100 SMALL TALK PHRASES You Can Use RIGHT NOW | Sound Fluent in English! 🇬🇧

Hi, there. This is Harry. Welcome back to Advanced  English Lessons with Harry, where I tried to help  

سلام. این هری است. به « درس‌های پیشرفته انگلیسی با هری» خوش آمدید، جایی که سعی کردم به

you get a better understanding of the English  language. And I always try to include something  

شما کمک کنم زبان انگلیسی را بهتر درک کنید . و من همیشه سعی می‌کنم چیزی

or topics that you have asked me to give you  some more information about, because you might be  

یا موضوعاتی را که از من خواسته‌اید اطلاعات بیشتری در مورد آن‌ها به شما بدهم، وارد کنم، زیرا ممکن است   با

having some difficulties. And in this particular  lesson, we're going to look at small talk.

مشکلاتی روبرو شوید. و در این درس خاص، به بحث کوچک نگاه می کنیم.

And small talk is really, really important. Now  in some parts of the world they have outlawed  

و صحبت های کوچک واقعاً بسیار مهم است. اکنون در برخی از نقاط جهان،

small talk because it is seen as non-PC, and  you can't engage people in small talk in an  

صحبت‌های کوچک را غیرقانونی اعلام کرده‌اند، زیرا به‌عنوان غیر رایانه‌ای شناخته می‌شوند، و شما نمی‌توانید افراد را در آسانسور درگیر صحبت‌های کوچک کنید

elevator. So not telling you that you should  start chatting to strangers in elevators  

. بنابراین به شما نمی‌گویم که باید در آسانسور یا مکان‌های غیرمعمول با غریبه‌ها چت کنید

or unusual places, but it's still really,  really relevant and really, really important.

، اما هنوز واقعاً، بسیار مرتبط و واقعاً بسیار مهم است.

Before those meetings you have on teams or  Google meets where you've got your colleagues,  

قبل از جلساتی که در تیم‌ها دارید یا Google در جایی که همکاران خود را دارید ملاقات می‌کند،

and for lots of you, this is the problem area  of English. You understand the English more or  

و برای بسیاری از شما، این منطقه مشکل انگلیسی است. شما زبان انگلیسی را کم و

less that you need to use in your particular  discipline, whether it's in the IT field or  

بیش می‌دانید که باید در رشته خاص خود از آن استفاده کنید ، چه در زمینه فناوری اطلاعات، چه

medicine or whatever it might be. You do  understand the particular language that  

پزشکی یا هر چیز دیگری. شما زبان خاصی را که

you need to use, but when it comes to small  talk, this is when the problems begin, okay.

باید از آن استفاده کنید می‌فهمید، اما وقتی صحبت از صحبت‌های کوچک می‌شود، این زمانی است که مشکلات شروع می‌شوند، بسیار خوب.

And that these type of topics that we're  going to cover now are very simple topics,  

و اینکه این نوع موضوعاتی که اکنون می‌خواهیم به آنها بپردازیم، برای من موضوعات بسیار ساده‌ای هستند

simple to me. But not necessarily simple to you,  because you need to understand how to get in,  

. اما لزوماً برای شما ساده نیست، زیرا باید بدانید که چگونه وارد شوید،

how to get out of that particular conversation.  Now, one of the tricks is if you've got somebody  

چگونه از آن مکالمه خاص خارج شوید. اکنون، یکی از ترفندها این است که اگر فردی   داشته باشید

who likes to talk, and then every organisation  and every team, there are real talkers.

که دوست دارد صحبت کند، و سپس هر سازمان و هر تیمی، سخنرانان واقعی وجود دارد.

So all you need to do is light the fuze and  stand back and off they go. Yeah. So if you  

بنابراین تنها کاری که باید انجام دهید این است که فیوز را روشن کنید و عقب بایستید و خاموش شوند. آره بنابراین، اگر می‌دانید

know the correct questions to ask, well then  you can ask these questions and then they'll  

سؤالات صحیحی که باید بپرسید، پس می‌توانید این سؤال‌ها را بپرسید و سپس آن‌ها

take over and they might respond and ask you a  couple of questions. And you can make some small  

پاسخ می‌دهند و ممکن است پاسخ دهند و چند سؤال از شما بپرسند . و می‌توانید نظرات کوچکی بدهید

comments. But these questions will be important  because you can participate in the conversation,  

. اما این سؤال‌ها مهم خواهند بود، زیرا می‌توانید در مکالمه شرکت کنید،

can participate in the small talk  without necessarily having to speak,

می‌توانید در گفتگوی کوچک بدون نیاز به صحبت کردن،

nonstop for 10 or 15 minutes. Okay. So  hopefully these type of topics will help you.

بدون وقفه برای 10 یا 15 دقیقه شرکت کنید. باشه بنابراین امیدواریم این نوع موضوعات به شما کمک کند.

Okay, so it's a this is going to be a  long lesson, so we'll take some breaks,  

بسیار خوب، پس این یک درس طولانی خواهد بود، بنابراین کمی استراحت خواهیم کرد،

but just stick with it. Practice them.  Listen. Use the phrases. They're very,  

اما فقط به آن پایبند باشید. آنها را تمرین کنید. گوش کن از عبارات استفاده کنید آنها بسیار،

very simple and see how you can help yourself to  introduce yourself into that area of small talk.

بسیار ساده هستند و ببینید چگونه می‌توانید به خودتان کمک کنید تا خود را در آن حوزه صحبت‌های کوچک معرفی کنید.

Okay, so the first topic and  I've split this particular  

بسیار خوب، بنابراین اولین موضوع و من این

lesson into various topics of small talk.

درس  خاص را به موضوعات مختلف بحث کوچک تقسیم کرده‌ام.

So the first one we're going to look at is  to get to know someone that you've just met  

بنابراین اولین موردی که می خواهیم به آن نگاه کنیم این است که با فردی آشنا شویم که به تازگی با او آشنا شده اید

or you don't know so well. So it could be a  new colleague or some member of the team that  

یا به خوبی نمی شناسید. بنابراین ممکن است یک همکار جدید یا یکی از اعضای تیم باشد که

you really haven't had time to talk to. Apart  from business issues. So these are the sort  

واقعاً وقت صحبت کردن با او را نداشته‌اید. جدا از مسائل تجاری. بنابراین، اینها

of questions and phrases you can use and how  you can get to know them a little bit better.

سؤالات و عباراتی هستند که می توانید استفاده کنید و چگونه می توانید کمی بهتر با آنها آشنا شوید.

So first thing might be just be and where are you  from? So if somebody asks and where are you from?

بنابراین اولین چیزی که ممکن است این باشد که فقط باشید و اهل کجا هستید ؟ بنابراین اگر کسی بپرسد و اهل کجا هستید؟

So this is about asking somebody their origin or  their home town. So you might just simply say,  

بنابراین این در مورد پرسیدن منشأ یا شهر زادگاهش از کسی است. بنابراین می‌توانید به سادگی بگویید،

I'm from America or I'm from England,  or I'm from somewhere in Europe.

من اهل آمریکا یا انگلیس هستم، یا از جایی در اروپا هستم.

but,

اما،

an example of a typical reply would be, Oh, well,

یک نمونه از یک پاسخ معمولی این است، اوه، خوب،

I'm originally from Edinburgh in Scotland.

من در اصل اهل ادینبورگ در اسکاتلند هستم.

So you could answer it in that way. And then when  you've answered it, the automatic response for  

بنابراین شما می توانید آن را در این راه پاسخ دهید. و سپس وقتی به آن پاسخ دادید، پاسخ خودکار برای

you is and where are you from? And so you  give your answer to the question and then  

شما است و اهل کجا هستید؟ و بنابراین پاسخ خود را به سؤال می‌دهید و سپس

you follow it with the question, and where  are you from? And this will give the other  

آن را با سؤال دنبال می‌کنید و اهل کجا هستید؟ و این به

person the opportunity to tell you about their  hometown, their city or their place of birth.

طرف مقابل این فرصت را می‌دهد تا درباره زادگاه، شهر یا محل تولدش به شما بگوید.

Okay, so where are you from? So you answer well,  

باشه پس اهل کجایی؟ بنابراین شما خوب پاسخ می دهید،

originating from Edinburgh,  Scotland. And where are you from?

از ادینبورگ، اسکاتلند. و اهل کجایی؟

Next easy question is about the job you  do and the work you do. So if this person  

سوال آسان بعدی درباره شغلی است که انجام می‌دهید و کاری که انجام می‌دهید. بنابراین، اگر این شخص

isn't in your company and you don't really know  that, perhaps you're meeting them at a school

در شرکت شما نیست و شما واقعاً آن را نمی‌دانید، شاید در یک

reunion or parent-teacher meeting and you  having a cup of coffee. So they might ask you,  

گردهمایی مجدد مدرسه یا جلسه والدین و معلمان با او ملاقات می‌کنید و یک فنجان قهوه می‌نوشید. بنابراین ممکن است از شما بپرسند،

and what do you do for a living? So here they  are asking you what your occupation or what  

و برای امرار معاش چه کار می کنید؟ بنابراین در اینجا از شما می پرسند که شغل شما چیست یا

your profession happens to be. What do you do for  a living? Okay. And the simple reply would be,  

حرفه شما چیست. برای امرار معاش چه کار می کنید ؟ باشه و پاسخ ساده این خواهد بود،

well, I'm a software engineer or  I work in the IT field, or I'm

خوب، من یک مهندس نرم افزار هستم یا در زمینه IT کار می کنم، یا

in the medical field or whatever your particular  title might be. Sometimes people are a little  

در زمینه پزشکی یا هر عنوان خاص شما ممکن است باشد. گاهی اوقات مردم

bit shy and they don't want to boast about  it. Well, I'm a professor in a university.  

کمی خجالتی هستند و نمی خواهند درباره آن به خود ببالند . خب من استاد دانشگاه هستم.

So they might just simply say, I work in  the university. Or they don't want to say  

بنابراین آنها ممکن است به سادگی بگویند، من در دانشگاه کار می کنم . یا نمی خواهند بگویند

I'm a surgeon. I work in the hospital,  I'm in the medical field or, you know,  

من جراح هستم. من در بیمارستان کار می‌کنم، من در زمینه پزشکی یا، می‌دانید،

an IT engineer or programmer and just give basic  information as to the particular job that they do.

