Learn English through Spooky Stories with Subtitles and American Accent.

hello students welcome back to the

سلام دانش آموزان به کانال انگلیسی دنی خوش آمدید

english danny channel today

learn english with spooky stories in

امروز انگلیسی را با داستان های شبح آور یاد بگیرید

just a minute you'll hear a story

فقط در یک دقیقه داستانی می شنوید

the story is an urban legend from korea

داستان یک افسانه شهری از کره

called the korean girl first i will

به نام دختر کره ای است ابتدا

teach you some vocabulary that you'll

تعدادی واژگان را به شما آموزش می دهم که

need to know from the story

لازم است از داستان بدانم

thirsty means you need something to

تشنه یعنی چیزی برای نوشیدن نیاز داری

drink a cupboard is a small cabinet used

کمد کابینت کوچکی است که برای نگهداری استفاده می شود

for storage

abandoned means to leave a person or

متروکه به معنای ترک یک نفر یا

place forever

مکان برای همیشه

sobbing is noisy crying to force

گریه گریه پر سر و صدا است برای مجبور

yourself means to make great effort to

کردن خود یعنی تلاش زیاد برای

do something

انجام کاری

authorities is the government like

مقامات دولت مانند

police officers

پلیس است افسران

orphanage a place where abandoned

یتیم خانه جایی که بچه های رها شده در آن

children live

زندگی

weeping is the same as crying

می کنند گریه کردن همان گریه کردن

insane is mentally sick or mentally ill

دیوانه است بیمار روانی یا روانی

okay let's begin the story the story is

خوب بیایید داستان را شروع کنیم داستان به

called

korean girl the korean girl is a short

نام

دختر کره ای دختر کره ای یک

scary story

داستان کوتاه ترسناک

about a young girl who comes home from

در مورد دختر جوانی است که از مدرسه به خانه می آید.

school one day

روزی

to find a horrible situation it is based

برای یافتن یک موقعیت وحشتناک بر

on an

urban legend from korea an 11 year old

اساس یک

افسانه شهری از کره است که یک دختر 11 ساله

girl named

به نام

yumi lived with her mother and father in

یومی با مادر و پدرش در

a small village in korea

یک اتاق کوچک زندگی می کرد. دهکده ای در کره،

one day she was coming home from school

یک روز که از مدرسه به خانه

it was a long

می آمد، یک

walk through the countryside and when

پیاده روی طولانی در حومه شهر بود و

she got home yumi was very thirsty

وقتی به خانه رسید، یومی بسیار تشنه

she went into the kitchen to get a drink

بود، برای نوشیدن آب به آشپزخانه رفت

of water and grabbed a glass from the

و یک لیوان از

cupboard

suddenly she stopped in a corner of the

کمد بیرون آورد و

ناگهان ایستاد. گوشه ای از

kitchen she saw her mother's dead body

آشپزخانه جسد مادرش را دید که

yumi dropped a water glass and screamed

یومی یک لیوان آب انداخت و از وحشت فریاد زد

in horror

at that moment her father walked out of

در آن لحظه پدرش از

the next room

اتاق کناری بیرون رفت،

yumi please listen carefully and calmly

یومی لطفا با دقت گوش کنید و با آرامش

he said

گفت

your mother was planning to run off and

مادرت قصد فرار و

abandon us

رها کردن ما را دارد

i tried to talk her out of it i told her

. سعی کردم از او حرفی بزنم، به او گفتم

you would be

devastated if she left but she wouldn't

اگر او برود غمگین می شوی، اما او گوش نمی داد

listen

we got into a fight it all happened so

ما با هم دعوا کردیم، همه چیز خیلی سریع اتفاق افتاد

quickly

she fell and hit her head i'm so sorry

که افتاد و به سرش زد، خیلی متاسفم

he sat down at the kitchen table put his

که او در آشپزخانه نشست میز

head in his hands and started sobbing

سرش را بین دستانش گرفت و شروع به هق هق

uncontrollably it was a shocking

غیرقابل کنترل کرد، این یک موقعیت تکان دهنده بود

situation

،

yumi struggled to take it all in she

یومی تلاش کرد تا همه چیز

wanted to cry but she forced herself to

را تحمل کند، می خواست گریه کند اما خودش را مجبور

be strong

کرد قوی

she had to remain calm she had to think

باشد، باید آرام می ماند، باید فکر می کرد

what would happen if her father was sent

چه اتفاقی می افتد اگر پدرش را به زندان می‌فرستادند،

to prison

she had no other relatives she was only

او اقوام دیگری نداشت، او فقط

11 years old

11 سال

the authorities would send her to an

داشت، مقامات او را به

orphanage it was clear what she had to

پرورشگاه می‌فرستادند، معلوم بود که باید چه می‌کرد

do

she had no other choice biting her lip

،

او چاره‌ای نداشت که لب‌هایش را گاز

she decided

بگیرد،

not to turn her father into the police

تصمیم گرفت پدرش را تحویل نگیرد. وارد پلیس شد

after all it was an accident she

بعد از اینکه تصادفی بود، او

realized that they would

متوجه شد که

have to find a way to deal with the

باید راهی برای مقابله با

situation

she looked at her father nodded we will

وضعیتی که به پدرش نگاه کرد،

have to bury her ourselves she said

quietly

if the neighbors ask questions we can

tell them that she ran away with another

بیابند. او با مرد دیگری فرار کرد که

man

her father hung his head still weeping

پدرش همچنان گریه می کرد،

yumi went upstairs to her bedroom

یومی به طبقه بالا به اتاق خوابش رفت

and began to change out of her school

و در حالی که

uniform as she was taking

لباس هایش را در می آورد

off her clothes she noticed her suitcase

شروع به تعویض لباس مدرسه کرد و متوجه شد چمدانش

was lying on the bed

روی تخت خوابیده

when she opened it she found all of her

است. تمام

clothes laying inside

لباس‌هایش را که داخلش گذاشته بود،

neatly folded a small piece of paper was

یک تکه کاغذ کوچک

on top

she recognized the handwriting it was a

در بالا

تا کرده بود، دست خط را تشخیص داد،

note from her mother

یادداشتی از مادرش بود

the note read you me i packed your

، یادداشت را بخواند من، وسایلت را بسته‌بندی

things

کردم،

we have to leave quickly your father has

باید سریع برویم. پدر ما

gone insane

دیوانه شده است

wow so the father was crazy or insane

وای پس پدر

the whole time

تمام مدت دیوانه یا دیوانه بود

how can you use this video to help you

چگونه می توانید از این ویدیو استفاده کنید تا به شما کمک کند

study english well go back and review

انگلیسی را خوب مطالعه کنید برگردید و

the vocabulary words

لغات واژگان را مرور کنید

and listen to the video several times

و چندین بار به ویدیو گوش دهید

and see how the vocabulary words are

و ببینید چگونه از کلمات واژگان

used in the story

استفاده می شود در داستان

great thanks a lot for watching go ahead

بسیار عالی است از اینکه تماشا کردید ادامه دهید

and click another video on the screen

و روی یک ویدیو دیگر روی صفحه کلیک کنید

and we'll see you in the next video

و شما را در ویدیوی بعدی خواهیم دید بسیار متشکرم