Polite English: Show people you care: "You must be..."

Hi. My name is Rebecca. In today's lesson, you'll learn how to show empathy for someone

سلام. اسم من ربکا است. در درس امروز، شما یاد خواهید گرفت که چگونه با شخص دیگری همدلی نشان

else. Empathy is the ability to show that you care about the other person. So, when

دهید. همدلی توانایی نشان دادن این است که به طرف مقابل اهمیت می دهید. بنابراین، وقتی

somebody says something to you, you want to be able to respond in a way that shows that

کسی چیزی به شما می‌گوید، می‌خواهید بتوانید به گونه‌ای پاسخ دهید که نشان

you understand how they're feeling, and that's what I'm going to show you. You can use this

دهد احساس او را درک می‌کنید، و این چیزی است که من به شما نشان خواهم داد. شما می توانید از این

in personal situations, social situations, or business situations, and it will work in

در موقعیت های شخصی، موقعیت های اجتماعی یا موقعیت های تجاری استفاده کنید و در

all these cases. And the way we're going to do it is by using one simple expression, and

همه این موارد کارساز خواهد بود. و راهی که قرار است این کار را انجام دهیم این است که از یک عبارت ساده استفاده کنیم و

then adding a little bit to them. Let me show you.

سپس کمی به آنها اضافه کنیم. بگذار نشانت دهم.

So, the expression you're going to learn today is: "You must be", plus something else. So,

بنابراین، عبارتی که امروز می خواهید یاد بگیرید این است: "تو باید باشی"، به علاوه چیز دیگری. بنابراین،

you could say either: "You must be happy." Okay? So, for example, you can say: "You must

می توانید بگویید: "شما باید خوشحال باشید." باشه؟ بنابراین، برای مثال، می توانید بگویید: "شما باید

be", plus an adjective; could be a positive adjective, like "happy"; could be a negative

باشید"، به اضافه یک صفت. می تواند یک صفت مثبت باشد ، مانند "خوشحال"؛ می تواند یک صفت منفی باشد

adjective, like "tired" or something. And you could also say: "You must be", plus a

، مانند "خسته" یا چیزی. و همچنین می توانید بگویید: "تو باید باشی"، به اضافه یک

noun. So, I'm going to show you each of these in actual examples.

اسم. بنابراین، من قصد دارم هر یک از این موارد را در نمونه های واقعی به شما نشان دهم.

So, let's say that someone says to you: "I worked all day." So what could you say to

بنابراین، فرض کنید که شخصی به شما می گوید: " من تمام روز کار کردم." بنابراین چه چیزی می توانید به

them to show that you understand how they must be feeling? And how do you think the

آنها بگویید تا نشان دهید که احساس آنها را درک می کنید؟ و فکر می کنید آن

person is feeling? Well, if he says: "Mm, I worked all day." So you could say to him:

شخص چه احساسی دارد؟ خوب اگر بگوید: «مم، من تمام روز کار کردم». بنابراین می توانید به او بگویید:

"Wow. You must be tired." Or: "You must be exhausted." Right?

"وای، تو باید خسته ای." یا: "شما باید خسته شده باشید." درست؟

Let's say someone says to you: "I just got a promotion." So what can you say to them?

فرض کنید کسی به شما می گوید: "من تازه ترفیع گرفتم." پس چه چیزی می توانید به آنها بگویید؟

"Congratulations. You must be thrilled. You must be very happy." Right? So: "You must

"تبریک می گویم. باید هیجان زده باشید. باید خیلی خوشحال باشید." درست؟ بنابراین: "تو باید

be", plus an adjective is what we're doing.

باشی"، به علاوه یک صفت کاری است که ما انجام می دهیم.

