Difference between Until and Unless - English conjunction words

Hi. This is Harry and welcome back to my English grammar classes. What we're talking to today

سلام. این هری است و به کلاس های دستور زبان انگلیسی من خوش آمدید. آنچه امروز در

about is a bit of grammar in relation to two particular words unless and until. These seem

مورد آن صحبت می کنیم کمی دستور زبان در رابطه با دو کلمه خاص است مگر اینکه و تا. به نظر می رسد که اینها برای

to cause students a lot of trouble even though the words are no way connected. In fact, the

دانش آموزان دردسرهای زیادی ایجاد می کنند، حتی اگر کلمات هیچ ارتباطی با هم ندارند. در واقع،

only connection they have is that they're both described as conjunctions. But that's

تنها ارتباطی که آنها دارند این است که هر دو به عنوان ربط توصیف می شوند. اما این

the only thing that they have in common. But as I said, they do cause my students a lot

تنها وجه اشتراک آنهاست. اما همانطور که گفتم، آنها باعث ایجاد مشکلات زیادی برای دانش آموزان من می شوند

of problems. So I thought what I would do today is spell out specifically with lots

. بنابراین فکر کردم کاری که امروز انجام می‌دهم این است که به طور خاص با مثال‌های زیادی توضیح دهم،

of examples, exactly what we mean and how you can use them. Okay. So I'm going to explain

دقیقاً منظور ما چیست و چگونه می‌توانید از آنها استفاده کنید. باشه. بنابراین من

them to you. I'm going to give you examples of each, and I’ll work you through the example.

آنها را برای شما توضیح خواهم داد. من قصد دارم از هر کدام نمونه هایی را برای شما بیان کنم و با مثال به شما کار خواهم کرد.

So hopefully by the end of the lesson you'll know the difference between unless and until.

بنابراین امیدوارم تا پایان درس شما تفاوت بین unless و مگر را بدانید.

And at the end I'm also going to give you an explanation as to until and till, because

و در پایان نیز توضیحی در مورد تا و تا به شما می دهم، زیرا

that's something else that causes my students a little bit of confusion. Okay. Well, unless

این چیز دیگری است که باعث سردرگمی دانش آموزان من می شود . باشه. خوب، مگر اینکه

and until they're both conjunctions. So we use them in sentences to join some thoughts.

و تا زمانی که هر دو ربط باشند. بنابراین از آنها در جملات برای پیوستن به برخی افکار استفاده می کنیم.

Okay. So there's a commonality between them, but in every other respect, they are very

باشه. بنابراین یک اشتراک بین آنها وجود دارد، اما از هر نظر، آنها بسیار

different. So let's look first of all at unless. So when we're using it, unless, we don't use

متفاوت هستند. پس بیایید اول از همه نگاه کنیم مگر اینکه. بنابراین وقتی از آن استفاده می کنیم، مگر اینکه

it with any negative word, it's not followed with a negative. We can't say unless not or

با هیچ کلمه منفی استفاده نکنیم، با منفی دنبال نمی شود. ما نمی توانیم بگوییم مگر اینکه نه یا

unless no or unless I didn't. Okay. So you cannot follow it with a negative only with

مگر نه یا مگر من نگفتم. باشه. بنابراین شما نمی توانید آن را با یک منفی فقط با

a positive. And you can't follow it with will. Unless I will. Okay. So there are things that

مثبت دنبال کنید. و با اراده نمی توانی آن را دنبال کنی. مگر اینکه بخواهم. باشه. بنابراین کارهایی وجود دارد که

you cannot do, but when we use it in the, in the sentence, let me give you an example...

نمی توانید انجام دهید، اما وقتی از آن در جمله استفاده می کنیم، بگذارید مثالی بزنم...

You can't play football outside unless you have finished your homework.

شما نمی توانید خارج از خانه فوتبال بازی کنید مگر اینکه تکالیف خود را تمام کنید.

