Business English: 6 common idioms

308,910 views ・ 2015-02-18

Learn English with Rebecca


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید. زیرنویس های ترجمه شده به صورت ماشینی ترجمه می شوند.

00:01
Hi. My name is Rebecca. In this lesson, we'll focus on six business English idioms. Even
0
1819
6391
سلام. اسم من ربکا است. در این درس، ما بر روی شش اصطلاح انگلیسی تجاری تمرکز خواهیم کرد. با
00:08
though they are somewhat advanced, follow along with me because they are used quite
1
8210
5389
وجود اینکه آنها تا حدودی پیشرفته هستند، با من همراه باشید زیرا اغلب استفاده می
00:13
often. All right? Let's get started.
2
13599
2761
شوند. خیلی خوب؟ بیایید شروع کنیم.
00:16
The first one: "You need to face the facts about the drop
3
16415
4235
مورد اول: "شما باید با واقعیت های مربوط به
00:20
in sales." So the idiom here is: "to face the facts".
4
20650
7860
کاهش فروش روبرو شوید." بنابراین اصطلاح در اینجا این است: "روبه رو شدن با واقعیت ها".
00:28
So, "to face the facts" means to accept a difficult situation. To effect... Accept the
5
28565
6304
پس «روبه رو شدن با حقایق» به معنای پذیرش شرایط دشوار است. برای تأثیر ...
00:34
reality. Okay? Accept the truth, to deal with the truth. That's what it means to face the
6
34896
6143
واقعیت را بپذیرید. باشه؟ حقیقت را بپذیر، برای مقابله با حقیقت. مواجهه با حقایق یعنی همین
00:41
facts. You're not going to say: "Face the facts", if you're talking about something
7
41039
3450
. اگر در مورد چیز خوبی صحبت می کنید، قرار نیست بگویید: "با واقعیت ها روبرو شوید"
00:44
good. But here, you see there was a drop in sales; sales went down, so you need to face
8
44489
5931
. اما در اینجا، می بینید که در فروش کاهش یافته است. فروش کاهش یافت، بنابراین باید با
00:50
the facts, means you have to accept the hard truth or the hard reality.
9
50420
5243
واقعیت ها روبرو شوید، یعنی باید حقیقت سخت یا واقعیت سخت را بپذیرید.
00:55
Next one: "Mr. Brown heads our team in NY."
10
55757
5203
مورد بعدی: "آقای براون سرپرست تیم ما در نیویورک است."
01:00
So, the idiom here is: "to head the team". You'll see... Here we have "face", here we
11
60960
8829
بنابراین، اصطلاح در اینجا این است: "سرپرست تیم". خواهید دید... در اینجا ما "صورت" داریم، اینجا
01:09
have "head", and in fact, all of these, you'll have some part of the body as part of the
12
69835
6055
"سر" داریم، و در واقع، همه اینها ، بخشی از بدن را به عنوان بخشی از
01:15
business idiom. It's just the way I chose them. All right, so, "to head the team" means
13
75890
6606
اصطلاح تجاری خواهید داشت. این فقط راهی است که من آنها را انتخاب کردم. بسیار خوب، بنابراین، "سرکردن تیم" به معنای
01:22
to... What do you think it means? To lead a group. All right? So, Mr. Brown is the manager,
14
82550
6994
... فکر می کنید به چه معناست؟ برای رهبری یک گروه. خیلی خوب؟ بنابراین، آقای براون مدیر است،
01:29
or he's the leader, or the head of this team in New York. "To head a team", that's the idiom.
15
89619
7001
یا او رهبر، یا رئیس این تیم در نیویورک است. "سرکردن یک تیم"، این اصطلاح است.
01:36
Next one: "The marketing dept. is footing the bill."
16
96700
5254
مورد بعدی: "بخش بازاریابی در حال پرداخت صورت حساب است."
01:42
"The marketing department is footing the bill." Again, part of the body, the foot. All right?
17
102103
7273
بخش بازاریابی در حال پرداخت این صورت حساب است. باز هم بخشی از بدن، پا. خیلی خوب؟
01:49
"To foot a bill", "to foot the bill" means to take responsibility for payment. All right?
18
109408
8337
«پرداخت قبض»، «پرداخت قبض» به معنای مسئولیت پرداخت است. خیلی خوب؟
01:57
I know it doesn't always make sense, and that's why it's an idiom. Okay? The individual words
19
117776
5055