Next one, someone tells you: "You know, John lost his cellphone." You say: "Oh no. He must

نفر بعدی، یکی به شما می گوید: "می دانید، جان تلفن همراهش را گم کرده است." شما می گویید: "اوه نه. او باید

be", all right? So we don't have to say only: "you", you can also say: "he", "they", etcetera,

باشد"، خوب؟ بنابراین لازم نیست فقط بگوییم: "شما"، شما همچنین می توانید بگویید: "او"، "آنها" و غیره،

"she", and so on. So, in this case, John lost his cellphone, so you could say: "He must

"او" و غیره. بنابراین، در این مورد، جان تلفن همراه خود را گم کرده است، بنابراین می توانید بگویید: "او

be upset. He must be frustrated." Okay? "He must be angry." One of these words, depending

باید ناراحت باشد. او باید ناامید باشد." باشه؟ "او باید عصبانی باشد." یکی از این کلمات، بسته

on what you choose.

به انتخاب شما.

Now, you could also use a slightly different expression. I'm going to show you here. Someone

اکنون، می توانید از یک عبارت کمی متفاوت نیز استفاده کنید . من اینجا به شما نشان خواهم داد. یکی

says to you: "Our meeting room is too small." So, let's say we respond with: "You must be",

به شما می گوید: اتاق جلسه ما خیلی کوچک است. بنابراین، بیایید بگوییم که ما با "تو باید باشی"

plus an adjective. So then we could say not: "You must be", but in this case, there's another

به اضافه یک صفت پاسخ دهیم. بنابراین می‌توانیم بگوییم: "تو باید باشی"، اما در این مورد، عبارت دیگری وجود دارد

expression. "That". This is when we're talking about situations. So, we could say: "That

. "آن". این زمانی است که ما در مورد موقعیت ها صحبت می کنیم. بنابراین، می توانیم بگوییم: "این

must be problematic." Or, if we want to use the noun, we can say: "That must be a problem."

باید مشکل ساز باشد." یا اگر بخواهیم از اسم استفاده کنیم، می‌توانیم بگوییم: «حتماً مشکل است».

Okay? So if you're talking about situations versus news, then you can use the expression:

باشه؟ بنابراین اگر در مورد موقعیت‌ها در مقابل اخبار صحبت می‌کنید، می‌توانید از این عبارت استفاده کنید:

"That must be". All right? So... Because we're talking about a fact, a situation. "That must

"این باید باشد". خیلی خوب؟ بنابراین... زیرا ما در مورد یک واقعیت، یک موقعیت صحبت می کنیم.

be problematic. That must be a problem."

این باید مشکل ساز باشد.

Let's look at another situation. -"We don't speak English very well." -"That must be challenging."

بیایید وضعیت دیگری را بررسی کنیم. -"ما خیلی خوب انگلیسی صحبت نمی کنیم ." -"این باید چالش برانگیز باشد."

Or: "That must be a challenge." Okay? So you see that we could use this expression: "You

یا: "این باید یک چالش باشد." باشه؟ بنابراین می بینید که ما می توانیم از این عبارت استفاده کنیم: "شما

must be", "He must be", "She must be", "They must be", or: "That must be", plus the adjective/plus

باید باشید"، "او باید باشد"، "او باید باشد"، "آنها باید باشند"، یا: "این باید باشد"، به اضافه صفت/به اضافه

a noun. All right?

یک اسم. خیلی خوب؟

So, now, to practice, I'm going to give you some sentences and you try to think or say

بنابراین، اکنون برای تمرین، جملاتی را به شما می‌گویم و شما سعی می‌کنید فکر کنید یا

what you think would be an appropriate empathetic response. Okay? So, let's say I say to you:

آنچه را که فکر می‌کنید یک پاسخ همدلانه مناسب بیان کنید . باشه؟ بنابراین، فرض کنید من به شما می گویم:

"I haven't slept in 48 hours." So, which of these words, which of these adjectives could

"من 48 ساعت است که نخوابیده ام." بنابراین، کدام یک از این کلمات، کدام یک از این صفت ها را

you use as your response? -"I haven't slept in 48 hours."

