5 Speaking Mistakes to AVOID in English

Today we’re going to go over 5 speaking mistakes  to avoid to have clearer communication in English.

امروز می‌خواهیم به ۵ اشتباه در صحبت کردن بپردازیم تا از برقراری ارتباط واضح‌تر به زبان انگلیسی جلوگیری کنیم.

Number one: avoid choppiness, go for smoothness.  What do I mean by this? Well, let’s take that  

شماره یک: از شلختگی خودداری کنید، به سمت صافی بروید. منظور من از این چیست؟ خوب، بیایید این عبارت را در نظر بگیریم

phrase: “What do I mean by this?”. 6 words,  but each word connects to the next word. No  

: "منظورم از این چیست؟". 6 کلمه، اما هر کلمه به کلمه بعدی متصل می شود. بدون

breaks. As if this whole phrase is one big  word. We really hear this connection and this  

شکستگی. انگار کل این عبارت یک کلمه بزرگ است .

smoothness when we slow it down. Here, I already  recorded the sentence. Let me play it for you.

وقتی سرعت آن را کم می کنیم، واقعاً این اتصال و این نرمی را می شنویم. در اینجا، من قبلاً جمله را ضبط کردم. بذار برات بازی کنم

What do I mean by this?

منظور من از این چیست؟

Now let’s slow it down.

حالا بیایید سرعتش را کم کنیم.

What do I mean by this?

منظور من از این چیست؟

You really hear how smooth it is. It doesn’t  feel like 6 separate words. Sometimes my  

واقعاً می شنوید که چقدر صاف است. به نظر نمی رسد 6 کلمه مجزا باشد. گاهی اوقات

students want each word to feel separate and  clear, but that choppiness and separateness  

دانش‌آموزان من می‌خواهند هر کلمه‌ای جدا و واضح باشد، اما این ناهمواری و جدا بودن از

is not a characteristic of natural spoken  English, so it can actually make things more  

ویژگی‌های گفتاری طبیعی انگلیسی نیست، بنابراین در واقع می‌تواند

difficult to understand, especially  if some of the sounds are mixed up.

درک مطلب را سخت‌تر کند، به‌ویژه اگر برخی از صداها با هم ترکیب شوند.

So in the phrase, “What do I mean by this?”,  there are no breaks, the flow is constantly moving  

بنابراین در عبارت "منظورم از این چیست؟"، هیچ وقفه ای وجود ندارد، جریان دائماً به

forward. Sometimes I tell students to think of the  sound as a tube of toothpaste. Think of it coming  

جلو می رود. گاهی اوقات به دانش‌آموزان می‌گویم که صدا را مانند لوله‌ای از خمیر دندان در نظر بگیرند. به بیرون آمدن آن

out, equal pressure, one big line, one big long  tube. Let’s look just at the first three words.

، فشار مساوی، یک خط بزرگ، یک لوله بلند بزرگ فکر کنید . بیایید فقط به سه کلمه اول نگاه کنیم.

What do I. What do I.

چه کار کنم. چه کار کنم.

The first is stressed, and the other two aren’t.  What do I. Move your arm with me like that,

اولی استرس دارد و دو تای دیگر استرس ندارند. چه کنم. بازویت را با من آنطور حرکت بده،

What do I. What do I.

چه کنم. چه کنم.

Feel that smoothness. It’s just like  a 3-syllable word with first syllable  

آن نرمی را احساس کن. این دقیقاً مانند یک کلمه 3 هجایی با تاکید هجای اول است

stress. It’s the same feeling. What do I,  harmony, pacify, happily, what do I, what do I.

. همین حس است چه کار کنم، هماهنگی، آرام کنم، با خوشحالی، چه کار کنم، چه کار کنم.

We link words in American English, so  always look for the connection and how  

ما کلمات را به انگلیسی آمریکایی پیوند می‌دهیم، بنابراین وقتی از زبان مادری تقلید می‌کنید، همیشه به دنبال ارتباط و نحوه

they link when you imitate native  speakers. We’re not saying ‘what’  

پیوند آنها باشید . ما نمی گوییم «چه»

‘do’. We actually drop the T and  connect to the D: wha-do. What-do.

«انجام شود». ما در واقع T را رها می کنیم و به D: wha-do متصل می شویم. چه کاری انجام دهید.

