A Day in America - REAL English Conversation

I'm at a hotel in New York City today, let's hang  out, just you and me. Let's make a video, let's  

من امروز در هتلی در شهر نیویورک هستم، بیایید با هم بنشینیم ، فقط من و شما. بیایید یک ویدیو بسازیم، بیایید

learn some English and just have a good time! Hey New York City, looking good! 

کمی انگلیسی یاد بگیریم و فقط اوقات خوشی داشته باشیم! هی نیویورک سیتی، خوب به نظر می رسد!

I got in kind of late last night  and I got myself checked in. 

دیشب دیر وارد شدم و خودم را تحویل گرفتم.

Um, is there a menu for room service in the room? It should be. 

اوم، آیا منویی برای سرویس اتاق در اتاق وجود دارد؟ باید باشد.

Great. And what floor is the gym? 

عالی. و ورزشگاه چه طبقه ای است؟

8th floor. Great. 

طبقه 8. عالی. سالن

Gym. This is short for gymnasium which is a word  we almost never use at all in American English  

ورزش. این مختصر عبارت Gymnasium است که کلمه ای است که تقریباً دیگر در انگلیسی آمریکایی استفاده نمی کنیم

anymore. But we do use gym. Some people have a gym  membership for a facility in their neighborhood,  

. اما ما از باشگاه استفاده می کنیم. برخی از افراد عضویت در باشگاه ورزشی برای یک مرکز در همسایگی خود دارند،

and some people put together a home gym. And  this word is pronounced just like the name  

و برخی افراد یک باشگاه ورزشی در خانه ایجاد می‌کنند. و این کلمه درست مانند نام

Jim. This is the most famous Jim I can think of  right now. The Jim from the Office. Gym, Jim. 

جیم تلفظ می‌شود. این مشهورترین جیمی است که در حال حاضر می توانم به او فکر کنم . جیم از دفتر. ورزشگاه، جیم.

Thank you so much. And today, the city is so sunny and  

خیلی ممنونم. و امروز، شهر بسیار آفتابی است و

I'm really liking looking out on all the rooftops. I do have a pretty nice long view from here and I  

من واقعاً دوست دارم به همه پشت بام ها نگاه کنم. من از اینجا منظره طولانی و بسیار خوبی دارم و

do have some iconic New York City buildings like  the Empire State Building. I actually used to  

برخی ساختمان‌های نمادین شهر نیویورک مانند ساختمان امپایر استیت را دارم. من قبلاً

live right next to the Empire State building. I've also got a view of the Brooklyn Bridge,  

درست در کنار ساختمان امپایر استیت زندگی می‌کردم. من همچنین منظره‌ای از پل بروکلین دارم،

also iconic and of course down on the streets the  ubiquitous, the iconic New York City Yellow Taxi. 

همچنین نمادین و البته تاکسی زرد نمادین شهر نیویورک که همه جا حاضر است.

The Empire State Building, iconic.  That's an adjective. It's an icon,  

ساختمان امپایر استیت، نمادین. این یک صفت است. این یک نماد است،

that's a noun. Let's read the definition of Icon. A person or thing regarded as a representative  

این یک اسم است. بیایید تعریف آیکون را بخوانیم. شخص یا چیزی که به‌عنوان

symbol or as worthy of veneration. Veneration means praise like you love  

نماد   تلقی می‌شود یا شایسته احترام است. بزرگداشت یعنی ستایش و ستایش مثل چیزی که دوست دارید

something. Wow, that is amazing, veneration. So  an icon, a symbol of something. The Empire State  

. وای، این شگفت انگیز است، احترام. بنابراین یک نماد، نماد چیزی. ساختمان امپایر استیت

Building is a symbol of New York. The Brooklyn  Bridge, that's iconic. The New York City Cab,  

نماد نیویورک است. پل بروکلین، نمادی است. تاکسی شهر نیویورک،

that's iconic. Also a person can be an icon. When I think of YouTube vloggers, I think of  

که نمادین است. همچنین یک شخص می تواند یک نماد باشد. وقتی به وبلاگ‌نویس‌های YouTube فکر می‌کنم، به

Casey Neistat. He's my favorite, he is a icon. You  can think right now about your field of study or  

کیسی نیستات فکر می‌کنم. او مورد علاقه من است، او یک نماد است. می‌توانید همین الان در مورد رشته تحصیلی خود فکر کنید یا

your field that you work in, who is an icon in  your field? in the month that I'm filming this  

