Talking about People: 8 Essential Idioms

Hi. I'm Rebecca from engVid. In this lesson,

سلام من ربکا از engVid هستم. در این درس به هشت اصطلاح مختلف که

we will look at eight different idioms that

all talk about people. All right? Now, you might hear these kind of idioms being used

همگی در مورد مردم صحبت می کنند نگاه می کنیم. باشه؟ اکنون، ممکن است در هر جایی استفاده از این نوع اصطلاحات را بشنوید

anywhere. They could be used in the office,

. می‌توان از آنها در دفتر استفاده کرد، می‌توان از آنها در موقعیت‌های اجتماعی در بیرون استفاده کرد

they could be used outside in social situations,

and people might refer to other people in

و افراد ممکن است به این روش‌ها به افراد دیگر مراجعه کنند. حال، به یاد داشته باشید، اصطلاح چیست؟

these ways. Now, remember, what is an idiom?

An idiom is when we have a set of words or a

اصطلاح زمانی است که مجموعه‌ای از کلمات یا گروهی از کلمات داشته باشیم که

group of words that means something different

when taken together than when taken separately.

وقتی با هم گرفته می‌شوند معنای متفاوتی نسبت به زمانی دارند که جداگانه گرفته شوند. باشه؟ بنابراین، اینها نوعی اصطلاحات افراد

Okay? So, these are some kind of people idioms

or personality idioms. All right? So, you may have heard some of these before. Maybe

یا اصطلاحات شخصیتی هستند. باشه؟ بنابراین، ممکن است قبلاً برخی از این موارد را شنیده باشید. شاید

yes, maybe no. Let's find out. Okay? Let's go.

بله، شاید نه. بیایید دریابیم. باشه؟ برویم

So, the first one. A man of his word or - that

بنابراین، اولین. یک مرد حرفش یا - این عبارت اصلی بود. البته امروز

was the original expression. Today, of course,

we also say a woman of her word. So, if someone

هم می گوییم یک زن حرفش. بنابراین، اگر کسی به شما بگوید: "میدونی چیه؟ من خیلی از

says to you, "You know what? I really like

John. He's a man of his word." What do you

جان خوشم میاد. اون مرد حرفش هست." به نظر شما یعنی چه؟ از حرفش باشه؟ یعنی

think that means? Of his word. Okay? It means

someone that you can trust. Someone who keeps

کسی که بتوانید به او اعتماد کنید. کسی که به عهد خود عمل کند. وقتی آنها می گویند "کلمه" یعنی

their promises. When they say "word", it means

if I give you my word, it's like if I say I'm

اگر من حرفم را به شما بدهم، مثل این است که اگر بگویم می خواهم کاری انجام دهم، بله، در واقع

going to do something, then yes, I actually

do it. And when that happens, then I keep my word. So, when you say that someone is

آن را انجام می دهم. و وقتی این اتفاق بیفتد، من به قولم عمل می کنم. بنابراین، وقتی شما می گویید که یک نفر

a woman of her word, that means if she tells

یک زن حرف اول را می زند، به این معنی است که اگر او به شما بگوید که قرار است کاری را انجام دهد،

you that she's going to do something, then

yes, she does it. You can trust her. Okay? Or the same about the man. So, a person of

بله، او آن کار را انجام می دهد. میتونی بهش اعتماد کنی باشه؟ یا در مورد مرد هم همینطور. بنابراین، فردی که

their word is a person who does what they say they're going to do, and it's someone

حرفش را می زند، فردی است که کاری را انجام می دهد که می گوید قرار است انجام دهد، و این فردی است

that you can trust and count on, depend on. Okay? That's the first one.

که می توانید به او اعتماد کنید و روی او حساب کنید. باشه؟ این اولی است.

All right. Here's the next one. A chip off the old block. If you say - usually, it's

بسیار خوب. اینم بعدی یک تراشه از بلوک قدیمی. اگر بگویید - معمولاً

something like this. "He's just like his dad.

چیزی شبیه به این است. او دقیقاً مثل پدرش است. بنابراین، معمولاً

He's a chip off the old block." So, usually

it will be in that kind of context, and even

در چنین زمینه‌ای خواهد بود، و حتی اگر قبلاً این عبارت را نشنیده‌اید،

if you had never heard this expression before,

you can probably figure it out. So, if I said

احتمالاً می‌توانید آن را بفهمید. بنابراین، اگر من چنین چیزی را گفتم، و گفتم "او دقیقاً

something like that, and I said "He's just

like his dad. He's a chip off the old block",

مانند پدرش است. او یک تراشه از بلوک قدیمی است"، در واقع به این معنی است که کسی که شما در

it actually means that someone that you're

talking about is like - usually a child or an adult child - is like the parents. Okay?

