ENGLISH FLUENCY SECRETS | DON'T use BAD in English

Hi there, this is Harry and welcome back to  my English lessons where I try to help you to  

سلام، این هری است و به درس‌های انگلیسی من خوش آمدید، جایی که سعی می‌کنم به شما کمک کنم که

speak better English and to use better English.  So hopefully you'll be able to understand what  

بهتر انگلیسی صحبت کنید و بهتر از انگلیسی استفاده کنید. بنابراین امیدوارم بتوانید آنچه را که

I'm going to cover today. And if you've got  any problems or any questions when of course,  

امروز پوشش خواهم داد، درک کنید. و اگر هر مشکلی یا سؤالی دارید، البته،

you can contact me and I'll give you my  contact details as always, at the end of  

می‌توانید با من تماس بگیرید و من مانند همیشه، در پایان

this particular lesson. So if you want to listen  to me, of course, you can do so on the podcast,  

این درس خاص، جزئیات تماس خود را به شما می‌دهم. بنابراین اگر می‌خواهید به من گوش دهید، البته، می‌توانید این کار را در پادکست انجام دهید،

or you can watch me on the YouTube channel. And  to do so make sure you subscribe to the channel.  

یا می‌توانید من را در کانال YouTube تماشا کنید. و برای انجام این کار، حتماً در کانال مشترک شوید.

Okay, so what are we going to talk about today?  Well, we're going to talk about words for bad  

خوب، پس امروز در مورد چه چیزی صحبت خواهیم کرد؟ خوب، ما در مورد کلمات بد

in English or ways to say bad in English, and  what we're specifically referring to is not just  

در انگلیسی یا روش‌هایی برای بد گفتن در انگلیسی صحبت می‌کنیم، و آنچه به طور خاص به آن اشاره می‌کنیم فقط

bad words, now when we're talking about bad  service, or in particular bad customer service, so  

کلمات بد نیست، اکنون که در مورد خدمات بد یا به ویژه بد صحبت می‌کنیم. خدمات مشتری، بنابراین

ways to say bad in English, or when we're  referring to a bad service or bad customer  

روش‌هایی برای گفتن بد به انگلیسی، یا زمانی که به خدمات بد یا خدمات بد مشتری اشاره می‌کنیم

service. So you might have a situation when the  service was so bad. And you said to your friend,  

. بنابراین ممکن است موقعیتی داشته باشید که سرویس خیلی بد باشد. و تو به دوستت گفتی،

wow, I'm never going to use that company. Again,  the service is so bad. I ordered that package.  

وای، من هرگز از آن شرکت استفاده نمی کنم. باز هم، سرویس خیلی بد است. من اون بسته رو سفارش دادم

And I was told it would be two days here I'm  waiting normally 20 days, it's really, really  

و به من گفته شد که اینجا دو روز است که به طور معمول 20 روز منتظر هستم، واقعاً، واقعاً

bad. I don't know how they sent it. Maybe somebody  is walking with it, but I haven't got it yet,  

بد است. نمیدونم چطوری فرستادن شاید کسی با آن راه می‌رود، اما من هنوز آن را نگرفته‌ام،

I would have thought I would have got it. If not  two days, maybe three or four. So that services  

فکر می‌کردم آن را می‌گیرم. اگر نه دو روز، شاید سه یا چهار. بنابراین خدمات

so bad, it's terrible. So let's look at other  ways in which we might describe it. As always,  

بسیار بد، وحشتناک است. بنابراین بیایید به روش‌های دیگری که ممکن است آن را توصیف کنیم نگاه کنیم. مثل همیشه،

I'm going to go through them one by one. And  then I'll give you some examples. And then we'll  

آنها را یکی یکی مرور خواهم کرد. و سپس چند مثال برای شما می‌آورم. و سپس

take it from there. Okay, so here they are. Poor,  atrocious, terrible, unprofessional, horrendous,  

آن را از آنجا می گیریم. خوب، پس آنها اینجا هستند. فقیر، وحشیانه، وحشتناک، غیرحرفه‌ای، وحشتناک،   وحشتناک،

appalling, unacceptable, shocking, lousy, sub-par,  disappointing, inadequate, and finally, mediocre.  

غیرقابل قبول، تکان دهنده، شرم‌آور، پایین‌تر، ناامیدکننده، ناکافی، و در نهایت، متوسط.

Okay, now again, some of them are a little  bit more formal than others, some of them  

خوب، اکنون دوباره، برخی از آنها کمی رسمی تر از دیگران هستند، برخی از آنها

very informal. And we'll, we'll cover those  as we go through them. So let me give you  

بسیار غیر رسمی هستند. و ما آن‌ها را در حین عبور از آن‌ها پوشش خواهیم داد. بنابراین اجازه دهید به شما

some examples. So the first one is  poor. Well, a poor service doesn't mean  

چند مثال بزنم. بنابراین اولین مورد ضعیف است. خوب، یک سرویس ضعیف به این معنی نیست که

it doesn't cost a lot of money. A poor person has  no money. A poor service just means bad. Okay,  

هزینه زیادی ندارد. یک فرد فقیر پول ندارد. یک سرویس ضعیف فقط به معنای بد است. بسیار خوب،

so you could have a poor service on the internet.  Yeah. So you log on and you're trying to get your  

