BOOST Your English Speaking with These Common Daily Expressions

Hi there, this is Harry and welcome back to my advanced English lessons with Harry.

سلام، این هری است و به درس های پیشرفته انگلیسی من با هری خوش آمدید.

Remember if you enjoy my lessons and please like this video, and, as always subscribe

به خاطر داشته باشید که اگر از درس های من لذت می برید و لطفاً این ویدیو را لایک کنید، و مانند همیشه

to my channel, because it really, really helps.

در کانال من مشترک شوید، زیرا واقعا، واقعا کمک می کند.

This lesson is sponsored by Skillshare.

این درس توسط Skillshare حمایت می شود.

So what have I got for you in this particular lesson?

بنابراین در این درس خاص چه چیزی برای شما دارم ؟

Well, we're going to look at collocations.

خوب، ما قصد داریم به collocations نگاه کنیم.

And collocations are really, really popular with our listeners and our viewers and our

و collocations واقعاً بسیار محبوب بین شنوندگان و بینندگان ما و

students.

دانش آموزان ما هستند.

So we're going today to look at co locations related to leisure.

بنابراین ما امروز قصد داریم به مکان های مشترک مرتبط با اوقات فراغت نگاه کنیم.

So collocations related to leisure.

بنابراین مجموعه های مربوط به اوقات فراغت.

And just a quick note about what is a collocation in case you're worrying about it and you're

و فقط یک یادداشت سریع در مورد اینکه یک collocation چیست، در صورتی که در مورد آن نگران هستید و

not quite sure.

کاملاً مطمئن نیستید.

Well, a collocation is simply two or more words that are often seen together or often

خوب، یک ترکیب به سادگی دو یا چند کلمه است که اغلب با هم دیده می شوند یا اغلب با

used together.

هم استفاده می شوند.

And collocations for our students are really helpful because they're not just single words.

و اشتراک‌گذاری‌ها برای دانش‌آموزان ما واقعاً مفید هستند، زیرا آنها فقط کلمات تکی نیستند.

And when you use them, you're using actual phrases or expressions.

و وقتی از آنها استفاده می کنید، از عبارات یا عبارات واقعی استفاده می کنید.

And then this way can make you more easily understood and help you to speak like a native,

و سپس این راه می تواند شما را راحت تر درک کند و به شما کمک کند مانند یک بومی صحبت کنید، کاری که

which is what we're trying to do.

ما در تلاش هستیم انجام دهیم.

Okay, so as I said, colocation is connected with leisure, okay, or col... collocations

خوب، بنابراین همانطور که گفتم، colocation با اوقات فراغت مرتبط است، خوب، یا collocation

related to leisure, I think I've got 10 of them in this particular one yet, 10 on the

مربوط به اوقات فراغت، فکر می کنم هنوز 10 مورد از آنها را در این مورد خاص دارم، 10 مورد در

list.

لیست.

I'll go through them one to 10.

من از یک تا 10 آنها را مرور می کنم.

Then I'll go back through them and give you an example as to how you might use them.

سپس به آنها باز می گردم و برای شما مثالی می زنم که چگونه می توانید از آنها استفاده کنید.

So here they are.

بنابراین آنها اینجا هستند.

Catch up on sleep.

به خواب برس

Have a lie-in.

یک دروغ در.

Go for a stroll.

برو برای قدم زدن

Hit the shops.

مغازه ها را بزنید به

Take up a hobby or sport.

یک سرگرمی یا ورزش بپردازید.

Catch up with friends.

با دوستان خود را دنبال کنید.

Have someone over for dinner.

یک نفر را برای شام بیاورید

Go out for a meal.

برای صرف غذا بیرون بروید.

Stay up late.

تا دیر وقت بیدار بودن.

And spend quality time somewhere.

و زمان با کیفیتی را در جایی بگذرانید.

Spend quality time together usually.

معمولاً زمان با کیفیتی را با هم بگذرانید.

Okay, so here we have 10 of them.

خوب، بنابراین در اینجا ما 10 مورد از آنها را داریم.

So let's take them one by one, and go through them.

پس بیایید یکی یکی آنها را برداریم و از آنها عبور کنیم.

So remember, colocations related to or connected to leisure.