مورد او صحبت می کنید مانند - معمولاً یک کودک یا یک کودک بزرگسال - مانند والدین است. باشه؟

It's like one of the parents, let's say. So,

مثل یکی از والدین، فرض کنید. بنابراین، ما می گوییم "یک تراشه از بلوک قدیمی". نگران

we say "a chip off the old block". Don't worry

about the imagery, the words, but what it

تصاویر، کلمات نباشید، اما آنچه هست، انگار یک بلوک چوبی وجود دارد،

is, it's like as if there is a wooden block,

and this is a little piece of that whole block.

و این یک تکه کوچک از کل آن بلوک است. بنابراین، چیزی که آنها سعی می کنند بگویند این است که این

So, what they're trying to say is that this

child or this adult child has a lot of things in

کودک یا این کودک بالغ، وجوه مشترک زیادی با والدین دارد. مثلاً

common with the parent. For example, it could be

in terms of appearance. It could be in terms of

از نظر ظاهری می تواند باشد. از نظر شخصیت می تواند باشد. از نظر استعداد می تواند باشد. شاید

character. It could be in terms of talents. Maybe

the father is a great - loves to tell jokes and

پدر بزرگ باشد - عاشق جوک گفتن و جوک های خارق العاده است و پسر دقیقاً

tells fantastic jokes, and the son is exactly

like that. Or the mother is very talented at

همینطور است. یا مادر استعداد زیادی در هنر دارد و دختر هم هنرمند بسیار خوبی است.

art, and the daughter is also a very good artist.

So, it could be different things when they're

بنابراین، وقتی می گویند که کسی یک تراشه از بلوک قدیمی است، می تواند چیزهای متفاوتی باشد،

referring to when they say that someone is a

chip off the old block, but that's what it means,

اما این به معنای این است، خوب؟ یک کودک می تواند یک کودک خردسال یا یک کودک بالغ باشد

okay? A child could be a young child or an adult

child who resembles one of the parents, okay?

که شبیه یکی از والدین است، خوب؟ همین است. باشه بریم سراغ سومی

That's that. Alright, let's go to the third one.

"He's a jack of all trades." What is that? A

"او یک جک از همه تجارت است." اون چیه؟ یک جک از تمام معاملات. بنابراین، "تجارت" در اینجا به معنای مانند

jack of all trades. So, "trades" here means like

different kinds of work. So, when you say that someone is a jack of all trades,

انواع مختلف کار است. بنابراین، وقتی شما می گویید که یک نفر در همه مشاغل است،

you're trying to say that that person has many different kinds of talents. They don't

سعی می کنید بگویید که آن شخص استعدادهای مختلفی دارد. آنها

just specialize in one thing. They can actually

فقط در یک چیز تخصص ندارند. آنها در واقع می توانند بسیاری از کارها را انجام دهند. بنابراین، شاید شما شخصی به نام

do many things. So, maybe you have a person named

Bob in your finance department, but Bob is also

باب را در بخش مالی خود داشته باشید، اما باب در مواقعی که

very helpful when you're - when you have computer

problems, or when the photocopier breaks down,

مشکل دارید، یا وقتی دستگاه فتوکپی خراب می شود، بسیار مفید است، باب کسی است که می داند چگونه آن را برطرف کند. بنابراین،

Bob is the guy who knows how to fix that. So,

he can do, let's say, lots of different things,

او می تواند، مثلاً، کارهای مختلف زیادی انجام دهد، و لازم نیست فقط در دفتر باشد.

and it doesn't have to be only in the office.

It could be anywhere. A person who has many

می تواند هر جایی باشد. فردی که دارای انواع مختلفی از مشاغل است، شاید به دلیل اینکه

different kinds of jobs, perhaps, because they

don't specialize, they're sort of generalists, or

تخصص ندارند، به نوعی عمومی هستند، یا استعدادهای مختلفی دارند که ممکن است یکسان باشند یا نباشند

they have various talents that may or may not be

the same. Okay? So, a person like that is a jack of all trades. Got it? Good.

