THE KEY TO FLUENT ENGLISH | 10 DAILY Expressions for Pro-Level SPEAKING 🤓 💬🗣️

Hi there, this is Harry and welcome back  to advanced English lessons with Harry,  

سلام، این هری است و به درس‌های پیشرفته انگلیسی با هری خوش آمدید،

where we try to help you to get a better  understanding of the English language. And  

که سعی می‌کنیم به شما کمک کنیم تا زبان انگلیسی را بهتر درک کنید. و

in this particular lesson, we're looking  at celebration. Celebrate. Come on, go on,  

در این درس خاص، به جشن می‌پردازیم. جشن گرفتن. بیا، ادامه بده،

as the song says, celebrate. So we're looking  at idioms connected or used in relation to  

همانطور که آهنگ می گوید، جشن بگیر. بنابراین ما به اصطلاح‌های مرتبط یا استفاده شده در رابطه با

celebrations. I've got 10 of them, I'll go through  them. And I'll give you an example of each.

جشن‌ها نگاه می‌کنیم. من 10 تا از آنها دارم، آنها را مرور خواهم کرد . و من از هر کدام یک مثال برای شما می زنم.

Okay, here we go to push the boat  out. Well, when we push the boat out,  

خوب، اینجا می‌رویم تا قایق را بیرون برانیم. خوب، وقتی قایق را به بیرون هل می‌دهیم،

we go a little bit further than we usually do.  So perhaps you got that all important promotion,  

کمی بیشتر از حد معمول پیش می‌رویم. بنابراین شاید شما آن ترفیع مهم را دریافت کرده اید،

perhaps you won a little bit of money on the  lotto, perhaps somebody paid you a fee that you  

شاید کمی پول در  لوتو برده اید، شاید کسی هزینه ای را به شما پرداخت کرده است که

weren't expecting whatever happens, you have  an extra little bit of money in your pocket,  

انتظار هر اتفاقی را نداشتید، مقدار کمی پول اضافی در جیبتان دارید،

or you got an extra reason for celebrating.  So you decide to push the boat out. Okay,  

یا خودتان دلیل اضافی برای جشن گرفتن بنابراین تصمیم می گیرید که قایق را به بیرون هل دهید. خوب،

look, instead of going for our usual pizza on  a Friday, why don't we go to that really nice  

ببینید، به‌جای اینکه جمعه‌ها برای پیتزای معمولی‌مان برویم ، چرا به آن رستوران واقعاً زیبا

restaurant in the centre of town, it got  a great review. It's that little bit more  

در مرکز شهر نرویم، نظر خوبی داشت. این مقدار کمی

expensive than your typical pizza. But you know,  this is a special celebration after all. Okay,  

گران‌تر از پیتزای معمولی شماست. اما می دانید، بالاخره این یک جشن خاص است. بسیار خوب،

so you push the boat as you go a little bit  further than what you might normally do. So let's  

پس در حالی که کمی جلوتر از کاری که معمولاً انجام می‌دهید، قایق را فشار دهید. پس بیایید

push the boat out. Or you're really pushing the  boat, aren't you? So somebody might see you doing  

قایق را به بیرون هل دهیم. یا واقعاً قایق را هل می‌دهید ، اینطور نیست؟ بنابراین ممکن است کسی ببیند که هنگام جشن گرفتن،

something a little bit different than you usually  do, when you celebrate, to push the boat out.

کاری کمی متفاوت از آنچه که معمولا انجام می‌دهید، انجام می‌دهید تا قایق را بیرون برانید.

