5 Ways to Compare and Contrast in English

Hi, I’m Maria.

سلام من ماریا هستم

Welcome to Oxford Online English!

به آکسفورد آنلاین انگلیسی خوش آمدید!

In this lesson, you can learn how to compare and contrast things in English.

در این درس می توانید یاد بگیرید که چگونه چیزها را به زبان انگلیسی مقایسه و مقایسه کنید.

When you compare two—or more—things, you need to talk about similarities and differences

وقتی دو یا چند چیز را با هم مقایسه می کنید، باید در مورد شباهت ها و تفاوت های

between them.

بین آنها صحبت کنید.

This is a very global skill; it could be useful in spoken English, or in writing.

این یک مهارت بسیار جهانی است. می تواند در مکالمه انگلیسی یا نوشتاری مفید باشد.

In this lesson, you’ll learn different language you can use to talk about how similar or different

در این درس، زبان های مختلفی را یاد خواهید گرفت که می توانید از آنها برای صحبت در مورد شباهت یا تفاوت

two things are.

دو چیز استفاده کنید.

We’ll cover many different topics, to show you different ways to use your new language.

ما موضوعات مختلف زیادی را پوشش خواهیم داد تا راه‌های مختلف استفاده از زبان جدیدتان را به شما نشان دهیم.

Let’s start by seeing how you can talk about big differences.

بیایید با دیدن اینکه چگونه می توانید در مورد تفاوت های بزرگ صحبت کنید شروع کنیم .

Our topic for this section is travel.

موضوع ما برای این بخش سفر است.

So, you went to Vietnam and Laos, right?

بنابراین، شما به ویتنام و لائوس رفتید، درست است؟

What did you think?

چی فکر کردی؟

They were both great, but totally different.

هر دو عالی بودند، اما کاملاً متفاوت بودند.

It’s hard to compare them.

مقایسه آنها سخت است.

It’s strange, really, because they’re so close geographically, but in other ways

واقعاً عجیب است، زیرا آنها از نظر جغرافیایی بسیار نزدیک هستند، اما از جهات

they’re almost nothing alike.

دیگر تقریباً هیچ شباهتی ندارند.

What was the biggest difference?

بزرگترین تفاوت چه بود؟

I’d say the pace of life.

من می گویم سرعت زندگی.

In Vietnam everything moves so much faster.

در ویتنام همه چیز خیلی سریعتر پیش می رود.

Laos is way more relaxed.

لائوس بسیار آرام تر است.

Which did you like better?

کدام را بهتر دوست داشتید؟

It’s hard to say.

گفتنش سخته

I liked them both, but for different reasons.

من هر دو را دوست داشتم، اما به دلایل مختلف.

In this short dialogue, you saw five phrases you can use to talk about two things which

در این گفتگوی کوتاه، پنج عبارت را دیدید که می توانید از آنها برای صحبت در مورد دو

are very different.

چیز بسیار متفاوت استفاده کنید.

Do you remember what they were?

یادت هست چی بودند؟

If two things are very different, you can say:

اگر دو چیز بسیار متفاوت هستند، می توانید بگویید:

They’re totally different.

آنها کاملاً متفاوت هستند.

It’s hard to compare them.

مقایسه آنها سخت است.

They’re almost nothing alike.

آنها تقریباً هیچ شباهتی ندارند.

These are fixed phrases, but you can adapt them to express different ideas.

این عبارات ثابت هستند، اما شما می توانید آنها را برای بیان ایده های مختلف تطبیق دهید.

For example:

به عنوان مثال:

They’re so different.

آنها بسیار متفاوت هستند.

It’s impossible to compare them.

مقایسه آنها غیرممکن است.

They’re nothing alike.

هیچ چیز شبیه هم نیستند

You can also use a comparative adjective or adverb.

همچنین می توانید از صفت یا قید مقایسه ای استفاده کنید .

For example, in the dialogue, you heard:

به عنوان مثال، در دیالوگ شنیدید:

Everything moves so much faster.

همه چیز خیلی سریعتر حرکت می کند.

Laos is way more relaxed.

لائوس بسیار آرام تر است.

Before a comparative, you can add an intensifier like much, so much, or way to show that you’re

قبل از مقایسه، می‌توانید تقویت‌کننده‌ای مانند خیلی، خیلی یا روشی اضافه کنید تا نشان دهید که

talking about a big difference.

در مورد تفاوت بزرگ صحبت می‌کنید.

Using way is more conversational.

استفاده از روش بیشتر محاوره ای است.

