15 Awesome English Idioms You Need to Know - Used in Daily Conversation

in this video you will learn about english  idioms about time so let's get started right away  

در این ویدیو با اصطلاحات انگلیسی درباره زمان آشنا خواهید شد، پس بیایید بلافاصله شروع

all right our first idiom is good  timing and good timing is different  

کنیم   خیلی خوب اولین اصطلاح ما زمان‌بندی خوب است و زمان‌بندی خوب متفاوت است

from the other uh english phrase caught  that that is used called good time  

با عبارت انگلیسی دیگری که به‌عنوان زمان

okay so for this phrase we always use the word  time in okay and good timing is it means that  

خوب استفاده می‌شود، بسیار خوب است، بنابراین برای این عبارت ما همیشه از کلمه زمان در حالت خوب استفاده کنید و زمان‌بندی خوب به این معنی است که

something that has or is good timing occurs at a  lucky time all right so let's see it in an example  

چیزی که زمان‌بندی خوبی دارد یا دارد در یک زمان خوش شانس رخ می‌دهد، بنابراین بیایید آن را در یک

okay for example it started to rain  just as we arrived at the train station  

مثال ببینیم  خوب مثلاً وقتی به ایستگاه قطار رسیدیم شروع به باریدن کرد.

we didn't have an umbrella so that was good  timing so our next idiom is time is on my side  

ما چتر نداشتیم بنابراین زمان‌بندی خوبی بود، بنابراین اصطلاح بعدی ما این است که زمان در کنار من است

okay and maybe you're thinking about oh my  side what does that mean well it doesn't mean  

اشکالی ندارد و شاید شما به این فکر می‌کنید که اوه، طرف من یعنی چه، خوب این به معنای

right about your body or anything like that it  means that time is helping you in a way all right  

درستی در مورد بدن شما یا هر چیز دیگری نیست. این به این معنی است که زمان به نوعی به شما کمک می کند خیلی خوب است

so this means that you have a lot of time to  do something time is on my side it's helping me  

بنابراین این بدان معنی است که شما زمان زیادی برای انجام کاری دارید، زمان در کنار من است، این به من کمک می

okay so let's look at an example i have a lot  of homework but since it's not due until next  

کند خیلی خوب، بنابراین بیایید به یک مثال نگاه کنیم من تکالیف زیادی دارم، اما چون موعد مقرر تا بعدی نیست

month time is on my side idiom number three is  working against the clock and this means that  

ماه زمان در کنار من است، اصطلاح شماره سه بر خلاف ساعت کار می‌کند و این بدان معناست که

you don't have a lot of time to do something all  right so it's kind of the opposite of the uh our  

شما زمان زیادی ندارید تا کاری را به درستی انجام دهید، بنابراین این به نوعی برعکس

second idiom that we just learned so for example  i have a lot of homework that's due tonight so  

اصطلاح دوم ماست که به تازگی یاد گرفته‌ایم. به عنوان مثال من تکالیف زیادی دارم که باید امشب انجام شود، بنابراین

i'm working against the clock all right and  idiom number four is in the blink of an eye  

من کاملاً بر خلاف ساعت کار می‌کنم و  اصطلاح شماره چهار در یک چشم به هم زدن است   خیلی خوب است

all right and this means that something  happened very quickly okay and the key words  

و این بدان معنی است که چیزی خیلی سریع اتفاق افتاده است و کلمات کلیدی

in this idiom really is blink okay blink of  an eye all right a blink is when your eye  

در این اصطلاح واقعاً پلک زدن درست است پلک زدن یک چشم به هم زدن درست است یک پلک زدن زمانی است که چشم شما

closes very quickly and then opens again  all right so one blink is like this  

خیلی سریع بسته می‌شود و سپس دوباره باز می‌شود خیلی خوب است، بنابراین یک پلک زدن مانند این

okay it's very fast okay so now you can see where  the idiom comes from so let's look at an example  

