How to Make Small Talk in English - English Conversation Lesson

Hi, I’m Oli.

سلام من اولی هستم

Welcome to Oxford Online English!

به آکسفورد آنلاین انگلیسی خوش آمدید!

In this lesson, you can learn how to make small talk in English.

در این درس می توانید یاد بگیرید که چگونه مکالمه کوچک به زبان انگلیسی ایجاد کنید.

You’ll learn how small talk can help you to connect with others around you, and you’ll

خواهید آموخت که چگونه صحبت های کوچک می تواند به شما کمک کند تا با دیگران در اطراف خود ارتباط برقرار کنید،

see examples of common small talk conversation topics in dialogues.

و نمونه هایی از موضوعات رایج مکالمه کوچک را در دیالوگ ها مشاهده خواهید کرد.

You’ll also see useful questions and tips you can use to make small talk in English.

همچنین سوالات و نکات مفیدی را مشاهده خواهید کرد که می توانید از آنها برای ایجاد مکالمه کوتاه به زبان انگلیسی استفاده کنید.

First, if you enjoy our videos on YouTube, why not visit our website: Oxford Online English

اول، اگر از ویدیوهای ما در YouTube لذت می برید، چرا از وب سایت ما دیدن نکنید: Oxford Online English

dot com.

dot com.

Every video lesson has the full script, and many have quizzes which you can use to practise.

هر درس ویدیویی دارای متن کامل است و بسیاری از آنها آزمون هایی دارند که می توانید از آنها برای تمرین استفاده کنید.

You can also take online lessons with one of our many great English teachers.

همچنین می‌توانید با یکی از معلمان بزرگ انگلیسی ما در کلاس‌های آنلاین شرکت کنید.

Let’s get back to our topic: small talk.

بیایید به موضوع خود بازگردیم: صحبت های کوچک.

What exactly is small talk, anyway?

به هر حال صحبت های کوچک دقیقاً چیست؟

Hey.

سلام.

Hi!

سلام!

How’s life?

زندگی چطوره؟

Pretty good.

خیلی خوب.

You?

شما؟

Not bad.

What’ve you been up to recently?

بد نیست.

اخیراً چه کاری انجام داده اید؟

Oh, not much.

اوه، نه زیاد.

I’ve been busy at work.

سر کار مشغول بودم

What about you?

تو چطور؟

What’s new?

چه خبر؟

Same, though I’m going away next month.

همینطور، اگرچه ماه آینده می روم.

Really looking forward to it!

واقعا مشتاقانه منتظر آن هستم!

In the dialogue, you saw some basic small talk.

در دیالوگ، شما چند بحث کوچک اساسی دیدید .

Think about two questions: what is small talk?

به دو سوال فکر کنید: حرف کوچک چیست؟

Why is small talk important?

چرا صحبت های کوچک مهم است؟

Small talk means that you make a simple conversation.

صحبت های کوچک به این معنی است که شما یک مکالمه ساده انجام می دهید.

The topic isn’t important.

موضوع مهم نیست

When you make small talk, you don’t give many details.

وقتی صحبت های کوچک می کنید، جزئیات زیادی ارائه نمی کنید.

You might ask questions like ‘How’s life?’, ‘What have you been up to recently?’ or

ممکن است سؤالاتی مانند «زندگی چطور است؟»، «اخیراً چه کاری انجام داده‌اید؟» یا

‘What’s new with you?’, but you don’t expect a detailed answer.

«چه خبرهایی با شما دارید؟» بپرسید، اما انتظار پاسخ دقیق ندارید.

Many people dislike small talk, or complain about it.

بسیاری از مردم از صحبت های کوچک خوششان نمی آید، یا از آن شکایت می کنند.

They say that small talk is boring, or that it’s pointless.

آنها می گویند که صحبت های کوچک خسته کننده است، یا اینکه بیهوده است.

Small talk might be boring, but it’s not supposed to be interesting.

