Most Common Mistakes Every English Student Makes! ADVANCED - NATIVE Level English

Hi, everyone.

Sorry I'm late.

سلام به همه

ببخشید دیر اومدم

Oh, we got a new student today. Hello.

اوه، ما امروز یک دانش آموز جدید داریم. سلام.

In today's greatest English class ever.

در بزرگترین کلاس انگلیسی امروز.

I'm going to tell you a secret.

من یک رازی را به شما می گویم.

Every English teacher in the world

هر معلم زبان انگلیسی در جهان

corrects these English mistakes more than anything else.

بیش از هر چیز دیگری این اشتباهات انگلیسی را تصحیح می کند.

So if you can improve your English

بنابراین اگر بتوانید با یادگیری این اشتباهات زبان انگلیسی خود را بهبود ببخشید

by learning these mistakes, then your English will be better

، آنگاه زبان انگلیسی شما بهتر

than 90% of all English students ever.

از 90 درصد دانشجویان انگلیسی خواهد بود .

- He's scary. - I know.

- او ترسناک است. - میدونم

let's just start the class.

بیایید کلاس را شروع کنیم

Okay.

So do you guys have plans for tonight?

باشه

پس بچه ها برای امشب برنامه ای دارید؟

Tonight I will take care of some business.

امشب یکسری کارها را انجام خواهم داد.

Okay.

باشه

Yeah, we can talk about that.

بله، ما می توانیم در مورد آن صحبت کنیم.

This is a very, very common English mistake.

این یک اشتباه بسیار بسیار رایج انگلیسی است.

So don't worry.

پس نگران نباشید.

I've actually made a video about this and all future tenses.

من در واقع یک ویدیو در مورد این و تمام زمان های آینده ساخته ام.

I don't know if you watch my videos on YouTube.

نمی دانم ویدیوهای من را در یوتیوب تماشا می کنید یا نه.

I’m pretty famous.

من خیلی معروفم

Nah, you're probably too busy.

نه، شما احتمالا خیلی شلوغ هستید.

The short version is this.

نسخه کوتاهش اینه از

Don't use Will for future plans.

ویل برای برنامه های آینده استفاده نکنید.

It sounds really weird

واقعاً عجیب به نظر می رسد،

For example, you have plans for tonight.

برای مثال، شما برای امشب برنامه هایی دارید.

Don't use will here.

در اینجا از اراده استفاده نکنید.

All right.

بسیار خوب.

You can either use Be going to.

می توانید از Be going to استفاده کنید.

So I am going to you are going to

بنابراین من به سمت شما می روم و او به سمت او می رود

he she it is going to. Or contract it.

. یا قراردادش بده

I'm gonna, you're gonna he she it is gonna What are you doing tonight, Aly?

من می خوام، تو می خواهی اون اون اون داره می خواد امشب چیکار می کنی، علی؟

I'm going to see a friend tonight.

من امشب می روم به دیدن یکی از دوستان.

Or use present continuous.

یا از حال پیوسته استفاده کنید.

Be +Ing

Be +Ing

I AM. You ARE. He / She / It IS

I AM. شما هستید. He / She / It IS

And then the verb with ING. Seeing.

و سپس فعل با ING. دیدن.

I'm seeing a friend tonight.

امشب یه دوست رو میبینم در

Now yes in general present continuous sounds more.

حال حاضر بله به طور کلی برای تلفن های موبایل فعلی پیوسته بیشتر.

Sure.

مطمئنا

More 100% I do this.

100% بیشتر این کار را انجام می دهم.

I'm seeing a friend tonight.

امشب یه دوست رو میبینم با

However however I'm going to see a friend and I'm seeing a friend

این حال، با این حال، من می خواهم یک دوست را ببینم و یک دوست را می بینم،

both could be 100% definite plans.

هر دو می توانند 100٪ برنامه های قطعی باشند.

It really doesn't matter.

واقعا مهم نیست.

It is not a friend I am seeing tonight.

این دوستی نیست که امشب می بینم.

Not a friend.

دوست نیست.

Okay.

باشه

So the only time you see the difference

بنابراین تنها زمانی که تفاوت

with these two is in a question like this.

