Learn 10 English Idioms about People at Work

Hi.

I'm Rebecca from engVid.

سلام.

من ربکا از engVid هستم.

In today's lesson you'll have a chance to learn 10 expressions that are used to describe

در درس امروز شما این فرصت را خواهید داشت که 10 عبارتی را یاد بگیرید که برای توصیف

people at work.

افراد در محل کار استفاده می شود.

Now, these are quite commonly used expressions by native English speakers, so if you work

اکنون، اینها عباراتی هستند که معمولاً توسط انگلیسی زبانان بومی استفاده می شوند، بنابراین اگر

in an English-speaking business environment then it's quite likely that you will hear

در یک محیط تجاری انگلیسی زبان کار می کنید، به احتمال زیاد

some of these expressions.

برخی از این عبارات را خواهید شنید.

Okay?

Let's get started.

باشه؟

بیایید شروع کنیم.

So, I've kind of divided them up for you.

بنابراین، من آنها را برای شما تقسیم کردم.

So, some of them are positive, some are negative, and some are neutral.

بنابراین، برخی از آنها مثبت، برخی منفی و برخی خنثی هستند.

What do I mean by that?

منظور من از آن چیست؟

It means: These people we are happy to meet, these people we are really not very happy

یعنی: این آدم‌هایی که از ملاقاتشان خوشحالیم، این آدم‌هایی که واقعا از ملاقاتشان خوشحال نیستیم

to meet, and these people we just...

، و این آدم‌هایی که ما فقط...

Where it's okay, we're just using these expressions to describe them.

جایی که اشکالی ندارد، فقط از این عبارات برای توصیف آنها استفاده می‌کنیم.

Okay?

باشه؟

We have no feelings, positive or negative.

ما هیچ احساس مثبت یا منفی نداریم.

Okay.

So let's look at the people we are happy to meet.

باشه.

پس بیایید به افرادی که از ملاقاتشان خوشحالیم نگاه کنیم.

So, the first one is a "whiz kid".

بنابراین، اولین مورد یک "بچه ویز" است.

What's a whiz kid?

بچه ویز چیه؟

A "whiz kid" is a term that we use to describe usually a young person who's quite brilliant,

"بچه ویز" اصطلاحی است که ما معمولاً برای توصیف یک فرد جوان که بسیار باهوش،

very intelligent, very successful, very talented, and you know that he's on a path to a lot

بسیار باهوش، بسیار موفق، بسیار با استعداد است، استفاده می کنیم و می دانید که او در مسیر موفقیت های زیادی قرار دارد

of success.

.

So, often we talk about like a computer whiz kid, a young person who's got lots and lots

بنابراین، اغلب ما در مورد یک بچه حرفه‌ای کامپیوتر صحبت می‌کنیم ، جوانی که

of talent.

استعدادهای زیادی دارد.

You probably know people like that.

احتمالاً شما هم چنین افرادی را می شناسید.

Okay?

باشه؟

So that's a whiz kid.

بنابراین این یک بچه تند و تیز است.

Next.

بعد.

Next one is called an "eager beaver".

بعدی "بیور مشتاق" نام دارد.

An "eager beaver" is kind of a very hardworking, enthusiastic person.

یک "بیور مشتاق" به نوعی فردی بسیار سخت کوش و مشتاق است.

Maybe this person comes to work early and stays late, and they're always smiling and

شاید این فرد زود سر کار بیاید و دیر بماند و همیشه لبخند بزند و

they're happy to do their work.

از انجام کار خود راضی باشد.

That person is called an eager beaver.

به آن شخص بیش از حد مشتاق می گویند.

Now, I put that as a positive.

حالا من آن را به عنوان یک نکته مثبت قرار می دهم.

Maybe some people don't like them, but generally speaking, people like them.

شاید برخی از مردم آنها را دوست نداشته باشند، اما به طور کلی، مردم آنها را دوست دارند.

Okay.

باشه.

The next one is an "angel investor".

نفر بعدی یک "سرمایه گذار فرشته" است.

What's an angel investor?

