REAL ENGLISH: How to talk about art

Hello.

سلام.

I'm Gill at www.engvid.com, and today's lesson is about visiting an art gallery and the kinds

من گیل در www.engvid.com هستم، و درس امروز درباره بازدید از یک گالری هنری و

of things you'd see there, and also how to talk about them.

انواع چیزهایی است که در آنجا خواهید دید، و همچنین نحوه صحبت کردن در مورد آنها.

So, you may have seen a lesson I did a while ago on arranging to meet a friend, and one

بنابراین، ممکن است درسی را دیده باشید که من مدتی پیش در مورد ترتیب دادن ملاقات با یک دوست انجام دادم، و یکی

of the places you could have met your friend was at an art gallery, so this lesson follows

از مکان‌هایی که می‌توانستید دوستتان را ملاقات کنید در یک گالری هنری بود، بنابراین این درس به دنبال

on from that.

آن است.

If you're meeting your friend at the art gallery and you go around the art gallery with that

اگر با دوست خود در گالری هنری ملاقات می کنید و با آن شخص در گالری هنری می چرخید

person, what do you talk about and how do you say things?

، در مورد چه چیزی صحبت می کنید و چگونه چیزهایی را بیان می کنید؟

Okay?

باشه؟

So, first of all, then, you have to decide where...

بنابراین، اول از همه، پس از آن، باید تصمیم بگیرید که کجا

You've probably already arranged where to meet: Outside the gallery; inside the gallery;

... احتمالاً قبلاً محل ملاقات را ترتیب داده اید : خارج از گالری. داخل گالری؛

in the foyer - the entrance to the building; if there's a cafe which there usually is,

در سرسرا - ورودی ساختمان؛ اگر کافه ای وجود دارد که معمولاً وجود دارد،

meet in the cafe, have a drink first maybe; or there's usually a shop or more than one

در کافه ملاقات کنید، شاید ابتدا یک نوشیدنی بنوشید. یا معمولاً یک مغازه یا بیش از یک

shop - there could be a gift shop, a book shop, so you might meet in a...

مغازه وجود دارد - ممکن است یک فروشگاه هدیه، یک کتابفروشی وجود داشته باشد ، بنابراین ممکن است در یک

In the shop in the gallery.

فروشگاه در گالری ملاقات کنید.

You might decide to meet in a particular room in the gallery.

ممکن است تصمیم بگیرید که در یک اتاق خاص در گالری ملاقات کنید.

If you know there's a room with paintings in it that you're particularly interested

اگر می‌دانید که اتاقی با نقاشی‌هایی در آن وجود دارد که به آن علاقه

in, you could say: "We'll meet in that room where they have those paintings", because

خاصی دارید، می‌توانید بگویید: "ما در آن اتاقی که آن نقاشی‌ها را دارند ملاقات خواهیم کرد "، زیرا

you can start looking while you're waiting.

می‌توانید در حالی که منتظر هستید شروع به جستجو کنید.

So, a particular room or a particular gallery.

بنابراین، یک اتاق خاص یا یک گالری خاص.

Within an art gallery, the separate rooms are also called "galleries".

در یک گالری هنری، اتاق های مجزا را "گالری" نیز می نامند.

So, you might say: "Let's meet in the...

بنابراین، ممکن است بگویید: "بیایید در ...

Oh, the gallery where they have all the...

اوه، گالری که در آن همه

The kings and queens in the portraits", something like that.

... پادشاهان و ملکه ها در پرتره ها را دارند"، چیزی شبیه به آن.

I'm thinking of the...

من به

The National Gallery in London because this lesson really is for the big art galleries,

... گالری ملی در لندن فکر می کنم، زیرا این درس واقعاً برای گالری های هنری بزرگ،

museums, so I'm thinking of the National Gallery, the National Portrait Gallery, the Tate Britain,

موزه ها است، بنابراین به گالری ملی ، گالری ملی پرتره، تیت بریتانیا

the Tate Modern, big art galleries like that.

، تیت مدرن، فکر می کنم. گالری های هنری بزرگ مانند آن

Okay, so they have different rooms which are called "galleries".

خوب، بنابراین آنها اتاق های مختلفی دارند که به آنها "گالری" می گویند.

You might also say: "Let's meet on the first floor or the second floor", because you know

همچنین ممکن است بگویید: "بیا در طبقه اول یا طبقه دوم همدیگر را ببینیم"، زیرا می دانید

that that's a good place; you can sit down somewhere or you can start looking at something

که این مکان خوبی است. می توانید جایی بنشینید یا می توانید در حالی که منتظر هستید شروع به نگاه کردن به چیزی

while you're waiting, whoever gets there first.

کنید، هر کسی که زودتر به آنجا برسد.

So, that's how you decide where to meet.

بنابراین، اینگونه تصمیم می گیرید که کجا ملاقات کنید.

And then once you've met, then you want to go in and start looking at some of the...

و بعد از اینکه ملاقات کردید، می خواهید وارد شوید و شروع به دیدن برخی

The art.

