Phrasal verbs with "UP" - Learn English prepositions

Prepositions and phrasal verbs

حروف اضافه و افعال عبارتی

I hate them you hate them

من از آنها متنفرم، شما از آنها متنفرید،

but there is a super easy way to learn lots of phrasal verbs in, like, a second

اما یک راه بسیار آسان برای یادگیری افعال عباراتی زیادی وجود دارد، مثلاً،

if you understand how the preposition works

اگر متوجه شوید که حرف اضافه چگونه کار

then you'll understand millions of phrasal verbs

می کند، میلیون ها فعل عبارتی را خواهید فهمید

Ok maybe not millions but, you know, a lot

Ok، شاید میلیون ها نفر را درک نکنید. ، می دانید، خیلی

First: what's a phrasal verb? it's a verb with one or two particles, prepositions

اول: فعل عبارتی چیست؟ این یک فعل با یک یا دو ذره است، حروف اضافه ای

which isn't usually easy to understand so everyone hates them

که معمولاً درک آنها آسان نیست، بنابراین همه از آنها متنفرند،

but again learn the common meanings of that preposition and it's super easy

اما دوباره معانی رایج آن حرف اضافه را یاد بگیرید و بسیار آسان است

"UP" is a really interesting preposition it's so useful

"UP" یک حرف اضافه واقعا جالب است که بسیار مفید است

Of course sometimes a verb with up is obvious

البته گاهی اوقات فعل با تا

It's a direction of movement, for example:

آشکار است جهت حرکت است، برای مثال:

Surprise! Surprise!

شگفتی! تعجب!

Happy birthday!

تولدت مبارک!

Look up! I make that sign! I made it!

جستجو! من آن علامت را می سازم! من انجامش دادم!

"Look up", "Look down", basically any verb which gives movement and "UP"

"نگاه به بالا"، "نگاه به پایین"، اساساً هر فعل که حرکت می دهد و "UP"

implies movement in that direction

حاکی از حرکت در آن جهت است

the second common meaning of "UP" is also quite easy quite obvious

، معنای رایج دوم "بالا" نیز کاملاً آسان است

if you want to say something "Increased"

اگر می خواهید چیزی بگویید "افزایش یافته"

"This year, our sales INCREASED"

"این سال، فروش ما افزایش یافت

You might use the preposition "UP", for example:

» ممکن است از حرف اضافه «بالا» استفاده کنید، به عنوان مثال:

"This year our sales WENT UP"

«امسال فروش ما افزایش یافت»

"Sales went up" they increased

«فروش بالا رفت» آنها افزایش یافتند

Change that verb to add more meaning

این فعل را تغییر دهید تا معنای بیشتری اضافه کنید،

let's imagine that the sales went up very fast

بیایید تصور کنیم که فروش خیلی سریع بالا رفت.

we want to say increase so the preposition is UP

می خواهم بگوییم افزایش پس حرف اضافه UP باشد

but which verb implies movement in that direction very fast?

اما کدام فعل دلالت بر حرکت در آن جهت بسیار سریع دارد؟

We could have "Jump", "Leap", "Rocket"

ما می‌توانیم «Jump»، «Leap»، «Rocket» را داشته باشیم،

So you could say "The sales jumped up / leapt up / rocketed up"

بنابراین می‌توانیم بگوییم «فروش بالا رفت / پرش به بالا / موشک بالا رفت»

and if you're going to take the IELTS exam

و اگر می‌خواهید در آزمون آیلتس شرکت کنید،

those phrasal verbs are very useful

این افعال عبارتی به‌خصوص برای افراد بسیار مفید هستند

particularly for the writing section

. بخش نوشتن

and the reading too.

و خواندن نیز.

speaking too

صحبت کردن بیش از حد

listening too

شنیدن بیش از حد

all of it

همه آن

Oh and of course you know "Turn up"

آه و البته شما می دانید "افزایش

"To turn up the volume" = To increase the volume

صدا" "برای افزایش صدا" = برای افزایش صدا

If it's cold I might want to turn up the heat

اگر سرد است ممکن است بخواهم حرارت

to increase the heat

را افزایش دهم تا گرما را افزایش دهم

See! Your phrasal verb vocabulary is going up loads already

ببینید! واژگان فعل عبارتی شما از قبل بارگذاری می شود

We also use a verb with up to add emphasis to say:

ما همچنین از یک فعل با تا برای تأکید بیشتر استفاده می کنیم تا بگوییم:

I completely finished something, I did it to completion

من چیزی را کاملاً تمام کردم، آن را تا تکمیل

What do I mean?

