Learn to write poetry: THE HAIKU

"Furu ike ya kawazu tobikomu

فورو ایکه یا کاوازو

mizu no oto."

توبیکومو میزو نو اوتو.

Okay, so don't adjust your set, this is an English lesson, but we're looking today at

خوب، پس مجموعه خود را تنظیم نکنید، این یک درس انگلیسی است، اما ما امروز به

haiku, which is a Japanese form of poetry, but lots of English poems have been written

هایکو نگاه می کنیم، که یک قالب شعر ژاپنی است، اما بسیاری از اشعار انگلیسی

in the haiku form. So, first of all, I'd like to thank my students, Kuni and Negu, for their

به شکل هایکو سروده شده است. بنابراین، ابتدا از دانش آموزانم، کونی و نگو، به خاطر

help in training me to recite this haiku in Japanese. I hope it was okay.

کمک آنها در آموزش خواندن این هایکو به زبان ژاپنی تشکر می کنم. امیدوارم خوب بوده باشه

So, this is a poem about a frog jumping into a pond and making a splash. So, it's a very

بنابراین، این شعری است در مورد قورباغه ای که در برکه می پرد و آب می پاشد. بنابراین، این یک

simple, straightforward scene, just a description of something in nature, and haiku is often

صحنه بسیار ساده و سرراست، فقط توصیف چیزی در طبیعت است، و هایکو اغلب

describing something in nature. And you might think: "Well, why...? How is haiku going to

چیزی در طبیعت را توصیف می کند. و ممکن است فکر کنید: "خب، چرا...؟ هایکو چگونه

help me learn English?" Okay? So, the... It's a very, very short kind of poem. You can see

به من در یادگیری زبان انگلیسی کمک می کند؟" باشه؟ بنابراین، این یک نوع شعر بسیار بسیار کوتاه است. می‌توانید ببینید

it's three lines, not many words, so it's a manageable, short thing to read every now

که سه خط است، نه کلمات زیاد، بنابراین یک چیز قابل کنترل و کوتاه است که هر

and then, if you find some on the internet or whatever. And to find if there is a word

از چند گاهی، اگر در اینترنت یا هر چیز دیگری پیدا کردید، آن را بخوانید. و برای پیدا کردن اینکه آیا کلمه ای

in there that you don't know, you can look it up and then you've learnt a new word. And

در آن وجود دارد که نمی دانید، می توانید آن را جستجو کنید و سپس یک کلمه جدید یاد گرفته اید. و

also, with haiku there is often a philosophical aspect. It's a description of something in

همچنین، با هایکو اغلب یک جنبه فلسفی وجود دارد. این توصیفی از چیزی در

nature, but there's also something there for you to think about.

طبیعت است، اما چیزی نیز وجود دارد که باید درباره آن فکر کنید.

So, okay, let me just summarize. So, the haiku comes from Japan originally. It started in

خب، بگذارید خلاصه کنم. بنابراین، هایکو در اصل از ژاپن می آید. در

the 9th century, so that's a long time ago. Basho, who wrote this poem, lived in the 17th

قرن نهم شروع شد، پس از مدت ها قبل است. باشو، که این شعر را سروده است، در قرن هفدهم زندگی می

century, and he's very famous as a writer of haiku and as a poet generally. Okay. One

کرد و به عنوان نویسنده هایکو و به طور کلی به عنوان یک شاعر بسیار مشهور است. باشه. یکی

of the things about haiku is it's always... It's usually in three lines, and the number

از چیزهایی که در مورد هایکو وجود دارد این است که همیشه ... معمولاً در سه خط است و

of syllables is five, seven, five. Some poets, some haiku I've read in English don't always

تعداد هجاهای آن پنج، هفت، پنج است. برخی از شاعران، برخی از هایکوهایی که من به زبان انگلیسی خوانده‌ام، همیشه

follow that number of syllables, but basically they're usually three lines, very short, so

از آن تعداد هجا پیروی نمی‌کنند، اما اساساً آنها معمولاً سه خط هستند، بسیار کوتاه هستند، بنابراین

they're very quick and easy to read, and it doesn't take a lot of time to read a haiku

خواندن آنها بسیار سریع و آسان است، و نیازی نیست. زمان زیادی برای خواندن هایکو

and think about it a little bit, and maybe learn a new word or two.