Okay? So, here we're being very specific. We're telling the person what he has to do

باشه؟ بنابراین، در اینجا ما بسیار دقیق هستیم. ما به فرد می گوییم که

if he wants to play outside. And this is the actual comparison we can make because it's

اگر بخواهد بیرون بازی کند باید چه کار کند. و این مقایسه واقعی است که می‌توانیم انجام دهیم، زیرا

very similar in some ways to the word IF. It's conditional. Okay? So you're introducing

از جهاتی بسیار شبیه کلمه IF است. مشروط است باشه؟ بنابراین شما

the condition. So he cannot play outside unless he finishes his homework. Okay. You could

شرایط را معرفی می کنید. بنابراین نمی تواند بیرون بازی کند مگر اینکه تکالیفش را تمام کند. باشه. می توانید

rewrite that and say: If you finish your homework, you can play outside. So there you put a positive:

آن را بازنویسی کنید و بگویید: اگر تکالیف خود را تمام کردید، می توانید بیرون بازی کنید. بنابراین یک نکته مثبت را در آنجا قرار می دهید:

If you finish your homework, you can play outside. Unless you finish your homework,

اگر تکالیف خود را تمام کنید، می توانید بیرون بازی کنید. تا زمانی که تکالیف خود را تمام نکنید،

you can't play outside. Okay. So the if and unless they're opposites, but they give you

نمی توانید بیرون بازی کنید. باشه. بنابراین اگر و مگر متضاد باشند، اما

the exact same meaning in the sentence. So there's a condition there, cause we always

دقیقاً همان معنی را در جمله به شما می دهند. بنابراین یک شرط وجود دارد، زیرا ما همیشه از if

use if when we're talking about the condition. So let me give you that example again. You

استفاده می کنیم که در مورد شرایط صحبت می کنیم. پس اجازه دهید دوباره آن مثال را برای شما بیان کنم. شما

can't play outside unless you finish your homework.

نمی توانید بیرون بازی کنید مگر اینکه تکالیف خود را تمام کنید .

You can't play outside unless you finish your homework. Okay? So let me just expand on that

شما نمی توانید بیرون بازی کنید مگر اینکه تکالیف خود را تمام کنید . باشه؟ بنابراین اجازه دهید من فقط آن را

again for you. So we've said you can't use a negative after unless, okay. So in the example

برای شما توضیح دهم. بنابراین ما گفته‌ایم که نمی‌توانید بعد از آن از منفی استفاده کنید، مگر اینکه خوب باشد. بنابراین در مثالی که برای

I've given you - You can't play football unless you do your homework first. So the negative

شما آورده‌ام - نمی‌توانید فوتبال بازی کنید مگر اینکه ابتدا تکالیف خود را انجام دهید. پس منفی حرف

comes first. You can't, you cannot play football unless you do your homework first. And then

اول را می زند. شما نمی توانید، نمی توانید فوتبال بازی کنید مگر اینکه اول تکالیف خود را انجام دهید. و سپس

how I twisted it around. If you want to use the positive with if. If you do your homework

چگونه آن را به اطراف پیچاندم. اگر می خواهید از مثبت با if استفاده کنید. اگر تکالیف خود را انجام می دهید،

then you can play outside. Okay? So if you do your homework, you can play football outside.

می توانید بیرون بازی کنید. باشه؟ بنابراین اگر تکالیف خود را انجام می دهید، می توانید خارج از خانه فوتبال بازی کنید.

So unless and if in that situation are both opposites. Okay. But they are giving you the

پس مگر و اگر در آن موقعیت هر دو متضاد باشند. باشه. اما آنها به شما

same meaning one with a positive spin- If. One with the negative spin - unless. Okay.

همان معنی را با یک چرخش مثبت می دهند - اگر. یکی با چرخش منفی - مگر اینکه. باشه.

Let me give you some, some more examples.

اجازه دهید چند نمونه، چند مثال دیگر را برایتان بیاورم.

