Knowing English can save you money!

Hi. My name is Rebecca, and in today's lesson, I'll show you how knowing English well can

سلام. نام من ربکا است و در درس امروز به شما نشان خواهم داد که چگونه دانستن خوب زبان انگلیسی

help you save your hard-earned money. How is that? Well, in English, like in all languages,

می تواند به شما در پس انداز پولی که به سختی به دست آورده اید کمک کند. چگونه است؟ خوب، در انگلیسی، مانند همه زبان‌ها،

there are many terms which mean that something is free, and there are many terms that mean

اصطلاحات زیادی وجود دارد که به این معنی است که چیزی رایگان است، و اصطلاحات زیادی وجود دارد که به این معنی است

that somebody's going to charge you money. So by knowing these terms well, you'll know exactly

که کسی از شما پول می‌گیرد. بنابراین با دانستن این اصطلاحات، دقیقاً متوجه خواهید شد که

what's what. Let's look at these words. Okay? So on this side, we have the happy face,

چیست. بیایید به این کلمات نگاه کنیم. باشه؟ بنابراین، از این طرف، ما چهره شادی داریم،

and that means that all of the expressions here imply that you don't have to pay money

و این بدان معنی است که تمام عبارات در اینجا به این معنی است که شما مجبور نیستید پول

or you have to pay less money. Let me explain. Okay? So if you see the word "free", that means

بپردازید یا باید پول کمتری بپردازید. بگذار توضیح بدهم. باشه؟ بنابراین اگر کلمه "رایگان" را مشاهده کردید، به این معنی است

you don't have to pay any money. You get it free. It doesn't cost you any money. Sometimes,

که نیازی به پرداخت هیچ پولی ندارید. شما آن را رایگان دریافت می کنید . هیچ هزینه ای برای شما ندارد. گاهی اوقات

a product which is given out... For example, a company may be introducing a new kind of

محصولی که عرضه می شود... مثلاً ممکن است یک شرکت نوع جدیدی از

shampoo, and they may give a small sample for free. That product might be called a "freebie".

شامپو را معرفی کند و نمونه کوچکی را مجانی بدهد. آن محصول را می توان "رایگان" نامید.

Okay? So a "freebie" is a free item that you receive. All right? You can also see the expression

باشه؟ بنابراین "freebie" یک آیتم رایگان است که شما دریافت می کنید. خیلی خوب؟ همچنین می توانید عبارت

"It's for free." Same thing. You might say... You might see that it says, "Something is free

"این به صورت رایگان است" را مشاهده کنید. همین مورد ممکن است بگویید ... ممکن است ببینید که می گوید: "چیزی

of charge." "Free of charge", the word "charge" means money, again, means payment. But "free

رایگان است." "رایگان"، کلمه "شارژ" به معنای پول است، دوباره به معنای پرداخت است. اما "

of charge" means there's no payment necessary. It's free. Now, here's an important one. This

رایگان" به این معنی است که هیچ پرداختی لازم نیست. رایگان است. حالا یک مورد مهم اینجاست.

is the word "complementary". If you see, when you go to a hotel, for example, that a basket

این کلمه "مکمل" است. اگر می‌بینید مثلاً وقتی به هتل می‌روید، یک

of fruit is left there by the management, it usually says, "Complements of the management",

سبد میوه از طرف مدیریت آنجا مانده است، معمولاً می‌گوید «مکمل‌های مدیریت»،

so it's a complementary basket of fruit. That means you can eat that particular basket of

پس یک سبد میوه مکمل است. این بدان معناست که شما می توانید آن سبد میوه خاص را بخورید

fruit if it says, "Complementary basket of fruit", because the word "complementary" means

اگر روی آن نوشته شده باشد "سبد مکمل میوه"، زیرا کلمه "مکمل" به معنای

free. The same way, at the hotel, you may receive a complementary newspaper in the morning. That

رایگان است. به همین ترتیب، در هتل، ممکن است صبح یک روزنامه مکمل دریافت کنید.

means you don't have to pay for the newspaper. You may receive a complementary breakfast.

یعنی نیازی به پرداخت هزینه روزنامه ندارید. ممکن است صبحانه مکمل دریافت کنید.

A "complementary breakfast" means a free breakfast. So obviously, it's good to know this word

"صبحانه مکمل" به معنای صبحانه رایگان است. بنابراین بدیهی است که دانستن این کلمه خوب است

because you don't want to miss a free breakfast. Right? Okay. Also, very commonly used is the

زیرا نمی خواهید یک صبحانه رایگان را از دست بدهید. درست؟ باشه. همچنین، بسیار متداول

expression "on the house". If someone says that something is on the house, it means that

عبارت "در خانه" است. اگر کسی بگوید که چیزی در خانه است، به این معنی است که

it's free. Very often, coffee, for example, might be on the house or drinks might be on

آن را رایگان است. اغلب اوقات، برای مثال، قهوه ممکن است در خانه باشد یا نوشیدنی در

the house. That means that the owner of the establishment or the management or the company

خانه باشد. یعنی صاحب مؤسسه یا مدیریت یا

is going to pay for the coffee, is going to pay for the drinks. You don't have to pay.