مهندس یا برنامه‌نویس فناوری اطلاعات هستم و فقط اطلاعات اولیه را در مورد شغل خاصی که آنها انجام می‌دهند، می‌دهم.

And again, very similar to the first question,  once you've answered the question, then of  

و دوباره، بسیار شبیه به سوال اول، وقتی به سؤال پاسخ دادید،

course you can respond, what do you do? What work  are you in? Or what line of work are you in? So  

البته می توانید پاسخ دهید، چه کار می کنید؟ در چه کاری هستید؟ یا در چه رشته کاری هستید؟ بنابراین

there are several ways in which you could ask that  particular question. And all of those questions,  

راه‌های مختلفی وجود دارد که می‌توانید آن سؤال خاص را بپرسید. و همه این سؤالات،

again, will give the person that you're talking  to an opportunity to explain what they do.

دوباره، به فردی که با او صحبت می‌کنید فرصتی می‌دهد تا درباره کاری که انجام می‌دهد توضیح دهد.

Sometimes people will just continue that  because they like to talk about themselves,  

گاهی اوقات افراد فقط به این کار ادامه می‌دهند، زیرا دوست دارند در مورد خودشان صحبت کنند،

and they like to talk about the job that they do.

و دوست دارند درباره شغلی که انجام می‌دهند صحبت کنند.

Do you have any hobbies or interests? So again,  

آیا سرگرمی یا علاقه ای دارید؟ بنابراین، دوباره،

this is just a very general question about  what you do when you're not working. Do  

این فقط یک سؤال بسیار کلی است در مورد اینکه وقتی کار نمی‌کنید چه می‌کنید. آیا

you have any hobbies or interests? So  this is all about asking somebody about  

شما سرگرمی یا علاقه ای دارید؟ بنابراین، این همه درباره این است که از کسی در مورد

leisure activities, things that they do or  what they enjoy doing when they're not working.

فعالیت‌های اوقات فراغت، کارهایی که انجام می‌دهند یا کارهایی که وقتی کار نمی‌کنند لذت می‌برند بپرسید.

Oh, I love playing the guitar. Or I'm  really into hiking or I like not nothing

اوه، من عاشق نواختن گیتار هستم. یا من واقعاً به پیاده‌روی علاقه دارم یا هیچ چیز را

better than to get on my bike and go  out into the hills or cycle around the  

بهتر از اینکه آخر هفته سوار بر دوچرخه‌ام و بیرون رفتن به تپه‌ها یا دوچرخه‌سواری در اطراف

park at the weekend. So here you're able to  expand in simple ways of about the hobbies  

پارک نیستم، ندارم. بنابراین در اینجا می‌توانید به روش‌های ساده سرگرمی‌هایی را

that you have. What about you? What do  you do? Yeah. So again here it's very  

که دارید گسترش دهید. شما چطور؟ چه کار می‌کنید؟ آره بنابراین دوباره اینجا

simple question. And what about you?  What sort of activities do you have?

سوال بسیار ساده است. و شما چطور؟ چه نوع فعالیت هایی دارید؟

What do you do in your leisure time? What  do you do in your free time? What do you  

در اوقات فراغت خود چه می کنید؟ در اوقات فراغت خود چه می‌کنید؟

do in your downtime? So all of these would  be very similar ways of asking somebody,  

در زمان استراحت خود چه می‌کنید؟ بنابراین، همه این‌ها روش‌های بسیار مشابهی برای پرسیدن از کسی است که

what do they do when they're not working?

وقتی کار نمی‌کند چه می‌کند؟

And then once you get start

و بعد از اینکه شروع به

chatting to somebody in this way, the  conversation will open it up a little  

چت کردن با کسی به این روش کردید، مکالمه کمی آن را باز می کند

bit. You get the sense that you know the person  a little more and they know you a little more,  

. این حس را پیدا می‌کنید که فرد را کمی بیشتر می‌شناسید و او شما را کمی بیشتر می‌شناسد،

and then you might start asking them about recent  

و سپس ممکن است از او درباره

movies or TV shows that they have watched  or something that they might recommend.

فیلم‌ها یا برنامه‌های تلویزیونی اخیری که تماشا کرده است یا چیزی که ممکن است توصیه کند بپرسید. آیا اخیراً

Have you seen any good movies or  series on TV recently? So again,  

فیلم یا سریال خوبی در تلویزیون دیده‌اید؟ بنابراین دوباره،

it's a very broad question. Opening up  the opportunity for them to tell you  

این یک سؤال بسیار گسترده است. فرصتی را برای آن‌ها باز می‌کنید تا به شما بگویند

something they've seen or something  that they are currently watching.

چیزی را که دیده‌اند یا چیزی را که در حال حاضر تماشا می‌کنند.

Oh, well, I've just finished watching that  series on TV, the Crown. Have you seen it?  

اوه، خوب، من به تازگی تماشای آن سریال را در تلویزیون به پایان رساندم، تاج. آیا آن را دیده اید؟

Oh, it's really good. You should watch it. If you  haven't seen it, I would really recommend it. So  

اوه واقعا خوبه باید تماشاش کنی اگر آن را ندیده‌اید، واقعاً آن را توصیه می‌کنم. بنابراین

here the person opens up about a TV series that  they've been watching on Netflix or some other

در اینجا شخص در مورد یک سریال تلویزیونی صحبت می‌کند که  آن را در Netflix یا

subscriber channel, and then they get the  opportunity to explain it to you and have  

کانال مشترک دیگری تماشا می‌کرده است، و سپس این فرصت را پیدا می‌کند که آن را برای شما توضیح دهد و از

you say, oh no, I haven't seen it. What's  it about? Then of course they'll give you

شما بخواهد که بگویید، نه، من آن را ندیده‌ام. در مورد چیست؟ سپس، مطمئناً آنها به شما یک

ten-minute monologue about, you know, what The  Crown is all about, what the other series is  

مونولوگ ده دقیقه‌ای می‌دهند، می‌دانید، « تاج» درباره چیست، سریال دیگر

about, why you should watch it, and their opinion,  whether it's good or bad or India different.

درباره چیست، چرا باید آن را تماشا کنید، و نظر آنها، خوب یا بد یا هند متفاوت است. باشه

Okay.

And then you can follow up once they've  finished speaking about that, you can see and

و سپس می‌توانید پس از اتمام صحبت در مورد آن، پیگیری کنید، می‌توانید

have you watched anything else recently.  Oh would you... Is that something in the  

چیز دیگری را اخیراً ببینید و تماشا کرده‌اید. اوه... آیا این چیزی در

movies that you would recommend? I'm not a real  movie goer, but I think I'll go this weekend. Is  

فیلم‌هایی است که توصیه می‌کنید؟ من واقعاً تماشاگر فیلم نیستم، اما فکر می‌کنم این آخر هفته بروم. آیا به

there anything that you think I should watch?  Yeah, again, looking for some recommendations.

نظر شما چیزی هست که باید تماشا کنم؟ بله، دوباره، به دنبال برخی توصیه ها هستم.

People then sort of develop it into something a  little bit more personal. Not deeply personal,  

سپس مردم به نوعی آن را به چیزی کمی شخصی تر تبدیل می کنند. البته نه عمیقاً شخصی

of course. So they may start talking about  food habits. So what's your favorite type  

. بنابراین ممکن است شروع به صحبت درباره عادات غذایی کنند. بنابراین، نوع غذای مورد علاقه شما چیست

of food? What food do you like to eat  or the cuisine you prefer? So again,  

؟ چه غذایی یا غذاهایی را که ترجیح می دهید دوست دارید بخورید؟ بنابراین دوباره،

just asking you whether it's Indian, Italian,  Mexican, whatever, whatever it might be.

فقط از شما می‌پرسم که آیا هندی، ایتالیایی، مکزیکی، هر چه، هر چه که باشد.

And this is all about asking culinary preferences.  So you want to lead with this. And you can  

و این همه در مورد درخواست ترجیحات آشپزی است. بنابراین شما می خواهید با این کار رهبری کنید. و می‌توانید به

just simply say, and what's your favourite  type of food? And of course, then this oh,  

سادگی بگویید، و نوع غذای مورد علاقه‌تان چیست ؟ و البته، پس این اوه،

I really love or I'm really into Italian food, in  fact myself, my wife have just been on a cookery  

من واقعاً عاشق غذاهای ایتالیایی هستم یا واقعاً به غذاهای ایتالیایی علاقه دارم، در واقع خودم، همسرم به تازگی در یک دوره آشپزی گذرانده ام

course, so that gives you the opportunity  to say, Oh wow, that sounds interesting.

، بنابراین این فرصت را به شما می دهد که بگویید، اوه وای، جالب به نظر می رسد.

What was it like? And again, that allows them  to tell you how good or bad or what they're  

چه شکلی بود؟ و دوباره، این به آن‌ها اجازه می‌دهد تا به شما بگویند که چقدر خوب یا بد یا چه

doing. And, you know, maybe they're telling  you, oh, we’re cooking or it appears that  

کار می‌کنند. و، می دانید، شاید آنها به شما می گویند ، اوه، ما در حال آشپزی هستیم یا به نظر می رسد که

we're cooking Italian food every night.  Okay. So once you've asked that question  

ما هر شب در حال پختن غذای ایتالیایی هستیم.  باشه بنابراین وقتی این سؤال را پرسیدید،

then they might respond and say, well what's your  favourite dish? Or what's your favourite cuisine?

ممکن است پاسخ دهند و بگویند، خوب غذای مورد علاقه شما چیست؟ یا غذای مورد علاقه شما چیست؟

And you can give them a little bit of information.

و می توانید کمی اطلاعات به آنها بدهید.

Perhaps you're a,

شاید شما یک

cooking fanatic. Perhaps you like cooking.  He said, well, I'm really into cooking and.

متعصب آشپزی هستید. شاید شما آشپزی را دوست دارید. گفت خب من واقعا اهل آشپزی هستم و.

I cook everything and anything, but my  favourite food is Asian food. So again,  

من همه چیز و هر چیزی را می پزم، اما غذای مورد علاقه من غذاهای آسیایی است. بنابراین دوباره،

without giving away the crown jewels  or the state information or secrets,  

بدون دادن جواهرات تاج یا اطلاعات دولتی یا اسرار،

you're able to extend the conversation,  you're able to expand on the questions,  

می‌توانید مکالمه را گسترش دهید،  می‌توانید سؤالات را گسترش دهید

and you're able to enjoy and join  in on the particular conversation.