رشته خود را که در آن کار می‌کنید، چه کسی نمادی در رشته شما است؟ در ماهی که دارم این فیلم را می‌گیرم،

it's Black History Month in the US and I saw a  video where someone was saying who are your black  

ماه تاریخ سیاه‌پوستان در ایالات متحده است و ویدیویی را دیدم که در آن شخصی می‌گفت نمادهای سیاه شما چه کسانی هستند

icons and I immediately thought Leontyne Price.  She's an opera singer, she is so commanding,  

و بلافاصله به Leontyne Price فکر کردم. او یک خواننده اپرا است، او بسیار فرمانده است،

so powerful I love her voice that woman is an  icon. I use the word ubiquitous with NYC cabs,  

آنقدر قدرتمند است که من صدای او را دوست دارم که زن یک نماد است. من از کلمه همه جا حاضر با تاکسی های نیویورک،

NYC taxis, cab and taxi, those mean the same  thing. Ubiquitous means everywhere. Ubiquitous  

تاکسی های نیویورک، تاکسی و تاکسی استفاده می کنم، اینها به همین معنا هستند . همه جا یعنی همه جا.

cabs in New York City. Water towers in the New  York skyline, ubiquitous. Simply everywhere. 

تاکسی‌های موجود در شهر نیویورک. برج‌های آبی در خط افق نیویورک، همه‌جا. به سادگی همه جا.

It's also really fun to spy on people's  rooftops. These people have a bunch of  

جاسوسی روی پشت بام‌های مردم نیز واقعاً سرگرم‌کننده است . این افراد یک دسته

Adirondack chairs, this one has a cute  little outdoor table with a single chair,  

صندلی Adirondack دارند، این یکی یک میز کوچک در فضای باز با یک صندلی دارد،

I wouldn't mind having my morning coffee there. 

من بدم نمی‌آید قهوه صبحم را آنجا بخورم.

Now over here, they've just got  a pile of debris a pile of junk. 

حالا اینجا، آنها فقط یک انبوه زباله و انبوه آشغال دارند.

These poor people over here they will never see  light. The sunlight will never get to them. Their  

این مردم بیچاره اینجا هرگز نور را نخواهند دید . نور خورشید هرگز به آنها نخواهد رسید.

building blocks it from the south and the building  I'm in blocks it from the west, maybe they  

ساختمان آنها از جنوب آن را مسدود می کند و ساختمانی که من در آن هستم از غرب آن را مسدود می کند، شاید

get a little bit from the east in the morning. An adirondack chair is made of wood or plastic and  

صبح ها کمی از شرق دور شوند. یک صندلی آدیروندک از چوب یا پلاستیک ساخته شده است و

it takes this shape. In America you'll see them on  something like a back porch or somewhere where you  

این شکل را به خود می گیرد. در آمریکا آنها را در یک ایوان پشتی یا جایی می‌بینید که

just kind of want to relax and enjoy the view. Junk. Debris. Notice that silent s in debris. 

فقط می‌خواهید استراحت کنید و از منظره لذت ببرید. جنس اوراق و شکسته. آوار. توجه کنید که ساکت ها در زباله ها وجود دارد.

Debris is leftover pieces, sometimes scattered  about. Here, the debris was in a pile and usually  

زباله‌ها قطعات باقی‌مانده‌ای هستند که گاهی در اطراف پراکنده می‌شوند. در اینجا، زباله‌ها در توده‌ای بودند و معمولاً

debris junk is something we think we're going to  throw away, we're going to get rid of it. However,  

زباله‌های زباله چیزی است که ما فکر می‌کنیم می‌خواهیم دور بریزیم، می‌خواهیم از شر آن خلاص شویم. با این حال،

that debris looks heavy and I'm guessing  it's going to stay on that roof for decades. 

آن زباله‌ها سنگین به نظر می‌رسند و من حدس می‌زنم برای دهه‌ها روی آن سقف می‌مانند.

This morning I woke up and I walked to this cute  little coffee shop and I got a latte and I didn't  

امروز صبح از خواب بیدار شدم و به سمت این کافی‌شاپ کوچک زیبا رفتم و یک لاته گرفتم و آن را نمی‌دانستم،

know it but I ordered an extra special latte and  it was $9. I was like, Oh my God, $9 for a Latte. 

اما یک لاته ویژه سفارش دادم که ۹ دلار بود. اوه خدای من 9 دلار برای یک لاته بودم.

