Learn 13 English IDIOMS from the theatre

176,408 views ・ 2019-11-30

Learn English with Gill


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید. زیرنویس های ترجمه شده به صورت ماشینی ترجمه می شوند.

00:00
Hello.
0
0
1000
سلام.
00:01
I'm Gill at engVid, and we have a lesson today on idioms that come from the theatre.
1
1000
8800
من گیل در engVid هستم، و امروز درسی داریم درباره اصطلاحاتی که از تئاتر آمده است.
00:09
Okay?
2
9800
1320
باشه؟
00:11
So, idioms and metaphors which are used in everyday life, but they come originally from
3
11120
8320
بنابراین، اصطلاحات و استعاره هایی که در زندگی روزمره به کار می روند، اما در اصل از
00:19
actors and actresses playing in the theatre on a stage in front of an audience with lighting
4
19440
8240
بازیگران و بازیگرانی می آیند که در صحنه تئاتر در مقابل تماشاگر با نورپردازی
00:27
and all of that.
5
27680
1880
و اینها بازی می کنند.
00:29
So, let's have a look.
6
29560
2280
بنابراین، بیایید نگاهی بیندازیم.
00:31
So, first of all, before you go on the stage, you're waiting at the side, and the side of
7
31840
8520
بنابراین، اول از همه، قبل از اینکه روی صحنه بروید، در کنار آن منتظر هستید و
00:40
the stage on both sides is called the wings.
8
40360
3600
طرف صحنه در دو طرف، بال نامیده می شود.
00:43
It's like a bird with wings.
9
43960
2160
مثل پرنده ای با بال است.
00:46
The two sides are the wings where you can stand and the audience can't see you because
10
46120
7560
دو طرف بال هایی هستند که می توانی بایستی و تماشاگران نمی توانند تو را ببینند زیرا
00:53
you're hidden behind something, behind a wall, behind a curtain.
11
53680
6800
پشت چیزی، پشت دیوار، پشت پرده پنهان شده ای.
01:00
So, waiting in the wings is usually when you're just about to go onto the stage to do your
12
60480
7720
بنابراین، انتظار در بال معمولاً زمانی است که شما می‌خواهید روی صحنه بروید تا کمی بازیگری خود را انجام دهید
01:08
bit of acting, and you're waiting to hear your cue.
13
68200
7720
، و منتظر شنیدن سرنخ خود هستید.
01:15
If you have a cue, that's the lines you hear another actor say when you know, "Oh, it's
14
75920
8120
اگر نشانه ای دارید، این همان جملاتی است که وقتی می دانید بازیگر دیگری می گوید: "اوه،
01:24
my turn now.
15
84040
1200
حالا نوبت من است.
01:25
I've got to go on when I hear that."
16
85240
2520
وقتی این را می شنوم، باید ادامه دهم."
01:27
So, you're waiting in the wings ready to go onto the stage for your appearance.
17
87760
6680
بنابراین، شما در بال آماده هستید تا برای ظاهر خود به صحنه بروید.
01:34
So, that's the literal meaning from the theatre, but in normal life, people can be said to
18
94440
10480
بنابراین، این معنای تحت اللفظی تئاتر است، اما در زندگی معمولی، اگر مردم منتظر فرصتی برای چیزی باشند، می توان گفت
01:44
be waiting in the wings if they're waiting for an opportunity for something.
19
104920
5960
که در بال منتظر هستند .
01:50
So, it may be in a company, in a business, someone is waiting for promotion, but there
20
110880
10360
بنابراین، ممکن است در یک شرکت، در یک تجارت، کسی منتظر ارتقا باشد، اما
02:01
isn't a space for them yet.
21
121240
3560
هنوز فضایی برای آنها وجود ندارد.
02:04
Maybe they're waiting for somebody to retire, a director or something to retire so they
22
124800
6480
شاید منتظرند کسی بازنشسته شود ، کارگردان یا چیزی بازنشسته شود تا
02:11
can move into their place.
23
131280
2360
بتوانند به جای خود نقل مکان کنند.
