How to Give and Receive Feedback in English - Business English Lesson

Hi, I’m Marie. Welcome to Oxford Online English! 

سلام من ماری هستم به آکسفورد آنلاین انگلیسی خوش آمدید!

In this lesson, you can learn how to give and  respond to feedback in a professional environment.

در این درس، می‌توانید یاد بگیرید که چگونه در یک محیط حرفه‌ای بازخورد بدهید و به آن پاسخ دهید.

You’ll see different ways to give  positive or negative feedback,  

راه‌های مختلفی برای ارائه بازخورد مثبت یا منفی،

and how to give negative feedback  in a more direct or indirect way.

و نحوه ارائه بازخورد منفی به روشی مستقیم یا غیرمستقیم‌تر خواهید دید.

Before we begin, check out our website: Oxford  Online English dot com. Do you want to see  

قبل از شروع، وب سایت ما را بررسی کنید: Oxford Online English dot com. آیا می‌خواهید

a range of video and listening lessons  to improve your English, all 100% free?  

مجموعه‌ای از درس‌های ویدیویی و شنیداری  را برای بهبود زبان انگلیسی خود مشاهده کنید، همگی 100٪ رایگان؟

We have that! Do you want to take online  classes with a professional teacher?  

ما آن را داریم! آیا می‌خواهید با یک معلم حرفه‌ای در کلاس‌های آنلاین شرکت کنید؟

We can do that, too! Oxford  Online English dot com.

ما نیز می توانیم آن را انجام دهیم! Oxford English online dot com.

By the way, don’t forget to turn on the subtitles  for this video if you need them! All our videos  

به هر حال، فراموش نکنید که در صورت نیاز زیرنویس‌های این ویدیو را روشن کنید! همه ویدیوهای ما

have English subtitles. You can turn them on  now: just click the ‘CC’ button in the bottom  

دارای زیرنویس انگلیسی هستند. اکنون می‌توانید آن‌ها را فعال کنید : فقط روی دکمه «CC» در پایین

right of the video player. On mobile, click on  the settings icon to change your CC settings. 

سمت راست پخش‌کننده ویدیو کلیک کنید. در تلفن همراه، روی نماد تنظیمات کلیک کنید تا تنظیمات CC خود را تغییر دهید.

Let’s start by looking at how  to give positive feedback.

بیایید با بررسی نحوه ارائه بازخورد مثبت شروع کنیم.

Hi, you wanted to talk to me?

سلام میخواستی با من صحبت کنی؟

I did? Ah, yes, I remember! It won’t take long.

من کردم؟ آه، بله، یادم می آید! زیاد طول نمیکشه

Is there a problem?

آیا مشکلی وجود دارد؟

No, not at all! Actually, I just  wanted to tell you I really liked  

نه اصلا! در واقع، من فقط می‌خواستم به شما بگویم که از

how you handled the meeting with Omnitouch.

نحوه مدیریت جلسه با Omnitouch بسیار خوشم آمد.

Oh, thanks!

آه، ممنون!

It was a challenging situation. None of us  thought they would come in with so many difficult,  

شرایط چالش برانگیزی بود. هیچ‌کدام از ما فکر نمی‌کردیم که با این همه سؤالات فنی و دشوار وارد شوند

technical questions, and, honestly, that guy  – what was his name? Brian? – I thought he was  

، و صادقانه بگویم، آن پسر - اسمش چه بود؟ برایان؟ - من فکر می کردم که

being quite aggressive. I admired the way you were  able to keep your cool and stick to the point.

او کاملاً پرخاشگر است. روشی را که توانستید خونسردی خود را حفظ کنید و به اصل مطلب پایبند باشید تحسین کردم.

Sure, I suppose it wasn’t the easiest meeting,  

مطمئناً، فکر می‌کنم این ساده‌ترین جلسه

but it wasn’t too stressful. I’m  used to situations like that.

نبود،   اما خیلی استرس‌زا هم نبود. من به چنین موقعیت هایی عادت کرده ام.

Yes, but still, not everyone  can stay calm in that position.  

بله، اما با این حال، همه نمی توانند در آن موقعیت آرام بمانند.

Also, the visuals you prepared for  our presentation were very impressive.  

همچنین، تصاویری که برای ارائه ما آماده کردید بسیار چشمگیر بود.

They looked professional, but also  communicated key information clearly.

آن‌ها حرفه‌ای به نظر می‌رسند، اما اطلاعات کلیدی را نیز به وضوح انتقال می‌دهند.