. باشه؟ بنابراین، چنین شخصی یک جک از همه تجارت است. متوجه شدید؟ خوب باشه

Alright. Let's go to the next one. "A diamond

بریم سراغ بعدی. "الماس در خشن." باشه؟ الماس سنگی براق است

in the rough." Okay? A diamond is a shiny stone

that many people like to have on their rings or

که خیلی ها دوست دارند آن را روی انگشتر یا گردنبند خود داشته باشند و براق است. اما وقتی

on their necklaces, and it's shiny. But when we

refer to a person as a diamond in the rough,

از شخصی به عنوان الماس در خشن یاد می کنیم، راف برعکس صاف است. باشه؟ بنابراین،

rough is the opposite of smooth. Okay? So,

what we're trying to say here is that this is a person who has a lot of potential,

آنچه در اینجا می‌خواهیم بگوییم این است که این فردی است که پتانسیل زیادی دارد،

a lot of talent, okay? A lot of ability, and

استعداد زیادی دارد، خوب؟ توانایی‌های زیادی، و احتمالاً می‌تواند واقعاً چیز خاصی باشد،

could probably be something really special,

and could rise high, maybe in their career, but

و می‌تواند در حرفه آنها بالا برود، اما در حال حاضر، آنها در آن موقعیت نیستند. آنها

right now, they're not in that position. They're

still a little bit lower position. Either their talent has not been recognized yet,

هنوز در موقعیت کمی پایین تر هستند. یا استعداد آنها هنوز شناسایی نشده است،

their value has not been recognized yet, or they

ارزش آنها هنوز شناسایی نشده است، یا آنها هنوز - آنها استعداد دارند، اما هنوز برای اینکه

still - they have the talent, but they still need

some other qualities in order to really shine,

واقعاً بدرخشند، برای اینکه مورد توجه همه قرار گیرند - برای توانایی های واقعی و واقعی خود به برخی ویژگی های دیگر نیاز دارند

in order to be noticed with all - for their real,

true abilities. Okay? So, a person like that who has a lot of potential and talent,

. باشه؟ بنابراین، به چنین فردی که پتانسیل و استعداد زیادی دارد،

but has not reached that level where people

اما هنوز به آن درجه ای نرسیده است که مردم آن را تشخیص دهند، الماس

recognize it yet, is called a diamond in the

rough. Okay? So, repeat them after me, because

درشت نامیده می شود. باشه؟ بنابراین، آنها را بعد از من تکرار کنید، زیرا راه های زیادی برای یادگیری این عبارات وجود دارد.

there are many ways to learn these expressions.

First of all, you need to understand the meaning.

اول از همه، شما باید معنی را درک کنید. دوم، شما باید بدانید که کل

Second, you need to know what is the whole

expression, right? And you need to pronounce

عبارت چیست، درست است؟ و اگر می خواهید از آن استفاده کنید، باید آن را به درستی تلفظ کنید،

it correctly if you're going to use it,

because there's two ways to work with idioms.

زیرا دو راه برای کار با اصطلاحات وجود دارد. مرحله اول این است که همیشه معنی را بفهمید،

The first stage is always understand the meaning,

make sure if people are using it around you that you know what they're saying,

مطمئن شوید که اگر اطرافیان شما از آن استفاده می کنند، می دانید چه می گویند،

and the second, when you're really confident,

و مرحله دوم، وقتی واقعاً مطمئن هستید، خودتان از آن استفاده کنید. باشه؟ اما همیشه با اصطلاحات مطمئن شوید

use it yourself. Okay? But make sure with idioms

always that you really understand the meaning,

که واقعاً معنی را می‌فهمید، و در

and that there isn't any negative meaning or

connotation to anything that you're saying if

صورتی که قصد شما این نیست، هیچ معنی یا مفهوم منفی برای چیزی که می‌گویید وجود ندارد. باشه؟ بنابراین، بیایید فقط

that's not your intention. Okay? So, let's just

repeat the first four. Ready? A man of his word.

چهار مورد اول را تکرار کنیم. آماده است؟ مرد حرفش زنی با حرفش یک تراشه از بلوک قدیمی.

A woman of her word. A chip off the old block.

Yep, just say it aloud, get comfortable with it. A jack of all trades.

بله، فقط با صدای بلند بگویید، با آن راحت باشید. یک جک از تمام معاملات.

And a diamond in the rough. I know this word is spelled like this,

و یک الماس در زمخت. من می دانم که املای این کلمه این گونه است،

but it's actually pronounced just like r-u-f-f,

اما در واقع درست مانند r-u-f-f تلفظ می شود، خشن. باشه؟ یک الماس در زمخت. باشه

rough. Okay? A diamond in the rough. Alright,

good. Now, let's go on. There are four more really interesting ones.

خوبه حالا بیایید ادامه دهیم. چهار مورد دیگر واقعا جالب وجود دارد.