از هنرها کنید.

So, what are you going to see in the art gallery?

بنابراین، چه چیزی را در گالری هنری خواهید دید؟

You...

شما...

You may already go to lots of art galleries, so you will have a good idea of what to expect;

ممکن است در حال حاضر به گالری های هنری زیادی رفته باشید، بنابراین ایده خوبی در مورد انتظارات خود خواهید داشت.

but if you haven't been to many art galleries, this is just a summary, and also giving the

اما اگر به بسیاری از گالری‌های هنری نرفته‌اید، این فقط یک خلاصه است، و همچنین

English names for things of all the kinds of things you would expect to see.

نام انگلیسی را برای همه چیزهایی که انتظار دارید ببینید.

So, the kinds of things you see could be pictures and paintings, sculptures, statues, photographs,

بنابراین، انواع چیزهایی که می‌بینید می‌توانند عکس‌ها و نقاشی‌ها، مجسمه‌ها، مجسمه‌ها، عکس‌ها

and these modern things called "installations".

و این چیزهای مدرن به نام «تأسیسات» باشند.

And all of those, those types of art - that's called the "medium."

و همه آن‌ها، آن انواع هنر - که به آن «رسانه» می‌گویند.

The "medium" is really what's...

«مدیوم» واقعاً همان چیزی است که

What the work of art is made of.

... اثر هنری از آن ساخته شده است.

So, all these things here in brackets, some of them are telling you what...

بنابراین، همه این موارد در داخل پرانتز، برخی از آنها به شما می گویند که ...

For example, you could have a painting.

مثلاً می توانید یک نقاشی داشته باشید.

And what is it made of?

و از چه چیزی ساخته شده است؟

It's canvas, which is a kind of cloth with oil paint on it.

این بوم است که نوعی پارچه با رنگ روغن است.

So, it's called "oil on canvas".

بنابراین، به آن "روغن روی بوم" می گویند.

Sometimes pictures are painted on a panel, a wooden panel, so it could be: "oil on wood"

گاهی اوقات تصاویر بر روی یک تابلو، یک تابلوی چوبی نقاشی می‌شوند، بنابراین می‌تواند این باشد: "روغن روی چوب"

or "oil on panel".

یا "روغن روی تابلو".

Panel.

پانل.

Okay.

باشه.

Sometimes the...

گاهی اوقات

The paint is not an oil paint; it's a water colour.

... رنگ، رنگ روغن نیست. این یک آبرنگ است

So...

بنابراین ...

Which is much paler.

که بسیار کم رنگ تر است.

So, it could be a water colour.

بنابراین، ممکن است یک آبرنگ باشد.

So, there are different...

بنابراین، موارد مختلفی وجود دارد

The medium is the type of material that's been used to make the work of art.

... رسانه، نوع ماده ای است که برای ساخت اثر هنری استفاده شده است.

Okay.

باشه.

So, with a sculpture, for example, a statue, it could be made of stone, like marble; metal,

بنابراین، با یک مجسمه، به عنوان مثال، یک مجسمه، می تواند از سنگ ساخته شود، مانند سنگ مرمر. فلز،

like bronze; or could be wood, it could be carved out of wood.

مانند برنز؛ یا می تواند چوب باشد، می تواند از چوب کنده کاری شود.

Okay, so those...

خوب، پس آنها...

That's the medium used to make the sculpture.

این وسیله ای است که برای ساختن مجسمه استفاده می شود.

And then photographs are always, of course, black and white or colour.

و سپس عکس ها همیشه سیاه و سفید یا رنگی هستند.

Oh, there's another type as well.

اوه، یک نوع دیگر نیز وجود دارد.

There's one called "sepia"; very old photographs from the 19th century are often...

یکی به نام "سپیا" وجود دارد. عکس های بسیار قدیمی قرن نوزدهم

They're not black and white; they're more sort of brown and white, so that's called

اغلب... سیاه و سفید نیستند. آنها بیشتر قهوه ای و سفید هستند، بنابراین به آن

"sepia".

"سپیا" می گویند.

Okay.

باشه.

And then these installations, they're...

و سپس این تاسیسات، آنها...

They're a very sort of modern idea, and they're experimental.

آنها یک نوع ایده مدرن هستند، و آزمایشی هستند.

They may even be like machines that...

آنها حتی ممکن است مانند ماشین هایی باشند که...

That move or just things hanging from the ceiling, you know, like a piano hanging down

آن حرکت یا فقط چیزهایی که از سقف آویزان هستند، می دانید، مانند پیانویی که

from the ceiling upside down, which I've seen in an art gallery.

از سقف به صورت وارونه آویزان شده است، که من در یک گالری هنری دیده ام.

All sorts of things like that; just very, you know, unusual, unexpected things.

همه جور چیزهایی مثل آن؛ می دانید، چیزهای غیرمعمول و غیرمنتظره ای هستند.