سرمایه گذار فرشته چیست؟

Well, if you have a startup company or a new company that you want to start, you would

خوب، اگر یک شرکت استارت آپ یا شرکت جدیدی دارید که می خواهید راه اندازی کنید، دوست دارید

love to meet an angel investor because this "business angel", as they're also known as,

با یک سرمایه گذار فرشته ملاقات کنید زیرا این "فرشته کسب و کار" که به آنها نیز معروف است،

is someone who's usually rich and they're like a sponsor and they

فردی است که معمولاً ثروتمند است و آنها مانند یک اسپانسر و آنها

put money into your business.

برای کسب و کار شما پول می گذارند.

They are ready to invest money into your ideas, into starting your company, and so on.

آن‌ها آماده سرمایه‌گذاری بر روی ایده‌های شما، راه‌اندازی شرکت و غیره هستند.

So these are called "angel investors".

بنابراین به اینها "سرمایه گذاران فرشته" می گویند.

So if you want to start a business, you're probably going to be very happy if you meet

بنابراین اگر می خواهید کسب و کاری راه اندازی کنید، احتمالاً اگر با یکی از این افراد آشنا شوید، بسیار خوشحال خواهید شد

one of these people.

.

Okay?

باشه؟

Next, let's move over here to the people that we're usually not very happy to meet at work.

بعد، بیایید اینجا به سراغ افرادی برویم که معمولاً از ملاقات در محل کار چندان خوشحال نیستیم.

The first one is called a "smart alec(k)".

اولین مورد "alec(k) هوشمند" نامیده می شود.

Who's a smart aleck?

آلک باهوش کیست؟

A "smart aleck" is somebody who thinks he or she knows everything.

"الک باهوش" کسی است که فکر می کند همه چیز را می داند.

Have you ever met such a person?

آیا تا به حال با چنین فردی برخورد کرده اید؟

They are just so extra confident, and they tell you everything as if they know everything.

آنها بسیار اعتماد به نفس بیشتری دارند و طوری به شما می گویند که انگار همه چیز را می دانند.

And usually people aren't very happy to meet those kind of people too much.

و معمولاً مردم از ملاقات زیاد با این نوع افراد خوشحال نیستند.

Okay?

باشه؟

And they called them "smart alecks".

و آنها را "الک های باهوش" نامیدند.

Sometimes it's written: "alec" and sometimes "aleck", doesn't matter.

گاهی نوشته می شود: «الک» و گاهی «الک»، فرقی نمی کند.

Usually we don't write this word.

معمولا ما این کلمه را نمی نویسیم.

We usually say it.

ما معمولا آن را می گوییم.

Okay? "Oh, he's a smart aleck.

باشه؟ "اوه، او یک آلک باهوش است.

He thinks he knows everything."

او فکر می کند همه چیز را می داند."

Okay?

باشه؟

That kind of thing.

همچین چیزی

Next one: "rotten apple".

بعدی: "سیب گندیده".

So, what's a rotten apple?

پس سیب گندیده چیست؟

If you can imagine a bag of apples and in the middle there's one that's not good.

اگر می توانید یک کیسه سیب را تصور کنید و در وسط یک کیسه سیب وجود دارد که خوب نیست.

"Rotten" means bad, spoiled.

«فاسد» به معنای بد، خراب است.

So what will happen to all the other apples around that bad apple?

پس برای همه سیب های دیگر اطراف آن سیب بد چه اتفاقی می افتد؟

Well, after some time all of them will start to go bad a little faster.

خوب، بعد از مدتی همه آنها کمی سریعتر بد می شوند.

Right?

درست؟

So when we call someone a rotten apple we're trying to suggest that this person has some

بنابراین وقتی به کسی سیب گندیده خطاب می‌کنیم، می‌خواهیم بگوییم که این شخص دارای افرادی

rather unpopular, not very honest, is kind of dishonest, he's bad, he's corrupt, and

نسبتاً غیرمحبوب، نه خیلی صادق است، به نوعی نادرست است، او بد است، او فاسد است،

he's also influencing people around him, his colleagues or workers to think or act in the

و همچنین بر اطرافیان، همکاران یا کارگرانش تأثیر می‌گذارد. به همین صورت فکر کنید یا عمل کنید

same way.

.

So this person is usually quite a troublemaker as far as the organization is concerned.