You can use these in many different situations; for example:

شما می توانید از آنها در موقعیت های مختلف استفاده کنید. به عنوان مثال:

Lisbon is much cheaper than most European cities.

لیسبون بسیار ارزان تر از بسیاری از شهرهای اروپایی است .

The museum was so much more interesting than I expected.

موزه خیلی جالب تر از چیزی بود که انتظار داشتم.

Shanghai is way bigger than anywhere I’ve been before.

شانگهای بسیار بزرگتر از هر جایی است که قبلا بوده ام.

There’s a common mistake which English learners often make here with much and more.

یک اشتباه رایج وجود دارد که زبان آموزان انگلیسی اغلب در اینجا با آن بسیار و بیشتر مرتکب می شوند.

If you need more, it’s part of the comparative, like more interesting.

اگر به موارد بیشتری نیاز دارید، بخشی از مقایسه است، مانند جالب تر.

If you add much, it adds emphasis and shows that you’re talking about a large difference.

اگر چیزهای زیادی اضافه کنید، تاکید بیشتری می کند و نشان می دهد که در مورد تفاوت زیادی صحبت می کنید.

Don’t say things like:

مواردی از این قبیل نگویید:

Tokyo is much expensive than other Asian cities.

توکیو نسبت به سایر شهرهای آسیایی بسیار گران است.

The food in Mexico was much more cheaper than in the States.

غذا در مکزیک بسیار ارزان تر از ایالات متحده بود.

Can you correct these sentences?

آیا می توانید این جملات را اصلاح کنید؟

Tokyo is much more expensive than other Asian cities.

توکیو بسیار گرانتر از سایر شهرهای آسیایی است .

The food in Mexico was much cheaper than in the States.

غذا در مکزیک بسیار ارزان تر از ایالات متحده بود.

These are common mistakes, so be careful!

اینها اشتباهات رایجی هستند، پس مراقب باشید!

Now, let’s see how you can talk about things which are very similar.

حال، بیایید ببینیم چگونه می توانید در مورد چیزهایی که بسیار شبیه هم هستند صحبت کنید.

In this section, we’re going to talk about describing people.

در این بخش قصد داریم در مورد توصیف افراد صحبت کنیم.

Have you met his brother?

با برادرش آشنا شدی؟

Yeah!

آره

They’re so alike; I could hardly tell them apart!

خیلی شبیه هم هستند؛ به سختی توانستم آنها را از هم جدا کنم!

I kept mixing up their names.

من مدام نام آنها را قاطی می کردم.

I know!

میدانم!

It’s weird, right?

عجیب است، درست است؟

They could be twins.

آنها می توانند دوقلو باشند.

It’s funny because they look so similar, and they seem to have the same personality,

خنده دار است زیرا آنها بسیار شبیه به نظر می رسند، و به نظر می رسد که آنها نیز شخصیت مشابهی

too.

دارند.

Equally chatty, equally funny…

به همان اندازه پرحرف، به همان اندازه خنده دار...

His brother is just as sarcastic as he is, too.

برادرش هم مثل او کنایه آمیز است.

Yeah, true.

آره درسته

Again, you heard five phrases to describe people who are very similar.

باز هم پنج عبارت برای توصیف افرادی که بسیار شبیه هم هستند شنیدید.

Do you remember them?

آیا آنها را به خاطر می آورید؟

If you want to find them yourself, you can go back and listen to the dialogue again.

اگر می خواهید خودتان آنها را پیدا کنید، می توانید به عقب برگردید و دوباره به دیالوگ گوش دهید.

Try to write them down.

سعی کنید آنها را یادداشت کنید.

If two people are very similar, you could say:

اگر دو نفر خیلی شبیه هم هستند، می توانید بگویید:

They’re so alike.

آنها خیلی شبیه هم هستند.

I can hardly tell them apart.

من به سختی می توانم آنها را از هم جدا کنم.

They look so similar.

خیلی شبیه هم هستند

They’re equally chatty.

آنها به همان اندازه پرحرف هستند.

He’s just as sarcastic as his brother.

او به اندازه برادرش کنایه آمیز است.

Of course, you can adapt these phrases; for example:

البته می توانید این عبارات را تطبیق دهید. به عنوان مثال

The way they talk is so similar.

: نحوه صحبت آنها بسیار شبیه است.

They’re equally funny.

آنها به همان اندازه بامزه هستند

She’s just as impatient as her mother.

او هم مثل مادرش بی حوصله است.

Here’s a task for you: can you think of two people you know who are very similar?

این یک وظیفه برای شماست: آیا می توانید به دو نفر که می شناسید و بسیار شبیه هم هستند فکر کنید؟

Write down three sentences to describe them, using the language you just saw.