و می‌توانید از گفتگوی خاص لذت ببرید و به آن بپیوندید.

Then, as most people, particularly  men, they'll start talking about  

سپس، همانطور که بیشتر مردم، به ویژه مردان، شروع به صحبت در مورد

sport. Have you any sports that you  play or have you had any particular,

ورزش می کنند. آیا ورزش‌هایی دارید که انجام می‌دهید یا ورزش خاصی داشته‌اید،

sports that you're interested in. And  in most cases, particularly in Europe,  

ورزش‌هایی که به آن علاقه دارید. و در بیشتر موارد، به‌ویژه در اروپا،

most people will be into football.  They either play it, watch it, or

بیشتر مردم به فوتبال علاقه دارند. آن‌ها یا آن را بازی می‌کنند، تماشا می‌کنند، یا

they go to the pub to watch it or they  have the that team they follow week in,  

برای تماشای آن به میخانه می‌روند یا تیمی را دارند که هر هفته دنبال می‌کنند، هر

week out. So once you open.

هفته. پس یکبار باز کنید

Once that conversation gets into sport,  there's no end the number of questions  

وقتی این مکالمه وارد ورزش شد، تعداد سؤالاتی

that you might be asked and that you can ask.  So you're asking them, well, Are you into any  

که ممکن است از شما پرسیده شود و بتوانید بپرسید پایانی ندارد. بنابراین از آنها می‌پرسید، خوب، آیا به

particular sport and football for example, or  football? I absolutely love it. So then they  

ورزش و فوتبال خاصی علاقه دارید، یا به فوتبال؟ من کاملا آن را دوست دارم. بنابراین آنها

start talking about football. You say, oh great.  And what's your team? Which team do you support?

شروع به صحبت در مورد فوتبال می کنند. شما می گویید، اوه عالی. و تیم شما چیست؟ طرفدار کدام تیم هستید؟

Well, I'm a United supporter or I'm a  City supporter or I, I follow AC Milan.  

خوب، من طرفدار یونایتد هستم یا هوادار سیتی یا من، آث میلان را دنبال می کنم.

Or my favourite team is PSG, you know. So they  give the name of the team and perhaps then you  

یا تیم مورد علاقه من PSG است، می دانید. بنابراین آنها نام تیم را می‌دهند و شاید بعد از آن شما

could ask the question on how long have you been  supporting that team. And then they'll tell you,  

بتوانید این سؤال را بپرسید که چه مدت از آن تیم حمایت می‌کنید. و سپس آنها به شما خواهند گفت،

oh, since I was a boy or since somebody took me to  the game a few years ago, I just got hooked on it.

اوه، از زمانی که من پسر بودم یا از زمانی که چند سال پیش کسی من را به بازی برد، من فقط درگیر آن شدم.

And, you know, I can watch it on television  or I really enjoy going to the games because  

و، می‌دانید، من می‌توانم آن را از تلویزیون تماشا کنم یا واقعاً از رفتن به بازی‌ها لذت می‌برم، زیرا

there's a great atmosphere. So this then  opens up the conversation more about,

فضای فوق‌العاده‌ای وجود دارد. بنابراین این بحث بیشتر درباره

Other sports, perhaps there’s... They may  be interested in tennis. They may say, well,  

ورزش‌های دیگر باز می‌شود، شاید... آنها ممکن است به تنیس علاقه داشته باشند. آنها ممکن است بگویند،

I'm not really a sports fanatic. I'll watch  something if it's on the TV. And of course,  

من واقعاً طرفدار ورزش نیستم. اگر چیزی در تلویزیون باشد، می‌بینم. و البته،

the kids like to watch it, but I'm more into  cycling and walking or jogging or in fact, I'm  

بچه‌ها دوست دارند آن را تماشا کنند، اما من بیشتر به دوچرخه‌سواری و پیاده‌روی یا آهسته دویدن علاقه دارم یا در واقع، دارم

planning to run the marathon next year. So again,  that opens up a whole new area of discussion.

برنامه‌ریزی می‌کنم که سال آینده در ماراتن شرکت کنم. بنابراین باز هم، که یک حوزه کاملاً جدید از بحث را باز می کند.

So again, every question that you ask will  have a counter question that they will ask,  

بنابراین، دوباره، هر سؤالی که می‌پرسید، یک سؤال متقابل خواهد داشت که آن‌ها می‌پرسند،

and then the conversation will develop.

و سپس گفتگو توسعه می‌یابد.

Okay, so that's all just about getting to know  somebody that you didn't know so well. And these  

خوب، پس همه اینها فقط برای شناختن فردی است که به خوبی نمی شناختید. و این

questions will give you an  entree into understanding  

سؤالات به شما مقدمه ای برای درک

them. And it will kill a few minutes.

آنها می دهد. و چند دقیقه می کشد.

So a simple question about where you're from.

بنابراین یک سوال ساده در مورد اینکه اهل کجا هستید.

Question about what you do  for a living, your hobbies,  

سؤالی درباره آنچه برای امرار معاش انجام می‌دهید، سرگرمی‌هایتان،

your interests, your interests  in terms of movies or TV shows

علاقه‌هایتان، علاقه‌هایتان از نظر فیلم‌ها یا تلویزیون،

your sports activities that you enjoy,  and perhaps what you like to eat,  

فعالیت‌های ورزشی‌تان را نشان می‌دهد که از آنها لذت می‌برید، و شاید چه چیزی بخورید،

where you like to eat, and what type of  cuisine, perhaps that you like to cook.

کجا دوست دارید بخورید، و چه نوع غذاهایی ، شاید که دوست دارید آشپزی کنید.

So all really interesting topics. How to get to  

بنابراین همه موضوعات واقعا جالب هستند. چگونه می‌توان

know someone that you don't know  so well or that you've just met.

فردی را که به‌خوبی نمی‌شناسید یا به تازگی ملاقات کرده‌اید، بشناسید. باشه

Okay. So let's look at the second topic and

پس بیایید به مبحث دوم نگاه کنیم و

these are just casual questions that we might use.

اینها فقط سوالات معمولی هستند که ممکن است از آنها استفاده کنیم.

in small talk okay. So again if  we're referring to the TV or on

در گفتگوی کوچک خوب است بنابراین، دوباره اگر به تلویزیون یا به‌ویژه

particularly these new book series that  have been on the Netflix and other,

این مجموعه‌های کتاب جدید اشاره می‌کنیم که سال‌هاست در نتفلیکس و سایر

TV lines for many, many years, this is  a great way of starting conversations.

خطوط تلویزیونی بوده‌اند، این یک راه عالی برای شروع گفتگو است.

So the typical phrase might be, did you catch the  latest episode of this particular TV show? So did  

بنابراین یک عبارت معمولی ممکن است این باشد، آیا آخرین قسمت این برنامه تلویزیونی خاص را دیدید؟ پس آیا

you catch the latest episode of The Crown? Did  you catch the latest episode of Suits? Did you  

آخرین قسمت The Crown را دیدید؟ آیا آخرین قسمت Suits را دیدید؟ آیا

catch the latest episode of Succession?  Whatever the in box set happens to be,

آخرین قسمت Succession را دیدید؟ هر جور که اتفاق می‌افتد، آیا

So did you catch the latest  episode of The Good Wife?

آخرین قسمت سریال The Good Wife را دیدید؟

so the reply might be, Yes, I did. It was a  great episode. Did you see it? And if you did,  

بنابراین ممکن است پاسخ این باشد، بله، انجام دادم. اپیزود عالی بود. دیدی؟ و اگر انجام دادید،

what? What did you think? And so  something about it. Yeah. Yeah,  

چی؟ چی فکر کردی؟ و بنابراین چیزی در مورد آن. آره آره،

it was great. It's really getting exciting.

عالی بود. واقعا داره هیجان انگیز میشه

So the conversation then gets into  the fact that this is coming to a  

بنابراین، مکالمه سپس به این واقعیت می‌رسد که به

climax and that you're expecting  something exciting to happen.

اوج خود می‌رسد و شما انتظار دارید اتفاقی هیجان‌انگیز بیفتد.

And then they might ask about holidays. So it  could be just simply the weekend. Saturday,  

و سپس آنها ممکن است در مورد تعطیلات بپرسند. بنابراین ممکن است فقط آخر هفته باشد. شنبه،

Sunday it could be a holiday weekend  because there's an extra holiday on  

یکشنبه ممکن است یک تعطیلات آخر هفته باشد زیرا یک تعطیلات اضافی در

the Friday or the Monday, or indeed,  it might be that you are starting your

جمعه یا دوشنبه وجود دارد، یا در واقع، ممکن است

own annual holidays on Friday evening. So they  might simply say, Have you been on any holidays  

تعطیلات سالانه خود را از عصر جمعه شروع کنید. بنابراین ممکن است به سادگی بگویند، آیا اخیراً در تعطیلات بوده‌اید

recently? So that's a very open question.  Have you been on any holidays recently?

؟ بنابراین این یک سوال بسیار باز است.  آیا اخیراً در تعطیلات بوده اید؟

so you're just asking, has somebody taken a  holiday? Have they travelled recently? And if  

بنابراین شما فقط می‌پرسید، آیا کسی به تعطیلات رفته است؟ آیا اخیراً سفر کرده اند؟ و اگر

they have, where did they go? Okay. So this again  opens up the opportunity for them to tell you.

دارند، کجا رفته اند؟ باشه بنابراین این دوباره فرصتی را برای آنها باز می کند تا به شما بگویند.

Well, yeah, actually I'm just  back from a holiday and they'll  

خب، بله، در واقع من تازه از تعطیلات برگشتم و آنها به

tell you where it was. And then you can  say, oh, I've never been. What's it like.  

شما خواهند گفت کجا بود. و سپس می توانید بگویید، اوه، من هرگز نبوده ام. چه جوریه

Would you recommend it? So again,  simple questions that you can ask.

آیا آن را توصیه می کنید؟ بنابراین دوباره، سؤالات ساده ای که می توانید بپرسید.

So if we get down to just general things,  perhaps you've decided that you're going  

بنابراین، اگر فقط به موارد کلی بپردازیم، شاید تصمیم گرفته اید که می خواهید

to buy a new laptop or you're changing your  mobile phone, so you're going to upgrade it.  