و فکر کردن در مورد آن و شاید یادگیری یک یا دو کلمه جدید.

So, let's count the syllables, shall we? Just to be clear what syllables are. So: "Fu-ru

خب، بیایید هجاها را بشماریم، درست است؟ فقط برای اینکه مشخص شود هجاها چیست. بنابراین: "Fu-ru

i-ke ya"-that's five-"ka-wa-zu to-bi-ko-mu"-that's seven-"mi-zu no o-to", five. So that's the

i-ke ya"-که پنج است-"ka-wa-zu to-bi-ko-mu"-که هفت است-"mi-zu no o-to"، پنج. بنابراین

number of syllables, because rhythm is very important in poetry. Okay.

تعداد هجاها همین است، زیرا ریتم در شعر بسیار مهم است. باشه.

So, now we get on to an English version, and because of copyright rules and all that sort

بنابراین، اکنون به نسخه انگلیسی می رسیم، و به دلیل قوانین کپی رایت و

of thing, I decided I would write one of my own so that I can give myself permission to

همه چیزهای دیگر، تصمیم گرفتم یکی از خودم را بنویسم تا بتوانم به خودم اجازه

use it in this lesson. Okay, so here it is, and I've drawn a tree because that is relevant

استفاده از آن را در این درس بدهم. خوب، پس اینجاست، و من یک درخت کشیدم چون

to the poem, so... And you might like to count the syllables just to check that I got it

به شعر مربوط است، بنابراین... و ممکن است بخواهید هجاها را بشمارید تا مطمئن شوید که درست متوجه شدم

right. So:

. پس:

"What do I do now? I'm the last leaf on the tree

"حالا چه کنم؟ من آخرین برگ درختی هستم که

Waving in the breeze."

در نسیم تکان می‌خورد."

Okay? So "waving" is this sort of thing, the breeze is the wind. The breeze... A breeze

باشه؟ بنابراین "موج دادن" این نوع چیزهاست، نسیم باد است. نسیم...

is a very small wind; not a very strong wind, just a gentle, little wind. Okay. So, here's

نسیم باد بسیار کوچکی است. نه یک باد خیلی قوی، فقط یک باد ملایم و کم. باشه. بنابراین،

the tree with one leaf left on it. So, it's a scene from nature, if you've ever seen a

این درختی است که یک برگ روی آن باقی مانده است. بنابراین، این منظره ای از طبیعت است، اگر تا به حال درختی را دیده باشید

tree with just one leaf left, and you're looking and thinking: "Is that going to be blown off

که تنها یک برگ آن باقی مانده است، و به دنبال آن هستید و فکر می کنید: "آیا به زودی از بین می رود

soon or will it stay all winter?" But a part from being a scene from nature, you might

یا تمام زمستان باقی می ماند؟" اما بخشی از صحنه ای بودن از طبیعت، ممکن است

think: "Well, that's quite philosophical as well", because if you relate it to a human

فکر کنید: "خب، این هم کاملاً فلسفی است"، زیرا اگر آن را به یک انسان مرتبط کنید

person who is feeling alone like the last leaf on the tree... Maybe the last person

که مانند آخرین برگ درخت احساس تنهایی می کند ... شاید آخرین فرد

in their family. "What do I do now? I'm the last leaf on the tree, waving in the breeze."

در خانواده خود "حالا چیکار کنم؟ من آخرین برگ درختم که تو نسیم تکون میدم."

So it has a kind of philosophical element as well if you start thinking about the deeper

بنابراین اگر به معنای عمیق‌تر آن فکر کنید، نوعی عنصر فلسفی نیز دارد

meaning of it. Okay.

. باشه.

