What  does off the top of their head mean?
207
631760
3360
بالای سر خود می دانند. صبر کن معنای پایین سرشان چیست؟
10:35
David: Oh,  
208
635120
800
10:35
good one. That means the first  thing that comes to your mind.
209
635920
3720
دیوید: اوه،
یک خوب. این یعنی اولین چیزی که به ذهن شما می رسد.
10:39
Rachel: Yeah. Without needing to think.
210
639640
1320
راشل: آره. بدون نیاز به فکر کردن
10:40
David: Your instantaneous response.
211
640960
1520
دیوید: پاسخ آنی شما.
10:42
Rachel: So, off the top of my head,  
212
642480
2160
راشل: بنابراین،
10:44
green is definitely my favorite color,  because it's the color of trees and grass.
213
644640
5340
سبز قطعاً رنگ مورد علاقه من است، زیرا رنگ درختان و علف‌ها است.
10:49
David: Mm-hmm.
214
649980
13
10:49
Rachel: Leaves.
215
649993
567
دیوید: مممم.
راشل: برگ.
10:50
David: So, you  
216
650560
560
دیوید: بنابراین، شما
10:51
just assumed I was going to  ask about your favorite color.
217
651120
2320
فقط فرض کردید که من قرار است در مورد رنگ مورد علاقه شما بپرسم.
10:53
Rachel: Well, I,  
218
653440
1600
راشل: خوب، من،
10:55
I, I've not been prepared for a question  like, what is your second favorite color?
219
655040
4920
من، من برای سوالی آماده نشده ام، مثلاً رنگ دوم مورد علاقه شما چیست؟
10:59
David: You were caught off guard.
220
659960
1080
دیوید: تو غافلگیر شدی.
11:01
Rachel: I'm caught off guard.  
221
661040
1280
راشل: من غافلگیر شدم.
11:02
What does that mean? I'm unprepared. I got asked a question I wasn't expecting to get asked. Okay,  
222
662320
6720
این به چه معناست؟ من آماده نیستم سؤالی از من پرسیده شد که انتظار نداشتم از من پرسیده شود. خوب،
11:09
while I think about my mine, what's your second favorite—well, first, what's your favorite color?
223
669040
4000
وقتی به رنگ خودم فکر می‌کنم، دومین رنگ موردعلاقه شما کدام است—خب، اول، رنگ مورد علاقه شما چیست؟
11:13
David: Do you  
224
673040
640
11:13
know? Blue.
225
673680
1200
دیوید: آیا می
دانید؟ آبی.
11:14
David: Yeah.
226
674880
520
دیوید: آره.
11:15
Rachel: Yeah, okay.
227
675400
600
راشل: آره، باشه.
11:16
David: That's my favorite.
228
676000
880
11:16
Rachel: Mm-hmm. And why?
229
676880
1320
دیوید: این مورد علاقه من است.
راشل: مممم. و چرا؟
11:18
David: Oh, I don't know. Because, uh, it's the best.
230
678200
3880
دیوید: اوه، من نمی دانم. چون، اوه، بهترین است.
11:22
Rachel: I think you  
231
682080
720
11:22
need a better reason than that.  I came up with leaves and grass.
232
682800
3720
راشل: فکر می‌کنم شما به
دلیل بهتری نیاز دارید.  من با برگ و علف آمدم.
11:26
David: Okay.  
233
686520
680
دیوید: باشه.
11:27
It's the color of the ocean.  Water. It's where we're from.
234
687200
2920
رنگ اقیانوس است آب این جایی است که ما اهل آن هستیم.
11:30
Rachel: Mm-hmm.
235
690120
880
راشل: مممم.
11:31
David: Second favorite is orange,  
236
691000
1640
دیوید: متوجه شدم که دومین مورد علاقه نارنجی است
11:32
I realized. I had time to prepare,  because I knew I was going to ask  
237
692640
3040
. وقت داشتم تا آماده شوم، زیرا می دانستم که
11:35
you that. But orange. So bright and  warm and just such a vibrant color.
238
695680
6720
این را از شما می خواهم. اما نارنجی خیلی روشن و گرم و به همین رنگ پر جنب و جوش.
11:42
Rachel: Vibrant, like the sun.
239
702400
1280
راشل: پر جنب و جوش، مثل خورشید.
11:43
David: Sun, yes.
240
703680
1480
دیوید: خورشید، بله.
11:45
Rachel: Um, do you remember my orange platform shoes?
241
705160
3200
راشل: اوم، کفش های سکوی نارنجی من را به خاطر می آورید؟
11:48
David: Yeah.  
242
708360
760
دیوید: آره.
11:49
I need to wear those more.
243
709120
960
من باید آن ها را بیشتر بپوشم.
11:50
David: You do. They're awesome.
244
710080
1040
دیوید: شما انجام می دهید. آنها عالی هستند.
11:51
Rachel: I have these shoes that, there's like,  
245
711120
2560
راشل: من این کفش‌ها را دارم که
11:53
they're on maybe a two- or three-inch platform. Probably three. And they're this really bright  
246
713680
6000
مثلاً روی یک پلت فرم دو یا سه اینچی هستند.  احتمالا سه. و آنها این رنگ واقعاً روشن هستند
11:59
color that hunters wear, a very bright orange. I don't know. Would you call that hunting orange?
247
719680
4640
که شکارچیان می پوشند، یک نارنجی بسیار روشن. من نمی دانم. آیا به آن شکار پرتقال می گویید؟
12:04
David: Or fluorescent, almost?
248
724320
1840
دیوید: یا فلورسنت، تقریبا؟
12:06
Rachel: Yeah. Anyway, they're so fun.
249
726160
1920
راشل: آره. به هر حال، آنها بسیار سرگرم کننده هستند.
12:08
David: Yeah. Orange is great.
250
728080
1440
دیوید: آره. نارنجی عالیه
12:09
Rachel: But they're hard to walk in.
251
729520
1240
راشل: اما ورود به آن ها سخت است.
12:10
David: Yeah.
252
730760
680
دیوید: آره.
12:11
Rachel: There's always that. Okay.
253
731440
2640
راشل: همیشه این وجود دارد. باشه
12:14
David: Also, isn't fall your favorite season?
254
734080
2520
دیوید: همچنین، آیا پاییز فصل مورد علاقه شما نیست؟
12:16
Rachel: It is.
255
736600
560
راشل: همینطور است.
12:17
David: Mine,  
256
737160
520
12:17
too, and the, like, the leaves are often  orange. There's a lot of orange during fall.
257
737680
6120
دیوید: مال من،
نیز، و مانند این، برگها اغلب نارنجی هستند. در طول پاییز پرتقال زیادی وجود دارد.
12:23
Rachel: Yeah.
258
743800
560
راشل: آره.
12:24
David: As the leaves change.
259
744360
1307
دیوید: همانطور که برگ ها تغییر می کنند.
12:25
That's true. That's true. So,  maybe orange should be my second,  
260
745667
2173
این درست است. این درست است. بنابراین، شاید نارنجی باید دومین رنگ من باشد،
12:27
because green is my first because it's the color of grass and leaves, but leaves also turn orange.
261
747840
5520
زیرا سبز اولین مورد من است زیرا رنگ علف و برگ است، اما برگها نیز نارنجی می شوند.