02:13
So, you could say the manager is waiting in the wings to become a director, which is another
24
133640
7560
بنابراین، می توان گفت که مدیر در بال ها منتظر است تا مدیر شود، که یک
02:21
step up.
25
141200
1320
مرحله دیگر به سمت بالا است.
02:22
So, that's waiting in the wings if you're waiting for an opportunity to come where you
26
142520
6040
بنابراین، اگر منتظر فرصتی هستید که
02:28
can move forward or upwards.
27
148560
3360
بتوانید به جلو یا بالا بروید، این انتظار در بال هاست.
02:31
Okay.
28
151920
1000
باشه.
02:32
Good.
29
152920
1000
خوب
02:33
So, and then after you've been waiting in the wings in the theatre, you make an entrance.
30
153920
7440
بنابراین، و بعد از اینکه در بال در تئاتر منتظر ماندید، یک ورودی ایجاد می کنید.
02:41
You come onto the stage as your character, so making an entrance.
31
161360
6360
شما به عنوان شخصیت خود به صحنه می آیید، بنابراین یک ورودی ایجاد می کنید.
02:47
And also, once you've been on stage and you've done your part, you have to get off again,
32
167720
5440
و همچنین، هنگامی که روی صحنه بودید و وظیفه خود را انجام دادید، باید دوباره پیاده شوید،
02:53
so you've got to make an exit, entrance, exit.
33
173160
5200
بنابراین باید یک خروجی، ورودی، خروجی ایجاد کنید.
02:58
So, that's literally in the theatre, but in normal everyday life as well, if somebody
34
178360
9240
بنابراین، این به معنای واقعی کلمه در تئاتر است، اما در زندگی عادی روزمره نیز، اگر
03:07
makes an entrance into a room, they might do it in a certain way to attract attention
35
187600
7840
کسی وارد یک اتاق شود، ممکن است این کار را به روشی خاص انجام دهد تا توجه را
03:15
to themselves.
36
195440
1000
به خود جلب کند.
03:16
So, if there's a party going on and somebody comes a bit late, but she's someone who likes
37
196440
8920
بنابراین، اگر مهمانی برگزار می‌شود و کسی کمی دیر می‌آید، اما او کسی است که دوست دارد
03:25
to attract attention, so this woman made an entrance at the party and maybe she was talking
38
205360
9560
توجه را به خود جلب کند، بنابراین این زن در مهمانی وارد شد و شاید
03:34
loudly or doing something, or the way she walked in was in a very noticeable way, so
39
214920
8160
با صدای بلند صحبت می‌کرد یا کاری انجام می‌داد، یا راهی که وارد شد به روشی بسیار قابل توجه، بنابراین
03:43
making an entrance is drawing attention to yourself, okay?
40
223080
6400
ساختن یک ورودی توجه را به خود جلب می کند، خوب؟
03:49
And also, if you make an exit, you could also do it in quite a noticeable way if you want
41
229480
7520
و همچنین، اگر خارج شوید، اگر بخواهید می توانید این کار را به شکل کاملاً قابل توجهی انجام دهید
03:57
to, maybe if you've had an argument with somebody and you want to go in a quite a strong way,
42
237000
9000
، شاید اگر با کسی بحث کرده اید و می خواهید به روشی کاملاً قوی بروید،
04:06
you don't just want to disappear without them noticing.
43
246000
3880
این کار را نکنید. فقط می خواهم ناپدید شوم بدون اینکه آنها متوجه شوند.
04:09
You might want to slam the door behind you or something, make a lot of noise, bang the
44
249880
5320
ممکن است بخواهید در را پشت سر خود بکوبید، سر و صدای زیادی ایجاد کنید،
04:15
door as you go, making an exit in a dramatic way like in the theatre, okay?
45
255200
9680
در حین حرکت در را بکوبید، مانند تئاتر به شکلی دراماتیک از خانه خارج شوید، خوب؟
04:24
Right.
46
264880
1640
درست.