If you say that someone is a big fish in a

اگر بگویید فلانی ماهی بزرگی است در برکه ای کوچک. این واقعاً جالب است، بسیار

small pond. This is a really interesting one,

it's a cute one. People do use it quite often.

زیبا است. مردم اغلب از آن استفاده می کنند. اما به چه معناست؟ اول از همه، ماهی،

But what does it mean? First of all, fish,

you probably know, right, what a fish is. But

احتمالاً می دانید، درست است، ماهی چیست. اما حوض چیست؟ ابتدا باید بدانید که حوض

what's a pond? First, you must know what a pond

is. A pond is a small area of water. Okay? So,

چیست. حوض یک منطقه کوچک از آب است. باشه؟ بنابراین، اگر، اما یک منطقه کوچک است. این مثل یک دریاچه نیست،

if, but a small area. It's not like a lake,

which is bigger, and it's certainly not like a

که بزرگتر است، و مطمئناً شبیه یک رودخانه یا اقیانوس یا هر چیز دیگری نیست، خوب؟

river or an ocean or anything like that, okay?

It's a small area of water. So, if we say that someone is a big fish in a small pond,

این یک منطقه کوچک از آب است. پس اگر بگوییم فلانی ماهی بزرگ در حوض کوچکی است، به

it means that this person is important or influential, but in a limited area, with a

این معناست که این شخص مهم یا تأثیرگذار است، اما در یک منطقه محدود، با

limited amount - number of people. Okay? Or in

تعداد محدود - تعداد افراد. باشه؟ یا در یک منطقه محدود. بنابراین، بیایید به یک مثال نگاه کنیم.

a limited area. So, let's look at an example.

Suppose there is someone, and she's very good at

فرض کنید یک نفر هست و او در بازیگری بسیار خوب است. او یک بازیگر عالی است، خوب؟ و همه

acting. She's a great actor, okay? And everybody

in the town thinks that - has known all along

در شهر فکر می کنند - همیشه می دانند که این زن استعداد زیادی برای بازیگری دارد.

that this woman has a lot of talent for acting.

So, but she lives in a small town, let's say. And everybody in the town loves her,

بنابراین، اما او در یک شهر کوچک زندگی می کند، بیایید بگوییم. و همه در شهر او را دوست دارند،

thinks she's fantastic. But right now, it's still in this smaller, more limited context

فکر می کنند او فوق العاده است. اما در حال حاضر، هنوز در این زمینه کوچکتر و محدودتر

of what's expressed here as a small pond. So,

چیزی است که در اینجا به عنوان یک حوض کوچک بیان شده است. بنابراین، در حال حاضر، او یک ماهی بزرگ است، فردی شناخته شده

right now, she's a big fish, somebody well-known

and known in a small or limited situation. Let's

و شناخته شده در یک موقعیت کوچک یا محدود. حالا فرض کنیم که او تصمیم می گیرد به شهر بزرگ برود

suppose now that she decides to go to the big

city. Then what happens? There are many more

. بعد چه اتفاقی می افتد؟ افراد بسیار بیشتری هستند. این دیگر یک حوض کوچک نیست، درست است؟

people. This is not a small pond anymore, right?

So then, what happens is that she becomes, for

بنابراین، اتفاقی که می افتد این است که او برای مدتی یا حداقل در ابتدا تبدیل به

a little while, or at least in the beginning,

and sometimes, unfortunately, always, she becomes a small fish in a big pond.

یک ماهی کوچک در یک برکه بزرگ می شود.

Now, what happened? Now, in the big city, there

حالا چی شد؟ اکنون، در شهر بزرگ، بازیگران با استعداد زیادی وجود دارند که او تنها یکی از

are many talented actors, and she's only one of

them. Whereas in the small town, she was like the

آنهاست. در حالی که در شهر کوچک، او مانند شهر اصلی بود. در اینجا، او یکی از بسیاری است. بنابراین، او

main one. Here, she's one of many. So, she became

now a small fish in a big pond, alright? But the

اکنون تبدیل به یک ماهی کوچک در یک حوضچه بزرگ شد، خوب؟ اما هدف هر کسی که جاه طلبی دارد این است که چه چیزی شود؟

goal of anyone who has ambition is to become what?

