7 Simple (and EASY!) Habits for Better English Speaking

I’ve been teaching English as a  Second Language since 1999. Guys,  

من از سال 1999 انگلیسی را به عنوان زبان دوم تدریس می‌کنم. بچه‌ها،

that was last century. I see students who  succeed, and students who don’t ever reach  

قرن گذشته بود. من دانش‌آموزانی را می‌بینم که موفق می‌شوند و دانش‌آموزانی که هرگز به

their goals. In my online courses at  Rachel’s English Academy, of course,  

اهداف خود نمی‌رسند. البته در دوره‌های آنلاین من در آکادمی انگلیسی راشل،

we want all our students to succeed, so  we often, as a team, get together and  

ما می‌خواهیم همه دانش‌آموزانمان موفق شوند، بنابراین اغلب به‌عنوان یک تیم دور هم جمع می‌شویم و

talk about what makes a student successful  and how can we make all students successful.

درباره آنچه باعث موفقیت یک دانش‌آموز می‌شود صحبت می‌کنیم و چگونه می‌توانیم همه دانش‌آموزان را موفق کنیم.

I’m Rachel, and I would love  to give you my free course,  

من راشل هستم، و دوست دارم دوره رایگان خود را به شما ارائه دهم،

the top 3 ways to master the American Accent.  Please visit Rachelsenglish.com/free to enroll.

سه روش برتر برای تسلط بر لهجه آمریکایی. لطفا برای ثبت نام به Rachelsenglish.com/free مراجعه کنید.

Today I’m going to introduce you to  the Seven Habits of Highly Successful  

امروز قصد دارم شما را با هفت عادت دانش‌آموزان بسیار موفق آشنا کنم.

students. This is what I’ve noticed  from my own thousands of students:  

این چیزی است که من از هزاران دانش‌آموز خودم متوجه شده‌ام:

people who want to improve their spoken English,  their American accent, their listening skills.

افرادی که می‌خواهند انگلیسی گفتاری، لهجه آمریکایی و مهارت‌های شنیداری خود را بهبود بخشند.

One: First, a practice schedule.

یک: اول، برنامه تمرین.

This one seems obvious but too often we make a  goal, we want to reach it, but we don’t plan how  

این یکی بدیهی به نظر می‌رسد، اما اغلب اوقات ما هدفی را می‌سازیم، می‌خواهیم به آن برسیم، اما برنامه‌ریزی نمی‌کنیم که چگونه می‌خواهیم.

we will. I actually get emails from my Academy  students almost every day asking, how can I stay  

من در واقع تقریباً هر روز ایمیل‌هایی از دانشجویان آکادمی دریافت می‌کنم که از آنها می‌پرسند، چگونه می‌توانم با

motivated and do this? My most successful students  are the ones who make practice a part of their  

انگیزه بمانم و این کار را انجام دهم؟ موفق ترین دانش آموزان من آنهایی هستند که تمرین را بخشی از

daily schedule. They prioritize it. It’s not an  afterthought, something they will squeeze in if  

برنامه روزانه خود قرار می دهند. آن را در اولویت قرار می دهند. این یک فکر بعدی نیست، چیزی است که اگر

they can. For a lot of them, they practice at the  same time everyday. Planning it in consistently  

بتوانند به آن فشار می آورند. برای بسیاری از آنها، آنها هر روز به طور همزمان تمرین می‌کنند. برنامه‌ریزی مداوم آن

removes the stress of needing to find time for  it every day. I talk about my student Chao a lot,  

استرس ناشی از نیاز به یافتن زمانی برای آن را هر روز از بین می‌برد. من در مورد شاگردم چائو زیاد صحبت می‌کنم،

because she is just a great example of what  you can get when you do a little every day.

زیرا او نمونه‌ای عالی از چیزهایی است که وقتی هر روز کمی انجام می‌دهید، می‌توانید به دست آورید.

I’ve been recommending to a lot of friends,  

من به بسیاری از دوستان توصیه کرده‌ام،

they’ve been noticing that oh,  I think you’re speaking better,  

آنها متوجه شده‌اند که اوه،  فکر می‌کنم شما بهتر صحبت می‌کنید،

more natural and stuff like that so I introduce  every time I will tell, that’s Rachel’s English!

طبیعی‌تر و مواردی از این قبیل، بنابراین هر بار که بگویم انگلیسی راشل آن را معرفی می‌کنم!

That’s awesome!

این عالی است!

Can I ask you a question? How much time on average  would you say you’ve spent working on your accent?