04:26
Next one, in the theatre, if you upstage somebody, what it means is if you're both on stage and
47
266520
12320
مورد بعدی، در تئاتر، اگر کسی را بالای صحنه ببرید ، معنایش این است که اگر هر دو روی صحنه باشید
04:38
the audience is in front, but one character, one actor is further back, and then there's
48
278840
7440
و تماشاگر جلوتر باشد، اما یک شخصیت، یک بازیگر عقب‌تر باشد، و سپس
04:46
another character further forward, but this character further forward needs to look at
49
286280
8520
شخصیت دیگری جلوتر باشد، اما این شخصیت جلوتر باید به
04:54
this actor behind them, but if they do that, it means they have to turn away from the audience,
50
294800
7520
این بازیگر پشت سر خود نگاه کند، اما اگر این کار را انجام دهند، به این معنی است که باید از تماشاگر دور شوند،
05:02
which isn't good.
51
302320
1600
که خوب نیست.
05:03
It's never good to turn your back on the audience, but if this actor here at the back, if they're
52
303920
9480
هرگز خوب نیست که به تماشاگر پشت کنی، اما اگر این بازیگر پشت سر است، اگر
05:13
not prepared to come forward to make life easier for you so that you don't have to turn
53
313400
5960
حاضر نیست جلو بیاید تا زندگی را برایت راحت کند تا مجبور نباشی برای نگاه کردن به او به
05:19
right round to look at them, they are upstaging you because upstage is this way, away from
54
319360
9480
سمت راست بپیچی. ، آنها شما را بالا می برند زیرا بالا صحنه به این شکل است، دور
05:28
the audience, and downstage is that way, towards the audience, so to upstage someone is to
55
328840
8480
از تماشاگر، و پایین صحنه به آن سمت است، به سمت تماشاگر، بنابراین بالا بردن یک نفر به این معنی است
05:37
make them look away from the audience, so it's not a very good thing to do.
56
337320
6400
که او را از تماشاگر دور کنید، بنابراین کار خیلی خوبی نیست.
05:43
It's very difficult for the actor who has to turn round, or if the person at the back
57
343720
7760
برای بازیگری که باید بچرخد بسیار سخت است ، یا اگر فردی که در عقب
05:51
is just doing something very noticeable, the person further forward, the actor near the
58
351480
7240
است فقط یک کار بسیار قابل توجه انجام می دهد، فردی که جلوتر است، بازیگر نزدیک به
05:58
front is supposed to be the main focus of the scene, but if this actor at the back is
59
358720
7080
جلو قرار است تمرکز اصلی صحنه باشد، اما اگر این بازیگر پشتی
06:05
standing here and doing something very noticeable and drawing attention to themselves, maybe
60
365800
7760
اینجا ایستاده است و کار بسیار قابل توجهی انجام می دهد و توجه را به سمت خودش جلب می کند،
06:13
making a funny face or something, and the audience are looking at this actor instead
61
373560
6880
شاید یک چهره خنده دار یا چیزی شبیه به این کار می کند و تماشاگران به جای آن بازیگر به این بازیگر نگاه می
06:20
of that one, then they're taking attention away from the actor who should have the focus,
62
380440
7720
کنند، سپس توجه را از بازیگری که او را به تصویر می کشد، می گیرند. باید تمرکز داشته باشد،
06:28
so also that means upstaging as well, taking focus away from the person who should have
63
388160
8800
همچنین این به معنای بالا بردن سطح تمرکز است، و از فردی که باید توجه داشته باشد
06:36
the attention.
64
396960
1960
، تمرکز کند.
06:38
So, in everyday life as well, people can upstage other people by taking attention away from
65
398920
11480
بنابراین، در زندگی روزمره نیز، افراد می توانند با دور کردن توجه از
06:50
somebody who should have, who people should be listening to, and they sort of distract
66
410400
8000
کسی که باید داشته باشند، کسی که مردم باید به او گوش دهند،
06:58
people and take the focus away from that person onto themselves, which is not always a nice
67
418400
10440
دیگران را از صحنه خارج کنند و به نوعی حواس مردم را پرت می کنند و تمرکز را از آن شخص بر روی خودشان می گیرند، که اینطور نیست. همیشه یک کار خوب
07:08
thing to do.