A good time was had by all but this is the  expression we would use after the event. Okay,  

زمان خوبی برای همه سپری شد، اما این عبارتی است که ما بعد از رویداد استفاده می کنیم. بسیار خوب،

so you've celebrated, and perhaps people  are sending photographs around as they do  

پس شما جشن گرفتید، و شاید مردم عکس‌هایی را که در

now on WhatsApp to show your their photographs  that they took on the particular night. And,  

حال حاضر در واتس‌اپ انجام می‌دهند به اطراف می‌فرستند تا عکس‌های خود را که در آن شب گرفته‌اند را نشان دهند. و،

and then somebody might use that expression. A  good time was had by all. I recently had the good  

و سپس ممکن است کسی از آن عبارت استفاده کند. زمان خوبی برای همه سپری شد. من اخیراً این شانس را داشتم

fortune of celebrating my sister's 70th birthday,  yes, 70 years. And so all the family of many  

که 70 سالگی خواهرم را جشن بگیرم، بله، 70 سالگی. و به این ترتیب همه خانواده‌های بسیاری

of the families possible got together with her  friends, we had a little bit of a party. Somebody,  

از خانواده‌های ممکن با دوستان او دور هم جمع شدند، ما یک مهمانی کوچک داشتیم. در واقع، یک نفر،

her husband, in fact, put together in a collage of  photographs. And it was quite funny and enjoyable.  

شوهرش، در یک کلاژ از عکس‌ها قرار داده است. و کاملا خنده دار و لذت بخش بود.

And we had lots of chat and catch up. So we  could say after that that a good time was had  

و ما گپ و گفت و گوی زیادی داشتیم. بنابراین، پس از آن می‌توانیم بگوییم که همه اوقات خوشی را سپری کردند،

by all everybody enjoyed themselves as they  did and as I did. A good time was had by all.

همانطور که آنها و من لذت بردند. اوقات خوبی برای همه سپری شد.

To go out on the tiles or to have a night out on  the tiles. To have a night out on the tiles means  

برای بیرون رفتن روی کاشی‌ها یا یک شب بیرون رفتن روی کاشی‌ها. بیرون رفتن روی کاشی‌ها به معنای

to go out and perhaps sing and dance and really  have a good time. Yeah. So you wake up on the  

بیرون رفتن و شاید آواز خواندن و رقصیدن است و واقعاً اوقات خوشی داشته باشید. آره بنابراین شما

Saturday morning, you're not feeling 100% And you  go downstairs and it's one o'clock at lunchtime,  

صبح شنبه از خواب بیدار می شوید، 100% احساس نمی کنید و به طبقه پایین می روید و ساعت یک ساعت ناهار است،

and the kids are looking at you and thinking what  happened to you. And so Oh, yeah, we had a night  

و بچه ها به شما نگاه می کنند و فکر می کنند که چه اتفاقی برای شما افتاده است. و بنابراین آه، بله، ما یک شب

out on the tiles. There's a bit of a celebration  in the office, because we want a big contract,  

بیرون رفتیم روی کاشی ها. در دفتر کمی جشن برگزار می‌شود، زیرا ما یک قرارداد بزرگ می‌خواهیم،

somebody bought another bottle of wine and  one thing led to another. So please be quiet  

شخصی یک بطری شراب دیگر خرید و یک چیز به چیز دیگری منجر شد. پس لطفاً امروز ساکت باشید

today. I don't feel 100%. So we had a night out  on the tiles. So when we really really went out  

. من 100% احساس نمی کنم. بنابراین ما یک شب بیرون رفتن روی کاشی ها داشتیم. بنابراین وقتی واقعاً بیرون رفتیم

and just celebrated without any care or without a  care in the world. Have a night out on the tiles.

و فقط بدون هیچ مراقبتی یا بدون مراقبت در دنیا جشن گرفتیم. یک شب بیرون از کاشی داشته باشید.