Glad you think so.

خوشحالم که اینطور فکر میکنی

Anyway, I just wanted to let  you know. Keep up the good work!

به هر حال، فقط می خواستم به شما اطلاع دهم. به کار خوب ادامه دهید!

Will do!

انجام خواهد داد!

In the dialogue, you heard different  ways to praise someone’s work.

در دیالوگ، روش‌های مختلفی برای تمجید از کار شخصی شنیدید.

Look at some sentences. 

به چند جمله نگاه کن

Can you remember the missing words? If not,  you can review the dialogue if you want. 

آیا می توانید کلمات گم شده را به خاطر بسپارید؟ اگر نه، در صورت تمایل می‌توانید گفتگو را مرور کنید.

Here are the answers. You can use these phrases  

در اینجا پاسخ ها آمده است. می‌توانید از این عبارات

in other ways. For example: ‘I really liked  how you explained everything so clearly.’ 

به روش‌های دیگری استفاده کنید. به عنوان مثال: «من واقعاً دوست داشتم که چگونه همه چیز را خیلی واضح توضیح دادی.» «

‘I admire the way you never miss a deadline,  even when we’re under a lot of pressure.’ 

من این را تحسین می‌کنم که هرگز ضرب الاجل را از دست نمی‌دهی، حتی زمانی که ما تحت فشار زیادی هستیم».

‘The way you dealt with that customer’s  complaint was very impressive.’ 

.'

What about you? Can you think of other  ways to complete these sentences? 

تو چطور؟ آیا می‌توانید راه‌های دیگری برای تکمیل این جملات فکر کنید؟

Think about your work recently. Have your  colleagues done anything which impressed you? Use  

به کار اخیر خود فکر کنید. آیا همکارانتان کاری انجام داده‌اند که شما را تحت تأثیر قرار دهد؟ از

your own ideas to complete these sentences. Pause  the video and say your examples out loud now. 

ایده های خود برای تکمیل این جملات استفاده کنید. ویدیو را مکث کنید و مثال‌هایتان را اکنون با صدای بلند بگویید.

What about ‘keep up the good  work’? This is a general phrase.  

در مورد «کار خوب را ادامه دهید» چطور؟ این یک عبارت کلی است.

You can use it when you’re pleased with  someone’s work, and you want to encourage them.

وقتی از کار کسی راضی هستید و می‌خواهید او را تشویق کنید، می‌توانید از آن استفاده کنید.

Next, what if you need to give  someone negative feedback?

در مرحله بعد، اگر بخواهید به شخصی بازخورد منفی بدهید، چه ؟

Can I have a word?

میتونم حرفی بزنم؟

Sure, what is it?

مطمئناً، آن چیست؟

Well, I had a chance to look  through your draft proposal.

خوب، من این فرصت را داشتم که پیش‌نویس پیشنهاد شما را بررسی کنم.

Oh?

اوه؟

I’ll cut to the chase: it needs a lot of  work. This is a long, complex document. It  

من به دنبال آن هستم: به کار زیادی نیاز دارد . این یک سند طولانی و پیچیده است.

needs to be well-organised, clearly laid-out,  and make a good impression on whoever reads it.

باید به خوبی سازماندهی شده باشد، به وضوح طرح ریزی شود و تأثیر خوبی بر هر کسی بگذارد که آن را می خواند.

So, what needs changing?

بنابراین، چه چیزی نیاز به تغییر دارد؟

Honestly, I think you need to go back to the  drawing board and think about how to organise your  

راستش را بخواهید، من فکر می‌کنم باید به تابلوی نقاشی برگردید و به نحوه سازماندهی

ideas. Currently, it’s hard to follow because it’s  incoherent. You jump from one topic to another,  

ایده‌های خود فکر کنید. در حال حاضر، دنبال کردن آن سخت است، زیرا نامنسجم است. شما از موضوعی به موضوع دیگر می پرید،

which makes it difficult  to focus on your main idea.

که تمرکز روی ایده اصلی خود را دشوار می کند.

Huh…

خ...

Also, you need to pay more attention to detail.  I checked some of the data you quote, and many  

همچنین، باید به جزئیات بیشتر توجه کنید. من برخی از داده‌هایی را که نقل می‌کنید بررسی کردم و بسیاری

of the figures are inaccurate. I didn’t check  everything, because that’s your responsibility.  

از ارقام نادرست هستند. من همه چیز را بررسی نکردم، زیرا این مسئولیت شماست.