این دو را می بینید در سوالی مانند این است.

for example, this weekend you are going to do a barbecue.

به عنوان مثال، این آخر هفته شما قرار است یک باربیکیو انجام دهید.

That's your plan.

این برنامه شماست.

Now you want to ask your friend, hey, this weekend

حالا میخوای از دوستت بپرسی هی، این آخر هفته

You come? Your plan or no?

اومدی؟ برنامه شما یا نه؟

It's my barbecue this weekend.

این آخر هفته کباب من است.

Are you going to come?

قراره بیای؟

this is great. And you can ask.

این عالی است و می توانید بپرسید. می

Are you coming?

آیی؟

More specifically, are you coming?

به طور دقیق تر، شما می آیید؟ به

Sounds like you're asking the final decision.

نظر می رسد شما تصمیم نهایی را می خواهید.

and are you going to come?

و قراره بیای؟

This sounds more specifically like at the moment,

این به طور خاص به نظر می رسد در حال حاضر،

do you think this is your plan?

آیا فکر می کنید این برنامه شماست؟

like maybe it will change, maybe not.

مثل اینکه شاید تغییر کند، شاید هم نه.

It doesn't matter.

مهم نیست.

And again, you need to know that

و باز هم باید بدانید که

they're like 99% identical.

99 درصد آنها شبیه هم هستند.

Don't feel like you're making a mistake if you use this instead.

اگر به جای آن از آن استفاده می کنید، احساس نکنید که دارید اشتباه می کنید.

If this, no one cares. They're the same.

اگر این، هیچ کس اهمیت نمی دهد. اونا هم همینطورن

When can I use WILL?

چه زمانی می توانم از WILL استفاده کنم؟

Great question.

سوال عالی چه

When can you use “WILL” naturally in English?

زمانی می توانید از "WILL" به طور طبیعی در انگلیسی استفاده کنید؟

This is a very, very good question.

این یک سوال بسیار بسیار خوب است.

So mostly we use will

بنابراین بیشتر از اراده

to emphasize a promise or an offer to help.

برای تاکید بر یک قول یا پیشنهاد کمک استفاده می کنیم.

So for example hey you need help.

بنابراین برای مثال هی به کمک نیاز دارید.

Don't worry I do this thing for you.

نگران نباش من این کار را برای شما انجام می دهم.

If your friend is very hungry.

اگر دوست شما خیلی گرسنه است.

This is when you use will.

این زمانی است که از اراده استفاده می کنید.

Like. Don't worry.

مانند. نگران نباشید.

I cook for you.

من برات آشپزی میکنم

I will cook us something nice.

یه چیز خوب برامون درست میکنم

Yes, grammatically.

بله از نظر گرامری

But remember, in spoken English it sounds very natural to contract.

اما به یاد داشته باشید، در گفتار انگلیسی، قرارداد بستن بسیار طبیعی به نظر می رسد.

We love contractions, So if there's a verb here, contract this.

ما انقباضات را دوست داریم، بنابراین اگر فعل در اینجا وجود دارد، این را منقبض کنید.

If you don't, it sounds very emphatic, very strong.

اگر این کار را نکنید، بسیار مؤکد به نظر می رسد، بسیار قوی.

I will cook us something nice.

یه چیز خوب برامون درست میکنم

That sounds weird in natural spoken English.

در زبان انگلیسی گفتاری طبیعی عجیب به نظر می رسد .

Don't worry.

نگران نباشید.

I'll cook us something nice.

یه چیز خوب برامون درست میکنم

The contraction is always best. Or.

انقباض همیشه بهترین است. یا

Okay.

باشه

Remember our barbecue plan from earlier?

برنامه باربیکیو قبلی ما را به خاطر دارید؟

Then imagine she says Yes.

سپس تصور کنید که او می گوید بله.

I'm coming to your barbecue.

من میام کباب شما

You want to say?

میخوای بگی؟

Well, you said that last time and you didn't come.

خب دفعه قبل گفتی و نیومدی

Now she wants to promise.

حالا می خواهد قول بدهد.

This time, I promise I come.

اینبار قول میدم بیام

What can she say?

او چه می تواند بگوید؟ خواهم کرد، خواهم

I will, I will.