می توانم از شما یک سوال بپرسم؟ به‌طور متوسط می‌گویید چقدر زمان صرف لهجه خود کرده‌اید؟

I think every day, 10 minutes.

فکر کنم هر روز 10 دقیقه.

That is not much guys. That is not  much. I was thinking you might say  

این خیلی نیست بچه ها. این خیلی نیست. داشتم فکر می‌کردم ممکن است بگویید

like a half hour or an hour. But it’s  the consistency of doing it every day.

نیم ساعت یا یک ساعت. اما این مداومت انجام هر روز آن است.

Yeah. Well, Chao I think you’re an inspiration to  

آره خب، چائو، فکر می‌کنم تو الهام‌بخش

a lot of students. You just  sound absolutely fantastic.

بسیاری از دانش‌آموزان هستی. شما کاملاً فوق‌العاده به نظر می‌رسید.

I appreciate that. I always think that you  as an inspiration for us. Thank you so much.

ممنونم از. من همیشه فکر می کنم که شما به عنوان الهام بخش ما هستید. خیلی ممنونم.

And I always think you guys are because you’re  actually out there doing the work so you just  

و من همیشه فکر می‌کنم شما بچه‌ها به این دلیل هستید که در واقع بیرون هستید و کار را انجام می‌دهید، بنابراین فقط

sound just amazing. I see Jambo here in commenting  “10 minutes a day!” He can’t believe it.

شگفت‌انگیز به نظر می‌رسید. من Jambo را اینجا می‌بینم که در نظر دارد «10 دقیقه در روز!» او نمی تواند آن را باور کند.

When she first joined the Academy, her  speech was a little choppy and she was a  

هنگامی که او برای اولین بار به آکادمی پیوست، سخنرانی او کمی متلاطم بود و

little hard to understand. Not now. Now  her English is so natural and easy to  

درک او کمی سخت بود. الان نه. اکنون انگلیسی او بسیار طبیعی و قابل

understand. Make a schedule right now,  think of a 10-minute chunk of your day  

درک است. همین الان برنامه‌ای تنظیم کنید، به بخش ۱۰ دقیقه‌ای از روزتان فکر کنید

that you can set aside. Just try it for a  month. Once you’re in the habit, it’s easy.

که می‌توانید آن را کنار بگذارید. فقط یک ماه آن را امتحان کنید . وقتی عادت کردید، آسان است.

Number 2, the method. Now, if you make  time to study 10, 20, 30 minutes a day,  

شماره 2، روش. اکنون، اگر روزی 10، 20، 30 دقیقه برای مطالعه وقت بگذارید،

but you’re not using the right method, you won’t  get too far. And the method for changing your  

اما از روش درست استفاده نکنید، خیلی دور نخواهید شد. و روش تغییر

accent involves a lot of repetition. After  all, it’s not a CONCEPT you’re learning,  

لهجه شما مستلزم تکرار زیاد است. به هر حال، این مفهومی نیست که شما یاد می‌گیرید،

that’s easy. But speaking, that is a physical  habit. A physical skill you’re building. That  

آسان است. اما صحبت کردن، این یک عادت فیزیکی است . یک مهارت فیزیکی که در حال ساختن آن هستید. این کار

takes time. Think of a classical pianist learning  a new piece, or an athlete practicing a move.  

زمان می برد. به یک پیانیست کلاسیک فکر کنید که یک قطعه جدید یاد می گیرد یا ورزشکاری که یک حرکت را تمرین می کند.

Over and over. This is how my  student Adrian described it.

دوباره و دوباره. شاگرد من آدریان اینگونه آن را توصیف کرد.

When you’re doing like a session, like  let’s say you’re working on a soundboard,  

وقتی مثل یک جلسه کار می‌کنید، مثلاً فرض کنید روی یک صفحه صدا کار می‌کنید،

how many times in a row will  you do the same audio file.

چند بار پشت سر هم همان فایل صوتی را انجام می‌دهید.

I try to repeat like maybe a million times.

سعی می کنم شاید میلیون ها بار تکرار کنم. آیا

Do you spend a month on one  sentence? One soundboard?

یک ماه را صرف یک جمله می کنید؟ یک تخته صدا؟

Yeah, one soundboard usually  because that would be boring.

بله، معمولاً یک کمان ویولن، چون کسل کننده خواهد بود.

Yeah.

آره

It might be boring but it works.

ممکن است خسته کننده باشد اما کار می کند.