Remember that their legal department will  also be looking through this, so it needs  

به یاد داشته باشید که بخش حقوقی آن‌ها نیز این موضوع را بررسی می‌کند، بنابراین

to be watertight. Double check any figures or  other data you’re using and don’t cut corners.

باید ضد آب باشد. هر رقم یا سایر داده‌هایی را که استفاده می‌کنید دوباره بررسی کنید و گوشه‌ها را کوتاه نکنید.

OK, that’s my fault. I’ll be more careful.

باشه تقصیر منه بیشتر مراقب خواهم بود

Finally, you need to tidy up the  language. There are spelling mistakes,  

در نهایت، باید زبان را مرتب کنید . اشتباهات املایی،

ungrammatical sentences, missing punctuation,  and so on. I hope it’s obvious that you can’t  

جملات غیر دستوری، از دست دادن علائم نگارشی و غیره وجود دارد. امیدوارم واضح باشد که نمی‌توانید

make spelling mistakes in a piece of writing  like this; it won’t make a good impression.

در نوشته‌ای مانند این اشتباهات املایی داشته باشید. تاثیر خوبی نخواهد گذاشت

No, of course not.

هیچ البته نه.

So, do you think you can deal with this and get  a revised draft to me by the end of the week?

بنابراین، آیا فکر می‌کنید می‌توانید با این موضوع کنار بیایید و تا پایان هفته یک پیش‌نویس اصلاح‌شده برای من دریافت کنید؟

Sure, I’ll do that.

مطمئنا، من این کار را انجام خواهم داد.

When giving negative feedback, you can choose  between being more direct or more indirect.

هنگام ارائه بازخورد منفی، می‌توانید بین مستقیم‌تر یا غیرمستقیم‌تر بودن یکی را انتخاب کنید.

This depends on many things:  the country you’re in,  

این به چیزهای زیادی بستگی دارد :  کشوری که در آن هستید،

corporate culture, your relationship with  the person you’re talking to, and more.

فرهنگ شرکتی، رابطه شما با  شخصی که با او صحبت می کنید و موارد دیگر.

Here, you saw some ways to give negative feedback  directly. Look at some phrases from the dialogue. 

در اینجا، راه‌هایی برای ارائه بازخورد منفی به طور مستقیم مشاهده کردید. به عباراتی از دیالوگ نگاه کنید.

Imagine someone asks you to explain what  these phrases mean in English. How would  

تصور کنید شخصی از شما می خواهد که معنی این عبارات را در انگلیسی توضیح دهید. چگونه این

you do it? Pause the video and think about  how to explain the meaning of these phrases. 

کار را انجام می‌دهید؟ ویدیو را مکث کنید و به نحوه توضیح معنای این عبارات فکر کنید.

‘I’ll cut to the chase’ signals that  you’re about to say something negative  

«من به تعقیب و گریز ادامه خواهم داد» نشان می‌دهد که می‌خواهید چیزی منفی

in a direct way. It’s a way  to introduce a criticism. 

را مستقیماً بگویید. این راهی برای معرفی یک انتقاد است.

‘Go back to the drawing board’  means to start something again.  

«بازگشت به تابلوی طراحی» به معنای شروع دوباره کاری است.

You use this phrase when something is not going  to plan, and you need to start again from zero. 

زمانی از این عبارت استفاده می‌کنید که قرار نیست چیزی برنامه‌ریزی شود و باید دوباره از صفر شروع کنید.

If you cut corners, you rush your work,  or you don’t pay enough attention to it.  

اگر گوشه ها را کوتاه کنید، کارتان را عجله می کنید یا به آن توجه کافی نمی کنید.

If you tell someone ‘don’t cut corners’,  

اگر به کسی بگویید «قطع نشوید»،

you are telling that person to work  carefully and pay attention to detail. 

به او می‌گویید با دقت کار کند و به جزئیات توجه کند.

Generally, if you want to give feedback  directly, you’ll use simpler statements  

به طور کلی، اگر می‌خواهید مستقیماً بازخورد بدهید ، از جملات ساده‌تر

with ‘you’. For example: ‘you need  to pay more attention to detail.’ 

با «شما» استفاده می‌کنید. به عنوان مثال: «شما باید به جزئیات توجه بیشتری داشته باشید.»

‘You should double check your  figures before you send it.’ 

«قبل از ارسال باید ارقام خود را دوباره بررسی کنید.»

‘You can’t go into a meeting  like that unprepared.’ 

