Ways to Say "I don't know" - Level Up Your English Conversation

Hi, I'm Martin.

سلام من مارتین هستم

Welcome to Oxford Online English!

به آکسفورد آنلاین انگلیسی خوش آمدید!

I’ve got a question: when’s my birthday?

من یک سوال دارم: تولد من کی است؟

I’ve got another question: how do you spell ‘miscellaneous’?

من یک سوال دیگر دارم: چگونه "متفرقه" را می نویسید؟

What’s one thousand and twenty four times forty-six point eight?

هزار و بیست و چهار ضربدر چهل و شش نقطه هشت چیست؟

How high is Mount Everest, to the nearest centimetre?

ارتفاع قله اورست به نزدیکترین سانتی متر چقدر است؟

Probably, you don’t know the answer to all these questions.

احتمالاً شما پاسخ همه این سؤالات را نمی دانید .

That’s OK!

اشکالی ندارد!

No one knows everything.

هیچ کس همه چیز را نمی داند.

But, how can you say ‘I don’t know’ in English?

اما، چگونه می توانید به انگلیسی بگویید "نمی دانم" ؟

Of course, you can just say ‘I don’t know.’

البته، شما فقط می‌توانید بگویید «نمی‌دانم.»

But, fluent English speakers use many different words and phrases, even for simple ideas like

اما، انگلیسی‌زبانان مسلط از کلمات و عبارات مختلفی استفاده می‌کنند، حتی برای ایده‌های ساده‌ای مانند

this.

این.

This video is part of our ‘level up’ series.

این ویدیو بخشی از مجموعه «سطح بالا» ما است.

Are you bored of using the same phrases again and again?

آیا حوصله ی تکرار و تکرار عبارات مشابه را ندارید؟

Do you want to use a wider range of language in everyday conversations?

آیا می خواهید از طیف وسیع تری از زبان در مکالمات روزمره استفاده کنید؟

This lesson will help!

این درس کمک خواهد کرد!

Don’t forget to check out other videos in our ‘level up’ series, too.

فراموش نکنید که سایر ویدیوها را نیز در مجموعه "سطح بالا" ما بررسی کنید.

Another thing: don’t forget to turn on subtitles if you need them!

نکته دیگر: فراموش نکنید که در صورت نیاز زیرنویس را روشن کنید!

This video has English subtitles; click the ‘CC’ button on the video player to turn

این ویدیو دارای زیرنویس انگلیسی است. روی دکمه "CC" در پخش کننده ویدیو کلیک کنید تا

them on.

آنها روشن شوند.

Are you ready for your class?

آیا برای کلاس خود آماده هستید؟

Let’s begin!

شروع کنیم!

Have you seen my phone?

گوشی من رو دیدی؟

I’ve been looking for it everywhere!

همه جا دنبالش گشتم!

Dunno where it is.

نمی دانم کجاست

Are you sure?

مطمئنی؟

I thought I left it in here.

فکر کردم اینجا گذاشتمش

How am I supposed to know?

از کجا باید بدونم؟

It’s your phone!

این گوشی شماست!

Well I can't leave without it.

خوب من بدون آن نمی توانم ترک کنم.

When was the last time you used it?

آخرین باری که از آن استفاده کردید کی بود؟

Mmm, I dunno…

ممم، نمی دانم...

I sent some messages this morning.

امروز صبح چند پیام فرستادم.

I’m pretty sure it was in here.

من تقریباً مطمئن هستم که اینجا بود.

‘Dunno’ is a contraction and it is used informally.

"دونو" یک انقباض است و به طور غیر رسمی استفاده می شود.

Use it when speaking to people you know well.

هنگام صحبت با افرادی که خوب می شناسید از آن استفاده کنید.

You should probably avoid using ‘dunno’ in more formal situations

احتمالاً باید از استفاده از «دونم» در موقعیت‌های رسمی‌تر اجتناب کنید،

because it can sound like you’re not so interested in what the other party is asking

زیرا ممکن است به نظر برسد که چندان علاقه‌ای به آنچه طرف مقابل از

you.

شما می‌خواهد ندارید.

You might also write ‘dunno’ in informal messages or emails.

همچنین ممکن است در پیام‌ها یا ایمیل‌های غیررسمی «نمی‌دانم» بنویسید .