صحبت های کوچک ممکن است خسته کننده باشد، اما قرار نیست جالب باشد.

That’s not its function.

این کارکردش نیست

Small talk definitely *isn’t* pointless.

صحبت های کوچک قطعا *بیهوده* نیست.

So, what’s it for?

بنابراین، برای چیست؟

Small talk is a way to show friendliness and interest.

صحبت های کوچک راهی برای نشان دادن دوستی و علاقه است.

What’s more, small talk shows that you and the person you’re talking to are on the

علاوه بر این، صحبت های کوچک نشان می دهد که شما و فردی که با او صحبت می کنید در

same social level.

یک سطح اجتماعی هستید.

Think about it: managers don’t usually make much small talk with their subordinates.

در مورد آن فکر کنید: مدیران معمولاً با زیردستان خود صحبت های کوچکی نمی کنند.

Teachers in schools don’t make a lot of small talk with their pupils.

معلمان در مدارس زیاد با دانش آموزان خود صحبت های کوچکی نمی کنند.

Police officers don’t make small talk with criminals they arrest.

افسران پلیس با مجرمانی که دستگیر می کنند صحبت های کوچکی نمی کنند.

Why not?

چرا که نه؟

It’s about hierarchy.

در مورد سلسله مراتب است.

Managers are ‘above’ their subordinates in the office hierarchy.

مدیران در سلسله مراتب اداری «بالاتر» از زیردستان خود هستند .

It’s the same for teachers and schoolchildren, or police officers and criminals; they’re

این برای معلمان و دانش آموزان، یا افسران پلیس و مجرمان یکسان است. آنها

on different social levels.

در سطوح مختلف اجتماعی هستند.

If you meet a new colleague, or a new client, or you start a new class and you want to make

اگر با یک همکار جدید یا یک مشتری جدید ملاقات می کنید، یا کلاس جدیدی را راه می اندازید و می خواهید

friends, making small talk sends a social signal.

دوستانی پیدا کنید، صحبت های کوچک یک سیگنال اجتماعی ارسال می کند.

It says, “We’re on the same level, so we can be friendly with each other.”

می گوید: "ما در یک سطح هستیم، بنابراین می توانیم با یکدیگر دوستانه باشیم."

Plus, small talk is a way to avoid silence in conversation, which makes many people uncomfortable.

به علاوه، صحبت های کوچک راهی برای جلوگیری از سکوت در مکالمه است که باعث ناراحتی بسیاری از افراد می شود.

So, what should you remember from this?

بنابراین، چه چیزی را باید از این به یاد داشته باشید؟

When you make small talk, don’t worry about the topic and don’t worry about being interesting.

وقتی صحبت های کوچکی می کنید، نگران موضوع نباشید و نگران جالب بودن آن نباشید.

That’s not the point of small talk.

این بحث کوچک نیست.

Remember the three questions you saw before.

سه سوالی که قبلا دیدید را به خاطر بسپارید.

Can you remember them?

آیا می توانید آنها را به خاطر بسپارید؟

These are useful for making small talk.

اینها برای گفتگوهای کوچک مفید هستند.

Learn them and use them!

آنها را یاد بگیرید و از آنها استفاده کنید!

Next, let’s look at some common small talk topics.

در مرحله بعد، اجازه دهید به برخی از موضوعات رایج صحبت های کوچک نگاه کنیم .

Are you from around here?

اهل اینجا هستی؟

No, I grew up here, but I was born in Romania.

نه، من اینجا بزرگ شدم، اما در رومانی به دنیا آمدم.

Really?

واقعا؟

Are you from Bucharest?

اهل بخارست هستی؟

No, from Timișoara, in the west.

نه، از تیمیشورا، در غرب.

I have to admit I haven’t heard of it!

باید اعتراف کنم که چیزی نشنیده ام!

That’s OK, most people haven’t.

اشکالی ندارد، اکثر مردم این کار را نکرده اند.

