How to make suggestions in English | Study English advanced level

Hi there, this is Harry and welcome back to English lessons where we try to help you to

سلام، این هری است و به درس های انگلیسی بازگردید، جایی که ما سعی می کنیم به شما کمک کنیم تا زبان

get a better understanding of the English language.

انگلیسی را بهتر درک کنید .

To improve your vocabulary, to improve your grammar, introduce you to the use of verbs,

برای بهبود دایره لغات، برای بهبود گرامر، شما را با استفاده از افعال،

phrasal verbs, expressions, idiomatic expressions.

افعال عبارتی، عبارات، عبارات اصطلاحی آشنا کنید.

And remember, you can always download me on podcast, or you can watch me on the YouTube.

و به یاد داشته باشید، همیشه می توانید من را در پادکست دانلود کنید، یا می توانید من را در YouTube تماشا کنید.

But remember, if you're looking at the YouTube, make sure you subscribe to that channel.

اما به یاد داشته باشید، اگر به یوتیوب نگاه می کنید، حتماً در آن کانال مشترک شوید.

Okay, so what are we going to talk to you about today?

خوب، پس امروز در مورد چه چیزی با شما صحبت خواهیم کرد ؟

Well, today we're going to talk about suggestions.

خوب، امروز می خواهیم در مورد پیشنهادات صحبت کنیم.

Okay, so making suggestions in English.

بسیار خوب، پس به زبان انگلیسی پیشنهاد بدهید.

And when we look at this, we're going to look at the type of suggestions that you can make.

و وقتی به این موضوع نگاه می‌کنیم، به نوع پیشنهادهایی که می‌توانید ارائه دهید نگاه می‌کنیم.

And then we're going to look at the responses that you might give in relation to positive

و سپس به پاسخ‌هایی که ممکن است در رابطه با

responses, or, indeed, negative responses.

پاسخ‌های مثبت، یا در واقع، پاسخ‌های منفی بدهید، می‌پردازیم.

Okay, so when you're talking about suggestions, remember that they are only suggestions, they're

خوب، پس وقتی در مورد پیشنهادها صحبت می کنید، به یاد داشته باشید که آنها فقط پیشنهاد هستند،

not obligatory, you're not forcing somebody to do something, you're not making it a must.

اجباری نیستند، شما کسی را مجبور به انجام کاری نمی کنید، شما آن را واجب نمی کنید.

So we're not using language like, you must, or you have to.

بنابراین ما از زبانی مانند، شما باید یا باید استفاده نمی کنیم .

Okay, so the suggestion so often that the language that we use with them is quite indirect.

بسیار خوب، بنابراین این پیشنهاد آنقدر زیاد است که زبانی که با آنها استفاده می کنیم کاملا غیر مستقیم است.

So you might see expressions like, I think, or why don't you?

بنابراین ممکن است عباراتی مانند، من فکر می کنم، یا چرا نمی بینید؟

Or would you consider?

یا در نظر بگیرید؟

Yeah, so you're using indirect type of language.

بله، بنابراین شما از نوع غیر مستقیم زبان استفاده می کنید.

And it's much easier, it's more polite, and it goes very well with the suggestions that

و این بسیار ساده تر است، مودبانه تر است، و با پیشنهاداتی که

you're making.

شما می کنید بسیار خوب است.

Because like all suggestions, people have a choice, they can accept this suggestion,

چون مانند همه پیشنهادها، مردم حق انتخاب دارند، می توانند این پیشنهاد را بپذیرند

or indeed, they can reject it and decide to do what they wanted to do.

یا در واقع آن را رد کنند و تصمیم بگیرند کاری را که می خواهند انجام دهند.

But after all, it is only a suggestion or recommendation.

اما بالاخره فقط یک پیشنهاد یا توصیه است.

Okay, so let's look at those phrases for making suggestions are given to you again, first

خوب، پس بیایید نگاهی به آن عبارات برای ارائه پیشنهادات دوباره به شما داده شده است، اول

of all, then we go down and look at a few examples.

از همه، سپس ما پایین آمده و به چند نمونه نگاه می کنیم.

I think you should...

من فکر می کنم شما باید ...

Would you be interested in...?

آیا شما علاقه مند به ...؟

I thought, perhaps you might like...

فکر کردم شاید دوست داشته باشی... داشتم

I was thinking it would be nice, a nice change if...

فکر می‌کردم خوب است، تغییر خوبی است اگر...

How or what about?

چطور یا چطور؟

Let's...

بیا...

Do you fancy?

دوست داری؟

Shall we?

آیا ما؟

We might as well.

ما نیز ممکن است.

Okay.

باشه.

Now, as I said in all of these, they are suggestions.

حالا همانطور که گفتم در همه اینها پیشنهاد است.

They are recommendations.

آنها توصیه هایی هستند.

So the language is a little bit more indirect.

بنابراین زبان کمی غیر مستقیم تر است.

And a lot of the time, we're using some modal verbs like should, and would.

و در بسیاری از مواقع، ما از برخی از افعال مدال مانند should و will استفاده می کنیم.

And these are classics, when we're talking about suggestions and recommendations.

و اینها کلاسیک هستند، زمانی که ما در مورد پیشنهادات و توصیه ها صحبت می کنیم.

Like, I think you should go to the doctor.

به نظر من باید بری دکتر

So you're not saying you have to go to the doctor, you must go to the doctor.

پس نمی گویید باید دکتر بروید، باید دکتر بروید.

No, it's, I think you should go to the doctor, a suggestion.

نه، فکر کنم باید بری دکتر، یه پیشنهاد.

So I think you should, I think you should go.

بنابراین من فکر می کنم شما باید، من فکر می کنم شما باید بروید.

So when we use should, it's always followed by the bare format of the verb is not followed

بنابراین وقتی از should استفاده می کنیم، همیشه با فرمت bare فعل به دنبال آن

by ing.

ing نیست.

And it's not followed ever by the infinitive to.

و آن را هرگز با مصدر به دنبال نمی شود .

So it's the infinitive without to.

پس مصدر بدون to است.

I think you should go to the doctor, you're not feeling well.