So, I'm not really a poet, so that just proves that you don't have to be a poet to write

بنابراین، من واقعا یک شاعر نیستم، بنابراین این فقط ثابت می کند که برای نوشتن هایکو لازم نیست شاعر باشید

a haiku. So I'm going to encourage you to try to write one of your own and just follow

. بنابراین من شما را تشویق می کنم که سعی کنید یکی از هجاهای خود را بنویسید و فقط

the number of syllables, write one in English, and post it in the comments on the engVid

تعداد هجاها را دنبال کنید، یکی را به انگلیسی بنویسید و آن را در نظرات در

website. But before we finish this lesson, I just have one more haiku to show you written

وب سایت engVid ارسال کنید. اما قبل از اینکه این درس را به پایان برسانیم، فقط یک هایکوی دیگر دارم که

by a friend of mine who has given her permission for us to use her poem, and it's actually

توسط یکی از دوستانم نوشته شده است که به او اجازه داده است که از شعر او استفاده کنیم، و در واقع

quite a funny one, so you can have humour in haiku as well, so let's have a look at

بسیار خنده‌دار است، بنابراین می‌توانید در هایکو طنز داشته باشید. خوب، پس بیایید نگاهی به آن بیندازیم

that.

.

Okay, so here is an example of a modern haiku written by my friend Sarah Lawson who has

خوب، بنابراین در اینجا یک نمونه از هایکوی مدرن نوشته شده توسط دوستم سارا لاوسون است که

given us her permission to use her poem. That's the copyright symbol there to show that it's

به ما اجازه داده است از شعر او استفاده کنیم. این نماد حق چاپ در آنجا است تا نشان دهد

her copyright, her property. And it's quite a humorous poem, it's quite funny, but I probably

که حق چاپ و مالکیت اوست. و این یک شعر کاملاً طنز است ، کاملاً خنده دار است ، اما احتمالاً

need to explain a little bit to explain why it's funny. So, anyway, we're in London here

باید کمی توضیح دهم تا دلیل خنده دار بودن آن را توضیح دهم. بنابراین، به هر حال، ما در لندن در حال

filming and London is a big city with a lot of traffic, and there are often traffic jams,

فیلمبرداری هستیم و لندن یک شهر بزرگ با ترافیک زیاد است، و اغلب ترافیک،

very slow. The cars can't move very quickly, they get stuck. So, the first line: "A London

بسیار کند وجود دارد. ماشین ها نمی توانند خیلی سریع حرکت کنند، گیر می کنند. بنابراین، خط اول: "قفل لندن

gridlock", and a gridlock is when the traffic just gets so stuck it can't move. If you have

"، و یک قفل زمانی است که ترافیک آنقدر گیر می کند که نمی تواند حرکت کند.

a crossroads or something and the traffic, they're trying to get through the traffic

اگر دوراهی یا چیزی دارید و ترافیک دارید، سعی می‌کنند از

lights in both directions, and they're just stuck there, waiting and waiting for ages.

هر دو جهت از چراغ‌های راهنمایی عبور کنند، و فقط در آنجا گیر کرده‌اند، منتظر و منتظر هستند.

So, that's a gridlock.

بنابراین، این یک قفل است.

"A London gridlock - But still the drivers went from

"یک بن بست لندن - اما همچنان رانندگان از

Tooting to Barking."

توتینگ به بارکینگ رفتند."

Okay. Now, if you don't know London, you may not be familiar with these two place names:

باشه. حالا اگر لندن را نمی شناسید، ممکن است با این دو نام مکان آشنا نباشید:

"Tooting", which is in the southwest of London; and "Barking", which is northeast. Okay, so

«توتینگ» که در جنوب غربی لندن است. و «پارک» که شمال شرقی است. خوب، پس

if you're literally going from Tooting to Barking, you're going from there to there,

اگر به معنای واقعی کلمه از توتینگ به بارکینگ می روید، از آنجا به آنجا می روید،

right across London, through the middle and out the other side. So it's a long, long way.

درست در سراسر لندن، از وسط و از طرف دیگر. بنابراین راه طولانی و طولانی است.

So that's the literal meaning. Tooting is a place, Barking is a place. But in addition

پس معنی تحت اللفظی همین است. Tooting یک مکان است، پارس کردن یک مکان است. اما علاوه

to that, there's a double meaning here. "Tooting", there is a verb "to toot", "toot", and it's

بر آن، در اینجا یک معنای دوگانه وجود دارد. «Tooting» ، یک فعل «toot»، «toot» وجود دارد و

the kind of word that imitates the sound. So when you're in a car and you sound the

آن نوع کلمه ای است که صدا را تقلید می کند. بنابراین وقتی در ماشین هستید و

horn, usually press the middle of the steering wheel or something and go: "Bur, bur, bur,

بوق می‌زنید، معمولاً وسط فرمان یا چیزی دیگر را فشار دهید و بروید: «بُر، بُر، بُر، بُر

bur", that's tooting. So, the double meaning is there's a place called Tooting, but there's

»، این توت است. بنابراین، معنای مضاعف این است که جایی به نام Tooting وجود دارد، اما

also the sound and the action, the verb: "tooting", the drivers are tooting. Okay. Making a lot

صدا و عمل نیز وجود دارد، فعل: "tooting" ، رانندگان Tooting هستند. باشه. ایجاد

of noise, trying to get through. And also Barking is the place, but "barking" is also...