68
428840
1680
برای انجام
07:10
Okay.
69
430520
1000
باشه.
07:11
So, it's not nice to upstage somebody if it's their turn to speak, and then they get interrupted
70
431520
7720
بنابراین، اگر نوبت به صحبت کردن برسد، خوب نیست که یک نفر را بالای صحنه ببریم ، و بعد حرفشان قطع شود
07:19
or something.
71
439240
2000
یا چیز دیگری.
07:21
Okay, so next one, a hard act to follow, that was a hard act to follow.
72
441240
9640
بسیار خوب، پس اقدام بعدی، عملی سخت برای دنبال کردن، آن اقدام سختی بود که دنبال می‌شد.
07:30
This is in the theatre, if there's a really good actor and the audience love them, and
73
450880
8720
این در تئاتر است، اگر واقعاً یک بازیگر خوب وجود داشته باشد و تماشاگران او را دوست داشته باشند و
07:39
then they go offstage, another actor comes on, and they think "Oh dear, that actor who's
74
459600
7680
بعد از صحنه خارج شوند، بازیگر دیگری وارد صحنه شود و فکر کند: «ای عزیزم، آن بازیگری که
07:47
just been on stage, they were so good, I don't know if I can equal them, I think the audience
75
467280
7360
تازه روی صحنه رفته، خیلی خوب بودند، من نمی دانم می توانم با آنها برابری کنم یا نه، فکر می کنم تماشاگران
07:54
could be disappointed by me", that was a hard act to follow.
76
474640
5460
می توانند از من ناامید شوند.
08:00
If you're following an act which was very good, you have to try to equal it, if not
77
480100
5700
اگر عملی را دنبال می‌کنید که بسیار خوب بود، باید سعی کنید با آن برابری کنید، اگر نه
08:05
better it, so it's not easy to do, to follow a really good act.
78
485800
8880
بهتر است، بنابراین انجام آن آسان نیست ، دنبال کردن یک عمل واقعا خوب.
08:14
So, in everyday life as well, you could say if someone's giving a presentation, and it
79
494680
8000
بنابراین، در زندگی روزمره نیز، می‌توانید بگویید که اگر کسی ارائه‌ای ارائه می‌دهد،
08:22
was a really good presentation, and then it's somebody else's turn to do their presentation,
80
502680
6960
و واقعاً ارائه خوبی بود، و سپس نوبت شخص دیگری است که ارائه‌اش را انجام دهد،
08:29
and they might come up and say "Well, that was very interesting, that presentation, that
81
509640
5520
و ممکن است بیایند و بگویند «خب ، خیلی جالب بود. ، آن ارائه،
08:35
was a hard act to follow, but I will try to do my best and make this interesting", so
82
515160
6920
کار سختی بود که دنبالش کنم، اما من سعی خواهم کرد تمام تلاشم را بکنم و این را جالب کنم»،
08:42
it can be used in that way.
83
522080
3400
بنابراین می توان از آن در این راه استفاده کرد.
08:45
Right, so, break a leg, you might think it's not a very nice thing to say to somebody,
84
525480
7440
درست است، بنابراین، یک پا بشکنید، ممکن است فکر کنید که گفتن به کسی چیز خوبی نیست،
08:52
if you don't really want them to break their leg.
85
532920
4120
اگر واقعاً نمی خواهید پایش بشکند.
08:57
But this is what people say to actors when they're about to go on stage, because if you
86
537040
7360
اما این چیزی است که مردم وقتی می خواهند روی صحنه بروند به بازیگران می گویند، زیرا اگر
09:04
say "Good luck", if you say "Good luck", actors don't like that, they think it's bad luck
87
544400
12760
بگویید "موفق باشید"، اگر بگویید "موفق باشید" بازیگران این را دوست ندارند، آنها فکر می کنند بدشانسی است
09:17
if you say "Good luck", they say "Oh no, no, don't say that, don't say that, no, it will
88
557160
7040
اگر بگویید "موفق باشی"، آنها می گویند "اوه نه، نه، آن را نگو، آن را نگو، نه، اگر آن
09:24
all go wrong if you say that", they won't even say the words, so don't say "Good luck"
89
564200
6600
را بگویی همه چیز خراب می شود"، حتی کلمات را هم نمی گویند، پس نرو به یک بازیگر بگویید "موفق باشید"
09:30
to an actor, you say "Break a leg" instead, so it sort of sounds like bad luck, but if
90
570800
8940
، به جای آن می گویید "پا را بشکن"، بنابراین به نظر بدشانسی می رسد، اما
09:39
you say "Break a leg", it will probably not happen, okay?