Actually, to become a big fish in a big

در واقع، برای تبدیل شدن به یک ماهی بزرگ در یک برکه بزرگ. بنابراین، آن زمان است که شما شناخته شده می شوید،

pond. So, that's when you become well-known,

but even in the big cities or on the big stage,

اما حتی در شهرهای بزرگ یا صحنه های بزرگ و غیره. و ما فقط در مورد شهرها صحبت نمی کنیم،

and so on. And we're not just talking about cities,

we're talking about any kind of situation or

ما در مورد هر نوع موقعیت یا بازاری صحبت می کنیم، خوب؟ بنابراین، اینها در واقع سه

market, alright? So, those are actually three

expressions, but this is one that you hear often, a big fish in a small pond.

عبارت هستند، اما این یکی است که اغلب می شنوید، یک ماهی بزرگ در یک حوض کوچک.

So, it's kind of a compliment, but it's also

بنابراین، این یک نوع تعریف است، اما همچنین می گوید، بله، آن شخص است - آنها تأثیر دارند،

saying, yes, the person is - they have influence,

they are important, but only in this limited way,

مهم هستند، اما فقط به این روش محدود، نه مانند همه جای دنیا یا چیزی شبیه به

not like all over the world or something like

that. Okay? Got it? Good. Alright. The next one,

آن. باشه؟ متوجه شدید؟ خوب باشه بعدی مرد مردم یا زن مردم.

a man of the people or a woman of the people.

Have you ever heard that? Have you heard it to do

آیا تا به حال آن را شنیده اید؟ آیا درباره رهبران و سیاستمداران شنیده اید؟ زیرا اغلب

with leaders and politicians? Because very often,

this expression is used to describe someone who

این عبارت برای توصیف فردی که به نوعی یک سیاستمدار یا یک رهبر است استفاده می شود. بنابراین،

is a politician or a leader in some way. So,

a man of the people or a woman of the people is

یک مرد مردمی یا یک زن مردمی، فردی است که با یک فرد معمولی،

a person who's very connected to the ordinary,

everyday person, the ordinary man, okay? And

روزمره، یک مرد معمولی ارتباط زیادی دارد، خوب؟ و به آنها مربوط می شود، و آنها ارتباط می دهند،

relates to them, and they relate, they understand

him or her. And so, they like him or her because

او را درک می کنند. و بنابراین، آنها او را دوست دارند زیرا می دانند که او نماینده آنهاست و

they know that he or she represents them and

understands their needs and their desires, okay?

نیازها و خواسته های آنها را درک می کند، خوب؟ بنابراین، یک مرد یا زن از مردم یک رهبر یا

So, a man or woman of the people is a leader or

a politician who is connected to the needs of

سیاستمداری است که به نیازهای مردمی مرتبط است که مانند مردم عادی و روزمره هستند،

people who are, like, ordinary, everyday people,

alright? Not just the very rich, but everyday

خوب؟ نه فقط افراد بسیار ثروتمند، بلکه مردم عادی. متوجه شدید؟ خوب باشه در اینجا یکی،

people. Got it? Good. Alright. Here's one,

this is kind of now getting more in the negative side, a pain in the neck,

این یک نوع در حال حاضر بیشتر در جنبه منفی است، یک درد در گردن،

alright? It's not good to have a pain anywhere

خوب؟ این خوب نیست که در هر جایی از بدنتان درد داشته باشید، مطمئناً نه در گردن،

in your body, certainly not in your neck,

but it doesn't actually mean a pain in the neck.

اما در واقع به معنای درد در گردن نیست. در واقع فقط به این معنی است که یک نفر واقعاً

It actually just means that someone is really

annoying and irritating, and you don't like

آزاردهنده و آزاردهنده است و شما او را خیلی دوست ندارید، خوب؟ چون آزاردهنده هستند،

them very much, okay? Because they're annoying,

they irritate you, their behavior, things that they do, things that they say,

شما را عصبانی می کنند، رفتارشان، کارهایی که انجام می دهند، چیزهایی که می گویند،

kind of they turn you off, and you feel very

به نوعی شما را خاموش می کنند، و شما از این نوع آدم ها بسیار ناراحت می شوید. و ممکن است

bothered by this kind of person. And you might

refer to this person in this way, I don't like

به این شخص به این صورت اشاره کنید، من دوست ندارم از اصطلاحات منفی استفاده کنم، اما ممکن است شنیده باشید که

to use negative terms, but you might hear other

people using these terms. And sometimes they don't

دیگران از این اصطلاحات استفاده می کنند. و گاهی اوقات فقط درد گردن را نمی گویند، بلکه می گویند درد در

just say a pain in the neck, they say a pain in

another part of your body which is somewhere

قسمت دیگری از بدن شما که جای دیگری است، خوب است؟ بنابراین، این را در نظر داشته باشید. و این یک بیان

else, okay? So, keep that in mind. And this is a

negative, definitely a negative expression, okay?