So I'm here by myself, this is a solo trip.  What? A treat. Unfortunately I do mostly have  

بنابراین من به تنهایی اینجا هستم، این یک سفر انفرادی است. چی؟ درمان. متأسفانه بیشتر

to work this weekend but I don't even care. Just  being on my own with my own schedule is such a  

این آخر هفته باید   کار کنم، اما حتی برایم مهم نیست. تنها بودن با برنامه‌ی خودم یک

luxury. You know as a parent I always say if  I had to define parenting in one sentence,  

تجمل است. می دانید که من به عنوان یک والدین همیشه می گویم اگر بخواهم فرزندپروری را در یک جمله تعریف کنم،

it would be never getting to do what you  want to do. I'm always doing what my kids  

هرگز نمی توانم کاری را انجام دهم که می خواهید انجام دهید. من همیشه کاری را انجام می‌دهم که فرزندانم به آن

need me to do. So to have a weekend here  by myself to just let the weekend flow,  

نیاز دارند. بنابراین اینکه خودم یک آخر هفته اینجا داشته باشم تا آخر هفته را بگذرانم،

figure out what I need to do and just kind of let  it happen, that's a real treat. That is luxury. 

بفهمم چه کاری باید انجام دهم و اجازه بدهم این اتفاق بیفتد، این یک لذت واقعی است. این لوکس است.

Luxury is an interesting word because the letter X  usually is pronounced two different ways. KS like  

لوکس کلمه جالبی است زیرا حرف X معمولاً به دو روش مختلف تلفظ می شود. KS مانند

in box or GZ like in exam. But in luxury, lug  it's not GZ but it's G-zh, a slightly different  

در جعبه یا GZ مانند در امتحان. اما در تجملات، لوگ GZ نیست، بلکه G-zh است، صدایی کمی متفاوت

sound. Definitely I feel like you will also hear  people say luxury with a sh, SH sound but right  

. مطمئناً احساس می‌کنم شما هم خواهید شنید که مردم می‌گویند لوکس با صدای sh، SH، اما در حال

now I can't think of any other words where  the X makes this sound combination. Luxury. 

حاضر نمی‌توانم به هیچ کلمه دیگری فکر کنم که X این ترکیب صدا را ایجاد کند. لوکس.

Anyway, since I mostly have to work this weekend  I'm going to go out right now grab some food,  

به هر حال، از آنجایی که بیشتر این آخر هفته باید کار کنم همین الان می‌روم بیرون غذا می‌خورم،

probably get some lunch and something to eat  for dinner so I don't have to go out again,  

احتمالاً برای شام ناهار و چیزی برای خوردن می‌گیرم تا مجبور نباشم دوباره بیرون بروم،

so I can just focus on work and work with  no breaks. So let's go get something to eat. 

تا بتوانم فقط روی آن تمرکز کنم. بدون وقفه کار کنید و کار کنید . پس بیا بریم یه چیزی بخوریم

Hi, um what's the one that's, yeah kimbap.

سلام، اوم اون چیه، آره کیمباپ.

Um, I want vegetarian. So what are my options? 

اوم، من گیاهخوار می خواهم. پس گزینه های من چیست؟

We have egg or mushroom. Let’s go mushroom. 

ما تخم مرغ یا قارچ داریم. بریم قارچ بزنیم

Is that mine? Thank you so much! Have a good one! 

اون مال منه؟ خیلی ممنونم! یک خوب!

The last time I made a vlog in NYC I also said  ‘Have a good one!’ So I guess that's how I wrap  

آخرین باری که در نیویورک یک وبلاگ ساختم، همچنین گفتم «یکی خوب داشته باشید!» بنابراین حدس می‌زنم

up this kind of conversation. Try it out. Leaving  a restaurant you could say ‘Have a good one!’ as  

این گونه گفتگوها را به پایان می‌رسانم. آن را امتحان کنید. وقتی از کنار پذیرایی می گذرید، با خروج از یک رستوران، می توانید بگویید «خوش بگذران!»

you walk past the receptionist. Then I decided to  get a few more snacks so I went to Trader Joe's.

سپس تصمیم گرفتم چند تنقلات دیگر بخورم، بنابراین به Trader Joe's رفتم.

Hi how are you? Good how you doing? 

سلام. چطوری؟ خوبه چطوری؟

Good, thanks! Just four things. Feel like a bag today? 

خوب، ممنون فقط چهار چیز امروز مثل یک کیف هستید؟

I'm going to just stuff everything in my purse. 

من فقط می خواهم همه چیز را در کیفم جمع کنم.

Okay. All right let's take a bite. 