بنابراین می‌توانید خدمات ضعیفی در اینترنت داشته باشید. آره بنابراین شما وارد سیستم می‌شوید و سعی می‌کنید

your colleagues on Skype or whatever it is. And  there's a lot of breakdowns, or they can't see  

همکاران خود را در اسکایپ یا هر چیزی که هست بفرستید. و خرابی‌های زیادی وجود دارد، یا نمی‌توانند

you or the picture freezes as this internet is  so poor. Yeah, the service today is very poor,  

شما را ببینند یا تصویر یخ می‌زند زیرا این اینترنت بسیار ضعیف است. بله، خدمات امروز بسیار ضعیف است،

or the connection today is very poor. So you can  refer to it in that way. If you get a poor service  

یا ارتباط امروز بسیار ضعیف است. بنابراین می‌توانید به این شکل به آن مراجعه کنید. اگر یک سرویس ضعیف

from a company, that just means their responses  are bad perhaps, when you try to get onto their  

از یک شرکت دریافت می‌کنید، فقط به این معنی است که پاسخ‌های آن‌ها ممکن است بد باشد، وقتی سعی می‌کنید به

internet site to send in a request for something  that it breaks down or it hangs or it's you just  

سایت اینترنتی آن‌ها بروید و درخواستی برای چیزی ارسال کنید که خراب می‌شود یا قطع می‌شود یا شما

can't get in. Yeah, so that's a good example  of poor service. or indeed, if you do manage  

نمی‌توانید دریافت کنید. بله، پس این نمونه خوبی از خدمات ضعیف است. یا در واقع، اگر موفق

to get onto the website and you send an email  requesting whatever you're you're looking for,  

به ورود به وب‌سایت شوید و ایمیلی بفرستید و هر آنچه را که به دنبالش هستید درخواست کنید،

and you get no response after one day or two days,  you might regard that as a poor service. Because  

و بعد از یک یا دو روز پاسخی دریافت نکنید، ممکن است آن را به عنوان یک سرویس ضعیف در نظر بگیرید. از آنجا که

in the modern world, we're usually looking for  something to be very prompt, you know, we want  

در دنیای مدرن، ما معمولاً به دنبال چیزی هستیم که خیلی سریع باشد، می‌دانید، ما

service like that, and we don't get it like  that, then we automatically say it's poor.  

خدماتی مانند آن را می‌خواهیم، ​​و آن را آنطور  دریافت نمی‌کنیم ، سپس به طور خودکار می‌گوییم ضعیف است.

So poor is not always so bad. Okay. It's just  you know, there are degrees of how bad things  

بنابراین فقیر همیشه آنقدر بد نیست. باشه. فقط می‌دانی ، درجاتی از بد بودن چیزها وجود دارد

can be. But if we use the word atrocious,  but atrocious is a really strong adjective to  

. اما اگر از کلمه ظالمانه استفاده کنیم، اما ظالمانه یک صفت واقعاً قوی برای

describe something that is bad. So you go into the  restaurant, you order the food, and when it comes,  

توصیف چیزی است که بد است. بنابراین وارد رستوران می‌شوید، غذا را سفارش می‌دهید، و وقتی می‌آید،

it's cold, it's lumpy. It doesn't smell so  well. It certainly doesn't taste as it's  

سرد است، کلوخه است. آنقدرها بوی خوبی ندارد. مطمئناً آنطور که

described on the menu. And it's just absolutely  atrocious. So you complain about the food,  

در منو توضیح داده شده مزه ندارد. و این کاملاً وحشیانه است. بنابراین از غذا شکایت دارید،

or the food might be good, but the service you  got was terrible. The waiters come to you after  

یا ممکن است غذا خوب باشد، اما خدماتی که دریافت کردید وحشتناک بود. پیشخدمت‌ها بعد از

15 minutes sitting at the table, they saw the  throw the menu across the table at you, they don't  

15 دقیقه نشستن پشت میز به سمت شما می‌آیند، می‌بینند که منو را روی میز به طرف شما پرتاب می‌کنند، آنها به

greet you or anything like that. And they  come back down another 10 minutes later,  

شما سلام نمی‌کنند یا چیزی شبیه به این. و 10 دقیقه بعد دوباره برمی‌گردند،

and they take your order, and then they go away.  And then you know, it seems like a lifetime before  

و سفارش شما را می‌گیرند و سپس می‌روند. و سپس می دانید، به نظر می رسد یک عمر قبل از

the food arrives and the plate has half dropped  in front of you. It might taste very well, but the  

رسیدن غذا و نیمی از بشقاب جلوی شما افتاده است. ممکن است طعم بسیار خوبی داشته باشد، اما

service was atrocious. And when you fill in that  form that they often leave on the table in front  

سرویس بی‌رحمانه بود. و وقتی آن فرمی را که اغلب روی میز جلوی

of you, you make sure to tick the box to say I  wouldn't recommend this to anybody. I certainly  

شما می گذارند پر می کنید، مطمئن شوید که کادر را علامت بزنید و بگویید این را به کسی توصیه نمی کنم. مطمئناً

wouldn't come back again because you believed  the service is atrocious. Really, really bad. And  

دیگر برنمی‌گردم، زیرا شما معتقد بودید خدمات بی‌رحمانه است. واقعا خیلی بد و

another word similar to atrocious is terrible. So  it could be terrible service, atrocious service.

کلمه دیگری شبیه به ظالمانه وحشتناک است. بنابراین می‌تواند خدمات وحشتناکی باشد، خدمات ظالمانه.