منفی است، قطعاً یک بیان منفی، خوب؟ و در اینجا ما آخرین مورد را داریم. این یکی زیباست،

And here we have the last one. This is a cute one,

a wolf in sheep's clothing. So, what is a

گرگی در لباس میش. بنابراین، گرگ چیست؟ گرگ حیوانی از خانواده سگ است،

wolf? A wolf is an animal from the dog family,

it's a wild animal, okay? And a sheep is a quiet,

حیوان وحشی است، خوب؟ و یک گوسفند حیوان مزرعه ای آرام و شیرین است، خوب، با خز زیادی،

sweet farm animal, okay, with a lot of fur,

alright? I'm not very good at making animal

خوب؟ من در ساختن صدای حیوانات زیاد مهارت ندارم وگرنه برای شما درست می کردم.

sounds, otherwise I would have made it for you.

I tried, I tried to learn it, I couldn't do it,

سعی کردم، سعی کردم یاد بگیرم، نتونستم انجامش بدم، باشه؟ باشه بنابراین، یک گرگ، اگر شما می گویید که یک

okay? Alright. So, a wolf, if you say that a

person is a wolf in sheep's clothing, that means

فرد گرگی در لباس میش است، به این معنی است که این شخص وانمود می کند که یک فرد خوب، خوب و

this person is pretending to be a nice, good,

sweet person, but actually they're not. They're

شیرین است، اما در واقع آنها اینطور نیستند. آنها خطرناک هستند، آنها ممکن است شرور باشند و

dangerous, they're maybe evil and you can't

really trust them, but they are pretending to be

واقعاً نمی توان به آنها اعتماد کرد، اما آنها تظاهر می کنند که بسیار شیرین و خوب هستند. پس به این جور آدمها

very sweet and nice. So, that kind of person is

called a wolf in sheep's clothing, alright? So, there you have the last four. So, let's

میگن گرگ در لباس میش، باشه؟ بنابراین، شما چهار مورد آخر را دارید. بنابراین، اجازه دهید

say them again first. Repeat after me. A big fish in a small pond.

آنها را دوباره بگوییم. بعد از من تکرار کن یک ماهی بزرگ در یک برکه کوچک.

Next, a man of the people. Or, a woman of the people. Next, a pain in the neck.

بعد، یک مرد از مردم. یا زن از مردم. بعد، درد در گردن.

And, be careful, he's a wolf in sheep's clothing.

و مراقب باشید، او یک گرگ در لباس میش است.

Okay? So, this is the first time that we're looking at them. You may have heard some of

باشه؟ بنابراین، این اولین باری است که به آنها نگاه می کنیم. ممکن است قبلاً برخی از آنها را شنیده باشید

them before, maybe you know them already. I've

، شاید قبلاً آنها را می شناسید. من یکی دو مورد را در گذشته در برخی از

included one or two in the past in some of my

older, older videos, okay? But, in any case, let's

ویدیوهای قدیمی و قدیمی خود گنجانده ام، خوب است؟ اما، در هر صورت، اکنون، در یک دقیقه، ببینیم که آیا می توانید بیان کامل را به خاطر بسپارید یا خیر

see now, in a minute, whether you can remember

the full expression. Alright? Let's do that next.

. باشه؟ اجازه دهید این کار را در مرحله بعد انجام دهیم. باشه، سعی میکنم، باشه؟ فقط برای تو

Okay, I'm going to try, alright? Just for you.

Ready? Baa. Baa. This is the sound that I'm

آماده است؟ باآ باآ این صدایی است که من می خواهم از یک گوسفند در بیاورم، خوب؟ کمی تمرین کردم

trying to make of a sheep, alright? I practiced

a little bit. Sorry, I'm not really good at that,

. متأسفم، من واقعاً در آن مهارت ندارم، اما این صدایی است که گوسفند می دهد، باشه؟

but that's the sound that a sheep makes, okay?

Kind of. Alright. So, now, what have we done here?