بنابراین این شخص معمولاً تا آنجا که به سازمان مربوط می شود کاملاً مشکل ساز است.

Okay?

باشه؟

So that's a rotten apple, a person who is kind of corrupt and has bad ideas, and is

پس این یک سیب گندیده است، فردی که به نوعی فاسد است و ایده های بدی دارد و

also influencing people around him or her in a negative way.

همچنین بر اطرافیانش به صورت منفی تأثیر می گذارد.

Okay?

باشه؟

You might know some people like that.

شما ممکن است برخی از افراد را مانند آن بشناسید.

Okay, what's a "faster talker"?

خوب، "تصویر حرف زدن" چیست؟

Well, it's not somebody who talks...

خوب، این کسی نیست که صحبت

Speaks very fast, no.

می کند... خیلی سریع صحبت می کند، نه.

When we say: "fast talker", we mean somebody who is very good at convincing people and

وقتی می گوییم: "تند صحبت"، منظور کسی است که در متقاعد کردن مردم و

persuading people, but he's not always...

متقاعد کردن مردم بسیار خوب است، اما همیشه اینطور نیست... او همیشه

He or she is not always very honest or moral about it.

در این مورد خیلی صادق یا اخلاقی نیست.

He doesn't really care...

او واقعاً اهمیتی نمی‌دهد...

This person doesn't really care if they're selling you something which is not good, or

این شخص واقعاً اهمیتی ندارد که چیزی به شما می‌فروشد که خوب نیست

which is actually bad.

یا در واقع بد است.

They don't care.

آنها اهمیتی نمی دهند.

They may lie, they may present it as very good.

ممکن است دروغ بگویند، ممکن است آن را خیلی خوب معرفی کنند.

They're very good at that, but they're not necessarily selling you something in your

آنها در این کار بسیار خوب هستند، اما لزوما چیزی به نفع شما به شما نمی فروشند

interest.

.

It doesn't have to be a salesperson, but often we refer to salespeople like that because

لزومی ندارد که یک فروشنده باشد، اما اغلب ما به چنین فروشندگانی اشاره می کنیم، زیرا

sometimes they're trying to sell us something which is not good, although many salespeople

گاهی اوقات آنها سعی می کنند چیزی را به ما بفروشند که خوب نیست، اگرچه بسیاری از فروشندگان

are selling us good things.

کالاهای خوب را به ما می فروشند.

Okay.

باشه.

So that's a fast talker.

بنابراین این یک سخنگو سریع است.

Now let's come to some which are kind of neutral, they just describe different people.

حالا بیایید به برخی از آنها برسیم که به نوعی خنثی هستند، آنها فقط افراد مختلف را توصیف می کنند.

All right?

خیلی خوب؟

The first one is: "head honcho".

اولی این است: "سر هنچو".

So the word "head" gives you an idea.

بنابراین کلمه "سر" به شما ایده می دهد.

The head honcho is like the main guy at the top of the company, a top executive, the person

هد هونچو مانند مرد اصلی در بالای شرکت، یک مدیر ارشد،

in charge, and this person has a lot of authority, responsibility, and influence.

مسئول است و این شخص دارای اختیارات، مسئولیت و نفوذ زیادی است.

Okay?

باشه؟

"Head honcho", that's the name for that person.

"Had honcho"، این نام برای آن شخص است.

Okay.

باشه.

Next one, the "number cruncher".

مورد بعدی، "خرد کننده اعداد".

Who's a number cruncher?

چه کسی اعداد شکننده است؟

You probably have some people like that in your company.

احتمالاً شما هم چنین افرادی را در شرکت خود دارید.

You have to have, because "number crunchers" are people who work with numbers a lot,

شما باید داشته باشید، زیرا "تخریب کنندگان اعداد" افرادی هستند که با اعداد زیاد کار می کنند، به

finance people. Right?

مردم مالی می دهند. درست؟

They are number crunchers, and they're...

آنها اعداد شکننده هستند، و آنها...

They don't just work with numbers, they're really good with numbers.

آنها فقط با اعداد کار نمی کنند، آنها واقعاً با اعداد خوب هستند.

They know how to analyze numbers and understand numbers, and not everybody does, but they do.