The service in the restaurant was terrible  last week because there were so many people  

سرویس دهی در رستوران هفته گذشته وحشتناک بود، زیرا تعداد زیادی از مردم

there that it was crowded. They didn't  have waiters and waitresses, and usually,  

آنجا بودند که شلوغ بود. آنها پیشخدمت و پیشخدمت نداشتند و معمولاً

it's pretty good. So yeah, you never have had an  opportunity to complain before because usually  

خیلی خوب است. بنابراین بله، شما هرگز قبلاً فرصتی برای شکایت نداشته اید زیرا معمولاً به

you go there and everything is good. So, you  know, it's not the worst you've ever had. But  

آنجا می روید و همه چیز خوب است. بنابراین، می دانید، این بدترین چیزی نیست که تا به حال داشته اید. اما

the service was terrible. I mean, overall,  the service you got was really terrible.  

خدمات وحشتناک بود. منظورم این است که، به طور کلی، خدماتی که دریافت کردید واقعاً وحشتناک بود.

If you want to use the word  unprofessional now, on professional  

اگر اکنون می‌خواهید از کلمه غیرحرفه‌ای استفاده کنید، حرف حرفه‌ای

can mean lots of things. Yeah. So professional  usually means really tight and accurate, and very,  

می‌تواند معانی زیادی داشته باشد. آره بنابراین حرفه ای معمولاً به معنای واقعاً دقیق و دقیق، و بسیار،

very good. And unprofessional would be the  opposite. So perhaps, if you were going to a  

بسیار خوب است. و غیرحرفه ای برعکس خواهد بود . بنابراین، شاید اگر به یک

legal firm or lawyer, or you're going to an  accountant, or somebody who you'd expect to  

شرکت حقوقی یا وکیل می‌رفتید، یا به یک حسابدار می‌روید، یا کسی که انتظار دارید

keep your information, private, well, then if  they disclose your information to somebody else,  

اطلاعات شما را خصوصی نگه دارد، خوب، اگر اطلاعات شما را به شخص دیگری فاش کند،

well, then you would have reason to say that that  service is very unprofessional. Yeah. So if they  

خوب ، پس دلیلی دارید که بگویید آن سرویس بسیار غیرحرفه ای است. آره بنابراین، اگر

mentioned your name to somebody  else, or indeed, if they mentioned,  

نام شما را برای شخص دیگری ذکر کردند ، یا در واقع، اگر به

somebody that you knew to you, when that person  isn't there, well, then you would consider  

کسی که شما می‌شناختید، اشاره کردند، وقتی آن شخص آنجا نیست، خوب،

that service to be very unprofessional. So if you  went into an accountant, and he's asking you about  

آن سرویس را بسیار غیرحرفه‌ای می‌دانید. بنابراین، اگر به سراغ یک حسابدار رفتید، و او از شما درباره

your business, how's the business going and what's  happening? And you're telling him that things are  

کسب‌وکارتان سؤال کرد، کار چگونه پیش می‌رود و چه اتفاقی می‌افتد ؟ و شما به او می گویید که همه چیز

a little difficult, but you know, things are  looking okay. And you know, you've got some  

کمی سخت است، اما می دانید، همه چیز خوب به نظر می رسد. و می‌دانید، چند

new accounts, and you're just talking to him about  getting your accounts finalised for last year. And  

حساب جدید دارید، و فقط درباره نهایی کردن حساب‌هایتان در سال گذشته با او صحبت می‌کنید. و

he happens to mention your Yeah, Mike in the high  street to his businesses really in trouble. And  

او اتفاقاً بله، مایک شما را در خیابان به کسب و کارهایش می‌گوید که واقعاً مشکل دارند. و

you happen to know Mike, but you don't expect the  accountant to tell you, you know, maybe might tell  

شما مایک را می‌شناسید، اما انتظار ندارید حسابدار به شما بگوید، می‌دانید، شاید ممکن است به

you, but maybe he wouldn't want people to know. So  you go out to the office thinking Hmm, if he tells  

شما بگوید، اما شاید او نمی‌خواهد مردم بدانند. بنابراین، به دفتر می‌روید و فکر می‌کنید هوم، اگر

me about Mike, what is he telling Mike, about  me or other people. So from that point of view,  

درباره مایک به من بگوید، درباره من یا افراد دیگر به مایک چه می‌گوید. بنابراین، از این منظر،

you might classify and regard that service as  a very unprofessional and unprofessional way  

ممکن است آن سرویس را به عنوان روشی بسیار غیرحرفه‌ای و غیرحرفه‌ای

to do it. Because if you give information to  people like that, they should keep it quiet.  

برای انجام آن طبقه‌بندی کرده و در نظر بگیرید. زیرا اگر اطلاعاتی را به افرادی مانند آن می‌دهید، باید آن‌ها را ساکت نگه دارند.