نوعی باشه خوب، حالا، ما اینجا چه کرده ایم؟ من برخی از کلمات را در هر یک از این

I've erased some words, right, in each of these

idioms. And, let's see if you remember them. We

اصطلاحات پاک کردم. و بیایید ببینیم آیا آنها را به خاطر می آورید یا خیر. ما در مورد آن صحبت کردیم، اما این به این معنی نیست

talked about it, but it doesn't mean automatically

that you know that 100%. So, let's review and

که شما به طور خودکار آن را 100٪ می دانید. بنابراین، بیایید مرور کنیم و ببینیم برای شروع چه چیزهایی را به خاطر می آورید یا چه چیزهایی را می دانستید

see what you do remember, or what you did know

to begin with. So, here, a man of his something,

. بنابراین، در اینجا، یک مرد از چیزی خود، یا یک زن از او چیزی. کسی که به

or a woman of her something. Someone who keeps

their promise, does what they say they're going to do. That is a person of his or her

عهد خود عمل می کند، کاری را که می گوید انجام خواهد داد. این یک فرد حرف خود است

word. Remember that? Okay? A man of his word,

. یادت هست؟ باشه؟ مرد حرفش، زن حرفش. باشه؟ خوب این خیلی

a woman of her word. Okay? Good. This is a very

good thing. If someone says that about someone,

چیز خوبی است. اگر کسی این را در مورد کسی بگوید، این یک تعریف بزرگ است، خوب؟

it's a huge compliment, okay? It says a lot

about their honesty, their integrity, who they are, their reliability, okay?

در مورد صداقت، صداقت، کیستی، قابلیت اطمینان آنها، خوب است؟

Next, a something off the old block. Do you

بعد، چیزی خارج از بلوک قدیمی. اون یکی رو یادت هست؟ یک قطعه کوچک، a - چیست؟

remember that one? A little piece, a - what is it?

A chip. A chip off the old block. Alright? Somebody, a child or an adult child who is

یک تراشه یک تراشه از بلوک قدیمی. باشه؟ شخصی، کودک یا کودک بالغ که

very similar to a parent. Alright. Next, a

بسیار شبیه به والدین است. باشه بعد، یک جک آف بلانک معامله می کند. تقریباً گفتم. باشه

jack off blank trades. I almost said it. Okay.

A jack off something trades. What should it be? Someone who can do all kinds of things,

جک کردن چیزی معامله می کند. چه باید باشد؟ کسی که می تواند انواع کارها را انجام دهد،

many different kinds of things, has many different talents, is a jack off

انواع مختلفی از کارها را انجام دهد، استعدادهای بسیار متفاوتی دارد، از

all trades. Okay? Good. Number four, kind

همه حرفه ها دور است. باشه؟ خوب شماره چهار، نوعی. هیچ عددی وجود ندارد، اما شماره چهارم.

of. There are no numbers, but the fourth one.

Something in the rough. Do you remember that?

چیزی در زمره. آیا آن را به خاطر دارید؟ حلقه ها از آن ساخته شده اند، آویزها از آن ساخته شده اند.

Rings are made of that, pendants are made of that.

A diamond, right? A diamond in the rough. And what's a diamond in a rough? Who is a

یک الماس، درست است؟ یک الماس در زمخت. و الماس راف چیست؟

diamond in the rough? Do you remember? A person

الماس در زمره کیست؟ یادت هست؟ فردی که پتانسیل زیادی دارد که

who has a lot of potential to become very important

and effective later in their life, but not yet.

بعداً در زندگی خود بسیار مهم و تأثیرگذار شود، اما هنوز نه. باشه بعد، یک چیز بزرگ در یک حوض کوچک.

Okay. Next, a big something in a small pond.

I'm sure you remember this one because we talked about it a lot. What is it? A big

مطمئنم این یکی را به خاطر می آورید زیرا ما در مورد آن زیاد صحبت کردیم. چیست؟ یک

fish. Okay? Very good. A big fish in a small

ماهی بزرگ باشه؟ خیلی خوبه یک ماهی بزرگ در یک برکه کوچک. باشه؟ کسی که نفوذ

pond. Alright? Someone who has a lot of influence

and importance, but in a limited or small area.

و اهمیت زیادی دارد، اما در یک منطقه محدود یا کوچک. خوب مرد از چیزی یا زن از

Good. A man of the something or a woman of the

something. A politician or leader who's very

چیزی. یک سیاستمدار یا رهبر که ارتباط زیادی با افراد عادی یا

connected to the average person or the everyday

person is a man of the or a woman of the people.

افراد عادی دارد، یک مرد یا یک زن مردم است. باشه عالی و کسی که شما را بسیار آزار می دهد،

Okay. Excellent. And somebody who bothers you a

lot, it's very annoying, it's very irritating, it's

بسیار آزاردهنده است، بسیار تحریک کننده است، گاهی اوقات به عنوان چیزی در گردن از آن یاد می شود. اون

sometimes referred to as a something in the neck.