فکر کنم باید بری دکتر، حالت خوب نیست. به

I think you should apologise to the neighbour.

نظر من باید از همسایه عذرخواهی کنی.

We made a lot of noise when we were doing the redecoration.

زمانی که در حال بازسازی بودیم، سر و صدای زیادی به پا کردیم .

And I think they were getting a little bit frustrated.

و من فکر می کنم آنها کمی ناامید شده بودند.

So I think you should apologise.

پس به نظرم باید عذرخواهی کنی

I think you should probably take a cup of coffee go into the room and think about what

من فکر می کنم شما احتمالاً باید یک فنجان قهوه بخورید و به اتاق بروید و به آنچه

you wanted to say.

می خواهید بگویید فکر کنید.

Okay, so suggestions and recommendations using should but not should to.

بسیار خوب، بنابراین پیشنهادات و توصیه‌ها با استفاده از باید اما نباید.

It's always you should go, you should eat, you should visit, you should apologise, you

همیشه باید بری، باید بخوری، باید سر بزنی، باید عذرخواهی کنی،

should wait.

باید صبر کنی.

So it's that infinitive without to.

بنابراین آن مصدر بدون to است. آیا

Next would you be interested in...

در مرحله بعدی به شما علاقه مند می شوید ...

So they have lots of endings here.

بنابراین آنها در اینجا پایان های زیادی دارند.

Would you be interested in going to the cinema?

آیا علاقه مند به رفتن به سینما هستید؟

Would you be interested in going to the movies?

آیا علاقه مند به رفتن به سینما هستید؟

Would you be interested in lending me 10 Euro?

آیا می خواهید 10 یورو به من وام دهید؟

Would you be interested in watching that new series on Netflix?

آیا شما علاقه مند به تماشای آن سریال جدید در نتفلیکس هستید؟

So lots of ways we could suggest or recommend doing something.

بنابراین راه‌های زیادی را می‌توانیم پیشنهاد کنیم یا انجام کاری را توصیه کنیم.

The important thing here when we use would you be interested in, it's followed by the

نکته مهم در اینجا زمانی که ما از آن استفاده می کنیم این است که به دنبال آن

verb with the -ing.

فعل -ing قرار می گیرد.

So would you be interested in looking at...

پس آیا شما علاقه مند به دیدن ... آیا

Would you be interested in going to the cinema?

علاقه مند به رفتن به سینما هستید؟

Would you be interested in lending?

آیا علاقه مند به وام دادن هستید؟

Would you be interested in buying?

آیا شما علاقه مند به خرید هستید؟

Would you be interested in eating sushi tonight?

آیا شما علاقه مند به خوردن سوشی امشب هستید؟

Yeah.

آره

So always -ing, -ing, not the infinitive.

بنابراین همیشه -ing، -ing، نه مصدر.

-ing.

-ing

And we use that modal verb would at the beginning, would, because you're not sure the person

و ما از فعل معین will در ابتدا استفاده می‌کنیم ، زیرا مطمئن نیستید که آن شخص

will agree.

موافق باشد.

So it's not will, it's would because there's a possibility they may or there's a possibility

بنابراین این اراده نیست، به این دلیل است که این احتمال وجود دارد که آنها ممکن است

that may not agree to your particular suggestion.

با پیشنهاد خاص شما موافقت نکنند یا وجود داشته باشد.

So would you be interested in going to the movies on Saturday?

پس آیا علاقه مندید شنبه به سینما بروید؟

I can get tickets.

میتونم بلیط بگیرم

That's your favourite actor is on, you know how you like him and we could do the good

این بازیگر مورد علاقه شما است، شما می دانید که چگونه او را دوست دارید و ما می توانیم یک شب خوب را انجام دهیم

night out.

.

I thought perhaps you might like.

فکر کردم شاید دوست داشته باشی

Okay?

باشه؟

I thought you might, I thought perhaps you might like to..

من فکر کردم ممکن است، فکر کردم شاید دوست داشته باشید..

And again here, we follow it with the infinitive.

و دوباره در اینجا، ما آن را با مصدر دنبال می کنیم.

I thought, perhaps you might like to spend the evening at home for a change, you're always

فکر کردم شاید دوست داشته باشی عصر را برای تغییر در خانه بگذرانی، همیشه

going out.

بیرون می روی.

I thought perhaps you might like to invite your mother round for lunch on Sunday.

فکر کردم شاید دوست داشته باشی مادرت را برای ناهار یکشنبه دعوت کنی.

She hasn't seen the kids for ages.

او چند سالی است که بچه ها را ندیده است.

And it's about time we've got her out of the house.

و زمان آن فرا رسیده است که او را از خانه بیرون کنیم.

I thought perhaps you might like to buy me that necklace that I was looking at and I

فکر کردم شاید دوست داشته باشی آن گردن بند را که نگاه می کردم و

showed you on the internet.

در اینترنت به شما نشان دادم بخرید.

I would really love it, I think it would go well with this dress, don't you think?

من واقعا دوستش دارم، فکر می کنم با این لباس خوب می شود، فکر نمی کنید؟

Yeah.

آره

A thought perhaps you might like to do something.

فکری که شاید دوست داشته باشید کاری انجام دهید.

To do, to go, to buy, to watch.

انجام دادن، رفتن، خریدن، تماشا کردن.

I was thinking it was... it would be a nice change if...

داشتم فکر می کردم این بود... تغییر خوبی بود اگر... به این

I was thinking it would be a nice change if what?

فکر می کردم که تغییر خوبی خواهد بود اگر چه؟

If we did this, if we did that.

اگر این کار را کردیم، اگر آن کار را انجام دادیم.

I was thinking it would be a nice change if we went on a holiday abroad this year.

فکر می کردم اگر امسال به تعطیلات خارج از کشور برویم، تغییر خوبی خواهد بود.

I was thinking it would be a nice change if we bought that new sofa we saw in the shop

فکر می کردم اگر مبل جدیدی را که در ویترین مغازه دیدیم بخریم تغییر خوبی خواهد بود

window.

.

I was thinking it would be a nice change if we spend Christmas on our own this year.