کرد.

I'll definitely come.

حتما میام

See? This emphasizes promises,

ببینید؟ این بر وعده ها تأکید می کند،

not future plans.

نه برنامه های آینده. به

That's why it sounds weird when I say, oh, tonight

همین دلیل است که وقتی می گویم، اوه، امشب

what you do in and you say, oh, tonight I will see a friend.

چه می کنی و تو می گویی، اوه، امشب دوستی را خواهم دید، عجیب به نظر می رسد.

Tonight I will cook chicken.

امشب مرغ میپزم

No! Going to. Gonna.

نه! رفتن به. قرار است

I'm cooking.

دارم آشپزی میکنم

See, it’s super easy.

ببینید، فوق العاده آسان است.

Although when I cook, it's very messy.

هر چند وقتی آشپزی می کنم، خیلی آشفته است.

I am agree.

من موافقم

Tonight will be very messy.

امشب خیلی نامرتب خواهد بود.

Jesus.

عیسی مسیح

Okay.

باشه

The next mistake.

اشتباه بعدی

What he just said.

چیزی که او فقط گفت.

I am agree. I am agree with you. No!

من موافقم من با شما موافقم نه!

I know in some languages like Spanish - Are you Spanish?

من به برخی از زبان ها مانند اسپانیایی می دانم - آیا شما اسپانیایی هستید؟

No you're not Spanish.

نه تو اسپانیایی نیستی

In some languages, like Spanish, Latin languages, this is not a verb.

در برخی از زبان ها، مانند زبان های اسپانیایی، لاتین، این یک فعل نیست.

This is an adjective.

این یک صفت است.

So I. I'm agree.

پس من. موافقم.

Makes sense when you translate it.

وقتی آن را ترجمه می کنید منطقی است.

So this is a direct translation mistake in English.

بنابراین این یک اشتباه ترجمه مستقیم در انگلیسی است.

Agree disagree.

موافق مخالفم

They are verbs.

آنها فعل هستند.

I agree, I disagree, I don't agree, I don't disagree.

موافقم، مخالفم، موافق نیستم، مخالفم.

Hey, if you want, he can help you tonight.

سلام اگه بخوای امشب میتونه کمکت کنه

Do you want that I help you?

میخوای کمکت کنم؟

Okay, so next mistake.

باشه پس اشتباه بعدی

Fred here, he actually is Spanish.

فرد اینجا، او در واقع اسپانیایی است.

I'm not Spanish.

من اسپانیایی نیستم

And this is also a translation mistake.

و این نیز یک اشتباه ترجمه است.

So in Spanish “Quieres que te ayudo?”

بنابراین در اسپانیایی "Quieres que te ayudo؟"

In English directly translates

در انگلیسی مستقیماً

To: “Do you want that I help you?” or something

به این ترجمه می شود: "آیا می خواهی به تو کمک کنم؟" یا چیزی

Right, Fred?

درست است، فرد؟

I’m literally Japanese.

من به معنای واقعی کلمه ژاپنی هستم.

So when you ask someone a question like this.

بنابراین وقتی از کسی چنین سوالی می‌پرسید.

for example.

به عنوان مثال.

Oh, I help you.

اوه من کمکت میکنم

Do you want that?

آیا شما آن را می خواهید؟

Don't ask it that way.

اینطوری نپرس

Ask it this way.

اینجوری بپرس

Do you want me to help?

میخوای کمکت کنم؟

So this pronoun.

پس این ضمیر.

Remember it's an object pronoun.

به یاد داشته باشید که ضمیر مفعولی است.

Do you want ME

Do you want ME Do

Do you want HIM / HER/ THEM / US

you want HIM / HER/ THEM / US

and this verb is TO + INFINITIVE

و این فعل TO + مصدر

To help, to do, to buy, to go.

کمک کردن، انجام دادن، خریدن، رفتن است.

Do you want him to leave?

آیا می خواهید او را ترک کند؟

Do you want her to say sorry?

میخوای بگه متاسفم؟

Do you want me to go?

میخوای برم؟

Hey, Fred, ask Ivan something.

هی، فرد، از ایوان چیزی بپرس.

