10 Native-Level British English Expressions You Won't Learn in Class | Improve Your English

You don't learn this in your language school.

شما این را در مدرسه زبان خود یاد نمی گیرید.

Shut up, mate, you’re doing my nut in!

خفه شو، رفیق، تو داری کار من را انجام می دهی!

You only learn this vocabulary if you grow up in England.

این واژگان را فقط در صورتی یاد می گیرید که در انگلستان بزرگ شوید.

Yeah I’m f***ing knackered, mate

آره، من دمدمی مزاج هستم، رفیق،

She went off on one because I was steaming!

او به خاطر اینکه من بخار می‌کردم، رفت!

I was gonna ask her out but I bottled it

من می خواستم از او بپرسم، اما من آن را بطری کردم، اخیراً

I have been asking one question on my Instagram lately.

یک سوال در اینستاگرامم می پرسم.

What is this man saying?

این مرد چه می گوید؟

So before you learn this vocabulary which is above advanced

بنابراین قبل از یادگیری این واژگان که بالاتر از سطح

above proficiency, this is like C3 level.

مهارت است، این مانند سطح C3 است.

You need to learn some filler words for British English.

شما باید چند کلمه پرکننده برای انگلیسی بریتانیایی یاد بگیرید.

Some are easy like mate, that means friend, but you know that that's easy.

برخی آسان هستند مانند همسر، یعنی دوست، اما شما می دانید که این آسان است.

“Hello, friend!” in British slang English:

"سلام رفیق!" در انگلیسی عامیانه انگلیسی:

“Alright, mate!”

"Alright, mate!"

also we can use the word right to add strength,

همچنین می توانیم از کلمه right برای افزودن قدرت،

tension, drama to our sentences.

تنش، درام به جملات خود استفاده کنیم.

Well, more specifically a phrasal verb.

خوب، به طور خاص یک فعل عبارتی.

How do we use that?

چگونه از آن استفاده کنیم؟

Well, let's say, for example, you made a mistake with your work.

خوب، فرض کنید مثلاً در کارتان اشتباه کرده اید.

Fine.

خوب.

But a phrasal verb sounds better.

اما یک فعل عبارتی بهتر به نظر می رسد.

Sounds more natural, right?

طبیعی تر به نظر می رسد، درست است؟

So

خیلی

Fine.

خوب.

But you want to express how bad this is

اما شما می خواهید بیان کنید که این چقدر بد است،

You want to say I completely made a mistake.

می خواهید بگویید من کاملاً اشتباه کردم. کلا

I completely messed up.

بهم ریختم از

Use the word “Right”

کلمه “Right” استفاده کنید

First we separate the phrasal verb.

ابتدا فعل عبارتی را جدا می کنیم.

I missed my work up

کار بعدی را از دست دادم

next,

،

put the word right before the preposition.

کلمه را درست قبل از حرف اضافه قرار دهید.

I messed my work right up.

من کارم را به هم ریختم

Notice I put the stress on the word right.

توجه کنید که من روی کلمه درست تاکید کردم.

I messed my work right up.

من کارم را به هم ریختم.

I have to do it again.

باید دوباره انجامش بدم. از

Don't use this in formal situations.

این در موقعیت های رسمی استفاده نکنید.

Definitely not business contexts either.

قطعا زمینه های تجاری هم نیست.

in fact most of today's vocabulary is informal, unless I say otherwise.

در واقع بیشتر واژگان امروزی غیررسمی است، مگر اینکه غیر از این بگویم.

So let's start here.

پس بیایید از اینجا شروع کنیم.

She flobbed in my face when I told her to do one.

وقتی به او گفتم این کار را انجام دهد، او در صورتم لخته شد.

no one got this correct.

هیچ کس این را درست متوجه نشد

Even some British people had never heard of this word.

حتی برخی از مردم بریتانیا هرگز این کلمه را نشنیده بودند.

There's a good reason for that.

دلیل خوبی برای آن وجود دارد.

So first it's not flop with a P, it's flob with a B.

بنابراین ابتدا فلاپ با P نیست، فلاپ با B است.

And it means to spit.

و به معنای تف کردن است.

But not just a normal spit. No.

اما نه فقط یک تف معمولی. نه

It's one of those disgusting spits

این یکی از آن تف های منزجر کننده است

Save the phlegm.

خلط را نجات دهید.