بنابراین به یاد داشته باشید، مکان های مرتبط با اوقات فراغت یا مرتبط با آن.

Something you do in your free time, your leisure time, your free, or your even we call it spare

کاری که در اوقات فراغت، اوقات فراغت، اوقات فراغت یا حتی ما به آن اوقات فراغت می گوییم، انجام می دهید

time.

.

Spare time, free time, leisure time when you're not working in the house, or out of the house

اوقات فراغت، اوقات فراغت، اوقات فراغت زمانی که در خانه کار نمی کنید یا بیرون از خانه

in your office.

در دفتر خود کار نمی کنید.

So first one to catch up on sleep.

بنابراین اولین کسی که به خواب می رسد.

Well, we all have to do that.

خوب، همه ما باید این کار را انجام دهیم.

From time to time we've... we've been working hard or we've been playing hard.

گهگاهی... ما سخت کار کرده ایم یا سخت بازی کرده ایم.

So we have to catch up on sleep.

پس باید به خواب برسیم.

So what are you doing to tomorrow morning?

پس فردا صبح چیکار میکنی؟

Do you fancy going for a game of tennis?

آیا دوست دارید برای یک بازی تنیس بروید؟

No, I think actually, I have a lazy morning I have to catch up on sleep.

نه، من واقعاً فکر می کنم، صبح تنبلی دارم که باید به خواب برسم.

I've been really, really working hard lately.

من اخیراً واقعاً بسیار سخت کار کرده ام.

And I think tomorrow morning, I spent a couple of extra hours in bed to catch up on some

و فکر می کنم فردا صبح، چند ساعت اضافی را در رختخواب گذراندم تا کمی

sleep.

بخوابم.

So to catch up on some sleep means to make up for the sleep that you've missed or lost

بنابراین جبران خواب به معنای جبران خوابی است که در روزها یا هفته های گذشته از دست داده اید یا از دست داده اید

over previous days or weeks.

.

The same way we can catch up on work means to get some work done that you missed, or

همان روشی که ما می‌توانیم به کار برسیم به معنای انجام کارهایی است که از دست داده‌اید، یا

you didn't have time to do so catch up on something means to make up for so to catch

وقت انجام آن را نداشته‌اید.

up on sleep to make up for the sleep you didn't get two days ago, three days ago, or a week

شما دو روز پیش، سه روز پیش یا یک هفته

ago.

پیش دریافت نکردید.

So to catch up on some sleep.

بنابراین برای رسیدن به کمی خواب.

Second to have a lie-in.

دوم برای داشتن یک دروغ در.

Well, this is something similar.

خوب، این چیزی شبیه به آن است.

A lie in is when you possibly might be awake, but you just don't feel like getting up yet.

دروغ زمانی است که احتمالاً بیدار هستید، اما هنوز حوصله بلند شدن ندارید.

So Saturday mornings or Sunday mornings are great days to have a lie-in where you lie

بنابراین صبح‌های شنبه یا صبح‌های یکشنبه روزهای خوبی برای دراز کشیدن هستند، جایی که

in bed for a period of time, you might wake up 7-7:30, you put... you might read a book

برای مدتی در رختخواب دراز می‌کشید، ممکن است 7 تا 7:30 از خواب بیدار شوید... ممکن است کتاب بخوانید

or you might just relax, have a chat or just think about what you're going to do over the

یا ممکن است فقط استراحت کنید، گپ بزنید یا فقط به کارهایی که قرار است در آخر هفته انجام دهید فکر کنید

weekend.

.

But you're not going to... you're not in any rush to get out of bed.

اما قرار نیست... عجله ای برای بلند شدن از رختخواب ندارید.

You're not rushing off to work and you are having a well-earned, well-deserved lie-in

شما عجله ای برای رفتن به محل کار ندارید و یک دراز کشیدن به خوبی به دست آورده اید و سزاوار آن هستید

so you lie in the bed.

تا در رختخواب دراز بکشید.

Literally.

به معنای واقعی کلمه.

You don't get up.

تو بلند نمیشی

Have you do you might just nip to the kitchen, get a cup of coffee like I do.

اگر این کار را انجام دهید، ممکن است فقط به آشپزخانه بروید، مثل من یک فنجان قهوه بخورید.

