8 Easy English Expressions with “on the...”

Were you on the ball at work today? Is your computer on the fritz? Are you

امروز سر کار توپ بودید؟ آیا کامپیوتر شما روی فریتز است؟

being on the level with me? What if somebody asked you those questions?

با من هم سطح هستی؟ اگر کسی این سوالات را از شما بپرسد چه؟

Would you know what to say? Well, after this lesson, I hope you will, because

میدونی چی بگی؟ خب، بعد از این درس، امیدوارم که این کار را بکنید، زیرا

I'm going to explain to you eight idioms — eight, yes, eight idioms, okay? — that

من هشت اصطلاح را برای شما توضیح خواهم داد - هشت، بله، هشت اصطلاح، خوب؟ - که

have something in common; they all start with "on the" something. Okay? So, let's

وجه اشتراک دارند. همه آنها با "روی" چیزی شروع می شوند. باشه؟ بنابراین، بیایید

see what they are and what they mean. All right? Here we go.

ببینیم آنها چیست و چه معنایی دارند. خیلی خوب؟ در اینجا ما می رویم.

Number one: "on the air". What does it mean to be "on the air"? It means to be

شماره یک: "روی آنتن". "روی آنتن" بودن به چه معناست؟ یعنی

on TV or on radio; you're being broadcast. Okay? So, "What show is on

در تلویزیون یا رادیو بودن. شما در حال پخش هستید باشه؟ بنابراین، "چه برنامه ای

the air?" means: What show is going on right now on TV or on the radio? Good.

روی آنتن می رود؟" یعنی: در حال حاضر چه برنامه ای در تلویزیون یا رادیو پخش می شود؟ خوب

The next one, number two: "on the mend". "To mend" means to get better. So, "on

مورد بعدی، شماره دو: "در حال بهبود". «ترمیم کردن» به معنای بهتر شدن است. بنابراین، "

the"... If you're "on the mend", it means you were ill, or maybe you broke

روی"... اگر "در حال بهبودی" هستید، به این معنی است که شما مریض بوده اید، یا شاید

something, a part of your body, and now you're getting better. So, you're "on

چیزی، بخشی از بدن خود را شکسته اید و اکنون در حال بهبودی هستید. بنابراین، شما "

the mend". You may have been unwell, and you're getting better — you're "on the

در حال بهبودی" هستید. ممکن است خوب نبوده باشید، و در حال بهبودی هستید - در حال بهبودی هستید

mend". All right. Number three: "on the fritz". Okay. That sounds a little

. خیلی خوب. شماره سه: "در فریتز". باشه. کمی

strange, doesn't it? It is strange. When you say that something's "on the fritz",

عجیب به نظر می رسد، اینطور نیست؟ عجیب است. وقتی می گویید چیزی «روی فریتز» است،

basically it means that something's broken; it's not working. All right? So,

اساساً به این معنی است که چیزی شکسته است. کار نمیکند. خیلی خوب؟ بنابراین،

what does that refer to? Not people, but things. For example, your computer, or

آن به چه چیزی اشاره دارد؟ نه مردم، بلکه اشیا. مثلاً رایانه

your cellphone, or something else. All right? If they're not working, you can

یا تلفن همراه یا چیز دیگری. خیلی خوب؟ اگر آنها کار نمی کنند، می توانید

say... you can use this expression: "It's on the fritz." Okay? Then number

بگویید ... می توانید از این عبارت استفاده کنید: "این در فریتس است." باشه؟ سپس شماره

four: "on the sly". Okay? "Sly" means something hidden, something secretive,

چهار: "در حیله گری". باشه؟ «حیله گر» به معنای چیزی پنهان، پنهانی،

something deceptive. So, if you're... if somebody is doing something "on the

چیزی فریبنده است. بنابراین، اگر شما...اگر کسی در حال انجام کاری "به

sly", it means they're doing it secretly — okay? — without other people knowing.