فکر می کردم اگر امسال کریسمس را به تنهایی بگذرانیم، تغییر خوبی خواهد بود.

We're always going to my folks or your folks, and it's about time we have our own traditions.

ما همیشه به سراغ مردم من یا شما می رویم، و زمان آن فرا رسیده است که سنت های خود را داشته باشیم.

Let's start our own traditions.

بیایید سنت های خود را شروع کنیم.

It'd be good, be good for the kids to have a Christmas around our own table.

خوب است، خوب است که بچه ها کریسمس را دور میز خودمان داشته باشند.

And sure if your folks want to come why not?

و مطمئن باشید که اگر مردم شما می خواهند بیایند چرا که نه؟

They're free to come if they wish.

آنها در صورت تمایل می توانند بیایند.

But I was thinking it would be a nice change if we decided and after that.

اما فکر می‌کردم اگر تصمیم بگیریم و بعد از آن، تغییر خوبی خواهد بود.

So if we decided.

پس اگر تصمیم گرفتیم.

If we went.

اگه رفتیم

If we could.

اگر می توانستیم.

Okay, so just different ways in which we can use that phrase when want to make suggestions.

بسیار خوب، پس فقط راه های متفاوتی برای استفاده از آن عبارت زمانی که می خواهیم پیشنهاد بدهیم.

Next, how about or what about.

بعد، چگونه در مورد یا چه در مورد.

So how about going out on Saturday instead of Friday?

پس چطور در مورد بیرون رفتن روز شنبه به جای جمعه؟

What about inviting your parents around for lunch on Sunday?

در مورد دعوت والدینتان برای ناهار در روز یکشنبه چطور؟

Monday is a bank holidays.

دوشنبه تعطیلات بانکی است.

So we have a couple of glasses of wine.

بنابراین ما چند لیوان شراب داریم.

We don't have to get up early for work on Monday.

لازم نیست دوشنبه برای سرکار زود بیدار شویم .

What about painting the room yellow?

رنگ زرد اتاق چطور؟

It would be nice and bright.

خوب و روشن خواهد بود.

What about that car you saw?

اون ماشینی که دیدی چی؟

You're really thinking of buying it?

واقعا به خریدش فکر میکنی؟

Yeah.

آره

So how about.

پس چطور.

What about.

چه در مورد.

And then again, followed by by that -ing.

و سپس دوباره، به دنبال آن -ing.

How about painting?

نقاشی چطور؟

How about buying?

خرید چطور؟

How about inviting?

دعوت کردن چطور؟

How about doing something?

در مورد انجام کاری چطور؟

-ING.

-ING.

How about what about -ing?

در مورد -ing چطور؟

Okay, next very short.

بسیار خوب، بعدی بسیار کوتاه است.

Just let's.

فقط اجازه دهید.

Let's think about it.

بیایید در مورد آن فکر کنیم. بیا

Let's go mad.

دیوانه شویم.

Let's paint it purple.

بیایید آن را بنفش رنگ کنیم.

Let's invite all our friends around for a barbecue, it'd be great way to kick off the

بیایید همه دوستانمان را برای کباب کردن دعوت کنیم، این بهترین راه برای شروع

summer.

تابستان است.

Let's go away for the weekend.

برای آخر هفته برویم

That's just on the spur of the moment.

این فقط در یک لحظه است.

Let's just throw a few things into a bag, drive off and see where the road takes us

بیایید فقط چند چیز را در یک کیف بیندازیم، رانندگی کنیم و ببینیم جاده ما را به کجا می‌برد

and book something when we get there.

و وقتی به آنجا رسیدیم چیزی رزرو کنیم.

Yeah, why not?

آره چرا که نه؟

Let's do something spontaneous.

بیایید یک کار خودجوش انجام دهیم.

Let's go wild.

بیایید وحشی شویم.

Let's do this.

بیا انجامش بدیم.

Let's take the children whatever it is, it's a suggestion.

هر چه هست بچه ها را ببریم، یک پیشنهاد است.

Let's.

اجازه دهید.

Okay?

باشه؟

Let's do this.

بیا انجامش بدیم.

Let's do that.

بیا این کار را انجا دهیم.

Let's not fight now.

حالا دعوا نکنیم

Let's not argue.

بحث نکنیم

Ah, let's agree on something here.

آه، بیایید در اینجا در مورد چیزی به توافق برسیم.

Okay, so let's do this.

خوب، پس بیایید این کار را انجام دهیم.

Let's do that.

بیا این کار را انجا دهیم.

And then a much more informal Do you fancy?

و بعد خیلی غیررسمی تر آیا دوست دارید؟

And when we say do you fancy it means, "Would you like to...?"

و وقتی می گوییم آیا دوست داری به این معنی است که " دوست داری...؟"

So do you fancy going to the movies?

پس آیا دوست دارید به سینما بروید؟

Do you fancy calling in for a pizza on the way home?

آیا دوست دارید در راه خانه برای پیتزا تماس بگیرید ؟

Do you fancy a night in by the fire?

آیا دوست دارید یک شب در کنار آتش داشته باشید؟

It's a really cold evening, and we could get one of those movies, or indeed see if there's

این یک عصر واقعاً سرد است، و ما می‌توانیم یکی از آن فیلم‌ها را دریافت کنیم، یا در واقع ببینیم آیا

any new series on Netflix.

سریال جدیدی در نتفلیکس وجود دارد یا خیر.

We haven't watched it for ages.

سالهاست که آن را تماشا نکرده ایم.

Do you fancy doing nothing?

آیا دوست دارید هیچ کاری انجام ندهید؟

Yeah.

آره

Why don't we just stay at home?

چرا فقط در خانه نمی مانیم؟

Do you fancy?

آیا دوست دارید؟

Do you fancy going?

دلت میخواد بری؟

Do you fancy doing?

آیا دوست دارید انجام دهید؟

Do you fancy meeting?

آیا دوست دارید جلسه داشته باشید؟

Okay, so what have we got there yet?

خوب، پس هنوز چه چیزی به آنجا رسیده ایم؟

We've got the -ing.