Get back into bed, pull the blankets up around, you get the book out and have a nice, leisurely

به رختخواب برگردید، پتوها را بالا بکشید، کتاب را بیرون بیاورید و یک مطالعه خوب و آرام داشته باشید

read.

.

So it's a nice lie-in.

بنابراین این یک دروغ خوب است.

I fancy a lie-in this weekend.

من دوست دارم این آخر هفته دراز بکشم.

We've been busy every weekend since Christmas.

ما از کریسمس هر آخر هفته مشغول بودیم.

So we've always had something to do something.

بنابراین ما همیشه کاری برای انجام کاری داشته ایم.

Somebody visiting kids going off to some sport.

کسی که به دیدن بچه ها می رود و برای ورزش می رود.

Why don't we just have a nice quiet lie-in this weekend.

چرا این آخر هفته یک دراز کشیدن آرام خوب نداریم .

Okay, a lie-in.

باشه، دروغ گفتن

I'd like to thank Skillshare again for sponsoring this lesson.

من می خواهم دوباره از Skillshare برای حمایت مالی از این درس تشکر کنم.

Skillshare is an online learning platform for people who want to learn more from educational

Skillshare یک پلت فرم یادگیری آنلاین برای افرادی است که می خواهند از ویدیوهای آموزشی بیشتر بیاموزند

videos.

.

Remember, it's never too late to learn a new skill.

به یاد داشته باشید، هیچ وقت برای یادگیری یک مهارت جدید دیر نیست .

I recently enrolled in productivity masterclass principles and tools to boost your productivity

من اخیراً در استاد کلاس اصول و ابزارهای بهره وری برای افزایش بهره وری شما

by Ali Abdaal.

توسط علی ابدال ثبت نام کردم.

Ali is a Cambridge University medicine graduate turned YouTuber with 3 million subscribers.

علی فارغ التحصیل پزشکی دانشگاه کمبریج است که با 3 میلیون مشترک تبدیل به یوتیوب شده است.

In this course Ali explores productivity in more depth.

در این دوره علی بهره وری را عمیق تر بررسی می کند.

Work smarter,

هوشمندانه‌تر کار کنید،

not harder.

نه سخت‌تر.

It's an excellent class for anyone who has been struggling with productivity for a while,

این یک کلاس عالی برای هر کسی است که مدتی است با بهره وری دست و پنجه نرم می کند،

the class will help you to think of more ways to increase your productivity, and how we

این کلاس به شما کمک می کند تا راه های بیشتری برای افزایش بهره وری خود بیاندیشید، و اینکه چگونه

can all work towards living happier, more productive lives.

همه ما می توانیم برای داشتن زندگی شادتر و پربارتر تلاش کنیم .

Don't forget that new premium classes are launched each week.

فراموش نکنید که کلاس های برتر جدید هر هفته راه اندازی می شوند.

So there's always something new to discover.

بنابراین همیشه چیز جدیدی برای کشف وجود دارد.

Subtitles are available in Spanish, French, Portuguese and German Skillshare is offering

زیرنویس‌ها به زبان‌های اسپانیایی، فرانسوی، پرتغالی و آلمانی موجود است

the first 1,000 people who click my link in the description, a free one month trial of

Skillshare premium membership.

.

Thank you, Skillshare for sponsoring this lesson.

با تشکر از شما، Skillshare برای حمایت مالی از این درس.

Next, to go for a stroll.

بعد، برای قدم زدن.

So when you finally get out of that bed, and you finally got something you want to do for

بنابراین وقتی بالاخره از آن تخت بلند می شوید و بالاخره کاری را که می خواهید برای آخر هفته انجام دهید به دست می آورید

the weekend.

.

First of all, you might just like to relax by having a walk in the park.

اول از همه، ممکن است دوست داشته باشید با قدم زدن در پارک استراحت کنید.

Why don't we go for a stroll?

چرا نریم قدم بزنیم؟

So stroll is a very nice way to say to go for a walk.

بنابراین قدم زدن روش بسیار خوبی برای گفتن این است که پیاده روی کنید.

It's not one of these Norwegian walks with sticks where you're... you're trying to break

این یکی از این پیاده روی های نروژی با چوب نیست ... شما سعی می کنید

the world record.