می توانید به عنوان پاسخ خود استفاده کنید؟ -"من 48 ساعت است که نخوابیده ام."

-"You must be exhausted." Right?

-"تو باید خسته باشی." درست؟

"Exhausted" means very tired.

«خسته» به معنای بسیار خسته است.

"My daughter hasn't answered her phone all day." What would you say if someone said that

دخترم تمام روز تلفنش را جواب نداده است . اگر کسی این را به شما بگوید چه می گویید

to you? Which of these? Probably:

؟ کدام یک از اینها؟ احتمالاً:

"You must be really worried." Okay? You can also say:

"شما باید واقعاً نگران باشید." باشه؟ شما همچنین می توانید بگویید:

"You must be worried." Or: "You must be really worried.", "You must be very worried."

"شما باید نگران باشید." یا: "شما باید واقعاً نگران باشید."، "شما باید خیلی نگران باشید."

Let's say: "John forgot his presentation at the hotel." What could you say?

بیایید بگوییم: "جان ارائه خود را در هتل فراموش کرده است ." چه چیزی می توانید بگویید؟

"Wow. He must be really annoyed."

"وای. او باید واقعا اذیت شده باشد."

"Annoyed" means upset, angry, irritated. Okay?

«آزرده» به معنای ناراحت، عصبانی، عصبانی است. باشه؟

Another example: "We got the contract." Good news? Bad news? Good news. Right?

مثال دیگر: "ما قرارداد را گرفتیم." خبر خوب؟ خبر بد؟ خبر خوب. درست؟

So, what could you say?

بنابراین، چه می توانید بگویید؟

"Congratulations. You must be thrilled."

"تبریک می گویم. شما باید هیجان زده باشید."

Next one: -"John hasn't eaten anything all day." -"Oh no." He must be, what? Well, could

بعدی: -جان تمام روز چیزی نخورده است . -"وای نه." او باید باشد، چه؟ خوب، می

be a lot of these, but: "He must be starving." Sometimes we exaggerate-okay?-in English,

تواند تعداد زیادی از این ها باشد، اما: "او باید گرسنه باشد." گاهی اوقات ما اغراق می کنیم - خوب؟ - در انگلیسی،

like here.

مانند اینجا.

And last one: "My boss missed his flight." So, what could we say there?

و آخرین مورد: "رئیس من پرواز خود را از دست داد ." خب، در آنجا چه می توانیم بگوییم؟

Again, there are a few possibilities, but:

باز هم چند احتمال وجود دارد، اما:

"He must be really upset. He must be annoyed." Okay?

"او باید واقعاً ناراحت باشد. باید اذیت شود." باشه؟

So, you see by using the expression: "You must be", "He must be", "She must be", "That

بنابراین، می بینید که با استفاده از عبارت: "تو باید باشی"، "او باید باشد"، "او باید باشد"، "این

must be", you can express your empathy and your caring about another person, and whatever

باید باشد"، می توانید همدلی و توجه خود را نسبت به شخص دیگری و هر آنچه

they have told you. And this enables a conversation to go forward in a very smooth way.

که آنها گفته اند ابراز کنید. شما. و این باعث می شود که مکالمه به روشی بسیار روان پیش برود.

So, if you'd like to do some practice on this, please go to our website: www.engvid.com.

بنابراین، اگر می خواهید در این مورد تمرین کنید، لطفاً به وب سایت ما بروید: www.engvid.com.

You can do a quiz there so you can really master this phrase, and you'll also see lots

شما می توانید یک مسابقه را در آنجا انجام دهید تا بتوانید واقعاً بر این عبارت مسلط شوید و همچنین تعداد

of other English lessons which will help you to improve your English. So, thanks for watching.

زیادی درس انگلیسی دیگر را خواهید دید که به شما در بهبود زبان انگلیسی خود کمک می کند. بنابراین، از تماشای شما متشکرم.

Bye for now.

فعلا خداحافظ.