The next two words will also describe poor  service, horrendous and appalling. Now,  

دو کلمه بعدی همچنین خدمات ضعیف، وحشتناک و وحشتناک را توصیف می کند. اکنون،

these words can always also be used for describing  other things because they're adjectives. So we  

این کلمات همیشه می‌توانند برای توصیف چیزهای دیگر نیز استفاده شوند، زیرا آنها صفت هستند. بنابراین

could talk about the weather, and the values to  use all these adjectives. I could describe the  

می‌توانیم درباره آب و هوا و مقادیر استفاده از همه این صفت‌ها صحبت کنیم. می‌توانم

Irish weather very well, because yesterday,  it rained all day. So it was horrendous. The  

هوای ایرلند را خیلی خوب توصیف کنم، زیرا دیروز، تمام روز باران می‌بارید. پس وحشتناک بود

weather was appalling. Okay. But if we're talking  about service, then, of course, we can use, we had  

هوا وحشتناک بود. باشه. اما اگر در مورد خدمات صحبت می‌کنیم، مطمئناً می‌توانیم استفاده کنیم،

horrendous service, appalling service. So usually  a service that doesn't meet your expectations,  

خدمات وحشتناک و وحشتناکی داشتیم. بنابراین معمولاً سرویسی که انتظارات شما را برآورده نمی‌کند،

or doesn't meet the service that you had expected  to get. So it could be in the local supermarket.  

یا خدماتی را که انتظار داشتید  دریافت کنید برآورده نمی‌کند . بنابراین می تواند در سوپرمارکت محلی باشد.

So perhaps you're standing in the checkout queue  for a long, long time. And you're there are maybe  

بنابراین شاید شما برای مدت طولانی در صف تسویه‌حساب ایستاده‌اید . و شاید

three or four other checkout lines, but there's  nobody there. So the line is getting bigger and  

سه یا چهار خط دیگر وجود داشته باشد، اما کسی آنجا نیست. بنابراین صف بزرگ‌تر و

bigger, and people are getting more and more  impatient. And people are just, you know,  

بزرگ‌تر می‌شود و مردم بیشتر و بیشتر بی‌صبر می‌شوند. و مردم فقط، می‌دانید،

muttering and there's a little bit of annoyance,  and, you know, people are trying to get the  

زمزمه می‌کنند و کمی آزار وجود دارد، و، می‌دانید، مردم تلاش می‌کنند تا

manager's attention to seek and they put somebody  else on one or the other checkout line. So  

توجه مدیر را جلب کنند و شخص دیگری را در این یا آن خط تسویه‌حساب قرار دهند. بنابراین

they are talking to each other isn't this service,  it's appalling art. It's always the same here on a  

آنها با یکدیگر صحبت می‌کنند، آیا این خدمات نیست، این یک هنر وحشتناک است. اینجا همیشه در

Friday, they never have enough staff that always  too many people, I think I'm going to have to  

روز جمعه همینطور است، آنها هیچ وقت پرسنل کافی ندارند که همیشه تعداد افراد زیاد باشد، فکر می‌کنم باید

go to another supermarket. It's horrendous. It's  appalling to have to wait so long, we are spending  

به سوپرمارکت دیگری بروم. این وحشتناک است. خیلی وحشتناک است که باید اینقدر منتظر بمانیم، ما

good money in this shop, you think the least they  could do is have enough people on the checkouts.  

در این مغازه پول خوبی خرج می‌کنیم، فکر می‌کنید کمترین کاری که آنها می‌توانند انجام دهند این است که افراد کافی در صندوق‌ها داشته باشند.

They don't even have an express checkout. I  mean, every supermarket these days has an express  

حتی تسویه حساب سریع هم ندارند. منظورم این است که این روزها هر سوپرمارکتی یک

checkout line, or I think they're going to put one  in I heard they had a few problems. So you know,  

خط تسویه‌حساب سریع دارد، یا فکر می‌کنم آن‌ها می‌خواهند یکی را بگذارند، شنیدم که چند مشکل دارند. بنابراین می‌دانید،

people are trying to make some allowances  for it. But yet, they're getting a little  

مردم سعی می‌کنند برای آن هزینه‌هایی در نظر بگیرند. اما با این حال،

bit annoyed or browned off, as we say, because  the service is appalling, or it's horrendous.  

همانطور که می گوییم، آنها کمی آزرده می شوند یا قهوه ای می شوند، زیرا خدمات وحشتناک یا وحشتناک است.

Okay, we use the word unacceptable when we  talk about service, unacceptable service. So  

بسیار خوب، وقتی درباره خدمات، خدمات غیرقابل قبول صحبت می کنیم، از کلمه غیرقابل قبول استفاده می کنیم. بنابراین

unacceptable means something that you are not  prepared to accept or something that somebody  

غیر قابل قبول به معنای چیزی است که شما آمادگی پذیرش آن را ندارید یا چیزی که کسی

shouldn't have to accept. It's unacceptable  service. Okay. So if you're applying for  

نباید مجبور به پذیرش آن باشد. این سرویس غیرقابل قبول است . باشه. بنابراین، اگر برای

some say, to renew your passport, and usually when  you renew the passport, it's only once every five  

تمدید گذرنامه خود درخواست می‌دهید، و معمولاً وقتی گذرنامه خود را تمدید می‌کنید، فقط هر پنج

or 10 years, so you don't have to do it. So often.  You go to the passport office as a big notice that  

یا 10 سال یک بار است، بنابراین نیازی به انجام آن ندارید. بنابراین اغلب. به عنوان یک اعلان بزرگ به اداره گذرنامه می روید که   به

tells you that there's a delay expected of six  to eight weeks. Wow. So you, you look at this  

شما می گوید که انتظار می رود شش تا هشت هفته تاخیر داشته باشید. وای. بنابراین، شما به این نگاه می کنید

and think this is just totally unacceptable.  What am I supposed to do, I've got a holiday  