If someone asks you a question and there’s no way you could know the answer, you could

اگر کسی از شما سوالی می‌پرسد و هیچ راهی وجود ندارد که بتوانید پاسخ آن را بدانید، می‌توانید

say something like ‘How am I supposed to know?’

چیزی مانند «از کجا باید بدانم؟»

This has more information than just ‘I don’t know’.

این اطلاعات بیشتر از « نمی‌دانم» دارد.

It says ‘I don’t know, and why do you think I would know?’

می‌گوید «نمی‌دانم، و چرا فکر می‌کنی می‌دانم؟»

It expresses frustration, so again, it’s not something you would generally use if you

این بیانگر ناامیدی است، بنابراین باز هم، اگر می‌خواهید مؤدب باشید، معمولاً از آن استفاده نمی‌کنید

want to be polite.

.

That doesn’t mean that it’s rude!

این به این معنی نیست که بی ادب است!

It’s just that you should be aware of the situation when choosing your language.

فقط این است که هنگام انتخاب زبان خود باید از شرایط آگاه باشید.

Where’s that vase that use to be on the table?

آن گلدانی که قبلا روی میز بود کجاست؟

There was a vase…?

گلدانی بود…؟

I haven’t got a clue.

من سرنخی ندارم

I didn’t even notice it was missing!

من حتی متوجه نشدم!

How is that even possible?

این چطور ممکن هست؟

It was right there on the table.

همان جا روی میز بود.

I’m sorry, you know I don’t really pay much attention to these kinds of things.

متاسفم، شما می دانید که من واقعاً به این نوع چیزها توجه نمی کنم.

Wow, you *really* don’t have a clue, do you?

وای، شما *واقعا* سرنخی ندارید، نه؟

‘I haven’t got a clue’

"من سرنخی ندارم"

emphasises that you don’t know something.

تاکید می کند که شما چیزی را نمی دانید.

Use this to add some strength to the basic idea of ‘I don’t know’.

از این برای افزودن قدرت به ایده اصلی "نمی دانم" استفاده کنید.

‘Have got’ and ‘have’ are used in the same way, so you can say ‘I haven’t

«دارم» و «داشتن» به یک شکل استفاده می‌شوند، بنابراین می‌توانید بگویید «

got a clue’ or ‘I don’t have a clue’.

سرنخی ندارم» یا «سرنخی ندارم».

They’re both possible and they have the same meaning.

هر دوی آنها ممکن است و معنای یکسانی دارند.

This scratch is new!

این خراش جدید است!

Didn’t I tell you to be careful with my car?

مگه نگفتم مواظب ماشینم باش ؟

I *was* careful!

من *مراقب* بودم!

I have no idea how it happened!

نمی دانم چطور شد!

Did it happen at the shopping centre, do you think?

به نظر شما آیا این اتفاق در مرکز خرید افتاده است؟

I’m so sorry.

خیلی متاسفم.

I really have no idea!

من واقعا هیچ ایدهای ندارم!

I was extra careful the whole time!

در تمام مدت بیشتر مراقب بودم!

Well, you’d better pay for the repair.

خوب، بهتر است هزینه تعمیر را بپردازید.

‘I have no idea’ is another strong phrase, which you can use to add emphasis.

"من هیچ نظری ندارم" عبارت قوی دیگری است که می توانید برای تاکید بیشتر از آن استفاده کنید.

If you want to make this idea even stronger, you could say ‘I really have no idea’

اگر می‌خواهید این ایده را قوی‌تر کنید، می‌توانید بگویید «من واقعاً ایده‌ای ندارم»

or ‘I don’t have the faintest idea’.

یا «من ضعیف‌ترین ایده را ندارم».

It’s been raining for days!

روزهاست که باران می بارد!

When’s it gonna stop?

کی متوقف می شود؟

Who knows?

چه کسی می داند؟

It’s been so unpredictable lately.

این اواخر خیلی غیر قابل پیش بینی بوده

I wonder if it’ll stop in time for the street party on Sunday.

نمی‌دانم آیا به موقع برای مهمانی خیابانی یکشنبه متوقف می‌شود .

Well, I suppose that’s anyone’s guess…

خب، گمان می‌کنم این حدس هر کسی است...

‘Who knows?’

«چه کسی می‌داند؟»

goes further than saying ‘I don’t know’ – it means that not only do *you* not know,

از گفتن «نمی‌دانم» فراتر می‌رود - به این معنی است که نه تنها *شما* نمی‌دانید،

but nobody could know the answer to this question.