«نمی‌توانید بدون آمادگی وارد جلسه‌ای شوید»

Direct language is generally simpler. You can use  ‘you’ + a verb, as in ‘you need to’, ‘you should’,  

. می‌توانید از «شما» + فعل استفاده کنید، مانند «تو باید»، «تو باید»،

‘you shouldn’t’, ‘you can’t’, and so on.

«تو نباید»، «تو نمی‌توانی» و غیره.

Now, what about giving negative  feedback in a more indirect way?

حال، در مورد ارائه بازخورد منفی به روش غیرمستقیم‌تر چطور؟

Do you have a minute?

یک دقیقه وقت دارید؟

Sure, what’s up?

حتما، چه خبر؟

There’s a little issue I wanted to discuss  with you. Actually, there have been some  

یک مسئله کوچک وجود دارد که می‌خواستم با شما در میان بگذارم. در واقع،

complaints about the language and humour you  use in meetings and in the office generally.  

شکایاتی درباره زبان و طنزی که در جلسات و به طور کلی در دفتر استفاده می‌کنید وجود داشته است.

More than one person has complained to me that  they find it unprofessional and offensive.

بیش از یک نفر از من شکایت کرده اند که  آن را غیرحرفه ای و توهین آمیز می دانند.

Really? Like what?

واقعا؟ مانند آنچه که؟

I don’t want to get into specific cases. I just  want to remind you that this is a workplace,  

من نمی خواهم وارد موارد خاصی شوم. فقط می‌خواهم به شما یادآوری کنم که اینجا یک محل کار است،

and there are certain standards of  conduct that we all have to adhere to.

و استانداردهای رفتاری خاصی وجود دارد که همه ما باید به آن‌ها پایبند باشیم.

So what? No jokes allowed?

پس چی؟ جوک مجاز نیست؟

That’s not what I’m saying, but it’s important to  understand that not everyone will have the same  

این چیزی نیست که من می گویم، اما مهم است که درک کنید که همه

perspective or sense of humour as you. It’s  advisable to be cautious with your choice of  

دیدگاه یا حس شوخ طبعی شما را ندارند. توصیه می‌شود در انتخاب کلمات محتاط باشید

words, especially in meetings or other situations  where perhaps not everyone knows each other.

، به‌ویژه در جلسات یا موقعیت‌های دیگری که شاید همه یکدیگر را نشناسند.

This seems a little unfair, given that you’re not  

این کمی ناعادلانه به نظر می رسد، با توجه به اینکه شما نمی

saying who made these complaints,  or what I’m supposed to have said.

گویید چه کسی این شکایت ها را انجام داده است، یا آنچه قرار است من گفته باشم.

Well, this is just a friendly chat, but I have  also observed some examples of these issues  

خوب، این فقط یک گپ دوستانه است، اما من نمونه هایی از این مسائل را

directly. I don’t want to take this further, but  I would like you to keep these things in mind;  

مستقیماً مشاهده کرده ام. من نمی‌خواهم این موضوع را بیشتر از این پیش ببرم، اما دوست دارم این موارد را در نظر داشته باشید.

hopefully we can avoid similar issues in future.

امیدوارم بتوانیم در آینده از مشکلات مشابه جلوگیری کنیم.

In this dialogue, you saw how to  give negative feedback indirectly.  

در این گفتگو، نحوه ارائه بازخورد منفی غیرمستقیم را دیدید.

Here’s a question: what are some  features of indirect language? How  

در اینجا یک سوال وجود دارد: برخی از ویژگی‌های زبان غیر مستقیم چیست؟

is indirect language different from the  direct language you heard in part two? 

تفاوت زبان غیرمستقیم با زبان مستقیمی که در قسمت دوم شنیدید چقدر است؟

Indirect language is generally softer and more  impersonal. When giving negative feedback,  

زبان غیر مستقیم عموماً نرم‌تر و غیرشخصی‌تر است. وقتی بازخورد منفی

if you want to be indirect, you’ll  generally avoid sentences with ‘you’.

می‌دهید،   اگر می‌خواهید غیرمستقیم باشید، معمولاً از جملات با «شما» اجتناب می‌کنید.

Instead, you’ll use impersonal constructions,  for example with ‘there’. You heard ‘There  

در عوض، از ساختارهای غیرشخصی استفاده می‌کنید، مثلاً با «آنجا». شنیده‌اید که «در

have been some complaints about the  language and humour you use in meetings.’ 

مورد زبان و طنزی که در جلسات استفاده می‌کنید شکایت‌هایی

‘There are certain standards of  conduct that we all have to adhere to.’ 