و فکر می کنید که این کاملا غیرقابل قبول است. چه کاری باید انجام دهم، تعطیلات

booked for the end of the month. And here we are  at the beginning of the month, there's a delay  

برای پایان ماه رزرو کرده ام. و اینجا در ابتدای ماه هستیم،

of six weeks, I have to cancel the holiday. And  there's no contact number. So you go back home,

شش هفته تاخیر داریم، باید تعطیلات را لغو کنم. و شماره تماسی وجود ندارد. پس به خانه بازمی‌گردید،

you log on to the site and you see the form  you have to have and then at the end you see a  

وارد سایت می‌شوید و فرمی را می‌بینید که باید داشته باشید و سپس در پایان یک

little pop up that says in the case of emergency,  please contact this number. So at least There's  

پاپ‌آپ کوچک می‌بینید که می‌گوید در مواقع اضطراری، لطفاً با این شماره تماس بگیرید. بنابراین حداقل

someplace to ring and complain. But overall,  the service that you have seen is totally  

جایی برای زنگ زدن و شکایت وجود دارد. اما به طور کلی، سرویسی که دیده‌اید

unacceptable for a government department,  the passport office delays of six to eight  

برای یک اداره دولتی کاملاً غیرقابل قبول است، تاخیر شش تا هشت هفته‌ای اداره گذرنامه برای

weeks posting in your passport, completely  unacceptable for you completely unacceptable.  

ارسال در گذرنامه شما، برای شما کاملاً غیرقابل قبول است.

As I say, there are many, many ways in  which we can describe bad service. So  

همانطور که گفتم، راه‌های بسیار زیادی وجود دارد که می‌توانیم خدمات بد را توصیف کنیم. بنابراین   می‌توانیم

we can say that the service is shocking. Very  British English. It's shocking this shocking  

بگوییم که این سرویس تکان دهنده است. انگلیسی بسیار بریتانیایی. این سرویس تکان دهنده تکان دهنده است

service. I don't know what I have to do. You know,  they, they get plenty of money. They got a nose,  

. نمی دانم باید چه کار کنم. می دانید، آنها پول زیادی به دست می آورند. آنها دماغ دارند،

they charge enough as an expression, you'll  often hear from people. But this service is just  

آنها به اندازه کافی به عنوان یک عبارت شارژ می شوند، اغلب از مردم خواهید شنید. اما این سرویس فقط

shocking. Yeah, I have just gone to go somewhere  else. So the person has walked out of the shop and  

تکان دهنده است. بله، من به تازگی رفته ام تا به جای دیگری بروم. بنابراین آن شخص از مغازه خارج شده و

never to be seen again. Shocking. So something  that we can also say words like lousy or crap,  

دیگر هرگز دیده نشده است. تکان دهنده. بنابراین چیزی که می‌توانیم کلماتی مانند زشت یا مزخرف را نیز بگوییم،

that's another word you'll often hear. So lousy  very, very informative. What a lousy service.  

این کلمه دیگری است که اغلب می‌شنوید. خیلی بد ، بسیار بسیار آموزنده. چه سرویس زشتی

What a crap service. Yeah. So we could use that to  describe perhaps the bus service. This is a really  

چه سرویس مزخرفی آره بنابراین می‌توانیم از آن برای توصیف شاید سرویس اتوبوس استفاده کنیم. این

well used and situation and an area where people  always complain, public services, particularly  

موقعیت و موقعیتی است که واقعاً به خوبی استفاده می شود و منطقه ای است که مردم همیشه شکایت دارند، خدمات عمومی، به ویژه

public transport, you know, you're standing at  the bus stop. And the classic situation is you  

حمل و نقل عمومی، می دانید، در ایستگاه اتوبوس ایستاده اید. و وضعیت کلاسیک این است که شما

look at the timetable on the schedule, and  the bus should have been here 10 minutes ago,  

به جدول زمانی در برنامه نگاه می‌کنید، و اتوبوس باید 10 دقیقه قبل اینجا می‌آمد،

but it's not. And then you look around the five  or six or eight people are here, this service,  

اما اینطور نیست. و بعد به اطراف نگاه می‌کنی که پنج یا شش یا هشت نفر اینجا هستند، این سرویس،

it's lousy. I mean, they never have enough buses.  And guess what? One bus will come? And they'll be  

بد است. منظورم این است که آنها هرگز اتوبوس کافی ندارند. و حدس بزنید چه؟ یک اتوبوس می آید؟ و آنها

two of them together. And as you look around  the corner, yep, two buses are coming together  

دو نفر با هم خواهند بود. و همانطور که به گوشه گوشه نگاه می‌کنید، بله، دو اتوبوس به هم می‌رسند

the same number some hold up somewhere, perhaps  it was traffic. But yeah, this all adds to a bad  

همان شماره را که بعضی‌ها در جایی نگه می‌دارند، شاید ترافیک بوده است. اما بله، همه اینها به سرویس بدی اضافه می‌کند که

service allows you so as a crap service. So these  are the situations when we would usually use those  

به عنوان یک سرویس مزخرف به شما اجازه می‌دهد. بنابراین، این‌ها موقعیت‌هایی هستند که معمولاً از آن‌ها استفاده می‌کنیم،

words are lousy or crap, we wouldn't say shocking.  Yeah. Because it's nothing shocking about In fact,  