91
579740
4900
اگر بگویید "پا بشکن" احتمالاً این اتفاق نمی افتد، خوب؟
09:44
So that's what people say to actors, "Break a leg", and they say "Thank you", they even
92
584640
7680
پس این همان چیزی است که مردم به بازیگران می گویند « پا بشکن» و می گویند «متشکرم»، حتی
09:52
thank you for saying it.
93
592320
2680
برای گفتن آن از شما تشکر می کنند.
09:55
So, in real life, maybe people don't say it so much, unless they know about the theatre
94
595000
9480
بنابراین، در زندگی واقعی، ممکن است مردم آنقدرها آن را بیان نکنند ، مگر اینکه از گفتن تئاتر بدانند
10:04
saying, and if someone is about to give a presentation, or they're doing something important,
95
604480
8920
، و اگر کسی قرار است ارائه دهد، یا در حال انجام کار مهمی است،
10:13
giving a talk or something, somebody might say "Break a leg", and because people know
96
613400
7560
سخنرانی یا چیزی دیگر، ممکن است کسی بگویید «پا بشکن»، و چون مردم می‌دانند
10:20
that's the sort of meaning that it has, okay, just rub that out, okay, next one, "The show
97
620960
14840
که این معنایی است که دارد، خوب، فقط آن را پاک کن، بسیار خوب، یکی دیگر، «نمایش
10:35
must go on", there's a thing in the theatre when you try really hard not to let anything
98
635800
7360
باید ادامه پیدا کند»، وقتی واقعاً تلاش می‌کنی، چیزی در تئاتر وجود دارد. سخت است که اجازه ندهید هیچ چیز
10:43
stop you having the show, because the show is the theatre's business, and if the show
99
643160
8720
مانع از اجرای نمایش شما شود، زیرا نمایش کار تئاتر است و اگر نمایش ادامه پیدا
10:51
doesn't go on, then you may have to give people their money back for their tickets and all
100
651880
6000
نکند، ممکن است مجبور شوید پول مردم را برای بلیطشان پس بدهید و
10:57
of that, you have to be really strong, and even if you're not feeling well as an actor,
101
657880
7560
همه اینها، باید واقعا قوی باشید، و حتی اگر به عنوان بازیگر احساس خوبی
11:05
if you have a cold or something, you might have a sore throat, which is a disaster, because
102
665440
7120
ندارید، اگر سرماخورده باشید یا چیز دیگری، ممکن است گلو درد داشته باشید، که این یک فاجعه است، زیرا
11:12
how can you speak your lines if you have a bad throat, but you have to try, so most of
103
672560
8720
اگر گلویتان بد است، چگونه می توانید کلمات خود را بیان کنید. ، اما شما باید تلاش کنید، بنابراین
11:21
the time, people try really hard to go on, even if they're not feeling 100% well, so
104
681280
9080
اکثر اوقات، مردم خیلی تلاش می کنند تا ادامه دهند، حتی اگر صددرصد احساس خوبی نداشته باشند، بنابراین
11:30
they say "Well, the show must go on", and even if, you know, if there's something wrong
105
690360
6040
می گویند "خب، خوب باید ادامه دهیم»، و حتی اگر، می‌دانید، اگر ساختمان مشکلی داشته باشد
11:36
with the building, although there are health and safety things where you can't have the
106
696400
6880
، اگرچه موارد بهداشتی و ایمنی وجود دارد
11:43
general public coming in if the building isn't safe, but apart from that, people do say "The
107
703280
8280
که اگر ساختمان امن نباشد، نمی‌توانید عموم مردم را وارد آن کنید ، اما جدا از اینکه، مردم می‌گویند «
11:51
show must go on", people are determined to have the show, it has to be something really
108
711560
7360
نمایش باید ادامه پیدا کند»، مردم مصمم هستند که نمایش را برگزار کنند، باید یک چیز واقعاً
11:58
serious to stop a show happening, I mean sometimes there's a power cut, there's no electricity,