Then the OO vowel of do, that links right into  AI. do-ai, What-do-I. This is a vowel to vowel  

سپس واکه OO از do، که مستقیماً به هوش مصنوعی پیوند می‌خورد. do-ai، چه کنم. این پیوند واکه به مصوت است

link. This is the label for any word that ends  with a vowel or diphthong linking into any word  

. این برچسب برای هر کلمه‌ای است که با یک مصوت یا دوفتونگ به هر کلمه‌ای پیوند می‌خورد

that begins with a vowel or diphthong. These  can feel the most sloppy, sometimes students  

که با یک مصوت یا دو صدا شروع می‌شود. این‌ها ممکن است شلخته‌ترین احساس را داشته باشند، گاهی اوقات دانش‌آموزان

say they feel drunk or lazy when they do this  kind of link. But that smoothness is what we’re  

می‌گویند وقتی این نوع پیوند را انجام می‌دهند احساس مستی یا تنبلی می‌کنند . اما این نرمی چیزی است که ما به

going for. Remember the tube of toothpaste. What  do I. What do I mean by this. Three more words,  

دنبال آن هستیم. لوله خمیر دندان را به خاطر بسپارید. چه کار کنم. منظورم از این چیست؟ سه کلمه دیگر،

Again, the first one is stressed. Mean by this.  Mean by. N right into B with no stop, break,  

باز هم، اولین مورد تأکید دارد. منظور از این منظور از N راست به B بدون توقف، شکست،

or separation. This is a consonant to consonant  link. N-by. Mean-by. Mean by this. And finally,  

یا جدایی. این پیوند همخوان به همخوان است . N-by. به معنای. منظور از این و در نهایت،

right into the word ‘this’ with no break. Mean by  this. Can you try this now? Feel the connection.

مستقیماً وارد کلمه "این" بدون وقفه شوید. منظور از این است. حالا میتونی اینو امتحان کنی؟ ارتباط را احساس کنید.

Mean by this.

منظور از این

So connection, forward flow, tube of toothpaste.

بنابراین اتصال، جریان رو به جلو، لوله خمیر دندان.

Be sure to download my sounds of  American English Cheat Sheet. It’s free,  

حتماً صداهای من برگه تقلب انگلیسی آمریکایی را دانلود کنید. این رایگان است،

it’s an illustrated reference guide for you,  for all the American English sounds including  

این یک راهنمای مرجع مصور برای شما است، برای همه صداهای انگلیسی آمریکایی از جمله

the phonetic symbols you need to know.  Link here and in the video description.

نمادهای آوایی که باید بدانید. لینک اینجا و در توضیحات ویدیو.

Another thing to avoid is speaking too fast.  Now, I know what you’re thinking, “But Rachel,  

یکی دیگر از مواردی که باید از آن اجتناب کنید، تند صحبت کردن است. اکنون، می دانم که به چه فکر می کنید، "اما راشل،

Americans speak very fast.” That’s true.  But there’s a particular way we do it. In  

آمریکایی ها خیلی سریع صحبت می کنند." درست است. اما روش خاصی برای انجام آن وجود دارد. در

the phrase “what do I mean by this,” two of the  words were still long. The stressed words. One  

عبارت «منظورم از این چیست»، دو کلمه هنوز طولانی بودند. کلمات تاکید شده یکی از

thing that can make people hard to understand is  when they don’t lean into their longer stressed  

چیزهایی که می‌تواند درک افراد را سخت کند این است که وقتی به هجاهای طولانی‌ترشان تکیه نمی‌کنند

syllables. I have noticed this with some of  my Spanish-speaking students especially. Give  

. من به خصوص در مورد برخی از دانشجویان اسپانیایی زبانم متوجه این موضوع شده ام. به

them length. Think of English as looking like  morse code. Except not flat. Long and short,  

آنها طول بدهید. انگلیسی را شبیه به کد مورس در نظر بگیرید. جز نه مسطح بلند و کوتاه،

with your long having a pitch change,  usually up and down, sometimes down and up,  

با طولانی بودن شما تغییر زمین، معمولاً بالا و پایین، گاهی پایین و بالا،

more like a mountain, sometimes like a valley.  So the syllables look like this. Short and long,  

بیشتر شبیه کوه، گاهی شبیه دره. بنابراین هجاها به این شکل هستند. کوتاه و بلند،

with the short leading up to the stressed syllable  or falling away from it.