It’s a big city in Romania, but it’s not so well-known in other countries.

این شهر بزرگ در رومانی است، اما در کشورهای دیگر چندان شناخته شده نیست.

What’s it like?

چه شکلی است؟

It’s pretty, but there are more opportunities here.

زیبا است، اما فرصت های بیشتری در اینجا وجود دارد.

I’m planning to move back there in a few years.

من قصد دارم چند سال دیگر به آنجا برگردم .

What about you?

تو چطور؟

Are you local?

شما محلی هستید؟

Kind of.

نوع.

I was born here, but when I was five my parents moved to Mexico, and I grew up there.

من اینجا به دنیا آمدم، اما وقتی پنج ساله بودم والدینم به مکزیک نقل مکان کردند و من در آنجا بزرگ شدم.

I moved back here after I graduated, but I haven’t spent that much time here.

من بعد از فارغ التحصیلی به اینجا برگشتم، اما زمان زیادی را اینجا سپری نکردم.

Wow, Mexico!

وای مکزیک!

Do you go back often?

آیا اغلب برمی گردی؟

Yeah, once or twice a year.

آره سالی یکی دوبار

It’s quite far, but I still have some family and a lot of friends there.

خیلی دور است، اما من هنوز خانواده و دوستان زیادی در آنجا دارم.

A common small talk topic is your hometown and the place you live, or the places you

یک موضوع رایج صحبت های کوچک زادگاه شما و مکانی است که زندگی می کنید یا مکان هایی

have lived.

که در آن زندگی کرده اید.

To start a conversation, you could ask: ‘Where are you from?’

برای شروع مکالمه، می‌توانید بپرسید: «از کجا هستید؟»

‘Are you from around here?’

«آیا اهل اینجا هستید؟»

‘Are you local?’

«آیا محلی هستید؟»

If someone asked you these questions, how would you answer?

اگر کسی این سؤال‌ها را از شما بپرسد، چگونه پاسخ می‌دهید؟

You could say: ‘I was born in …, but I’ve been living here for a while now.’

می توانید بگویید: "من در ... متولد شدم، اما مدتی است که اینجا زندگی می کنم."

‘Yes, I was born here and I've lived here all my life'.

"بله، من اینجا به دنیا آمدم و تمام عمرم را اینجا زندگی کرده ام".

‘I’m originally from …’ When you find out where someone is from, you

«من اصالتاً اهل…» وقتی فهمیدید کسی اهل کجاست،

can ask a follow-up question.

می‌توانید یک سؤال بعدی بپرسید.

For example: ‘What’s your hometown like?’

به عنوان مثال: «شهر زادگاهت چگونه است؟»

With this question, it’s more natural to use the name of the city, so say ‘What’s

با این سؤال، استفاده از نام شهر طبیعی‌تر است، بنابراین بگویید «

Hangzhou like?’

هانگژو چگونه است؟»

‘What’s Quito like?’ and so on.

«کیتو چگونه است؟» و غیره.

If the person you’re talking to is from another city or country, you could ask ‘Do

اگر فردی که با او صحبت می‌کنید اهل شهر یا کشور دیگری است، می‌توانید بپرسید «

you go back often?’

آیا اغلب برمی‌گردید؟»

Remember: with small talk, keep your answers short.

به یاد داشته باشید: با صحبت‌های کوتاه، پاسخ‌های خود را کوتاه نگه دارید .

Give some information, but don’t go into a lot of detail.

کمی اطلاعات بدهید، اما زیاد وارد جزئیات نشوید.

Also, try to find a balance between asking questions and giving information about yourself.

همچنین سعی کنید تعادلی بین پرسیدن سوال و دادن اطلاعات در مورد خودتان پیدا کنید.

Next, what other common small talk topics can you think of?

در مرحله بعد، چه موضوعات رایج دیگری را می توانید در مورد صحبت های کوچک فکر کنید؟

Let’s look at another!

به دیگری نگاه کنیم!