آنها می دانند که چگونه اعداد را تجزیه و تحلیل کنند و اعداد را درک کنند ، و همه این کار را نمی کنند، اما می دانند.

So these guys are called number crunchers.

بنابراین به این افراد اعداد خرد کننده می گویند.

Okay.

باشه.

Another one here: "pen pusher".

یکی دیگر در اینجا: "فشار قلم".

Sometimes also known as a "pencil pusher".

گاهی اوقات به عنوان "فشار مداد" نیز شناخته می شود.

So, this is just a regular employee, maybe a clerk who has a rather boring job just filling

بنابراین، این فقط یک کارمند معمولی است، شاید یک کارمند که فقط پر

out forms, doing ordinary clerical administrative work.

کردن فرم ها، انجام کارهای اداری اداری معمولی، کار نسبتاً خسته کننده ای دارد.

Not very interesting, but of course it's necessary in organizations to have a lot of people who

خیلی جالب نیست، اما مسلماً در سازمان ها وجود افراد زیادی

are pen pushers.

که قلم زن هستند ضروری است.

So sometimes a pen pusher is also used to refer to someone who just has a boring job.

بنابراین گاهی اوقات از فشار دهنده خودکار برای اشاره به کسی که فقط یک شغل خسته کننده دارد استفاده می شود.

Okay?

باشه؟

All right.

And the last one we have here is: "whistle blower".

خیلی خوب.

و آخرین موردی که در اینجا داریم این است: "سوت زن".

So, what's a whistle blower?

بنابراین، سوت دمنده چیست؟

Well, I put it in the neutral column.

خوب، من آن را در ستون خنثی قرار دادم.

Some people think whistle blowers are very good, and some people think whistle blowers

برخی افراد فکر می‌کنند که سوت‌زن‌ها خیلی خوب هستند و برخی فکر می‌کنند که

are really bad.

سوت‌زن‌ها واقعاً بد هستند.

It depends who you are and who's looking at the whistle blower, because a whistle blower

بستگی دارد که شما چه کسی باشید و چه کسی به سوت‌زن نگاه می‌کند، زیرا

is a person on the inside of a company who becomes aware, he starts to know that there

یک سوت‌زن شخصی در داخل یک شرکت است که آگاه می‌شود، او شروع می‌کند متوجه می‌شود

is something illegal or improper or immoral or something wrong that the company is doing

که چیزی غیرقانونی یا نامناسب یا غیراخلاقی یا اشتباهی در شرکت وجود دارد.

or that is going on within the company, and then that person informs the police or the

در داخل شرکت انجام می دهند یا در حال انجام هستند و سپس آن شخص به پلیس یا مقامات اطلاع می دهد

authorities that such activity is going on inside the company.

که چنین فعالیتی در داخل شرکت در حال انجام است.

So, he blows the whistle on these activities.

بنابراین، او این فعالیت ها را به صدا در می آورد.

Okay?

باشه؟

Just like a referee will stop a game if something is wrong.

درست مثل اینکه یک داور اگر چیزی اشتباه باشد، بازی را متوقف می کند.

Okay?

باشه؟

So that person is a whistle blower.

بنابراین آن شخص یک سوت است.

Now, I know we did a lot of them, but let's see if you remember some of them.

حالا، می‌دانم که ما بسیاری از آنها را انجام دادیم، اما اجازه دهید ببینیم که آیا برخی از آنها را به خاطر دارید یا خیر.

So, what's a rotten apple?

پس سیب گندیده چیست؟

What's a rotten apple?

سیب گندیده چیست؟

Is it something good?

چیز خوبیه؟

No, we know that.

نه، ما این را می دانیم.

So this is someone who influences people around them in a bad way.

بنابراین این کسی است که به روشی بد بر اطرافیان خود تأثیر می گذارد.

Okay?

باشه؟

If you have a business, if you have a new business, who would you be very happy to meet,

اگر کسب و کاری دارید، اگر کسب و کار جدیدی دارید، از ملاقات با چه کسی بسیار خوشحال خواهید شد،

especially if you need money to start your business, to launch your business?

به خصوص اگر برای راه اندازی کسب و کار خود به پول نیاز دارید؟

That would be an angel investor.

این یک سرمایه گذار فرشته خواهد بود.