So I left my keys at home. So you phone your partner to say you've left your keys of the

بنابراین کلیدهایم را در خانه گذاشتم. بنابراین با شریک زندگی خود تماس می گیرید و می گویید که کلیدهای

house at home. So Hi, really sorry to bother you. I've left my keys at home so unless you're

خانه خود را در خانه جا گذاشته اید. پس سلام، واقعا متاسفم که مزاحم شما شدم. من کلیدهایم را در خانه گذاشته‌ام، بنابراین اگر

home before me, I'm going to have to wait. Yeah. Okay. So you're ringing to say you've

قبل از من در خانه نباشی، باید منتظر بمانم. آره باشه. بنابراین شما زنگ می زنید که می گویید

left your keys at home, you've done a stupid thing. You're, you were in a rush this morning

کلیدهای خود را در خانه گذاشته اید، کار احمقانه ای انجام داده اید . شما، امروز صبح عجله داشتید

and unless, so this is where the negative comes, unless they get home before you, you're

و مگر اینکه، پس این جایی است که منفی می آید، مگر اینکه قبل از شما به خانه برسند،

going to have to wait. Okay. So if they can get home then everything is going to be okay.

باید منتظر بمانید. باشه. بنابراین اگر آنها بتوانند به خانه برگردند، همه چیز درست می شود.

And here we have that word again IF. If they can get home before you, then everything's

و در اینجا ما دوباره آن کلمه IF را داریم. اگر آنها بتوانند قبل از شما به خانه برسند، پس همه چیز

going to be okay. But as normal, if you are home first, you're now going to have to wait

درست می شود. اما طبق معمول، اگر ابتدا در خانه هستید، اکنون باید منتظر بمانید

because you don't have your keys.

زیرا کلید خود را ندارید.

So you ring them. Sorry to ring you, sorry to annoy you, I've left my keys at home and

پس زنگ بزن بهشون ببخشید که زنگ زدم، ببخشید که اذیتت کردم، کلیدهایم را در خانه گذاشته ام و

unless you can get home before me, I'm going to have to wait. Okay. So let me give you

اگر نتوانید قبل از من به خانه برگردید، باید منتظر بمانم. باشه. پس اجازه بدهید

another example. We'd go to the kitchen. We're trying to get out to work and look in the

مثال دیگری برای شما بزنم. می رفتیم آشپزخانه ما سعی می کنیم بیرون برویم سر کار و در کمدها را نگاه کنیم

cupboards and we have no coffee. Okay. Oh, I'll get some coffee on my way home. Unless

و قهوه نخوریم. باشه. اوه، در راه خونه یه قهوه میخورم. مگر اینکه

you want to run out to the shop now and get some. Okay. So you're giving somebody the

بخواهید همین الان به مغازه بروید و مقداری تهیه کنید . باشه. بنابراین شما به کسی

choice. You open the cupboards, there's no coffee. Oh, I get some on my way home this

حق انتخاب می دهید. کمدها را باز می کنی، قهوه نیست. اوه، امروز عصر در راه خانه مقداری می آورم

evening. Unless you want to go now quickly and get some. Okay. Okay. And one more example,

. مگر اینکه بخواهید الان سریع بروید و مقداری تهیه کنید. باشه. باشه. و یک مثال دیگر،

and here we're going to put unless at the beginning of the sentence and … so it doesn't

و در اینجا ما می‌خواهیم بنویسیم مگر اینکه در ابتدای جمله و … بنابراین

really matter where you put it. The meaning is exactly the same. So unless he studies

واقعاً مهم نیست که آن را کجا قرار دهید. معنی دقیقاً همین است. بنابراین تا زمانی که

harder, he really isn't going to pass that exam at the end of the year.

بیشتر درس نخواند، واقعاً در آن امتحان در پایان سال قبول نمی شود.