کلمات زشت یا مزخرف هستند، نمی‌توانیم بگوییم تکان دهنده. آره چون هیچ چیز تکان دهنده ای نیست در واقع،

you're used to it. So all you're doing is  repeating something that's every time we get  

شما به آن عادت کرده اید. بنابراین تمام کاری که انجام می‌دهید این است که هر بار که به اینجا می‌رسیم، چیزی را تکرار می‌کنید

here. It never changes. Yeah, you come to this  bus stop. You're gonna wait, yeah, the bus that  

. هرگز تغییر نمی کند. بله، شما به این ایستگاه اتوبوس می آیید. شما منتظر می مانید، آره، اتوبوسی که   از

you're expected to get. It'll always be late. The  one you get, it will be delayed. So you're never  

شما انتظار می رود. همیشه دیر می شود یکی که دریافت می‌کنید، به تأخیر می‌افتد. بنابراین شما هرگز

quite sure which bus you're getting. So it's a  lousy service as a crap service. And what's the  

کاملاً مطمئن نیستید که کدام اتوبوس را سوار می‌شوید. بنابراین این یک سرویس زشت به عنوان یک سرویس مزخرف است. و

point of complaining because they're not going  to do anything about, okay, they'll, they'll  

گلایه کردن چه فایده ای دارد زیرا آنها قرار نیست کاری انجام دهند، بسیار خوب، آنها

make excuses that it's the traffic, it's too slow.  The government haven't approved the bus lanes too  

بهانه می آورند که ترافیک است، خیلی کند است. دولت خطوط اتوبوس را بیش از حد تأیید نکرده است

many people in cars, whatever the excuse is, is  never going to change. So every time you go for  

بسیاری از افرادی که در اتومبیل هستند، هر بهانه ای که باشد، هرگز تغییر نمی کند. بنابراین، هر بار که به سراغ

that boss yet, the service is going to be crappy,  it's going to be crap, or it's going to be lousy.  

آن رئیس می روید، سرویس مزخرف، مزخرف، یا زشت خواهد بود.

We can also talk about service being sub-par.  Okay, now par, is that a golfing term? Yeah,  

ما همچنین می توانیم در مورد پایین بودن سرویس صحبت کنیم. خوب، حالا همتراز، آیا این یک اصطلاح گلف است؟ بله،

so if you're, if anybody plays golf, there's  a certain number of shots, you get to get the  

پس اگر کسی گلف بازی می‌کند، تعداد ضربه‌های مشخصی وجود دارد، می‌توانید

ball into the hole. So it's a par four, you  have four shots, but if it's sub-par, okay,  

توپ را وارد سوراخ کنید. بنابراین این یک درجه چهار است، شما چهار عکس دارید، اما اگر کمتر از حد باشد، بسیار خوب،

it's below that. And when we talk about a service  being sub-par, it's below what is expected. Okay,  

زیر آن است. و هنگامی که ما در مورد پایین بودن یک سرویس صحبت می کنیم، کمتر از حد انتظار است. بسیار خوب،

something below what is expected. So if you expect  this type of service, and the service doesn't meet  

چیزی کمتر از حد انتظار. بنابراین اگر انتظار این نوع خدمات را دارید و این سرویس

your requirements, then you can describe it as a  sub, par service. Okay? So it could be just simply  

نیازهای شما را برآورده نمی‌کند، می‌توانید آن را به عنوان یک سرویس فرعی و همتراز توصیف کنید. باشه؟ بنابراین ممکن است به سادگی

getting your clothes from the dry cleaners, you're  busy and you don't have time. So you're running  

لباس های خود را از خشکشویی بگیرید، سرتان شلوغ باشد و وقت ندارید. بنابراین در راه رفتن

on your way to work, you drop in jackets or cold  or trousers, whatever they happen to be. You get  

به محل کار می‌دوید، ژاکت‌ها یا سردها یا شلوارها را می‌پوشید، هر چه که باشد.

your ticket, and you're told they'll be ready for  collection tomorrow afternoon. So on their way  

بلیت خود را دریافت می‌کنید و به شما می‌گویند فردا بعدازظهر برای جمع‌آوری آماده هستند. بنابراین در راه

back from the in the afternoon, the next day you  call in. But the clothes are not ready. In fact,  

بازگشت از بعدازظهر، روز بعد تماس می‌گیرید. اما لباس‌ها آماده نیستند. در واقع،

they can't even find them. And they say, Oh, look,  just leave with me. Can you call back tomorrow? So  

آنها حتی نمی توانند آنها را پیدا کنند. و آنها می گویند، اوه، نگاه کن، فقط با من برو. میشه فردا دوباره زنگ بزنی؟ بنابراین

next day, they say, Oh, yeah, yeah, yeah, they're  here, but we haven't got them finished yet. So  

روز بعد، آنها می گویند، اوه، بله، بله، بله، آنها اینجا هستند، اما ما هنوز آنها را کامل نکرده ایم. بنابراین

they'll be ready on Friday. So you come back  and Friday, and yet they're ready, but it's been  

آنها روز جمعه آماده خواهند بود. بنابراین شما برمی‌گردید و جمعه، و با این حال آنها آماده هستند، اما

a week, longer than you expected. So you could  describe that service as sub-par something below  

یک هفته بیشتر از آنچه انتظار داشتید می‌گذرد. بنابراین، می‌توانید آن سرویس را به‌عنوان چیزی پایین‌تر از

what you had expected. Okay? Now, interestingly,  if you play golf, and you, instead of being a  