Any weekend plans?

برنامه ای برای آخر هفته دارید؟

Not much, I’m planning to play tennis on Saturday, then maybe go out for dinner with

نه خیلی، من قصد دارم شنبه تنیس بازی کنم ، سپس شاید با دوستان برای شام بیرون بروم

some friends.

.

You?

شما؟

I’m having a quiet weekend.

آخر هفته آرامی دارم

That’s nice sometimes.

این گاهی اوقات خوب است

Actually, I prefer to get outdoors.

در واقع، من ترجیح می دهم بیرون بروم.

I do a lot of wild swimming, but it’s too cold at the moment, so I’m going to be boring

من شنای وحشی زیادی انجام می دهم، اما در حال حاضر هوا خیلی سرد است، بنابراین من خسته

and catch up on some housework.

کننده خواهم بود و به برخی از کارهای خانه می پردازم.

Wild swimming?

شنای وحشی؟

You mean, swimming in lakes and rivers and so on?

یعنی شنا در دریاچه ها و رودخانه ها و غیره؟

How did you get into that?

چگونه وارد آن شدید؟

I used to be in a swimming club, and one of my friends from there took me to a lake

من قبلاً در یک باشگاه شنا بودم و یکی از دوستانم از آنجا مرا به دریاچه ای برد

where you can do wild swimming.

که در آنجا می توانید شنای وحشیانه انجام دهید.

I started with short distances, and now I’m training for a 10k.

من با مسافت های کوتاه شروع کردم و اکنون برای 10k تمرین می کنم.

Ten kilometres?

ده کیلومتر؟

That’s crazy!

این دیوانه است!

It’s like anything.

مثل هر چیزی است

If you work towards it slowly, it’s quite possible.

اگر به آرامی به سمت آن کار کنید، کاملاً ممکن است.

Have you ever tried it?

آیا تا به حال امتحانش کرده ای؟

No, I’m not big on swimming.

نه، من اهل شنا نیستم.

I’ve done some long-distance running, which I guess is similar in a way.

من برخی از دویدن های طولانی را انجام داده ام، که حدس می زنم به نوعی شبیه به آن باشند.

I wouldn’t know.

من نمی دانم.

I hate running!

از دویدن متنفرم!

Talking about free time, hobbies and plans for your days off is a common small talk topic.

صحبت در مورد اوقات فراغت، سرگرمی‌ها و برنامه‌های مربوط به روزهای تعطیل، موضوعی رایج برای صحبت‌های کوچک است.

Look at three questions you heard in the dialogue.

به سه سوالی که در دیالوگ شنیدید نگاه کنید.

Can you remember the missing words?

آیا می توانید کلمات گم شده را به خاطر بسپارید؟

Small talk is generally informal, so it’s usual to ask short questions, like ‘Any

صحبت‌های کوچک عموما غیررسمی است، بنابراین معمولاً به

weekend plans?’

rather than full questions, like ‘Do you have any plans for the weekend?’

جای سؤالات کامل، سؤالات کوتاه مانند «هر برنامه‌ای برای آخر هفته؟» می‌پرسید، مانند «آیا برای آخر هفته برنامه‌ای دارید؟»

If someone has an interesting or unusual hobby, you could ask ‘How did you get into that?’

اگر شخصی سرگرمی جالب یا غیرعادی دارد، می‌توانید بپرسید. «چگونه وارد این موضوع شدید؟»

Could you explain what this means?

می‌توانید توضیح دهید که این به چه معناست؟

This question is asking: how did you become interested in this?

این سوال می پرسد: چگونه به این موضوع علاقه مند شدید؟

How did you start?

چگونه شروع کردید؟

You might answer with something like: ‘I’ve been doing it for years.’

شما ممکن است با چیزی مانند این پاسخ دهید: «من سال‌هاست که این کار را انجام می‌دهم

‘I got into it when I was a student.’