رکورد جهانی را بشکنید.

Neither is it a very, very slow walk where you're stopping every couple of minutes to

این یک پیاده‌روی بسیار بسیار آهسته نیست که در آن هر چند دقیقه یکبار توقف می‌کنید تا

smell the roses but a stroll is just leisurely walk around the park bit of sun shining feel

گل‌های رز را بو کنید، اما یک قدم زدن فقط در پارک قدم بزنید

the sun on your your head or your back.

.

And you can enjoy the time.

و می توانید از زمان لذت ببرید.

Okay.

باشه.

So well, let's go for a stroll in the park or walk in the park.

خب، بیایید در پارک قدم بزنیم یا در پارک قدم بزنیم.

Okay, so, you know, stroll is not too slow.

خوب، پس، می دانید، قدم زدن خیلی آهسته نیست.

And it's not too quick, but it's literally a leisurely stroll.

و خیلی سریع نیست، اما به معنای واقعی کلمه یک قدم زدن آرام است.

And as we said, these are collocations connected with leisure.

و همانطور که گفتیم، اینها مجموعه های مرتبط با اوقات فراغت هستند.

So a leisurely stroll is a really good way to describe it.

بنابراین یک قدم زدن آرام راهی واقعاً خوب برای توصیف آن است.

To hit the shops.

برای زدن مغازه ها

So if you're feeling like a little bit more activity, or you're feeling like having some

بنابراین اگر احساس می‌کنید کمی فعالیت بیشتری دارید، یا می‌خواهید یک خرده‌درمانی داشته باشید،

retail therapy, then you might use this expression.

ممکن است از این عبارت استفاده کنید.

Let's hit the shops.

بیایید مغازه ها را بزنیم.

So the girls like to hit the shops.

بنابراین دختران دوست دارند وارد مغازه ها شوند.

Yeah, they get together on that Saturday or whatever day they have a day off during the

آره، اون شنبه یا هر روزی که تو هفته تعطیل دارن دور هم جمع میشن،

week, as I tell you what we'll do tomorrow, we'll meet about 10 o'clock, we'll grab a

همینطور که بهت میگم فردا چیکار میکنیم، حدود ساعت 10 همدیگرو میبینیم، یه

coffee, and then we're going to hit the shops.

قهوه میخوریم و بعد ما به مغازه ها می رویم.

You better get the credit cards ready because they're going to suffer a lot tomorrow.

بهتر است کارت های اعتباری را آماده کنید زیرا فردا آسیب زیادی خواهند دید.

To hit the shops.

برای زدن مغازه ها

So to hit the shops means to go to the shops but in a big way, not just to do any window

بنابراین ضربه زدن به مغازه‌ها به معنای رفتن به مغازه‌ها است، اما در یک راه بزرگ، نه صرفاً

shopping.

خرید ویترینی.

But just to do some real damage to that credit card and buy that outfit that you have been

اما فقط برای اینکه صدمه واقعی به آن کارت اعتباری وارد کنید و لباسی را بخرید که

promising yourself for a long time off.

مدت طولانی به خود قول داده بودید.

There's nothing better than hitting the shops with the girls, we start off with that coffee,

هیچ چیز بهتر از این نیست که با دخترا به مغازه بزنیم، با قهوه شروع می کنیم،

we go to the shop for a couple of hours.

چند ساعتی به مغازه می رویم.

And then if we are flagging or feeling a little tired, we nip in somewhere for a quick lunch

و سپس اگر کمی احساس خستگی می کنیم، برای یک ناهار سریع به جایی می نشینیم

and yet back to the shops before we get home in time to make the dinner.

و قبل از اینکه به موقع به خانه برسیم و شام را درست کنیم، به مغازه ها برمی گردیم .

Okay, so to hit the shops.

بسیار خوب، پس برای رفتن به مغازه ها.

To take up a hobby or take up a sport.

برای انجام یک سرگرمی یا ورزش.

So when you take up something, you start it.

بنابراین وقتی چیزی را به دست می گیرید، آن را شروع می کنید.

So it's usually something new.

بنابراین معمولاً چیز جدیدی است.

I have taken up knitting.

من بافتنی را شروع کرده ام.