Does he want you to help him tonight?

آیا او از شما می خواهد که امشب به او کمک کنید؟

SHUT UP!

خفه شو

My God!

خدای من!

Did you just throw an orange at me?

فقط یک پرتقال به من پرت کردی؟

Sorry, sorry, sorry.

متاسفم، متاسفم، متاسفم.

Do you want them to shut up?

میخوای ساکت بشن؟

My employer told me something last night...

کارفرمای من دیشب چیزی به من گفت ...

What means “Turn out his lights”?

"چراغش را خاموش کن" یعنی چه؟

It could mean one of two things.

می تواند به معنای یکی از دو چیز باشد.

So one,

پس یکی،

turn the light off.

چراغ را خاموش کن.

Like, no more light.

مثل اینکه دیگر نوری نیست. نور

Light on.

روشن

Light off.

You can say switch on.

چراغ خاموش.

میشه گفت روشن کن

Switch off the light.

چراغ را خاموش کنید.

Turn on, turn off the light.

روشن کن، چراغ را خاموش کن. معلوم

Turn out.

شود.

The light is also okay.

نور هم مشکلی نداره

The second one is like you

دومی مثل این است که

stop someone

from being alive. So.

جلوی زنده ماندن یک نفر را بگیرید. بنابراین.

Okay, I understand.

باشه میفهمم

Turn out their lights.

چراغشون رو خاموش کن

But you know what?

اما میدونی چیه؟

I have to correct this mistake so often.

من باید این اشتباه را خیلی وقت ها اصلاح کنم.

Don't worry. Everyone makes this mistake.

نگران نباشید. همه این اشتباه را می کنند.

You make it too! I'm sure.

تو هم درست کن! من مطمئن هستم.

So it's the word order.

بنابراین ترتیب کلمات است.

That's the problem here.

مشکل اینجاست

For example, do you know the word:

به عنوان مثال، آیا کلمه:

hiccup, if you don't know this word, you might ask.

سکسکه را می دانید، اگر این کلمه را نمی دانید، ممکن است بپرسید.

Hey, What means hiccup?

هی سکسکه یعنی چی؟

No, no, that's the mistake.

نه، نه، این اشتباه است.

So it should be.

پس باید باشد.

What does.

چه می کند.

Hiccup mean?

سکسکه یعنی؟

Hey, what does hiccup mean? What does hiccup mean.

هی سکسکه یعنی چی؟ سکسکه یعنی چه

What does APRICITY mean?

APRICITY به چه معناست؟

Everyone that includes you practice your pronunciation with me.

همه کسانی که شامل شما می شوند، تلفظ خود را با من تمرین می کنند.

What does hiccup mean?

سکسکه یعنی چه؟

hiccup mean?

سکسکه یعنی؟

What does hiccup mean? It means this.

سکسکه یعنی چه؟ یعنی این

By the way, that is a hiccup.

اتفاقاً این یک سکسکه است.

What is that in your language?

این به زبان شما چیست؟

Also in the comments ask me about a word

همچنین در نظرات از من در مورد کلمه ای

in English that you don't know the meaning of.

به زبان انگلیسی که معنی آن را نمی دانید بپرسید.

What does the word do?

کلمه چه می کند؟

You don't know idiom.

شما اصطلاحات را نمی دانید

Expression doesn't matter to me what does bla bla bla mean?

بیان برای من مهم نیست بلا بلا بلا یعنی چه؟

And I will answer you if you're super cool.

و اگر فوق العاده باحال هستید به شما پاسخ خواهم داد.

I shall put him to sleep very quickly.

خیلی سریع میخوابمش

Wait, who?

صبر کن کی؟

Okay, so future tenses again.

خوب، پس باز هم زمان های آینده.

Okay.

You know, I told you for future plans use I'm going to you're going to

باشه

میدونی من بهت گفتم برای برنامه های آتی استفاده کن من میرم تو داری

are you going to or present continuous.

میری یا حاضری مداوم.

That is more common for plans but yours.

این بیشتر برای طرح‌ها معمول است اما برای شما.

He shall sleep with the fishes.

او با ماهی ها خواهد خوابید. به

It sounds like a plan.