باشه. باشه بیا یه گاز بگیریم

The day passed, I spent it at my  computer getting stuff done. And  

روز گذشت، من آن را در رایانه‌ام گذراندم تا کارها را انجام دهم. و

then I needed some dinner. I really need  to work on my camera angles here don't I? 

سپس به مقداری شام نیاز داشتم. من واقعاً باید روی زوایای دوربینم در اینجا کار کنم، اینطور نیست؟

Hey, can I get the Lil’  BETr with all the toppings? 

سلام، آیا می توانم Lil' BETr را با تمام مواد افزودنی دریافت کنم؟

MM-hmm. And that's it. 

MM-هوم و بس.

I ate my burger went to the gym and when I  walked back in, the view of the city just got me. 

من همبرگرم را خوردم و به باشگاه رفتم و وقتی برگشتم داخل، منظره شهر مرا جذب کرد.

Okay, it's night time, I just came back from  the gym and I saw what I think is an amazing  

خوب، وقت شب است، من تازه از ورزشگاه برگشتم و چیزی را دیدم که فکر می کنم یک ماه کامل شگفت انگیز است

full moon. Alright, the camera does it absolutely  no justice whatsoever and I can see the bridges  

. بسیار خوب، دوربین این کار را کاملاً انجام نمی‌دهد و من می‌توانم پل‌ها را

from here with their beautiful lights. That's  the Brooklyn Bridge, that's the Manhattan Bridge,  

از اینجا با نورهای زیبایشان ببینم. این پل بروکلین است، پل منهتن است،

and of course we've got Midtown here. It's so  fun to see all those red brake lights. It's  

و البته ما اینجا میدتاون را داریم. دیدن همه آن چراغ‌های ترمز قرمز بسیار  سرگرم‌کننده است.

like a stream going north. That is 6th Avenue.  

مانند نهری است که به سمت شمال می رود. آن خیابان 6 است.

I had not sleep well,

خوب نخوابیده بودم

and I don't know why.

و نمی دانم چرا.

I went to this lecture at a conference several  years ago about how important sleep is, and  

من چندین سال پیش در کنفرانسی به این سخنرانی رفتم که در مورد اینکه خواب چقدر مهم است، و

how even if you get like 2 hours less of sleep it  does all these things to your body. So that's how  

حتی اگر 2 ساعت کمتر بخوابید، چگونه همه این کارها را با بدن شما انجام می دهد. بنابراین،

I'm starting my day I do have one idea though of  something I want to do and that is I want to try  

روزم را اینگونه شروع می‌کنم، اما یک ایده درباره کاری که می‌خواهم انجام دهم دارم و آن این است که می‌خواهم سعی کنم

to find the best croissant in this neighborhood  and then go get it. Do you want to come with me? 

بهترین کروسانت را در این محله پیدا کنم و سپس بروم آن را تهیه کنم. آیا می خواهید با من بیایید؟ آیا

Was that weird to have my face  covered up that whole time? 

پوشاندن صورتم در تمام این مدت عجیب بود؟ به

This is why I don't make YouTube videos first  thing in the morning. I was watching this  

همین دلیل است که من اول صبح ویدیوهای YouTube نمی‌سازم . من داشتم این

productivity guy and he was talking about how  he makes videos in the morning and I was like,  

مرد بهره‌وری را تماشا می‌کردم و او در مورد اینکه چگونه صبح‌ها ویدیو می‌سازد صحبت می‌کرد و من فکر می‌کردم،

I could never make videos in the morning  because my face kind of looks like I got  

هرگز نمی‌توانم صبح‌ها ویدیو بسازم، زیرا صورتم

hit by a bus until like 1 PM. There is one cool thing that  

تا ساعت ۱ بعد از ظهر به‌نظر می‌رسد که اتوبوس به من برخورد کرده است. یک کار جالب

this hotel room does that's going to  really help me wake up, let me show you. 

این اتاق هتل وجود دارد که واقعاً به من کمک می کند بیدار شوم، اجازه دهید به شما نشان دهم.

It has this thing right next to my bed and  if I press this button it opens my curtains. 

این مورد را دقیقاً در کنار تخت من دارد و اگر این دکمه را فشار دهم، پرده‌هایم باز می‌شود.

Oh yeah.

اوه بله.

Good morning New York. 

صبح بخیر نیویورک.

That bright sun will get you up. Um, I was wondering if I  

آن خورشید درخشان شما را بلند می کند. اوم، می‌خواستم بدانم که آیا می‌توانم

could get a late checkout today? Okay I'll take that 1 o’clock, thank you so much. 