I know! I know, that’s what I always try to tell  people. I’m like there’s nothing boring about  

میدانم! می دانم، این چیزی است که همیشه سعی می کنم به مردم بگویم. من فکر می کنم هیچ چیز کسل کننده ای در مورد

getting better. And yes it’s repetition and we  kind of, we’re not used to having learn that way  

بهتر شدن وجود ندارد. و بله، این تکرار است و ما به نوعی، عادت نداریم به این روش یاد بگیریم

you know. As adults, we learn something and we  know it but when it comes to your body and your  

. به عنوان بزرگسال، ما چیزی یاد می گیریم و آن را می دانیم، اما وقتی صحبت از بدن و لهجه شما می شود

accent, it is repetition. But yeah, you sound  awesome and like I said, people in the class,  

، تکرار می شود. اما بله، شما عالی به نظر می‌رسید و همانطور که گفتم، افراد کلاس،

they’re hearing it and they’re loving it  so thank you for sharing how you work.

آن‌ها آن را می‌شنوند و آن را دوست دارند، بنابراین از اینکه نحوه کارتان را به اشتراک گذاشتید متشکرم.

Repetition gets the sound that you want into your  body. It’s how you learned your first language,  

تکرار صدایی را که می خواهید وارد بدن شما می کند. این روشی است که شما زبان اول خود را یاد گرفته‌اید،

and even though it’s not how we’re used  to working on things as we get older,  

و اگرچه عادت نداریم با افزایش سن روی چیزهایی کار کنیم،

it’s very effective. So my most successful  students are the ones that just repeat.  

بسیار مؤثر است. بنابراین موفق‌ترین دانش‌آموزان من آن‌هایی هستند که فقط تکرار می‌کنند.

Dedicate and repeat. Adrian mentioned working  on a soundboard. In my Academy I have hundreds,  

تقدیم کنید و تکرار کنید. آدریان به کار روی یک صفحه صدا اشاره کرد. در آکادمی خود من صدها،

actually maybe over a thousand at this point,  of these soundboards, so you can play a phrase,  

در واقع شاید بیش از هزار نفر در این مرحله از این تابلوهای صوتی دارم، بنابراین می توانید یک عبارت را پخش کنید،   آن را

say it, play it, say it, play it, say  it. My students may do the same word or  

بگویید، پخش کنید، بگویید، پخش کنید، بگویید. شاگردان من ممکن است همان کلمه یا

phrase 20 times in a row. You go through the  whole soundboard, you do the same soundboard  

عبارت را 20 بار متوالی انجام دهند. کل صفحه صدا را مرور می‌کنید، همان تخته صدا را

for a month. That is the method. You put in this  time, and it accumulates into sounding like this.

برای یک ماه انجام می‌دهید. روش همین است. شما این زمان را می‌گذارید، و به این شکل جمع می‌شود.

I signed up to sound better and more natural,  that was my first goal uh, right now I live in  

من ثبت نام کردم تا بهتر و طبیعی تر به نظر برسم، این اولین هدف من بود، اوه، در حال حاضر در میامی زندگی می کنم،

Miami so, and I use English every day so I just  want to sound more natural, that’s the main goal.

و هر روز از انگلیسی استفاده می کنم، بنابراین می خواهم طبیعی تر به نظر برسم، این هدف اصلی است.

Really good, smooth, easy to understand English.  By the way soundboards are also a part of the free  

واقعا خوب، روان، زبان انگلیسی قابل درک است. به هر حال ساندبردها نیز بخشی از دوره رایگان   هستند

course that you can at RachelsEnglish.com/free,  yet another reason to try it out.

که می‌توانید در RachelsEnglish.com/free، دلیل دیگری برای امتحان کردن آن باشید.

The third habit of my most successful students  is: developing the right mindset. This is one  

عادت سوم موفق ترین دانش آموزان من این است : ایجاد طرز فکر درست. این یکی از مواردی است

that gets ignored way too often. But as  I’ve worked with students I’ve realized,  

که اغلب نادیده گرفته می شود. اما همانطور که با دانش‌آموزان کار کرده‌ام، متوجه شدم،

they have a mindset. Whether or not they think  about it. And often, it’s a negative one that  

آنها ذهنیتی دارند. چه آنها درباره آن فکر کنند یا نه . و اغلب، منفی است که

makes their progress much slower. I remember a  conversation I had with Tom, the head teacher here  

پیشرفت آنها را بسیار کندتر می کند. به یاد می‌آورم مکالمه‌ای را با تام، معلم

at Rachel’s English, when we were trying to figure  out why some students progress so much slower than  

انگلیسی ریچل داشتم، زمانی که می‌خواستیم بفهمیم چرا برخی از دانش‌آموزان بسیار کندتر از

others. And we decided a lot of it has to do with  mindset. Some people are more open to real change  

دیگران پیشرفت می‌کنند. و ما به این نتیجه رسیدیم که بسیاری از آن به طرز فکر مربوط می شود. برخی افراد نسبت به دیگران نسبت به تغییرات واقعی تمایل بیشتری دارند

than others. Changing your accent means changing  your voice, and that can be scary for some people.