با استفاده از زبانی که اخیراً دیدید، سه جمله برای توصیف آنها بنویسید.

Pause the video and do it now!

ویدیو را مکث کنید و همین الان این کار را انجام دهید!

You’ve seen how to use this language to talk about people, but you can use the same

شما نحوه استفاده از این زبان را برای صحبت در مورد افراد مشاهده کرده اید، اما می توانید از همان

phrases to talk about many different things; for example:

عبارات برای صحبت در مورد چیزهای مختلف استفاده کنید. به عنوان مثال:

I can hardly tell these two wines apart.

من به سختی می توانم این دو شراب را از هم جدا کنم.

I hated both cities; they’re equally terrible.

از هر دو شهر متنفر بودم. آنها به همان اندازه وحشتناک هستند

Playing golf is just as boring as watching it.

بازی گلف به اندازه تماشای آن خسته کننده است .

Next, you’re going to see how to talk about small differences.

در مرحله بعد، خواهید دید که چگونه در مورد تفاوت های کوچک صحبت کنید.

Our topic for the next section?

موضوع ما برای بخش بعدی؟

Sports!

ورزش ها!

Good game, right?

بازی خوبی است، درست است؟

Yeah, it was.

آره بود فکر می کردم

They played a bit better than last week, I thought.

آنها کمی بهتر از هفته گذشته بازی کردند.

Yup.

آره.

They were just a little sharper in those key moments.

آنها فقط در آن لحظات کلیدی کمی تیزتر بودند .

I thought the keeper did slightly better, too.

فکر می کردم دروازه بان هم کمی بهتر عمل کرد.

He wasn’t quite as hesitant as he was last week, and you could see the defence looked

او به اندازه هفته گذشته مردد نبود ، و می‌توانستید ببینید که دفاع محکم‌تر به نظر می‌رسد

more solid.

.

They looked good going forward, too.

آنها در آینده نیز خوب به نظر می رسیدند.

They were just a touch faster moving the ball around.

آنها فقط یک لمس سریعتر توپ را به اطراف حرکت می دادند .

True.

درست است، واقعی.

They weren’t doing that last week.

آنها هفته گذشته این کار را انجام نمی دادند.

Again, you heard five phrases to talk about small differences.

باز هم پنج عبارت برای صحبت در مورد تفاوت های کوچک شنیدید.

Can you remember them?

آیا می توانید آنها را به خاطر بسپارید؟

Again, you can review the dialogue and write them down if you want to find them yourself.

باز هم می‌توانید دیالوگ‌ها را مرور کنید و اگر می‌خواهید خودتان آن‌ها را پیدا کنید، آن‌ها را یادداشت کنید.

When talking about small differences, you can use a modifier plus a comparative adjective

وقتی در مورد تفاوت های کوچک صحبت می کنید، می توانید از یک اصلاح کننده به اضافه یک صفت

or adverb, like this:

یا قید مقایسه ای استفاده کنید، مانند این:

They played a bit better.

آنها کمی بهتر بازی کردند.

They were just a little sharper.

فقط کمی تیزتر بودند.

The keeper did slightly better.

دروازه بان کمی بهتر عمل کرد.

They were a touch faster.

آنها یک لمس سریعتر بودند.

You can also use quite as… as… to show that two things are slightly different, like

شما همچنین می توانید از کاملاً به عنوان ... به عنوان ... استفاده کنید تا نشان دهید که دو چیز کمی متفاوت هستند، مانند

this:

این:

He wasn’t quite as hesitant as he was last week.

او به اندازه هفته گذشته مردد نبود .

In the dialogue, we were talking about a football match that we both saw, but you can use these

در دیالوگ، ما در مورد یک مسابقه فوتبال صحبت می کردیم که هر دو شاهد آن بودیم، اما می توانید از این

phrases and structures to talk about many different topics.

عبارات و ساختارها برای صحبت در مورد موضوعات مختلف استفاده کنید.

For example:

به عنوان مثال:

Taking the train will be a bit faster.

سوار شدن به قطار کمی سریعتر خواهد بود.

She’s a little older than her husband.

او کمی از شوهرش بزرگتر است.

This isn’t quite as spicy as the last time you made it.

این به اندازه آخرین باری که آن را درست کردید تند نیست.

Let’s look at one more topic.

بیایید یک موضوع دیگر را بررسی کنیم.

In the next section, we’re going to talk about food.

در بخش بعدی در مورد غذا صحبت خواهیم کرد .

What did you think?

چی فکر کردی؟

It was tasty, but the dishes didn’t vary much.