Now the next one is you can use it at any  particular time of the day to make a day of it,  

حالا مورد بعدی این است که می‌توانید در هر زمان خاصی از روز از آن استفاده کنید تا یک روز از آن بسازید،

to make a night of it to make an evening of it  to make a weekend of it. So when we make that  

یک شب از آن بسازید تا یک شب از آن بسازید تا آخر هفته از آن بسازید. بنابراین وقتی آن

time of it, it means to really enjoy yourself.  Yeah, so let's go to the park or let's go to the  

زمان را از آن استفاده می کنیم، به این معنی است که واقعاً از خودتان لذت ببرید. بله، پس بیایید به پارک برویم یا به

beach or let's go to the the nature reserve. And  we'll make a day of it. So we'll put together a  

ساحل برویم یا به منطقه حفاظت شده طبیعی برویم. و ما یک روز از آن را خواهیم ساخت. بنابراین، یک

picnic or we'll invite the grandkids and we  make a day of it. Or why don't we go to that  

پیک نیک ترتیب می دهیم یا نوه ها را دعوت می کنیم و یک روز از آن را می سازیم. یا چرا به آن

nice place down the country that they're always  advertising as a swimming pool indoors as a spa  

مکان زیبا در پایین کشور نرویم که آنها همیشه به عنوان استخر شنا در داخل خانه به عنوان اسپا

for you so we could make a weekend of it. So  we haven't been away for quite some time. So  

برای شما تبلیغ می کنند تا بتوانیم آخر هفته را از آن بسازیم. بنابراین مدت زیادی است که دور نبودیم. بنابراین

when you do something a little bit special,  you don't worry about how long it's going to  

وقتی کاری کمی خاص انجام می‌دهید، نگران نیستید که چقدر طول می‌کشد

take. So you make a day of it. Make a night of  it, make a weekend of it, but you really just  

. بنابراین شما یک روز از آن درست کنید. یک شب از آن بسازید، یک آخر هفته از آن بسازید، اما واقعاً می

want to celebrate. Or your friend rings you  up and said we're going to have some people  

خواهید جشن بگیرید. یا دوستتان به شما زنگ می‌زند و می‌گوید ما چند نفر را

over to the house for a few drinks just close  friends we're hoping that you two could come  

به خانه می‌بریم و فقط دوستان صمیمی می‌خوریم، امیدواریم که شما دو نفر بیایید

along and let's make a night of it. Let's really  really celebrate. It's the middle of summer so we  

و بیایید یک شب درست کنیم. بیایید واقعاً جشن بگیریم. اواسط تابستان است، بنابراین

could use it as an excuse to celebrate the longest  day. So to make a night of that, make a day of it,  

می‌توانیم آن را بهانه‌ای برای جشن گرفتن طولانی‌ترین روز کنیم. بنابراین برای ساختن یک شب از آن، یک روز از آن بسازید،

make a weekend of it. Whatever you want to do  something where you just spend that extra bit  

یک آخر هفته از آن بسازید. هر کاری که می‌خواهید انجام دهید، فقط کمی وقت اضافی را صرف کنید،

of time you go to an extra bit of trouble just to  make sure that the enjoyment is even more special.

فقط برای اینکه مطمئن شوید لذت حتی خاص‌تر است، به دردسر بیشتری می‌افتید.

Paint the town red. Well, something similar to  when you go out on the tiles you paint the town  

شهر را با رنگ قرمز رنگ کنید. خوب، چیزی شبیه به زمانی که روی کاشی‌ها بیرون می‌روید، شهر را به رنگ

red. You really really had a good time. Oh, I  don't know what the girls got up to last night  

قرمز رنگ می‌کنید. واقعا بهت خوش گذشت اوه، نمی‌دانم دخترها دیشب برای چه چیزی سرپا شدند،

but they really painted the town red. That...  they came in really, really late at sort of four  

اما واقعاً شهر را قرمز کردند. که... آنها واقعاً، واقعاً دیر، تقریباً ساعت چهار

or five in the morning and made lots of noise  that door was banging somebody was looking for  

یا پنج صبح وارد شدند و سر و صدای زیادی به راه انداختند، آن دری که کسی به دنبال

water or coffee or something but lots of fun and  laughter so I woke up when they when they came in,  

آب یا قهوه یا چیزی بود، اما سرگرمی و خنده زیاد بود، بنابراین وقتی از خواب بیدار شدم. وقتی وارد شدند،

so I think I leave them sleep today because  they, they were really painting the town  

بنابراین فکر می‌کنم امروز آنها را رها کردم که بخوابند، زیرا آنها واقعاً شهر را

red. So they really went out and had a good  time. They obviously went to the nightclub,  

قرمز رنگ می‌کردند. بنابراین آنها واقعاً بیرون رفتند و اوقات خوشی داشتند . آنها مشخصاً به کلوپ شبانه رفتند، به

they went dancing and the looks of the floor with  all the coats and everything laying on the floor.  

