Extreme English!

Hi. My name's Rebecca from www.engvid.com. Nowadays, it's very common to talk about extreme

سلام. اسم من ربکا از www.engvid.com است. امروزه صحبت درباره چیزهای افراطی بسیار رایج

things. We hear about extreme fitness, extreme sports, extreme weather. Well, today's lesson

است. ما در مورد تناسب اندام شدید ، ورزش های شدید، آب و هوای شدید می شنویم. خوب، درس امروز در

is about extreme English. What do I mean by extreme English? Well, often, in informal

مورد انگلیسی افراطی است. منظور من از انگلیسی افراطی چیست؟ خوب، اغلب، در

conversation, people use a lot of exaggerated expressions to express their feelings, and

مکالمه غیررسمی، مردم از عبارات اغراق آمیز زیادی برای بیان احساسات خود استفاده می کنند، و

that's what we're going to learn here. You should try your best not to use this in formal

این چیزی است که ما در اینجا می آموزیم. شما باید تمام تلاش خود را بکنید که از این در

situations because it's really not meant for that, but you will hear a lot of people using

موقعیت های رسمی استفاده نکنید زیرا واقعاً برای این منظور نیست ، اما خواهید شنید که افراد زیادی از

it in regular conversation. So, let's have a look at some examples.

آن در مکالمه منظم استفاده می کنند. بنابراین، بیایید به چند نمونه نگاهی بیندازیم.

So, the examples that I have on the board show you verbs which can be exaggerated, adjectives

بنابراین، مثال‌هایی که من روی تابلو دارم، افعالی را که می‌توان اغراق کرد، صفاتی را

that can be exaggerated, and adverbs. Okay?

که می‌توان اغراق کرد، و قیدهایی را نشان داد. باشه؟

Let's look at some example. So, for example, let's say you're hungry. Right? So, instead

بیایید به چند مثال نگاه کنیم. بنابراین، برای مثال، فرض کنید گرسنه هستید. درست؟ بنابراین، به

of just saying: "I'm really hungry." People tend to say: "Oh my god. I'm starving." Now,

جای اینکه فقط بگویید: "من واقعا گرسنه هستم." مردم تمایل دارند بگویند: "اوه خدای من، من از گرسنگی میمیرم." حالا،

does it mean they're actually starving? No. Of course not. Not the person who's saying

آیا این بدان معناست که آنها واقعاً از گرسنگی می میرند؟ هیچ البته نه. نه اونی که اینو

that. The person who's probably actually starving doesn't have the strength to say they're starving,

میگه کسی که احتمالاً واقعاً از گرسنگی می‌میرد ، قدرت این را ندارد که بگوید از گرسنگی می‌میرد،

but... So, we say: "I'm starving. Let's get something to eat."

اما... بنابراین، ما می‌گوییم: "من از گرسنگی می‌میرم. بیا چیزی برای خوردن بیاوریم."

Or, if it's really cold and you say: "I'm freezing." Okay? Instead of just saying: "I'm

یا اگر واقعاً سرد است و شما بگویید: "دارم یخ می زنم ." باشه؟ به جای اینکه فقط بگویید: "من

really cold", "I'm freezing." Okay? This is the extreme part of it. Or: "My shoes are

واقعا سردم"، "من یخ می زنم." باشه؟ این قسمت افراطی آن است. یا: "کفش

killing me." Of course you're not going to die. It's just a way of speaking. "My shoes

هایم مرا می کشند." البته قرار نیست بمیری این فقط یک راه برای صحبت کردن است. کفش هایم

are hurting." Right? Okay. All right.

درد می کند. درست؟ باشه. خیلی خوب.

Adjectives, let's see how we can use extreme English when it comes to adjectives. "Oh my

صفت ها، بیایید ببینیم چگونه می توانیم از انگلیسی افراطی در مورد صفت ها استفاده کنیم. "اوه

god. There's a gigantic spider on my bed." It's probably not a gigantic spider, but it's

خدای من. یک عنکبوت غول پیکر روی تخت من است." این احتمالاً یک عنکبوت غول پیکر نیست، اما

a large spider as far as you're concerned. So, that's where the exaggeration takes place.

تا آنجا که به شما مربوط می شود یک عنکبوت بزرگ است. بنابراین، آنجاست که اغراق صورت می گیرد.

Or: "I have a million emails to answer." Probably not a million, but we mean a lot of emails.

یا: "من یک میلیون ایمیل برای پاسخ دادن دارم." احتمالاً یک میلیون نیست، اما منظور ما از ایمیل های زیادی است.

Adverbs. "I'm totally exhausted today." It would have been enough to say that you're

قیدها "امروز کاملا خسته شدم." همین که می گفتی خسته شدی کافی

exhausted, because after that, it's kind of repetitive or redundant. But sometimes people

بود چون بعد از آن به نوعی تکراری یا زائد است. اما گاهی اوقات مردم

add that just to exaggerate it. Or: "She's absolutely gorgeous." Or: "He's absolutely

فقط برای اغراق آن را اضافه می کنند. یا: "او کاملاً زیباست." یا: "او کاملاً

gorgeous." Right? So, that's how we can have the extreme part of it, the exaggeration.