یک لپ تاپ جدید بخرید یا تلفن همراه خود را عوض می کنید، بنابراین می خواهید آن را ارتقا دهید.   باشه

Okay. So this can generate interesting  conversations in the way of small talk.

بنابراین این می‌تواند مکالمات جالبی را از طریق صحبت‌های کوچک ایجاد کند.

So you might be interested to know  which particular model you will buy.

بنابراین ممکن است برای شما جالب باشد که بدانید کدام مدل خاص را می‌خرید.

So if you ask somebody their opinion, say, well,  

بنابراین اگر نظر کسی را می‌پرسید، بگویید، خب،

I just changed my phone two months ago.  What I was really interested in was the new

من همین الان دو ماه پیش گوشیم را عوض کردم. چیزی که من واقعاً به آن علاقه مند بودم دوربین جدید بود

camera,

،

I was really interested if they had changed the  battery life of the phone or if there was any

واقعاً برایم جالب بود که آیا آنها عمر باتری تلفن را تغییر داده اند یا اینکه

interesting developments in relation to how  

پیشرفت های جالبی در رابطه با نحوه

the apps appear on the the phone  and other apps that you can get.

ظاهر شدن برنامه ها روی تلفن و سایر برنامه هایی که می توانید دریافت کنید وجود دارد. .

So somebody might just explain to you if  they know a little bit more about it in  

بنابراین ممکن است کسی به شما توضیح دهد که اگر کمی بیشتر

technology than you do, they will start  telling you what things to look out for.

از شما در مورد فناوری اطلاعات داشته باشد، شروع می کند به شما می گوید به چه چیزهایی توجه کنید.

And the same when we talk about food.

و همینطور وقتی در مورد غذا صحبت می کنیم.

Restaurants are everybody's delight. Every  city that you've ever visited. People will  

رستوران ها لذت همه هستند. هر شهری که تا به حال بازدید کرده اید. مردم به

tell you which restaurant to go. Which street  is located, in which cuisine you should

شما خواهند گفت که به کدام رستوران بروید. کدام خیابان واقع شده است، در کدام غذا باید

go for. So if you're new in a city or you're  visiting a city for the first or second time,  

بروید. بنابراین، اگر در شهری تازه کار هستید یا برای اولین یا دومین بار به شهری سفر می‌کنید،

it's always a great way to to have  small talk by asking somebody.

همیشه راه خوبی برای گفت‌وگو کردن با پرسش از کسی است.

Are there any restaurants that you'd  recommend? I'm going there on business,  

آیا رستورانی وجود دارد که توصیه کنید؟ من برای کاری به آنجا می‌روم،

but I'm going to be staying over  the weekend, and my wife or husband  

اما در آخر هفته می‌مانم، و همسر یا شوهرم

are going to fly in and join me. So it'd be  great if I had a couple of restaurants that  

می‌خواهند پرواز کنند و به من بپیوندند. بنابراین خیلی خوب می‌شود اگر چند رستوران داشته باشم که می‌دانم

I know people have been to. And of course they  say, oh yeah, yeah, that's no problem at all.

مردم به آن‌ها رفته‌اند. و البته آنها می گویند، اوه بله، بله، این اصلاً مشکلی نیست.

I'm a real foodie, so I've got a couple  of their restaurants. Give me your email  

من یک غذاخور واقعی هستم، بنابراین چند رستوران آنها را دارم. مشخصات رایانامه خود را به من بدهید

details and I'll send you the information.  So again, an easy way into the conversation

و من اطلاعات را برای شما ارسال می کنم. بنابراین دوباره، یک راه آسان برای مکالمه

or you might just simply ask, have  you tried any good restaurants lately,  

یا ممکن است فقط بپرسید، آیا اخیراً رستوران‌های خوبی را امتحان کرده‌اید،

or are there any new restaurants  that are open that have opened

یا آیا رستوران‌های جدیدی باز هستند که اخیراً باز شده‌اند

lately or recently that you would recommend?

یا اخیراً باز شده‌اند و توصیه می‌کنید؟

I always like to get a recommendation. I don't  like to be disappointed, particularly when it  

من همیشه دوست دارم یک توصیه دریافت کنم. من دوست ندارم ناامید باشم، به خصوص وقتی صحبت

comes to food. So you're looking for somebody to  recommend a particular place that you can go to.

از غذا باشد. بنابراین به دنبال کسی هستید که مکان خاصی را که می‌توانید به آن بروید توصیه کند.

Now, when you're sitting down at a table,  you might be on your own having coffee,

حالا، وقتی پشت یک میز نشسته‌اید، ممکن است در حال خوردن قهوه باشید،

Somebody might come up to you and say,  May I join you? Or if they reverse,  

ممکن است کسی پیش شما بیاید و بگوید: « می‌توانم به شما بپیوندم؟» یا اگر برعکس می‌شوند،

you're looking for a place to sit down.  You're in a cafe and there's a table  

به دنبال مکانی برای نشستن هستید. شما در یک کافه هستید و یک میز آنجاست

and there is only one person sitting  there. And an easy way just to ask is,  

و فقط یک نفر آنجا نشسته است. و یک راه آسان برای پرسیدن این است،

May I join you and may I join you? Simply is  a polite way in which to approach somebody.

آیا می توانم به شما بپیوندم و می توانم به شما بپیوندم؟ Simply یک روش مودبانه برای نزدیک شدن به کسی است.

Perhaps it's in the office canteen.  Perhaps it's in the cafe around the  

شاید در غذاخوری دفتر باشد. شاید در کافه اطراف باشد

corner. It's very busy. You're looking  for a place to sit? There seems to be  

. خیلی شلوغه به دنبال مکانی برای نشستن هستید؟ به نظر می‌رسد

nobody else but this one person at the  table. So it's an easy way to ask. May I  

هیچ کس جز این یک نفر روی میز نیست. بنابراین این یک راه آسان برای پرسیدن است. آیا می‌توانم به

join you in the person? Usually say,  yeah, help yourself. Be my guest. Yeah.

شما در آن شخص بپیوندم؟ معمولاً بگویید، بله، به خودتان کمک کنید. مهمان من باش آره

All you can say is this seat taken? No,  no. Fire away. Just sit down. In fact,  

فقط می توانید بگویید این صندلی نشسته است؟ نه، نه. آتش دور. فقط بشین در واقع،

I'm going to go in a few minutes. So this is  a way. Small talk, conversations can start

من تا چند دقیقه دیگر می روم. بنابراین این یک راه است. صحبت‌های کوچک، مکالمه‌ها می‌توانند شروع شوند

So in every small talk conversation that  I've ever had with people I don't really  

بنابراین در هر مکالمه کوچکی که تا به حال با افرادی که واقعاً  نمی‌شناسم

know or I've met for the first time,  invariably the question of weather comes  

یا برای اولین بار ملاقات کرده‌ام، داشته‌ام، همیشه سؤال آب و هوا

up. Particularly when they find out which  country you're from. So if you come from  

مطرح می‌شود. مخصوصاً وقتی متوجه می‌شوند اهل کدام کشور هستید. بنابراین، اگر از

a very hot country, a very cold  country, a very wet country,  

یک کشور بسیار گرم، یک کشور بسیار سرد ، یک کشور بسیار مرطوب آمده‌اید،

then the conversation will come around to weather  and to how the weather is where you come from.

در این صورت صحبت‌ها درباره آب‌وهوا و نحوه آب‌وهوا از کجا آمده‌اید.

Okay, so when we talk about  weather related small talk,  

بسیار خوب، پس وقتی درباره صحبت‌های کوچک مربوط به آب‌وهوا صحبت می‌کنیم،

let's look at a few of the  phrases that you can use.

اجازه دهید به چند عبارتی که می‌توانید استفاده کنید نگاه کنیم.

Very simple. Isn't the weather lovely today, or  isn't the weather terrible today? So positively,  

خیلی ساده آیا امروز هوا دوست داشتنی نیست، یا هوا امروز وحشتناک نیست؟ به طور مثبت،

isn't the weather lovely today? A positive  remark about the current weather conditions.

آیا امروز هوا دوست داشتنی نیست؟ یک نکته مثبت درباره شرایط آب و هوایی فعلی.

So you know. So if you're replying  to a positive. Isn't the weather  

پس می دانید. بنابراین اگر به مثبت پاسخ می دهید. آیا

lovely today? Then the reply can be, oh  yeah, it's such a beautiful day. In fact,  

امروز هوا دوست‌داشتنی نیست؟ سپس پاسخ می تواند این باشد، اوه بله، این روز بسیار زیبایی است. در واقع،

I'm thinking of going for a walk  when the conference is over.

من به این فکر می‌کنم که وقتی کنفرانس تمام شد، قدم بزنم.

Or if the weather is bad, can  you believe the weather? It's  

یا اگر هوا بد است، می‌توانید هوا را باور کنید؟

terrible. Yeah, so I know it's so unpredictable.

وحشتناک است. آره پس میدونم خیلی غیر قابل پیش بینیه

But hopefully it's going to stay sunny for  the weekend or hopefully the rain would  

اما امیدواریم تا آخر هفته آفتابی بماند یا امیدواریم که باران

disappear by the weekend and hopefully  we'll have an opportunity to go out.

تا آخر هفته ناپدید شود و امیدواریم که فرصتی برای بیرون رفتن داشته باشیم.

And if you don't know what the weather is like,  perhaps you're a visitor in town. You might ask  

و اگر نمی دانید آب و هوا چگونه است، شاید شما یک بازدیدکننده در شهر هستید. ممکن است از

the person, do you know what the forecast is  for the week? I'm here for the whole week,  

آن شخص بپرسید، آیا می‌دانید پیش‌بینی این هفته چیست؟ من تمام هفته اینجا هستم،

and I really would like the opportunity  to get out and have a couple of walks,  

و واقعاً دوست دارم این فرصت برای بیرون آمدن و چند پیاده‌روی،

or rent a bike and and cycle, because  I really like to get out on, on a bike.

یا دوچرخه کرایه کنم و دوچرخه‌سواری کنم،   و واقعاً دوست دارم این فرصت را داشته باشم که با دوچرخه بیرون بیایم.

Yeah. So have you heard the forecast this week?