نظر می رسد یک طرح است.

Okay, so we shall

بسیار خوب، بنابراین ما

Shall is only really

باید فقط

useful for offers For example.

برای پیشنهادات واقعا مفید است.

She is very, very hungry.

او خیلی خیلی گرسنه است.

imagine he wants to offer to cook.

تصور کنید او می خواهد پیشنهاد پخت و پز بدهد.

What can he say?

او چه می تواند بگوید؟

He always draws like this.

او همیشه اینگونه نقاشی می کشد.

Yeah.

آره

usually.

معمولا

Shall I cook us something nice or.

برامون یه چیز خوب بپزم یا

not only offers, also suggestions like.

نه تنها ارائه می دهد، همچنین پیشنهاداتی مانند.

I'm so bored.

خیلی حوصله ام سر رفته

Shall we go get ice cream? Pronunciation.

بریم بستنی بگیریم؟ تلفظ.

All you three. And you at home.

هر سه شما و تو در خانه

Say it with me.

با من بگو

Notice the pronunciation is not.

توجه کنید تلفظ اینطور نیست.

Shall we go get ice cream? New?

بریم بستنی بگیریم؟ جدید؟ ما

Should we?

باید؟

It's almost like one word together.

تقریباً مثل یک کلمه با هم است.

Make a suggestion.

پیشنهاد بدهید.

Should we go get ice cream? Should we go out?

بریم بستنی بگیریم؟ باید بریم بیرون؟ آیا

Should we do something fun? again?

باید کار سرگرم کننده ای انجام دهیم؟ دوباره؟

This is great for suggestions.

این برای پیشنهادات عالی است.

Am I annoying you?

آیا من شما را اذیت می کنم؟

Shall I go And again really, really not great for future plans.

برم و دوباره واقعا، واقعا برای برنامه های آینده عالی نیست.

Tonight.

I shall do this tonight he shall

امشب

من امشب این کار را انجام می دهم او

sleep early or whatever you said.

زود بخوابد یا هر چه شما بگویید.

I very like your paint draw.

نقاشی رنگ شما را خیلی دوست دارم.

Oh, these are cool drawings.

اوه، اینها نقاشی های جالبی هستند.

Thanks, man.

ممنون، مرد

That's very nice of you

این از شما بسیار خوب است

Okay.

.

Also, I very like something.

در ضمن من یه چیزی رو خیلی دوست دارم

This is another very, very common mistake in English.

این یکی دیگر از اشتباهات بسیار رایج در زبان انگلیسی است.

How do we correct it?

چگونه آن را اصلاح کنیم؟

You have two options.

شما دو گزینه دارید.

One, change the word order like this.

یکی، ترتیب کلمات را اینگونه تغییر دهید.

I like dogs.

من سگ ها را دوست دارم.

Very much.

خیلی زیاد.

I like dogs very much, but this sounds very formal.

من سگ ها را خیلی دوست دارم، اما این خیلی رسمی به نظر می رسد.

Very old fashioned.

خیلی قدیمی.

In modern English.

در انگلیسی مدرن.

We don't really say this.

ما واقعاً این را نمی گوییم.

It's more common to just say.

این رایج تر است که فقط بگوییم.

I really like dogs. I really like cats.

من واقعا سگ ها را دوست دارم. من واقعا گربه ها را دوست دارم.

You say it with me.

تو با من بگو

You too

شما هم

I really like dogs. I really like dogs.

من واقعا سگ ها را دوست دارم. من واقعا سگ ها را دوست دارم.

Or if it's an interest, like a hobby or something

یا اگر این یک علاقه است، مانند یک سرگرمی یا چیزی

that has all of your interest at that moment, like an attraction.

که تمام علاقه شما را در آن لحظه دارد، مانند یک جاذبه.

Use be into.

استفاده از be into.

like I'm really into going to the gym.

مثل اینکه من واقعاً به باشگاه رفتن علاقه دارم.

I'm really into studying philosophy

من واقعاً به مطالعه فلسفه علاقه دارم

to be into more or less

تا کم و بیش

replaces, be interested in.

جایگزین شوم، علاقه مند باشم.

I’m into digging.