Okay, so those are the kinds of things that you would see, depending on which art gallery

خوب، پس اینها چیزهایی هستند که بسته به گالری هنری که

you go to.

می روید، می بینید.

If it's a modern art gallery, a lot of it will be this kind of thing.

اگر این یک گالری هنری مدرن باشد، بسیاری از آن‌ها از این نوع خواهد بود.

Other art galleries has...

گالری‌های هنری دیگر دارای

Have a much wider range, and they have some much older paintings, like the sort of traditional

طیف وسیع‌تری هستند و نقاشی‌های بسیار قدیمی‌تری دارند، مانند انواع نقاشی‌های سنتی

oil on canvas or oil on wood, so...

روغن روی بوم یا روغن روی چوب، بنابراین...

And sculptures which are a traditional form of art going back hundreds of years.

و مجسمه‌هایی که شکل سنتی هنر هستند که به صدها سال پیش برمی‌گردد. سالها

So, that's what you would see.

بنابراین، این چیزی است که شما خواهید دید.

And if you find it all a bit difficult, because: "How do you understand a work of art?"

و اگر همه چیز را کمی سخت می بینید، زیرا: "چگونه یک اثر هنری را درک می کنید؟"

there is usually a little bit of information at the side on the wall; or if there's a sculpture,

معمولاً کمی اطلاعات در کنار دیوار وجود دارد. یا اگر مجسمه ای وجود داشته باشد،

in the middle of the floor there'll be a little piece of information in...

در وسط طبقه اطلاعات کمی در آن وجود خواهد داشت ...

In words to tell you a little bit about the artist, so you can find out: "Who...?

در کلمات کمی در مورد هنرمند به شما بگویم ، تا بتوانید دریابید: "چه کسی...؟

Who was the artist who made this?

کیست. هنرمندی که این را ساخته

Was it a man or a woman?

بود؟ مرد بود یا زن؟

When did they live?

کی زندگی می کردند؟

How long ago?

چند وقت پیش

Are they still alive now?

؟ الان هم زنده اند؟ از

What country did they come from?"

کدام کشور آمده اند؟

Because all of that affects what kind of work they produce.

زیرا همه اینها بر نوع کار آنها تأثیر می گذارد .

So, you can always look at the...

بنابراین، شما همیشه می توانید به

The written information, and that will give you some more vocabulary as well, and more

... اطلاعات نوشته شده نگاه کنید، و این به شما واژگان بیشتر و درک بیشتری می

understanding.

دهد.

You...

تو...

Sometimes you have to decide: "Do I read this first, and then look at the work of art; or

گاهی باید تصمیم بگیری: «آیا اول این را بخوانم ، و بعد به اثر هنری

shall I look at the work of art first, get my first impressions, and think: 'What is

نگاه کنم؛ یا اول به اثر هنری نگاه کنم، اولین برداشت هایم را بگیرم و فکر کنم: «

this all about?' and then look at that?"

این همه چیست؟ در باره؟' و سپس به آن نگاه کن؟"

You can experiment and decide.

می توانید آزمایش کنید و تصمیم بگیرید.

Try...

سعی کنید...

Try to look at the work of art first probably, see what you think; your own personal response

سعی کنید ابتدا به اثر هنری نگاه کنید احتمالاً، ببینید چه فکر می کنید. پاسخ

is important.

شخصی شما مهم است.

And then see what it says about it here, and that will add something to your understanding,

و سپس ببینید در اینجا در مورد آن چه می‌گوید، و این چیزی به درک شما می‌افزاید،

and then go back to the work of art again probably is a good idea.

و سپس دوباره به اثر هنری بازگردید احتمالاً ایده خوبی است.

Okay.

باشه.

So, that's the kinds of things you'll see.

بنابراین، این نوع چیزهایی است که خواهید دید.

And then if we're looking at pictures in particular, paintings, there are different types of painting,

و اگر به طور خاص به تصاویر، نقاشی ها نگاه کنیم، انواع مختلفی از نقاشی وجود دارد،

and they all have different names to describe them.

و همه آنها نام های مختلفی برای توصیف آنها دارند.

And this is...

و این است

The types, it's a French word called "genre".

... انواع، یک کلمه فرانسوی است به نام "ژانر".

So, "the genres of painting" means the types of painting; the different types of subjects

پس «ژانرهای نقاشی» به معنای انواع نقاشی است; انواع مختلف موضوعات

in the paintings.

در نقاشی

So, a portrait, for example, is...

بنابراین، یک پرتره، به عنوان مثال،

Is a human figure.

... یک شخصیت انسانی است.

And it can either be a famous person or just somebody, just somebody that the artist wanted

و این می تواند یک فرد مشهور باشد یا فقط یک نفر ، فقط کسی که هنرمند می

to paint.

خواست نقاشی کند.

It...

این...

It may be some person we don't know who they are, but the artist just thought they looked

ممکن است شخصی باشد که ما نمی دانیم کیستند، اما هنرمند فقط فکر می کرد جالب به نظر می رسید

interesting and wanted to do a portrait of them.