با کوتاهی که به هجای تاکیدی منتهی می‌شود یا از آن فاصله می‌گیرد.

What do I mean by this.

منظورم از این چیه

It’s different than ‘what do I mean  by this’ - where they are all short.

این با «منظورم از این چیست» متفاوت است - جایی که همه آنها کوتاه هستند.

So, avoid choppiness, and give us long stressed  syllables compared to short unstressed syllables.

بنابراین، از شلختگی بپرهیزید و هجاهای با تاکید بلند را در مقایسه با هجاهای کوتاه بدون تاکید به ما بدهید.

Next, don’t let your pitch be too flat. We  want variation, that’s where we get clarity.

بعد، اجازه ندهید زمین شما خیلی صاف باشد. ما تنوع می‌خواهیم، ​​اینجاست که وضوح پیدا می‌کنیم.

If I say everything on the  same pitch it’s less clear.

اگر همه چیز را در همان زمین بگویم، کمتر واضح است.

That variation really gives us some clarity.  Of course, most of my students don’t say  

این تنوع واقعاً به ما وضوح می دهد. البته، بیشتر شاگردان من

everything on the same pitch, but there  isn’t enough variation. We don’t want to  

همه چیز را در یک زمین نمی‌گویند، اما تنوع کافی وجود ندارد. ما نمی‌خواهیم

see pitch changes like this. We want pitch  changes like this. That is clear speaking.

تغییرات زیربنایی مانند این را ببینیم. ما خواهان تغییراتی مانند این هستیم. این صحبت واضح است.

A lot of my students feel silly when I ask for  more pitch variation. It just feels like too  

بسیاری از دانش‌آموزانم وقتی از من می‌خواهم تغییرات زیر را بیشتر کنم احساس احمقانه می‌کنند. فقط به نظر خیلی

much. It feels fake, clownish, and that’s very  uncomfortable. But, depending on your habits,  

زیاد است. به نظر تقلبی، دلقکی است، و این بسیار ناراحت کننده است. اما، بسته به عادات شما،

this might be the very thing you need to add to  be more clear speaking English. I was working  

ممکن است این همان چیزی باشد که باید اضافه کنید تا زبان انگلیسی واضح‌تر صحبت کنید. من

with a student in a live class once, and I  was understanding everything until she got  

یک بار با دانش آموزی در یک کلاس زنده کار می کردم و همه چیز را می فهمیدم تا اینکه او

to the phrase ‘data analytics’. And I realized  I didn’t understand right away for two reasons:  

به عبارت «تجزیه و تحلیل داده ها» رسید. و متوجه شدم که به دو دلیل فوراً متوجه نشدم:

One, I needed longer stressed syllables,  and two, I needed more pitch variation.

یکی، به هجاهای تاکیدی طولانی‌تری نیاز داشتم، و دوم، به تغییرات زیر و بم بیشتری نیاز داشتم.

Data analytics. That was the first phrase  that I had to really think about that I  

تجزیه و تحلیل داده ها این اولین جمله‌ای بود که باید واقعاً به آن فکر می‌کردم که

didn’t immediately understand where my mind went  wait, what did she say? and I figured it out but  

بلافاصله متوجه نشدم ذهنم به کجا رفت، صبر کنید، او چه گفت؟ و من آن را فهمیدم، اما

um, it wasn’t immediate. And, it was sort of  because, okay well a couple of things. I think  

اوم، آنی نبود. و، به نوعی بود، زیرا، خوب، چند چیز. من فکر می کنم

we could use a little bit more ahuhahuhahuh.  This structure helps us understand it . It was  

بتوانیم کمی بیشتر از ahuhahuhahh استفاده کنیم. این ساختار به ما در درک آن کمک می کند. این

a little bit data analytics. Tatatatata. All a  little bit staccato and short. And in American  

کمی تجزیه و تحلیل داده بود. تاتاتاتاتا. همه کمی استاکاتو و کوتاه. و در

English, we have like almost we have very little  staccato, we have a lot of like if I was taking  

انگلیسی آمریکایی، تقریباً ما تقریباً خیلی کم استاکاتو داریم، مانند بسیاری داریم که اگر من

a paintbrush it would be like valalalalah instead  of tatatata. So, data analytics would become data  

یک قلم مو می‌گرفتم، به جای تاتاتاتا، شبیه والالالاله بود . بنابراین، تجزیه و تحلیل داده ها به

analytics. Data analytics and there’s more pitch  change so data is sort of flat and I went daaata.  