I know it sounds like a very old pastime, but you know something, it's really relaxing.

می دانم که به نظر یک سرگرمی بسیار قدیمی است، اما شما چیزی می دانید، واقعاً آرامش بخش است.

Yeah, it's that little ckick click click of the knitting needles.

بله، این همان کلیک کوچک سوزن بافندگی است.

But you know, it's something nice to... to crochet or something to knit some little gifts.

اما می دانید، قلاب بافی کردن یا بافتن هدایای کوچک چیز خوبی است.

So yeah, I think something I think I'll continue.

بنابراین بله، من فکر می کنم چیزی که فکر می کنم ادامه خواهم داد.

Okay, so to take up knitting sort of that as a hobby.

خوب، پس بافتنی را به عنوان یک سرگرمی در نظر بگیرید.

Or you might want to take up yoga, I've been told it's a great way of relaxing.

یا ممکن است بخواهید یوگا را شروع کنید، به من گفته اند که این یک راه عالی برای آرامش است.

Pilates and yoga, all these sports that people are really into both men and women actually

پیلاتس و یوگا، همه این ورزش‌هایی که مردم واقعاً هم مردان و هم زنان را در

now.

حال حاضر دوست دارند.

So it used to be just predominantly women, but a lot of men do it for the relaxation

بنابراین قبلاً فقط زنان بودند، اما بسیاری از مردان این کار را برای تمرینات آرامش‌بخشی انجام می‌دادند

exercises or so they tell me so to take up a sport to take up a hobby.

یا به من می‌گفتند که برای انجام یک سرگرمی به یک ورزش بپرداز.

Whatever you do, you take them up, you start you begin something new, something that you

هر کاری که انجام می دهید، آنها را قبول می کنید، کار جدیدی را شروع می کنید، کاری که

haven't done before.

قبلا انجام نداده اید.

I think I'd take up swimming, it's really good overall exercise to get the body balanced

فکر می‌کنم شنا را شروع کنم، این ورزش در مجموع برای متعادل کردن بدن

to take up a new sport.

برای شروع یک ورزش جدید بسیار خوب است.

To catch up with friends.

برای رسیدن به دوستان.

Well, when we catch up, as we mentioned earlier, those two when we're going to catch up on

خوب، همانطور که قبلاً اشاره کردیم، وقتی به عقب می‌رسیم، آن دو تا زمانی که قرار است به

sleep, so we were making up for the sleep that we didn't get.

خواب برسیم، بنابراین در حال جبران خوابی بودیم که نگرفتیم.

But if we catch up with friends, it means that we haven't seen them for a while, perhaps

اما اگر به دوستان رسیدیم، یعنی مدتی است که آنها را ندیده‌ایم، شاید

they've been away.

آنها دور بوده‌اند.

Or perhaps we've all been busy and during our busy lives, we don't really get the time

یا شاید همه ما مشغول بوده ایم و در طول زندگی پرمشغله خود، واقعاً زمانی را که

we'd like to spend with a friend.

دوست داریم با یک دوست بگذرانیم، در اختیار نداشته باشیم.

So let's spend Friday night catch up with all the friends.

پس بیایید جمعه شب را با همه دوستان بگذرانیم.

Let's have a pizza night or let's have a board game night or let's get some theme that will

بیایید یک شب پیتزا داشته باشیم یا یک شب بازی رومیزی داشته باشیم یا یک تم داشته باشیم که

encourage them to come out.

آنها را تشویق کند بیرون بیایند.

We just all work far too hard.

همه ما خیلی سخت کار می کنیم.

So Friday night is going to be catch up with friends night.

بنابراین شب جمعه قرار است با شب دوستان همراه باشد.

So we get together.

پس با هم جمع می شویم.

We catch up on old times we catch up on the gossip, we catch up on all the stories that

ما به زمان‌های قدیم می‌رسیم، به شایعات پی می‌بریم، به تمام داستان‌هایی که

we missed out on and then that will keep us going for the next month or so.

از دست داده‌ایم می‌رسیم و بعد از آن ما را تا یک ماه آینده ادامه می‌دهد.