است   بسیار خوب، خیلی سریع است، بنابراین اکنون می‌توانید ببینید که این اصطلاح از کجا آمده است، بنابراین بیایید به یک نگاه کنیم. به عنوان

the airplane flew over my house and  then disappeared in the blink of an eye  

مثال   هواپیما بر فراز خانه من پرواز کرد و سپس در یک چشم به هم زدن ناپدید شد

so very quickly the airplane disappeared  and our fifth and final idiom for this video  

خیلی سریع هواپیما ناپدید شد و پنجمین و آخرین اصطلاح ما برای این ویدیو

is time flies all right this means that time  passes very quickly um a lot of students think  

این است که زمان خیلی خوب می‌گذرد، این بدان معنی است که زمان خیلی سریع می‌گذرد. فکر

that this idiom is very funny right because  time cannot fly away it can't fly in the sky  

می‌کنید این اصطلاح خیلی خنده‌دار است درست چون زمان نمی‌تواند پرواز کند، نمی‌تواند در آسمان پرواز کند

but this is just a phrase to mean that like  something that flies usually is very fast  

اما این فقط یک عبارت است به این معنی که مانند چیزی که معمولاً پرواز می‌کند بسیار سریع

so when we say that time flies it just means  it's very fast time passed very quickly  

است. زمان خیلی سریع خیلی سریع گذشت

so let's look at our example for  example i was playing with my friends  

بنابراین بیایید به مثال خود نگاه کنیم به عنوان مثال من داشتم با دوستانم بازی می‌کردم

when i realized it was night time time flies  idioms about food or at least idioms that use food  

وقتی متوجه شدم که شب بود، اصطلاحات مربوط به غذا یا حداقل اصطلاحاتی که از غذا

to talk about or describe something so in this  video you're going to learn five different idioms  

برای صحبت کردن یا توصیف چیزی استفاده می‌کنند، بنابراین در این ویدیو شما پنج اصطلاح مختلف را یاد می‌گیریم

that use food all right our first idiom today is  take it with a grain of salt and this idiom is  

که کاملاً از غذا استفاده می‌کنند اولین اصطلاح امروز ما این است که آن را با یک دانه نمک مصرف کنید و این اصطلاح

very common we native speakers use this  idiom a lot in their their normal daily  

بسیار رایج است.

speech and it means to not completely  believe something that someone tells you  

چیزی را که کسی به شما می‌گوید کاملاً باور کنید

okay so it's like being skeptical if you know  what that word means so let's use it in a sentence  

خوب است، بنابراین اگر می‌دانید معنای آن کلمه چیست، مانند شک و تردید است، بنابراین بیایید آن را در یک جمله استفاده کنیم،

so for example some people claim that some food  is very unhealthy or healthy for you but i usually  

به عنوان مثال، برخی افراد ادعا می‌کنند که برخی از غذاها برای شما بسیار ناسالم یا سالم است. اما من

take it with a grain of salt and this means that  i mean i'm just skeptical about their advice and  

معمولاً   آن را با مقداری نمک می‌پذیرم و این بدان معنی است که منظورم این است که در مورد توصیه‌های آنها شک دارم و

maybe i don't trust what they're saying 100  our second idiom for today is to have a lot  

شاید به آنچه آنها می‌گویند اعتماد

on one's plate okay so you you can say to have  a lot on my plate or to have a lot on your plate  

ندارم. بشقاب خوب است، بنابراین شما می توانید بگویید که در بشقاب من چیزهای زیادی دارم یا در بشقاب شما چیزهای زیادی دارم

and it means having many things to do to the point  of almost being or feeling overwhelmed okay very  

و این به معنای داشتن کارهای زیادی برای انجام دادن است تا حدی

busy so let's use it in a sentence for example i'm  sorry but i can't commit to helping you right now  

به عنوان مثال، متاسفم، اما نمی‌توانم در حال حاضر به شما کمک کنم،

because i have a lot on my plate and  our third idiom for today is cherry pick  

زیرا من چیزهای زیادی در بشقابم دارم و سومین اصطلاح امروز ما این است که

cherry pick means to choose only the best or  the most suitable of something from a group  

چیدن گیلاس به این معنی است که فقط بهترین یا مناسب‌ترین چیزی را از یک گروه انتخاب کنید.