12:33
David: Oh, campaigning hard for orange.
262
753360
1560
دیوید: اوه، مبارزه سخت برای نارنجی.
12:34
Rachel: All right. Just  
263
754920
1400
راشل: باشه. فقط   به
12:36
for lack of a better answer right  now, I'm going to go with orange.
264
756320
3200
دلیل نداشتن پاسخ بهتر  در حال حاضر، من با رنگ نارنجی می روم.
12:39
David: Yes.
265
759520
600
دیوید: بله.
12:40
Rachel: What does that mean,  
266
760120
920
راشل: این به چه معناست،
12:41
for lack of a better? That kind of  means, this maybe isn't the best,  
267
761040
3840
به دلیل نداشتن بهتر؟ این به این معنی است که شاید این بهترین نباشد،
12:44
but we're not going to keep  thinking about it right now.
268
764880
2640
اما ما فعلاً به آن فکر نمی‌کنیم.
12:47
David: Mm-hmm.
269
767520
840
دیوید: مممم.
12:48
Rachel: For lack  
270
768360
920
راشل: به دلیل نداشتن
12:49
of a better idea. For lack of a  better answer. Let's just do this.
271
769280
3680
ایده بهتر. به دلیل عدم وجود پاسخ بهتر. فقط این کار را بکنیم.
12:52
David: Also, though, it can be used when you just  
272
772960
4240
دیوید: به‌علاوه ، زمانی می‌توان از آن استفاده کرد که فقط
12:57
can't find the exact right words to say what you mean, but you want to convey some sense of what  
273
777200
5440
نمی‌توانید کلمات دقیقی را برای بیان منظورتان پیدا کنید، اما می‌خواهید تا حدودی معنایی را که
13:02
you mean. So, you say, for lack of a better way to say it, and then you describe it as best you can.
274
782640
6000
منظورتان است، منتقل کنید. بنابراین، شما می گویید، به دلیل نبود راه بهتری برای بیان آن، و سپس آن را به بهترین شکل ممکن توصیف می کنید.
13:08
Rachel: Right.
275
788640
320
13:08
David: So, you've sort  
276
788960
640
راشل: درسته
دیوید: بنابراین، شما به نوعی به
13:09
of given the listener a heads-up that  this is not exactly what I want to say,  
277
789600
4960
شنونده هشدار دادید که این دقیقاً همان چیزی نیست که من می‌خواهم بگویم،
13:14
but it's so important that I at  least want to get as close as I can.
278
794560
2800
اما آنقدر مهم است که حداقل می‌خواهم تا جایی که می‌توانم به آن نزدیک شوم.
13:17
Rachel: Right. You know that  
279
797360
1360
راشل: درسته می‌دانید که
13:18
it's not perfect, but rather than spending more time on it, you'll settle on this other thing.
280
798720
5520
بی‌نقص نیست، اما به جای اینکه زمان بیشتری را صرف آن کنید، به چیز دیگری بسنده می‌کنید.
13:24
David: Right.
281
804240
320
13:24
Rachel: For lack of a better word.  
282
804560
1360
دیوید: درست است.
راشل: به دلیل نداشتن کلمه بهتر.
13:25
David: Right.
283
805920
560
دیوید: درست است.
13:26
Rachel: Yeah. Okay. So, for lack of a better idea,  
284
806480
2560
راشل: آره. باشه بنابراین، به دلیل نداشتن ایده بهتر،
13:29
orange. If I think hard and I come up with a  better second favorite color, I will let you know.
285
809040
6320
نارنجی. اگر سخت فکر کنم و به رنگ دوم مورد علاقه بهتری رسیدم، به شما اطلاع خواهم داد.
13:35
David: Please do. You won't.
286
815360
1560
دیوید: لطفا انجام دهید. شما نمی خواهید.
13:36
Rachel: I know. Just  
287
816920
1560
راشل: میدونم. فقط به
13:38
because I'm not going to put any time  into it, not because it's not possible  
288
818480
2880
این دلیل که من هیچ وقت برای آن وقت نمی گذارم ، نه به این دلیل که امکان ندارد
13:41
for a color to be better than orange. Okay,  David. Describe a recent meal that you loved.
289
821360
7120
یک رنگ بهتر از نارنجی باشد. باشه، دیوید. یک وعده غذایی اخیر را که دوست داشتید توصیف کنید.
13:48
David: Oh, you know that I love to eat, and I love food.
290
828480
2880
دیوید: اوه، می دانی که من عاشق غذا خوردن هستم و عاشق غذا هستم.
13:51
Rachel: I know. I love how David has this thing that he  
291
831360
3040
راشل: میدونم. من عاشق این هستم که دیوید این کار را
13:54
does with his hand when he's eating that's like, it's resting on the table in a particular way,  
292
834400
5840
با دستش انجام می‌دهد، وقتی غذا می‌خورد، به شکلی خاص روی میز قرار می‌گیرد،
14:00
and his, his, uh, pointer finger, which is the  finger next to your thumb, is touching his thumb  
293
840240
6080
و انگشت اشاره‌اش، که انگشت کنار انگشت شست شماست، انگشت شست او را
14:06
in a particular way. And when he's sitting there like that, I know he's really enjoying his meal.
294
846320
4880
به شکلی خاص لمس می‌کند. و وقتی او آن‌طور آنجا نشسته است، می‌دانم که واقعاً از غذایش لذت می‌برد.
14:11
David: Wow. I'll have to watch for that.
295
851200
2000
دیوید: وای. من باید برای آن تماشا کنم.
14:13
Rachel: Yeah. I'll point it out next time.
296
853200
2560
راشل: آره. دفعه بعد بهش اشاره میکنم
14:15
David: Okay.
297
855760
360
دیوید: باشه.
14:16
Rachel: To point  
298
856120
600
14:16
something out means to draw  attention to something.
299
856720
3640
راشل: اشاره کردن به
چیزی به معنای جلب توجه به چیزی است.
14:20
David: That might have been missed.
300
860360
1640
دیوید: شاید از دست رفته باشد.
14:22
Rachel: Mm-hmm.  
301
862000
720
14:22
Mm-hmm. Yeah. A recent meal—do you remember,  
302
862720
4160
راشل: مممم.
مم-هوم آره یک وعده غذایی اخیر - یادتان هست،
14:26
uh, maybe a month ago or six weeks—it was the last time that we were in New York, actually.  
303
866880
4560
شاید یک ماه یا شش هفته پیش - این آخرین باری بود که در نیویورک بودیم.
14:31
We're getting ready to go again. And we were with Annie, and we had that great day in the park.
304
871440
4400
داریم آماده میشیم دوباره بریم و ما با آنی بودیم و آن روز عالی را در پارک سپری کردیم.
14:35
Rachel: That was fun.
305
875840
560
راشل: جالب بود.
14:36
David: We didn't know  
306
876400
560
14:36
if she was even in town, and then  she was in town. And she was free.  
307
876960
3200
دیوید: ما نمی‌دانستیم
که او حتی در شهر است یا نه، و سپس او در شهر بود. و او آزاد بود.
14:40
She came and met us in the park and we  hung out all afternoon. And then, we did,  
308
880160
3920
او آمد و ما را در پارک ملاقات کرد و ما تمام بعدازظهر را با هم بودیم. و سپس، ما، می
14:44
um, you know, a rather extensive online search to try to find exactly what kind of dinner we wanted.