و می خواست از او پرتره کند.

And even the title, even the information may not tell you: Who is that person?

و حتی عنوان، حتی اطلاعات ممکن است به شما نگویند: آن شخص کیست؟

But a lot of portraits are of famous people, and an art gallery like the National Portrait

اما بسیاری از پرتره ها مربوط به افراد مشهور هستند و گالری هنری مانند گالری پرتره ملی

Gallery in London specialize, of course, in portraits where you can see portraits of kings

در لندن، البته در پرتره هایی تخصص دارد که می توانید پرتره هایی از پادشاهان

and queens going back in history, politicians, all sorts of people who... who were famous.

و ملکه ها را ببینید که به تاریخ بازمی گردند، سیاستمداران، همه جور آدم هایی. .. که معروف بودند.

So that's a portrait.

پس این یک پرتره است.

And then you could have a landscape, which is a scene... scenery of the outside world.

و سپس می توانید منظره ای داشته باشید که منظره ای از جهان خارج است.

So, it could be of the sea, which is called a "seascape", so you can see the sea maybe

بنابراین، می تواند از دریا باشد، که به آن "منظره دریایی" می گویند، بنابراین می توانید دریا را شاید

with some ships on it, and maybe a little bit of land somewhere as well, or you can

با چند کشتی روی آن، و شاید کمی خشکی در جایی نیز ببینید، یا فقط می

just see the beach and then the sea.

توانید ساحل را ببینید و سپس دریا.

A cityscape or townscape where you're seeing buildings and a city, and maybe a river going

منظره شهری یا شهری که در آن ساختمان ها و یک شهر و شاید رودخانه ای را می بینید که از آن می

through.

گذرد.

But often, traditionally, landscape is countryside scenery as well because hundreds of years

اما اغلب، به طور سنتی، منظره مناظر حومه شهر نیز محسوب می‌شود، زیرا صدها سال

ago, cities were not so big, so a lot of landscapes would be the countryside.

پیش، شهرها آنقدر بزرگ نبودند، بنابراین بسیاری از مناظر روستایی بودند.

Okay.

باشه.

Fields, and trees, and so on.

مزارع و درختان و غیره.

So, that's landscape.

بنابراین، این منظره است.

Another type or genre is called "still life", and that is things like fruit, and flowers,

نوع یا ژانر دیگری "طبیعت بی جان" نامیده می شود، و آن چیزهایی مانند میوه، گل،

and any kinds of objects just put together often on a tabletop and the artist...

و هر نوع اشیایی است که اغلب روی میز قرار می گیرد و هنرمند...

Maybe a bowl of fruit or something, and the artist just paints a picture of what's in

شاید یک کاسه میوه یا چیز دیگری، و هنرمند. فقط تصویری از آنچه در

front of him or her on a table; they arrange it themselves, and decide what to put there,

مقابل او روی میز است ترسیم می کند. آنها خودشان آن را مرتب می کنند و تصمیم می گیرند چه چیزی را آنجا بگذارند

and paint it.

و آن را رنگ کنند.

So, that's called "still life".

بنابراین، به آن "طبیعت بی جان" می گویند.

Okay.

باشه.

And then, confusingly, there are genre paintings, and it's a bit strange because we have the

و سپس، به طرز گیج کننده ای، نقاشی های ژانر وجود دارد، و این کمی عجیب است، زیرا ما در

word "genre" here, meaning types, but it can also mean scenes from everyday life, showing

اینجا کلمه "ژانر" را داریم، به معنای انواع، اما می تواند به معنای صحنه هایی از زندگی روزمره باشد که مردم عادی را نشان می دهد

ordinary people.

.

You know, even someone working in a kitchen, for example.

می دانید، حتی شخصی که مثلاً در آشپزخانه کار می کند .

In a Dutch painting, for example, Dutch paintings, a lot of them are everyday life scenes of

در یک نقاشی هلندی، برای مثال، نقاشی‌های هلندی ، بسیاری از آنها صحنه‌های زندگی روزمره

people inside their homes or in the street just doing... in a market buying some food,

افرادی هستند که در خانه یا در خیابان فقط مشغول انجام کار هستند... در یک بازار در حال خرید غذا،

anything like that; just everyday life, ordinary people is called "genre painting".

هر چیزی شبیه به آن. فقط زندگی روزمره، مردم عادی "نقاشی ژانر" نامیده می شود.

Okay.

باشه.

Then you could have history painting which can either be events that really happened;

سپس می توانید نقاشی تاریخ داشته باشید که می تواند رویدادهایی باشد که واقعاً اتفاق افتاده است.

there could be a battle or some political event, or it can include mythology as well,

ممکن است یک نبرد یا یک رویداد سیاسی وجود داشته باشد ، یا می‌تواند شامل اسطوره‌شناسی،

classical mythology, gods and goddesses, that sort of thing.

اساطیر کلاسیک، خدایان و الهه‌ها، از این قبیل باشد.