of people or things all right so and this  kind of means it means to to be selective  

از افراد یا چیزها خیلی خوب است بنابراین و این به معنای انتخابی بودن است

to choose only the things that you want  so let's use it in a sentence for example  

برای انتخاب فقط چیزهایی که می خواهید بنابراین بیایید آن را در یک جمله به عنوان مثال استفاده

it's dishonest to cherry-pick information  when telling a story it's best to be truthful  

کنیم   هنگام گفتن داستان، انتخاب کردن اطلاعات ناصادقانه است. راستگو

and tell everything and our fourth  idiom in this video is food for thought  

و همه چیز و چهارمین اصطلاح ما در th آیا ویدیو غذایی برای فکر کردن است

and food for thought is it's something  that is it's worth thinking seriously about  

و خوراکی برای فکر کردن چیزی است  که ارزش دارد به طور جدی درباره آن فکر کنید

right so food for thought it's very uh serious  maybe a big decision okay or just something that's  

درست است بنابراین غذای فکری بسیار جدی است شاید یک تصمیم بزرگ خوب باشد یا فقط چیزی که

very very interesting but you want to think about  it a lot so for example my friend gave me some  

بسیار بسیار جالب است، اما می‌خواهید درباره آن خیلی فکر کنید به عنوان مثال،

food for thought when he told me about a business  opportunity and our fifth and final idiom in this  

دوستم وقتی درباره یک فرصت تجاری به من گفت، به من مقداری   برای فکر کردن داد و پنجمین و آخرین اصطلاح ما در این

video is in a nutshell in a nutshell is a is a  phrase it's an idiom that we use in the beginning  

ویدیو به طور خلاصه به طور خلاصه، a یک عبارت است، یک اصطلاح است که در ابتدای   استفاده می‌کنیم.

of a sentence to summarize something all right  so and it means very briefly giving only the main  

جمله ای برای خلاصه کردن چیزی بسیار خوب بنابراین و به این معنی است که به طور خلاصه فقط

points of an idea or an argument or something that  you want to say all right so let's let's use it in  

نکات اصلی یک ایده یا استدلال یا چیزی را که می خواهید بگویید خوب است ارائه دهید، بنابراین بیایید از آن

a sentence here for example i've played many video  games and played over 1 000 hours on some of them  

در   جمله ای در اینجا استفاده کنیم، به عنوان مثال من ویدیوهای زیادی را پخش کرده ام بازی‌ها و بیش از 1000 ساعت روی برخی از آن‌ها بازی

in a nutshell i love video games today is another  idioms video except this is about family there are  

کرده‌اید. به طور خلاصه، من امروز عاشق بازی‌های ویدیویی هستم، یکی دیگر از ویدیوهای اصطلاحی است به جز این که درباره خانواده است.

a lot of different idioms about this subject and  today we're going to look at about five of some of  

g تا به پنج مورد

the most common idioms that we use in english  about family so let's look at our first idiom  

از رایج‌ترین اصطلاحاتی که در انگلیسی درباره خانواده استفاده می‌کنیم نگاه کنیم، بنابراین بیایید به اولین اصطلاح خود نگاه

it is to be the spitting image of and this means  to look very similar to a family member okay so  

this is really this is about your face okay it can  be about your eyes maybe about your the shape of  

کنیم. واقعاً این مربوط به صورت شماست، خوب، ممکن است درباره چشمان شما باشد، شاید به شکل

your face or something like that so for example my  aunt says i'm the spitting image of my grandfather  

صورت شما یا چیزی شبیه به آن، مثلاً خاله من می گوید من تصویر پدربزرگم هستم.

i have the same nose or the same hair eyes nose  and mouth our next idiom is to follow in someone's  

بینی و دهان اصطلاح بعدی ما این است که

footsteps and really this this means that you're  going to do the same thing as someone in your  

رد پای کسی را دنبال کنیم و واقعاً این بدان معنی است که شما همان کاری را انجام خواهید داد که یکی از اعضای خانواده خود انجام می دهید

family and the actual definition is to to try  and achieve the same thing that someone else  