309
884080
6680
دانید، یک جستجوی آنلاین نسبتاً گسترده انجام دادیم تا سعی کنیم دقیقاً چه نوع شامی را می خواهیم.
14:50
Rachel: We were so particular.
310
890760
1299
راشل: ما خیلی خاص بودیم.
14:52
David: Outside.
311
892059
14
14:52
Rachel: Yeah, outside.
312
892073
627
14:52
David: What kind of—because  
313
892700
1460
دیوید: بیرون.
راشل: آره، بیرون.
دیوید: چه جور-زیرا
14:54
it was a beautiful evening. And then, we found that place that looked nondescript from the front.
314
894160
4440
شب زیبایی بود. و سپس، آن مکان را پیدا کردیم که از جلو غیرقابل توصیف به نظر می رسید.
14:58
Rachel: What does  
315
898600
520
راشل:
14:59
that mean? Looked nondescript? Like nothing special, right? Nothing out of the ordinary.
316
899120
4720
این به چه معناست؟ غیر توصیفی به نظر می رسید؟ مثل هیچ چیز خاصی، درست است؟ هیچ چیز غیر عادی نیست.
15:03
David: Right. It looked ordinary. There  
317
903840
1440
دیوید: درست است. معمولی به نظر می رسید. چیزهای
15:05
wasn't a lot that you would describe to someone. It just kind of looked like an average restaurant.
318
905280
5600
زیادی وجود نداشت که برای کسی توصیف کنید.  به نظر یک رستوران معمولی بود.
15:10
Rachel: Plain.
319
910880
840
راشل: دشت.
15:11
David: Uh, but they had this back patio  
320
911720
3880
دیوید: اوه، اما آنها این پاسیو پشتی را داشتند
15:15
that was like a total, uh, a retreat. I mean,  it was gorgeous back there. There were plants.
321
915600
5880
که شبیه یک خلوت کامل بود. منظورم این است که آنجا خیلی زیبا بود. گیاهان بودند.
15:21
Rachel: Beautiful flowers.  
322
921480
1080
راشل: گلهای زیبا.
15:22
There was a breeze. Uh, it was just, it  was stunning, and we had that awesome food.
323
922560
5760
نسیمی می آمد. اوه، فقط، خیره کننده بود، و ما آن غذای عالی را خوردیم.
15:28
Rachel: Yeah. Remember,  
324
928320
960
راشل: آره. به یاد داشته باشید،
15:29
we ended up ordering so much more  food than we needed, because—
325
929280
3200
ما در نهایت خیلی بیشتر از چیزی که نیاز داشتیم، غذا سفارش دادیم، زیرا-
15:32
David: Oh, we were so amped.
326
932480
880
دیوید: اوه، ما خیلی خوشحال شدیم.
15:33
Rachel: We wanted to try all these different things.
327
933360
1760
راشل: ما می خواستیم همه این چیزهای مختلف را امتحان کنیم.
15:35
David: Yeah.
328
935120
440
15:35
Rachel: It was Vietnamese.
329
935560
1320
دیوید: آره.
راشل: ویتنامی بود.
15:36
David: Yeah.
330
936880
920
دیوید: آره.
15:37
Rachel: And it was just to die for.
331
937800
1720
راشل: و فقط برای مردن بود.
15:39
David: It was great.
332
939520
520
دیوید: عالی بود.
15:40
Rachel: Wait. What’s that mean, to die for?
333
940040
1720
راشل: صبر کن. این یعنی چی؟
15:41
David: I guess it just—the implication is,  
334
941760
2320
دیوید: حدس می‌زنم فقط - مفهوم این است،
15:44
it's so good that you would die for it. So, it's a play on that, to say, it's just incredible.
335
944080
6640
آنقدر خوب است که برای آن می‌میری. بنابراین، این یک بازی در مورد آن است، که بگوییم، فقط باورنکردنی است.
15:50
Rachel: Very, very good food.
336
950720
1960
راشل: غذای خیلی خیلی خوبی.
15:52
David: I also said amped.
337
952680
1240
دیوید: من هم آمپد گفتم.
15:53
Rachel: Oh,  
338
953920
640
راشل: اوه،
15:54
you did. Yeah. We were amped.
339
954560
1193
تو این کار را کردی. آره ما آمپ شدیم
15:55
Rachel: We were amped.  
340
955753
647
راشل: ما قدردانی کردیم.
15:56
We ordered too much food. What  does that mean, to be amped?
341
956400
2160
ما غذای زیادی سفارش دادیم. تقویت شدن به چه معناست؟
15:58
David: Excited, right? Excited and—
342
958560
1800
دیوید: هیجان زده، درسته؟ هیجان زده و-
16:00
Rachel: Mm-hmm. So,  
343
960360
1480
راشل: مممم. بنابراین،
16:01
we were excited that we had  found such a wonderful space.
344
961840
2960
ما از اینکه چنین فضای فوق العاده ای پیدا کرده بودیم هیجان زده بودیم.
16:04
David: Yeah.
345
964800
560
دیوید: آره.
16:05
Rachel: We were amped,  
346
965360
1360
راشل: ما خوشحال شدیم،
16:06
and we ended up ordering  more food than we could eat.
347
966720
2720
و در نهایت بیشتر از آنچه که می‌توانستیم غذا سفارش دادیم، غذا سفارش دادیم.
16:09
David: Yeah.
348
969440
720
دیوید: آره.
16:10
Rachel: Knowing us, we probably ate it, though.
349
970160
1760
راشل: با شناخت ما، احتمالاً آن را خوردیم.
16:11
David: Pretty  
350
971920
640
دیوید: کاملاً
16:12
sure. All right. So, what would you  say a recent meal that you loved?
351
972560
3320
مطمئنم. بسیار خوب. بنابراین، برای یک وعده غذایی اخیر که دوست داشتید، چه می‌گویید؟
16:15
Rachel: Oh, this one’s  
352
975880
920
راشل: اوه، این یکی
16:16
easy. My parents recently celebrated  their 50th wedding anniversary,  
353
976800
5360
آسان است. پدر و مادرم اخیراً پنجاهمین سالگرد ازدواج خود را جشن گرفتند
16:22
and I threw a party for them. You  were there. I'm sure you remember.
354
982160
4520
و من برای آنها جشنی ترتیب دادم. شما آنجا بودید. مطمئنم یادت هست
16:26
David: I do.
355
986680
840
دیوید: من دارم.
16:27
Rachel: Yeah. So, it was—
356
987520
1480
راشل: آره. بنابراین، این بود-
16:29
David: I do.
357
989000
1240
دیوید: من.
16:30
Rachel: I do. That's the phrase you say  
358
990240
2560
راشل: من دارم. این عبارتی است که
16:32
when you're marrying someone. Mm-hmm.
359
992800
1753
هنگام ازدواج با کسی می گویید. مم-هوم
16:34
Rachel: Often. It's  
360
994553
727
راشل: اغلب.