.» «وقتی دانشجو بودم وارد این کار شدم.» «

‘A friend took me one time, and I’ve been hooked ever since!’

یک دوست یک بار مرا گرفت و من از آن زمان گرفتار شدم!»

Finally, asking ‘have you ever tried it?’ is a good way to continue the conversation.

در نهایت، پرسیدن "تا حالا امتحانش کردی؟ " راه خوبی برای ادامه مکالمه است.

If the other person says ‘yes’, you have more to talk about!

اگر طرف مقابل بگوید "بله"، شما باید در مورد چیزهای بیشتری صحبت کنید!

Let’s see one more common small talk topic.

بیایید یک موضوع رایج دیگر برای گفتگوی کوچک را ببینیم.

How was your weekend?

آخر هفته ات چطور بود؟

It was nice.

خیلی خوب بود.

My brother and his family came to stay.

برادرم و خانواده اش آمده بودند که بمانند.

Oh yeah?

اوه بله؟

So you have nephews and nieces?

پس برادرزاده و خواهرزاده داری؟

Yeah, actually, I have ten.

آره، در واقع، من ده تا دارم.

Wow!

وای!

I had no idea.

من هیچ ایده ای نداشتم.

How many of you are there?

چند نفر از شما انجا هستید؟

Four.

چهار

Four boys; I’m the third.

چهار پسر؛ من سوم هستم

You don’t have kids, right?

بچه نداری، درسته؟

No, not yet.

نه. هنوز نه.

You have one, or two?

یکی دوتا داری؟

Just one.

فقط یکی.

We’d like to have a second, but our apartment’s so tiny it’s difficult to think about right

ما دوست داریم یک لحظه داشته باشیم، اما آپارتمان ما آنقدر کوچک است که در حال حاضر فکر کردن به آن دشوار است

now.

.

What about the rest of your family?

بقیه اعضای خانواده شما چطور؟

Do you have any brothers and sisters?

آیا تو برادر یا خواهری داری؟

I have one brother and one sister, and one niece.

من یک برادر و یک خواهر و یک خواهرزاده دارم.

Nothing like your family.

هیچ چیز شبیه خانواده شما نیست.

It must be chaotic when you all get together.

وقتی همه دور هم جمع می شوید باید آشفته باشد.

Yeah, it is…

بله، آن را…

Fun, though!

سرگرم کننده، هر چند!

First of all, be careful with asking people about their families if you’re in another

اول از همه، مراقب باشید از مردم در مورد خانواده‌هایشان بپرسید که آیا در

country or another culture.

کشور یا فرهنگ دیگری هستید.

You don’t want to be oversensitive, but in different cultures some questions might

شما نمی خواهید بیش از حد حساس باشید، اما در فرهنگ های مختلف برخی از سوالات ممکن

sound too personal.

است خیلی شخصی به نظر برسند.

For example, asking ‘Are you married?’ or ‘Do you have children?’ to someone

برای مثال، پرسیدن «آیا متاهل هستید؟» یا «آیا بچه دارید؟» از کسی

you just met might be uncomfortable.

که به تازگی ملاقات کرده‌اید ممکن است ناراحت کننده باشد.

It’s difficult to say, because so much depends on context.

گفتن آن دشوار است، زیرا خیلی به زمینه بستگی دارد.

Just think about it and remember that in different cultures and countries people might have different

فقط به آن فکر کنید و به یاد داشته باشید که در فرهنگ ها و کشورهای مختلف مردم ممکن است انتظارات متفاوتی داشته

expectations!

باشند!

Another tip: it’s good to wait for the other person to mention their family before you

نکته دیگر: خوب است قبل از اینکه در مورد آن سؤال بپرسید، منتظر بمانید تا طرف مقابل خانواده خود را ذکر

ask questions about it.

کند.

For example, in the dialogue, Oli mentioned his brother, and I then asked him questions

مثلاً اولی در دیالوگ از برادرش یاد کرد و من از او در

about the rest of his family.