وجود دارد.» «معیارهای رفتاری خاصی وجود دارد که همه ما باید به آن‌ها پایبند باشیم.»

Or, you might use impersonal constructions  with ‘it’, as in: ‘It’s important to  

یا ممکن است از ساختارهای غیرشخصی با «آن» استفاده کنید، مانند: مهم این است که

understand that not everyone will have the  same perspective or sense of humour as you.’ 

درک کنید که همه چشم‌انداز یا حس شوخ طبعی مشابه شما ندارند.»

‘It’s advisable to be cautious  with your choice of words.’ 

«توصیه می‌شود در انتخاب کلمات محتاط باشید.»

Take that last example. How would  you say this in more direct language? 

مثال آخر را در نظر بگیرید. چگونه می‌توانید این را به زبانی مستقیم‌تر بگویید؟

You would say something like: ‘You need to  be more cautious with your choice of words’,  

شما می‌گویید: «باید در انتخاب کلمات محتاط‌تر باشید»،

or ‘You should be more cautious…’ 

یا «باید محتاط‌تر باشید...»

Also, indirect language tends to be less  specific. In the dialogue I avoided going  

همچنین، زبان غیرمستقیم کمتر خاص است. در گفتگو از پرداختن

into details about the problem. I didn’t say who  had complained, or describe specific incidents.

به جزئیات مشکل اجتناب کردم. من نگفتم چه کسی شکایت کرده است، یا حوادث خاصی را شرح ندادم.

Think about the differences between direct  and indirect language that you’ve seen here.  

به تفاوت‌های بین زبان مستقیم و غیرمستقیم که در اینجا دیده‌اید فکر کنید.

When you need to give someone negative feedback,  it’s good to decide which approach to use,  

هنگامی که نیاز دارید به کسی بازخورد منفی بدهید، بهتر است تصمیم بگیرید که از کدام رویکرد استفاده کنید،

and control your language accordingly.

و زبان خود را بر این اساس کنترل کنید.

Right, so, about the new design for the logo…

درست است، در مورد طراحی جدید لوگو…

Yeah, I’m curious to hear your thoughts.

بله، من کنجکاو هستم که نظرات شما را بشنوم.

First of all, the colours  look strange, don’t you think?

اول از همه، رنگ‌ها عجیب به نظر می‌رسند، فکر نمی‌کنید؟

Sure, I’m aware of that. I made the prototypes  on my laptop while I was on the road,  

مطمئنا، من از آن آگاه هستم. وقتی در جاده بودم نمونه‌های اولیه را روی لپ‌تاپم ساختم،

and the screen isn’t good enough for design  work. I’ll adjust the colours on my desktop.  

و صفحه نمایش برای کار طراحی به اندازه کافی خوب نیست . من رنگ ها را روی دسکتاپ خود تنظیم خواهم کرد.

I know how I want it to look.

من می دانم که می خواهم چگونه به نظر برسد.

OK, that sounds good. Now, I like the  basic design, with the overlapping circles.  

خوب، به نظر خوب می رسد. اکنون ، طرح اولیه را با دایره های همپوشانی دوست دارم.

I do think the text should be larger.

من فکر می کنم متن باید بزرگتر باشد.

Alright, I can look into that.  Sometimes it’s hard to balance the  

خوب، من می توانم به آن نگاه کنم. گاهی اوقات

proportions when you start changing  things, but I’ll see what I can do.

وقتی شروع به تغییر چیزها می‌کنید، متعادل کردن نسبت‌ها سخت است، اما من می‌بینم که چه کاری می‌توانم انجام دهم.

Then, I think the thing I like least is  these triangles on the right. Overall,  

سپس، فکر می‌کنم چیزی که کمتر از همه دوست دارم این مثلث‌های سمت راست است. در کل،

it looks too busy. There are too  many shapes and different parts.

خیلی شلوغ به نظر می‌رسد. شکل‌ها و قسمت‌های مختلف بسیار زیاد است.

Well, there I have to disagree with  you. Our logo now has triangles inside  

خب، من باید با شما مخالفت کنم. نشان‌واره ما اکنون دارای مثلث‌هایی در

a circle. This new logo takes the same  elements, but presents them in a new way.  

داخل دایره است. این نشان‌واره جدید همان عناصر را می‌گیرد، اما آنها را به روشی جدید ارائه می‌کند.

It’s different, but there’s also some continuity  with the current logo, which I think is important.