. تغییر لهجه به معنای تغییر صدایتان است و این ممکن است برای برخی افراد ترسناک باشد.

So we let our students know, to  sound natural in American English,  

بنابراین ما به دانش‌آموزان خود اطلاع می‌دهیم، برای اینکه در انگلیسی آمریکایی طبیعی به نظر برسند،

they’re probably going to have to change something  fundamental about their voice. One student said,  

احتمالاً باید چیزی اساسی را در مورد صدای خود تغییر دهند. یکی از دانش‌آموزان گفت: «

I have my Spanish voice, and I have my American  voice, and I thought that was brilliant. You  

من صدای اسپانیایی‌ام و صدای آمریکایی‌ام را دارم ، و فکر می‌کردم که عالی است. شما به

allow yourself to develop something totally  different, and you approach it positively.

خودتان اجازه می‌دهید چیزی کاملاً متفاوت را توسعه دهید، و مثبت به آن برخورد می‌کنید.

Others really do want to change but  in their mind they’re saying, “Oh,  

دیگران واقعاً می‌خواهند تغییر کنند، اما در ذهنشان می‌گویند: «اوه،

I can’t have this kind of conversation”, “I  have a big problem with this kind of sound,”  

من نمی‌توانم این نوع مکالمه داشته باشم»، «من مشکل بزرگی با این نوع صدا دارم»

and so on. And they say this to themselves even  as they practice, and the practice doesn’t work  

و غیره. و این را حتی در حین تمرین به خودشان می‌گویند، و این تمرین هم جواب نمی‌دهد

as well. Try saying this to yourself instead: “I  have a wonderful American R sound. I can think  

. سعی کنید به جای آن این را به خودتان بگویید: «من صدای آر آمریکایی فوق‌العاده‌ای دارم. می‌توانم

quickly and express myself the way I want to.”  Successful students change their image and their  

سریع فکر کنم و خودم را آنطور که می‌خواهم بیان کنم.» دانش‌آموزان موفق تصویر و

mindset about themselves and the improvement  is great. So you have to have your method,  

طرز فکرشان را در مورد خودشان تغییر می‌دهند و این پیشرفت عالی است. بنابراین شما باید روش خود را داشته باشید،

but you have to address your mindset as well, and  this what some of my most successful students do.

اما باید به طرز فکر خود نیز بپردازید، و این کاری است که برخی از موفق ترین دانش آموزان من انجام می دهند.

I have a course that helps students with  their mindset and approach in my Academy,  

من دوره‌ای دارم که به دانش‌آموزان در طرز فکر و رویکردشان در آکادمی من کمک می‌کند،

but I also have one of those lessons free here on  

اما یکی از آن درس‌ها را اینجا در   YouTube رایگان دارم

YouTube. I’ll put a link to that  video in the video description.

. پیوندی به آن ویدیو در توضیحات ویدیو خواهم گذاشت.

Fourth Okay. Now the next habit gets you so much  bang for your buck. Record yourself. There are  

چهارم باشه حالا عادت بعدی باعث می‌شود که شما پول زیادی بخرید. خودت ضبط کن

actually two different great exercises  for this, and I’ll describe both for you

در واقع دو تمرین عالی برای این کار وجود دارد، و من هر دو را برای شما شرح خواهم داد:

One: Free talk. Record yourself talking  about your day. Not long, just a minute,  

یکی: صحبت آزاد. صحبت کردن درباره روزتان را ضبط کنید. نه زیاد، فقط یک دقیقه،

maybe even less. Then you go back and listen to  it. You’ll notice the words that were difficult  

شاید حتی کمتر. سپس برگردید و به آن گوش دهید . متوجه کلماتی می‌شوید که

for you. The more you study the American accent,  the more you’ll notice things like sounds that  

برای شما سخت بود. هرچه بیشتر لهجه آمریکایی را مطالعه کنید، بیشتر متوجه چیزهایی مانند صداهایی که

are unclear, or flow that’s choppy. You’ll  actually be able to become a pretty good coach  