109
718920
9200
جدی باشد تا جلوی اجرای یک نمایش را بگیرد، منظورم این است که گاهی اوقات برق قطع می‌شود، برق وجود ندارد،
12:08
so that makes it more or less impossible nowadays to have the show, but normally, if everything's
110
728120
9760
بنابراین این باعث می‌شود که یک نمایش متوقف شود. امروزه نمایش کم و بیش غیرممکن است ، اما به طور معمول، اگر همه چیز درست
12:17
working, the show must go on, so in everyday life as well, people who are determined to
111
737880
7240
است، نمایش باید ادامه یابد، بنابراین در زندگی روزمره نیز افرادی که مصمم به
12:25
do something, even with difficulties, if there are difficulties, they say "No, we can't let
112
745120
6320
انجام کاری هستند، حتی با مشکلات، اگر مشکلی وجود داشته باشد، می گویند: نه، ما نمی توانیم اجازه دهیم
12:31
that stop us, the show must go on", so they carry on, we've got to carry on and do this,
113
751440
7840
که ما را متوقف کند، نمایش باید ادامه پیدا کند، بنابراین آنها ادامه می دهند، ما باید این کار را ادامه دهیم و انجام دهیم،
12:39
it shows sort of strength of character and determination, so "de-ter-mi-na-tion", so
114
759280
15000
این یک نوع قدرت شخصیت و اراده را نشان می دهد ، بنابراین "de-ter- mi-na-tion"،
12:54
okay, and similarly, to get the show on the road, this is often when in the theatre, when
115
774280
13840
خوب است، و به طور مشابه، برای اینکه نمایش در جاده ها به نمایش درآید ، این اغلب زمانی است که در تئاتر، زمانی
13:08
there is a tour, people go on tour, they go to different cities to perform a show, if
116
788120
9080
که یک تور برگزار می شود، مردم می روند. تور n، آنها برای اجرای یک نمایش به شهرهای مختلف می روند،
13:17
it's a very popular show, they may visit different cities and they may spend a week or two in
117
797200
6680
اگر نمایش بسیار محبوبی باشد، ممکن است از شهرهای مختلف دیدن کنند و ممکن است یک یا دو هفته را در هر شهر بگذرانند و در
13:23
each city going around the country and then back to London again or wherever they've come
118
803880
5640
سراسر کشور بگذرانند و سپس دوباره به لندن یا هر کجا که هستند بازگردند. از آنجا آمده‌ایم
13:29
from to do a tour of the show, so you have to get the show on the road, literally, because
119
809520
8840
تا یک تور از نمایش را انجام دهم، بنابراین باید نمایش را به معنای واقعی کلمه در جاده قرار دهید،
13:38
you have to take all your costumes and maybe furniture to go on the stage and the set and
120
818360
9080
زیرا باید تمام لباس‌ها و شاید اثاثیه خود را برای رفتن روی صحنه و صحنه و
13:47
everything and of course the actors and all the people who, the crew, the people who do
121
827440
6880
همه چیز و البته بازیگران ببرید. و همه افرادی که، خدمه، افرادی
13:54
the sound and the lighting, all the technical things, they have to be there as well, all
122
834320
7800
که صدا و نور را انجام می دهند، همه چیزهای فنی ، آنها نیز باید آنجا باشند
14:02
the people who do the, you know, the practical things that make the show happen, so you get
123
842120
9280
، همه افرادی که کارهای عملی را انجام می دهند که باعث می شود نمایش اجرا شود. ، بنابراین
14:11
the show on the road, it means let's get this going and make it happen, so people use that
124
851400
7000
شما نمایش را در جاده می گیرید، به این معنی است که بیایید این کار را پیش ببریم و آن را انجام دهیم، بنابراین مردم
14:18
in ordinary life as well, just for anything.