آره پس آیا پیش بینی این هفته را شنیده اید؟

and the response might be, No, I haven't.  It's supposed to rain late in the week from  

و پاسخ ممکن است این باشد، نه، من این کار را نکرده ام. طبق آنچه من می‌شنوم، قرار است اواخر هفته باران ببارد

what I hear, but you never know.  It's the weather here can change  

، اما هرگز نمی‌دانی. آب و هوای اینجا ممکن است

from day to day. So again, easy way to get  in and out of that sort of conversation.

روز به روز تغییر کند. بنابراین دوباره، راه آسانی برای ورود و خروج از آن نوع مکالمه است.

Oh, it's so miserable today.

آه، امروز خیلی بدبخت است.

Have you seen that rain outside? Oh, and it's  so cold. There's a bitter wind blowing so again,  

آن باران را بیرون دیده ای؟ اوه، و هوا خیلی سرد است. دوباره باد تلخی می وزد،

negative remarks to reflect on the  weather conditions that are there,  

اظهارات منفی برای انعکاس شرایط آب و هوایی که در آنجا وجود دارد،

even though you're in the comfort of the hotel  or the office, the weather inside doesn't really  

حتی اگر در راحتی هتل یا دفتر هستید، هوای داخل واقعاً

look so inviting. And the answer to that might  be, yeah, it's really a grey, damp, dull day.

چندان دلپذیر به نظر نمی رسد. و پاسخ به آن ممکن است این باشد، بله، واقعاً یک روز خاکستری، مرطوب و کسل کننده است.

Yeah.

آره

it's not really,

واقعاً

day for going out for a walk. And  somebody might just simply. Yes,  

روزی برای پیاده روی نیست. و ممکن است کسی به سادگی. بله،

a day for the ducks. Yeah. So lots of  rain, lots of water a day for the ducks.

یک روز برای اردک ها. آره بنابراین، باران زیاد، آب فراوان در روز برای اردک‌ها.

Or they might just give you a greeting  like, how's the weather been treating  

یا ممکن است فقط به شما تبریک بگویند ، مثلاً اخیراً هوا با شما چگونه رفتار می کند

you lately? What's the weather like in your  home city? What's the weather like in your  

؟ هوای شهر شما چگونه است ؟ هوای شهر شما چگونه است

hometown? So this gives you the opportunity to  explain what the weather is like? Well. Yeah,  

؟ بنابراین این فرصت را به شما می دهد تا توضیح دهید که آب و هوا چگونه است؟ خوب بله،

it's not as good as it is here. You know,  when I left home, it was seven degrees and  

به خوبی اینجا نیست. می‌دانی، وقتی از خانه بیرون آمدم، هوا هفت درجه و

wet. Or,

خیس بود. یا، می

you know, it's been raining for most of  the month. So I'm really glad to get here  

دانید، بیشتر ماه باران می بارد . بنابراین من واقعاً خوشحالم که به اینجا رسیدم

and enjoy some warmer weather. So again, an  opening, an opportunity for you to tell the  

و از هوای گرم‌تری لذت بردم. بنابراین دوباره، یک افتتاحیه، فرصتی برای شما که به

person what you think about the weather and the  weather conditions and the type of weather that  

نظر خود را در مورد آب و هوا و شرایط آب و هوایی و هم نوع آب و هوایی که

you really like. Yeah. And you might then  start. Well I don't really like it too hot.

واقعاً دوست دارید، بگویید. آره و سپس ممکن است شروع کنید. خب من خیلی گرمش را دوست ندارم.

Perhaps that's just because I've been born in a  colder climate. Sunny days are great, but, you

شاید این فقط به این دلیل است که من در آب و هوای سردتر به دنیا آمده ام. روزهای آفتابی عالی هستند، اما، شما

I can

می توانم از

avoid the sun. I try to do  that. Yeah. So it's again,  

آفتاب دوری کنم. سعی می کنم این کار را انجام دهم. آره باز هم همینطور است،

it's just a way to explain what you like about the  weather, what you don't like about the weather,  

این فقط راهی است برای توضیح اینکه چه چیزهایی را در مورد هوا دوست دارید ، چه چیزهایی را در مورد آب و هوا دوست ندارید،

what you like about the cold weather,  what you like about the warm weather,  

چه چیزی را در هوای سرد دوست دارید،  چه چیزی را در مورد هوای گرم دوست دارید،

what your preferences are. So all  nice weather related small talk.

ترجیحات شما چیست. بنابراین صحبت‌های کوچک مربوط به هوای خوب است. در حال

Now. At the beginning we spoke about small talk  relating to somebody that you didn't really know  

حاضر. در ابتدا درباره صحبت‌های کوچک درباره کسی که شما واقعاً

that well. But if you know somebody quite  well, but you haven't seen them for a while,  

آنقدر نمی‌شناختید صحبت کردیم. اما اگر کسی را به خوبی می‌شناسید، اما مدتی است که او را ندیده‌اید،

then there are different types of small talk  phrases and expressions that we can use. So this  

پس انواع مختلفی از عبارات و عبارات صحبت کوچک وجود دارد که می‌توانیم از آنها استفاده کنیم. پس این

is about somebody you do know, but you haven't  met them or you haven't seen them for a while.

درباره کسی است که می‌شناسید، اما او را ندیده‌اید یا مدتی است که او را ندیده‌اید.

So very simply, you could ask, how have you  been? It's ages since I met you. Yeah, or  

خیلی ساده، می‌توانید بپرسید چطور بودید؟ از زمانی که شما را ملاقات کردم، چند سالی می گذرد. بله، یا

it's ages since I've seen you. Or I've  haven't heard from you for ages. So just  

چند سالی است که شما را ندیده ام. یا سالهاست که از شما چیزی نشنیده ام. بنابراین فقط

expressions you can use when you're meeting or  talking to somebody that you haven't seen for a  

عبارت‌هایی که می‌توانید هنگام ملاقات یا صحبت با فردی که مدتی است ندیده‌اید استفاده کنید

while. So you're asking someone generally about  how they've been since the last time you met.

. بنابراین شما به طور کلی از کسی می‌پرسید که از آخرین باری که ملاقات کرده‌اید چگونه بوده است.

And that could be six months, six weeks,  18 months, whatever time it takes,  

و این می تواند شش ماه، شش هفته، 18 ماه باشد، هر زمانی که طول بکشد،

the questions will be the same.  How have you been? Oh, I haven't  

سوالات یکسان خواهند بود. چطور بودی؟ اوه،

seen you for ages. How are you getting  on? It's great to see you again. Okay,  

سالهاست که تو را ندیده ام. حال شما چطور است ؟ خیلی خوب است که دوباره شما را می بینم. خوب،

so all about asking after the person that  you've met for and haven't seen for a long time

پس همه چیز در مورد درخواست شخصی که برای او ملاقات کرده‌اید و مدت‌هاست ندیده‌اید، می‌شود

And then you might follow that up by asking them,  

و سپس ممکن است این موضوع را با پرسیدن از او دنبال کنید،

and what what have you been up  to lately? So why have I not  

و اینکه اخیراً چه کاری انجام داده‌اید ؟ پس چرا من

seen you for such a long time? What have you  been up to lately? While I've been spending a  

شما را برای مدت طولانی ندیده ام؟ اخیراً چه کاری انجام داده اید؟ در حالی که

lot of time at home or been spending a lot of  time travelling, I changed my job, actually.

زمان زیادی را در خانه سپری کرده ام یا زمان زیادی را صرف سفر کرده ام، در واقع شغلم را تغییر داده ام.

Yeah. So it's it's really kept me busy. So again,  

آره بنابراین واقعاً مرا مشغول کرده است. بنابراین، دوباره

the explanation as to why you  haven't seen that person for a while.

توضیح دهید که چرا برای مدتی آن شخص را ندیده‌اید.

And then again once.... if you  haven't seen them for a while,  

و سپس یک بار دیگر... اگر مدتی است آنها را ندیده‌اید،

the conversation might get around to things  like holidays. Did you manage to get away for  

ممکن است مکالمه به چیزهایی مانند تعطیلات برسد. آیا موفق شدی برای

a holiday last year? So you might ask them.  You know, if you haven't seen them for a long  

تعطیلات سال گذشته فرار کنی؟ بنابراین ممکن است از آنها بپرسید. می دانید، اگر برای مدت طولانی آنها را ندیده باشید

time. Did you manage to get away for a holiday  last year? And so this they might say, Yeah,  

. آیا سال گذشته توانستید برای تعطیلات فرار کنید ؟ و بنابراین آنها ممکن است بگویند، بله،

we did actually, even though I changed my  job in between the jobs, I had a few weeks

ما واقعاً انجام دادیم، حتی اگر در بین کارها شغلم را تغییر دادم، چند هفته فرصت داشتم،

So we took a holiday. So we went

بنابراین تعطیلات گرفتیم. بنابراین ما

to the continent, you know, just us to sort  of sit back and relax because I knew I was  

به قاره رفتیم، می‌دانی، فقط برای اینکه بنشینیم و استراحت کنیم، زیرا می‌دانستم که

going to be really busy in the new job.  So again, they explain what they did,  

در شغل جدید واقعاً مشغول خواهم بود. بنابراین، دوباره توضیح می‌دهند که چه کردند،

where they went. And then you can ask  questions about that. Oh yeah. Well,  

کجا رفتند. و سپس می‌توانید درباره آن سؤال بپرسید. اوه بله. خب،   می‌دانید،

you know, it's really great to get away,  even if it's only for a week or ten days.

فرار کردن واقعاً عالی است، حتی اگر فقط برای یک هفته یا ده روز باشد.

If you haven't seen them for a while,  

اگر مدتی است آنها را ندیده‌اید،

the talk might then get around to  families. Okay, so you might ask,

ممکن است صحبت‌ها به خانواده‌ها برسد. خوب، پس ممکن است بپرسید،

How is your family doing? Oh, how's the family?  How are the kids? How's the missus? You know,  

وضعیت خانواده شما چگونه است؟ اوه، خانواده چطور هستند؟ بچه ها چطورن؟ خانم چطوره؟ می دانید،

this is sort of a slang word for the  wife. Yeah. How's Mary? How's Michael?

این یک کلمه عامیانه برای همسر است. آره مریم چطوره؟ مایکل چطوره؟

I remember your sister was expecting a baby.  So all these sort of well known phrases that  

یادمه خواهرت منتظر بچه دار شدن بنابراین، همه این عبارات شناخته شده که

are more more intimate than, you know,  the person that you don't really know.