شرکت قرار است هزینه قهوه را بپردازد، هزینه نوشیدنی ها را نیز پرداخت می کند. شما مجبور نیستید پرداخت کنید.

So if somebody tells you, "Would you like some? It's on the house", then say yes if you want,

بنابراین، اگر کسی به شما گفت: " می‌خواهی؟ در خانه است"، اگر می‌خواهی بگو بله،

okay? All right. Now, the next three items, the reason that I put them separately is because

باشه؟ خیلی خوب. حالا سه مورد بعدی دلیل اینکه جدا جدا گذاشتم این است که

it may mean that you pay something for the item, but you don't pay something extra called

ممکن است به این معنا باشد که شما برای کالا چیزی پرداخت می کنید اما چیزی اضافه به نام مالیات نمی پردازید

tax. Most of us know what tax is. So tax is something that the government charges, money

. بسیاری از ما می دانیم که مالیات چیست. بنابراین مالیات چیزی است که دولت دریافت می کند، پولی

that the government charges on certain items. So if you see that it says that you can get

که دولت بر روی اقلام خاص می گیرد. بنابراین اگر می‌بینید که می‌گوید می‌توانید

something tax-free, that means you pay for the item, but you don't pay any extra taxes.

چیزی بدون مالیات دریافت کنید، به این معنی است که شما برای آن کالا پول می‌دهید، اما مالیات اضافی نمی‌پردازید.

"Tax-free" means without tax. Another expression which means exactly the same thing,

«بدون مالیات» یعنی بدون مالیات. تعبیر دیگری که دقیقاً به همین معنی است

"duty-free". For those of you who've traveled abroad, you know that you can do duty-free

"معافیت از عوارض". برای کسانی از شما که به خارج از کشور سفر کرده اید، می دانید که می توانید خرید بدون عوارض گمرکی انجام

shopping, right? At the duty-free shop. That means you can buy those items and you still

دهید، درست است؟ در مغازه معاف از عوارض. این بدان معناست که شما می توانید آن اقلام را بخرید و همچنان

have to pay for those items, but you don't have to pay any extra taxes. So usually, it

باید برای آن اقلام بپردازید، اما نیازی به پرداخت مالیات اضافی ندارید. بنابراین

comes out cheaper for most people. Sometimes, the expression "tariff-free" is used. That's

معمولاً برای اکثر مردم ارزان‌تر است. گاهی از تعبیر «بدون تعرفه» استفاده می شود. که در

not used so much with consumers or with regular shoppers. It's used more between countries

مصرف کنندگان یا خریداران عادی چندان مورد استفاده قرار نمی گیرد . بیشتر بین کشورها

when they trade. There are certain tariff-free zones, zones where they don't charge extra

هنگام تجارت استفاده می شود. مناطق بدون تعرفه خاصی وجود دارد ، مناطقی که در آنها

taxes or tariffs on the import of certain goods. All right? That's slightly different.

مالیات یا تعرفه اضافی برای واردات کالاهای خاص دریافت نمی کنند . خیلی خوب؟ که کمی متفاوت است.

Let's get back to when it means that you don't have to pay any money. No charge, no fee,

بیایید به زمانی برگردیم که به این معنی است که شما نیازی به پرداخت هیچ پولی ندارید. بدون هزینه، بدون هزینه،

no cost. All of this means that it's free. Okay? So that's the good news. Let's look

بدون هزینه. همه اینها به این معنی است که رایگان است. باشه؟ پس این خبر خوب است. بیایید به

at the other side of the story. Sometimes, you do have to pay and it's important to know

طرف دیگر ماجرا نگاه کنیم. گاهی اوقات، شما مجبور به پرداخت هستید و مهم است که بدانید چه

when you need to pay. So what are some of these... What are some of the words that you'll

زمانی باید پرداخت کنید. پس برخی از اینها چیست... برخی از کلماتی

see when you do need to pay for items? It might say, "It costs so much.", "This item

که در صورت نیاز به پرداخت هزینه برای اقلام مشاهده خواهید کرد چیست؟ ممکن است بگوید: "خیلی هزینه دارد."، "این مورد

costs $25.", or "The price of this item is $200.", "There is a charge for making this

25 دلار قیمت دارد."، "قیمت این کالا 200 دلار است."، "برای برقراری این

telephone call." Okay? All of these words means it's going to cost you money. "There

تماس تلفنی هزینه دارد." باشه؟ همه این کلمات به این معنی است که برای شما هزینه خواهد داشت.

is a payment due on your account." means you have to pay money on your account, perhaps

"پرداختی در حساب شما وجود دارد." به این معنی است که باید به حساب خود، شاید از

on your credit card. Right? If you see the word "fee", "There is a fee for using this

روی کارت اعتباری خود، پول پرداخت کنید. درست؟ اگر کلمه "هزینه" را مشاهده کردید، "برای استفاده از این سرویس هزینه ای وجود دارد

service." So a "fee" means an extra amount of money that you have to pay for using something.