ما ing را داریم.

Do fancy going to?

آیا علاقه مند به رفتن به؟

Do you fancy meeting?

آیا دوست دارید جلسه داشته باشید؟

Do you fancy doing absolutely nothing?

آیا دوست دارید مطلقاً هیچ کاری انجام ندهید؟

And then a bit more polite or and very formal, shall we?

و سپس کمی مودبانه تر یا بسیار رسمی تر، آیا ما؟

Shall we book that restaurant for next week?

آیا آن رستوران را برای هفته آینده رزرو کنیم؟

Shall we take a few days off and go on a holiday?

چند روز مرخصی بگیریم و به تعطیلات برویم؟

Shall we invite the neighbours in for a drink?

همسایه ها را برای نوشیدنی دعوت کنیم؟

They've moved in six months ago and we've hardly said 'hello' to them.

آنها شش ماه پیش نقل مکان کرده اند و ما به سختی به آنها "سلام" نکرده ایم. آیا امسال

Shall we do something special for New Year this year?

برای سال نو کار خاصی انجام دهیم ؟

I'm sure there's going to be lots of celebrations now that the pandemic is finally over.

من مطمئن هستم که اکنون که این همه گیری بالاخره تمام شده است، جشن های زیادی برگزار خواهد شد.

So lots of ways and say, Shall we?

راه های زیادی وجود دارد و می گوییم، آیا ما؟

Now, of course, when we use "shall", we either use it with we or I.

حالا البته وقتی از "shall" استفاده می کنیم، یا با ما استفاده می کنیم یا I.

We don't use it with shall you?

با شما استفاده نمی کنیم؟

Or shall he?

یا او؟

It's always Shall I?

همیشه اینطور است؟

Shall I open the bottle of wine?

بطری شراب را باز کنم؟

Shall we?

آیا ما؟

Shall we go away for the weekend?

برای آخر هفته برویم؟

We promised, we said we would.

قول دادیم گفتیم.

So shall we do it this weekend?

پس آیا این آخر هفته این کار را انجام دهیم؟

And then finally, when you have no choice, or appears that you have no choice and you

و در نهایت، زمانی که شما چاره ای ندارید، یا به نظر می رسد که چاره ای ندارید و می

say, Well, we might as well.

گویید، خب، ما هم ممکن است. کار

There's nothing else to do.

دیگری برای انجام دادن وجود ندارد.

Or we might as well go to bed early, I don't think they're going to turn up at this time.

یا ممکن است زودتر بخوابیم، فکر نمی‌کنم آنها در این زمان حاضر شوند.

So you're sitting in home, you're not sure whether Mike and his girlfriend are going

بنابراین شما در خانه نشسته اید، مطمئن نیستید که آیا مایک و دوست دخترش قرار است

to come around, they said they might.

بیایند یا خیر، آنها گفتند که ممکن است.

And they, you know, but you know what those couple are like, sometimes they do, sometimes

و آنها، شما می دانید، اما شما می دانید که آن زوج چگونه هستند، گاهی اوقات می کنند، گاهی اوقات

they don't.

نمی دانند.

So, you know, if they're not there by nine o'clock...

بنابراین، می دانید، اگر آنها تا ساعت نه آنجا نباشند ...

they're not really going to come.

واقعاً نمی آیند.

So we might as well go to bed.

بنابراین ممکن است ما هم به رختخواب برویم.

We might as well start dinner, the kids will catch up later on.

ممکن است شام را هم شروع کنیم، بچه‌ها بعداً می‌رسند.

And if they're late they're late, they can stick it in the microwave.

و اگر دیر کردند، می توانند آن را در مایکروویو بچسبانند.

Okay, so we might as well.

خوب، پس ما نیز ممکن است.

You can also say, we may as well, because may and might are interchangeable.

شما همچنین می توانید بگویید، ما نیز ممکن است، زیرا ممکن و ممکن قابل تعویض هستند.

So may, might, we can use both of them equally the same.

بنابراین ممکن است، ما بتوانیم از هر دوی آنها به یک اندازه استفاده کنیم .

We might as well.

ما نیز ممکن است.

We may as well.

ما نیز ممکن است.

And what it really means is we don't have any other choice or doesn't look as if we

و معنای واقعی آن این است که ما هیچ انتخاب دیگری نداریم یا به نظر نمی رسد که

have any choice.

انتخاب دیگری داشته باشیم.

So if we've got nothing better, well, we might as well do that.

بنابراین اگر چیزی بهتر از این نداشته باشیم، خوب، ممکن است این کار را نیز انجام دهیم.

Okay, so they're the... the phrases that we use when we're making suggestions.

بسیار خوب، پس آنها عباراتی هستند که هنگام ارائه پیشنهاد استفاده می کنیم.

Okay, so I think you should...

خوب، پس من فکر می کنم شما باید ...

Would you be interested in...?

آیا شما علاقه مند به ...؟

I thought, perhaps you might like...

فکر کردم شاید دوست داشته باشی... به این

I was thinking it would be a nice change if...?

فکر می کردم که تغییر خوبی خواهد بود اگر...؟

How about or what about?

چطور یا چی؟

Let's.

اجازه دهید.

Do you fancy?

آیا دوست دارید؟

Shall we?

آیا ما؟

Or we might as well.

یا ممکن است ما نیز همینطور.

So all the expressions and phrases for making suggestions.

بنابراین تمام عبارات و عبارات برای ارائه پیشنهادات.

So what we want to look at next is when... how do we respond.

بنابراین آنچه می خواهیم در ادامه به آن نگاه کنیم این است که چه زمانی... چگونه پاسخ دهیم.

So somebody has made a suggestion, so obviously, they're expecting some sort of response.

بنابراین، کسی پیشنهادی داده است، بنابراین بدیهی است که آنها منتظر نوعی پاسخ هستند.

And the response can be a positive response, or indeed, it could be a negative response.

و پاسخ می تواند یک پاسخ مثبت باشد، یا در واقع، می تواند یک پاسخ منفی باشد.

So let's, first of all, look at those positive responses.

پس بیایید اول از همه به آن پاسخ های مثبت نگاه کنیم.