حیله گر" است، به این معنی است که او آن را مخفیانه انجام می دهد - باشه؟ - بدون اینکه دیگران بدانند.

All right.

Let's review those before we learn any more. Always review. Okay? Always keep

خیلی خوب.

قبل از اینکه چیزهای بیشتری یاد بگیریم، بیایید آنها را مرور کنیم . همیشه مرور کنید. باشه؟ همیشه

going back because, of course, if you're not sure what they are — the more you

به عقب برگردید، زیرا، البته، اگر مطمئن نیستید که آنها چیست - هرچه بیشتر

review, the easier you'll remember. So, what does it mean to be "on the mend"?

مرور کنید، راحت‌تر به خاطر خواهید آورد. بنابراین، "در حال بهبود" بودن به چه معناست؟

It means to be recovering after an illness or something like that. If you

یعنی در حال بهبودی پس از یک بیماری یا چیزی شبیه به آن.

do something "on the sly", that means somebody is doing it deceptively,

اگر کاری را "به صورت حیله گر" انجام دهید، به این معنی است که کسی آن را فریبنده،

secretly, without other people knowing. Right? If someone's "on the air", what

مخفیانه، بدون اینکه دیگران بدانند، انجام می دهد. درست؟ اگر کسی "روی هوا" است، به

does it mean? It means they're on TV or on radio; they're being broadcast. And

چه معناست؟ این بدان معناست که آنها در تلویزیون یا رادیو هستند. آنها در حال پخش هستند و

if something's "on the fritz", it means it's not working. Okay. All right, let's

اگر چیزی "روی فریتز" باشد، به این معنی است که کار نمی کند. باشه. باشه بریم ادامه بدیم

go on.

Ready? Number five: "on the fence". Okay. A "fence" is like, you know, those

آماده؟ شماره پنج: "روی حصار". باشه. "حصار" مانند آن

slats that divide one house from another house; there's a fence in the middle — a

تخته هایی است که یک خانه را از خانه دیگر جدا می کند . یک حصار در وسط وجود دارد - یک

white fence very often. And if you're sitting "on the fence", it means you're

حصار سفید اغلب. و اگر "روی حصار" نشسته اید، به این معنی است که شما

undecided; you're unsure what to do. Okay? None of these... These are idioms.

بلاتکلیف هستید. شما مطمئن نیستید که چه کاری انجام دهید باشه؟ هیچ کدام از اینها... اینها اصطلاحات هستند.

Right? None of them are to be taken literally; you're not actually sitting

درست؟ هیچ یک از آنها را نباید به معنای واقعی کلمه در نظر گرفت. شما در واقع

on the fence, but it means that you are undecided; you're unsure what to do. All

روی حصار نمی نشینید، بلکه به این معنی است که شما بلاتکلیف هستید. شما مطمئن نیستید که چه کاری انجام دهید خیلی

right? Next: "on the ball". Okay. You want to be "on the ball" because when

خوب؟ بعدی: "روی توپ". باشه. شما می خواهید "روی توپ" باشید، زیرا

you're "on the ball", it means you're alert, you're competent, you're doing

وقتی "روی توپ" هستید، به این معنی است که هوشیار هستید، شایستگی دارید،

something really well. Somebody's presentation went very well — you say:

کاری را واقعاً خوب انجام می دهید. ارائه یک نفر خیلی خوب پیش رفت - شما می گویید:

"Wow, he was really on the ball today." That means he was doing something very

"وای، او واقعاً امروز در توپ بود." یعنی داشت کاری را خیلی

well. Got it? All right. Next one: "on the warpath". Okay. You really probably

خوب انجام می داد. فهمیدم؟ خیلی خوب. مورد بعدی: "در مسیر جنگ". باشه. شما واقعاً

don't want to meet anybody who's "on the warpath". "Warpath" has the word "war"

نمی خواهید با کسی که "در مسیر جنگ" است ملاقات کنید. "Warpath" کلمه "جنگ" را

in it, which means a lot of aggression. Right? So, if somebody's "on the

در خود دارد که به معنای تهاجم بسیار است. درست؟ بنابراین، اگر کسی "در مسیر

warpath", it means they're very angry. They are not happy; they're very angry.