و تعریف واقعی این است که تلاش کنید و به همان چیزی برسید که شخص دیگری

usually a family member has done you can use  this with a friend or someone else some maybe a  

معمولاً یکی از اعضای خانواده این کار را انجام داده است، می‌توانید از این کار با یک دوست یا شخص دیگری، شاید یک

famous person but usually we use this with family  members so for example my dad was a firefighter  

فرد مشهور، استفاده کنید، اما معمولاً ما از آن برای اعضای خانواده استفاده می‌کنیم، برای مثال پدرم یک آتش‌نشان بود

and i decided that i will follow in his  footsteps i want to be a firefighter too  

و من تصمیم گرفتم که راه او را دنبال کنم، می‌خواهم یک نفر باشم. صنوبر Fighter too

our next idiom is to run in the family all right  so this means that many members of the family have  

اصطلاح بعدی ما این است که همه چیز در خانواده اجرا شود بنابراین این بدان معناست که بسیاری از اعضای خانواده

similar or the same qualities and this can mean  physical qualities okay so something about your  

خصوصیات مشابه یا یکسانی دارند و این می‌تواند به این معنی باشد که ویژگی‌های فیزیکی خوب است، بنابراین ممکن است چیزی در مورد

face maybe your family is very tall okay but  it can also be things about personality okay  

چهره   شما ممکن است خانواده شما خیلی قد بلند باشد، اما  می‌تواند همچنین چیزهایی در مورد شخصیت خوب است

so lots of different qualities that can run in the  family so for example blue eyes run in my family  

بنابراین بسیاری از ویژگی‌های مختلف می‌توانند در خانواده وجود داشته باشند، برای مثال چشم‌های آبی در خانواده

my grandmother mother and siblings all have blue  eyes and our next idiom is bad blood bad blood  

من وجود دارد   مادربزرگ و خواهر و برادرم همه چشم‌های آبی دارند و اصطلاح بعدی ما این است که خون بد خون

means that there is anger or hate between people  due to something that happened in the past okay  

به این معنی است که عصبانیت یا خشم وجود دارد یا نفرت بین مردم به دلیل اتفاقی که در گذشته رخ داده است، خوب است،

so usually there can be some sort of argument  or just a mistake or something bad that happened  

بنابراین معمولاً ممکن است نوعی بحث و جدل یا اشتباه یا اتفاق بدی

between two people and it doesn't need to be  family so you can say this about your friends but  

بین دو نفر رخ دهد و نیازی به خانواده نیست، بنابراین می توانید این را در مورد دوستان خود بگویید. اما

again usually we would say bad blood between  family members so for example my uncle doesn't  

دوباره معمولاً ما بین اعضای خانواده

talk to my dad there's some bad blood between them  and our final idiom for this video is black sheep  

می گوییم خون بد heep

a black sheep is a person and it is someone who  acts very differently from the rest of their  

a black sheep یک شخص است و کسی است که بسیار متفاوت از بقیه اعضای خانواده خود رفتار می

family okay and a long time ago i think that maybe  this idiom was negative it was bad but actually  

کند، خوب است و خیلی وقت پیش فکر می کردم شاید این اصطلاح منفی بود، بد بود، اما در واقع

these days sometimes it can be a compliment okay  so don't worry if someone calls you a black sheep  

این روزها گاهی اوقات می تواند یک تعریف باشد. نگران نباشید اگر کسی شما را گوسفند سیاه خطاب

it's not a bad thing right sometimes you can  feel uh proud that you are the black sheep  

کرد، این چیز بدی نیست، درست گاهی اوقات می توانید احساس غرور کنید که شما گوسفند سیاه هستید،

so let's look at an example for example my entire  family loves to wake up early and work hard except  

بنابراین بیایید به یک مثال نگاه کنیم، برای مثال، تمام خانواده من دوست دارند زود بیدار شوند و سخت کار کنند، به جز

my brother he's a black sheep idioms which  i think is a really fun topic to talk about  

من برادر او اصطلاحات گوسفند سیاه است که فکر می‌کنم موضوع بسیار سرگرم‌کننده‌ای برای صحبت کردن است

because native speakers of english use a lot of  idioms in their everyday speech and there are lots  