نامشخص هستند، یا جریانی که متلاطم است، خواهید شد. در واقع

to yourself with this practice. As you notice  words or phrases or connections that need work,  

با این تمرین می‌توانید مربی خوبی برای خودتان شوید. همانطور که متوجه کلمات یا عبارات یا ارتباطاتی می‌شوید که نیاز به کار دارند،

do them slowly. Maybe find examples of that  online. You can go to Youglish, type in your  

آنها را به آرامی انجام دهید. شاید نمونه هایی از آن را به صورت آنلاین پیدا کنید. می‌توانید به Youglish بروید، کلمه خود را تایپ کنید

word. Let’s say it’s “interesting” and you  can hear lots of examples of native speakers  

. بیایید بگوییم «جالب» است و می‌توانید نمونه‌های زیادی از زبان مادری را بشنوید که

saying this word. Maybe you start to notice that  it’s not as complicated as you thought. It’s not  

این کلمه را می‌گویند. شاید متوجه شوید که آنقدرها هم که فکر می‌کردید پیچیده نیست.

interesting but INCH-ruh-sting. Interesting,  interesting. You start to collect so much  

جالب نیست، اما اینچ اینچ سوزناک است. جالب، جالب. شما شروع به جمع‌آوری

knowledge about American English then you practice  it over and over. Interesting, interesting – then,  

اطلاعات زیادی درباره انگلیسی آمریکایی می‌کنید سپس آن را بارها و بارها تمرین می‌کنید. جالب، جالب - پس،

before you know it, the words that were the  hardest for you to pronounce are now easy.

قبل از اینکه متوجه شوید، کلماتی که تلفظ آنها برای شما سخت‌ترین بود، اکنون آسان هستند.

The second recording method is to record yourself  repeating with a native speaker. This allows you  

روش دوم ضبط این است که خودتان را با یک سخنران بومی تکرار کنید. این کار به شما امکان می‌دهد

to hear things that might not have heard in  the moment, and that’s going to get your sound  

چیزهایی را بشنوید که ممکن است در آن لحظه نشنیده باشید و صدای شما را

closer to natural. One of the students in the  Academy posted a video of her practice session

به حالت طبیعی نزدیک‌تر می‌کند. یکی از دانش‌آموزان در آکادمی ویدیویی از جلسه تمرین خود

with the soundboard to our community for other students to see.

با تخته صوتی را برای جامعه ما پست کرد تا سایر دانش‌آموزان ببینند.

Along

در کنار «

Also

Recording yourself and listening to it  will make you an expert in your own accent,  

ضبط کردن خودتان» و گوش دادن به آن، شما را در لهجه‌تان متخصص می‌کند،

and the tweaks you can make to sound more natural.

و ترفندهایی را که می‌توانید انجام دهید تا طبیعی‌تر به نظر برسد.

The fifth habit of highly effective students is  taking notes and tailoring studies to their own  

پنجمین عادت دانش‌آموزان بسیار مؤثر، یادداشت برداری و تنظیم مطالعات با

situations. This ties back to recording yourself.  If you record yourself talking about your day,  

موقعیت‌های خود است. این به ضبط خود بازمی گردد. اگر صحبت کردن در مورد روزتان،

or talking about your favorite book,  or what you think about current events,  

یا صحبت کردن در مورد کتاب مورد علاقه‌تان، یا آنچه در مورد رویدادهای جاری فکر می‌کنید، ضبط کنید،

you’re going to be finding words and phrases  that are relevant to YOU. Maybe you can even  

کلمات و عباراتی را پیدا خواهید کرد که به شما مرتبط هستند. شاید حتی بتوانید

record yourself in conversations:  a conversation with a colleague,  

خودتان را در مکالمات ضبط کنید: مکالمه با یک همکار،

or someone at dinner, or at a grocery  store, record a voice memo. Delete it  

یا شخصی در هنگام شام، یا در یک فروشگاه مواد غذایی ، یک یادداشت صوتی ضبط کنید.

when you’re done with your lesson on it so  it’s not weird that you recorded someone.

وقتی درستان تمام شد آن را حذف کنید تا عجیب نباشد که شخصی را ضبط کرده باشید.