سر و صدای زیادی، تلاش برای عبور. و همچنین پارس کردن مکان است، اما " پارس کردن " نیز ...

It's an idiom for somebody who is going a bit crazy, because the full term is "barking

این یک اصطلاح برای کسی است که کمی دیوانه می شود، زیرا اصطلاح کامل " پارس

mad". Okay. So, if somebody is barking mad, you imagine them barking like a dog. Maybe

دیوانه " است. باشه. بنابراین، اگر کسی دیوانه پارس می کند ، تصور می کنید که مانند سگ پارس می کند. شاید

not literally, but they just say strange things and they do strange things. So, people just

نه به معنای واقعی کلمه، اما آنها فقط چیزهای عجیب و غریب می گویند و کارهای عجیب و غریب انجام می دهند. بنابراین، مردم فقط

use the word "barking": "He's barking. That man is barking", and it means barking mad,

از کلمه " پارس کردن " استفاده می کنند: "او پارس می کند. آن مرد پارس می کند" و این به معنای پارس کردن دیوانه است،

you know, very strange person. So, that's the double meaning of this line. The place,

می دانید، شخص بسیار عجیبی است. بنابراین، این معنای دوگانه این خط است. مکان،

places on either side of London, but also they're tooting their horns; and the traffic

مکان‌هایی در دو طرف لندن، اما همچنین آنها شاخ می‌زنند. و

itself, because they can't get where they want to be very quickly, it is driving them

خود ترافیک، چون نمی توانند خیلی سریع به جایی که می خواهند برسند، آنها را

mad. They're going mad because they can't get through to their destination. So that's

دیوانه می کند. آنها دیوانه می شوند زیرا نمی توانند به مقصد برسند. پس

the humour. And people say when you explain a joke it's not funny anymore, but I hope...

طنز همین است. و مردم می گویند وقتی یک جوک را توضیح می دهید دیگر خنده دار نیست، اما امیدوارم...

I hope you can see the humour in that. So, that's just to show how a haiku can be funny,

امیدوارم بتوانید طنز آن را ببینید. بنابراین، این فقط برای نشان دادن این است که چگونه یک هایکو می تواند خنده دار باشد،

can be a joke.

می تواند یک شوخی باشد.

So, again, I'd like to suggest that you give it a try and see if you can write a haiku,

بنابراین، دوباره، من می خواهم به شما پیشنهاد کنم که آن را امتحان کنید و ببینید آیا می توانید یک هایکو نیز بنویسید

either... Well, in your own native language, but also definitely in English. Try to write

... خوب، به زبان مادری خود، اما قطعاً به زبان انگلیسی. سعی کنید

one in English and post it on the engVid website in the comments section, and that would be

یکی را به زبان انگلیسی بنویسید و آن را در وب سایت engVid در بخش نظرات ارسال کنید، و

a lot of fun to see what you've all written and for you to all see each other's haikus.

دیدن آنچه که همه شما نوشته اید و دیدن هایکوهای یکدیگر برای شما بسیار سرگرم کننده خواهد بود.

So... Okay, so I hope that's been interesting. And there's a quiz, I'm sure there's going

پس... باشه، پس امیدوارم جالب بوده باشه. و یک مسابقه وجود دارد، من مطمئن

to be a quiz on this, so please look for the quiz. And there may be a resource sheet about

هستم که یک مسابقه در این مورد برگزار خواهد شد، بنابراین لطفا به دنبال مسابقه باشید. و ممکن است یک برگه منبع در مورد

poetry more generally. So that's all for now, so see you again soon.

شعر به طور کلی تر وجود داشته باشد. پس فعلا تمام است، پس به زودی دوباره شما را می بینم.