You're It's like they're trying to get their demons out of their body

تو مثل اینه که با تف سعی دارن شیاطینشون رو از بدنشون بیرون کنن

with a spit.

.

That is a flob.

این یک فلاب است.

And I didn't go to a fancy posh school growing up.

و من در بزرگ شدن به یک مدرسه شیک و شیک نرفتم .

I went to a public school in a sh*t town.

من به یک مدرسه دولتی در یک شهر کوچک رفتم.

So we use this word.

بنابراین ما از این کلمه استفاده می کنیم.

But posh kids growing up definitely didn't.

اما بچه‌های شیک و شیک که بزرگ می‌شوند قطعاً اینطور نبودند.

They had better behavior.

رفتار بهتری داشتند.

We, however, we had slang words

ما اما برای کلمات عامیانه دیگر کلمات عامیانه داشتیم

for other slang words, and this is one of them.

و این یکی از آنهاست.

“Flob” it does sound pretty funny.

"Flob" خیلی خنده دار به نظر می رسد.

Yeah.

Also when you learn new vocabulary or new slang,

آره

همچنین زمانی که واژگان جدید یا زبان عامیانه جدید یاد می گیرید،

you should be aware that geography matters

باید توجه داشته باشید که جغرافیا اهمیت دارد که در

Where you grew up dictates what words you use.

کجا بزرگ شده اید تعیین می کند که از چه کلماتی استفاده کنید.

For example, this map shows the different words

به عنوان مثال، این نقشه کلمات مختلفی را که

we use for a bread roll depending on where you are in the UK.

ما برای یک رول نان استفاده می کنیم بسته به اینکه در کجای بریتانیا هستید نشان می دهد.

So yeah, also “flob”

بنابراین بله، همچنین "flob"

It's a southern English thing.

این یک چیز انگلیسی جنوبی است.

She flobbed in my face when I told her to do one.

وقتی به او گفتم این کار را انجام دهد، او در صورتم لخته شد. اتفاقاً

These situations didn't happen, by the way.

این موقعیت ها اتفاق نیفتاد.

They're just funny examples I thought of

آنها فقط نمونه های خنده داری هستند که

When you tell someone: “Do one!”

وقتی به کسی می گویید: "یکی را انجام بده!"

You're telling them to go away.

شما به آنها می گویید که بروند.

In a very slang British way.

به زبان انگلیسی بسیار عامیانه.

It's not a swear word like f**k off.

این یک کلمه فحش و ناسزا نیست.

But it's definitely more confrontational than “go away”

اما قطعاً این کار بیشتر از «برو» است

Do one. It's very, very British.

. این خیلی خیلی بریتانیایی است.

And it means go away. Leave me alone.

و این یعنی رفتن. بزار تو حال خودم باشم.

but with a bit more MMPH!!!

اما با کمی MMPH بیشتر!!!

You know?

میدونی؟

And again, it's very British

و دوباره، این بسیار

Americans. They don't say this.

آمریکایی های بریتانیایی است. این را نمی گویند

If you need extra, extra English practice.

اگر به تمرین اضافی انگلیسی نیاز دارید.

I've made this and tons of other lessons available in my English study book.

من این و هزاران درس دیگر را در کتاب مطالعه انگلیسی خود در دسترس قرار داده ام.

This is the best book for self-study.

این بهترین کتاب برای خودآموزی است.

You can get it on my website.

شما می توانید آن را در وب سایت من دریافت کنید.

papateachme.com or Patreon.com/papateachme

papateachme.com یا Patreon.com/papateachme

the link’s in the description.

پیوند در توضیحات موجود است.

okay.

باشه.

So you know how go on about something means talk about something

بنابراین می دانید که چگونه ادامه دادن درباره چیزی به معنای صحبت کردن در مورد چیزی

for a long time.

برای مدت طولانی است.

For example, on our first date,

به عنوان مثال، در اولین قرار ما،

she was going on about her ex and how amazing and handsome he is.

او در مورد سابق خود و اینکه چقدر او شگفت انگیز و خوش تیپ است صحبت می کرد.

So, yeah, I just left.

پس آره من همین الان رفتم

when you say someone went on

وقتی می گویید کسی در مورد چیزی صحبت کرده است،

about something, it's not necessarily bad. But

لزوماً بد نیست. اما

if you're saying,

اگر می گویید،

they were talking for a long time, it's not always great, right?