می دانم که همیشه معنا ندارد و به همین دلیل یک اصطلاح است. باشه؟ تک تک کلمات
02:02
don't reveal the meaning to you. You have to understand the entire expression, and that
20
122897
5392
معنی را برای شما آشکار نمی کنند. شما باید کل عبارت را بفهمید و کل آن
02:08
whole expression is called an idiom. So, "to foot the bill" means to take responsibility
21
128289
6431
عبارت اصطلاحی نامیده می شود. پس « پرداخت قبض» به معنای
02:14
for paying for something.
22
134720
2300
مسئولیت پرداختن به چیزی است.
02:17
Next one: "Our HR manager" - our human resources manager
23
137020
5853
مورد بعدی: "مدیر منابع انسانی ما" - مدیر منابع انسانی ما
02:22
- "has an eye for selecting good people." The expression here: "to have an eye for".
24
142919
8576
- "به انتخاب افراد خوب توجه دارد." عبارت در اینجا: "چشم داشتن برای".
02:31
I should say this. "To have an eye for something" means to have a talent for something, to have
25
151565
7956
من باید این را بگویم. «چشم داشتن به چیزی» یعنی استعداد داشتن در چیزی،
02:39
the ability to notice something. All right? So, our human resources manager has the ability
26
159550
6850
توانایی توجه به چیزی. خیلی خوب؟ بنابراین مدیر منابع انسانی ما
02:46
to select good people. All right?
27
166400
3178
توانایی انتخاب افراد خوب را دارد. خیلی خوب؟
02:49
Next one: "Who shouldered the blame for this disaster?"
28
169602
5652
بعدی: "چه کسی مقصر این فاجعه بود؟"
02:55
"Who shouldered the blame?" Expression: "to shoulder the blame". "To shoulder the blame"
29
175403
9602
"چه کسی تقصیر را بر دوش گرفت؟" بیان: "بر دوش گرفتن تقصیر". "بر دوش گرفتن تقصیر"
03:05
means to take responsibility for something that went wrong, for a bad situation, for
30
185099
7374
به معنای پذیرفتن مسئولیت چیزی است که اشتباه رخ داده است، برای یک موقعیت بد، برای
03:12
a difficult situation. "To shoulder the blame." Again, you see a part of the body is mentioned
31
192540
5970
یک موقعیت دشوار. "به گردن گرفتن تقصیر." باز هم می بینید که در هر یک از این اصطلاحات به قسمتی از بدن اشاره شده است
03:18
in each of these idioms. All right?
32
198510
2662
. خیلی خوب؟
03:21
And the last one we have here is: "Jane was in over her head at work."
33
201226
6397
و آخرین موردی که در اینجا داریم این است: "جین بالای سرش سر کار بود."
03:27
"Jane was in over her head". "To be in over your head" means to have too much responsibility,
34
207678
9355
"جین بالای سرش بود". «در بالای سرت بودن» یعنی مسئولیت بیش از حد
03:37
to have... To have something which is too difficult for you. Maybe you took a course
35
217090
6080
، داشتن... داشتن چیزی که برایت خیلی سخت است. شاید شما یک دوره را
03:43
in university and it was just way beyond your ability in mathematics or something else,
36
223170
6834
در دانشگاه گذرانده اید و آن را بسیار فراتر از توانایی شما در ریاضیات یا چیز دیگری است،
03:50
so you went in over your head; it was too hard for you, too difficult for you. Okay?
37
230059
4959
بنابراین شما بیش از سر خود را به. برای شما خیلی سخت بود، برای شما خیلی سخت بود. باشه؟
03:55
So: "Jane was in over her head at work." All right?
38
235063
4218
بنابراین: "جین بالای سرش سر کار بود." خیلی خوب؟
03:59
So, one of the things you need to do is you need to know what... How to complete these.
39
239320
4978
بنابراین، یکی از کارهایی که باید انجام دهید این است که باید بدانید چه ... چگونه اینها را تکمیل کنید.
04:04
Right? How we complete them. So, for example, let's look at them. Try not to look up here.
40
244321
5407
درست؟ چگونه آنها را کامل می کنیم. بنابراین، برای مثال، بیایید به آنها نگاه کنیم. سعی کن اینجا رو نگاه نکنی
04:09
So if I say: what's the expression or what's the idiom?
41
249783
2747
پس اگر بگویم: بیان چیست یا اصطلاح چیست؟
04:12