جنگ" باشد، به این معنی است که بسیار عصبانی است. آنها خوشحال نیستند؛ آنها بسیار عصبانی هستند

Okay? They want to fight. And the last one: "on the level". If you're "on the

باشه؟ آنها می خواهند مبارزه کنند. و آخرین مورد: "در سطح". اگر "در

level", you are a person who is very... or you're being very honest and

سطح" هستید، فردی هستید که بسیار... یا بسیار صادق و

straightforward. Okay? You're being very honest; you're not hiding anything.

روراست هستید. باشه؟ شما بسیار صادق هستید. شما چیزی را پنهان نمی کنید

Unlike this person who's doing something "on the sly", this person is "on the

بر خلاف این شخصی که کاری را "محورانه" انجام می دهد، این شخص "در

level" — is very honest, and what he's... or she is saying is actually how

سطح" است - بسیار صادق است، و آنچه او... یا او می گوید در واقع

it is. Okay? All right.

همین طور است. باشه؟ خیلی خوب.

So, let's review the last four. Somebody's "on the fence" — they are

بنابراین، بیایید چهار مورد آخر را مرور کنیم. کسی "روی حصار" است - آنها

unsure. Right? Good. If you're "on the ball", you really did something very

مطمئن نیستند. درست؟ خوب اگر "روی توپ" هستید، واقعاً کاری را خیلی خوب انجام داده اید

well. If someone's "on the warpath", they're ready for a fight. And if

. اگر کسی "در مسیر جنگ" باشد ، برای مبارزه آماده است. و اگر

somebody is "on the level", they're being really honest. Okay. Now, let's

کسی "در سطح" باشد ، واقعاً صادق است. باشه. حال، بیایید

see if you can recognize these and use them in sentences. Are you ready to do

ببینیم آیا می‌توانید اینها را تشخیص دهید و در جملات استفاده کنید. آیا برای

some practice? So, what I'm going to do now is I'm going to read you some

انجام تمرین آماده هستید؟ بنابراین، کاری که اکنون می‌خواهم انجام دهم این است که می‌خواهم جملاتی را برای شما بخوانم

sentences which do not contain the idiom, and I want you to tell me which

که حاوی اصطلاح نیستند، و می‌خواهم به من بگویید که از کدام

idiom we can use in that sentence. Okay?

اصطلاح می‌توانیم در آن جمله استفاده کنیم. باشه؟

Let's start with the first one. "My cousin hurt her knee, but luckily, she's

بیایید با اولی شروع کنیم. پسر عموی من زانویش آسیب دید، اما خوشبختانه

getting better." So, what could we say? Luckily, she's... Do you know? She's

حالش بهتر شده است. بنابراین، چه می توانیم بگوییم؟ خوشبختانه، او ... آیا می دانید؟

getting better means she's "on the mend". Good. Okay? Let's try another

او بهتر می شود به این معنی است که او "در حال بهبودی" است. خوب باشه؟ بیایید یکی دیگر را امتحان کنیم

one. "Your speech was fantastic. You were really great today." You were

. "سخنرانی شما فوق العاده بود. شما امروز واقعا عالی بودید."

really great. You were really... Good — "on the ball". Right. The next one: "Why

واقعا عالی بودی تو واقعا... خوب بودی - "روی توپ". درست. نفر بعدی: "

are you so angry?" Why are you...? Good — "on the warpath". Okay? Very nice.

چرا اینقدر عصبانی هستی؟" چرا شما...؟ خوب - "در مسیر جنگ". باشه؟ بسیار خوب.

"The president is on TV right now." The president is... "on the air". Good work.