16:35
often part of your vows. So, anyway, it was their 50th wedding anniversary. How, how great is that,  
361
995280
5600
اغلب بخشی از نذرهای شماست. بنابراین، به هر حال، پنجاهمین سالگرد ازدواج آنها بود. چقدر خوب است که
16:40
to have both lived that long? So, there's a, we were up in Michigan with a whole bunch of family,  
362
1000880
6960
هر دو آنقدر زندگی کرده باشند؟ بنابراین، ما با یک دسته کامل از خانواده در میشیگان بودیم،
16:47
and there was a public park there that was right along a beautiful lake that my family likes to  
363
1007840
7040
و یک پارک عمومی در آنجا بود که درست در امتداد یک دریاچه زیبا بود که خانواده من دوست دارند
16:54
spend time at every year. So, I had ordered some catering food to pick up from a grocery store,  
364
1014880
7760
هر سال وقت خود را در آن بگذرانند. بنابراین، من مقداری غذا برای تهیه غذا از یک خواربارفروشی سفارش داده بودم،
17:02
and I had ordered some decorations ahead of time, and I just had this idea in my head of  
365
1022640
6160
و برخی از تزیینات را از قبل سفارش داده بودم، و این ایده در ذهنم بود که
17:08
how it should look. And it ended up looking that way, and I was so happy. I hung this banner and,  
366
1028800
7040
چگونه باید به نظر برسد. و در نهایت اینطور به نظر می رسید، و من خیلی خوشحال بودم. من این بنر را آویزان کردم و،   می
17:15
you know, it was a beautiful evening. It was a long, slow sunset, and it wasn't too windy.  
367
1035840
6320
دانید، عصر زیبایی بود. غروب طولانی و آهسته ای بود و خیلی باد نمی وزید.
17:22
I blew up these gold balloons that I hung  all over the place. And the food was great,  
368
1042160
4800
من این بادکنک‌های طلایی را که آویزان کردم در همه جا منفجر کردم. و غذا عالی بود،
17:26
and just everything went exactly how I wanted to. Everything went off without a hitch.
369
1046960
5960
و همه چیز دقیقاً همانطور که می‌خواستم پیش رفت. همه چیز بدون مشکل پیش رفت.
17:32
David: Came off  
370
1052920
1400
دیوید:
17:34
without a hitch. Went off without a hitch. Yeah.
371
1054320
1920
بدون مشکل بیرون آمد. بدون دردسر رفت آره
17:36
Rachel: Yeah.
372
1056240
420
17:36
David: So, what, where does that come from?
373
1056660
1540
راشل: آره.
دیوید: خب، چی، از کجا میاد؟
17:38
Rachel: I don't know. That means there  
374
1058200
1720
راشل: من نمی دانم. این بدان معناست که
17:39
were no mistakes. Everything went perfectly, just as I had wanted, just as I had planned. Um, there  
375
1059920
5520
هیچ اشتباهی وجود ندارد. همه چیز عالی پیش رفت، همان طور که می خواستم، همان طور که برنامه ریزی کرده بودم. اوم،
17:45
was like just, just enough food. Just enough to drink. You know, the, we brought some photos of my  
376
1065440
5920
فقط غذا کافی بود. فقط برای نوشیدن کافی است. می دانید، ما چند عکس از
17:51
parents on their wedding day to have on the table. They were really cute, and yeah. So, I just—
377
1071360
5994
والدینم در روز عروسی آوردیم تا روی میز بگذاریم.  آنها واقعاً ناز بودند و بله. بنابراین، من فقط-
17:57
David: It looked like it  
378
1077354
646
دیوید: به نظر می‌رسید
17:58
might rain, and then it cleared off.
379
1078000
1825
ممکن است باران ببارد، و بعد از بین رفت.
17:59
Rachel: It did. For a second, it looked  
380
1079825
1215
راشل: اینطور شد. برای یک ثانیه، به نظر می‌رسید که
18:01
like it might rain, and it didn't. And so, I just  felt like everything came together so perfectly.  
381
1081040
5760
ممکن است باران ببارد، اما نشد. و بنابراین، من فقط احساس می‌کردم که همه چیز خیلی خوب جمع شده است.
18:06
I was so happy with it, and, um, you know, being around all of the family just made it a very warm  
382
1086800
5680
من از آن بسیار خوشحال بودم، و اوم، می دانید، بودن در کنار همه اعضای خانواده آن را تبدیل به یک تجربه بسیار گرم کرده است
18:12
experience. So, I was so happy with that. I'm, I think I'll probably always remember that evening.
383
1092480
5760
. بنابراین، من از آن بسیار خوشحال شدم. من، فکر می‌کنم احتمالاً همیشه آن شب را به یاد خواهم داشت.
18:18
David: Absolutely.
384
1098240
1120
دیوید: قطعا.
18:19
Rachel: David, name a guilty pleasure. First,  
385
1099360
4640
راشل: دیوید، یک لذت گناهکار نام ببر. ابتدا،
18:24
we have to define guilty pleasure. Yeah, I suppose so.
386
1104000
2400
باید لذت گناهکار را تعریف کنیم. بله، من فکر می کنم اینطور باشد.
18:26
Rachel: Which we've  
387
1106400
640
راشل: کاری که
18:27
already done on, on another podcast, but for people who may not have heard every episode.
388
1107040
4400
قبلاً در پادکست دیگری انجام داده‌ایم، اما برای افرادی که ممکن است هر قسمت را نشنیده باشند.
18:31
David: Something that really makes you happy,  
389
1111440
3440
دیوید: چیزی که واقعاً شما را خوشحال می‌کند،
18:34
even though you kind of know it shouldn't. Like, it's maybe kind of bad for you or frowned upon.
390
1114880
5360
حتی اگر می‌دانید که نباید اینطور باشد. مثلاً، ممکن است برای شما بد باشد یا اخم کنید.
18:40
Rachel: But you love it.
391
1120240
1200
راشل: اما تو دوستش داری.
18:41
David: But you love it. It really makes you happy.
392
1121440
1920
دیوید: اما تو دوستش داری. واقعاً شما را خوشحال می کند.
18:43
Rachel: For example, I think a lot of  
393
1123360
1840
راشل: برای مثال، من فکر می‌کنم بسیاری از
18:45
people might talk about, like, trash TV. TV that's not very critically acclaimed, that's just sort of  
394
1125200
8400
افراد ممکن است درباره تلویزیون‌های زباله صحبت کنند. تلویزیونی که چندان مورد تحسین منتقدان قرار نمی‌گیرد، فقط به نوعی
18:53
like mindless babble, but you like it. Trash TV. You might say, my guilty pleasure is trash TV.
395
1133600
7991
شبیه به حرف‌های بی‌معناست، اما شما آن را دوست دارید. تلویزیون زباله  ممکن است بگویید، لذت گناه من تلویزیون زباله است.
19:01
David: It sounds like you  
396
1141591
569
دیوید: به نظر می رسد شما
19:02
might be speaking from personal experience?
397
1142160
1560
ممکن است از تجربه شخصی صحبت کنید؟
19:03
Rachel: No. Uh-uh.
398
1143720
1216
راشل: نه اوه اوه.
19:04
David: Not at all.
399
1144936
17
19:04
Rachel: No, not at all.
400
1144953
1047
دیوید: نه اصلا.
راشل: نه، اصلا.
19:06
David: That certainly isn't one of yours?