امروز یک تسویه‌حساب دیرهنگام دریافت کنم؟ باشه من ساعت 1 رو میگیرم، خیلی ممنون.

Uh that's it, thank you. A late checkout is my favorite  

اوه همین، ممنون تسویه حساب دیرهنگام چیز مورد علاقه من است

thing. Because I have small kids I don't ever  get to wake up and just lay in bed anymore.  

. چون بچه‌های کوچک دارم، دیگر نمی‌توانم از خواب بیدار شوم و فقط در رختخواب دراز بکشم. به

I need it as soon as I wake up. So to be able to  read in bed in the morning is an absolute luxury. 

محض بیدار شدن به آن نیاز دارم. بنابراین خواندن در رختخواب در صبح یک تجمل مطلق است.

To use the phrase “I was wondering if I  could get” is more polite than “I want”. Um,  

استفاده از عبارت «می‌دانستم آیا می‌توانم به دست بیاورم» مؤدبانه‌تر از «من می‌خواهم» است. اوم،

I was wondering if I could get a late checkout? After securing my late checkout I went out to get  

داشتم فکر می کردم که آیا می توانم تسویه حساب دیرهنگام داشته باشم؟ بعد از تسویه حساب دیرهنگام، بیرون رفتم تا

that croissant. I used to not be a coffee drinker  but now every morning it's my favorite thing. A  

آن کروسانت را بگیرم. من قبلاً قهوه‌خور نبودم، اما اکنون هر روز صبح آن چیز مورد علاقه‌ام است. یک

latte and a pastry or some of my homemade bread. So how does this croissant  

لاته و یک شیرینی یا مقداری از نان خانگی من. پس این کروسانت چگونه

stack up? It was only okay. The phrasal verb “stack up” means to  

جمع می‌شود؟ فقط خوب بود فعل عبارتی «stack up» به معنای

compare one thing against other things. So the  answer could be “Hey, how does that croissant  

مقایسه یک چیز با چیزهای دیگر است. بنابراین، پاسخ می‌تواند این باشد: «هی، آن کروسانت چگونه

stack up? It's the best croissant I've ever had.”  or in this case, it's only okay, it's average,  

جمع می‌شود؟ این بهترین کروسانتی است که تا به حال خورده ام.» یا در این مورد، فقط اشکالی ندارد، متوسط ​​است،   یه

it's kind of meh. But that's better than terrible.

جورایی خفن است. اما این بهتر از وحشتناک است.

Can I leave my luggage with you? 

آیا می توانم چمدانم را نزد شما بگذارم؟

After an extremely relaxing morning, I got checked  out and asked if I could store my luggage because  

پس از یک صبح بسیار آرام، از خانه خارج شدم و پرسیدم که آیا می‌توانم چمدانم را ذخیره کنم، زیرا

I was meeting a friend for lunch.

برای ناهار با دوستی ملاقات می‌کردم.

Hi! 

سلام!

Yes, and I just thought of one  last thing I wanted to pull out. 

بله، و من فقط به آخرین چیزی فکر کردم که می‌خواستم بیرون بیاورم.

Pull out is a phrasal verb that means to remove.  They were about to take my luggage when I  

Pull out یک فعل عبارتی است که به معنای حذف کردن است. آنها می خواستند چمدان مرا ببرند که به

remembered there was one more thing I needed. This was one of the most relaxing weekends  

یاد آوردم به یک چیز دیگر نیاز دارم. این یکی از آرامش‌بخش‌ترین تعطیلات آخر هفته‌ای بود که

I've had in a long time. Thank you  so much for spending it with me. 

در مدت‌زمان داشتم. خیلی ممنون که آن را با من خرج کردید.

Where should I travel to next for a relaxing  weekend? Let me know in the comments below. 

برای یک آخر هفته آرام به کجا باید سفر کنم ؟ با گذاشتن کامنت در ادامه به من اطلاع دهید.

Keep your learning going now with this video and  don't forget to subscribe with notifications on,  

اکنون با این ویدیو به یادگیری خود ادامه دهید و فراموش نکنید که با اعلان‌ها مشترک شوید،

I just love being your English teacher. That's  it and thanks so much for using Rachel's English. 

من فقط دوست دارم معلم انگلیسی شما باشم. همین  و از اینکه از انگلیسی راشل استفاده کردید بسیار سپاسگزاریم.

I'm the only person on this subway car,  that has never happened to me before.

من تنها کسی هستم که در این واگن مترو است، که قبلاً برای من اتفاق نیفتاده است.