من به حفاری هستم.

and something else you'll really like.

و چیز دیگری که واقعاً دوست خواهید داشت.

Something you'll really be into is my ultimate English e-book.

چیزی که واقعاً به آن علاقه خواهید داشت، کتاب الکترونیکی انگلیسی نهایی من است.

I made this specifically with you in mind.

من این را به طور خاص با در نظر گرفتن شما ساخته ام.

This is for people who prefer to study alone at their own pace.

این برای افرادی است که ترجیح می دهند به تنهایی با سرعت خود مطالعه کنند.

Whatever you want to study today, you skip to the lesson that you want to study.

هر چیزی که امروز می خواهید مطالعه کنید، به درسی که می خواهید مطالعه کنید می گذرید.

There's over 100 lessons of vocabulary, grammar, idioms,

بیش از 100 درس از واژگان، دستور زبان، اصطلاحات،

phrasal verbs, pronunciation, everything that you could one.

افعال عبارتی، تلفظ، هر چیزی که می توانید وجود دارد.

It's in there.

آنجاست

You can get it at papateachme.com or that link just below this video.

می‌توانید آن را در papateachme.com یا لینک زیر این ویدیو دریافت کنید. بله

Yes. Let us meet at seven I will ...

. بگذار ساعت هفت همدیگر را ببینیم.

I'm going to bring everything necessary.

من می خواهم همه چیز لازم را بیاورم.

Okay. Our next mistake.

باشه اشتباه بعدی ما

I most often hear from Slavic speakers

من اغلب از سخنرانان اسلاوی می شنوم،

So if you're suggesting something,

بنابراین اگر چیزی را پیشنهاد می کنید،

don't say.

نگویید.

let us do something fun.

اجازه دهید ما یک کار سرگرم کننده انجام دهیم بذار

Let us go. That sounds weird.

بریم عجیب به نظر می رسد.

Contract it.

قراردادش کن

Let's do something fun. Let's go out.

بیایید یک کار سرگرم کننده انجام دهیم. بیا بریم بیرون

And the pronunciation sounds more like.

و تلفظ بیشتر شبیه است.

Less.

Or You can glottal like that t.

کمتر.

یا شما می توانید مانند آن گلوتل کنید.

Let's, Let's do something fun.

بیایید، بیایید یک کار سرگرم کننده انجام دهیم.

Let's go out.

بیا بریم بیرون

This.

This is the good way.

این

این راه خوب است.

If you say, let us go.

اگه گفتی بذار بریم

This sounds like an order.

این به نظر یک دستور می رسد.

Like, please let us go.

لایک، لطفا ما را رها کنید.

I never let go!

من هرگز رهایش نکردم!

Very dangerous.

خیلی خطرناکه

I can negotiate, let us.

من می توانم مذاکره کنم، اجازه دهید.

Let’s discuss about this.

بیایید در این مورد بحث کنیم.

Great. Fantastic. But there's one mistake.

عالیه فوق العاده. اما یک اشتباه وجود دارد

See if you can guess what the mistake was in that sentence.

ببینید آیا می توانید حدس بزنید که اشتباه در آن جمله چه بوده است.

For example, I want to talk about.

مثلا می خواهم در موردش صحبت کنم.

My money. My payment!

پول من پرداخت من!

Sure.

مطمئنا

Okay.

Money.

باشه

پول

for example, at work, you want to ask your boss

به عنوان مثال، در محل کار، می خواهید از رئیس خود

about your salary, you might say, hey, can we talk about my salary

در مورد حقوق خود بپرسید، ممکن است بگویید، هی، آیا می توانیم در مورد حقوق من

with the verb talk?

با فعل صحبت صحبت کنیم؟ بله

Yes. Use about, but with the verb discuss.

. استفاده از about، اما با فعل بحث.

No about.

نه در مورد

Can we talk about blah blah blah?

آیا می‌توانیم در مورد بلا بله بلا صحبت کنیم؟

Can we discuss blah blah blah?

آیا می‌توانیم بله‌بله‌بله بحث کنیم؟

No. Discuss about.

نه. بحث کنید.

I must go.

من باید بروم

Oh. Oh. Obligations. Okay.