401
1146000
1640
دیوید: مطمئناً این یکی از شما نیست؟
19:07
Rachel: No. I don’t  
402
1147640
760
راشل: نه. من
19:08
actually like trash TV. I  don’t find it interesting.
403
1148400
2600
در واقع تلویزیون زباله را دوست ندارم. به نظر من جالب نیست.
19:11
David: All right. Well, the first thing that comes  
404
1151000
2200
دیوید: باشه. خب، اولین چیزی که
19:13
to mind for guilty pleasures is Doritos. I love Doritos.
405
1153200
3800
برای لذت های گناهکار به ذهن می رسد دوریتوس است. من عاشق دوریتوس هستم.
19:17
David: Me, too, as you know.
406
1157000
1320
دیوید: من هم همینطور که میدونی.
19:18
Rachel: What's your flavor?
407
1158320
1120
راشل: طعم تو چیه؟
19:19
David: So, the original.
408
1159440
1520
دیوید: بنابراین، اصلی.
19:20
Rachel: So, like are you saying—
409
1160960
1354
راشل: خب، مثل اینکه می گویید-
19:22
David: Nacho cheese.
410
1162314
566
19:22
Rachel: That's your only guilty pleasure?  
411
1162880
1680
دیوید: پنیر ناچو.
راشل: این تنها لذت شماست؟
19:24
Or—would you ever stray from nacho cheese? Like, if I said, David, go buy four bags of Doritos,  
412
1164560
5680
یا - آیا هرگز از پنیر ناچو دور می شوید؟ مثلاً اگر می‌گفتم دیوید، برو چهار کیسه دوریتوس بخر،
19:30
would they all be nacho cheese? Or would  you let one of them be something else?
413
1170240
3360
آیا همه آنها پنیر ناچو خواهند بود؟ یا اجازه می دهید یکی از آنها چیز دیگری باشد؟
19:33
David: No, the cool ranch Doritos are a  
414
1173600
2000
دیوید: نه، مزرعه‌های باحال Doritos
19:35
good second option, and then, you know, I've been curious. I've experimented with the new flavors.
415
1175600
3840
گزینه دوم خوبی هستند، و بعد، می‌دانید، من کنجکاو شده‌ام. من طعم های جدید را آزمایش کرده ام.
19:39
Rachel: Yeah. What was  
416
1179440
720
راشل: آره.
19:40
the one you got recently, when we were  traveling this summer? What was that?
417
1180160
3265
آنی که اخیراً در تابستان امسال در سفر بودیم، چه بود؟ اون چی بود؟
19:43
David: That was something like  
418
1183425
735
دیوید: چیزی شبیه به
19:44
Doritos Jacked or some extra flavors.  It was like lime and habanero.
419
1184160
4640
Doritos Jacked یا چند طعم اضافی بود. مثل آهک و هابانرو بود.
19:48
Rachel: Okay,  
420
1188800
640
راشل: باشه،
19:49
yeah. Habanero, I think, is  what it was. Spicy. Was it good?
421
1189440
3240
آره. هابانرو، فکر می‌کنم، همان چیزی است که بود. تند. خوب بود؟
19:52
David: Yeah. They're good,  
422
1192680
1320
دیوید: آره. آنها خوب هستند،
19:54
but when I'm craving that, my guilty pleasure is that original nacho cheese Doritos. So good.  
423
1194000
5440
اما وقتی من هوس آن می‌کنم، لذت گناه من همان پنیر ناچو اصلی Doritos است. خیلی خوبه
19:59
Really, so good. I could eat a  whole bag of those right now,  
424
1199440
5040
واقعا خیلی خوبه من می‌توانم یک کیسه کامل از آن‌ها را همین الان بخورم،
20:04
but I won't. For me, my guilty  pleasure, I would say, is, well,  
425
1204480
7200
اما نمی‌خواهم. برای من، می‌توانم بگویم، لذت  گناه من این است، خب،
20:11
first, let me just pedal back for a  second. Pedal backwards. That means—
426
1211680
3920
اول، اجازه دهید یک ثانیه به عقب برگردم . رکاب به عقب. این به این معنی است که -
20:15
David: Backpedal.
427
1215600
840
دیوید: عقب.
20:16
Rachel: Oh, you can say pedal backwards.
428
1216440
2000
راشل: اوه، می تونی بگی پدال رو عقب.
20:18
David: Yeah?
429
1218440
1440
دیوید: آره؟
20:19
Rachel: Oh, maybe not.
430
1219880
1640
راشل: اوه، شاید نه.
20:21
David: It's riffing on a common—
431
1221520
1200
دیوید: بر یک اصطلاح رایج است -
20:22
Rachel: On a common, common idiom. So, you're saying—
432
1222720
3080
ریچل: در یک اصطلاح رایج و رایج. بنابراین، شما می گویید-
20:25
David: Let me backpedal for a second.
433
1225800
1440
دیوید: اجازه دهید برای یک ثانیه عقب نشینی کنم.
20:27
Rachel: Let me backpedal.  
434
1227240
840
راشل: بذار عقب عقب بزنم.
20:28
Let me pedal backwards. Let me back up.
435
1228080
2520
اجازه دهید به عقب رکاب بزنم. بگذار پشتیبان بگیرم
20:30
David: Let me back up.
436
1230600
1000
دیوید: اجازه دهید من پشتیبان بگیرم.
20:31
Rachel: Yeah. So, this means I'm about the say something,  
437
1231600
2560
راشل: آره. بنابراین، این بدان معناست که من می خواهم چیزی بگویم،
20:34
but I need to give more context to it. So, I'm going to go back a little bit. I'm going to go  
438
1234160
5840
اما باید زمینه بیشتری به آن بدهم. بنابراین، می‌خواهم کمی به عقب برگردم. من می‌خواهم به عقب
20:40
back and give some context to my guilty pleasure. Before David and I got married, when I was living  
439
1240000
5600
برگردم و زمینه‌ای برای لذت گناه‌آمیز خود ارائه کنم.  قبل از ازدواج من و دیوید، زمانی که
20:45
on my own, I used to stay up really late and  get up really late, and I just set my own hours,  
440
1245600
4720
به تنهایی زندگی می‌کردم، تا دیروقت بیدار می‌ماندم و خیلی دیر بیدار می‌شدم، و فقط ساعت‌ها و
20:50
my own schedule. I'm a night owl, so that's what I would do. A night owl is someone who prefers to  
441
1250320
5680
برنامه‌های خودم را تنظیم می‌کردم. من یک جغد شب هستم، بنابراین این کاری است که انجام می دهم. جغد شب کسی است که ترجیح می‌دهد تا
20:56
be up late. An early bird is someone who prefers to go to bed early so they can wake up early. So,  
442
1256000
7040
دیر وقت بیدار باشد. پرنده زودرس کسی است که ترجیح می دهد زود به رختخواب برود تا بتواند زود بیدار شود. بنابراین،
21:03
sometimes we categorize people on those two different ways. Are you a night owl or an  
443
1263040
3920
گاهی اوقات ما افراد را بر اساس آن دو روش مختلف دسته‌بندی می‌کنیم. آیا شما یک جغد شب هستید یا یک
21:06
early bird? And I'm definitely a night owl. So, I used to stay up really late. So, when  
444
1266960
6480
پرنده زودرس؟ و من قطعا یک جغد شب هستم. بنابراین، من عادت داشتم تا دیروقت بیدار بمانم. بنابراین، وقتی
21:13
David and I got married, well, he had a normal job that meant he had to leave the house at 7:00 every  
445
1273440
4720
دیوید و من ازدواج کردیم، خوب، او یک کار معمولی داشت، به این معنی که باید هر صبح ساعت 7 صبح از خانه بیرون می رفت
21:18
morning. So, he couldn't be a night owl, because he had to get up so early. So, I started, like,  
446
1278160
5680
. بنابراین، او نمی‌توانست جغد شب باشد، زیرا باید خیلی زود بیدار می‌شد. بنابراین، من شروع کردم به
21:23
living on his schedule. So hard. But as soon as he would leave town, I would immediately go back  
447
1283840
6320
زندگی بر اساس برنامه او. خیلی سخته اما به محض اینکه او شهر را ترک می‌کرد، من بلافاصله
21:30
to my guilty pleasure of staying up super late, eating junk food at like 3:00 a.m. I would like  
448
1290160
5440
به لذت گناهم برمی‌گشتم که تا دیروقت بیدار می‌مانم، غذای ناسالم می‌خوردم در ساعت 3:00 صبح. می‌خواهم
21:35
order pizza. Binge watch TV. When you  binge watch something, that means—we  
449
1295600
6000
پیتزا سفارش دهم. افراط در تماشای تلویزیون وقتی به طور افراطی چیزی را تماشا می‌کنید، به این معنی است که ما
21:41
do this with episodes of a show. That means you watch a whole bunch of episodes in a row.