So to catch up with friends as a colocation means to get together to get the people closest

بنابراین، به‌عنوان هم‌زمان با دوستان به‌معنای این است که دور هم جمع شوید تا نزدیک‌ترین افراد را دور

to you together and enjoy that company.

هم جمع کنید و از آن شرکت لذت ببرید.

So catch up with.

پس خودت را حفظ کن.

Have someone over for dinner.

یک نفر را برای شام بیاورید

Well, this is a favourite way of spending time with our friends and our family.

خوب، این یک روش مورد علاقه برای گذراندن وقت با دوستان و خانواده ما است.

A lot of people like to go out at the weekends.

بسیاری از مردم دوست دارند آخر هفته ها بیرون بروند.

On a Friday night or Saturday night or even Sunday night for dinner.

در شب جمعه یا شنبه شب یا حتی یکشنبه شب برای شام.

But with COVID issues and other problems, people started spending a lot more time at

اما با مشکلات COVID و سایر مشکلات، مردم شروع به گذراندن زمان بسیار بیشتری در

home.

خانه کردند.

So now cooking at home is not such a problem.

بنابراین در حال حاضر آشپزی در خانه چنین مشکلی نیست.

So having someone over for dinner means inviting some guests, family or friends to your home.

بنابراین داشتن یک نفر برای شام به معنای دعوت از مهمانان، خانواده یا دوستان به خانه است.

Who are you having over for dinner next w eek?

هفته آینده برای شام با کی می خورید ؟

Ah, we're inviting the Mike's friend from college, he hasn't seen him for ages, they've

آه، ما دوست مایک را از دانشگاه دعوت می کنیم، او مدت هاست که او را ندیده است، آنها

moved back into the city.

به شهر برگشته اند.

So we thought we'd invite them over, catch up on old times, help them to get settled

بنابراین ما فکر کردیم که آنها را دعوت کنیم، به روزهای گذشته برسیم، به آنها کمک کنیم تا دوباره سر و سامان پیدا کنند،

again because they've been away for quite a few years.

زیرا آنها چند سالی است که دور بوده اند.

So we're having them over for dinner, I think on Saturday, so cook something special.

بنابراین ما آنها را برای شام می خوریم، فکر می کنم شنبه، بنابراین یک چیز خاص بپزید. بسیار

Okay, so when you have someone over for dinner, you usually go that extra mile, you might

خوب، پس وقتی کسی را برای شام می‌دارید، معمولاً آن مایل بیشتر می‌روید، ممکن است

cook that dish that you haven't cooked for ages.

آن غذایی را بپزید که سال‌ها نپخته‌اید. می‌خواهید

You'd like buy a new outfit, buy a wine that's a little bit more expensive, so that everybody

یک لباس جدید بخرید، شرابی بخرید که کمی گران‌تر باشد، تا همه

can sit around the table and enjoy themselves.

بتوانند دور میز بنشینند و لذت ببرند.

To have someone over for dinner.

برای شام کسی

Okay, so to have someone over for dinner for Christmas, or for Easter, or for some special

خوب، بنابراین برای شام برای کریسمس، یا برای عید پاک، یا برای برخی

occasion.

مناسبت‌های خاص، کسی را می‌خواهید.

So to have somebody over for a special dinner, or just have people over for dinner, just

بنابراین برای اینکه یک نفر را برای یک شام خاص در آنجا بگذرانید، یا فقط برای اینکه از همراهی آنها لذت ببرند، مردم را صرف شام کنید

to enjoy their company.

.

To go out for a meal.

برای صرف غذا بیرون رفتن.

So the exact opposite from having somebody over for dinner is when you decide to go out

بنابراین دقیقاً برعکس این که کسی را برای شام پشت سر بگذاری، زمانی است که تصمیم می‌گیری برای صرف غذا بیرون بروی، می‌دانی،

for a meal, you know, I'm really, really fed up cooking day after day.

من واقعاً واقعاً از پختن روز به روز خسته شده‌ام.

Let's go for a meal on Friday, I hear that new Italian restaurant has really got some

بیایید جمعه برای صرف غذا برویم، شنیدم که رستوران ایتالیایی جدید

great offers on at the moment.

در حال حاضر واقعاً پیشنهادهای خوبی دارد.

You can go for the early bird meal, it's between 6 and 7:30.