متفاوت است، اما تداومی نیز با لوگوی فعلی وجود دارد، که به نظر من مهم است.

Hmmm…

هوم...

I mean, I can try to come up with some more  ideas, but I don’t think this particular logo  

منظورم این است که می‌توانم ایده‌های بیشتری ارائه کنم، اما اگر مثلث‌ها را بیرون بیاورید، فکر نمی‌کنم این لوگوی خاص

makes sense if you take the triangles  out. Plus, it’ll look unbalanced.

منطقی باشد . به علاوه، نامتعادل به نظر می رسد.

Look, I like it overall, but I  don’t want to rush this decision,  

ببینید، در کل آن را دوست دارم، اما نمی‌خواهم در این تصمیم عجله کنم،

and I think you could improve on  this design with a bit more time.  

و فکر می‌کنم می‌توانید با کمی زمان بیشتر این طرح را بهبود ببخشید.

How about you come up with one or two more  versions, and then we’ll decide as a team?

چطور می‌شود یک یا دو نسخه دیگر ارائه دهید ، و سپس ما به‌عنوان یک تیم تصمیم می‌گیریم؟

OK, that sounds fair. I’ll see what I can do.

خوب، منصفانه به نظر می رسد. ببینم چه کار می توانم بکنم.

When someone is giving you feedback,  you can respond in different ways.

وقتی کسی به شما بازخورد می‌دهد، می‌توانید به روش‌های مختلف پاسخ دهید.

You can acknowledge their point,  

می‌توانید نظر آنها را تأیید کنید،

or agree with it. You can promise to  take action. Or, you can disagree.

یا با آن موافقت کنید. می توانید قول دهید که اقدامی انجام دهید. یا، شما می توانید مخالفت کنید.

Look at five phrases you heard in the  dialogue. Can you remember the missing words? 

به پنج عبارتی که در گفتگو شنیدید نگاه کنید . آیا می توانید کلمات گم شده را به خاطر بسپارید؟

Pause the video if you need more thinking time.

اگر به زمان بیشتری برای فکر کردن نیاز دارید، ویدیو را متوقف کنید.

Let’s see the answers together. To acknowledge or agree with a  

جواب ها را با هم ببینیم برای تأیید یا موافقت با یک

point someone makes, you can say ‘I’m  aware of that’ or ‘That sounds fair’.

نکته ای که یک نفر بیان می کند، می توانید بگویید "من از آن آگاه هستم" یا "منصفانه به نظر می رسد".

You could also use phrases like ‘I understand,’  ‘I get it’, or ‘I take your point.’ 

همچنین می‌توانید از عباراتی مانند «می‌فهمم» ، «می‌فهمم» یا «من نظر شما را قبول دارم» استفاده کنید.

To promise to take action when  someone gives you feedback,  

you could say ‘I can look into  that’ or ‘I’ll see what I can do.’

خواهم دید چه کاری می‌توانم انجام دهم.»

You could also say ‘I’ll work on  that’ or ‘I’ll get on it right  

همچنین می‌توانید بگویید « روی آن کار می‌کنم» یا «

away’. ‘Get on it’ means to start working  on something. It’s a more informal phrase. 

فوراً انجامش می‌دهم». «بر روی آن» یعنی شروع به کار روی چیزی. این یک عبارت غیر رسمی تر است.

To disagree with someone, you could  say ‘I have to disagree with you.’

برای مخالفت با کسی، می‌توانید بگویید «باید با شما مخالفم.»

If you want to be more indirect, you  could say ‘I’m not sure I agree’,  

اگر می‌خواهید غیرمستقیم‌تر صحبت کنید، می‌توانید بگویید «مطمئن نیستم موافقم»،

or ‘I have a different perspective on that.’ If you want to be more direct, say something like  

یا «من دیدگاه متفاوتی در این مورد دارم ». می‌خواهید مستقیم‌تر باشید، چیزی مانند   «

‘I don’t think that’s true’  or ‘I don’t agree with that.’ 

فکر نمی‌کنم این درست باشد» یا «با آن موافق نیستم»

Now, you should know different ways  to give and respond to feedback.  

بگویید. اکنون، باید راه‌های مختلفی را برای ارائه و پاسخ به بازخورد بدانید.

You can review parts of the  video again if you need to.

در صورت نیاز می‌توانید قسمت‌هایی از ویدیو را دوباره مرور کنید.

Thanks for watching!

ممنون از ملاحظه تان!

See you next time!

بعدا می بینمت!