So you're talking to your partner about one of the children, he's having a difficult time

بنابراین شما در مورد یکی از بچه ها با شریک زندگی خود صحبت می کنید، او در مدرسه روزهای سختی را سپری می کند

at school. So you're wondering how are things going to improve? How is he going to get that

. بنابراین شما تعجب می کنید که چگونه اوضاع قرار است بهبود یابد؟ او چگونه می خواهد در آن

final exam so he can get into university? So unless he studies harder, he isn't going

امتحان نهایی شرکت کند تا بتواند وارد دانشگاه شود؟ بنابراین تا زمانی که بیشتر درس نخواند،

to be able to pass this exam at the end of the year. So we're putting on less at the

در پایان سال نمی تواند در این امتحان موفق شود . بنابراین ما در

beginning, still negative unless he studies harder. Meaning if he studies harder than

ابتدای کار کمتر می‌پوشیم، هنوز منفی است، مگر اینکه او بیشتر مطالعه کند. به این معنی که اگر بیشتر از

yes, he has a chance of doing the exams, but unless he studies harder than he's not gone

بله درس بخواند، شانس شرکت در امتحانات را دارد، اما اگر بیشتر از آن درس نخواند،

to be successful. Okay. So we can use on less as an opposite to if and when we use, unless

موفق نخواهد شد. باشه. بنابراین می‌توانیم از کمتر به‌عنوان متضاد اگر و وقتی استفاده می‌کنیم استفاده کنیم، مگر اینکه

we don't follow it with it a negative, we can only follow it with a positive. And we

آن را با منفی دنبال نکنیم، فقط می‌توانیم آن را با مثبت دنبال کنیم. و

can twist it if we want to use if, okay.

اگر بخواهیم از if استفاده کنیم، می توانیم آن را بچرخانیم.

So let's look at until again, as we said before, it's a conjunction.

پس بیایید نگاه کنیم تا دوباره، همانطور که قبلاً گفتیم، این یک ربط است.

It's different than unless and when we're using until it's constrained by time. It's

این متفاوت از زمانی است که ما از آن استفاده می کنیم تا زمانی که زمان محدود شود.

always time constraints. Okay. It's always about restriction. So let's give you a quick

همیشه محدودیت زمانی است. باشه. همیشه در مورد محدودیت است. پس بیایید یک مثال سریع برای شما بیاوریم

example. I lived with my grandmother until I was 15. I lived with my grandmother until

. من تا 15 سالگی با مادربزرگم زندگی کردم تا

I was 15. So what does it mean? It means that for a long part of your childhood, maybe from

15 سالگی با مادربزرگم زندگی کردم پس یعنی چه؟ این بدان معناست که برای مدت طولانی از کودکی خود، شاید از

a young age of two or three, you lived with somebody other than your parents, in this

سنین پایین دو یا سه سالگی، با کسی غیر از پدر و مادرت، در این

case, your grandmother until you were 15. So all to that age, two 15 and then from 15,

مورد، مادربزرگت تا سن 15 سالگی زندگی می کردی. بنابراین تا آن سن، دو تا 15 و سپس از 15،

something changed. Perhaps you went back and live with your parents or you went somewhere

چیزی تغییر کرد. شاید برگشتی و با پدر و مادرت زندگی کردی یا به جای

else. But the time constraint is that period of your life from early up to your mid teens

دیگری رفتی. اما محدودیت زمانی آن دوره از زندگی شما از اوایل تا اواسط نوجوانی

or 15 you were, you spent that time with your grandmother. So just to make sure that you

یا 15 سالگی است که آن زمان را با مادربزرگ خود گذرانده اید . بنابراین فقط برای اینکه مطمئن شوید که

actually understand this. In, in, in the best way possible when we're talking about, until,

واقعاً این را درک کرده اید. در، در، به بهترین شکل ممکن زمانی که ما در مورد آن صحبت می کنیم، تا زمانی که،

as I said, it's time constraints.

همانطور که گفتم، محدودیت زمانی وجود دارد.