But you can use this. Listen back later and  find the phrases where you struggled to express  

اما شما می توانید از این استفاده کنید. بعداً گوش کنید و عباراتی را که در آن تلاش کردید بیان کنید پیدا کنید

yourself. Now, you don’t have the pressure  of the conversation. You can stop and think,  

. اکنون، شما فشار مکالمه را ندارید. می‌توانید بایستید و فکر کنید،

how could you have said that better? Maybe  there’s a particular English word that you  

چطور می‌توانستید این را بهتر بگویید؟ شاید کلمه انگلیسی خاصی وجود داشته باشد که شما آن را

didn’t know. Look it up, learn it. Or maybe  there was a phrase that didn’t seem quite right  

نمی‌دانستید. نگاه کن، یاد بگیر یا شاید عبارتی وجود داشته باشد که از نظر گرامری کاملاً درست به نظر نمی‌رسد

grammatically. See if you can work it out,  do a search on the phrase or key words from  

. ببینید آیا می‌توانید آن را حل کنید، عبارت یا کلمات کلیدی را از   عبارت جستجو کنید

the phrase and see if you can find examples  that make the grammatical structure clearer,  

و ببینید آیا می‌توانید نمونه‌هایی را بیابید که ساختار دستوری را واضح‌تر می‌کند،

or show you a different word choice that might be  better. Memorize this phrase. Keep a list of your  

یا انتخاب کلمه دیگری را به شما نشان می‌دهد که ممکن است بهتر باشد. این عبارت را حفظ کنید. فهرستی از

words and your phrases that you’re discovering  you need to know because of your own conversation.

کلمات و عبارات خود را که به دلیل مکالمه خود می‌دانید، در نظر داشته باشید.

Six. The sixth habit is simply speaking,  speaking with others. Trying. Don’t wait for  

شش عادت ششم به سادگی صحبت کردن، صحبت کردن با دیگران است. تلاش کردن. منتظر

perfection. It’s through speaking and making  mistakes that we’ll make the most progress,  

کمال نباشید. از طریق صحبت کردن و اشتباه کردن است که ما بیشترین پیشرفت و

the fastest progress. For some people, it’s  just not in their personalities to speak up,  

سریعترین پیشرفت را خواهیم داشت. برای برخی از افراد، صحبت کردن،

or to try something out before it’s perfect.  But those students who aren’t afraid to try, who  

یا امتحان کردن چیزی قبل از اینکه کامل شود، در شخصیت آنها نیست. اما آن دانش‌آموزانی که از تلاش نمی‌ترسند، و

aren’t waiting for perfection, are the students  who make the most progress. So please, challenge  

منتظر کمال نیستند، دانش‌آموزانی هستند که بیشترین پیشرفت را دارند. پس لطفاً خودتان را به چالش بکشید

yourself. You can even track this as part of your  practice plan. “Today I tried speaking with John  

. حتی می‌توانید این را به عنوان بخشی از برنامه تمرینی خود پیگیری کنید. "امروز سعی کردم با جان صحبت کنم،

when I passed him in the hall even though I wasn’t  feeling totally comfortable or confident.” And  

وقتی از کنار او در سالن رد شدم، حتی اگر احساس راحتی یا اعتماد به نفس نداشتم." و

every time you find yourself writing that down,  dang. Take a moment and congratulate yourself.  

هر بار که متوجه می‌شوید آن را یادداشت می‌کنید، هول می‌کنید. یک لحظه وقت بگذارید و به خودتان تبریک بگویید.

That’s not easy to do. Challenging yourself out of  your comfort zone speaking English. You did that.

انجام این کار آسان نیست. به چالش کشیدن خود در خارج از منطقه آسایش انگلیسی صحبت کردن. شما آنرا انجام دادید.

Seven. The last thing my most successful  students do is find a practice partner to  

هفت. آخرین کاری که موفق‌ترین دانش‌آموزان من انجام می‌دهند این است که یک شریک تمرینی پیدا کنند تا

speak with on a regular basis. Just  last month I was teaching a student  

به طور منظم با او صحبت کنند. همین ماه گذشته

from the Academy in our live class and she  told me, even though she lives in the US,  

در کلاس زنده‌مان به دانش‌آموزی از آکادمی آموزش می‌دادم و او به من گفت، با وجود اینکه در ایالات متحده زندگی می‌کند،

she mostly just speaks her own native language  of Thai. But she found some practice partners  

او بیشتر فقط به زبان مادری خود تایلندی صحبت می‌کند. اما او برخی از شرکای تمرینی   را

through the Academy’s community,  and that practice has really helped

از طریق انجمن آکادمی پیدا کرد، و این تمرین واقعاً به

Well, on the speaking partner  part on the community.

شریک صحبت کردن در جامعه کمک کرده است.

Yeah, where do those two speaking partners live?