تجزیه و تحلیل داده تبدیل می شود. تجزیه و تحلیل داده‌ها و تغییرات گام‌های بیشتری وجود دارد، بنابراین داده‌ها به نوعی مسطح هستند و من به داآتا رفتم.

I’ve sometimes just uh, any old random  piece of audio from a native speaker.  

من گاهی اوقات هر قطعه صوتی تصادفی قدیمی را از زبان مادری دریافت می‌کنم.

And when I slow it down to like 25 percent,  10 percent, it is crazy how slidey

و وقتی سرعتش را به 25 درصد، 10 درصد کاهش می‌دهم، واقعاً عجیب است که چقدر لغزنده

it is. There’s just no jumpers,  skip, it’s so connected. So,  

است. فقط جامپر وجود ندارد، رد شوید، خیلی متصل است. بنابراین،

let’s do that with the word data and we’re  going to do it in slow motion. Data. You do it.

بیایید این کار را با کلمه داده انجام دهیم و این کار را با حرکت آهسته انجام خواهیم داد. داده ها. شما آن را انجام دهید.

Data.

داده ها.

Okay, good. Here’s what I got.  Day, I want daaay. So you gave  

باشه خوبه این چیزی است که من دریافت کردم. روز، من دای می خواهم. بنابراین شما به

me this much pitch range. I want  that much. Start lower. Daaaata.

من این وسعت دامنه را دادید. من آنقدر می خواهم. پایین تر شروع کنید داآآتا.

Daaaata.

داآآتا.

Yeah. Let’s do this. Duh, you copy me. Duh.

آره بیا انجامش بدیم. اوه، تو از من کپی میکنی دوه

Duh.

دوه

I’m trying to take your pitch down.

من سعی می کنم زمین شما را پایین بیاورم.

Duuh.

دوح.

Daay.

روز.

Yes.

آره.

Daay.

روز.

I did this thing when I compared Chinese to  American by taking it into a program that analyzes  

وقتی چینی را با آمریکایی مقایسه کردم و آن را در برنامه‌ای که گام را تجزیه و تحلیل می‌کند

pitch and I haven’t done it with Hungarian but I  noticed for Chinese, the pitch range was smaller  

و با زبان مجارستانی انجام نداده‌ام، این کار را انجام دادم، اما متوجه شدم که برای زبان چینی، محدوده زیر و بمی کوچک‌تر

and higher like this is where most Chinese was and  this is where most of the American English was. We  

و بالاتر بود، مثلاً این جایی است که بیشتر چینی‌ها در آنجا بودند و جایی که بیشتر انگلیسی های آمریکایی آنجا بودند.

had a lot more lower pitches. It wasn’t that we  had a lot more higher pitches. So you might want  

زمین های پایین تری داشتیم. اینطور نبود که زمین‌های خیلی بالاتری داشتیم. بنابراین ممکن است بخواهید

to think about that. Your pitch range is here and  what I actually want is not this but what I want  

در مورد آن فکر کنید. محدوده صدای شما اینجاست و آنچه من واقعاً می‌خواهم این نیست، بلکه چیزی که می‌خواهم

is this. I want you to bring in more lower pitches  so instead of data, it’s daaata. Of course I’m  

این است. از شما می‌خواهم گام‌های پایین‌تری را وارد کنید بنابراین به‌جای داده، داآتا است. البته من در

exaggerating right now but like let’s feel that.  Duh, duh. Let me hear you do that really low.

حال حاضر اغراق می کنم، اما دوست دارم این را احساس کنیم. خخخخ بگذار بشنوم که این کار را خیلی کم انجام می دهی.

Duh.

دوه

Day.

روز

Data.

داده ها.

That’s right. Data. And of course we’re  slowing it down, we’re exaggerating but  

درست است. داده ها. و البته ما سرعت آن را کم می کنیم، اغراق می کنیم، اما

we have to do that to get away from data.  You know, it helps to slow things down and  

باید این کار را انجام دهیم تا از داده ها دور شویم. می دانید، کند کردن کارها و

to exaggerate them and usually my students, it  feels so different and weird that they never uh,  

اغراق کردن در آنها و معمولاً دانش آموزان من کمک می کند، این احساس آنقدر متفاوت و عجیب است که آنها

go all the way to the exaggeration right. It  feels too silly, too strange. But the more  

هرگز به سمت اغراق نمی روند. خیلی احمقانه، خیلی عجیب به نظر می رسد. اما هر چه بیشتر

we can pull in that direction, the more  comfortable we get with it in general.