So, history painting includes that, even though that's not really history; it's imaginary,

بنابراین، نقاشی تاریخ شامل آن می شود، حتی اگر این واقعاً تاریخ نباشد. خیالی است،

but it's in the same category.

اما در همان دسته است.

Okay.

باشه.

And then, finally, another type is an abstract painting.

و سپس، در نهایت، یک نوع دیگر نقاشی انتزاعی است .

When we come into the 20th century and 21st century, a lot of paintings are modern and

وقتی به قرن بیستم و قرن بیست و یکم می رسیم ، بسیاری از نقاشی ها مدرن و

abstract; they're not of anything in particular.

انتزاعی هستند. آنها چیز خاصی نیستند

They're not what's called "representational"; they're not of something that you can see

آنها چیزی نیستند که "نمایندگی" نامیده می شود. آنها چیزی نیستند که بتوانید

in the world around you.

در دنیای اطراف خود ببینید.

They may just be some coloured squares or rectangles in a certain arrangement of colours

آنها ممکن است فقط چند مربع یا مستطیل رنگی در آرایش خاصی از رنگ ها

and shapes, and it's just geometrical.

و اشکال باشند و فقط هندسی باشند.

Or it could be just a few sort of marks on... on the... on the painting in different colours

یا ممکن است فقط چند نوع علامت روی... روی... روی نقاشی با رنگ‌های مختلف باشد،

as if the artist sort of threw... threw some paint at it, which sometimes they do.

گویی هنرمند به نوعی... رنگی به سمت آن پرتاب کرده است، که گاهی اوقات انجام می‌دهند.

Or put it down on the floor and ride a bicycle over it.

یا آن را روی زمین بگذارید و روی آن دوچرخه سواری کنید.

You know, empty some paint onto the canvass on the floor, ride a bicycle over it to get

می دانید، مقداری رنگ را روی بوم روی زمین خالی کنید، روی آن دوچرخه سواری کنید تا

some track marks and just make a nice pattern, and...

چند علامت مسیر را بگیرید و فقط یک الگوی زیبا بسازید، و...

And then put that up on the wall.

و سپس آن را روی دیوار قرار دهید.

And so, it can be like that.

و بنابراین، می تواند چنین باشد.

There are artists who do that, and they're just abstract, you know, arrangements of paint,

هنرمندانی هستند که این کار را می‌کنند، و آنها فقط انتزاعی هستند، می‌دانید، چیدمان

colours, and shapes, and they are not meant to... to be anything; it's just what it is,

رنگ‌ها، رنگ‌ها و اشکال، و قرار نیست... چیزی باشند. این دقیقاً همان چیزی است که

really.

هست.

Just some colours and shapes inside a frame.

فقط چند رنگ و شکل داخل یک قاب.

Okay.

باشه.

So, that's the first half of our lesson.

بنابراین، این نیمه اول درس ما است.

I hope all that vocabulary is useful for you.

امیدوارم همه این واژگان برای شما مفید باشد.

And we'll move on now to see what else you can do, and especially how to talk about...

و اکنون به ادامه می‌رویم تا ببینیم چه کارهای دیگری می‌توانید انجام دهید، و به خصوص چگونه می‌توانید در مورد...

with your friend how to talk about what you're looking at.

با دوست خود صحبت کنید که چگونه در مورد چیزی که به آن نگاه می‌کنید صحبت کنید.

Okay, so let's have a look: What happens when you're standing in front of a picture with

خوب، پس بیایید نگاهی بیندازیم: چه اتفاقی می‌افتد وقتی با دوست خود در مقابل یک عکس

your friend, and you want to talk about it?

می‌ایستید و می‌خواهید در مورد آن صحبت کنید؟

What sort of things do you say?

چه چیزهایی می گویید؟

So, there are different things you can look at.

بنابراین، چیزهای مختلفی وجود دارد که می توانید به آنها نگاه کنید.

You can look at the subject, if it's a famous person, or it's of an event in history, or

شما می توانید به موضوع نگاه کنید، اگر این یک شخص مشهور است، یا مربوط به یک رویداد در تاریخ است،

there's some sort of story in the picture - you can sometimes see in a picture there's

یا نوعی داستان در تصویر وجود دارد - گاهی اوقات می توانید در یک عکس ببینید که

a kind of story going on.

نوعی داستان در حال وقوع است.

That's called a "narrative painting".

به این می گویند "نقاشی روایی".

Narrative, where you just look at the details in the picture, and you can work out what's

روایت، که در آن شما فقط به جزئیات در تصویر نگاه می‌کنید و می‌توانید بفهمید که چه اتفاقی در حال

happening.

رخ دادن است.

So, that's one thing you can do, you can look at the subject and talk about that.

بنابراین، این تنها کاری است که می توانید انجام دهید، می توانید به موضوع نگاه کنید و در مورد آن صحبت کنید.

You can look at it in terms of the colours that have been used.