آنها برای مدت طولانی صحبت می کردند، همیشه عالی نیست، درست است؟

So keep that in mind.

آن را به خاطر بسپار.

But anyway, that is to go on about something

اما به هر حال، این است که در مورد چیزی ادامه دهیم.

Can I say to go off about something?

Well you know that to “go off”

خوب می دانید که "رفتن"

can mean explode like a bomb, right?

می تواند به معنای انفجار مانند بمب باشد، درست است؟

This bomb is gonna go off in 10s unless we cut the right wire now!

این بمب 10 ثانیه دیگر منفجر می شود مگر اینکه سیم درست را همین الان قطع کنیم!

Well, it's the same kind of feeling

خوب، این همان حسی است که از

if you use this to say

این استفاده کنید تا بگویید

this person was talking for a really long time about something

این شخص برای مدت طولانی در مورد چیزی صحبت می کند که به آن

they're obsessed with, like

وسواس دارد، مانند

Bro, have you ever done CrossFit?

برادر، آیا تا به حال کراس فیت انجام داده اید؟

No.

نه.

You should come to CrossFit with me next week.

شما باید هفته آینده با من به کراس فیت بیایید .

Yeah, I go every week, actually.

بله، من هر هفته می روم، در واقع.

Put the biscuit down.

بیسکویت را بگذارید.

I go like three times a week.

من هفته ای سه بار میرم

You should come next week.

هفته دیگه باید بیای

The trainer works you so hard you’ll be sweating so much.

مربی آنقدر با شما کار می کند که آنقدر عرق خواهید کرد.

Mate, stop going on about CrossFit.

دوست، دیگر در مورد کراس فیت صحبت نکنید.

No one cares.

هیچ کس اهمیت نمی دهد.

or if that person is angry

یا اگر آن شخص عصبانی است

and talking in an explosive way, like.

و به شیوه ای انفجاری صحبت می کند، مانند.

She was very angry.

او خیلی عصبانی بود.

What did she do?

اون چکار کرده؟

my mate was going off on one about CrossFit.

همسرم در مورد کراس فیت می رفت.

Like, I get it, you're insanely fit.

من متوجه شدم، تو فوق‌العاده مناسب هستی. حرف

Stop talking.

نزن

he's very annoying.

او بسیار آزار دهنده است

How can we say when someone is being very annoying?

چگونه می توانیم بگوییم که شخصی بسیار آزاردهنده است؟

They're doing something to annoy you.

یه کاری میکنن که اذیتت کنن

In British slang, English, we say to do one's head in.

در زبان عامیانه بریتانیایی، انگلیسی، می گوییم که سر خود را انجام دهیم.

mate. Stop going on about CrossFit.

دیگر در مورد کراس فیت صحبت نکنید.

You're doing my head in.

Or if your London English is very good,

یا اگر انگلیسی لندنی شما خیلی خوب است،

you know that we can replace the word head with nut.

می دانید که می توانیم کلمه head را با مهره جایگزین کنیم.

mate, shut up about CrossFit.

رفیق، در مورد کراس فیت خفه شو

See? Oh, he really goes on.

دیدن؟ اوه، او واقعا ادامه می دهد.

But why are you so angry?

اما چرا اینقدر عصبانی هستی؟

Why are you so annoyed today?

چرا امروز اینقدر اذیت شدی؟

Why are you so irritable?

چرا اینقدر عصبانی هستی؟

Maybe it's because you're super, super tired today.

شاید به این دلیل است که امروز فوق العاده، فوق العاده خسته هستید.

Now, in British slang.

حالا به زبان عامیانه بریتانیایی.

English, you know, we have a word for very, very tired.

انگلیسی، می دانید، ما یک کلمه برای خیلی، خیلی خسته هستم.

“Knackered” or “Shattered” Say it with me.

"Knackered" یا "Shattered" آن را با من بگویید.

Two syllables. Knackered.

دو هجا. خنجر.

Knackered.

خنجر.

Shattered. Shattered.

متلاشی شد. متلاشی شد.

I'm knackered mate.

من بدبختم رفیق من

I'm shattered.

شکسته ام.

I worked all night.

تمام شب کار کردم.

That is your third filler word.

این سومین کلمه پرکننده شماست.

We use well before an adjective again

ما قبل از یک صفت دوباره

to give emphasis to that adjective.