بله، آن دو طرف صحبت کننده کجا زندگی می کنند؟

Uh, one of them lives in Texas and I asked him to join to watch me in this live video.

اوه، یکی از آنها در تگزاس زندگی می کند و من از او خواستم که برای تماشای من در این ویدیوی زنده بپیوندد.

Oh good, that’s awesome! I love that.

اوه خوب، این عالی است! من آن را دوست دارم.

Yeah.

آره

Uhm, who, where’s the other one?

اوهوم، کی، دیگری کجاست؟

The other one is in Canada.

دیگری در کانادا است.

Okay. That’s so great, I’m so glad you’ve  connected with people and it’s just so good  

باشه. این خیلی عالی است، من خیلی خوشحالم که با مردم ارتباط برقرار کرده‌اید و

to practice thinking and speaking and  like all at once, all at the same time

تمرین فکر کردن و صحبت کردن خیلی خوب است و مثل همه یک‌باره، در همان زمان

I also reached out to a student who’s actually not  in the Academy anymore. He used to be, and he went  

به دانش‌آموزی هم رسیدم که در واقع دیگر در آکادمی نیست. . او قبلاً بود، و

through all the practice materials, and he really  transformed his sound into something smooth and  

تمام مواد تمرین را طی کرد، و واقعاً صدایش را به چیزی نرم و طبیعی تبدیل کرد

natural. But I remembered that he coordinated  conversation meet ups and really worked hard  

. اما به یاد آوردم که او جلسات مکالمه را هماهنگ می‌کرد و واقعاً

with other students, so I asked him to share  how he did that and what he got out of it.

با دانش‌آموزان دیگر سخت کار می‌کرد، بنابراین از او خواستم که نحوه انجام این کار و نتیجه‌اش را به اشتراک بگذارد. سلام.

Hi, this is Shikhar and this is a brief  account of how I found my speaking partners,  

how we trained and what I gained from this effort.  It was really about three things. Motivation,  

واقعاً در مورد سه چیز بود. انگیزه،

accountability and feedback. Initially, I  trained by myself going through the modules  

مسئولیت پذیری و بازخورد. در ابتدا، خودم آموزش دیدم که از طریق ماژول‌ها گذر کنم

and working on the feedback I got from the  instructors. But eventually, it dawned on  

و بر روی بازخوردهایی که از مربیان دریافت کردم، کار کردم . اما در نهایت، متوجه

me that I don’t have to do this alone. I could  accelerate my progress if I trained with other  

شدم که مجبور نیستم این کار را به تنهایی انجام دهم. اگر با سایر

members who were just as serious as I was. So  I reached out to some members who were quite  

اعضایی که به اندازه من جدی بودند، تمرین کنم، می‌توانم پیشرفتم را تسریع کنم. بنابراین با برخی از اعضایی که کاملاً

active in the community. I engaged with their  posts, offered some feedback and built some  

در انجمن فعال بودند تماس گرفتم. من با پست‌های آنها درگیر شدم ، بازخوردهایی ارائه دادم و

rapport with them. And soon, we connected on  messenger but I was careful about one thing.  

با آنها رابطه برقرار کردم. و به زودی، با پیام‌رسان وصل شدیم، اما من مراقب یک چیز بودم.

Whenever I reached out to anyone, I made sure I  knew them and approached them with a clear plan.  

هر وقت با کسی تماس می گرفتم، مطمئن می شدم که او را می شناسم و با یک برنامه روشن به آنها نزدیک می شدم.

Explaining to them what, why and how we could  practice. Now, the ones who like the idea of  

به آنها توضیح دهیم که چه چیزی، چرا و چگونه می‌توانیم تمرین کنیم. اکنون، کسانی که از ایده

practicing together happily joined in. There were  also those who approached me in a similar way. We  

تمرین با هم خوششان می‌آید، با خوشحالی به آن‌ها پیوستند. همچنین کسانی بودند که به روشی مشابه به من نزدیک شدند. ما

planned our practice routine in a way where we  were training alone by ourselves on the weekdays  

برنامه تمرینی خود را به گونه‌ای برنامه‌ریزی کردیم که در روزهای هفته به تنهایی تمرین می‌کردیم

and meeting up sometime on the weekend sharing our  learning insights and progress. We mostly had our  

و در آخر هفته با هم ملاقات می‌کردیم و بینش‌های یادگیری و پیشرفت خود را به اشتراک می‌گذاشتیم. ما اکثراً

meetings on Saturdays. I used to send reminders  in advance so that everyone showed up on time.  