زیباست." درست؟ بنابراین، این گونه است که می توانیم قسمت افراطی آن، اغراق را داشته باشیم.

We often apply this also to certain areas, such as when we're talking about numbers,

ما اغلب این را در زمینه های خاصی نیز اعمال می کنیم، مانند زمانی که در مورد اعداد،

or amounts, or time, or space. For example: "There were 100's of people in line outside

مقادیر، زمان یا مکان صحبت می کنیم. به عنوان مثال: "100 نفر در صف خارج

the store." Now, it's extreme or exaggerated only if there weren't actually hundreds, just

از فروشگاه بودند." اکنون، افراطی یا اغراق‌آمیز است، تنها در صورتی که در واقع صدها نفر وجود نداشته باشند، فقط

meant a lot. But you say hundreds because hundreds represents a lot. Or: "I have 1000's

معنای زیادی دارد. اما شما صدها را می گویید زیرا صدها نشان دهنده چیزهای زیادی است. یا: "من

of things to do before I leave next week." Okay? Again, you probably don't have thousands

1000 کار دارم قبل از اینکه هفته آینده بروم." باشه؟ باز هم، احتمالاً هزاران کار ندارید

of things, but you've got a lot of things to do.

، اما کارهای زیادی برای انجام دادن دارید.

Amounts. "Oh, we've got tonnes of homework." We don't have tonnes of homework. We've got

مبالغ "اوه، ما هزاران تکلیف داریم." ما هزاران تکلیف نداریم. ما

a lot of homework. Or: "There were piles of paper everywhere." Okay? Exaggeration again.

تکالیف زیادی داریم یا: « همه جا انبوه کاغذ بود». باشه؟ بازم اغراق

Sometimes when we exaggerate time, we can exaggerate it in two directions. We can make

گاهی اوقات وقتی در زمان اغراق می کنیم، می توانیم از دو جهت در آن اغراق کنیم. می‌توانیم

it shorter than it actually is, or we can make it longer than it actually is. For example:

آن را کوتاه‌تر از آنچه که هست، یا می‌توانیم آن را طولانی‌تر از آنچه هست، کنیم. به عنوان مثال:

"Could I talk to you for a minute? I know you're busy. It'll just take 5 seconds." Now,

"می توانم یک دقیقه با شما صحبت کنم؟ می دانم که شما مشغول هستید. فقط 5 ثانیه طول می کشد." حالا

isn't that an exaggeration? It is, because it's going to take you more than five seconds,

این اغراق نیست؟ این است، زیرا بیش از پنج ثانیه طول می‌کشد،

but you're exaggerating it in another way, you're shrinking it. Right? Or: "Oh my god.

اما شما آن را به گونه‌ای دیگر اغراق می‌کنید، آن را کوچک می‌کنید. درست؟ یا: "اوه خدای من.

I met my friend. I haven't seen her in years." Okay? Maybe it's true, but it could be an

من با دوستم آشنا شدم. سالهاست که او را ندیده ام." باشه؟ شاید درست باشد، اما ممکن است

exaggeration. Or, you could say: "In ages", that's another expression where you exaggerate

اغراق آمیز باشد. یا می‌توانید بگویید: «در اعصار»، این عبارت دیگری است که در آن

the amount of time. Right?

مقدار زمان را اغراق می‌کنید. درست؟

Or: "Oh my god. I can't live here. This is such a tiny closet." Okay? "I need a big closet."

یا: "اوه خدای من. من نمی توانم اینجا زندگی کنم. این یک کمد بسیار کوچک است." باشه؟ "من به یک کمد بزرگ نیاز دارم."

All right? It's probably not tiny, but in your view, from your perspective, it's tiny.

خیلی خوب؟ احتمالاً کوچک نیست، اما از نظر شما، از دیدگاه شما، کوچک است.

Or: "This is a huge bedroom." Okay? Again, these are relative terms, but we're also exaggerating

یا: "این یک اتاق خواب بزرگ است." باشه؟ باز هم، اینها اصطلاحات نسبی هستند، اما ما همچنین

it to express our emotions, as well as our... The objective reality. Okay? Again, the objective

برای بیان احساساتمان و همچنین واقعیت عینی خود در آن اغراق می کنیم. باشه؟ باز هم

reality was not a gigantic spider, just a large one; and not a tiny closet, but just

واقعیت عینی یک عنکبوت غول پیکر نبود، فقط یک عنکبوت بزرگ بود. و نه یک کمد کوچک، بلکه فقط

a small one. Okay? But by using this kind of extreme English, you'll sound a little

یک کمد کوچک. باشه؟ اما با استفاده از این نوع زبان انگلیسی افراطی،

bit more like a native speaker when you're speaking in informal situations. Okay?

زمانی که در موقعیت‌های غیررسمی صحبت می‌کنید، کمی بیشتر شبیه یک زبان مادری خواهید بود . باشه؟

If you'd like to do a little quiz on this to master it, please go to our website: www.engvid.com.

اگر می خواهید برای تسلط بر آن یک مسابقه کوچک در این مورد انجام دهید ، لطفاً به وب سایت ما بروید: www.engvid.com.

Thanks very much for watching. Good luck with your English. Bye for now.

خیلی ممنون که تماشا کردید در انگلیسی خود موفق باشید. فعلا خداحافظ.