می توانید برای غذای پرندگان زودتر بروید، ساعت بین 6 تا 7:30 است.

And we can perhaps go for a glass of wine afterwards.

و شاید بتوانیم بعد از آن یک لیوان شراب بخوریم .

Yeah, so let's do that.

بله، پس بیایید این کار را انجام دهیم. بیا

Let's go out for a meal.

بریم بیرون یه غذا بخوریم

So go out means leave the home.

بنابراین بیرون رفتن یعنی خانه را ترک کنید.

Leave the car if you've got any sense.

اگر عقل دارید ماشین را بگذارید.

Grab a cab or taxi or jump on the metro, whatever it is, get yourself out and about down to

یک تاکسی یا تاکسی بگیرید یا به مترو بروید، هر چه که هست، خودتان را بیرون بیاورید و به

that restaurant, enjoy the meal.

آن رستوران بروید، از غذا لذت ببرید.

And then get yourself home and everything will be hunky dory, everything will be good.

و سپس خود را به خانه برسانید و همه چیز خوب خواهد بود.

To go out for a meal.

برای صرف غذا بیرون رفتن.

To stay up late.

تا دیر وقت بیدار بمانند.

The requests from the children.

درخواست های بچه ها

Can I stay up late tonight there's a movie I want to watch.

آیا می توانم امشب تا دیر وقت بیدار بمانم، فیلمی هست که می خواهم ببینم. آیا می

Can I stay up late to watch the football?

توانم تا دیر وقت بیدار بمانم تا فوتبال تماشا کنم؟ آیا می

Can I stay up late to watch the boxing whatever it might be?

توانم تا دیر وقت بیدار بمانم تا بوکس را هر چه که باشد تماشا کنم ؟

Always request from the kids wanting to know can they stay up late.

همیشه از بچه هایی که می خواهند بدانند آیا می توانند تا دیروقت بیدار بمانند، درخواست کنید.

They never like as you know to go to bed too early because they think they're going to

آنها هرگز دوست ندارند، همانطور که می دانید خیلی زود به رختخواب بروند زیرا فکر می کنند

miss something.

چیزی را از دست خواهند داد.

Okay, so they like to stay up late.

خوب، پس آنها دوست دارند تا دیروقت بیدار بمانند.

And as you get older like me, you hate staying up late.

و وقتی مثل من بزرگتر میشی، از تا دیر وقت بیدار ماندن متنفری.

And so you really liked the idea of getting to bed early, get the book out, read the book,

بنابراین شما واقعاً از این ایده خوشتان آمد که زود بخوابید، کتاب را بیرون بیاورید، کتاب بخوانید

and then drift off into a nice cosy sleep.

و سپس به یک خواب دلپذیر بروید.

So to stay up late means not to go to bed at your normal time to go to bed that hour

بنابراین تا دیر وقت بیدار ماندن به این معنی است که در زمان عادی خود به رختخواب نروید تا در آن ساعت

or even two or three hours later.

یا حتی دو یا سه ساعت بعد به رختخواب بروید.

So you got something to talk to your friends about.

بنابراین شما چیزی برای صحبت با دوستان خود دارید .

Wow, I got the chance to stay up late last night.

وای، دیشب این شانس را داشتم که تا دیر وقت بیدار بمانم .

It doesn't really happen.

این واقعا اتفاق نمی افتد.

But Friday night, no school on the Saturday.

اما جمعه شب، شنبه مدرسه نیست.

So the parents let let me stay up to watch that horror movie.

بنابراین والدین به من اجازه دادند که بیدار بمانم تا آن فیلم ترسناک را تماشا کنم.

Or when your friend comes to visit and you have a sleepover, you stay up late swapping

یا وقتی دوستتان برای ملاقات می آید و شما می خوابید، تا دیروقت بیدار می مانید و در حال تبادل

stories running around.

داستان هستید.

And everybody telling you to be quiet.

و همه بهت میگن ساکت باش

Okay, so to stay up late.

باشه پس تا دیروقت بیدار بمونی

And then finally, spend quality time.

و در نهایت، زمان با کیفیت را سپری کنید.

And as I said at the beginning, usually we use this with the word together spend quality

و همانطور که در ابتدا گفتم، معمولاً این را با کلمه با هم بگذرانیم با کیفیت استفاده می کنیم

time together.