کردم منظورم چیست؟

Here's an example:

این یک مثال است:

If I say "I cleaned" it might mean I cleaned everything

اگر بگویم "من تمیز کردم" ممکن است به این معنی باشد که همه چیز را تمیز کردم،

It might mean I cleaned a little bit here and there

ممکن است به این معنی باشد که من کمی اینجا و آنجا را

But, if I say "I cleaned UP"

تمیز کردم، اما اگر بگویم "من پاک کردم

this now sounds like yeah I cleaned everything

" اکنون به نظر می رسد بله دوباره همه چیز را تمیز

again it just adds emphasis to say you've finished something it's completed it's done, everything!

کردم، فقط اضافه می کند تاکید برای گفتن اینکه شما کاری را تمام کرده اید، تمام شده است، تمام شده است، همه چیز!

Let's use it in other situations for example there's pizza in the kitchen

بیایید از آن در موقعیت های دیگر استفاده کنیم، به عنوان مثال در آشپزخانه

Well there was pizza in the kitchen but

پیتزا وجود دارد، خوب پیتزا در آشپزخانه وجود داشت، اما

You ate ALL of the pizza, how might you say this?

شما همه پیتزا را خوردید، چگونه می توانید این را بگویید؟

of course you could say:

البته می توانید بگویید:

"I ate it all" that's fine, but if you add UP "I ate it all up"

"همه را خوردم" خوب است، اما اگر "همه را خوردم

You're adding emphasis to mean EVERYTHING!

" را اضافه کنید، به معنای همه چیز تأکید می کنید!

and in this case you could remove "all"

و در این مورد می توانید "همه" را حذف کنید

So: "Yeah, I ate it up! What?!"

بنابراین: "آره، من آن را خوردم! چی؟!"

"Don't judge me! I like pizza!"

"من را قضاوت نکن! من پیتزا دوست دارم!"

So let's look at that in other verbs, for example:

بنابراین بیایید در افعال دیگر به آن نگاه کنیم، برای مثال:

You're in a pub, it's time to leave

شما در یک میخانه هستید، وقت آن است که بروید،

but you still have your drink

اما

this looks like pee

Your friends say "Come on, we have to leave, FINISH your drink"

هنوز نوشیدنی خود را می خورید.

What will they say to you?

به شما خواهند گفت؟

Come on we have to go!

بیا ما باید بریم!

Drink UP!

بنوش!

if you go to your friend's house and you want to use their milk

اگر به خانه دوست خود می روید و می خواهید از شیر آنها استفاده

you might ask "Can I use your milk?"

کنید، ممکن است بپرسید "می توانم از شیر شما استفاده کنم؟"

but what if you finish the milk?

اما اگر شیر را تمام کنید چه؟

What will you tell your friend?

به دوستت چه خواهی گفت؟

To add that emphasis to say "I FINISHED your milk"

برای اضافه کردن این تاکید به گفتن "من شیر شما را

"I used up your milk."

تمام کردم" "من شیر شما را مصرف کردم."

"Sorry I used up your milk"

"ببخشید که شیر شما را مصرف کردم

It just adds emphasis

" فقط تاکید می کند

The exception however

. اما

If you watched all of Walking Dead you completed it

اگر تمام Walking Dead را تماشا کردید آن را کامل

You would NOT say "I watched up all of Walking Dead"

کردید، نمی گویید "I watch up all of Walking Dead"

We don't say that this way

ما اینطور

for some verbs we just don't use them

برای برخی از افعال نمی گوییم. فقط اگر گفتید از آنها استفاده

if you said it, we would understand from the preposition from the context

نکنید، ما از حرف اضافه از متن می فهمیم،

but it's the style we just we don't say that

اما این سبک است که ما فقط نمی گوییم که

My rule of thumb is if you hear someone using a verb with up in that context

قانون سرانگشتی من این است که اگر کسی را بشنوید که از یک فعل با up در آن متن استفاده می کند

Then you can use it. It means it's in common use

سپس می توانید از آن استفاده کنید.

Another meaning of UP means to approach someone or something

معنی دیگر UP به معنای نزدیک شدن به کسی یا چیزی است

and this phrasal verb is usually "UP TO someone"/ "UP TO something"

و این فعل عبارتی معمولاً "UP TO Some"/ "UP TO something" است

For example:

برای مثال:

I was in a bar and this guy came up to me

من در یک بار بودم و این مرد به سمت من آمد

and asked for a fight

و پرسید. برای دعوا

in other words he approached me

به عبارت دیگر او به من

he came near to me, he came close to me

نزدیک شد به من نزدیک شد، او به من نزدیک شد او به سمت من

He came UP TO me

Change the verb, make it interesting

آمد فعل را جالب کن

How can you approach someone?