"To face the facts", "To head the team", "To shoulder the blame", "To foot the bill", "To
42
252530
12807
«روبه‌رو شدن با واقعیت‌ها»، «سرکردن تیم»، «بر دوش گرفتن مقصر»، «پرداخت حساب»، «
04:25
have an eye for" - all right, I already said that - and: "To be in over your head". All
43
265360
6930
چشم‌اندازی برای» - خیلی خب، قبلاً هم گفتم - و: «حضور در بالای سرت". خیلی
04:32
right? Let's review what they mean.
44
272290
1974
خوب؟ بیایید منظور آنها را مرور کنیم.
04:34
So which one means that you have an ability to notice something? This one: "to have an
45
274303
6907
بنابراین کدام یک به این معنی است که شما توانایی توجه به چیزی را دارید؟ این یکی: "
04:41
eye for something". Good.
46
281210
2569
چشم داشتن به چیزی". خوب
04:43
Which one means that you take responsibility when something goes wrong or you took responsibility
47
283811
5899
کدام یک به این معنی است که وقتی مشکلی پیش می‌آید مسئولیت را بر عهده می‌گیرید یا به خاطر اشتباهی که رخ داده است مسئولیت را بر عهده
04:49
because something went wrong? What did you do? You "shouldered the blame". Good. Okay?
48
289710
7000
گرفته‌اید؟ چه کار کردین؟ شما "سرزنش را به دوش کشیدید". خوب باشه؟
04:56
Which one means to accept that something bad has happened or accept the hard truth? This
49
296720
7356
کدام یک به معنای پذیرش اتفاق بد یا پذیرش حقیقت سخت است؟ این
05:04
one: "to face the facts". Very good.
50
304115
3522
یکی: «روبه رو شدن با حقایق». خیلی خوب.
05:07
What does it mean when we say: "Someone is in over their head"? It means that they've
51
307770
5920
وقتی می گوییم: « کسی بالای سرشان است» یعنی چه؟ این بدان معناست که آنها
05:13
taken on something that's too difficult for them or they have too much of it. Okay?
52
313690
6090
چیزی را به عهده گرفته اند که برای آنها بسیار دشوار است یا آنها بیش از حد آن را دارند. باشه؟
05:19
Next one: which one means that you are paying for something? Here: "to foot the bill". Okay?
53
319780
8914
بعدی: کدام یک به این معنی است که شما برای چیزی پول می دهید؟ اینجا: «پرداخت قبض». باشه؟
05:28
So play with them like that. Sometimes try to guess how they finish, sometimes try to
54
328741
4829
پس اینطوری باهاشون بازی کن گاهی سعی کنید حدس بزنید چگونه آنها را تمام می کنند، گاهی سعی کنید
05:33
guess the meaning. And, best of all, try to write your own sentences using these business
55
333570
5950
معنی را حدس بزنید. و بهتر از همه، سعی کنید جملات خود را با استفاده از این اصطلاحات تجاری بنویسید
05:39
idioms. All right?
56
339520
1480
. خیلی خوب؟
05:41
If you'd like to do a quiz on this, please go to our website: www.engvid.com. All right?
57
341000
8517
اگر مایلید در این مورد مسابقه ای انجام دهید، لطفاً به وب سایت ما بروید: www.engvid.com. خیلی خوب؟
05:49
There you can also watch lots and lots of other videos. We have more than 500 videos
58
349564
6046
در آنجا می‌توانید تعداد زیادی ویدیوی دیگر را نیز تماشا کنید . ما در حال حاضر بیش از 500
05:55
at the moment. So you can improve your English in many ways. Actually, I'm wrong. It's not
59
355610
5670
ویدیو داریم. بنابراین می توانید زبان انگلیسی خود را به روش های مختلف بهبود بخشید. در واقع، من اشتباه می کنم.
06:01
500. It's more than 600 videos. Okay? You could also subscribe to my YouTube channel
60
361280
4930
این 500 نیست. بیش از 600 ویدیو است. باشه؟ همچنین می توانید
06:06
to watch lots of other videos to help you improve your English. All the best with your
61
366210
4040
برای تماشای بسیاری از ویدیوهای دیگر برای کمک به بهبود زبان انگلیسی خود در کانال YouTube من مشترک شوید. بهترین ها با
06:10
English. Bye for now.
62
370249
1822
انگلیسی شما. فعلا خداحافظ.

Original video on YouTube.com
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7