So again, I'll give them to you, and then we'll give you an idea as to how you might

بنابراین دوباره، من آنها را به شما می‌دهم، و سپس به شما ایده می‌دهیم که چگونه می‌توانید از

use them.

آنها استفاده کنید.

Yeah, that sounds like a great idea.

آره، این ایده عالی به نظر می رسد.

Yeah, that's not a bad idea.

آره، این ایده بدی نیست.

Brilliant.

درخشان

Well, count me in too.

خب من را هم حساب کن

Yeah, you're probably right.

بله، احتمالاً حق با شماست. برای

Sounds perfect.

تلفن های موبایل کامل است.

That would be lovely.

که دوست داشتنی خواهد بود.

It's a definite maybe from me.

این شاید از من قطعی است.

It's a definite maybe.

این شاید قطعی است.

Okay, so positive responses.

خوب، پس پاسخ های مثبت.

Now, how will we use them?

حال چگونه از آنها استفاده خواهیم کرد؟

Well, that sounds like a great idea.

خب، این ایده عالی به نظر می رسد.

Well, I mean, if it's, it's the best idea you've heard, or you can't come up with anything

خب، منظورم این است که اگر اینطور است، این بهترین ایده ای است که شنیده اید، یا نمی توانید چیز

better, well, you might as well go along with it and say, Yeah, that sounds like a great

بهتری بیاورید، خوب، می توانید با آن کنار بیایید و بگویید، آره، این ایده عالی به نظر می رسد

idea.

.

Why don't we book that restaurant?

چرا آن رستوران را رزرو نمی کنیم؟

We'll get there early.

ما زود به آنجا می رسیم

And then who knows?

و سپس چه کسی می داند؟

After that, we might go and see if there's any of the guys or the gang around.

بعد از آن، ممکن است برویم و ببینیم که آیا کسی از بچه ها یا گروهی در اطراف هستند یا خیر.

And we can have a quick drink before we come home.

و می توانیم قبل از آمدن به خانه یک نوشیدنی سریع بنوشیم .

Yeah, so everything will be perfect.

بله، پس همه چیز عالی خواهد بود.

So yeah.

پس آره.

Do you want me to book it?

آیا می خواهید آن را رزرو کنم؟

Or will you book it?

یا آن را رزرو می کنید؟

It sounds a really great idea.

این ایده واقعا عالی به نظر می رسد.

Let's do it.

بیایید آن را انجام دهیم.

That's not a bad idea.

این ایده بدی نیست.

So it's not perfect.

پس کامل نیست.

It's not perhaps the idea you really were hoping for, but yeah, you know, it's not a

شاید این ایده ای نباشد که واقعاً به آن امیدوار بودید، اما بله، می دانید،

bad idea.

ایده بدی نیست.

It's...

این...

I'll give it a little bit more thought, and, yeah, I think that... that actually could

من کمی بیشتر به آن فکر می کنم، و بله، فکر می کنم که... این در واقع می تواند

work.

کارساز باشد.

Yeah, that's not a bad idea.

آره، این ایده بدی نیست.

So you've been looking to find a way of getting over a particular problem.

بنابراین شما به دنبال یافتن راهی برای غلبه بر یک مشکل خاص بوده اید.

You haven't been able to come up with this suggestion yourself.

شما خودتان نتوانسته اید این پیشنهاد را ارائه دهید.

And then somebody suggests this particular way around it.

و سپس کسی این راه خاص را پیشنهاد می کند .

And then when you think about it, Hmmm, yeah, actually that's not a bad idea.

و وقتی به آن فکر می کنید، هوم، بله، در واقع این ایده بدی نیست.

Yeah, I think you've got something there.

بله، من فکر می کنم شما چیزی در آنجا دارید.

Or I think you're onto something.

یا من فکر می کنم شما به چیزی.

Let's... let's develop it a little bit more.

بیایید... بیایید آن را کمی بیشتر توسعه دهیم.

Let's get the other guys in and let's see what they think.

بیایید بقیه بچه ها را وارد کنیم و ببینیم آنها چه فکر می کنند.

Yeah, that's not a bad idea.

آره، این ایده بدی نیست.

Or if you're absolutely blown away by the idea.

یا اگر کاملاً از این ایده غافلگیر شده اید .

Wow.

وای.

Brilliant.

درخشان

Why didn't I think of that?

چرا به آن فکر نکردم؟

Brilliant!

درخشان!

Yeah, that's just what we need.

بله، این همان چیزی است که ما نیاز داریم.

A weekend away.

یک آخر هفته دور

Get away from this weather.

از این هوا دور شو

Get away from the city.

از شهر دور شوید.

Yeah, let the kids go and stay with the granny should love it for a couple of days.

بله، بگذارید بچه ها بروند و پیش مادربزرگ بمانند، باید آن را برای چند روز دوست داشته باشند.

You and I will spend a couple of days walking on the beach this time of the year.

من و شما در این زمان از سال چند روز را در ساحل قدم می زنیم.

Yeah, we might get a bit wet but who cares?

بله، ممکن است کمی خیس شویم، اما چه کسی اهمیت می دهد؟

Yeah, brilliant.

آره، درخشان

That's a wonderful suggestion.

این یک پیشنهاد فوق العاده است. من را

Count me in too.

هم حساب کن

Yeah, count me in too.

آره منو هم حساب کن

So it's a bit more of a relaxed response.

بنابراین این یک واکنش آرام تر است.

It's very positive count me in too means, Yeah, you can rely on me, I want to do that.

خیلی مثبت است من را هم حساب کنید یعنی، بله، می توانید به من تکیه کنید، من می خواهم این کار را انجام دهم.

So you know, you're on your mobile phone having a chat, and the guys are talking about going

بنابراین می دانید، شما با تلفن همراه خود مشغول گپ زدن هستید، و بچه ها در مورد

away for a game of golf or going off to watch a match and, you know, you just put the phone

رفتن برای یک بازی گلف یا رفتن برای تماشای یک مسابقه صحبت می کنند و، می دانید، شما فقط تلفن را کنار می گذارید

down, Yeah, yeah, count me in too.