رئیس جمهور در حال حاضر در تلویزیون است. رئیس جمهور... "روی آنتن" است. کار خوب.

All right. "She was honest with me about her problems." She was... "on the level"

خیلی خوب. او درباره مشکلاتش با من صادق بود .» او... "در سطح" بود

— very nice. "Who are you voting for? Are you still undecided?" Are you

- خیلی خوب. "به چه کسی رای می دهید؟ آیا هنوز تصمیم نگرفته اید؟" شما

still...? "on the fence". Good. "on the fence" means undecided. Okay. "He's been

هنوز...؟ "روی حصار". خوب «روی حصار» به معنای بلاتکلیف است. باشه. ماه هاست

taking money from the cash register secretly for months." He's been taking

که مخفیانه از صندوق پول می گیرد».

money... What is it, dishonestly? "on the sly" — good. You're getting them,

داره پول میگیره...بی شرف چیه؟ " در حیله گری" - خوب است. شما آنها را دریافت می کنید، می

see? And the last one: "Oh, no, my cellphone isn't working." My cellphone

بینید؟ و آخرین مورد: "اوه، نه، تلفن همراه من کار نمی کند." تلفن همراه من

is... There's only one left. My cell phone is "on the fritz". Okay? So, how

... فقط یک عدد باقی مانده است. تلفن همراه من "روی فریتز" است. باشه؟ بنابراین، چگونه

can you remember these? By practicing. Right?

می توانید اینها را به خاطر بسپارید؟ با تمرین. درست؟

You've done the first step; you've watched the video. Now use them. Use

شما اولین قدم را انجام دادید. شما ویدیو را تماشا کرده اید حالا از آنها استفاده کنید. از

them in some examples of your own. Is there anything in your house which is on

آنها در برخی از نمونه های خود استفاده کنید. آیا چیزی در خانه شما وجود دارد که در

the fritz right now? Anything that you know? Anybody that you know who is doing

حال حاضر در فریتز باشد؟ چیزی که شما می دانید؟ کسی را می شناسید که

something on the sly? Write a sentence about it; say it out loud. Okay? When

به صورت حیله گرانه کاری انجام می دهد؟ یک جمله در مورد آن بنویسید؛ این رو بلند بگو. باشه؟

you start using it, you make those idioms yours. All right? And the first

وقتی شروع به استفاده از آن می کنید، آن اصطلاحات را مال خود می کنید. خیلی خوب؟ و البته اولین

step, of course, with idioms is make sure you understand them, and then you

قدم در مورد اصطلاحات این است که مطمئن شوید آنها را درک می کنید، و سپس می

can take that extra step and start to use them when you're sure what they

توانید آن گام اضافی را بردارید و زمانی که از معنای آنها مطمئن شدید شروع به استفاده از آنها کنید

mean. All right? So, if you want to do some more practice, go to our website:

. خیلی خوب؟ بنابراین، اگر می خواهید تمرین بیشتری انجام دهید، به وب سایت ما بروید:

www.engvid.com. There, you can do another quiz to really make sure you've

www.engvid.com. در آنجا، می‌توانید آزمون دیگری انجام دهید تا واقعاً مطمئن شوید که به

mastered them. Plus, you can check out lots and lots of other videos that we

آنها تسلط دارید. به‌علاوه، می‌توانید بسیاری از ویدیوهای دیگر را که

have about English — more than 1,000. Okay? All right. Also, don't forget to

در مورد انگلیسی داریم - بیش از 1000 تماشا کنید. باشه؟ خیلی خوب. همچنین فراموش نکنید که

subscribe to my YouTube channel so you can keep getting lots of lessons that

در کانال یوتیوب من مشترک شوید تا بتوانید درس های زیادی را دریافت کنید که

will help you improve your English much faster. All the best with your English.

به شما کمک می کند زبان انگلیسی خود را بسیار سریعتر بهبود بخشید . بهترین ها با انگلیسی شما.

Bye for now.

فعلا خداحافظ.