450
1301600
5120
این کار را با قسمت‌های یک نمایش انجام می‌دهیم. این بدان معناست که شما مجموعه کاملی از قسمت‌ها را پشت سر هم تماشا می‌کنید.
21:46
David: Which is kind of a new thing.
451
1306720
2000
دیوید: که به نوعی چیز جدیدی است.
21:48
Rachel: Yeah, right.
452
1308720
720
راشل: آره، درسته.
21:49
David: In the past,  
453
1309440
800
دیوید: در گذشته،
21:50
shows were just released one at a time.
454
1310240
2000
نمایش‌ها یکی یکی منتشر می‌شدند.
21:52
Rachel: On TV.
455
1312240
640
21:52
David: Each week. Yeah, on TV.
456
1312880
1600
راشل: در تلویزیون.
دیوید: هر هفته. آره تو تلویزیون
21:54
Rachel: And now,  
457
1314480
560
راشل: و اکنون،
21:55
with the Internet, they'll release a  whole season or a whole series at once,  
458
1315040
3840
با اینترنت، آنها یک فصل یا یک سریال کامل را به یکباره منتشر می‌کنند،
21:58
so you can binge watch all week. You  can watch like 10 years’ worth of shows.
459
1318880
3680
تا بتوانید در تمام هفته به تماشای آن بپردازید. می‌توانید نمایش‌های ۱۰ ساله را تماشا کنید.
22:02
David: Right.
460
1322560
720
دیوید: درست است.
22:03
Rachel: So, that's my guilty pleasure,  
461
1323280
2240
راشل: بنابراین، این لذت گناه من است، تا
22:05
is staying up super late, eating junk food  and binge watching TV. But not trash TV.
462
1325520
5720
دیروقت بیدار ماندن، خوردن غذاهای ناسالم و تماشای تلویزیون. اما تلویزیون زباله نیست.
22:11
David: Okay. So, you're going to differentiate.
463
1331240
2188
دیوید: باشه. بنابراین، شما در حال رفتن به تمایز.
22:13
Rachel: Just good TV.
464
1333428
492
22:13
David: I see. Fair enough.
465
1333920
3721
راشل: فقط تلویزیون خوب.
دیوید: می بینم. به اندازه کافی منصفانه
22:17
Rachel: Yeah.
466
1337641
12
22:17
David: Fair enough.  
467
1337653
20
22:17
Rachel: Fair enough.  
468
1337673
647
راشل: آره.
دیوید: به اندازه کافی منصفانه است.
راشل: به اندازه کافی منصفانه است.
22:18
Okay. That's something that you say when  you're kind of mildly arguing with somebody,  
469
1338320
4960
باشه این چیزی است که وقتی به نوعی با کسی بحث می‌کنید،
22:23
or you're disagreeing with somebody,  and then you accept what they've said.
470
1343280
3600
یا با کسی مخالف هستید، می‌گویید و سپس گفته‌های او را می‌پذیرید.
22:26
David: Right. I guess, yeah.
471
1346880
1040
دیوید: درست است. من حدس می زنم، بله.
22:27
Rachel: It's like, yeah.
472
1347920
1114
راشل: مثل اینکه، آره.
22:29
David: A polite way to say,  
473
1349034
966
دیوید: روشی مودبانه برای گفتن،
22:30
okay. Yeah, you're right. Fair enough.
474
1350000
1520
باشه. آره حق با شماست به اندازه کافی منصفانه
22:31
Rachel: I see your point. You win. David,  
475
1351520
3360
راشل: متوجه منظورت هستم. شما برنده می شوید. دیوید،
22:34
can you name a role model from when you  were young? First, what is a role model?
476
1354880
4840
می‌توانی یک الگو از زمانی که جوان بودی نام ببری؟ اول اینکه الگو چیست؟
22:39
David: Right. Role model.  
477
1359720
1640
دیوید: درست است. الگو.
22:41
Someone that you look up to, someone who, I guess someone who you want to your model yourself after.
478
1361360
7360
کسی که به او نگاه می‌کنید، کسی که، حدس می‌زنم کسی که می‌خواهید خودتان از او الگو بگیرید.
22:48
Rachel: Yeah. Someone  
479
1368720
720
راشل: آره. کسی که
22:49
you admire. Look up. When you look  up to somebody, well, that can mean  
480
1369440
4400
او را تحسین می‌کنید. به بالا نگاه کن وقتی به کسی نگاه می‌کنید، خوب، این می‌تواند به معنای
22:53
literally you're tilting your head back  and looking up into the sky. But if you—
481
1373840
3520
واقعی کلمه باشد که سرتان را به عقب خم کرده‌اید و به آسمان نگاه می‌کنید. اما اگر شما-
22:57
David: Well,  
482
1377360
560
22:57
or you're a kid tilting your head back to look at an adult. Maybe that's where it comes from.
483
1377920
4640
دیوید: خب،
یا بچه ای هستید که سرتان را به عقب کج می کنید تا به یک بزرگسال نگاه کنید. شاید از همین جا می آید.
23:02
Rachel: Maybe, but  
484
1382560
1200
راشل: شاید، اما
23:03
when we use it figuratively, if you look  up to somebody, you admire that person.
485
1383760
4480
وقتی به صورت مجازی از آن استفاده می‌کنیم، اگر به کسی نگاه کنید، آن شخص را تحسین می‌کنید.
23:08
David: Right.
486
1388240
720
23:08
Rachel: Yeah.
487
1388960
560
دیوید: درست است.
راشل: آره.
23:09
David: Right. Uh,  
488
1389520
1360
دیوید: درست است. اوه،
23:10
one of the people for me was my soccer  coach. I had the same soccer coach from age,  
489
1390880
5200
یکی از افرادی که برای من مربی فوتبالم بود . من از سن همین مربی فوتبال را داشتم،
23:16
oh, man—I think like age 12 to 17, because his son was my age.  