So it's constrained before and up to the particular time, but not after. So in the example that

بنابراین قبل و تا زمان خاص محدود است ، اما نه بعد از آن. بنابراین در مثالی که برای

I gave you about living with the grandmother until 15. He was there before, up to the age

شما آوردم در مورد زندگی با مادربزرگ تا 15 سالگی. او قبلاً آنجا بود، تا

of 15. So before 15, up to the age of 15, but after something changed. So before an

15 سالگی. بنابراین قبل از 15، تا 15 سالگی، اما بعد از آن چیزی تغییر کرد. بنابراین قبل

up to but not after. So always time constraints. So let me give you a few more examples. I

از تا اما نه بعد. بنابراین همیشه محدودیت زمانی. پس اجازه دهید چند مثال دیگر برایتان بیاورم. من

don't have any money for the shops. We need to go shopping or you'll have to wait until

پولی برای مغازه ها ندارم. باید بریم خرید وگرنه باید منتظر بمونی تا

I get paid at the end of the week. You'll have to wait until I get paid at the end of

آخر هفته حقوق بگیرم. باید صبر کنید تا آخر هفته حقوق بگیرم

the week. So here the time constraint is up to the end of the week, whether that's Friday

. بنابراین در اینجا محدودیت زمانی تا پایان هفته است، چه جمعه باشد

or Saturday, whenever you get paid. So before that and up to that, you can't have any money

چه شنبه، هر زمان که پول دریافت کنید. بنابراین قبل از آن و تا آن زمان، شما نمی توانید هیچ پولی داشته باشید،

because I don't have any. After that I will have money. Hopefully I will get paid.

زیرا من هیچ پولی ندارم. بعد از آن من پول خواهم داشت. امیدوارم حقوق بگیرم

So before and up to. So you want to go shopping? I'm sorry I don't have any money. You will

بنابراین قبل و تا. پس میخوای بری خرید؟ متاسفم که پول ندارم

have to wait until I get paid at the end of the week. Okay. Can I give, I'll give you

باید صبر کنید تا آخر هفته حقوق بگیرم . باشه. آیا می توانم بگویم، یک مثال دیگر برای شما می زنم

another example. I've never been in the USA until last year. I had never been in the USA

. من تا سال گذشته هرگز در ایالات متحده آمریکا نبودم . من تا سال گذشته هرگز در ایالات متحده آمریکا نبودم

until last year. So perhaps you went there on a holiday or you went there on a business

. بنابراین شاید شما در تعطیلات به آنجا رفته اید یا برای یک سفر کاری به آنجا رفته اید

trip. You're really excited to tell your friend. Wow. I've never been in, in the USA until

. شما واقعا هیجان زده هستید که به دوست خود بگویید. وای. من تا سال گذشته هرگز وارد ایالات متحده آمریکا نشده بودم

last year. So up to last year, whatever year that was, that the year today is 2019, last

. بنابراین تا سال گذشته، هر سالی که بود، که سال امروز 2019 است،

year would have been 2018. So up to and until, before 2018 you had never been in the USA

سال گذشته 2018 بود. بنابراین تا و تا قبل از 2018 شما هرگز در ایالات متحده آمریکا نبوده اید

and then it changed. Okay. So now you can say to somebody: Well, I have been there,

و سپس تغییر کرده است. باشه. بنابراین اکنون می توانید به کسی بگویید: خوب، من آنجا بودم،

but up to last year I hadn't been. So until last year I hadn't been in the USA.

اما تا سال گذشته نبودم. بنابراین تا سال گذشته من در ایالات متحده آمریکا نرفته بودم.

Okay. And the third example, you're talking to your son or daughter about some mathematical

باشه. و مثال سوم، شما با پسر یا دختر خود در مورد یک

problem and the homework and say: Oh, can't you wait until your father comes home? Can't

مسئله ریاضی و تکالیف صحبت می کنید و می گویید: اوه، نمی توانید صبر کنید تا پدرتان به خانه بیاید؟ آیا نمی توانی

you wait until your father gets home and he will help you? So can you wait, okay, until

صبر کنی تا پدرت به خانه برسد و او به تو کمک کند؟ پس می توانید صبر کنید، خوب، تا

he gets home. So that constrained, now that is a time restriction. You don't know what

او به خانه برسد. به طوری که محدود است، اکنون این یک محدودیت زمانی است. شما نمی دانید

time he's going to be home and they're not telling you what time it is now, but it's

ساعت چند به خانه می رود و آنها به شما نمی گویند که الان ساعت چند است، اما

that restriction until he gets home and when he gets home, you can ask him and then he'll

این محدودیت است تا زمانی که به خانه برسد و وقتی به خانه برسد، می توانید از او بپرسید و بعد

probably help you. So can’t, can you not wait until your father gets home and then

احتمالاً کمک می کند. شما. پس نمی توانی، آیا نمی توانی صبر کنی تا پدرت به خانه برگردد و بعد

he will help you with it. Okay. So this is everything to do with until. It's always about

او به تو کمک کند. باشه. بنابراین این همه چیز برای انجام با تا. همیشه در مورد

time and it's always a time constraint.