زیرا گویشوران بومی انگلیسی از اصطلاحات زیادی در گفتار روزمره خود استفاده می‌کنند و

of different kinds of idioms but today's topic  will be money idioms which have many different  

انواع مختلفی از اصطلاحات وجود دارد، اما موضوع امروز اصطلاحات پولی خواهد بود که تعداد زیادی دارد.

meanings and these are very common idioms that we  use a lot sometimes every day and our first idiom  

معانی مختلف   و اینها اصطلاحات بسیار رایجی هستند که ما گاهی اوقات هر روز زیاد از آنها استفاده می کنیم و اولین

is bang for your buck bang for your buck  means to get very good value for your money  

اصطلاح ما  bang for your buck bang for your buck است  به معنای به دست آوردن ارزش بسیار خوبی برای پول شما است

and in this in this idiom the word buck it means  currency or money so let's look at an example here  

و در این مورد در thi اصطلاح کلمه Buck به معنای پول یا پول است، بنابراین بیایید به یک مثال در اینجا نگاه کنیم

wow i had a coupon for an extra pair of shoes i  was able to get two pairs of shoes for the price  

وای من یک کوپن برای یک جفت کفش اضافی داشتم،  توانستم دو جفت کفش به

of one pair that's bang for your buck and  our next idiom is cost an arm and a leg  

قیمت   یک جفت بگیرم که برای شما و  اصطلاح بعدی هزینه یک دست و پا است

uh this means the that the cost  of an item or items is very high  

اوه، این به این معنی است که هزینه  یک کالا یا اقلام بسیار زیاد است

and usually unreasonably high right so really too  high for you to afford so let's look at an example  

و معمولاً به طور غیرمنطقی بالا است، بنابراین واقعاً خیلی زیاد است که نمی توانید آن را بپردازید، بنابراین بیایید به یک مثال نگاه کنیم

i could only find one person selling  apples so i bought one it cost me an  

من فقط توانستم یک نفر را در حال فروش پیدا کنم سیب‌ها، بنابراین من یکی خریدم، یک

arm and a leg all right and our next idiom is cut  one's losses cut one's losses means to stop doing  

دست و پا برایم تمام شد و اصطلاح بعدی ما این است که کاهش می‌دهد.

something before you lose more money usually after  you have already lost some money maybe even just  

a little bit of money so for example the company  decided to cut its losses and abandon the project  

برای مثال، شرکت تصمیم گرفت زیان های خود را کاهش دهد و پروژه

it already lost money and didn't want to lose more  and our next idiom is pour money down the drain  

را رها کند   قبلاً پول خود را از دست داده و نمی خواست بیشتر از دست بدهد و اصطلاح بعدی ما این است که پول را در فاضلاب بریزید

this means to throw away or waste  money uh or to not spend money wisely  

این به معنای دور ریختن یا هدر دادن پول است یا نه عاقلانه پول خرج کن y

okay and sometimes this this can be  subjective right or it can be your opinion  

خوب است و گاهی اوقات این ممکن است ذهنی باشد یا ممکن است نظر شما باشد

okay but we use this idiom to tell people  if they're not being smart with their money  

اشکالی ندارد، اما ما از این اصطلاح استفاده می‌کنیم تا به مردم بگوییم که آیا با پول خود باهوش نیستند

so for example i know a person who  buys a new car every six months  

بنابراین برای مثال من شخصی را می‌شناسم که هر شش ماه یک ماشین جدید می‌خرد.

he's just pouring money down the drain our  final idiom for this video is penny pincher  

او فقط در حال ریختن پول در زهکشی است اصطلاح آخر ما برای این ویدیو این است که پنی پینچر

a penny pincher is someone who doesn't like to  spend much money even small amounts of money  

است   پنی پینچر کسی است که دوست ندارد پول زیادی خرج کند حتی مقدار کمی پول

so for example some people call me a  penny pincher because i always order  

بنابراین برای مثال برخی از مردم به من می‌گویند یک پنی گیر چون من همیشه سفارش می‌دهم

the cheapest food on the restaurant menu  idioms and the topic of today's video  

ارزان‌ترین غذا در منوی رستوران اصطلاحات و موضوع ویدیوی

is friendship so in today's video you're going to  learn a bunch of different idioms about the topic  