مورد بقیه اعضای خانواده اش سؤال کردم.

Anyhow, let’s see some useful small talk questions to ask about someone’s family.

به هر حال، بیایید چند سوال مفید برای گفتگو درباره خانواده کسی بپرسیم.

In the dialogue, you heard: ‘You have nephews and nieces?’

در دیالوگ، شنیدید: "شما برادرزاده و خواهرزاده دارید؟" "

‘How many of you are there?’

چند نفر از شما وجود دارد؟" "

‘You don’t have kids, right?’

بچه ندارید، درست است؟"

‘What about the rest of your family?’

"در مورد بقیه اعضای خانواده شما چطور؟"

Do you know how you would answer these?

آیا می دانید چگونه هستید؟ اینها را جواب می دهد؟

In small talk, keeping the conversation going is the most important thing.

در گفتگوهای کوچک، ادامه گفتگو مهمترین چیز است.

It’s more important than what you talk about, or what information you get from the other

مهمتر از آنچه در مورد آن صحبت می کنید، یا اطلاعاتی که از طرف مقابل می گیرید، اهمیت

person.

دارد.

So, you might ask things which aren’t genuine questions.

بنابراین، ممکن است چیزهایی بپرسید که سؤالات واقعی نیستند .

Actually, of these four questions, only one is a real request for information.

در واقع، از این چهار سوال، تنها یکی درخواست واقعی اطلاعات است.

Do you know which one?

آیا می دانید کدام یک؟

The second is a real question, where you’re asking for information.

دومی یک سوال واقعی است، جایی که شما در حال درخواست اطلاعات هستید.

What about the others?

بقیه چطور؟

The first and third are questions to check information.

سوال اول و سوم برای بررسی اطلاعات است.

You use these when you think you know the answer already, and you’re asking for confirmation.

زمانی که فکر می‌کنید پاسخ را قبلاً می‌دانید و درخواست تأیید می‌کنید، از این موارد استفاده می‌کنید.

You ask these questions to keep the conversation moving, not because you need information.

شما این سؤالات را می‌پرسید تا مکالمه را ادامه دهید، نه به این دلیل که به اطلاعات نیاز دارید.

The fourth question signals a small change of topic.

سوال چهارم نشان دهنده تغییر اندک موضوع است.

In the dialogue, I used this question to switch from asking about Lori’s immediate family

در دیالوگ، من از این سوال استفاده کردم تا از پرسیدن در مورد خانواده لوری

to talking about her family more generally.

به صحبت در مورد خانواده او به طور کلی تر تغییر کنم.

In fact, in the dialogue, this question was immediately followed by a second question:

در واقع در دیالوگ، این سوال بلافاصله با سوال دوم همراه شد:

‘Do you have any brothers or sisters?’

"آیا شما برادر یا خواهری دارید؟"

Now, let’s talk about one more thing.

حالا اجازه دهید در مورد یک چیز دیگر صحبت کنیم.

Are you a football fan?

آیا شما طرفدار فوتبال هستید؟

Not really.

نه واقعا.

I do like watching basketball, though.

با این حال من تماشای بسکتبال را دوست دارم.

Really?

واقعا؟

I love basketball, too!

من هم بسکتبال را دوست دارم!

Do you go to many games, or just watch on TV?

آیا به بازی های زیادی می روید یا فقط از تلویزیون تماشا می کنید؟

I go to, I guess, four or five games a season.

من حدس می زنم به چهار یا پنج بازی در فصل می روم.

You?

شما؟

About the same.

در مورد همین.

Did you see it last week?

هفته پیش دیدی؟

That was a crazy result!

این یک نتیجه دیوانه کننده بود!

Yeah, I know, right?

بله، می دانم، درست است؟

Great game, though.

هر چند بازی عالیه

I couldn’t sleep afterwards, I was so hyped up.

بعدش نتونستم بخوابم، خیلی هیجان زده بودم.

Do you think they have a chance of winning?