، بله، بله ، من را هم حساب کن

I'll go, I'll go, I'm in.

من می روم، می روم، من وارد هستم.

So whatever the guys are doing, you want to do it.

بنابراین هر کاری که بچه ها انجام می دهند، شما می خواهید انجام دهید. می

It, you know, if you don't spend so much time with them these days, so it's a good opportunity.

دانید، اگر این روزها زمان زیادی را با آنها نمی گذرانید، فرصت خوبی است.

Count me into means, Yeah, include me in the number whoever's organising the event.

من را به عنوان وسیله حساب کنید، آره، من را در تعداد کسانی که رویداد را سازماندهی می کند، بگنجانید.

You're probably right.

احتمالا حق با شماست.

Now, this is not a wonderfully exciting response, but it depends on what intonation you put

اکنون، این یک پاسخ شگفت انگیز هیجان انگیز نیست، اما بستگی به این دارد که چه لحنی

into it.

در آن قرار دهید.

But if you're... if you're reluctantly agreeing to somebody's suggestion, Yeah, you know,

اما اگر ... اگر با اکراه با پیشنهاد کسی موافقت می کنید، بله، می دانید،

you're probably right.

احتمالاً حق با شماست.

I...

من...

I really didn't give it enough consideration.

واقعاً به آن توجه کافی نکردم.

Perhaps I should have thought about it a little bit more before I responded.

شاید قبل از پاسخ دادن باید کمی بیشتر در مورد آن فکر می کردم .

But you know me, I usually respond quickly.

اما شما من را می شناسید، من معمولا سریع پاسخ می دهم.

But yeah, I think you're probably really right.

اما بله، من فکر می کنم شما احتمالا واقعاً درست می گویید.

When she comes home from school, I'll apologise and I'll make it up to her.

وقتی او از مدرسه به خانه می آید، من عذرخواهی می کنم و آن را جبران می کنم.

Everything will be okay.

همه چی درست می شود.

You know the way she is.

شما می دانید که او چگونه است.

So yeah, you're probably right.

پس بله، احتمالاً حق با شماست.

Or something is really good.

یا چیزی واقعا خوب است.

And you're really can't see anything wrong with it.

و شما واقعاً نمی توانید هیچ چیز بدی در آن ببینید.

Yep.

بله برای

Sounds perfect.

تلفن های موبایل کامل است.

Perfect for me.

برای من عالیه

Yeah, that sounds just what we need.

بله، آن چیزی است که ما نیاز داریم.

Yeah.

آره

So yeah, sounds a perfect way.

بنابراین بله، راه عالی به نظر می رسد.

I'll get the paint brushes.

من برس های رنگ را می گیرم.

We can have it painted by lunchtime.

می توانیم تا ناهار آن را نقاشی کنیم.

And if it needs another coat, sure, I can...

و اگر نیاز به یک لایه دیگر داشته باشد، مطمئناً می توانم ...

I can do another coat of paint later on Saturday or even on Sunday.

می توانم بعداً شنبه یا حتی یکشنبه یک لایه دیگر رنگ کنم .

Yeah.

آره

So yeah, that sounds perfect to me.

پس آره، این به نظر من عالی است.

Oh, that would be lovely.

اوه، دوست داشتنی خواهد بود.

Yeah.

آره

So a nice suggestion.

پس یک پیشنهاد خوب

So why don't...

پس چرا...

don't I cook lunch on Sunday?

یکشنبه ناهار نپزم؟

I'll invite your parents around.

من پدر و مادرت را دعوت خواهم کرد

I'll do roast beef and some potatoes and the veg.

من رست بیف و مقداری سیب زمینی و سبزیجات درست می کنم .

They always like a bit of that.

آنها همیشه کمی از آن را دوست دارند.

And, you know, you can either make that apple pie or we can buy one in the bakery there.

و، می دانید، یا می توانید آن پای سیب را درست کنید یا می توانیم در نانوایی آنجا بخریم.

You know, dad really likes that, yeah.

میدونی، بابا خیلی دوست داره، آره.

Oh, yeah, that that would be lovely.

اوه، آره، که دوست داشتنی خواهد بود.

I wouldn't have to cook.

من مجبور نیستم آشپزی کنم

You always cook them the meat much better than I do.

شما همیشه گوشت را برای آنها بهتر از من میپزید.

Yeah, let's...

آره، بیایید...

Why don't we do it?

چرا این کار را نکنیم؟ دوست

It sounds lovely.

داشتنی به نظر می رسد.

So it's a good idea, a good suggestion, something that everybody will enjoy.

بنابراین این یک ایده خوب است، یک پیشنهاد خوب، چیزی که همه از آن لذت خواهند برد.

And then the last one, it's a definite maybe.

و سپس آخرین مورد، شاید قطعی باشد.

What do you mean, it's a definite maybe?You can't be definite and maybe.

منظورت چیه، شاید قطعی باشه؟شما نمیتونید قطعی باشید و شاید.

Well, you know, I'm going to go home.

خب میدونی من میرم خونه

And I'm going to ask the wife and, you know, she might...

و من می خواهم از همسرش بپرسم، می دانید، ممکن است ...

she might not agree.

او موافق نباشد.

I'll bring a bunch of flowers, she'll definitely, definitely agree with them.

من یک دسته گل می آورم، او قطعاً با آنها موافق است.

So yeah, put me down as a definite maybe.

پس آره، شاید من را به عنوان یک قطعی در نظر بگیرید.

Definite maybe.

قطعی شاید.

Okay, so they're positive responses that you might make.

بسیار خوب، پس آنها پاسخ های مثبتی هستند که ممکن است به شما بدهید.

So how about negative responses?

پس پاسخ های منفی چطور؟

Well, of course, when we talk about negative responses, the... the most negative way to

خوب، البته، وقتی در مورد پاسخ های منفی صحبت می کنیم، منفی ترین راه برای

respond to something is "no."

پاسخ دادن به چیزی «نه» است.

A categorical, No, no, I'm not interested.

قاطعانه، نه، نه، من علاقه ای ندارم.