اوه اوه تعهدات باشه

Before you go.

Before you go quickly, let's do obligations and rules.

قبل از رفتن

قبل از اینکه سریع بروید، بیایید تعهدات و قوانین را انجام دهیم. پس

So yes.

بله.

In old English textbooks they teach you to say use

در کتاب های درسی قدیمی انگلیسی به شما می آموزند که بگویید

must with rules, obligations or necessities.

باید با قوانین، الزامات یا ضروریات استفاده کنید.

Like tonight.

مثل امشب

I must go out.

من باید برم بیرون

Tonight I must cook dinner.

امشب باید شام بپزم.

That sounds weird.

عجیب به نظر می رسد.

Must is

باید

for those things, but only for official things.

برای آن چیزها است، اما فقط برای امور رسمی.

Like, I don't know, a store policy in a shop, for example.

مثلاً نمی‌دانم، سیاست فروشگاهی در یک مغازه. می‌دانید

You know, when you go to a bathroom in a restaurant,

، وقتی در رستوران به حمام می‌روید،

there's that sign that says employees

علامتی وجود دارد که می‌گوید کارمندان

must wash hands before returning to work.

قبل از بازگشت به محل کار باید دست‌های خود را بشویند.

That's their policy.

این سیاست آنهاست.

It's a rule.

این یک قانون است.

It's a regulation, but it's official.

این یک آیین نامه است، اما رسمی است.

Oh, yes. My employer, he says.

اوه، بله. کارفرمای من می گوید.

Ivan, you mustn't leave a mess.

ایوان، تو نباید آشفتگی را ترک کنی.

Policy? Yes?

سیاست؟ بله؟

Really?

واقعا؟

So when it's me and you talking

پس وقتی من و تو صحبت می کنیم

and I say, a requirement or a need,

و من می گویم، یک نیاز یا یک نیاز،

I will say tonight I need to...,

امشب می گویم نیاز دارم...،

I have to..., I have got to...

باید...، مجبورم...

Instead of must, for example.

به جای اینکه مثلاً باید.

Yeah, tonight.

آره امشب

I've got to study.

من باید درس بخونم

I have to pass this exam pronunciation.

من باید این تلفظ امتحانی را پاس کنم .

It's more like a for an F.

این بیشتر شبیه یک F است.

Have to say it with me. Have to.

باید آن را با من بگویید. باید.

Nice.

خوبه

I have to pass this exam.

من باید این امتحان را پاس کنم.

I need to call a taxi.

باید با تاکسی تماس بگیرم

okay, I have to go tonight.

باشه امشب باید برم من

I will know tonight.

امشب می دانم.

I'm babysitting.

من بچه نگهدارم

Oh, wait...

اوه صبر کن...

Babysitting. My nephew.

نگهداری از بچه ها. برادرزاده ام

He is only three years old.

او فقط سه سال دارد.

Can you believe how cute?! - Super cute!

باورتون میشه چقدر نازه؟! - فوق العاده ناز!

I very like - I REALLY like to watch Finding Nemo with him.

من خیلی دوست دارم - من واقعاً دوست دارم Finding Nemo را با او تماشا کنم.

It's very cute. He loves those little fish.

خیلی بامزه است اون ماهی کوچولو رو دوست داره

He has little toys of these little fish.

او اسباب بازی های کوچکی از این ماهی های کوچک دارد.

He sleeps with them. Cannot be separated!

با آنها می خوابد. جدا شدنی نیست!

I thought you were an assassin.

فکر میکردم قاتل هستی

I thought you were going to kill Fred.

فکر میکردم میخوای فرد رو بکشی

Assassin. No!

قاتل. نه!

I don't have the correct visa for this

من ویزای درستی برای این

Anywya! Lovely lesson! Great! I learned a lot.

Anywya ندارم! درس دوست داشتنی! عالیه من خیلی چیزها یاد گرفتم.

I will like and subscribe to your channel.

من لایک می کنم و در کانال شما عضو می شوم.

Goodbye.

خداحافظ

Thanks. Yeah.

با تشکر آره

See? In the next class. Bye.

ببینید؟ در کلاس بعدی خداحافظ

Good.

خوب