برای تأکید بر آن صفت استفاده می کنیم.

Again.

This is very British slang, so very informal.

از نو.

این یک زبان عامیانه بریتانیایی است، بنابراین بسیار غیررسمی است.

Also, we can replace the word WELL with PROPER

همچنین، می توانیم کلمه WELL را با PROPER جایگزین کنیم

Again, this is only British English.

، این فقط انگلیسی بریتانیایی است.

Americans don't say this.

آمریکایی ها این را نمی گویند.

So I am proper shattered.

بنابراین من به درستی شکسته شده ام.

mate. Are you okay?

رفیق. حالت خوبه؟

You look proper tired

شما کاملا خسته به نظر می رسید

Oh she's going to be WELL angry.

اوه او به خوبی عصبانی خواهد شد.

You messed it RIGHT up.

شما آن را به هم ریخته اید.

You are PROPER stupid.

تو کاملا احمق هستی

But why are you so proper knackered?

اما چرا شما انقدر مغرور هستید؟

Maybe it's because last night you were drinking.

شاید به این دلیل است که دیشب مشروب می خوردی.

You got drunk.

مست شدی

You got so drunk that you couldn't talk properly,

آنقدر مست شدی که نمی توانستی درست صحبت کنی،

you couldn't focus, you couldn't think.

نمی توانستی تمرکز کنی، نمی توانستی فکر کنی.

We have a British English slang expression.

ما یک عبارت عامیانه انگلیسی انگلیسی داریم.

You were steaming!

داشتی بخار میکردی!

“Steaming” is a great word for “Drunk”

"بخار زدن" یک کلمه عالی برای "مست" است،

but if only there was something

اما اگر چیزی وجود داشته باشد

that could show me exactly how drunk I was.

که بتواند دقیقاً به من نشان دهد که چقدر مست هستم.

Using my illustrations and a lot of vocabulary

استفاده از تصاویر من و واژگان زیادی

for different words for drunk hmhm.

برای کلمات مختلف برای مستی همم.

Where would I find such a thing?

از کجا همچین چیزی پیدا کنم؟

let's talk about last night.

بیایید در مورد دیشب صحبت کنیم

Why did you get so steaming?

چرا اینقدر بخار کردی؟

Well, actually, it was a mistake.

خوب، در واقع، این یک اشتباه بود.

You didn't want to.

تو نخواستی

It just happened because you were nervous.

این فقط به این دلیل اتفاق افتاد که شما عصبی بودید.

Why were you nervous?

چرا عصبی بودی؟

Well, you are really in love with your friend Haley.

خب، تو واقعا عاشق دوستت هیلی هستی.

You want to confess your love to her

شما می خواهید به او اعتراف کنید که عشق خود را به او اعتراف کنید،

But you're very, very nervous. So.

اما شما بسیار عصبی هستید. بنابراین.

I know a little bit of Dutch courage, and I'll be fine.

من کمی شجاعت هلندی را می دانم و خوب می شوم. به

By the way, what do you say for that

هر حال،

when you drink a little bit to get a confidence boost?

وقتی برای افزایش اعتماد به نفس کمی مشروب می خورید، برای آن چه می گویید؟

We call it Dutch courage.

ما آن را شجاعت هلندی می نامیم.

I don't know why, Dutch, So you're nervous, okay,

نمی‌دانم چرا، هلندی، پس تو عصبی هستی، باشه،

but you're getting Dutch courage from the beer

اما جسارت هلندی را از آبجوی لیوانی

in your new Papa Teach Me pint glass full of vocabulary.

پر از واژگان جدیدت، پاپا به من یاد بده.

And you're like, oh,

و تو مثل اوه،

okay.

So I'm just going to say, Hey, Haley.

باشه.

بنابراین من فقط می خواهم بگویم، هی، هیلی.

I bought you this bouquet of flowers.

من این دسته گل را برات خریدم.

Do you want to come live with me on my farm?

آیا می خواهید بیایید با من در مزرعه من زندگی کنید؟

Oh no.

What if her reply is just

وای نه.

اگر پاسخ او فقط باشد،

I don't think I could handle that kind of rejection.

فکر نمی کنم بتوانم این نوع رد را تحمل کنم.

So you decide not to do it because you're too nervous.

بنابراین تصمیم می گیرید که این کار را انجام ندهید زیرا بیش از حد عصبی هستید.