می توانید از نظر رنگ هایی که استفاده شده است به آن نگاه کنید.

If the artist has used very bright colours, for example; or the opposite of bright is

مثلاً اگر هنرمند از رنگ‌های بسیار روشن استفاده کرده باشد. یا متضاد

the word "muted".

روشن کلمه «موت» است.

If the colours are pale, pale colours, they're called "muted"; the opposite of "bright".

اگر رنگ‌ها رنگ‌های کم‌رنگ و کم‌رنگ باشند، به آن‌ها «بی‌صدا» می‌گویند. برعکس "روشن".

And then the idea of whether the... the range of colours is a wide range or a limited range.

و سپس این ایده که آیا طیف رنگ ها طیف گسترده ای است یا محدوده محدود.

So, if you think of the colours of the rainbow, for example, that's the... the spectrum.

بنابراین، برای مثال، اگر به رنگ های رنگین کمان فکر می کنید ، این طیف ...

Okay.

باشه.

The spectrum.

طیف.

So, the colours of the rainbow: Red, orange, yellow, blue, green, indigo, violet.

بنابراین، رنگ های رنگین کمان: قرمز، نارنجی، زرد، آبی، سبز، نیلی، بنفش.

Okay?

باشه؟

So, if you look at any painting, that's like a checklist you can use: Has the artist used

بنابراین، اگر به هر نقاشی نگاه کنید، مانند چک لیستی است که می توانید استفاده کنید: آیا هنرمند از

all those colours or only some of them?

همه آن رنگ ها استفاده کرده است یا فقط برخی از آنها را؟

And then you can decide whether they have used a full range of colours or a limited

و سپس می توانید تصمیم بگیرید که آیا آنها از طیف کاملی از رنگ ها استفاده کرده اند یا از طیف محدودی

range of colours.

از رنگ ها.

If it's mostly blues and greens, then it's limited.

اگر بیشتر آبی و سبز است، پس محدود است.

If you can see more or less every colour in the picture, then it's a full range.

اگر می توانید کم و بیش هر رنگی را در تصویر ببینید، پس طیف کاملی است.

And there's always a reason why the artist has done that; that's a choice that the artist

و همیشه دلیلی وجود دارد که هنرمند این کار را انجام داده است. این انتخابی است که هنرمند انجام داده

has made, which colours to use.

است که از کدام رنگ استفاده کند.

So, that's something you can talk about, just the colours.

بنابراین، این چیزی است که می توانید در مورد آن صحبت کنید، فقط رنگ ها.

Even if you don't understand what the painting is about, you can look at the colours and

حتی اگر متوجه نشدید که نقاشی درباره چیست، می توانید به رنگ ها نگاه کنید و

talk about that.

در مورد آن صحبت کنید.

Another sort of technical thing you can look at is... is the texture; the... the surface.

یکی دیگر از چیزهای فنی که می توانید به آن نگاه کنید... بافت است. سطح

If... if you're in the art gallery... of course there are some things you can't do; you can't

اگر... اگر در گالری هنری هستید... البته کارهایی وجود دارد که نمی توانید انجام دهید. شما نمی

sort of do this and touch the picture to see how smooth or rough the surface is.

توانید این کار را انجام دهید و تصویر را لمس کنید تا ببینید سطح آن چقدر صاف یا ناهموار است.

They don't allow you to touch things, even sculptures sometimes, they...

اجازه نمی دهند دست به چیزها بزنی، حتی گاهی مجسمه ها،...

An attendant will come and say: "Please don't touch anything", so you have to be careful

یک مهماندار می آید و می گوید: «لطفاً به چیزی دست نزنید»، پس باید مراقب

not to touch.

باشید که دست نزنید.

Other things, you shouldn't talk too loudly because you might disturb other people, so

چیزهای دیگر، شما نباید خیلی بلند صحبت کنید زیرا ممکن است مزاحم دیگران شوید، بنابراین

if you're talking to your friend, don't talk so that everybody in the room can hear - things

اگر با دوست خود صحبت می کنید، صحبت نکنید تا همه افراد حاضر در اتاق بشنوند - چیزهایی از این

like that.

قبیل.

Also, in front of some pictures there's a little barrier, so it keeps you at a distance.

همچنین، در مقابل برخی از تصاویر، یک مانع کوچک وجود دارد، بنابراین شما را در فاصله نگه می دارد.

So, if you see a... something on the floor around the painting, don't sort of step over

بنابراین، اگر چیزی روی زمین در اطراف نقاشی می بینید، به نوعی از آن گام نگذارید

it to have a look; stay this side of it because it's there for a reason.

تا نگاهی بیندازید. از این طرف بمان زیرا به دلیلی وجود دارد.

They don't want people touching or even breathing on...

آنها نمی خواهند مردم روی آن دست بزنند یا حتی نفس بکشند ...

On the picture, especially if there is no glass covering the surface.

روی عکس، به خصوص اگر شیشه ای روی سطح وجود نداشته باشد.