آنچه انتظار داشتید توصیف کنید. باشه؟ حالا، جالب این است که اگر گلف بازی کنید، و به جای اینکه

four, you get a three as really, really good.  That's a positive, but when we talk about some  

چهار نفر باشید، یک سه خیلی خیلی خوب دریافت می‌کنید. این یک نکته مثبت است، اما وقتی درباره برخی از

point in terms of service, it's really really bad.  So even though the word pa is connected with golf,  

نکات از نظر خدمات صحبت می‌کنیم، واقعاً بد است. بنابراین، اگرچه کلمه pa با گلف مرتبط است،

if you get something two or three in golf, you'll  be celebrating for weeks and weeks and weeks,  

اگر چیزی دو یا سه در گلف دریافت کنید، هفته‌ها و هفته‌ها و هفته‌ها جشن می‌گیرید،

but if you get a sub-par service, you're going  to be complaining for weeks and weeks and weeks.

اما اگر یک سرویس پایین‌تر دریافت کنید، شکایت خواهید کرد. برای هفته ها و هفته ها و هفته ها.

Okay, and the next three words we can take them  together disappointing, mediocre, and inadequate.  

بسیار خوب، و سه کلمه بعدی را می توانیم ناامیدکننده، متوسط ​​و ناکافی در نظر بگیریم.

Okay, so when a service is disappointing,  it just leaves you feeling sad and unhappy  

بسیار خوب، پس وقتی خدماتی ناامیدکننده است، باعث می‌شود از آن غمگین و ناراضی شوید

about it. There's nothing you can do last just a  very disappointing service. I'll give you a good  

. هیچ کاری نمی توانید انجام دهید فقط یک سرویس بسیار ناامیدکننده است. من یک مثال خوب برای شما می زنم

example. I I buy my books from an online bookstore  because I think you get better value and you can  

. من کتاب‌هایم را از یک کتاب‌فروشی آنلاین می‌خرم، زیرا فکر می‌کنم ارزش بهتری پیدا می‌کنید و

always get books that are slightly out of print,  but I was buying a collection of four books in  

همیشه می‌توانید کتاب‌هایی تهیه کنید که کمی چاپ شده‌اند، اما من مجموعه‌ای از چهار کتاب در

one about one story. So they were connected. So  there's no point reading one if I didn't read the  

یکی درباره یک داستان می‌خریدم. بنابراین آنها به هم متصل شدند. بنابراین، اگر سه کتاب دیگر را نخوانده باشم، خواندن یکی بی فایده است

other three books, but I got two of them. And then  the second book didn't arrive in the time that I  

، اما دو تا از آنها را گرفتم. و سپس، کتاب دوم در زمانی که من

thought and I was waiting, I didn't want to start  the other books because they'd be out of sequence.  

فکر می‌کردم و منتظر بودم، به دستم نرسید، نمی‌خواستم کتاب‌های دیگر را شروع کنم، زیرا ترتیب آنها از بین می‌رفت.

So I checked it online. And they said, Oh, yes,  it gives another 10 days, it should be there.  

بنابراین من آن را آنلاین بررسی کردم. و آنها گفتند، اوه، بله، 10 روز دیگر فرصت دارد، باید آنجا باشد.

10 days, no sign of the book. And then there  was another five days. And after about 20 days,  

10 روز، اثری از کتاب نیست. و سپس پنج روز دیگر وجود داشت. و بعد از حدود 20 روز،

the book finally arrived. And I found that the  book had been posted from Melbourne and Australia,  

بالاخره کتاب رسید. و متوجه شدم که این کتاب از ملبورن و استرالیا پست شده است،

sort of crazy now. So the service there for me was  really disappointing. I wanted to start the books,  

اکنون به نوعی دیوانه کننده است. بنابراین خدماتی که برای من وجود داشت واقعاً ناامیدکننده بود. می‌خواستم کتاب‌ها را شروع کنم،

I couldn't stop them. Because if I started, I'd  be out of sequence with the books. And I like  

نتوانستم جلوی آنها را بگیرم. چون اگر شروع می‌کردم، از ترتیب کتاب‌ها خارج می‌شدم. و من دوست دارم

to have all of them there together. So for me, the  service was not only disappointing, it was totally  

همه آنها را با هم داشته باشم. بنابراین برای من، این سرویس نه تنها ناامیدکننده بود، بلکه کاملاً

inadequate, it didn't meet my expectations. And  when something is inadequate, it doesn't get  

ناکافی بود، انتظارات من را برآورده نکرد. و وقتی چیزی ناکافی است، آن چیزی را که در

you what you want here. And adequate service  is you getting the books, when you expect to  

اینجا می‌خواهید به دست نمی‌آورید. و خدمات کافی این است که کتاب‌ها را دریافت کنید، زمانی که انتظار دارید

get them or getting the service completed when  you expect to get it and anything below that  

آنها را دریافت کنید یا زمانی که انتظار دارید آن را دریافت کنید و هر چیزی کمتر از آن

is in adequate. It's the opposite is not what  you need is not what you expected. So it's a  

کافی باشد، خدمات را تکمیل کنید. برعکس آن چیزی نیست که به آن نیاز دارید، چیزی نیست که انتظارش را داشتید. بنابراین

disappointing or an in adequate service. Okay. And  then when something is mediocre, mediocre is is  

ناامید کننده یا خدمات کافی است. باشه. و وقتی چیزی متوسط ​​است، متوسط ​​است

just acceptable, but just about Yeah. So what was  the performance like a mediocre, they didn't play?  