What is that? A pain. Okay? And the last one, a blank in sheep's clothing.

چیه؟ یک درد باشه؟ و آخرین مورد، یک جای خالی در لباس گوسفند.

Okay? It's a wild animal, starts with W. It's

باشه؟ این یک حیوان وحشی است، با W شروع می شود. این یک گرگ است، درست است؟ گرگی در لباس میش،

a wolf, right? A wolf in sheep's clothing,

someone who pretends to be very kind or trustworthy, but is actually dangerous

کسی که وانمود می کند بسیار مهربان یا قابل اعتماد است، اما در واقع خطرناک

and possibly evil. Okay? So, these were some

و احتمالاً شرور است. باشه؟ بنابراین، اینها برخی از اصطلاحات شخصیت یا افراد بودند، و امیدوارم که

personality or people idioms, and I hope that

you've understood them. That's the first step, as

آنها را درک کرده باشید. همانطور که گفتم این اولین قدم است. اول، مطمئن شوید که متوجه شده اید که آیا مردم از

I said. First, make sure you understand if people

are using them around you, either at work or in

آنها در اطراف شما استفاده می کنند، چه در محل کار یا در موقعیت های اجتماعی. گام بعدی این است که اگر

social situations. The next step is if you know

them and you know them really well, try to use

آنها را می شناسید و واقعاً آنها را می شناسید، سعی کنید از آنها استفاده کنید. بنابراین، برای تمرین آن، ابتدا آنچه که احتمالاً می توانید

them. So, to practice that, first, what you could

probably do, and I suggest you do, is think. Think

انجام دهید، و من به شما پیشنهاد می کنم انجام دهید، فکر کردن است. به افرادی که می شناسید فکر کنید، خوب، در زندگی تان.

about people that you know, okay, in your life.

Who is - and write an example. Like, you know

کیست - و یک مثال بنویسید. مثلاً، شما شخصی به نام جان را می شناسید و می دانید که جان

somebody named John, and you know that John is

a man of his word, so write that sentence for

مردی است، پس این جمله را برای خود بنویسید زیرا این اصطلاح را با

yourself because it will connect the idiom with

somebody that you know personally, and then it's

شخصی که شخصاً می شناسید مرتبط می کند و سپس برای مغز شما بسیار راحت تر است که معنی را به خاطر بسپارد

much easier for your brain to remember the meaning

and match the meaning. So, you could say - or

و معنی را مطابقت دهد. بنابراین، می توانید بگویید - یا می توانید بگویید: "پدر من مردی است که حرفش را می زند.

you could say, "My father is a man of his word.

My mother is a woman of her word." Or whatever,

مادر من یک زن است." یا هر چیز دیگری، باشه؟ و با هر یک از اینها هم همینطور.

okay? And the same with each of these. You could

probably think of an example of someone that you

احتمالاً می‌توانید مثالی از کسی که می‌شناسید فکر کنید، پس آن جملات را

know that is like that, so write those sentences

for yourself. They will help you tremendously

برای خودتان بنویسید. آنها به شما کمک زیادی می کنند تا این اصطلاحات شخصیت و افراد را به خاطر بسپارید،

to remember these personality and people idioms,

okay? That's the second step. The next step is to make sure you really understand them,

خوب؟ این مرحله دوم است. قدم بعدی این است که مطمئن شوید واقعاً آنها را درک کرده اید،

please go to our website at www.engvid.com, and

لطفاً به وب سایت ما به آدرس www.engvid.com بروید و در آنجا می توانید یک مسابقه در مورد این اصطلاحات انجام دهید. و

there, you can do a quiz on these idioms. And

while you're there, I have also written, actually

در حالی که شما آنجا هستید، من در واقع مدتی پیش، یک منبع، یک منبع کامل

some time ago, a resource, an entire resource

with over 50 idioms related to people that are

با بیش از 50 اصطلاح مربوط به افراد که برای افراد در تجارت یا به طور کلی استفاده می شود، نوشته ام.

used for people in business or also in general.

So, while you're at engVid, after you do the test, you can check out the resource,

بنابراین، در حالی که در engVid هستید، پس از انجام آزمایش، می توانید منبع را بررسی کنید،

and you could also print it out if you wish for

و همچنین می توانید در صورت تمایل برای مرجع و یادگیری موارد دیگر، آن را چاپ کنید. باشه؟

reference and to learn many more. All right?

Thanks very much for watching, and all the best with your English. Bye for now.

از تماشای شما بسیار متشکرم، و بهترین ها را با انگلیسی شما. فعلا خداحافظ