زمان است و همیشه یک محدودیت زمانی است.

And finally then I just want to give you a little bit about until and till, okay? Until

و در نهایت، من فقط می خواهم کمی در مورد تا و تا پایان به شما بگویم، باشه؟ تا

- U N T I L till - T I L L. So just be careful with the spelling of that. And the good news

- U N T I L till - T I L L. پس فقط مراقب املای آن باشید. و خبر خوب این

is that they're exactly the same and there's no need to be confused. The only difference

است که آنها دقیقاً یکسان هستند و نیازی به اشتباه گرفتن نیست. تنها تفاوت این

is that until is a little bit more formal and till is very informal. Okay? Yeah. There's

است که تا کمی رسمی تر و تا بسیار غیر رسمی است. باشه؟ آره

a song ’Till the 12th of never’. Yeah. There's a song and they use the little abbreviated

یک آهنگ "تا دوازدهم هرگز" وجود دارد. آره یک آهنگ وجود دارد و آنها از نسخه کوتاه شده

version of it till rather than until, okay. But until formal and till is informal. So

آن استفاده می کنند تا به جای تا، بسیار خوب. اما تا رسمی و تا غیر رسمی است. بنابراین

you can use either of them. If you're writing a letter and you're writing to somebody important,

می توانید از هر یک از آنها استفاده کنید. اگر نامه ای می نویسید و برای شخص مهمی می نویسید،

then I would suggest you use until. If you're speaking in an informal way, as most of us

پیشنهاد می کنم تا از آن استفاده کنید. اگر به روشی غیررسمی صحبت می کنید، همانطور که اکثر ما

do now, till is absolutely acceptable. And you don't have to use until. They have exactly

اکنون انجام می دهیم، کاملا قابل قبول است. و شما مجبور نیستید تا زمانی که استفاده کنید. آنها دقیقاً

the same meaning.

همین معنی را دارند.

Okay, well, here we are at the end of yet another lesson. And I hope you have enjoyed

خوب، خوب، ما در پایان یک درس دیگر هستیم. و امیدوارم از آن لذت برده باشید

it. And I've explained to you properly the difference between unless and until, and also

. و تفاوت بین unless و while را به درستی برای شما توضیح داده ام و همچنین

giving you the information about until and till. So when you've gone through those examples,

اطلاعات تا و تا را به شما داده ام . بنابراین وقتی آن نمونه‌ها را مرور کردید،

hopefully you'll be able to practise them yourself and you won't be making any mistakes

امیدوارم خودتان بتوانید آنها را تمرین کنید و در آینده مرتکب اشتباه نخواهید شد

in the future. Okay? So remember as always, press that button and subscribe to the channel

. باشه؟ پس مثل همیشه به یاد داشته باشید، آن دکمه را فشار دهید و در کانال مشترک شوید

and join me on www.englishlessonbyskype.com and when you get there, look out for that

و در www.englishlessonbyskype.com به من بپیوندید و وقتی به آنجا رسیدید، به دنبال

link to the Easy Peasy English club. It's really good. There's lots of people joining

پیوند به باشگاه انگلیسی Easy Peasy باشید. واقعا خوبه. افراد زیادی به آن ملحق می شوند

and it's there to help you to improve your English because that's what you want to do.

و به شما کمک می کند تا انگلیسی خود را بهبود بخشید زیرا این همان کاری است که می خواهید انجام دهید.

And that's what I want you to do. So join me again soon.

و این چیزی است که من می خواهم شما انجام دهید. پس به زودی دوباره به من بپیوندید.