چگونه می توانی به کسی نزدیک شوی؟

You can walk up to someone

می‌توانی به سمت کسی

You could run up to someone

بروی، می‌توانی به سراغ کسی بروی

or, why not, I saw a cute girl and I danced up to her

یا، چرا که نه، من یک دختر ناز را دیدم و با او رقصیدم

In a car, you can drive up to the entrance of a building

در ماشین، می‌توانی تا در ورودی ساختمان رانندگی کنی،

So in this way, the preposition UP has this "arrive" feeling to it

بنابراین به این ترتیب، حرف اضافه UP این احساس «رسیدن» به آن دارد

Like in those last examples

مانند آن نمونه‌های آخر

and one very useful phrasal verb to remember is "Show up" or "Turn up"

و یکی از فعل‌های عبارتی بسیار مفیدی که باید به خاطر بسپارید «نشان دادن» یا «تبلیغ کردن» است

they mean "arrive in a strange or unexpected way"

که به معنای «به روشی عجیب یا غیرمنتظره رسیدن» است،

For example: You can turn up to work two hours late

برای مثال: می‌توانید به کار کردن با دو ساعت تأخیر

Show up to work five hours early

پنج ساعت زودتر سر کار

not just late or early

حاضر شوید نه فقط دیر یا زود،

something is strange or different about how you arrived

چیزی عجیب یا متفاوت است در مورد نحوه ورود شما

For example, if I die and at my funeral this happens...

، مثلاً، اگر من بمیرم و در مراسم تشییع جنازه من این اتفاق بیفتد...

Aly's dead

Aly's dead

Seriously? You showed up in a banana suit!?

جدی؟ با کت و شلوار موزی ظاهر شدی!؟

Are you mental?

روانی هستی؟

okay, actually if I die one day I insist

خوب، در واقع اگر یک روز بمیرم، اصرار

I'm saying it here officially

می کنم که این را به طور رسمی اینجا می گویم

At my funeral everyone must be in banana suits

در مراسم تشییع جنازه ام همه باید با کت و شلوار

otherwise you're not invited

Now you know the common meanings of UP,

موزی باشند وگرنه شما دعوت نمی شوید.

you can adapt that so many many different verbs

That is how we native speakers know and understand phrasal verbs

اینگونه است که ما زبان‌های بومی افعال عبارتی را

through the preposition

از طریق حرف اضافه

okay next, in these phrasal verbs

خوب می‌دانیم و می‌فهمیم، در این افعال عبارتی

the preposition up doesn't follow the logic of what we just learned

حرف اضافه بالا از منطق چیزی که ما یاد گرفتیم پیروی نمی‌کند.

the meanings are completely random

But they're the most useful, common phrasal verbs that I can give you

افعالی که می توانم به تو بدهم

Let's go!

بیا برویم!

End up / Wind up

به پایان رسید / به پایان رسید

You're telling a story

شما در حال تعریف یک داستان هستید

Lots of things happen in the story

چیزهای زیادی در داستان اتفاق می افتد

but you want to say how the story ends

اما می خواهید بگویید که داستان چگونه به پایان می رسد

how the situation finishes

چگونه وضعیت به پایان می رسد

use END UP or WIND UP for example:

از END UP یا WIND UP استفاده کنید برای مثال:

Oh man I went drinking last Friday, I ended up in France the next morning!

اوه مرد، جمعه گذشته مشروب خوردم، من به پایان رسیدم. صبح روز بعد در فرانسه!

it just means the end of a story

این فقط به معنای پایان یک داستان است

Make up

Make

there are two meanings of this phrasal verb

up دو معنی از این فعل عبارتی وجود دارد

one of them means to invent a lie, make a story

یکی از آنها به معنای دروغ ابداع کردن، داستان ساختن است

You lie, basically

Yeah can I have a regular latte, please?

.

Hi

سلام

Hi!

سلام!

You know, I work for... Bitcoin

می دانید، من برای... بیت کوین کار می کنم

Oh really?

اوه واقعا؟

No, that's a lie, I'm sorry. I made it up

نه، این یک دروغ است، متاسفم. من

Uh huh

درستش کردم اوه هه

However another meaning of make up

اما معنی دیگه آرایش کردن

or make up with someone

یا آرایش کردن با

this means you had a friendship or a relationship

کسی یعنی دوستی یا رابطه

You stopped that friendship in a bad way, you're not friends, you don't like each other

داشتی اون دوستی رو بدجوری قطع کردی دوست نیستی همدیگه رو دوست نداری

but then you become friends again

ولی بعدش شما دوباره دوست می شوید

You "make up" or "make up with each other"

شما "آرایش می کنید" یا "با یکدیگر آرایش می کنید"

For example:

به عنوان مثال:

- I hate you - I hate YOU!