بلکه هیچ‌کس هم نمی‌تواند پاسخ این سؤال را بداند.

It’s often used to answer questions about the future.

اغلب برای پاسخ به سوالات مربوط به آینده استفاده می شود.

Imagine you have a friend who is very unreliable.

تصور کنید دوستی دارید که بسیار غیرقابل اعتماد است.

This friend is always late.

این دوست همیشه دیر می آید.

You invited him for dinner, and of course he’s not on time.

شما او را برای شام دعوت کردید، و البته او به موقع نیست.

When will he arrive?

کی میاد؟

Who knows?

چه کسی می داند؟

Could be in ten minutes, it could be in two hours.

ممکن است در ده دقیقه، ممکن است در دو ساعت باشد.

There was a similar phrase you heard in the dialogue.

یک جمله مشابه در دیالوگ شنیدید.

Do you remember it?

این را به یاد می آوری؟

You heard ‘That’s anyone’s guess’.

شما شنیدید "این حدس هر کسی است".

This is also conversational, and is another way to say ‘no one could know the answer

این نیز محاوره‌ای است و راه دیگری برای گفتن «هیچ‌کس نمی‌تواند پاسخ

to that.’

آن را بداند» است

There are *so* many people coming next week!

. *خیلی*ها در هفته آینده خواهند آمد!

Do you think there’ll be enough chairs for everyone?

آیا فکر می کنید صندلی های کافی برای همه وجود دارد؟

Well, we still don’t have exact numbers, right?

خوب، ما هنوز اعداد دقیقی نداریم ، درست است؟

So, your guess is as good as mine!

بنابراین، حدس شما به خوبی حدس من است!

Let’s just get enough to fill the hall.

بیایید به اندازه کافی برای پر کردن سالن.

What more can we do?

کار بیشتری میتونیم انجام بدیم؟

Mmm…

ممم...

I’m really worried about it.

من واقعاً نگران آن هستم.

Do you think people will enjoy the performance?

فکر می کنید مردم از اجرا لذت خواهند برد؟

Who can say?

کی میتونه بگه؟

Everyone has their own tastes, right?

هر کس سلیقه خود را دارد، درست است؟

I just hope it goes well.

فقط امیدوارم خوب پیش بره

We’ve put so much work into it.

ما خیلی کار کرده ایم.

You heard ‘your guess is as good as mine’ and ‘who can say?’

شنیده‌اید که «حدس شما به خوبی حدس من است» و «چه کسی می‌تواند بگوید؟»

These are different ways to say ‘no one knows exactly what will happen in the future.’

این‌ها راه‌های مختلفی برای گفتن هستند که «هیچ کس دقیقاً نمی‌داند در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد.»

They’re common in conversational English.

آنها در مکالمه انگلیسی رایج هستند.

‘Your guess is as good as mine’ adds the idea that we’re both in the same position

"حدس شما به خوبی حدس من است" این ایده را اضافه می کند که ما هر دو در یک موقعیت هستیم

of not knowing.

که نمی دانیم.

This means: I don’t know, and you don’t know.

این یعنی: من نمی دانم و شما نمی دانید.

Hey, I heard Sonja’s planning to move to Spain next year.

هی، شنیدم که سونیا قصد دارد سال آینده به اسپانیا برود.

Is it true?

آیا حقیقت دارد؟

Not as far as I know.

تا جایی که من می دانم نه.

I’m sure she’d have told me if she was planning such a big move.

مطمئنم او به من می گفت که آیا قصد چنین حرکت بزرگی را داشت.

Well, you two are quite close, right?

خوب، شما دو نفر کاملاً به هم نزدیک هستید، درست است؟

So I guess maybe I misunderstood.

پس حدس می زنم شاید من اشتباه متوجه شده باشم.

I saw her last weekend, and she didn’t say anything…

آخر هفته گذشته او را دیدم، و او چیزی نگفت...

Why would she move?

چرا باید حرکت کند؟

It doesn’t make sense.

منطقی نیست

In the dialogue, you heard the phrase ‘not as far as I know’.

در دیالوگ، عبارت "نه تا آنجا که من می دانم" را شنیدید.

What does this mean, exactly?

این دقیقا به چه معنی است؟

‘Not as far as I know’ is different from the phrases you’ve seen so far.