بتوانیم به آن سمت برویم، به طور کلی با آن راحت‌تر می‌شویم.

My fourth tip is mouth movement. I was listening  to the audio book “Inside voice” by voiceover  

نکته چهارم من حرکت دهان است. داشتم به کتاب صوتی «صدای درونی» از

artist Lake Bell and she talks about studying the  shape of mouths. She has done so much research  

هنرمند صداپیشگان لیک بل گوش می‌دادم و او در مورد مطالعه شکل دهان صحبت می‌کرد. او تحقیقات زیادی انجام داده

and collected so much knowledge on how to  imitate people and create characters with  

و دانش زیادی در مورد نحوه تقلید از مردم و خلق شخصیت‌هایی با

accents. And I heard her talking about the shape  of mouths and I was like ‘Yes!’ This is something  

لهجه جمع‌آوری کرده است. و شنیدم که او در مورد شکل دهان‌ها صحبت می‌کرد و من می‌گفتم «بله!» این چیزی است که

I talk about with my students a lot. I see really  minimal mouth movements. But in American English,  

با دانش‌آموزانم زیاد در مورد آن صحبت می‌کنم. من واقعاً حداقل حرکات دهان را می بینم. اما در انگلیسی آمریکایی،

we have quite a lot of movement. More jaw  drop, more lip rounding than my students  

ما تحرک بسیار زیادی داریم. افت فک بیشتر ، گرد کردن لب بیشتر از آن چیزی که دانش‌آموزانم

sometimes want to do. When you speak  English with minimal mouth movements,  

گاهی می‌خواهند انجام دهند. وقتی با کمترین حرکات دهان انگلیسی صحبت می‌کنید،

it can be really mumbly and hard to understand.  But just like pitch variation, this is something  

می‌تواند واقعاً مبهم و درک آن سخت باشد. اما درست مانند تغییرات زیر و بمی، این چیزی است

that students sometimes shy away from, because  their native language doesn’t require as much  

که دانش‌آموزان گاهی از آن دوری می‌کنند، زیرا زبان مادری آن‌ها به حرکت زیادی نیاز ندارد

movement. So to really move that jaw feels  uncomfortable and, again, clownish. But study  

. بنابراین حرکت دادن واقعاً آن فک احساس ناخوشایندی و دوباره دلقکی می کند. اما

the mouth movement of native speakers. Imitate it,  even if it feels exaggerated in your own mouth.

حرکت دهان افراد بومی را مطالعه کنید. از آن تقلید کنید، حتی اگر در دهان شما اغراق آمیز به نظر برسد.

I was working on this once with  a Russian student, and I said,  

من یک بار با یک دانشجوی روسی روی این موضوع کار می‌کردم، و گفتم، آیا

have you ever seen an American speaking Russian  with a thick American accent? And she thought,  

تا به حال یک آمریکایی را دیده‌اید که روسی صحبت کند با لهجه غلیظ آمریکایی؟ و او فکر کرد،

“Oh my gosh, yes I have, and it was so  funny how much their mouths moved. That  

«اوه خدای من، بله، دارم، و خیلی خنده دار بود که چقدر دهان آنها تکان می خورد. این

is your clue. That movement is what you  need when you speak American English.

سرنخ شماست. این حرکت همان چیزی است که وقتی انگلیسی آمریکایی صحبت می‌کنید به آن نیاز دارید.

The last tip is to lower your pitch. I’ve found  that many students, when they speak English,  

آخرین نکته این است که زمین خود را پایین بیاورید. دریافته‌ام که بسیاری از دانش‌آموزان، وقتی انگلیسی صحبت می‌کنند،

their pitch is just a little bit high. And I  don’t notice it when I’m hearing them, but I  

صدایشان کمی بالاست. و وقتی آنها را می شنوم متوجه آن نمی شوم، اما

do notice it when I imitate them. And I’ve found  that when students lower their pitch a little bit,  

وقتی آنها را تقلید می کنم متوجه آن می شوم. و متوجه شده‌ام که وقتی دانش‌آموزان کمی صدای خود را پایین می‌آورند، به

it helps them sound more natural and capture that  American sound with their own voice. And that can,  

آن‌ها کمک می‌کند طبیعی‌تر به نظر برسند و صدای آمریکایی را با صدای خودشان ضبط کنند. و این می‌تواند با

mixed with other factors, make them easier to  understand. This is a clip of me working with  

ترکیب با عوامل دیگر، درک آنها را آسان‌تر کند . این کلیپی از کار من با

a student in a live class on lowering pitch.  Follow along and play with lowering yours.