125
858400
4240
در زندگی عادی نیز از آن برای هر چیزی استفاده می کنند.
14:22
If you're having a party, you've got to organize it, you've got to get the food, you have to
126
862640
5020
اگر یک مهمانی دارید، باید آن را سازماندهی کنید، باید غذا را تهیه کنید
14:27
invite people, you have to get the show on the road, so anything in business as well,
127
867660
8180
، باید مردم را دعوت کنید، باید نمایش را در جاده‌ها راه بیندازید، بنابراین هر کاری در تجارت نیز وجود دارد.
14:35
if you're organizing something, an exhibition, anything like that, a meeting for, a meeting
128
875840
8540
در حال سازماندهی چیزی، یک نمایشگاه، هر چیزی شبیه به آن، یک جلسه برای، یک جلسه
14:44
just for some customers, you've got to get ready for it, you have to get the show on
129
884380
5460
فقط برای برخی از مشتریان ، شما باید برای آن آماده شوید، باید نمایش را
14:49
the road, okay.
130
889840
2960
در جاده راه اندازی کنید، باشه.
14:52
Right, so then to steal the show, to steal is to take something that doesn't belong to
131
892800
9800
درست است، پس دزدی نمایش، دزدی گرفتن چیزی است که به شما تعلق ندارد
15:02
you, so it's a crime to steal something.
132
902600
7400
، پس دزدیدن چیزی جرم است.
15:10
If you see some money or somebody's purse or wallet, it's a very bad thing to take it
133
910000
7840
اگر مقداری پول یا کیف یا کیف پول شخصی را می بینید ، گرفتن آن
15:17
knowing it belongs to somebody else, that's stealing and walking away with it, so to steal
134
917840
8200
با دانستن اینکه متعلق به شخص دیگری است کار بسیار بدی است، این دزدی و دور شدن با آن است، بنابراین برای
15:26
the show in the theater, it's a bit like the upstaging, but it also refers to someone who
135
926040
9100
دزدیدن نمایش در تئاتر، این کار کمی شبیه نمایش مجدد است. اما همچنین به کسی اشاره دارد
15:35
is such a good performer, who they just do such a fantastic, brilliant performance that
136
935140
7740
که آنقدر مجری خوبی است، که آنقدر اجرای فوق‌العاده و درخشان انجام می‌دهد که
15:42
everybody thinks they're amazing and they do really steal the show because everybody
137
942880
6320
همه فکر می‌کنند شگفت‌انگیز هستند و واقعاً نمایش را می‌دزدند، زیرا همه
15:49
notices them more than the other performers and that can just happen, you know, a star,
138
949200
9200
بیشتر از سایر اجراکنندگان به آنها توجه می‌کنند و این فقط می‌تواند اتفاق می افتد، می دانید، یک ستاره،
15:58
someone who's a star, then they, that's the talent that they have and they're using it
139
958400
8680
کسی که یک ستاره است، سپس آنها، این استعدادی است که دارند و از آن استفاده می کنند
16:07
and so they should, so the star of the show, they steal the show because everybody watches
140
967080
8480
و بنابراین باید، بنابراین ستاره نمایش، نمایش را می دزدند زیرا همه
16:15
them and is impressed with them, so that's it.
141
975560
5280
آنها را تماشا می کنند و هستند تحت تاثیر آنها قرار گرفتم، پس همین است.
16:20
But in everyday life as well, somebody can steal the show by just being more noticeable
142
980840
6560
اما در زندگی روزمره نیز، کسی می تواند تنها با جلب توجه بیشتر
16:27
and doing something better than their colleagues, if they've done something really good, they've
143
987400
7680
و انجام کاری بهتر از همکارانش، نمایش را بدزدد، اگر واقعاً کار خوبی انجام داده باشد،
16:35
taken attention away from everybody else and perhaps they deserve that attention if they're
144
995080
6280
توجه را از دیگران گرفته است و شاید سزاوار این توجه باشد اگر آنها
16:41
really good at what they do, okay.