خوشمزه بود، اما غذاها تفاوت چندانی نداشتند .

Everything tasted much the same.

طعم همه چیز تقریباً یکسان بود.

Yeah, I know what you mean.

آره میدونم منظورت چیه

Did you try the shrimp?

میگو رو امتحان کردی؟

Yeah.

آره

That was probably the best, but the main dishes were all pretty similar.

این احتمالاً بهترین بود، اما غذاهای اصلی همه تقریباً مشابه بودند.

Tomato, sweet, slightly spicy…

گوجه فرنگی، شیرین، کمی تند...

Maybe we just didn’t order the right things.

شاید چیزهای درستی سفارش نداده باشیم.

I don’t think it’s that.

من فکر نمی کنم این باشد.

I’ve been there before, and it was more or less like tonight.

من قبلاً آنجا بودم و کم و بیش شبیه امشب بود.

It was a bit disappointing, especially for the price.

کمی ناامید کننده بود، مخصوصاً نسبت به قیمت.

It was nearly as expensive as that Japanese place we went to for my birthday!

تقریباً به اندازه آن مکان ژاپنی که برای تولدم رفتیم گران بود!

Yeah, I know.

آره میدونم

Let’s not go back.

به عقب برنگردیم.

Here, we were talking about a bad restaurant, where everything tasted almost the same.

در اینجا، ما در مورد یک رستوران بد صحبت می کردیم که همه چیز تقریباً یک طعم بود.

Of course, talking about close similarities is similar to talking about minor differences.

البته صحبت در مورد شباهت های نزدیک شبیه به صحبت در مورد تفاوت های جزئی است.

The only difference is your focus.

تنها تفاوت تمرکز شماست.

If two things are slightly different, you can use different language depending on whether

اگر دو چیز کمی متفاوت است، بسته به اینکه

you want to focus on the differences or on the similarities.

می خواهید روی تفاوت ها یا شباهت ها تمرکز کنید، می توانید از زبان متفاوتی استفاده کنید.

In this dialogue, you heard five phrases to describe slight similarities.

در این دیالوگ پنج عبارت برای توصیف شباهت های جزئی شنیدید.

Can you remember them?

آیا می توانید آنها را به خاطر بسپارید؟

You heard:

شنیده اید

The dishes didn’t vary much.

: ظروف خیلی متفاوت نبودند.

Everything tasted much the same.

طعم همه چیز تقریباً یکسان بود.

The main dishes were all pretty similar.

غذاهای اصلی همه شبیه به هم بودند.

It was more or less like tonight.

کم و بیش مثل امشب بود.

It was nearly as expensive as that Japanese place we went to for my birthday.

تقریباً به اندازه آن مکان ژاپنی که برای تولدم رفتیم گران بود.

Of course, you can adapt these phrases to talk about different things; for example:

البته، شما می توانید این عبارات را برای صحبت در مورد چیزهای مختلف تطبیق دهید. به عنوان مثال:

Apartments here don’t vary much.

آپارتمان ها در اینجا تفاوت زیادی ندارند.

You can do it today or tomorrow—it’s much the same to me.

شما می توانید آن را امروز یا فردا انجام دهید - برای من تقریباً یکسان است.

A lot of small towns in the UK are pretty similar.

بسیاری از شهرهای کوچک در بریتانیا بسیار شبیه به هم هستند.

There are different versions of rugby, but the basic idea is more or less the same.

نسخه های مختلفی از راگبی وجود دارد، اما ایده اصلی کم و بیش یکسان است.

My nephew is almost as tall as me now!

برادرزاده من الان تقریباً به اندازه من قد دارد!

Now, you should know how to talk about differences and similarities in different ways.

اکنون، باید بدانید که چگونه در مورد تفاوت ها و شباهت ها به روش های مختلف صحبت کنید.

Let’s see how you can put everything you’ve learned together.

بیایید ببینیم چگونه می توانید همه چیزهایی را که یاد گرفته اید کنار هم قرار دهید.

Of course, when you’re speaking or writing naturally, you don’t necessarily want to

البته، وقتی به طور طبیعی صحبت می کنید یا می نویسید، لزوما نمی خواهید

talk about only big differences, or only similarities.

فقط در مورد تفاوت های بزرگ یا فقط شباهت ها صحبت کنید.

You may need to use a range of different language.

ممکن است لازم باشد از طیف وسیعی از زبان های مختلف استفاده کنید.

You’re going to see two longer answers on different topics, using a range of language

با استفاده از طیف وسیعی از زبان های این درس، دو پاسخ طولانی تر را در مورد موضوعات مختلف مشاهده خواهید کرد

from this lesson.