- از شما متنفرم - از شما متنفرم!

- Aww I love you let's be friends again! - Okay

- وای دوستت دارم بیا دوباره با هم دوست باشیم! - باشه

- Aww! - They made up!

- اوه! - آرایش کردند!

"Come up"

"بیا بالا"

When something unexpected happens, maybe a problem

وقتی اتفاق غیرمنتظره‌ای رخ می‌دهد، شاید مشکلی اتفاق می‌افتد،

something "CAME UP" for example:

مثلاً: "

Oh I'm so sorry I have to leave,

اوه، خیلی متاسفم که باید بروم،

something's just come up but I'll call you later

چیزی پیش آمده است، اما بعداً با شما تماس می‌گیرم

This is very useful when you want to cancel a meeting but not give details about why

، زمانی که بخواهید بسیار مفید است یک جلسه را لغو کنید اما جزئیاتی در مورد اینکه چرا

"Something came up! I have to not do the thing!"

"چیزی پیش آمد! من باید آن کار را انجام ندهم!"

"Come up with"

"Come up with"

this time you need to improvise

این بار باید بداهه

create an idea story a plan

یک داستان ایده بسازید، یک طرح

then you COME UP WITH something

بسازید، سپس با چیزی بیایید،

For example:

به عنوان مثال:

What are you doing for Valentine's Day?

برای روز ولنتاین چه می کنید؟

Noooo! That's tomorrow, isn't it?!

نه ! همین فردا است، نه؟!

I'll buy flowers or something

گل میخرم یا چیزی که به

I'll come up with something!

ذهنم میرسه!

"Hurry up!" You want someone to move faster, you say "Hurry up!"

"عجله کن!" شما می خواهید کسی سریعتر حرکت کند، می گویید "عجله کن!"

Example:

مثال:

Ugh! Hurry up, I want my coffee!

اوه! عجله کن، من قهوه ام را می خواهم!

"Break up" when a relationship ends

"شکستن" وقتی یک رابطه به پایان می رسد

Use "break up" or "split up", example:

از "شکستن" یا "شکاف" استفاده کنید، به عنوان مثال:

Why are we breaking up? Is this because I fart in bed?

چرا ما از هم جدا می شویم؟ آیا این به این دلیل است که من در رختخواب گوز می کنم؟

Yeah it's exactly that

بله دقیقاً

Look something up

You want to find information to Google something, for example:

You want to find an address, a phone number, some information

You LOOK it UP

You find that information, for example:

Excuse me, mmm where does the Queen live?

همینطور است. ملکه زنده است؟

I don't know actually, I'll look it up

من نمی دانم در واقع، من آن را نگاه خواهم کرد

"To throw up" it means to vomit, sometimes it happens to everyone

"To put up " یعنی استفراغ کردن، گاهی اوقات برای همه لوسی اتفاق می افتد

Lucy!

!

Are you okay?

حالت خوبه؟

Well don't throw up! This is a clean shirt!

خوب پرت نکن! این یک پیراهن تمیز است!

Urgh!

اوه!

Wait you're not gonna - No! No! No! No!

صبر کن نمیخوای - نه! نه! نه! نه!

Gross!

ناخالص!

Oh I'm so sorry!

اوه خیلی متاسفم!

and finally when something explodes it "Blows up"

و در نهایت وقتی چیزی منفجر می شود "منفجر می شود"

Whoa! Oh my god did you see that? The car just blew up!

اوه! وای خدای من اینو دیدی؟ ماشین منفجر شد!

And if you want more practice with phrasal verbs with the preposition "UP"

و اگر می خواهید تمرین بیشتری با افعال عبارتی با حرف اضافه "UP" داشته باشید،

I made some lesson notes, a worksheet

من چند یادداشت درسی ایجاد کردم، یک کاربرگ

the link to that is in the description

که لینک آن در توضیحات آمده است

Thanks for watching! if you learned something today please share this video

از تماشای شما متشکرم! اگر امروز چیزی یاد گرفتید لطفا این ویدیو را به اشتراک بگذارید

It really helps me

این واقعا به من کمک می کند

and if you do, I will love you, and only you, forever

و اگر این کار را انجام دهید من شما را دوست خواهم داشت و فقط شما را برای همیشه دوست خواهم داشت