جلسات خود را شنبه ها داشتیم. قبلاً یادآوری می فرستادم تا همه به موقع حاضر شوند.

We recorded our meetings which we reviewed later  to figure out what mistakes we were repeating.

ما جلسات خود را ضبط کردیم که بعداً مرور کردیم تا بفهمیم چه اشتباهاتی را تکرار می‌کنیم.

There were times when no one showed up and I still  went ahead with the meeting recording myself,  

مواقعی بود که هیچ‌کس حاضر نمی‌شد و من هنوز جلسه را با ضبط کردن خود ادامه می‌دادم،

practicing alone, completing what was planned and  posting it in our private group. Our key strategy  

به تنهایی تمرین می‌کردم، آنچه را که برنامه‌ریزی شده بود تکمیل می‌کردم و آن را در گروه خصوصی خود پست می‌کردم. استراتژی کلیدی ما

was to automatize the general speech patterns.  Speaking is a motor skill and we were building  

خودکارسازی الگوهای کلی گفتار بود. صحبت کردن یک مهارت حرکتی است و ما در حال ساختن

new speech habits. We first started with phonetics  focusing on the difficult vowels and consonants,  

عادات گفتاری جدید بودیم. ما ابتدا با آواشناسی شروع کردیم با تمرکز بر حروف صدادار و صامت‌های دشوار

reading out lists of challenging words and  phrases, paying careful attention to the  

فهرستی از کلمات و  عبارات چالش برانگیز را خواندیم ، به

stress and intonation pattern and then shifted  our focus practicing conversation scripts and free  

الگوی استرس و لحن توجه دقیق داشتیم و سپس تمرکزمان را روی تمرین اسکریپت های مکالمه و

talking. We rewatched our recordings from time  to time to figure out what needed more work. I  

صحبت کردن آزاد تغییر دادیم. هر از چند گاهی ضبط‌هایمان را دوباره تماشا می‌کردیم تا بفهمیم چه چیزی به کار بیشتری نیاز دارد. من

even documented what we covered in our practice.  We focused on one topic per week but sometimes  

حتی آنچه را که در تمرین خود پوشش دادیم مستند کردم. ما روی یک موضوع در هفته تمرکز می‌کردیم، اما گاهی اوقات

it took longer. I gained a lot from practicing  groups, my speaking partners were able to spot  

بیشتر طول می‌کشید. من از تمرین گروه‌ها چیزهای زیادی به دست آوردم، شرکای سخنگو من می‌توانستند

the errors that I missed, we also reflected on  the feedback from our instructors but the biggest  

اشتباهاتی را که من از دست می‌دادم تشخیص دهند، بازخورد مربیانمان را نیز بازتاب می‌دادیم، اما بزرگترین

benefit was that we kept each other accountable  to our goals, checking up on each other from  

مزیت این بود که همدیگر را نسبت به اهدافمان پاسخگو نگه می‌داشتیم و یکدیگر را بررسی می‌کردیم. هر چند وقت

time to time making sure we completed our tasks  that we committed to. It was truly worthwhile.

یکبار مطمئن شوید که وظایف خود را که به آنها متعهد بودیم تکمیل کرده‌ایم. واقعا ارزشمند بود

So that sums up my story, hope that helps.

بنابراین این خلاصه داستان من است، امیدوارم که کمک کند.

Shikhar, thank you so much for sharing  your experience here. Congratulations  

شیخار، از اینکه تجربه خود را در اینجا به اشتراک گذاشتید بسیار سپاسگزارم . تبریک

on the dedication you made to  yourself, you sound just amazing.

به خاطر تقدیم به خود، شما واقعاً شگفت انگیز به نظر می رسید.

And thank you for watching this video. Can  you pick up all 7 of these habits of my  

و ممنون از تماشای این ویدیو آیا می‌توانید هر ۷ عادت

most successful students? It takes some work and  dedication, but to reach our goals, it’s worth it!  

موفق‌ترین دانش‌آموزان من را انتخاب کنید؟ کمی کار و فداکاری می‌خواهد، اما برای رسیدن به اهدافمان، ارزشش را دارد!

Keep your learning going now with this video and  don’t forget to subscribe with notifications on, I  

اکنون با این ویدیو به یادگیری خود ادامه دهید و فراموش نکنید که با اعلان‌ها مشترک شوید، من

absolutely love being your English teacher. That’s  it and thanks so much for using Rachel’s English.

کاملاً دوست دارم معلم انگلیسی شما باشم. همین است و از اینکه از انگلیسی راشل استفاده کردید بسیار سپاسگزاریم.