امروز   دوستی است، بنابراین در ویدیوی امروز شما می‌خواهید  دسته‌ای از اصطلاحات مختلف را در مورد موضوع   دوستی یاد بگیرید

of friendship and our first idiom in  this video today is a shoulder to cry on  

و اولین اصطلاح ما در این ویدیوی امروز، شانه‌ای برای گریه کردن است

and this uh this means the shoulder is actually  a person it's someone who listens to you  

و این بدان معنی است که شانه در واقع فردی است، کسی است که

when you are upset or having a difficult time in  your life so for example sometimes people just  

وقتی ناراحت هستید یا دوران سختی را در زندگی خود سپری می‌کنید به حرف شما گوش می‌دهد، به عنوان مثال گاهی اوقات مردم فقط

need a shoulder to cry on or my friend isabel is  always my shoulder to cry on our next idiom is  

به یک شانه برای گریه کردن یا سرخ کردن نیاز دارند. ایزابل همیشه شانه من برای گریه کردن است در اصطلاح بعدی ما این است که

close knit close knit close knit means to be very  close with someone okay like you in regards to  

your relationship with them usually we would say  this uh about friends so for example abdul and i  

گره نزدیک است.

have been close-knit friends for more  than 10 years and our next idiom is  

بیش از 10 سال است که دوستان صمیمی بوده‌ایم و اصطلاح بعدی ما

like two peas in a pod this means that you and  your friend are very similar okay this idiom is  

مانند دو نخود در یک غلاف است، به این معنی که شما و دوستتان بسیار شبیه هم هستید، خوب این اصطلاح

talking about your personality and your friend's  personality so for example my friend and i  

درباره شخصیت شما و دوست شما صحبت می‌کند، برای مثال دوست من و دوستتان من

both like sports and music we are like two  peas in a pod and our next idiom this is uh  

هر دو ورزش و موسیقی را دوست داریم، ما مانند دو نخود در یک غلاف هستیم و اصطلاح بعدی ما این است اوه

it's not a very positive idiom okay we we only  use this one usually in a negative scenario  

این یک اصطلاح خیلی مثبت نیست، خوب ما فقط از این یکی معمولاً در یک سناریو یا شرایط منفی استفاده می کنیم

or circumstance so bury the hatchet means to end  a conflict or an argument with someone usually  

، بنابراین دفن هچ به معنای پایان دادن به یک درگیری است. یا مشاجره با کسی معمولاً

a severe one okay so the conflict or the argument  is very important or it's a severe conflict  

یک بحث شدید خوب است، بنابراین درگیری یا مشاجره  بسیار مهم است یا درگیری شدید

so for example my brother and his best friend  have been angry at each other for two years  

بنابراین مثلاً برادر من و بهترین دوستش دو سال است که از دست یکدیگر عصبانی هستند. گوش‌ها

but they finally decided to bury the hatchet and  our next one is to be joined at the hip this means  

اما بالاخره تصمیم گرفتند هش را دفن کنند و  هشۀ بعدی ما این است که در لگن به هم بپیوندیم، این یعنی

to be together with your friend very  often okay and this word here hip  

با دوستت با هم بودن خیلی اغلب خوب است و این کلمه اینجا هیپ

okay it's a part of your body it means the middle  of your body and to be joined means together  

باشه، قسمتی از بدنت است، یعنی وسط  بدنت و ملحق شدن به معنای به

stuck together okay so i think maybe you can  infer the meaning of this idiom so let's look  

هم چسبیدن است، خوب، بنابراین فکر می‌کنم شاید بتوانید معنای این اصطلاح را استنباط کنید، بنابراین بیایید

at an example of it i am with my friend every  day so my mom says we are joined at the hip

به نمونه‌ای از آن نگاه کنیم، من هر روز با دوستم هستم، بنابراین مادرم می‌گوید ما از ناحیه لگن به هم پیوسته‌ایم