یک دانش آموز در یک کلاس زنده برای پایین آوردن زمین است. دنبال کنید و با پایین آوردن مال خود بازی کنید.

So I wanted to work on smoothness but I think  I actually want to work on your pitch. Monday,  

بنابراین می‌خواستم روی نرمی کار کنم، اما فکر می‌کنم واقعاً می‌خواهم روی زمین شما کار کنم. دوشنبه،

I wake up at seven. And there is nothing  honestly, it takes me a while to figure  

ساعت هفت بیدار می شوم. و هیچ چیز وجود ندارد، صادقانه بگویم، مدتی طول می‌کشد تا

out that’s part of what feels strange because  Americans were so used to other people speaking  

بفهمم این بخشی از چیزی است که به نظر عجیب می‌رسد، زیرا آمریکایی‌ها به قدری عادت کرده بودند که دیگران

American English with that higher pitch that I  think a lot of us don’t really notice it. But  

انگلیسی آمریکایی را با صدای بلندتر صحبت کنند که فکر می‌کنم بسیاری از ما واقعاً متوجه آن نمی‌شویم. اما

then if I sit down and I really start imitating  students I’m like “wait, hold on that is so high.”  

اگر بنشینم و واقعاً شروع به تقلید از دانش‌آموزان کنم، به این فکر می‌کنم که «صبر کن، صبر کن که خیلی بالاست».

Um, for me so, Monday, I wake up at  seven. Monday, let’s bring it down.

اوم، برای من، دوشنبه، ساعت هفت از خواب بیدار می شوم. دوشنبه، بیایید آن را پایین بیاوریم.

Monday

دوشنبه

Right. And part of I think bringing it  down is sort of thinking of like a wide  

درست و بخشی از فکر من پایین آوردن آن به نوعی مانند

open heaviness to the body, to the neck,  to the throat. It’s going to help bring  

سنگینی باز به بدن، به گردن، به گلو است. این به

that down and have that more natural  feeling. Monday I wake up at seven.

کاهش آن و داشتن آن احساس طبیعی تر کمک می کند . دوشنبه ساعت هفت از خواب بیدار می شوم.

Monday I wake up at seven.

دوشنبه ساعت هفت از خواب بیدار می شوم.

Okay, hold on. Monday, Monday.  That’s not bad. Monday but Monday,  

باشه صبر کن دوشنبه، دوشنبه. این بد نیست دوشنبه اما دوشنبه،

Monday. Can we bring it down a little  bit? Monday. Monday I wake up at seven.

دوشنبه. آیا می‌توانیم آن را کمی پایین بیاوریم ؟ دوشنبه. دوشنبه ساعت هفت از خواب بیدار می شوم.

Yeah. Monday I wake up at seven.

آره دوشنبه ساعت هفت از خواب بیدار می شوم.

Let’s do the whole phrase without a break. Instead  

بیایید کل عبارت را بدون وقفه انجام دهیم. به‌جای

of Monday, we’re just going to  do ‘Monday I wake up at seven.’

دوشنبه، ما فقط «دوشنبه ساعت هفت بیدار می‌شوم» را انجام می‌دهیم.

Monday I wake up at seven.

دوشنبه ساعت هفت بیدار می‌شوم.

Yeah, good. Now, hold on. Monday I wake  up at, wake up at. Wake up at. Wake up at.

آره خوبه. حالا صبر کن دوشنبه ساعت بیدار می شوم، ساعت بیدار می شوم. بیدار شدن در. بیدار شدن در.

Wake up at. Okay. Monday I wake up at seven.

بیدار شدن در. باشه. دوشنبه ساعت هفت از خواب بیدار می شوم.

Okay, that was good. I still would  say ‘wake up at’ I like that. I liked  

باشه خوب بود من هنوز می‌گویم «ساعت بیدار شو» که این را دوست دارم. از

the sounds you gave them but I would  like them even faster so wake up at.