رقصیدن رفتند و با همه کت ها و همه چیز روی زمین رفتند.

I think they had a little bit extra wine or few  beers, so they they really painted the town red.

فکر می‌کنم آنها کمی شراب اضافی یا چند آبجو داشتند، بنابراین آنها واقعاً شهر را قرمز کردند.

And if you liked this particular lesson,  then please like the video, and of course  

و اگر این درس خاص را دوست داشتید، لطفاً ویدیو را لایک کنید، و البته

if you can also subscribe for the channel.  It will be really really good really helpful.

اگر می‌توانید برای کانال هم مشترک شوید. واقعا خیلی خوب و واقعا مفید خواهد بود.

To kill the fatted calf. A little bit  old-fashioned. A calf is a baby cow.  

برای کشتن گوساله چاق. کمی از مد افتاده. گوساله بچه گاو است.

And when people used to celebrate, they would  kill an animal and they would roast it on one  

و زمانی که مردم جشن می گرفتند، حیوانی را می کشتند و آن را روی یکی

of these spirits and open fire and it would be  something that would be fed for several weeks  

از این ارواح کباب می کردند و آتش باز می کردند و این چیزی بود که برای چندین هفته

in anticipation of the celebration. So fatted  means it would be lots of feeds. So that would  

در انتظار جشن تغذیه می شد. خیلی چاق شده به این معنی است که فیدهای زیادی خواهد داشت. بنابراین

be very succulent, and therefore, lots of  people could enjoy it. So to kill the fatted  

بسیار شاداب خواهد بود، و بنابراین، افراد زیادی می‌توانند از آن لذت ببرند. بنابراین، کشتن

calf is to really really celebrate it's a special  celebration, everything everybody's gone to enjoy  

گوساله چاق‌شده واقعاً جشن گرفتن آن یک جشن خاص است، هر چیزی که همه رفته‌اند تا از آن لذت ببرند

themselves. So when you go that extra mile,  or you do that extra little bit of something  

. بنابراین، وقتی آن مایل اضافی را طی می‌کنید، یا آن مقدار کمی کاری انجام می‌دهید

to make sure everybody enjoys themselves,  you could say they killed the fatted calf  

تا مطمئن شوید که همه از خودشان لذت می‌برند، می‌توانید بگویید که گوساله چاق را کشتند

that they love left nothing to chance, the best  food, plenty of drink plenty of sparkling wine,  

که دوستش داشتند، هیچ چیز را به شانس نگذاشتند، بهترین غذا، نوشیدنی فراوان و گازدار شراب،

champagne, the whole works, they really killed  the fatted calf. So we really enjoyed ourselves.

شامپاین، همه کارها، آنها واقعاً گوساله چاق را کشتند. بنابراین ما واقعاً لذت بردیم.

To have a whale of a time. Well,  a whale is one of those big,  

برای داشتن یک نهنگ زمان. خب، نهنگ یکی از آن

big sea mammals. So the biggest. So to have a  whale of a time, is have an amazing time. Okay,  

پستانداران بزرگ و بزرگ دریایی است. بنابراین بزرگترین. بنابراین، داشتن یک نهنگ، زمان شگفت انگیزی است. خوب،

so it's full of fun and laughter. Somebody  might ask you, how was your holiday? Oh,  

پس پر از سرگرمی و خنده است. ممکن است کسی از شما بپرسد، تعطیلات شما چگونه بود؟ اوه،

we had a whale of a time. Honestly, it was the  best place we we had full board, every everything  

ما یک نهنگ داشتیم. راستش را بخواهید، بهترین جایی بود که غذای کامل داشتیم، هر چیزی که

you could eat and drink. There were floor shows  every night there was entertainment for the kids.  