I'm not doing that.

من این کار را نمی کنم.

But sometimes just a plain ordinary "No," can come across as a little bit rude.

اما گاهی اوقات فقط یک "نه" معمولی می تواند کمی بی ادبانه به نظر برسد. البته

Depending on, of course, how you say no, no, yeah.

بسته به اینکه چطور می گویید نه، نه، بله.

So you might want to say it in a slightly different way.

بنابراین ممکن است بخواهید آن را کمی متفاوت بیان کنید.

But the objective is the same.

اما هدف یکی است.

You don't want to do it.

شما نمی خواهید آن را انجام دهید.

So here are some suggestions as to how you might be negative in your response.

بنابراین در اینجا چند پیشنهاد وجود دارد که چگونه ممکن است در پاسخ خود منفی باشید.

I don't think so.

من اینطور فکر نمی کنم.

I'm not sure that would be appropriate.

من مطمئن نیستم که مناسب باشد.

No, I'm not sure about that.

نه، در مورد آن مطمئن نیستم.

Well, I don't know.

خوب، من نمی دانم.

To be honest, it's not my cup of tea.

راستش این فنجان چای من نیست.

No, not really.

نه، نه واقعا.

I'm not keen on that idea.

من مشتاق این ایده نیستم.

No, I'd rather not, I'd really rather not.

نه، ترجیح می دهم نه، واقعاً ترجیح می دهم نه.

I'm sorry, I really don't feel like it.

متاسفم، واقعاً حوصله ندارم.

So a lot of it is about the intonation that you can put into it because when you give

بنابراین بسیاری از موارد مربوط به لحن است که می توانید در آن قرار دهید، زیرا وقتی

the correct type of intonation, people will understand very quickly that the answer is

نوع صحیح لحن را بیان می کنید، مردم خیلی سریع متوجه می شوند که پاسخ

"no."

"نه" است.

But you're doing it in a nice way, a friendly way, a polite way, but you're still letting

اما شما این کار را به روشی خوب، دوستانه ، مودبانه انجام می دهید، اما همچنان به

them know it's not going to happen.

آنها اجازه می دهید که بدانند این اتفاق نخواهد افتاد.

I don't think so.

من اینطور فکر نمی کنم.

I don't think that's going to work.

من فکر نمی کنم که این کار می کند.

I really don't see that working.

من واقعاً این کار را نمی بینم.

I just don't think so.

من فقط اینطور فکر نمی کنم.

I mean, I don't think this market is ready for that yet.

منظورم این است که من فکر نمی کنم این بازار هنوز برای آن آماده باشد.

I just don't think so.

من فقط اینطور فکر نمی کنم.

So you're not bowled over by the idea.

بنابراین شما از این ایده غافلگیر نشده اید.

You're not something that you think is going to make a huge difference to... to your life,

شما چیزی نیستید که فکر می کنید قرار است تغییر بزرگی در زندگی شما ایجاد کند

and perhaps it's going to be a lot of trouble.

و شاید دردسرهای زیادی را به همراه داشته باشد.

And you're going to get nothing out of it.

و از آن چیزی نخواهید گرفت.

I don't think so.

من اینطور فکر نمی کنم.

I'm not sure that would be appropriate.

من مطمئن نیستم که مناسب باشد.

So somebody suggested that perhaps to get together and go to the bar for a few drinks,

پس یکی پیشنهاد کرد که شاید دور هم جمع شویم و به بار برویم و چند نوشیدنی بخوریم

and then we go and have a meal together?

و بعد برویم و با هم غذا بخوریم؟

Are you sure?

مطمئنی؟

I mean, you know, I think it's just a little bit early, I'm not so comfortable.

یعنی میدونی، فکر کنم کمی زوده، من خیلی راحت نیستم.

So I'm not so sure that would be appropriate.

بنابراین من چندان مطمئن نیستم که مناسب باشد.

Why don't we just invite a couple of them around here?

چرا ما فقط چند نفر از آنها را اینجا دعوت نمی کنیم ؟

Yeah, not so sure it's so appropriate now.

بله، مطمئن نیستم که الان خیلی مناسب باشد.

Okay.

باشه.

I think I prefer just a couple of people rather than a big gang.

فکر می‌کنم فقط چند نفر را به یک گروه بزرگ ترجیح می‌دهم.

Nah, I'm not so sure about that.

نه، من در مورد آن مطمئن نیستم.

So again, you're expressing a little bit of negativity, the suggestion I'm not so sure

بنابراین، دوباره، شما کمی منفی نگری می کنید، پیشنهادی که من مطمئن نیستم

you really mean, No, no, I'm not so sure it'll work.

واقعاً منظور شماست، نه، نه، من مطمئن نیستم که کار کند.

I'm not sure it's the right time.

من مطمئن نیستم که زمان مناسبی است.

Yeah, I'm just not sure that I really understand what it's about.

بله، من فقط مطمئن نیستم که واقعاً متوجه موضوع چیست.

So let me think about it.

پس اجازه دهید در مورد آن فکر کنم.

Let me mull it over.

بذار فکر کنم

Let me sleep on it.

بذار رویش بخوابم

Whatever way you want to try and your persuade them that you need a little bit more time

هر راهی که می خواهید امتحان کنید و آنها را متقاعد کنید که

to think about it even though you're probably going to say no, so I'm not sure about that.

برای فکر کردن در مورد آن به کمی زمان بیشتری نیاز دارید، حتی اگر احتمالاً نه بگویید، بنابراین من در مورد آن مطمئن نیستم.

Well, I don't know.

خوب، من نمی دانم.

I just don't know.

من فقط نمی دانم.

I mean, I've...

یعنی من...

it's not something I'm comfortable with.

این چیزی نیست که با آن راحت باشم.

It's not something I've done before.

این کاری نیست که قبلا انجام داده باشم.

What if it goes wrong?

اگر اشتباه شود چه؟

Yeah, what if we...

آره، اگه ما...

what if we lose our money?

اگه پولمون رو از دست بدیم چی؟

Yeah, I just don't know.

بله، من فقط نمی دانم.

To be honest, it's not my cup of tea.