.

Well, it's quality time is not quantity.

خوب، زمان کیفیت کمیت نیست.

Yeah, it's not that 2-3-4 hours, maybe it's an hour, two hours playing some games going

آره، 2-3-4 ساعت نیست، شاید یک ساعت، دو ساعت بازی کردن

for that walk, gone for the pizza, just enjoying each other's company, get the bikes out.

برای پیاده روی، رفتن برای پیتزا، فقط لذت بردن از همراهی یکدیگر، دوچرخه ها را بیرون بیاورید.

But spend quality time when you're taking interest in what people are doing not because

اما زمانی که به کاری که مردم انجام می دهند علاقه مند هستید، زمان با کیفیتی را صرف کنید، نه به این دلیل که

you have to but because you want to spend quality time together.

مجبورید، بلکه به این دلیل که می خواهید زمان با کیفیتی را با هم بگذرانید.

So it's a real American expression.

بنابراین این یک بیان واقعی آمریکایی است.

Hey, we love to spend quality time together.

هی، ما دوست داریم با هم زمان با کیفیتی بگذرانیم.

It's all about how we get on as a family yet but but it's really really important.

همه چیز به نحوه زندگی ما به عنوان یک خانواده بستگی دارد، اما واقعاً مهم است.

It's important to know that you take some time out of your busy busy days and your busy

مهم است بدانید که از روزهای پرمشغله و برنامه‌های شلوغ خود

schedules to spend quality time together meaning in the family in the home, out in the park

برای گذراندن زمان با کیفیت در کنار هم یعنی در خانواده در خانه، بیرون از پارک

wherever it might be.

هر کجا که باشد، وقت بگذارید.

Might not just be with family of course it could be spending quality time with your other

ممکن است فقط با خانواده نباشید، البته می تواند گذراندن وقت با کیفیت با سایر

relatives or quality time with your friends.

اقوام یا زمان با کیفیت با دوستانتان باشد.

Okay, so something special out of the way away from the routine of the office, the school

بسیار خوب، بنابراین چیزی خاص و دور از روال اداری، مدرسه

whatever it might be okay spending quality time together.

هر چه که ممکن است خوب باشد گذراندن زمان با کیفیت با هم.

Okay, so the collocations connected with or related to leisure and leisure activity, so

بسیار خوب، پس ترکیب‌های مرتبط یا مرتبط با اوقات فراغت و فعالیت‌های اوقات فراغت، پس

go through them once more.

یک بار دیگر آنها را مرور کنید.

There are 10 of them.

10 تا از آنها وجود دارد.

So, catch up on sleep.

بنابراین، به خواب خود ادامه دهید.

Have a lie-in.

یک دروغ در.

Go for a stroll, hit the shops.

به قدم زدن بروید، به مغازه ها بروید. به

Take up a hobby or take up a sport.

یک سرگرمی یا ورزش بپردازید.

Catch up with friends.

با دوستان خود را دنبال کنید.

Have someone over for dinner, go out for a meal, stay up late.

یک نفر را برای شام بیاورید، برای صرف غذا بیرون بروید ، تا دیروقت بیدار بمانید.

And then finally, spend quality time as I said, spend quality time together.

و در نهایت، همانطور که گفتم، زمان با کیفیتی را سپری کنید، زمان با کیفیتی را با هم بگذرانید.

Well,

خوب،

we spent some quality time together in our lesson.

ما در درسمان زمان با کیفیتی را با هم گذراندیم .

I hope you've enjoyed it, try to practice some of those collocations if you need any

امیدوارم از آن لذت برده باشید، اگر به نمونه های دیگری نیاز دارید، سعی کنید برخی از آن collocations را تمرین کنید،

other examples, come back and let me know and you'll get me on www.englishlessonviaskype.com.

برگردید و به من اطلاع دهید و من را در www.englishlessonviaskype.com دریافت خواهید کرد.

As always, thanks for listening and thanks for joining me and this is Harry saying goodbye

مثل همیشه، ممنون که گوش دادی و ممنون از اینکه به من پیوستی و این هم خداحافظی هری

until the next time.

تا دفعه بعد.