می‌توانید بخورید و بنوشید. هر شب برای بچه‌ها برنامه‌های تفریحی برگزار می‌شد.

We really enjoyed it. We had some free time.  They had a whale of a time we had a whale of  

ما واقعا لذت بردیم. کمی وقت آزاد داشتیم. آنها یک نهنگ از یک زمان داشتند ما یک نهنگ از

a time. I think we'd go back there next year.  And if anybody was asking for a recommendation,  

یک زمان داشتیم. فکر می کنم سال آینده به آنجا برگردیم. و اگر کسی توصیه‌ای می‌خواست،

wow, you couldn't think of a better place.  Everything you wanted at your fingertips. Room  

وای، نمی‌توانستید جای بهتری فکر کنید. هر چیزی که می خواستید در دسترس شماست.

service. You couldn't fault it. We had a whale  of a time we had a really, really good time.

سرویس اتاق. نمیتونستی ایراد بگیری ما یک نهنگ را سپری کردیم و واقعاً اوقات خوبی داشتیم.

To put the flags out. Well, when you put the flags  out, literally you celebrate Yeah. So when in the  

تا پرچم ها را بیرون بیاورند. خوب، وقتی پرچم‌ها را بیرون می‌آورید، به معنای واقعی کلمه بله را جشن می‌گیرید. بنابراین هنگامی که در

UK, the Queen was celebrating her 75th anniversary  on the throne and ... So... 70th anniversary on  

بریتانیا، ملکه هفتاد و پنجمین سالگرد سلطنت خود را جشن می‌گرفت و... پس... هفتادمین سالگرد تاج و

the throne. So that a big big celebrations, so all  of the flags were out. So every flagpole on every  

تخت را جشن می‌گرفت. به طوری که یک جشن بزرگ بزرگ، به طوری که همه پرچم ها بیرون بودند. بنابراین در هر میله پرچم روی هر

building, every lamppost and every street and  every street corner, they had the Union Jack and  

ساختمان، هر تیر چراغ و هر خیابان و هر گوشه خیابان، یونیون جک و

other flags flying fully. And beautiful, beautiful  weather, lots of celebrations, lots of street  

سایر پرچم‌ها کاملاً در اهتزاز بودند. و هوای زیبا، زیبا ، جشن‌های زیاد، مهمانی‌های خیابانی زیاد

parties, so they really put the flags out. So when  you put the flags out, you really make it your  

، بنابراین آنها واقعاً پرچم‌ها را برافراشتند. بنابراین وقتی پرچم‌ها را بیرون می‌آورید،

business to celebrate. So if you watched it on  the internet, or you saw it on the TV, or you were  

جشن گرفتن را به کسب و کار خود تبدیل می‌کنید. بنابراین، اگر آن را از طریق اینترنت تماشا کردید، یا آن را در تلویزیون دیدید، یا

speaking to friends who happen to be there, they  all really enjoyed it, because in every corner,  

با دوستانی که اتفاقاً آنجا بودند صحبت می‌کردید، همه آنها واقعاً از آن لذت می‌بردند، زیرا در هر گوشه،

and over three or four days, there are special  celebrations, everywhere marches, parades, music,  

و در طی سه یا چهار روز، موارد خاصی وجود دارد. جشن ها، همه جا راهپیمایی، رژه، موسیقی،

singing, dancing. So to put the flags out means  to really enjoy yourself a bit like pushing the  

آواز خواندن، رقصیدن. بنابراین، بیرون انداختن پرچم‌ها به این معناست که واقعاً از خودتان لذت ببرید، مانند هل دادن

boat out. But to put the flag that means to show  everybody, you're going to have a good time.

قایق به بیرون. اما برای قرار دادن پرچمی که به معنای نشان دادن همه است، زمان خوبی خواهید داشت.