Okay?

باشه؟

Good.

خوب

Now, if you need to understand some statements and analyze numbers, who are you going to

حال، اگر نیاز به درک برخی اظهارات و تجزیه و تحلیل اعداد دارید،

go to in your company?

در شرکت خود به سراغ چه کسانی می روید؟

Probably a number cruncher.

احتمالاً یک خردکننده اعداد است.

Right, really good.

درسته، واقعا خوبه

Who's that very smart, young person who just joined the company, he's so brilliant, everybody's

آن فرد بسیار باهوش و جوان کیست که به تازگی به شرکت ملحق شده است، او بسیار باهوش است، همه

talking about him, he's so talented?

در مورد او صحبت می کنند، او اینقدر با استعداد است؟

That's the whiz kid.

این بچه ویزیت است.

Okay?

باشه؟

Good.

خوب

What about somebody who's trying to sell you something and he doesn't care if it's actually

در مورد کسی که سعی می کند چیزی را به شما بفروشد و برایش اهمیتی ندارد که واقعاً

true or not, and he's really good at convincing people?

درست است یا نه، و واقعاً در متقاعد کردن مردم خوب است؟

Who's that?

اون کیه؟

That's the fast talker.

این همان تند سخنگو است.

Okay?

باشه؟

Who's the person who informs the police that something improper is happening within the company?

چه کسی به پلیس اطلاع می دهد که اتفاق نادرستی در شرکت رخ می دهد؟

Who's that?

اون کیه؟

That's a whistle blower.

این یک سوت است.

Which poor person has a really kind of boring job, filling out forms, doing very routine,

کدام بیچاره واقعاً شغل خسته کننده ای دارد، فرم ها را پر می کند، کارهای معمولی و

clerical work?

اداری می کند؟

That is a

که یک

pen pusher or a pencil pusher.

فشارنده خودکار یا یک فشار دهنده مداد است.

What's the name of the top guy in the company who has...?

نام مرد برتر شرکت که ... است چیست؟

Or woman who has...?

یا زنی که ...؟

Sometimes in English when we say "guy" it actually refers to a man or woman.

گاهی اوقات در انگلیسی وقتی می گوییم "مرد" در واقع به یک مرد یا زن اشاره دارد.

Okay?

باشه؟

So men or women.

بنابراین مردان یا زنان.

Who's the top person in a company that has a lot of authority and influence?

برترین فرد در شرکتی که دارای اقتدار و نفوذ زیادی است چه کسی است؟

This is the

این

head honcho.

هد هونچو است.

Okay.

باشه.

So, now, the important thing is we've gone through it once.

بنابراین، اکنون، مهم این است که ما یک بار آن را پشت سر گذاشته ایم.

I...

من...

Maybe you're taking notes.

شاید شما در حال یادداشت برداری هستید.

But what you can do is if you go to our website, www.engvid.com, you can do two things there.

اما کاری که می توانید انجام دهید این است که اگر به وب سایت ما www.engvid.com بروید، می توانید دو کار را در آنجا انجام دهید.

First you can do a quiz on this.

ابتدا می توانید یک مسابقه در این مورد انجام دهید.

Okay?

So that will help you-right?-to practice and get a little bit better.

باشه؟

پس این به شما کمک می کند - درست است؟ - تمرین کنید و کمی بهتر شوید.

And the second thing is that I have written for you a resource where all the meanings

و دومین مورد این است که من برای شما منبعی نوشته ام که در آن تمام

of these are given, and there are many, many more, there's probably around 50 such terms

معانی اینها آورده شده است، و بسیاری از موارد دیگر وجود دارد، احتمالاً حدود 50 اصطلاح از این قبیل

that are used in business which you can download for free from our resource section.

در تجارت استفاده می شود که می توانید به صورت رایگان از منبع ما دانلود کنید. بخش.

Okay?

باشه؟

That way you can learn these and also practice a lot more expressions like that.

به این ترتیب می توانید اینها را یاد بگیرید و همچنین عبارات بسیار بیشتری از این قبیل را تمرین کنید.

Okay?

باشه؟

Thanks for watching.

ممنون از ملاحظه تان.

Good luck with your English.

در انگلیسی خود موفق باشید.