490
1396080
5280
اوه مرد—فکر می‌کنم 12 تا 17 سالگی است، چون پسرش هم سن من بود.
23:21
Rachel: Okay.
491
1401360
360
23:21
David: And so, he just kept being the coach  
492
1401720
1800
راشل: باشه.
دیوید: و بنابراین، او فقط مربی
23:23
of the team. And, um, he was a great role model in terms of family and his commitment to his family.  
493
1403520
7760
تیم بود. و اوم، او الگوی بزرگی از نظر خانواده و تعهدش به خانواده اش بود.
23:31
I obviously learned a lot about soccer from him, but he was just a really, a really great person.
494
1411280
5080
واضح است که من چیزهای زیادی در مورد فوتبال از او یاد گرفتم، اما او واقعاً یک شخص بسیار عالی بود.
23:36
Rachel: Um, what—okay,  
495
1416360
2280
ریچل: اوم، چه خوب،
23:38
aside from being a good soccer  playing and like having good family,  
496
1418640
4240
به غیر از اینکه فوتبال خوبی بازی می‌کند و دوست دارد خانواده خوبی داشته باشد، آیا
23:42
was there anything else more specific about his personality that you admired? A way of being?
497
1422880
4960
چیز مشخص‌تری در مورد شخصیت او وجود داشت که شما آن را تحسین می‌کنید؟ راهی برای بودن؟
23:47
David: Yeah, well,  
498
1427840
720
دیوید: آره، خب،
23:48
yeah. He was, he was fun-loving and he joked with us a lot, and, um, you know, he would, he would,  
499
1428560
7120
آره. او بود، دوست‌داشتنی بود و خیلی با ما شوخی می‌کرد، و، اوم، می‌دانید، می‌کرد، تمرین می‌کردیم
23:55
we would do drills and sometimes he would get in the drills with us and he would just  
500
1435680
3840
و گاهی اوقات او با ما در تمرین‌ها شرکت می‌کرد و فقط
23:59
shove us around and have fun with us. Uh, he was just really engaging and, um, loved to have fun.
501
1439520
7500
ما را به اطراف هل می‌داد و با ما سرگرم می‌شد. اوه، او واقعاً جذاب بود و اوم، دوست داشت خوش بگذراند.
24:07
Rachel: Mm-hmm.
502
1447020
14
24:07
David: Yeah.
503
1447034
326
24:07
Rachel: Awesome.  
504
1447360
640
راشل: مممم.
دیوید: آره.
راشل: عالیه
24:08
Fun-loving. Someone who loves to have fun.
505
1448000
2560
سرگرم کننده. کسی که دوست دارد تفریح ​​کند.
24:10
David: Yeah.
506
1450560
540
دیوید: آره.
24:11
Rachel: That's a good personality trait.
507
1451100
1500
راشل: این یک ویژگی شخصیتی خوب است.
24:12
David: I agree.  
508
1452600
1240
دیوید: موافقم.
24:13
What would you say? Who was one of  your role models when you were young?
509
1453840
3600
چه می گویید؟ در جوانی یکی از الگوهای شما چه کسی بود ؟
24:17
Rachel: You know, I feel like this is a sort of typical  
510
1457440
2880
راشل: می‌دانی، من احساس می‌کنم این یک نوع سؤال معمولی است
24:20
question that you get asked, like, if you're  a kid or on a college essay or something. This  
511
1460320
5680
که از شما پرسیده می‌شود، مثلاً اگر شما کودک هستید یا در یک مقاله دانشگاهی یا چیزی مشابه. به
24:26
seems like a sort of typical question. Name a role model. It could even be a job interview, maybe.  
512
1466000
6640
نظر می‌رسد این یک نوع سؤال معمولی است. یک الگو نام ببرید. حتی ممکن است یک مصاحبه شغلی باشد.
24:32
I just feel like I have a hard time answering  it. Maybe I'm just putting too much weight on  
513
1472640
6000
فقط احساس می کنم برای پاسخ دادن به آن مشکل دارم . شاید من بیش از حد روی
24:38
what a role model, you know, like, is there any one single person who’s greatly influenced me?  
514
1478640
7320
یک الگوی نقش می‌گذارم، می‌دانید، آیا فردی وجود دارد که تأثیر زیادی روی من داشته باشد؟
24:45
David: You just used put too much weight on.
515
1485960
3240
دیوید: شما فقط از اضافه وزن استفاده کردید.
24:49
Rachel: Yeah. That  
516
1489200
880
راشل: آره. این بدان
24:50
means count it too much. Make it more  important than it actually is. I mean,  
517
1490080
6160
معناست که آن را بیش از حد بشمار. آن را مهم‌تر از آنچه هست مهم کنید. منظورم این است که،
24:56
obviously, you know, my parents influenced who I am more than anyone, probably.
518
1496240
5160
واضح است، می‌دانید، احتمالاً والدین من بیشتر از هر کسی روی من تأثیر گذاشتند.
25:01
David: Mm-hmm. That's fair to have it be your parents.
519
1501400
3960
دیوید: مممم. این عادلانه است که پدر و مادر شما باشند.
25:05
Rachel: But, I mean, I don't know.  
520
1505360
1360
راشل: اما، یعنی نمی دانم.
25:06
That’s just, that seems like a copout. Copout means not trying hard, giving an easy answer.
521
1506720
6520
این فقط، به نظر می رسد که یک copout است. Copout به معنای تلاش نکردن، دادن پاسخ آسان است.
25:13
David: Yeah. Taking an easy way out.
522
1513240
1720
دیوید: آره. در پیش گرفتن یک راه آسان
25:14
Rachel: Yeah. So,  
523
1514960
1280
راشل: آره. بنابراین،
25:16
I don't know. I mean, I can honestly say I  don't know how to answer this question. If  
524
1516240
4800
من نمی دانم. منظورم این است که صادقانه می‌توانم بگویم که نمی‌دانم چگونه به این سؤال پاسخ دهم. اگر
25:21
someone asked me this in a job interview, I  would be in trouble. I mean, I would have to  
525
1521040
3440
کسی این را در یک مصاحبه شغلی از من بپرسد، دچار مشکل می شوم. منظورم این است که باید
25:24
make up some answer that wouldn't be from the heart and probably wouldn't be that convincing. 
526
1524480
7760
پاسخی بدهم که از ته دل نباشد و احتمالاً آنقدرها هم قانع کننده نباشد.
25:32
And then, that person wouldn't hire me because I hadn’t given a good performance in my interview.
527
1532240
5840
و سپس، آن شخص مرا استخدام نمی‌کند زیرا عملکرد خوبی در مصاحبه‌ام ارائه نکرده بودم.
25:38
David: Good thing you work for yourself.
528
1538080
2520
دیوید: چه خوب که برای خودت کار می کنی.