To let your hair down. Come with me,  let your hair down. Well, this is a  

برای اینکه موهایت را رها کنی با من بیا، موهایت را رها کن. خب، این یک

metaphorical expression. So when you let your  hair down, you really go out to enjoy yourself.

بیان استعاری است. بنابراین وقتی موهایتان را پایین می‌آورید، واقعاً برای لذت بردن از خانه بیرون می‌روید.

So when you've had a hard couple of months,  perhaps you've been studying for an exam,  

بنابراین وقتی چند ماه سختی را پشت سر گذاشته‌اید، شاید برای امتحان

or your final exams, and your friends have  decided, look, when these exams are over and  

یا امتحانات پایان ترم درس خوانده‌اید و دوستانتان تصمیم گرفته‌اند، ببینید وقتی این امتحانات تمام شد و

Friday, we're going to let our hair down and  we're just going to go out and we're going  

جمعه، ما اجازه می‌دهیم موها را پایین بیاوریم و فقط می‌رویم بیرون و می‌رویم

to party now for one night or two nights. We're  going to party for a week. Okay, so we've really  

برای یک یا دو شب مهمانی. ما برای یک هفته به مهمانی می رویم. بسیار خوب، پس ما واقعاً

worked hard for this. We've been in university  and our course for four to five years. And it's  

برای این کار سخت تلاش کرده‌ایم. ما چهار تا پنج سال است که در دانشگاه و دوره خود هستیم. و

about time we celebrated. So we're going to go to  town. let our hair down. And yep, expect us when  

وقت آن است که جشن بگیریم. بنابراین ما به شهر می رویم. موهایمان را رها کنیم و بله، وقتی

you see us. Yep. So that's the expression that  you would use. So let your hair down. So really,  

ما را دیدید از ما انتظار داشته باشید. بله بنابراین این عبارتی است که شما استفاده می‌کنید. پس موهایتان را رها کنید. بنابراین واقعاً،

really let it loose, shake it out, and  just go out and party. Let your hair down.

واقعاً آن را رها کنید، آن را تکان دهید و فقط بیرون بروید و مهمانی کنید. موهایت را رها کن

And then finally, to have the time of your  life. You're going to have the time in your  

و در نهایت، برای داشتن زمان از زندگی. شما در زندگی خود وقت خواهید داشت

life. So this is a little bit more sedate,  but it is another way of expressing how you  

. بنابراین این کمی آرام‌تر است، اما راه دیگری برای بیان نحوه جشن گرفتنتان است

celebrate. So perhaps as you're celebrating  your retirement, so you've decided to go on  

. بنابراین شاید همانطور که بازنشستگی خود را جشن می گیرید، بنابراین تصمیم گرفته اید که

that world cruise with your partner, you're  something you've always wanted to do. And now  

با شریک زندگی خود به سفر دریایی جهانی بروید، شما کاری هستید که همیشه می خواستید انجام دهید. و اکنون

the time you have the time to do it, you leave  work. You go through the different parties and  

زمانی که برای انجام آن وقت دارید، کار را ترک می‌کنید. شما از مهمانی های مختلف و

the thanks. So it's time for you to relax. So  you get yourself ready, you pack those bags,  

تشکر می کنید. پس وقت آن است که استراحت کنید. بنابراین، خودتان را آماده می‌کنید، آن چمدان‌ها را می‌بندید،

you head off to the airport, you fly to the  seaport, and you get yourself on that cruise.  

به فرودگاه می‌روید، به بندر دریایی پرواز می‌کنید و خود را به آن سفر دریایی می‌رسانید.