صمیمی‌تر از شخصی هستند که واقعاً نمی‌شناسید.

So you're asking about the sister who's  expecting the baby, how his wife is,  

بنابراین شما در مورد خواهری که منتظر بچه است، وضعیت همسرش،

how the kids are doing. Just general information  about to get up to date information on his family.

وضعیت بچه ها می پرسید. فقط اطلاعات کلی درباره دریافت اطلاعات به روز در مورد خانواده او.

So as we spend over a third of our working life  and each of our days in our offices or wherever  

بنابراین از آنجایی که بیش از یک سوم از زندگی کاری خود و هر یک از روزهای خود را در دفاتر یا هر جا که

we we work conversations with colleagues  are really important. Over tea breaks. Lunch  

کار می کنیم می گذرانیم، گفتگو با همکاران بسیار مهم است. بیش از چای استراحت می کند.

breaks. Friday evenings. Monday mornings. Okay,  so we've covered lots of issues around weekends,  

استراحت ناهار. عصرهای جمعه. دوشنبه صبح. بسیار خوب، بنابراین ما مسائل زیادی را در تعطیلات آخر هفته پوشش داده‌ایم،

but there are also other types of  conversations that we we can have.

اما انواع دیگری از مکالمات نیز وجود دارد که می‌توانیم داشته باشیم.

so somebody might be just asking  over the cup of tea or coffee

بنابراین ممکن است کسی فقط از پشت فنجان چای یا قهوه بپرسد

Did you hear about? So there  may be some news about.

آیا در مورد آن چیزی شنیدید؟ بنابراین ممکن است اخباری در این مورد وجود داشته باشد.

The office. Some promotion. Somebody's  leaving. Something's happened, you know,  

دفتر. مقداری ارتقاء کسی در حال رفتن است. می دانید، اتفاقی افتاده است،

so there's information that some people just  happen to get that others don't get. So,  

بنابراین اطلاعاتی وجود دارد که برخی افراد به طور اتفاقی به دست می آورند که دیگران به دست نمی آورند. بنابراین،

did you hear about some recent news event?

درباره برخی رویدادهای خبری اخیر شنیدید؟

Yeah, I heard about it. It's it's pretty cool,  

آره من در موردش شنیدم خیلی باحال است،

isn't it? It's really great development.  So if it's good news, then, you know,  

اینطور نیست؟ واقعا پیشرفت عالیه بنابراین، اگر خبر خوبی است، پس، می‌دانید،

everybody's talking about it or if  somebody left or somebody is ill.

همه در مورد آن صحبت می‌کنند یا اگر کسی رفته یا کسی بیمار است.

Oh yeah. That's really, really sad. I mean,  it's they're going to be out of work for  

اوه بله. این واقعاً واقعاً غم انگیز است. منظورم این است که آنها برای

ages and ages. So we might be talking about  some of these health or somebody's well-being

سن و سالی بیکار خواهند شد. بنابراین ممکن است در مورد برخی از این سلامتی یا رفاه شخصی صحبت کنیم

Or simply, you

یا به سادگی، شما

How's your day going so far? Just a very  simple update. Oh. Don't ask. I mean,  

روزتان تا این حد پیش می رود؟ فقط یک به‌روزرسانی بسیار ساده. اوه نپرس. منظورم این است که

the day has been absolutely terrible. I knew  it was going to be like this until I got up  

آن روز کاملاً وحشتناک بوده است. می‌دانستم که قرار است این‌طور باشد تا اینکه امروز صبح از خواب بیدار شدم

this morning, and I just had a feeling  it was going to be one of those days. So  

، و فقط احساس می‌کردم یکی از آن روزها خواهد بود. بنابراین

yeah. The question. How's your day going  so far or how's it going for you are how  

بله. سوال روزتان تا اینجا چطور پیش می‌رود یا برایتان چطور پیش می‌رود

are things and this will all lead into somebody  complaining or telling you are great actually.

اوضاع چطور است و همه اینها باعث می‌شود که کسی شکایت کند یا بگوید واقعاً عالی هستید.

In fact, I think it's one of the  best days I've had in weeks. So they

در واقع، فکر می‌کنم یکی از بهترین روزهایی است که در هفته‌های اخیر داشته‌ام. بنابراین آنها

just give you some information or it happens  to be a Friday. Usually the response you get,  

فقط به شما اطلاعاتی می دهند یا اتفاقاً جمعه است. معمولاً پاسخی که می‌گیرید،

well thank God it's Friday. Yeah. So you  know, I can't wait for this week to be over.

خدا را شکر که جمعه است. آره پس می دانید، من نمی توانم صبر کنم تا این هفته تمام شود.

So, how's your day so far? How's it going?

خب، تا الان روزت چطوره؟ حالش چطوره؟

What's happened for you? You know, what are  you planning? So all the different really  

چه اتفاقی برای شما افتاده است؟ می دانید، چه برنامه ای دارید؟ بنابراین، تمام

small expressions and phrases that you  can use to get those conversations going.

عبارات و عبارات واقعاً کوچک متفاوتی که می‌توانید برای ادامه آن مکالمات استفاده کنید.

Now, you people, as I said earlier,  like sport. And if it's midweek on a  

اکنون، همانطور که قبلاً گفتم، شما ورزش را دوست دارید. و اگر

Tuesday or Wednesday or Thursday, then the  question over the cup of coffee might be,  

سه‌شنبه یا چهارشنبه یا پنج‌شنبه وسط هفته باشد، ممکن است این سوال در سر فنجان قهوه این باشد که

did you catch the game last night? Did  you happen to see the game on TV last  

آیا بازی دیشب را گرفتید؟ آیا بازی را شب گذشته در تلویزیون دیدید

night? Were you watching the game last  night? So all different ways to ask somebody.

؟ آیا بازی دیشب را تماشا می کردید ؟ بنابراین همه راه های مختلف برای پرسیدن از کسی.

Did they see the football game? Yeah. Oh yeah,  I really did it. It was a cracker. I mean,  

آیا آنها بازی فوتبال را دیدند؟ آره اوه بله، واقعاً این کار را کردم. ترقه بود. منظورم این است،

I don't think I've seen a game  like that for months and months.

فکر نمی‌کنم ماه‌ها و ماه‌ها چنین بازی‌ای را ندیده باشم.

Yeah. In fact, my team were playing last night, so  I was riveted to the seat. I was really nervous.

آره در واقع، تیم من دیشب بازی می کرد، بنابراین من روی صندلی پرچ شدم. واقعا عصبی بودم

So again, open up the conversation  about somebody’s favourite football  

بنابراین دوباره، گفتگو را درباره تیم فوتبال مورد علاقه یک نفر

team or catching up on the game. Or as I  said, did you catch the game last night?  

یا نزدیک شدن به بازی باز کنید. یا همانطور که گفتم، بازی دیشب را گرفتید؟

Did you happen to see the game last night?  We were watching the game last night

دیشب بازی رو دیدی؟ ما دیشب داشتیم بازی را تماشا می‌کردیم

And some of you might say, no, no, I had to  go out for a business meeting, but I got it on

و ممکن است برخی از شما بگویید، نه، نه، باید برای یک جلسه کاری بیرون می‌رفتم، اما آن را روی

the recorder, so I'll watch it later  tonight. So don't tell me the score.

ضبط کردم، بنابراین امشب آن را بعداً تماشا خواهم کرد . پس نمره رو به من نگو

So now we're going to just look again at small  

بنابراین اکنون می‌خواهیم دوباره به

talk in the business environment.  As I said at the very beginning,

بحث‌های کوچک در محیط کسب‌وکار نگاه کنیم. همانطور که در همان ابتدا گفتم،

Before a meeting, or at the end of a meeting,  before a conference at the end of the conference.  

قبل از یک جلسه، یا در پایان یک جلسه، قبل از یک کنفرانس در پایان کنفرانس.

Lots of small talk opportunities. So just  because we're in a business environment  

فرصت های گفتگوی کوچک زیاد. بنابراین، فقط به این دلیل که ما در یک محیط تجاری هستیم،

doesn't necessarily mean that all the  conversations will be about business,  

لزوماً به این معنی نیست که همه مکالمات درباره کسب و کار باشد،

but they can be. But here are  some small talk opportunities.

اما می‌توانند. اما در اینجا چند فرصت گفتگوی کوچک وجود دارد.

So we've been listening to a presentation  made by one of your colleagues. You could  

بنابراین ما به ارائه‌ای که توسط یکی از همکاران شما ارائه شده بود گوش می‌دادیم. می‌توانید

simply say at the coffee break, if you don't mind  me saying so, I really enjoyed your presentation.

به سادگی در وقت استراحت قهوه بگویید، اگر برایتان مهم نیست که من این را بگویم، من واقعاً از ارائه شما لذت بردم.

Don't mind me saying so, I really enjoyed  

ناراحت نباشید که این را بگویم، من واقعاً از

your presentation. So it's a very  polite way to get the conversation

ارائه شما لذت بردم. بنابراین این یک روش بسیار مودبانه برای

going or to give somebody or to pay somebody  a compliment. Oh, thank you very much.

ادامه گفتگو یا تعریف کردن یا تعریف کردن از کسی است . اوه، خیلی ممنون.

I'm glad you found it interesting or I'm  glad you found it enjoyable. Yeah. Yeah,  

خوشحالم که برای شما جالب بود یا خوشحالم که برای شما لذت بخش بود. آره بله،

it really was really good to get so much

واقعاً خوب بود که بازخورد زیادی دریافت کنید

feedback. The questions were really  great and not everybody seemed to be  

. سوالات واقعاً عالی بودند و به نظر می‌رسید که همه

interested. Okay, so conversation about a  presentation that you were listening to.

علاقه‌مند نباشند. بسیار خوب، پس درباره ارائه‌ای که داشتید به آن گوش می‌دادید، صحبت کنید.

Somebody might ask you, are you working on any  interesting projects right now? Or you can ask  

ممکن است کسی از شما بپرسد، آیا در حال حاضر روی پروژه‌های جالبی کار می‌کنید؟ یا می‌توانید از

somebody else. Are you working on any interesting  projects right now? And the answer might be, yeah,  

شخص دیگری بپرسید. آیا در حال حاضر روی پروژه‌های جالبی کار می‌کنید؟ و پاسخ ممکن است این باشد، بله،

I'm collaborating with a marketing department  on a new product. It's taken up a lot of time,  

من با یک بخش بازاریابی روی یک محصول جدید همکاری می کنم. زمان زیادی را می‌گیرد،

but I think it's going to be  really, really interesting.