25:40
Rachel: Yeah. I'm not going to ask myself that  
529
1540600
2120
راشل: آره. من این سوال را از خودم نمی‌پرسم
25:42
question. It's funny, though. What, what's up with me that I feel like I can't come up with a good  
530
1542720
5920
. هرچند خنده دار است. چه اتفاقی برای من افتاده که احساس می‌کنم نمی‌توانم
25:48
answer for that? The phrase what's up with blank can be used very generically. What's up with this  
531
1548640
8480
پاسخ خوبی برای آن پیدا کنم؟ عبارت what's up with blank را می‌توان خیلی کلی استفاده کرد. در مورد این
25:57
new trend in—I can't think of a new trend. Or, what's up with that new restaurant that includes  
532
1557120
8320
روند جدید چه خبر است — من نمی توانم به روند جدیدی فکر کنم. یا، آن رستوران جدید که شامل
26:05
tip in the prices? What's up with City Bike? How’s that thing work?
533
1565440
5600
انعام در قیمت‌ها می‌شود، چه خبر؟ سیتی بایک چه خبر؟ آن چیز چگونه کار می کند؟
26:11
David: Yeah. Mm-hmm.
534
1571040
1120
دیوید: آره. مم-هوم
26:12
Rachel: So, saying what's up with blank  
535
1572160
2480
راشل: بنابراین، گفتن آنچه در مورد خالی است
26:14
is like saying, I don’t understand how this works. I don’t understand what they're trying to do, etc.
536
1574640
6800
مانند این است که بگوییم، من نمی‌دانم این کار چگونه کار می‌کند.  من نمی فهمم که آنها سعی می کنند چه کار کنند و غیره.
26:21
David: Yeah.  
537
1581440
800
دیوید: بله.
26:22
Rachel: What's up with me,  
538
1582240
1680
ریچل: دیوید، من چه اتفاقی می‌افتم،
26:23
that I can't come up with a role model,  David? Jump into my mind and figure me out.
539
1583920
4600
که نمی‌توانم یک الگو پیدا کنم ؟ به ذهن من بپر و مرا بفهم.
26:28
David: At the very least,  
540
1588520
1560
دیوید: حداقل،
26:30
you had some aunts and uncles  who were incredibly informative.
541
1590080
3400
شما چند عمه و عمو داشتید که فوق العاده آموزنده بودند.
26:33
Rachel: Yeah.
542
1593480
1280
راشل: آره.
26:34
David: Is that a copout, too, you think?
543
1594760
2120
دیوید: فکر می‌کنی این هم کوپاوت است؟
26:36
Rachel: Maybe.
544
1596880
780
راشل: شاید.
26:37
David: You also had this really close  
545
1597660
3060
دیوید: شما همچنین این گروه بسیار صمیمی را داشتید
26:40
group—your parents had this really close group of, group of friends that you saw all the time.
546
1600720
4680
—والدین شما این گروه بسیار نزدیک از دوستان را داشتند که همیشه آنها را می دیدید.
26:45
Rachel: That's true.
547
1605400
680
راشل: این درست است.
26:46
David: Were any  
548
1606080
640
26:46
of those adults people that you looked up to?
549
1606720
2640
دیوید: آیا یکی
از آن بزرگسالان افرادی بودند که به آنها نگاه کردید؟
26:49
Rachel: Yeah. I still  
550
1609360
1600
راشل: آره. من هنوز از
26:50
wouldn't use the word role model, but I'm  just going to, I'm just going to chalk that  
551
1610960
5600
کلمه الگو استفاده نمی‌کنم، اما فقط می‌خواهم استفاده کنم، فقط می‌خواهم آن را
26:56
up to my mind not being able to fully  commit to the idea of a role model.
552
1616560
4360
به ذهنم بگویم که نتوانم به طور کامل به ایده یک الگو متعهد باشم.
27:00
David: All right. Fine.
553
1620920
1000
دیوید: خیلی خب. خوب
27:01
Rachel: What do I mean when I say—
554
1621920
1578
راشل: وقتی می‌گویم منظورم چیست؟
27:03
David: You're going to chalk that up.
555
1623498
662
27:04
Rachel: When you chalk  
556
1624160
800
27:04
something up. I'm going to  chalk something up to something.
557
1624960
3560
راشل: وقتی
چیزی را بالا می‌آوری. من می‌خواهم چیزی را به یک چیزی تبدیل کنم.
27:08
David: I'm going to attribute that to—  
558
1628520
1800
دیوید: من آن را به آن نسبت می‌دهم -
27:10
Rachel: Yeah. Attribute it to.
559
1630320
3732
راشل: بله. آن را به.
27:14
David: Mm-hmm.
560
1634052
13
27:14
Rachel: Mm-hmm. Chalk it up.  
561
1634065
1375
دیوید: مممم.
راشل: ممممم. آن را گچ بزنید.
27:15
That's an interesting idiom. Chalk it up.  Wrap it up. Wrap it up means to conclude,  
562
1635440
7440
این یک اصطلاح جالب است. آن را گچ بزنید. آن را بپیچید. خلاصه کردن به معنای نتیجه گیری است،
27:22
and that's what we're going to do with this  podcast. We're going to wrap it up. David,  
563
1642880
5120
و این کاری است که ما با این پادکست انجام خواهیم داد . ما آن را جمع بندی می کنیم. دیوید،
27:28
thanks for being here and participating in  this conversation and finding all of these  
564
1648000
4800
از اینکه اینجا بودید و در این گفتگو شرکت کردید و همه این
27:32
interesting ways we use language  without even thinking about it.
565
1652800
3240
روش‌های جالبی را که ما از زبان استفاده می‌کنیم، بدون اینکه حتی به آن فکر کنیم، پیدا کردید، سپاسگزاریم.
27:36
David: Thanks for having me. This was great.
566
1656040
1800
دیوید: از اینکه من را دارید متشکرم. این عالی بود
27:37
Rachel: Again, if you  
567
1657840
1120
راشل: مجدداً، اگر  می‌خواهید
27:38
would like a free copy of the transcript to this  episode, just visit rachelsenglish.com/podcast,  
568
1658960
5840
یک کپی رایگان از رونوشت این قسمت داشته باشید، فقط به rachelsenglish.com/podcast مراجعه کنید،
27:44
and look for this episode. Thank you  so much for listening to this podcast,  
569
1664800
4320
و به دنبال این قسمت بگردید. از شما بسیار سپاسگزارم که به این پادکست گوش دادید،
27:49
for joining me on this language journey.  I would love to have you subscribe,  
570
1669120
4880
از اینکه در این سفر زبانی به من پیوستید. دوست دارم مشترک شوید،
27:54
so please do so if you haven’t already. You can do that on iTunes or Stitcher. And please leave  
571
1674000
5360
پس لطفاً اگر قبلاً مشترک نشده اید، این کار را انجام دهید. می‌توانید این کار را در iTunes یا Stitcher انجام دهید. و لطفاً
27:59
a review on one of those places, too. I read all of them, and I love to hear what people think of  
572
1679360
5360
در مورد یکی از آن مکان‌ها نیز نظری بنویسید. من همه آنها را خواندم و دوست دارم نظر مردم درباره
28:04
the Rachel's English podcast. That's it this week from Philadelphia. We'll see you next week, guys.
573
1684720
5720
پادکست انگلیسی راشل را بشنوم. این هفته از فیلادلفیا تمام شد. بچه ها هفته آینده می بینیمتون
28:10
David: See you later, guys.
574
1690440
3240
دیوید: بچه ها بعدا می بینمت.
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7