And yet you have the time of your life. It's  like a floating hotel, five or six levels,  

و با این حال شما زمان زندگی خود را دارید. مانند یک هتل شناور، پنج یا شش طبقه،

everything you could possibly want theatres,  cinema, restaurants, bowling, swimming pool,  

هر چیزی که احتمالاً می‌خواهید تئاتر، سینما، رستوران، بولینگ، استخر شنا،

and when you get out into the Mediterranean, and  you're sailing around those different cities. Wow,  

و وقتی به مدیترانه می‌روید، و در اطراف آن شهرهای مختلف قایقرانی می‌کنید. وای،

every stop is a new experience. Rome, Barcelona  must say, Palermo in Sicily, wherever it might be,  

هر توقف یک تجربه جدید است. رم، بارسلونا باید بگوییم، پالرمو در سیسیل، هر کجا که باشد،   از

you enjoy lots of photographs flying around on  WhatsApp. And when you come home, the only thing  

عکس‌های زیادی که در واتس‌اپ پرواز می‌کنند لذت می‌برید . و وقتی به خانه می‌آیید، تنها چیزی که می‌توانید

you can say to friends is yep, I had the time  of my life, it was worth waiting for. So all  

به دوستان بگویید این است که بله، من وقت زندگی‌ام را داشتم، ارزش انتظار را داشت. بنابراین همه

of those years of work have really finally  paid off. Now it's time to put my feet up.

آن سال‌های کار واقعاً نتیجه داده است . حالا وقت آن است که پاهایم را بالا بیاورم.

Okay, so all idioms connected with celebration.  So if you want to celebrate or if you want to  

خوب، پس همه اصطلاحات با جشن مرتبط هستند. بنابراین اگر می‌خواهید جشن بگیرید یا اگر می‌خواهید

practice, how to celebrate, these are some  of the idioms that you can use. So let me go  

تمرین کنید، چگونه جشن بگیرید، اینها برخی از اصطلاحاتی هستند که می‌توانید استفاده کنید. بنابراین اجازه دهید

through them one more time. To push the boat  out to really push the boat out. A good time  

یک بار دیگر از آنها عبور کنم. هل دادن قایق به بیرون برای هل دادن قایق به بیرون. اوقات خوشی

was had by all. A little bit old fashioned  but a good time was had by all. To go out to  

برای همه سپری شد. کمی قدیمی اما زمان خوبی برای همه سپری شد. برای بیرون رفتن و

have a night out on the tiles. To make it  day and night and evening or a weekend of  

بیرون رفتن روی کاشی‌ها. برای اینکه آن را روز و شب و عصر یا آخر هفته

it. To extend the celebration. To paint the  town red to really go out and spend money,  

آن را درست کنید. برای تمدید جشن برای اینکه شهر را قرمز کنید تا واقعاً بیرون بروید و پول خرج کنید،

splash the money around. Kill the fatted  calf make sure everybody had enough to eat  

پول را به اطراف بپاشید. گوساله چاق را بکشید مطمئن شوید که همه به اندازه کافی بخورند

and drink. Have a whale of a time really big  really enjoyable. Put the flags out Yeah, wave  

و بنوشند. یک نهنگ بسیار بزرگ را سپری کنید. پرچم‌ها را بیرون بیاورید، آره،

the flags on the flag poles really celebrate. Put  the flags out. Let your hair down metaphorically,  

پرچم‌ها را روی میله‌های پرچم به اهتزاز در آورید. پرچم‌ها را بیرون بیاورید. البته به صورت استعاری موهایتان را پایین بیاورید

of course. And then finally, to have the time  of your life, to have the time of your life.

. و در نهایت، برای داشتن زمان زندگی، برای داشتن زمان زندگی شما.

Okay, well, you won't remember them all.  Pick out one or two of them that you think  

خوب، خوب، شما همه آنها را به خاطر نمی آورید. یک یا دو مورد از آنها را که فکر می‌کنید

are useful or that you can remember try  to use them. And if you have any problems,  

مفید هستند یا می‌توانید به خاطر بسپارید، استفاده کنید، انتخاب کنید. و اگر مشکلی دارید،

of course, come back to me, and I'll help you with  

البته، به من مراجعه کنید، و من به شما کمک خواهم کرد

them. As always. Thanks for listening.  Thanks for watching. Join me again soon.

. مثل همیشه. متشکرم که گوش دادید. ممنون از ملاحظه تان. به زودی دوباره به من بپیوندید.