فقط قابل قبول است، اما تقریباً بله. بنابراین، عملکرد متوسط ​​چگونه بود، آنها بازی نکردند؟

Great. They didn't play so badly. But no, it  wasn't something exciting, it was mediocre. So  

عالی. آنقدرها هم بد بازی نکردند. اما نه، چیز هیجان انگیزی نبود، متوسط ​​بود. بنابراین   می‌توانیم

we can say the same. When we talk about service,  it might be acceptable, but nothing great. And as  

همین را بگوییم. وقتی درباره خدمات صحبت می‌کنیم، ممکن است قابل قبول باشد، اما هیچ چیز عالی نیست. و همانطور که

we say in English, nothing to write home about  it was just a mediocre middle of the road type  

به انگلیسی می گوییم، چیزی برای نوشتن در مورد آن وجود ندارد، این فقط یک نوع خدمات متوسط ​​در میانه راه بود

of service, not something that would make you  feel as if you were something special or that you  

، نه چیزی که باعث شود احساس کنید چیز خاصی هستید یا اینکه

they really wanted your business, it was just a  mediocre service. So it could be the takeaway,  

آنها واقعاً کسب و کار شما را می خواهند، فقط یک سرویس متوسط بنابراین

when you want something you expect to get it  within a reasonable amount of time. So you're  

زمانی که می‌خواهید چیزی را می‌خواهید در مدت زمان معقولی آن را به دست آورید، می‌تواند یک غذای آماده باشد. بنابراین شما در حال

ordering the pizzas or whatever the food happens  to be for the family meal, and it doesn't arrive  

سفارش پیتزا یا هر غذای دیگری برای غذای خانواده هستید و

on time. So the family are getting a little bit  edgy. You're going a little bit edgy people are  

به موقع نمی رسد. بنابراین خانواده کمی عصبانی می‌شوند. کمی عصبانی هستید که می‌گویند

saying where's the food? Would you not ring them  again. And so everybody's just a now you knew. And  

غذا کجاست؟ آیا دوباره به آنها زنگ نمی زنید؟ و به این ترتیب همه فقط الان هستند که شما می دانستید. و   با

you're tapping your fingers under the table  and looking at your watch and looking at the  

انگشتانتان زیر میز ضربه می‌زنید و به ساعتتان نگاه می‌کنید و به

mobile phone. And then eventually ding dong, Ding  dong bell rings, and there they are. So you give  

تلفن همراه نگاه می‌کنید. و در نهایت دینگ دونگ، زنگ دینگ دانگ به صدا در می‌آید، و آنها هستند. بنابراین شما

the guy the money, but you don't give them a tip  because the service was really mediocre. It should  

پول را به پسر می‌دهید، اما به او انعام نمی‌دهید، زیرا خدمات واقعاً متوسط ​​بود. باید

have been there 30 minutes before that. Okay,  so another way to refer to bad service. Okay,  

30 دقیقه قبل از آن آنجا می بود. بسیار خوب، بنابراین راه دیگری برای اشاره به سرویس بد است. بسیار خوب،

so their words and expressions connected with bad  service. Let me give them to you one more time.  

پس کلمات و عبارات آنها با سرویس بد مرتبط است . بگذارید یک بار دیگر آنها را به شما بدهم.

Poor atrocious, terrible, unprofessional,  horrendous. appalling, unacceptable, shocking,  

بی‌رحمانه، وحشتناک، غیرحرفه‌ای، وحشتناک. خدمات وحشتناک، غیرقابل قبول، تکان دهنده،   افتضاح

lousy, crap or crappy service, disappointing,  inadequate, and finally, mediocre. So all of  

، مزخرف یا مزخرف، ناامیدکننده، ناکافی، و در نهایت، متوسط. بنابراین همه

them connected with bad service, some of them are  more formal than others, some of them informal,  

آنها با خدمات بد مرتبط هستند، برخی از آنها رسمی تر از دیگران هستند، برخی غیر رسمی هستند،

but will give you lots of opportunities. If you,  unfortunately, suffer from a bad service at least  

اما فرصت های زیادی به شما خواهند داد. اگر، متأسفانه، حداقل از یک سرویس بد رنج می‌برید،

you'll have many ways in which you can describe  it. Okay, great. Well, that's the end of this  

راه‌های زیادی برای توصیف آن خواهید داشت . باشه عالیه. خب، این پایان این

particular lesson and I hope you enjoy it and  I hope you get out of it what you want if you  

درس خاص است و امیدوارم از آن لذت ببرید و امیدوارم اگر سؤالی دارید از آن چیزی که می‌خواهید بیرون بیایید

have any questions, and you can contact me at  www.englishlessonviaskype.com and I'm always  

، و می‌توانید در www.englishlessonviaskype.com با من تماس بگیرید و من همیشه

very happy to hear from you and as I said before,  don't forget to subscribe to the channel so that  

بسیار خوشحالم. برای شنیدن از شما و همانطور که قبلاً گفتم، فراموش نکنید که در کانال مشترک شوید تا

you can get to watch this whenever you wish. Okay,  well thanks for joining me and join me again soon.

بتوانید هر زمان که خواستید این را تماشا کنید. بسیار خوب، از اینکه به من ملحق شدید متشکرم و به زودی دوباره به من ملحق شوید.