صداهایی که به آن‌ها می‌دادی خوشم آمد، اما دوست دارم حتی سریع‌تر از آن‌ها بیدار شوند.

Wake up at.

بیدار شدن در.

Wake up at becomes wake-up-at. It’s so funny,  it sounds like way, I’m just going to type it  

بیدار شدن در بیدار شدن می شود. خیلی خنده‌دار است، به نظر می‌رسد، من فقط آن را تایپ می‌کنم

so other people can think about it this way.  kuh-pit'. Right, it’s like that linking,  

تا دیگران بتوانند اینطور در مورد آن فکر کنند. kuh-pit'. درست است، مانند آن پیوند است،

makes it feel like the ending consonant is  beginning the next uhm, syllable way-kuh-pit.

باعث می‌شود این احساس را به شما بدهد که صامت پایانی شروع به uhm بعدی، هجای way-kuh-pit است.

way-kuh-pit. Uhmm.

راه-کوه-گودال. اوهوم ساعت

Wake up at seven.

هفت بیدار شو

Hmmhm, exactly. Let’s get a little  bit more volume, wake up at seven.

هوم، دقیقا بیایید کمی بیشتر صدا کنیم، ساعت هفت بیدار شوید. ساعت

Wake up at seven. Hmmhm.

هفت بیدار شو هوم

Okay, I’m lowering my voice again.

باشه، دوباره صدایم را کم می کنم. ساعت

Wake up at seven.

هفت بیدار شو

Yeah, good. And I can see how lowering  your voice is going to make you lower  

آره خوبه. و من می‌توانم ببینم که پایین آوردن صدایتان چقدر باعث می‌شود

your volume too, try not to do that.  Try do find a place where you can  

صدایتان را هم کم کنید، سعی کنید این کار را نکنید. سعی کنید مکانی را پیدا کنید که بتوانید

bring your pitch down a little bit but  now bring your volume all the way back.

صدای خود را کمی پایین بیاورید، اما اکنون صدای خود را تا آخر برگردانید.

I’m going to put in another clip from  my lesson with the first student you  

من می‌خواهم کلیپ دیگری از درس خود با اولین دانش‌آموزی که

saw. Earlier in this video you saw  us working on ‘data’. Now we’ll work  

دیدید قرار دهم. قبلاً در این ویدیو مشاهده کردید که ما روی «داده‌ها» کار می‌کنیم. اکنون ما

on ‘analytics’. And you’ll see us talking  about many of these 5 factors: smoothness,  

روی «تجزیه و تحلیل» کار خواهیم کرد. و خواهید دید که ما در مورد بسیاری از این 5 عامل صحبت می کنیم: نرمی،

mouth movement, pitch variation, longer stressed  syllables. They just make such a difference.

حرکت دهان، تنوع گام، هجاهای با تاکید طولانی تر . آنها فقط چنین تفاوتی ایجاد می کنند.

So now we’re going to take the next word. So, data  has first syllable stress. Now we’re going to do  

بنابراین اکنون می خواهیم کلمه بعدی را بپذیریم. بنابراین، داده‌ها دارای استرس هجای اول هستند. اکنون می‌خواهیم

‘Analytics’. So it’s okay for ‘ana’ to be  flap but I don’t want ana. I want ana, ana.

«Analytics» را انجام دهیم. بنابراین اشکالی ندارد که «ana» فلپ باشد، اما من آنا را نمی‌خواهم. من آنا را می خواهم، آنا.

Ana, ana.

آنا، آنا.

Right. Smooth. Ana

Right. Now let’s do ‘analy’

درست. صاف. آنا

درسته حالا بیایید «

Analy

تحلیل» را

Right, right.

درست انجام دهیم، درست است.

Analy

آنالیز کنید

A little bit more space between to tongue, ih, ih.

فاصله کمی بیشتر بین زبان، ih، ih.

Analy, ih, ih, analy.

آنالیز، آه، آه، آنالیز.

So I see that your teeth are not parting  at all. Analy, I think I want analy, ih.

بنابراین می بینم که دندان های شما اصلاً از هم جدا نمی شوند . آنالی، فکر می‌کنم آنالیز می‌خواهم، آه.

Analy, ih

آنالی،

Yeah. There’s just a little bit more space.

آره فقط کمی فضای بیشتری وجود دارد.