اما فکر می‌کنم واقعاً، واقعاً جالب خواهد بود.

And I'm going to learn a lot. Okay. So here again,  opportunity to tell somebody what you're doing,  

و من خیلی چیزها را یاد خواهم گرفت. باشه بنابراین دوباره اینجا، فرصتی است که به کسی بگویید چه کاری انجام می‌دهید،

what the project is, perhaps how long it's going  to take. Yeah. And if it's something you haven't  

پروژه چیست، شاید چقدر طول بکشد. آره و اگر کاری است که

done for a while, something you were really  interested in getting into, and you're really  

برای مدتی انجام نداده اید، کاری است که واقعاً علاقه مند به ورود به آن بودید، و واقعاً

grateful for the chance or the opportunity to  work in or alongside or with the marketing team.

از فرصت یا فرصتی برای کار در تیم بازاریابی یا در کنار آن یا با آن سپاسگزار هستید. آیا اخیراً در

Have you attended any workshops or

کارگاه یا کنفرانسی شرکت کرده اید

conferences recently? So again, a general  question that you can ask your colleagues.  

؟ بنابراین دوباره، یک سؤال کلی که می‌توانید از همکارانتان بپرسید.   آیا اخیراً در

Have you attended any conferences or workshops  recently? Well, I recently attended a leadership

کنفرانس‌ها یا کارگاه‌هایی شرکت کرده‌اید ؟ خوب، من اخیراً در یک دوره رهبری شرکت کردم

course.

.

this was really, really good. Some  really clever ideas, some really  

این واقعا خیلی خوب بود برخی از ایده‌های واقعاً هوشمندانه، برخی

insightful information, and a lot of it from  personal experience of the the speakers.

اطلاعات واقعاً روشن‌کننده، و بسیاری از آن‌ها از تجربه شخصی سخنرانان.

They were excellent. They could tell why  they are good leaders. Okay, so yeah, I was

عالی بودند. آنها می توانند بگویند که چرا آنها رهبران خوبی هستند. خوب، بله، من

on a leadership course recently and then  

اخیراً در یک دوره رهبری بودم و سپس

opportunity to explain what it  was, how you found it. What.

فرصتی برای توضیح دادن به آن وجود داشت، چگونه آن را پیدا کردید. چی

Information you got.

اطلاعاتی که گرفتی

even though, you know, you didn't enjoy all of it,  

اگرچه، می‌دانید، از همه آن لذت نمی‌بردید،

there was some really good  bits and pieces to take away.

چند قطعه واقعاً خوب وجود داشت که می‌توان برداشت. از

What do you enjoy most about your job?

چه چیزی در شغل خود بیشتر لذت می برید؟

you might get

ممکن است

cornered at a business lunch or a business  party and, you know, maybe you're somebody  

در یک ناهار کاری یا یک مهمانی کاری در گوشه و کنار قرار بگیرید و، می‌دانید، شاید فردی

new to the organisation or you don't  know so many people in other departments,  

تازه وارد سازمان هستید یا افراد زیادی را در بخش‌های دیگر نمی‌شناسید

too. So a nice question to ask them very open  question is what do you enjoy most about your job.

. بنابراین یک سؤال خوب برای پرسیدن سؤال بسیار باز از آنها این است که از چه چیزی در شغل خود بیشتر لذت می برید.

So the person that you're asking has the  opportunity to tell you. You know, I like  

بنابراین فردی که از او می‌پرسید این فرصت را دارد که به شما بگوید. می دانید، من دوست دارم

working with the people here. I like working  on projects. I like dealing with customers.  

با مردم اینجا کار کنم. من دوست دارم روی پروژه‌ها کار کنم. من دوست دارم با مشتریان معامله کنم.

I like planning whatever it might be.  So there's a great way in which they  

من دوست دارم هر چه که باشد برنامه ریزی کنم. بنابراین یک راه عالی وجود دارد که در آن آنها

can open up and you can nod your head  in agreement and make some sounds that.

می‌توانند باز شوند و شما می‌توانید سرتان را به علامت تأیید تکان دهید و صداهایی در این مورد ایجاد کنید.

Oh yeah, yeah, yeah, I understand.  Yeah. So it's a good way to entertain  

اوه، آره، آره، متوجه شدم. آره بنابراین راه خوبی برای سرگرم کردن

and get involved in that particular small talk.

و درگیر شدن در آن بحث کوچک خاص است.

And then a question about,

و سپس یک سوال در مورد،

this particular business of somebody in marketing  or somebody in IT, whatever they happen to be,  

این کسب و کار خاص یک فرد در بازاریابی یا شخصی در IT، هر چه که باشد،

their expertise. You could ask them. And  how did you get started in this industry?  

تخصص آنها. می توانید از آنها بپرسید. و چگونه در این صنعت شروع کردید؟

What made you pick this company or  why did you decide on marketing as  

چه چیزی باعث شد این شرکت را انتخاب کنید یا چرا تصمیم به بازاریابی به عنوان

a career. Why did you decide on IT or  engineering whatever it might might be.

یک شغل گرفتید. چرا درباره فناوری اطلاعات یا مهندسی هر چه که ممکن است تصمیم گرفتید؟

Okay, so how did you get started? What got you  interested? And then the question might be, well,  

خوب، پس چگونه شروع کردید؟ چه چیزی شما را علاقه مند کرد؟ و بعد ممکن است این سوال پیش بیاید که

my father was an accountant and my mother  was a teacher. My brother was an engineer,  

پدرم حسابدار و مادرم معلم بود. برادرم مهندس بود،

so it seemed to run in the family. Okay. So  they come back with that sort of response.

بنابراین به نظر می‌رسید که در خانواده اداره می‌شد. باشه بنابراین آنها با چنین پاسخی برمی‌گردند.

Or they might just say, well, you know,  actually, I got an intern position here

یا ممکن است فقط بگویند، خوب، می دانید، در واقع، من

5 or 6 years ago in my second or third year  of university. And then when I finished,  

5 یا 6 سال پیش در سال دوم یا سوم دانشگاه، یک موقعیت کارآموزی اینجا گرفتم. و بعد که تمام کردم،

they actually offered me a full-time position.  So when I finished my course. Wow, it was  

آنها در واقع به من یک موقعیت تمام وقت پیشنهاد دادند. بنابراین وقتی دوره ام را تمام کردم. وای،

great. I had a job to come into and I didn't  have to spend much time searching for a job.

عالی بود. من شغلی داشتم که باید وارد آن شوم و مجبور نبودم زمان زیادی را صرف جستجوی شغل کنم.

And guess what? I've been here  ever since. Okay, so again,  

و حدس بزنید چی؟ من از آن زمان اینجا هستم. خوب، پس دوباره،

small talk about how they got into the company  and the whole issue about their internship.

صحبت های کوچکی در مورد نحوه ورود آنها به شرکت و کل موضوع در مورد کارآموزی آنها.

How long have you been working in your current  role? That's a nice, easy question for you to  

چه مدت در نقش فعلی خود کار می کنید ؟ این یک سؤال خوب و آسان است که می‌توانید از

ask somebody. How long have you been working  in your current role? When did you change?

کسی بپرسید. چه مدت در نقش فعلی خود کار می کنید؟ کی عوض شدی؟

Who are you report into?  You know, so these are nice,  

به چه کسی گزارش می دهید؟  می‌دانید ، پس اینها

easy questions to ask. And somebody at  them would give you a nice response.

سؤالات خوب و آسانی برای پرسیدن هستند. و کسی در آنها پاسخ خوبی به شما خواهد داد.

Oh, I've been working in this role now  for six months. Actually, before that I  

اوه، من اکنون شش ماه است که در این نقش کار می کنم . در واقع، قبل از آن من

was in the finance unit or before that  I was actually in H.R. But I fancied a  

در واحد مالی بودم یا قبل از آن  در واقع در H.R بودم. اما تصور

change. This opportunity came up, so I applied  for it and luckily I got it. Okay. So again,  

تغییر  را داشتم. این فرصت پیش آمد، بنابراین برای آن درخواست دادم و خوشبختانه آن را به دست آوردم. باشه بنابراین، دوباره،

open questions and open questions enable the  person you're asking to expand to give you  

سؤالات باز و سؤالات باز به فردی که از شما درخواست می‌کنید این امکان را می‌دهد تا

more information and give you more opportunity  to ask other questions that are related to that.

اطلاعات بیشتری به شما بدهد و فرصت بیشتری بپرسید سؤالات دیگری که مرتبط با آن هستند.

And the whole conversation will develop.

و کل گفتگو توسعه خواهد یافت.

So if you just ask very closed questions like,  did you or are you, or have you, then you're just  

بنابراین، اگر فقط سؤالات خیلی بسته بپرسید، مانند، آیا شما یا هستید، یا دارید، در این صورت فقط

going to get a yes or a no answer. And it's  really, really important that you see. And  

یک پاسخ بله یا خیر دریافت خواهید کرد. و واقعاً بسیار مهم است که ببینید. و

from the examples I've given you to ask as many  open question as possible. The benefit here is  

از مثال‌هایی که برای شما آورده‌ام تا حد امکان سؤالات باز بپرسید. فایده اینجا این است

that you don't have to participate so much in the  conversation of you're a little bit nervous, okay.

که مجبور نیستید آنقدر در مکالمه شرکت کنید که کمی عصبی هستید، خوب.

So it gives the other person the opportunity to  give you information. Then they will ask you a  

بنابراین به طرف مقابل این فرصت را می‌دهد که به شما اطلاعات بدهد. سپس آنها از شما یک

very similar open question and that if you wish,  gives you the opportunity to tell them a little  

سوال باز بسیار مشابه می پرسند و اگر بخواهید، این فرصت را به شما می دهد تا

bit more about you. So it's all about placing  the questions in the right place in the right  

کمی بیشتر درباره خود به آنها بگویید. بنابراین همه چیز در مورد قرار دادن سوالات در مکان مناسب با

order. So it helps you to move along in this  whole chain of events that we call small talk.