A lot of paintings, they don't have any glass covering; it's just the picture surface there,

بسیاری از نقاشی ها هیچ پوشش شیشه ای ندارند . فقط سطح تصویر آنجاست،

so you can look and see, you can see whether the surface looks rough or smooth.

بنابراین می توانید نگاه کنید و ببینید، می توانید ببینید که سطح ناهموار یا صاف به نظر می رسد.

You can see brushstrokes.

می توانید ضربه های قلم مو را ببینید.

If you think of the paint brush that the artist has used, it's... it's made from little hairs;

اگر به قلم موی رنگی که هنرمند استفاده کرده فکر می کنید، آن... از موهای کوچک ساخته شده است.

it could be made from horse hair or human hair.

می تواند از موی اسب یا موی انسان ساخته شود.

They've used a brush of some kind to put the paint on.

آنها از نوعی قلم مو برای قرار دادن رنگ استفاده کرده اند.

So, sometimes you can see on the surface little lines, which are from the brush, so that's

بنابراین، گاهی اوقات می توانید خطوط کوچکی را روی سطح مشاهده کنید ، که از قلم مو هستند، بنابراین

an interesting thing to look for.

جستجوی جالبی است.

You can say: "Oh, look, you can see the brush strokes, there.

شما می توانید بگویید: "اوه، نگاه کن، می توانی ضربه های قلم مو را ببینی ،

Can you see?"

می توانی ببینی؟"

So, that's another thing you can talk about.

بنابراین، این چیز دیگری است که می توانید در مورد آن صحبت کنید.

And if it's... if the surface is very lumpy, it means the... the artist has put the paint

و اگر... اگر سطح خیلی توده است، به این معنی است که... هنرمند رنگ

on very thickly, maybe with a knife or something.

را خیلی غلیظ کرده است، شاید با چاقو یا چیز دیگری.

So, that's interesting to look at as well.

بنابراین، دیدن آن نیز جالب است.

Some oil paintings are very, very smooth.

برخی از نقاشی های رنگ روغن بسیار بسیار روان هستند.

They're so smooth that the light sort of reflects from them, and you have to look at them from

آنها به قدری صاف هستند که نور از آنها منعکس می شود، و شما باید از زاویه خاصی به آنها نگاه کنید

a certain angle to stop the light reflecting at you so you can see properly.

تا از بازتاب نور به شما جلوگیری کنید تا بتوانید به درستی ببینید.

The same... if there is some glass covering the picture, the glass can also reflect the

همین... اگر مقداری شیشه روی عکس وجود داشته باشد، شیشه می تواند نورهای اتاق را نیز منعکس

lights from the room, and you can't see it properly, so you have to move around a bit

کند و شما نمی توانید آن را به درستی ببینید، بنابراین

to see the details.

برای دیدن جزئیات باید کمی حرکت کنید.

Okay, so that's texture.

خوب، پس این بافت است.

Size is fairly obvious, but if you see a picture in a book, it's not so easy.

اندازه نسبتاً واضح است، اما اگر تصویری را در یک کتاب ببینید، چندان آسان نیست.

On the page of a book, you wouldn't know how large or small the picture was.

در صفحه یک کتاب، شما نمی دانید که تصویر چقدر بزرگ یا کوچک است.

If you see the original picture in an art gallery, if it's a very big picture or a very

اگر تصویر اصلی را در یک گالری هنری ببینید ، اگر یک عکس بسیار بزرگ یا یک عکس بسیار

small picture, that makes a difference in the effect it has on you as you look at it.

کوچک باشد، تأثیری که هنگام نگاه کردن بر روی شما می‌گذارد، متفاوت است.

So, there's always that to think of.

بنابراین، همیشه چیزی برای فکر کردن وجود دارد.

And just generally, your own personal reaction is important, as I said earlier.

و فقط به طور کلی ، همانطور که قبلاً گفتم، واکنش شخصی شما مهم است.

If it makes you laugh; or makes you feel happy or sad; or it's confusing, you're not quite

اگر باعث خنده شما می شود؛ یا باعث می شود احساس خوشحالی یا غمگینی کنید. یا گیج کننده است، شما کاملاً

sure what's going on in the painting so you feel confused; or even something about the

مطمئن نیستید که در نقاشی چه می گذرد، بنابراین احساس سردرگمی می کنید. یا حتی چیزی در مورد

painting annoys you, you feel irritated - you can say so and try to explain why, what it

نقاشی شما را آزار می دهد، شما احساس عصبانیت می کنید - می توانید این را بگویید و سعی کنید توضیح دهید که چرا، چه چیزی

is about the painting that has that effect on you.

در مورد نقاشی روی شما تأثیر می گذارد .

Okay?

باشه؟

So, all those things you can talk about.

بنابراین، همه چیزهایی که می توانید در مورد آنها صحبت کنید.

But then if...

اما اگر...