When that happens, the British slang expression is to bottle it.

وقتی این اتفاق می افتد، اصطلاح عامیانه بریتانیایی این است که آن را بطری کنید.

I bottled it.

من آن را بطری کردم. از

Did you ask Haley out?

هیلی خواستی بیرون بره؟

No, I bottled it.

نه، من آن را بطری کردم.

I knew you'd bottle it.

من می دانستم که شما آن را بطری می کنید.

He bottled it, everyone.

او آن را بطری کرد، همه.

He bottled it.

بطریش کرد.

And finally stitch someone up.

و در نهایت یک نفر را بخیه بزنید. روز قبل

I tried to explain this to someone the other day, but

سعی کردم این را برای کسی توضیح دهم ، اما

it's very difficult to explain.

توضیح دادن آن بسیار دشوار است.

So if I read you the Google definition.

بنابراین اگر من تعریف گوگل را برای شما بخوانم.

Okay.

So to manipulate a situation so that someone's placed at a disadvantage

باشه.

بنابراین برای دستکاری یک موقعیت به طوری که کسی در موقعیتی قرار می گیرد

or wrongly blamed for something. Yes.

یا به اشتباه برای چیزی سرزنش می شود. آره.

We mostly use this when we put someone in a bad position

ما بیشتر زمانی از این استفاده می کنیم که کسی را در موقعیت بدی قرار می دهیم

or say that this bad thing happened

یا می گوییم این اتفاق بد

because of that person, So for example.

به خاطر آن شخص رخ داده است، مثلاً.

Oh, what? Don't worry.

وای چی؟ نگران نباشید.

Steve already told Haley that you like her!

استیو قبلاً به هیلی گفته بود که او را دوست داری!

Yeah.

آره

He also told her that you like to smell your dog's bum when no one's looking.

او همچنین به او گفت که وقتی کسی به او نگاه نمی‌کند دوست داری بوی سگ خود را بو کنی.

What? But how did he even know that?

چی؟ اما او اصلاً از کجا می دانست؟

I mean, I don't do that gross.

منظورم این است که من این کار را ناخوشایند انجام نمی دهم.

“Bum”, if you don't know, it means this.

"Bum"، اگر شما نمی دانید، به این معنی است.

Your behind, your rear, your posterior. Whichever word you prefer to use.

پشت شما، عقب شما، عقب شما. هر کلمه ای که ترجیح می دهید استفاده کنید.

This is the childish version of that word.

این نسخه کودکانه آن کلمه است.

And I'm an adult who pays bills and rent, but I still laugh

و من بزرگسالی هستم که قبوض و کرایه خانه را می پردازم، اما هنوز هم به

so goddamn hard at the word bum because it's a funny word.

شدت به کلمه ولگرد می خندم زیرا این کلمه خنده دار است.

Also, it's a very British word.

همچنین، این یک کلمه بسیار انگلیسی است.

It's a very Canadian word.

این یک کلمه بسیار کانادایی است.

In American English, they prefer the word butt or

در انگلیسی آمریکایی کلمه butt یا ASS را ترجیح می دهند

ASS!

!

Put all of these words together into a story.

همه این کلمات را با هم در یک داستان قرار دهید.

I'll give my favorite ones little hearts.

من قلب های کوچک را به آنهایی که دوستشان دارم تقدیم می کنم.

And if you want extra, extra English practice,

و اگر می خواهید تمرین اضافی و اضافی انگلیسی داشته باشید،

you can practice with my Ultimate English e-book.

می توانید با کتاب الکترونیکی Ultimate English من تمرین کنید.

This is the best English study book for self-study.

این بهترین کتاب مطالعه زبان انگلیسی برای خودآموزی است.

Get it on my website.

آن را در وب سایت من دریافت کنید.

Papateachme.com or patreon.com/papateachme

Papateachme.com یا patreon.com/papateachme

Or that link in the description and I'll see you in the next class. Bye.

یا آن لینک در توضیحات و من شما را در کلاس بعدی می بینم. خدا حافظ.

actually, the other day, someone rode

در واقع، روز قبل، شخصی با

past me on a bike on their phone, like, shut up, mate, you do me nothing.

تلفنش با دوچرخه از کنار من رد شد، مثلاً خفه شو، رفیق، تو هیچ کاری با من نمی کنی.

And that gave me the idea for this series.

و این به من ایده ساخت این سریال را داد.