ترتیب  درست است. بنابراین به شما کمک می‌کند تا در کل زنجیره رویدادها که ما آن را گفتگوی کوچک می‌نامیم حرکت کنید.

Now, if we're talking about conversations, there's  always the chat time when, as I said, when we open  

اکنون، اگر در مورد مکالمات صحبت می کنیم، همیشه زمان چت وجود دارد، همانطور که گفتم، وقتی

a conversation about asking somebody who they are  and what they do and where did they work and where  

مکالمه ای را باز می کنیم که از کسی بپرسیم کی هستند و چه کار می کنند و کجا کار کرده اند و

have they come from? All those. So those are the  opening small talk questions. But if it's coming  

از کجا آمده اند؟ همه اونها بنابراین اینها سؤالات ابتدایی گفتگو هستند. اما اگر

to the end of the coffee break or the end of  the lunch break, or the dinner is about to end.

به پایان وقت استراحت قهوه یا پایان وقت ناهار نزدیک است، یا شام در شرف پایان است.

So you want some,

بنابراین می‌خواهید چند

questions and small talk issues that  will help you to close conversations.

سؤال، و مسائل مربوط به صحبت‌های کوچک به شما کمک کند تا مکالمات را ببندید.

So very simple. Well, it's time  to go. It's been a real pleasure.

خیلی ساده خوب، وقت رفتن است. این یک لذت واقعی بود.

getting to know you. It's been a real  pleasure meeting you. And likewise. Yeah,  

آشنایی با شما دیدار با شما بسیار لذت بخش بود. و همینطور. بله،

I really enjoyed it. Yeah. Perhaps we'll catch up  again at one of these events in the future. Okay,  

من واقعاً از آن لذت بردم. آره شاید در آینده در یکی از این رویدادها دوباره با هم آشنا شویم. بسیار خوب،

so a nice opening. A nice way to  end it. And perhaps a new colleague,  

افتتاحیه خوبی است. راهی خوب برای پایان دادن به آن. و شاید یک همکار جدید،

a new business friend, whatever it might be.

یک دوست تجاری جدید، هر چه که باشد. باشه

Okay.

It was... So for example, the person that

این بود... برای مثال، فردی که

you haven't seen for eighteen months,  six months, whatever it was. Wow. But  

هجده ماه، شش ماه، هر چه که بود، ندیده‌اید. عجب اما

it was nice seeing you again. Let's make  sure it's not so long the next time,  

خوشحال شدم دوباره شما را دیدم. بیایید مطمئن شویم دفعه بعد خیلی طولانی نیست،

okay? So nice way for you to save the  person. Yeah. It was great to see you  

خب؟ راه بسیار خوبی برای شما برای نجات فرد. آره دیدن دوباره شما عالی بود

again. And don't make it so long the  next time. Let's catch up again soon.

. و دفعه بعد آنقدر طولانی نکنید . بیایید به زودی دوباره به موضوع رسیدگی کنیم.

Okay, so it was nice seeing you. Let's  catch up again soon. Give my regards to  

باشه پس از دیدنت خوشحال شدم بیایید به زودی دوباره به موضوع رسیدگی کنیم. سلام من را به

your partner. Give him my regards to  Mike. So, whoever it might be to let  

شریک زندگی خود برسانید. سلام من را به مایک برسانید. بنابراین، هر کسی که ممکن است به آنها اجازه دهید

them know that you really did enjoy the time  that you had together, and the response you  

بدانند که شما واقعاً از زمانی که با هم داشتید لذت بردید، و پاسخی که

might get from them is something else.  Yes. Great catching up with you too.

ممکن است از آنها دریافت کنید چیز دیگری است. بله. خیلی خوب به شما نزدیک شدم.

Let's make sure we arrange to have a  coffee or a bite to eat. So the next  

بیایید مطمئن شویم که ترتیبی می دهیم که یک قهوه یا لقمه بخوریم. بنابراین

time you're in town, or the next  time you're coming by this way,  

دفعه بعد که در شهر هستید، یا دفعه بعد که از این راه می‌آیید،

just send me an email in advance and  I'll make sure to to catch up. Okay.

فقط یک ایمیل از قبل برای من بفرستید و من مطمئن می‌شوم که موضوع را پیگیری کنم. باشه

Well, I better get going now. It was really  nice talking to you. So if you have to dive  

خب بهتره الان برم صحبت کردن با شما واقعاً خوب بود. بنابراین، اگر مجبورید

out of the coffee break or you have to  leave the conference to catch a train,  

از زمان استراحت قهوه شیرجه بزنید یا برای گرفتن قطار مجبور به ترک کنفرانس شوید،

you say, well, I better get going now.  But it was really nice meeting you. So  

می‌گویید، خوب، بهتر است همین الان بروم. اما دیدار با شما واقعاً خوب بود. بنابراین

put the emphasis on that. It  was really nice meeting you.

روی آن تاکید کنید. دیدار با شما واقعاً خوب بود.

So the other person understands that you weren't  wasting your time and that you weren't bored,  

بنابراین طرف مقابل می‌فهمد که شما وقتتان را تلف نمی‌کردید و حوصله نداشتید،

but you did enjoy the conversation. You did  enjoy catching up with the person. So yeah,  

اما از گفتگو لذت بردید. از ارتباط با آن شخص لذت بردید. بنابراین بله،

I better get going of it. Train  to catch. But it was really nice

بهتر است از آن استفاده کنم. برای گرفتن آموزش دهید. اما

talking to you. It was really nice meeting you.

صحبت کردن با شما واقعاً خوب بود. از آشنایی با شما واقعا لذت بخش بود

Let's keep in touch. So the  other person might say, yeah,  

بیایید در تماس باشیم. بنابراین ممکن است فرد دیگری بگوید، بله،

same here. Same goes for me. Let's keep in touch.

همین‌جا. برای من هم همینطوره بیایید در تماس باشیم.

At the end of the coffee break or the end of  the lunch, then some. You might say to them,  

در پایان استراحت قهوه یا پایان ناهار، سپس مقداری. ممکن است به آنها بگویید،

well, I'll let you get back to your day. I'm sure  

خب، من به شما اجازه می‌دهم به روزتان بازگردید. مطمئنم

you've got lots of things to do. I know  I have, but it was nice seeing you. So

کارهای زیادی برای انجام دادن دارید. می‌دانم که دارم، اما از دیدنت خوشحال شدم. بنابراین به

I'll let you get back to your  day and I'll get on with my work.

شما اجازه می‌دهم به روز خود بازگردید و به کارم ادامه می‌دهم.

Yeah. Yeah, that sounds good.

آره بله، به نظر خوب می رسد.

it was great seeing you too.

دیدن شما هم عالی بود باشه

Okay. And something really casual might be  just something like, well, I'll see you around

و یک چیز واقعاً معمولی ممکن است چیزی شبیه به، خوب، شما را در اطراف می بینم

Take care. Yeah. Or

مواظب خود باشید. آره یا

next time or until next time. Yeah. Cheers  and good luck. Yeah. So there's all just  

دفعه بعد یا تا دفعه بعد. آره به سلامتی و موفق باشید. آره بنابراین همه

different ways in which you can close  the conversation. And a polite way,  

روش‌های مختلفی برای بستن مکالمه وجود دارد. و به روشی مودبانه،

in a friendly way and a way that leaves  the door open. That the person you've met

به شیوه ای دوستانه و به شیوه ای که در را باز بگذارد. اینکه فردی که ملاقات کرده اید

gets to know you a little bit, you get  to know them and the opportunity will be

کمی شما را بشناسد، شما با او آشنا می شوید و این فرصت

there in the future. And of course, what  will happen is that you've broken the  

در آینده وجود خواهد داشت. و البته، اتفاقی که می افتد این است که شما یخ را شکسته اید

ice because we always talk about breaking  the ice during small talk. You've broken  

زیرا ما همیشه در مورد شکستن یخ در حین صحبت های کوچک صحبت می کنیم. تو

the ice. So perhaps the next time  you meet them it'll be just a nice

یخ را شکستی. بنابراین شاید دفعه بعد که با آنها ملاقات کردید، فقط یک

Waves are. How are you? Good to see  you. You know what you've been doing  

Waves خوب باشد. چطوری؟ از دیدن شما خوشحالم. می‌دانی

since the last time we met? here we are  again. This. These conferences come round  

از آخرین باری که ملاقات کردیم، چه کار می‌کردی؟ دوباره اینجا هستیم . این این کنفرانس‌ها

so quickly. So you get in and you fall  into the conversation. Nice and easy.

خیلی سریع برگزار می‌شوند. بنابراین وارد می‌شوید و وارد گفتگو می‌شوید. خوب و آسان.

Okay, so that's the end of this particular lesson  all about advancing your small talk opportunities.  

بسیار خوب، پس این پایان این درس خاص است  که همه چیز درباره پیشرفت فرصت‌های گفتگوی کوچک شماست.

Very simple phrases as you can hear, very simple  open questions. The emphasis being on open  

عبارات بسیار ساده همانطور که می توانید بشنوید، سوالات باز بسیار ساده. تأکید بر روی سؤالات باز است

questions that you can ask that will get the ball  rolling and somebody will take up the running.  

که می‌توانید بپرسید که باعث می‌شود توپ به چرخش درآید و کسی دویدن را در دست بگیرد.

And then we'll ask you similar questions.  So that you can join in the conversation.

و سپس ما از شما سوالات مشابهی خواهیم پرسید. تا بتوانید در گفتگو شرکت کنید.

So if you need any more help or assistance or

بنابراین اگر به کمک یا کمک بیشتری نیاز دارید یا

if you've had problems with small talk in the  past, you're still nervous about it. Well,  

اگر در گذشته با صحبت‌های کوچک مشکلی داشته‌اید ، همچنان نگران آن هستید. خوب،

come back to me on www.englishlessonviaskype.com  

در www.englishlessonviaskype.com به سراغ من بیایید

and I’ll try to help you with  some other examples where I can.

و من سعی خواهم کرد در مواردی که می‌توانم با چند مثال دیگر به شما کمک کنم.

So remember to come and join me for the  

پس به یاد داشته باشید که برای

next lesson. So how are you saying  goodbye? And thanks for watching.

درس بعدی به من بپیوندید. پس چگونه داری خداحافظی می کنی ؟ و ممنون که تماشا کردید