راستش این فنجان چای من نیست.

So the guys want you to go and play squash and then they want you to head off and go

بنابراین بچه ها از شما می خواهند که بروید و اسکواش بازی کنید و سپس از شما می خواهند که

to a disco or a club.

به یک دیسکو یا یک باشگاه بروید.

Or you know, I'm not a club guy.

یا می دانی، من اهل باشگاه نیستم.

I just don't like it.

من فقط آن را دوست ندارم.

It's not my scene.

صحنه من نیست

It's not my cup of tea.

این فنجان چای من نیست.

And to be honest, game a squash?

و راستش را بخواهید، اسکواش بازی کنید؟

No, been there, done that.

نه، آنجا بودم، این کار را انجام دادم.

I don't really likeit.

من واقعا آن را دوست ندارم.

It's just not my cup of tea.

فقط فنجان چای من نیست.

And then pos... very definitive "no," No, not really.

و سپس یک "نه" بسیار قطعی، نه، نه واقعا.

Yeah.

آره

What do you think about that?

شما در مورد آن چه فکر میکنید؟

Or your...

یا شما... آیا

Do you think it's going to work?

فکر می کنید که کار می کند؟

No, not really.

نه، نه واقعا.

I think we've tried that before many times.

من فکر می کنم ما قبلاً بارها آن را امتحان کرده ایم.

And it didn't work the first time.

و بار اول کار نکرد.

So I don't know why we believe that it's going to work the second time.

بنابراین من نمی دانم چرا ما معتقدیم که برای بار دوم کار می کند.

So no, not really.

پس نه، نه واقعا.

I'm not...

من...

I'm not going to support that as a... as a suggestion.

من از آن به عنوان یک پیشنهاد حمایت نمی کنم .

Sorry.

متاسف.

I'm not keen on that idea.

من مشتاق این ایده نیستم.

Well, why not?

خوب، چرا که نه؟

I mean, it's we could we could do with a holiday.

منظورم این است که ما می توانیم با تعطیلات انجام دهیم.

And that's we said, we do something different.

و ما گفتیم، ما کار متفاوتی انجام می دهیم.

Yeah, but camping.

آره ولی کمپینگ

I mean, you don't like camping.

منظورم این است که شما کمپینگ را دوست ندارید.

I don't like sleeping on the ground.

روی زمین خوابیدن را دوست ندارم

So how's it going to be fun?

پس چطور می شود سرگرم کننده باشد؟

I'll tell you what, why don't we go to that log cabin?

من به شما می گویم که چرا به آن کلبه چوبی نمی رویم؟

We looked at the one up by the lake, that... that would be a much, much better idea.

ما به یکی از کنار دریاچه نگاه کردیم که... این ایده بسیار بسیار بهتری خواهد بود.

But no, I'm not keen on that idea of camping.

اما نه، من مشتاق این ایده از کمپینگ نیستم.

No, thanks.

نه ممنون.

No, I'd rather not.

نه، ترجیح می دهم نه.

So a little bit more definitive in your negative response.

بنابراین در پاسخ منفی شما کمی قطعی تر است .

No, I'd rather not do that.

نه، ترجیح می دهم این کار را نکنم.

In fact, what I rather do is nothing just fancy and nice, calm, quiet evening at home

در واقع، کاری که ترجیح می دهم انجام دهم، صرفاً یک شب زیبا، آرام و آرام در خانه

with the family.

با خانواده نیست.

No, I'd rather not.

نه، ترجیح می دهم نه.

Thank you.

متشکرم.

Or just, general.

یا فقط ژنرال

I'm sorry.

متاسفم.

Look, I'm sorry.

ببین متاسفم

I really don't feel like it.

من واقعاً این احساس را ندارم.

Perhaps another time.

شاید زمان دیگری.

Yeah.

آره

Let's let's do it next weekend.

بیایید آخر هفته آینده این کار را انجام دهیم.

It's a long weekend.

آخر هفته طولانی است.

There's a holiday on the Monday.

دوشنبه تعطیل است

So yeah, we could even go away for a couple of nights.

پس بله، حتی می‌توانیم برای چند شب بریم.

But this weekend, like I really just want to rest up.

اما این آخر هفته، مثل اینکه واقعاً می‌خواهم استراحت کنم.

It's been a tiring few weeks since the Christmas holidays.

چند هفته خسته کننده از تعطیلات کریسمس می گذرد .

So yeah, I really don't feel like it this weekend.

پس بله، من واقعاً این آخر هفته را دوست ندارم.

But yeah, next weekend, sounds great.

اما بله، آخر هفته آینده، عالی به نظر می رسد.

Okay, so you do say the suggestion isn't what you want now, but it might be something that

بسیار خوب، پس می گویید که پیشنهاد اکنون آن چیزی نیست که می خواهید، اما ممکن است بعداً چیزی باشد که

you want later on.

بخواهید.

Okay, so negative responses to suggestions that people have made.

بسیار خوب، پس به پیشنهاداتی که مردم داده اند، پاسخ منفی می دهید.

So what we've done them we've looked at ways of making suggestions.

بنابراین آنچه را که برای آنها انجام داده ایم، راه هایی برای ارائه پیشنهادات را بررسی کرده ایم.

And as we said, lots of the expressions are indirect.

و همانطور که گفتیم، بسیاری از عبارات غیر مستقیم هستند.

And then we've looked at how you respond both positively and negatively.

و سپس به نحوه پاسخ شما هم به صورت مثبت و هم منفی نگاه کرده ایم.

So why don't you try some of them out, see if they work for you.

پس چرا برخی از آنها را امتحان نمی کنید، ببینید آیا برای شما کار می کنند یا خیر.

Make sure that you understand them.

مطمئن شوید که آنها را درک می کنید.

If you don't come back to me and we can help and explain them again.

اگر به من مراجعه نکردید و ما می توانیم کمک کنیم و دوباره آنها را توضیح دهیم.

As always, I really appreciate when you join me.

مثل همیشه، وقتی به من ملحق می شوید واقعاً قدردانی می کنم .

So join me again.

پس دوباره به من بپیوندید