به نظر شما آنها شانسی برای برنده شدن دارند؟

I’m not sure.

مطمئن نیستم.

I don’t want to get my hopes up.

من نمی خواهم امیدم را از بین ببرم.

I know what you mean.

من میدونم منظورت چیه.

Hey, do you want to watch the game together this Saturday?

سلام، آیا می خواهید بازی این شنبه را با هم تماشا کنید؟

I have some friends coming over to my house.

چند دوست دارم که به خانه ام می آیند.

You could join us, and we’ll have beer and snacks.

شما می توانید به ما بپیوندید، و ما آبجو و تنقلات می خوریم.

Oh, yeah, thanks!

اوه، بله، متشکرم!

That sounds great.

به نظر عالی میاد.

You heard before that small talk doesn’t need to be interesting, and the most important

قبلاً شنیده اید که صحبت های کوچک نیازی به جالب بودن ندارند و مهمترین

thing is to keep the conversation going.

چیز این است که مکالمه را ادامه دهید.

That’s true, but what’s the end goal?

این درست است، اما هدف نهایی چیست؟

You can’t make small talk forever.

شما نمی توانید برای همیشه حرف های کوچک بزنید.

In the end, you need to develop a deeper conversation.

در پایان، باید گفتگوی عمیق تری ایجاد کنید.

That doesn’t mean you need to get into serious topics; when we say ‘deeper conversation’

این بدان معنا نیست که شما باید وارد موضوعات جدی شوید . وقتی می‌گوییم «مکالمه عمیق‌تر» به

we mean a conversation you’re both interested in, and where you really want to hear what

معنای مکالمه‌ای است که هر دو به آن علاقه‌مند هستید و واقعاً می‌خواهید آنچه را

the other person has to say.

که طرف مقابل می‌گوید بشنوید.

The best way to do this is to find things in common or shared interests.

بهترین راه برای انجام این کار، یافتن چیزهای مشترک یا علایق مشترک است.

To do this, balance asking questions and giving information about yourself, and try to avoid

برای این کار بین پرسیدن سوال و دادن اطلاعات در مورد خود تعادل برقرار کنید و سعی کنید از

very short answers.

پاسخ های خیلی کوتاه خودداری کنید.

For example, in the dialogue, I asked Lori if she was a football fan.

مثلاً در دیالوگ از لوری پرسیدم که آیا او طرفدار فوتبال است؟

She said that she wasn't.

او گفت که او نیست.

Then, she added that she likes a different sport: basketball.

سپس، او اضافه کرد که او یک ورزش متفاوت را دوست دارد: بسکتبال.

This gave us something new to talk about, and we found something we have in common.

این به ما چیز جدیدی داد تا در مورد آن صحبت کنیم، و ما چیزهای مشترکی پیدا کردیم.

If you just answer ‘not really’, then it’s difficult to move the conversation

اگر فقط به «واقعاً» پاسخ دهید، پیش بردن مکالمه دشوار است

forwards.

.

Finally, a question.

در نهایت یک سوال

Expectations and etiquette around small talk can be very different in different parts of

انتظارات و آداب معاشرت در مورد صحبت های کوچک می تواند در نقاط مختلف جهان بسیار متفاوت

the world.

باشد.

Compare what you’ve heard in this lesson to how things are in your country and your

آنچه را که در این درس شنیده اید با وضعیت کشور و فرهنگ خود مقایسه کنید

culture.

.

Do you have a similar approach to small talk, or are there differences?

آیا رویکرد مشابهی برای صحبت های کوچک دارید یا تفاوت هایی وجود دارد؟

Let us know your thoughts in the comments, and share your ideas with English learners

نظرات خود را در نظرات با ما در میان بگذارید و ایده های خود را با زبان آموزان انگلیسی

from all over the world!

از سراسر جهان به اشتراک بگذارید!

Thanks for watching!

ممنون از ملاحظه تان!

See you next time!

بعدا می بینمت!