." بنابراین «هزینه» به معنای مقدار اضافی پولی است که باید برای استفاده از چیزی بپردازید.

The word "fare", "taxi fare", "airfare", "bus fare", this is a word which means the cost

کلمه کرایه، کرایه تاکسی، بلیط هواپیما، کرایه اتوبوس، کلمه ای است به معنای هزینه

of transportation. All right? But when we see the word "fare", you know that it's going

حمل و نقل. خیلی خوب؟ اما وقتی کلمه "کرایه" را می بینیم، می دانید

to involve money. Also, the word "commission". Okay? Banks very often charge a commission

که شامل پول می شود. همچنین کلمه کمیسیون. باشه؟ بانک‌ها اغلب

for providing you with certain services, and that means that it's going to cost extra money

برای ارائه خدمات خاصی به شما کمیسیون می‌گیرند و این بدان معناست که هزینه اضافی

to you. Again, we see the words "tax" and "duty" and "tariffs", all of these imply that

برای شما در بر خواهد داشت. باز هم ما کلمات "مالیات" و "عملیات" و "تعرفه" را می بینیم، همه اینها نشان می دهد

the government is charging some extra money on top, on certain items. Okay? Or services.

که دولت مقداری پول اضافی را در بالای اقلام دریافت می کند. باشه؟ یا خدمات.

If you see the word "premium", for example, you can choose a regular seat nowadays on

به عنوان مثال، اگر کلمه "حق بیمه" را می بینید، امروزه می توانید یک صندلی معمولی در

many airlines, or you can get an upgrade, but you need to pay a premium. You can get

بسیاری از خطوط هوایی انتخاب کنید، یا می توانید ارتقا پیدا کنید، اما باید حق بیمه بپردازید. می‌توانید

an upgrade to a more comfortable seat, more spacious seat, but you need to pay a premium.

به یک صندلی راحت‌تر، صندلی جادارتر ارتقا دهید، اما باید حق بیمه بپردازید.

That means you need to pay a little bit of extra money.

این بدان معناست که شما باید کمی پول اضافی بپردازید.

Another word which has to do with money is the word "interest". "Interest" is the cost,

کلمه دیگری که به پول مربوط می شود ، کلمه «بهره» است. "بهره" هزینه است

the extra money that you pay when you borrow money, or when you use your credit card and

، پول اضافی که هنگام قرض گرفتن پول می پردازید ، یا زمانی که از کارت اعتباری خود استفاده می کنید و

you don't repay the full amount, then they're going to start charging you interest. It's

کل مبلغ را بازپرداخت نمی کنید، سپس آنها شروع به گرفتن سود از شما می کنند.

the cost of borrowing money. The same as when you get a loan or a mortgage from the bank.

این هزینه قرض گرفتن پول است. مانند زمانی که از بانک وام یا وام مسکن می گیرید.

A "mortgage", for those of you who are not sure, is a very large loan that you get when

وام مسکن، برای کسانی از شما که مطمئن نیستید، وام بسیار بزرگی است که هنگام خرید خانه دریافت می کنید

you buy a house. Okay?

. باشه؟

Other words which refer to money are the words "penalty" and "fine". So "penalty" and "fine"

واژه‌های دیگری که به پول اشاره می‌کنند عبارت‌اند از «جریمه» و «جریمه». بنابراین «جریمه» و «جریمه

are usually like a punishment when you do something wrong. Maybe you were... You got

» معمولاً وقتی کار اشتباهی انجام می دهید مانند مجازات هستند . شاید بودی...

a driving ticket. Maybe you returned your library books late and you need to pay a penalty

بلیط رانندگی گرفتی. شاید کتاب‌های کتابخانه‌تان را دیر برگردانده‌اید و باید جریمه

or a fine, which means some extra money for doing something wrong. Okay?

یا جریمه بپردازید، که به معنای مقداری پول اضافی برای انجام کار اشتباه است. باشه؟

So these words all have to do with money. These words all mean that you're going to

بنابراین همه این کلمات به پول مربوط می شود. این کلمات همه به این معنی است که شما

get something free. I think it's a good idea to review this vocabulary so that you can

چیزی رایگان دریافت خواهید کرد. فکر می‌کنم بد نیست این واژگان را مرور کنید تا

take advantage of the situations where something is available free, and you also won't have

بتوانید از موقعیت‌هایی که چیزی رایگان در دسترس است استفاده کنید و همچنین

any unpleasant surprises when you are charged for certain goods or services. Okay?

وقتی برای کالاها یا خدمات خاصی از شما پول می‌گیرند، هیچ غافلگیری ناخوشایندی نخواهید داشت . باشه؟

If you'd like to do a quiz on this topic, please go to our website, www.engvid.com.

اگر مایل به انجام یک مسابقه در مورد این موضوع هستید، لطفا به وب سایت ما، www.engvid.com بروید.

Thanks for now, and talk to you later. Bye.

فعلاً متشکرم و بعداً با شما صحبت خواهم کرد. خدا حافظ.