«نه تا آنجا که من می دانم» با عباراتی که تاکنون دیده اید متفاوت است.

It means ‘I don’t think so, but I could be wrong’.

این به معنای "من اینطور فکر نمی کنم، اما ممکن است اشتباه کنم".

The opposite is ‘as far as I know’.

برعکس "تا آنجا که من می دانم" است.

So, if you ask someone ‘Does the train leave from this platform?’ and the person replies

بنابراین، اگر از کسی بپرسید «آیا قطار از این سکو حرکت می‌کند؟» و آن شخص پاسخ دهد

‘As far as I know’, what are they telling you?

«تا آنجا که من می‌دانم»، به شما چه می‌گویند ؟

They’re saying that they think the train does leave from this platform, but they could

آنها می گویند که فکر می کنند قطار از این سکو حرکت می کند، اما ممکن

be wrong.

است اشتباه کنند.

Why does Danny keep agreeing to take on her work?

چرا دنی به قبول کارش ادامه می دهد؟

She should do her own work!

او باید کار خودش را انجام دهد!

I don’t get it, either.

من هم متوجه نمی شوم.

She’s not even nice to him.

او حتی با او خوب نیست.

Maybe he’s just one of those people who just can’t say no?

شاید او فقط یکی از آن افرادی باشد که نمی تواند نه بگوید؟

And what about her?

و در مورد او چطور؟

It beats me how people can expect other people to do their work for them.

اینکه چگونه مردم می توانند از دیگران انتظار داشته باشند که کارشان را برای آنها انجام دهند، من را شکست می دهد.

I know, right?

می دانم، درست است؟

But, the management don’t seem to care.

اما، به نظر می رسد که مدیریت اهمیتی نمی دهد.

They should have a word with her.

آنها باید با او صحبت کنند.

Here’s a phrase you heard, but what’s the missing word?

این عبارتی است که شنیدید، اما کلمه گمشده چیست؟

The phrase was ‘I don’t get it’.

عبارت "من متوجه نمی شوم" بود.

This literally means ‘I don’t understand’, but here it also means ‘I don’t know why.’

این در لغت به معنای «نمی‌فهمم» است، اما در اینجا به معنای «نمی‌دانم چرا» است.

‘It beats me’ is similar.

«من را می‌زند» نیز مشابه است.

It’s a conversational phrase which means ‘I have no idea why that is’.

این یک عبارت محاوره ای است که به معنای "من نمی دانم چرا این است".

You can also shorten it to: ‘beats me!’

همچنین می‌توانید آن را کوتاه کنید: «مرا کتک می‌زند!»

Who left the dirty dishes in the sink?

چه کسی ظرف‌های کثیف را در سینک جا گذاشته است؟

How should I know?

چگونه باید بدانم؟

I’ve only just come home.

من تازه اومدم خونه

Well who’s gonna clean it up?

خوب کی پاکش میکنه؟

Don’t ask me.

از من نپرس

Not my problem.

مشکل من نیست.

That’s a nice attitude!

این یک نگرش خوب است!

Well, you can take care of it if you want.

خوب، اگر بخواهید می توانید از آن مراقبت کنید.

Sometimes, phrases that literally mean ‘I don’t know’ can have other uses.

گاهی اوقات، عباراتی که به معنای واقعی کلمه " نمی دانم" می توانند کاربردهای دیگری داشته باشند.

For example, in the dialogue you heard the question ‘how should I know?’.

به عنوان مثال، در دیالوگ شما این سوال را شنیدید که «از کجا باید بدانم؟».

Is this a question which needs an answer?

آیا این سوالی است که نیاز به پاسخ دارد؟

Not really!

نه واقعا!

It’s more an expression of annoyance, or dismissal.

این بیشتر بیان دلخوری یا اخراج است.

It’s like saying ‘I don’t care’ or ‘it’s not my problem’.

مثل این است که بگوییم «برام مهم نیست» یا «مشکل من نیست».

Sometimes, questions and responses are used more to express emotions than to exchange

گاهی اوقات سوالات و پاسخ ها بیشتر برای بیان احساسات استفاده می شود تا تبادل

information.

اطلاعات.

When using language like this, it’s important to control your intonation.

هنگام استفاده از زبانی مانند این، مهم است که لحن خود را کنترل کنید.

Even neutral language like ‘I don’t know’ can sound impolite if your intonation is unfriendly.