.

First, let’s see an answer comparing two cities: Moscow and St Petersburg:

ابتدا بیایید پاسخی را در مورد مقایسه دو شهر ببینیم: مسکو و سنت پترزبورگ:

If you visit Russia, you should definitely visit both Moscow and St Petersburg.

اگر از روسیه بازدید می کنید، قطعا باید از مسکو و سنت پترزبورگ دیدن کنید.

They’re completely different cities.

آنها شهرهای کاملاً متفاوتی هستند.

St Petersburg feels much more European than Moscow, while Moscow is a bit grittier, but

سنت پترزبورگ بسیار اروپایی‌تر از مسکو احساس می‌شود، در حالی که مسکو کمی سرزنده‌تر، اما

very interesting.

بسیار جالب است.

Things like accommodation, food, transport and so on are much the same in both places.

مواردی مانند اقامت، غذا، حمل و نقل و غیره در هر دو مکان تقریباً یکسان است.

It’s slightly easier to find a cheaper place to stay in St Petersburg, but Moscow has a

پیدا کردن یک مکان ارزان‌تر برای اقامت در سن پترزبورگ کمی ساده‌تر است، اما مسکو در مورد

bit more variety when it comes to eating out.

غذا خوردن در بیرون از خانه تنوع کمی دارد.

To get around, take the metro, which is just as efficient in both cities.

برای رفت و آمد، سوار مترو شوید که در هر دو شهر به همان اندازه کارآمد است.

Have you been to Moscow or St Petersburg?

آیا به مسکو یا سن پترزبورگ رفته اید؟

What would you add to our description?

چه چیزی را به توضیحات ما اضافه می کنید؟

You can let us know in the comments!

می توانید در نظرات به ما اطلاع دهید!

Let’s look at one more longer example.

بیایید به یک مثال طولانی تر نگاه کنیم.

This time, we’re going to compare working at home with working in an office.

این بار، کار در خانه را با کار در دفتر مقایسه می کنیم.

It’s hard to compare working at home and working in an office.

مقایسه کار در خانه و کار در دفتر کار دشواری است.

People think that working at home would be much more relaxing, but that’s not always

مردم فکر می کنند که کار در خانه بسیار آرامش بخش است، اما این همیشه

true.

درست نیست.

You still have to do just as much work, so it can be equally stressful.

شما هنوز باید به همان اندازه کار کنید، بنابراین می تواند به همان اندازه استرس زا باشد.

Of course, you have slightly more freedom to plan your own day, but you also have to

البته، شما برای برنامه ریزی روز خود کمی آزادی بیشتری دارید، اما

be a bit more responsible, because otherwise you end up wasting a lot of time.

باید کمی مسئولیت پذیرتر نیز باشید، زیرا در غیر این صورت زمان زیادی را تلف می کنید.

In the end, you save time commuting, but most people waste a little more time, so you spend

در نهایت، در زمان رفت و آمد صرفه جویی می کنید، اما بیشتر مردم زمان بیشتری را هدر می دهند، بنابراین

nearly as much time working as if you just went to work.

تقریباً به اندازه ای زمان صرف کار می کنید که گویی تازه به سر کار رفته اید.

Can you see how this answer uses different phrases and structures from the lesson to

آیا می توانید ببینید که چگونه این پاسخ از عبارات و ساختارهای مختلف درس برای

compare these two points?

مقایسه این دو نکته استفاده می کند؟

What do you think about this topic?

در مورد این موضوع چی فکر میکنی؟

Would you prefer to work at home, or work in an office?

آیا ترجیح می دهید در خانه کار کنید یا در دفتر کار کنید؟

Let us know in the comments.

در نظرات به ما اطلاع دهید.

Finally, could you make a longer answer like this?

در نهایت، آیا می توانید یک پاسخ طولانی تر مانند این ارائه دهید؟

You could compare two cities you’ve visited, two different cuisines, two people you know,

می‌توانید دو شهر را که بازدید کرده‌اید، دو غذای متفاوت، دو شخصی که می‌شناسید

or something else.

یا چیز دیگری مقایسه کنید.

You can use this language to talk about almost anything!

شما می توانید از این زبان برای صحبت در مورد هر چیزی استفاده کنید!

If you enjoyed this lesson, visit our website for more free English lessons: Oxford Online

اگر از این درس لذت بردید، برای آموزش رایگان بیشتر به وب سایت ما مراجعه کنید: Oxford Online

English dot com.

English dot com.

Thanks for watching!

ممنون از ملاحظه تان!

See you next time!

بعدا می بینمت!