If you're a bit unsure, you don't know what to say, you can say something like this: "I

اگر کمی مطمئن نیستید، نمی‌دانید چه بگویید، می‌توانید چیزی شبیه این بگویید: «

wonder what the artist is trying to say", if it's just impossible to know what...

معجب می‌کنم هنرمند چه می‌خواهد بگوید»، در صورتی که دانستن چه چیزی غیرممکن است. ..

What to think.

چه فکر کنیم.

Or you can say: "I've never seen anything like that before."

یا می توانید بگویید: "من قبلاً چنین چیزی ندیده بودم."

Or just a little bit general: "That's quite an interesting work of art", or interesting

یا فقط کمی کلی: "این یک اثر هنری کاملاً جالب است" یا جالب

or unusual, or challenging, anything like that; anything you want to call it, really.

یا غیر معمول، یا چالش برانگیز، هر چیزی شبیه به آن. هرچی میخوای اسمشو بذار

If you do like it, you can say something like: "Wow, that's amazing!

اگر شما آن را دوست دارید، می توانید چیزی مانند این بگویید: "وای، این شگفت انگیز است!

I really like that!"

من واقعاً آن را دوست دارم!"

If you don't like it, you can say something like: "That isn't really my cup of tea", "That's

اگر آن را دوست ندارید، می توانید چیزی مانند: "این واقعا فنجان چای من نیست"، "این

not my favourite style or subject".

سبک یا موضوع مورد علاقه من نیست" بگویید.

You don't want to be too critical, because if you are, your friend will think: "Oh, dear,

شما نمی خواهید خیلی انتقادی باشید، زیرا اگر چنین باشید، دوستتان فکر می کند: "اوه عزیزم،

we shouldn't have come.

نباید می آمدیم.

She's not enjoying it" or "He's not enjoying it."

او از آن لذت نمی برد" یا "او از آن لذت نمی برد."

So, you...

بنابراین، شما

Don't be too negative, but you can say something politely: "Oh, well, that's not really my...

... زیاد منفی نگر، اما می توانید مودبانه چیزی بگویید : "اوه، خوب، این واقعاً مال من نیست...

My sort of thing; my cup of tea."

چیز من؛ فنجان چای من."

Okay.

باشه.

And then after a while you probably feel you want a break; you're getting a bit tired.

و بعد از مدتی احتمالاً احساس می کنید که می خواهید استراحت کنید. شما کمی خسته می شوید

You can on-...

شما می توانید در-...

Only look at so many pictures in one day, or one afternoon, or morning, so you...

فقط در یک روز، یا یک بعدازظهر، یا صبح به تعداد زیادی عکس نگاه کنید، بنابراین شما...

You might need a break, so you could say: "Can we sit down for a while?"

ممکن است نیاز به استراحت داشته باشید، بنابراین می توانید بگویید: "می توانیم کمی بنشینیم؟"

Often there are some seats in the gallery itself so you can sit down and you can still

اغلب در خود گالری چند صندلی وجود دارد تا بتوانید بنشینید و

be looking at some pictures as you're sitting, and maybe chatting about other things.

همچنان که نشسته اید به برخی از عکس ها نگاه کنید و شاید در مورد چیزهای دیگر گپ بزنید.

Or you can say: "Shall we go to the cafe?" or "Shall we look around the shop?"

یا می توانید بگویید: "بریم کافه؟" یا "آیا به اطراف مغازه نگاه کنیم؟"

anything like that just to change...

چیزی شبیه به آن فقط برای تغییر...

Change your surroundings; have a bit of a break from looking at the pictures.

محیط اطراف خود را تغییر دهید. کمی از دیدن عکس ها استراحت کنید

Okay?

باشه؟

So, there we are.

بنابراین، ما اینجا هستیم.

That's the kind of thing to talk about on a visit to an art gallery.

این همان چیزی است که باید در بازدید از یک گالری هنری در مورد آن صحبت کرد.

I hope that's been useful.

امیدوارم مفید بوده باشد

And at the end of the visit, when you're saying good bye to your friend, you can say something

و در پایان بازدید، زمانی که با دوست خود خداحافظی می کنید، می توانید چیزی

like: "Thanks for coming - it's been great!

مانند: "ممنون که آمدید - عالی بود!

See you again soon."

به زودی دوباره شما را می بینیم."

Okay?

باشه؟

So, there we are.

بنابراین، ما اینجا هستیم.

So, you might now like to go to the website: www.engvid.com where there is a quiz on this

بنابراین، اکنون ممکن است دوست داشته باشید به وب سایت www.engvid.com بروید، جایی که یک مسابقه در

subject.

مورد این موضوع وجود دارد.

You might like to test yourself on that, see if you remember some of this useful vocabulary.

ممکن است دوست داشته باشید خود را در این مورد آزمایش کنید، ببینید آیا برخی از این واژگان مفید را به خاطر دارید یا خیر.

So, thank you very much for watching and see you again soon.

بنابراین، از تماشای شما بسیار سپاسگزارم و به زودی دوباره شما را می بینم.

Bye for now.

فعلا خداحافظ.