اگر لحن شما غیر دوستانه باشد، حتی زبان خنثی مانند «نمی‌دانم» می‌تواند بی ادبانه به نظر برسد.

Now, let’s see if you can use the language you’ve seen in

حال، بیایید ببینیم آیا می‌توانید از زبانی که در

this lesson.

این درس دیده‌اید استفاده کنید یا خیر.

Hello, excuse me … do you know how much this costs?

سلام ببخشید... میدونید هزینه این کار چقدره؟

Could you respond?

می توانید پاسخ دهید؟

What did you say?

چی گفتی؟

There are many possibilities.

امکانات زیادی وجود دارد.

You could just say one word – ‘dunno’ – though this might not sound polite!

شما فقط می توانید یک کلمه بگویید - "نمی دانم" - اگرچه ممکن است مودبانه به نظر نرسد!

Let’s see how this might go in a real-life situation.

بیایید ببینیم که چگونه این ممکن است در یک موقعیت واقعی زندگی کند.

Hello, excuse me?

سلام ببخشید؟

Do you know how much this costs?

آیا می دانید این کار چقدر هزینه دارد؟

I’m afraid I haven’t got a clue!

می ترسم سرنخی نداشته باشم!

Oh, I’m so sorry!

اوه، خیلی متاسفم!

I thought you worked here!

فکر کردم اینجا کار می کنی!

I think that lady just over there might be able to help you.

من فکر می کنم که آن خانم در آنجا می تواند به شما کمک کند.

Oh, great!

اوه، عالی!

Thank you.

متشکرم.

Another point: if you want to soften your answer, add something

نکته دیگر: اگر می‌خواهید پاسخ خود را ملایم‌تر کنید، چیزی

like ‘I am sorry’ or ‘I’m afraid’.

مانند «متاسفم» یا «می‌ترسم» اضافه کنید.

Just saying ‘I have no idea’ is quite direct,

فقط گفتن "من هیچ نظری ندارم" کاملاً مستقیم است،

which could sound rude in some situations.

که در برخی شرایط می تواند بی ادبانه به نظر برسد.

Saying ‘I’m sorry, but I have no idea’ or ‘I’m afraid I have no idea’ makes

گفتن «متاسفم، اما هیچ نظری ندارم» یا «می‌ترسم ایده‌ای ندارم»،

the phrase sound softer and more polite.

این عبارت را ملایم‌تر و مؤدبانه‌تر می‌کند.

So, you’ve seen many different ways to say ‘I don’t know’.

بنابراین، راه‌های مختلفی برای گفتن «نمی‌دانم» دیده‌اید.

Why not put your new skills to the test right now?

چرا مهارت های جدید خود را در حال حاضر آزمایش نمی کنید؟

Pause the video and try to complete the phrases.

ویدیو را مکث کنید و سعی کنید عبارات را کامل کنید.

Could you do it?

می توانید آن را انجام دهید؟

Need more time?

به زمان بیشتری نیاز دارید؟

You can take more time!

می توانید زمان بیشتری را صرف کنید!

Try to get as many answers as you can.

سعی کنید تا جایی که می توانید پاسخ های بیشتری دریافت کنید.

Let’s see the answers now.

حالا جواب ها را ببینیم

How did you do?

چطور انجامش دادی؟

Did you get them all?

آیا همه آنها را گرفتید؟

So, next time, instead of simply saying ‘I don’t know’ why not try ‘I have no idea’

بنابراین، دفعه بعد، به جای اینکه به سادگی بگویید «نمی‌دانم»، چرا «من هیچ نظری ندارم»

or ‘your guess is as good as mine’ or ‘beats me!’.

یا «حدس شما به خوبی حدس من است» یا «من را شکست می‌دهد» را امتحان نکنید.

Even for simple ideas in English, like saying ‘I don’t know’, there are many ways

حتی برای ایده‌های ساده انگلیسی، مانند گفتن «نمی‌دانم»، راه‌های زیادی

to do it.

برای انجام آن وجود دارد.

You can express yourself more clearly by using a variety of language.

با استفاده از زبان های مختلف می توانید خود را واضح تر بیان کنید .

I hope you enjoyed today’s lesson.

امیدوارم از درس امروز لذت برده باشید.

Thanks for watching!

ممنون از ملاحظه تان!

See you soon!

به زودی میبینمت!