Hmhm, that’s it

هوم، همین است

Analy

آنالی

Hmmhm. And now we’re going  to have a flap T, analytics.

هوم. و اکنون ما یک flap T، تجزیه و تحلیل خواهیم داشت.

Analytics.

تجزیه و تحلیل.

Okay, that was a true T. Analytics. Also  true Ts feel more staccato and this is one  

بسیار خوب، این یک T. Analytics واقعی بود. همچنین Ts واقعی احساس استاکاتو بیشتری دارند و این یکی

of the reasons on my YouTube channel  in a couple of weeks I’m posting how  

از دلایلی است که در کانال YouTube من طی چند هفته پست می‌کنم که

uncommon the true T is. It’s like one third of  the time, the other times we’re doing flaps,  

T واقعی غیرمعمول است. مثل یک سوم وقت‌ها، بقیه مواقع در حال انجام فلپ‌ها هستیم،

we’re doing stops that feel a little  bit less staccato so analytics,  

توقف‌هایی را انجام می‌دهیم که کمی کمتر به نظر می‌رسند تا تجزیه و تحلیل کنند،

that tttt fits right into tatatata. But the flap  T, that fits right into uhuhuh. So analytics.

که tttt دقیقاً در tatatata قرار می‌گیرد. اما فلپ T، که دقیقاً در اوهووووووووووووووووووووووووهه جا می‌شود. بنابراین تجزیه و تحلیل.

Analytics.

تجزیه و تحلیل.

Okay, it’s a little bit uhl,  analytics, ih, ih. I’m just  

بسیار خوب، کمی خوب است، تجزیه و تحلیل، آه، آه. من فقط

going to take the last two syllable, lytics.

دو هجای آخر را می‌گیرم، لیتیک.

Lytics.

لیتیک.

Yeah, lytics. Okay.

آره لیتیک باشه.

Lytics.

لیتیک.

Yes, exactly. So the flap doesn’t stop the  feeling of forward motion of connection at  

بله دقیقا. بنابراین فلپ اصلاً جلوی احساس حرکت رو به جلوی اتصال را نمی‌گیرد

all and I think that you know, to change  your mind from the dadada to the uhuhhuh,  

و فکر می‌کنم می‌دانی، برای تغییر نظرت از دادا به اوهووووووووووووووووووووووه،

just the constant flow forward. I think just that  one mind change is going to make things clearer  

فقط جریان ثابت رو به جلو. من فکر می‌کنم فقط یک تغییر ذهن همه چیز را واضح‌تر می‌کند

and then adding in this more pitch modulation  is also going to make things way clearer.

و سپس اضافه کردن این مدولاسیون زیر و بم بیشتر نیز همه چیز را واضح‌تر می‌کند.

Five things to try: avoid choppiness, longer  stressed syllables, more pitch variation,  

پنج چیز را باید امتحان کنید: پرهیز از پارگی، هجاهای با تاکید بلندتر، تنوع زیر و بم بیشتر،

more mouth movement, lower overall  pitch. Which of these five do you  

حرکت بیشتر دهان، گام کلی پایین تر . به نظر شما کدام یک از این پنج مورد

think will help you the most? Let me know  in the comments. Pick just one topic to  

بیشتر به شما کمک می کند؟ در نظرات به من اطلاع دهید . فقط یک موضوع را برای کار انتخاب کنید

work on. Maybe starting your phrases  lower, and see where that gets you.

. شاید عبارات خود را پایین‌تر شروع کنید و ببینید به کجا می‌رسید.

Please be sure to subscribe with notifications  on, and check out my channel which already has  

لطفاً حتماً با اعلان‌ها مشترک شوید و کانال من را بررسی کنید که در حال حاضر

hundreds of videos to help you speak clearer,  more natural English. Also, to watch all the  

صدها ویدیو دارد تا به شما کمک کند انگلیسی واضح‌تر و طبیعی‌تر صحبت کنید. همچنین، برای تماشای تمام

live classes I’ve had with students like  here, or to volunteer to be a student,  

کلاس‌های زنده‌ای که با دانش‌آموزانی مانند اینجا داشته‌ام، یا داوطلب شدن برای دانش‌آموزی،

check out Rachel’s English Academy. That’s it  and thanks so much for using Rachel’s English

آکادمی انگلیسی راشل را بررسی کنید. همین است و از اینکه از انگلیسی Rachel استفاده می‌کنید بسیار سپاسگزارم