145
1001360
4280
واقعاً در کاری که انجام می دهند خوب هستند، خوب.
16:45
Right, so then to be in the limelight, in the theater at one time before electricity,
146
1005640
10880
درست است، بنابراین برای اینکه در کانون توجه قرار بگیریم، در یک زمان قبل از برق در تئاتر
16:56
the lighting used, especially down at the bottom of the, at the stage below the feet
147
1016520
7600
، نور مورد استفاده، به خصوص در پایین صحنه، در زیر
17:04
of the performer was some lighting, a bit like we have here, we have some lights that
148
1024120
7320
پای اجراکننده، نورپردازی بود، کمی شبیه به ما در اینجا ما چند چراغ داریم که
17:11
are shining up from the floor, it was a bit like that but it wasn't electric, it was made
149
1031440
8840
از روی زمین می تابد، کمی اینطور بود اما برقی نبود،
17:20
from this stuff called lime, which is a kind of a powdery stuff, I think, which you can,
150
1040280
9480
از این ماده به نام آهک ساخته شده بود که یک نوع ماده پودری است، فکر کنم، که می توانید ،
17:29
you can burn it and it creates light, so limelight is lime which is burning and you get a light
151
1049760
13120
می توانید آن را بسوزانید و نور ایجاد می کند ، بنابراین لایم لایت آهکی است که می سوزد و شما از آن نوری می
17:42
from it and that was used in the theater before electricity to create some light to shine
152
1062880
8600
گیرید و قبل از برق در تئاتر استفاده می شد تا مقداری نور ایجاد شود
17:51
up at the actors from below, okay.
153
1071480
4000
تا از پایین به بازیگران بتابد ، بسیار خوب.
17:55
So to be in the limelight means to have a lot of light on you so people notice you but
154
1075480
7880
بنابراین در کانون توجه بودن به این معنی است که نور زیادی روی شما باشد تا مردم متوجه شما شوند،
18:03
also it's still used even though theaters don't use lime anymore to light people, they've
155
1083360
7040
اما همچنان از آن استفاده می شود، حتی اگر تئاترها دیگر از آهک برای نورپردازی مردم استفاده نمی کنند،
18:10
got electricity but people still use this term in a metaphorical way to be in the limelight
156
1090400
9000
آنها برق دارند، اما مردم هنوز هم از این اصطلاح استفاده می کنند. روشی استعاری برای در کانون توجه قرار گرفتن
18:19
and it just means somebody who is the center of attention for whatever reason, everybody's
157
1099400
7920
و این فقط به این معنی است که کسی که به هر دلیلی در مرکز توجه است، همه به
18:27
noticing them for something that they're doing, if they're good at something, they're in the
158
1107320
5800
خاطر کاری که انجام می‌دهند متوجه او می‌شوند، اگر در کاری
18:33
limelight, if they're on television, in films all the time, they're in the limelight, okay.
159
1113120
9320
مهارت دارند، در کانون توجه هستند، اگر انجام می‌دهند. همیشه در تلویزیون هستند، در فیلم ها، آنها در کانون توجه هستند، خوب.
18:42
And so this one is similar as well, to be, we're in the spotlight, a spotlight is a light
160
1122440
8400
و بنابراین این یکی نیز مشابه است، ما در کانون توجه هستیم، نورافکن نوری است
18:50
usually that shines from above and it's usually a circular light and it shines onto somebody
161
1130840
10240
که معمولاً از بالا می تابد و معمولاً یک نور دایره ای است و
19:01
from hanging from the ceiling usually and they're different colors and so on and they're
162
1141080
6600
معمولاً از آویزان شدن از سقف به کسی می تابد و آنها رنگ‌های مختلف و غیره و
19:07
pointing from different directions but if you're in the spotlight, again, light is shining
163
1147680
5520
از جهات مختلف اشاره می‌کنند، اما اگر در کانون توجه باشید، دوباره نور
19:13
on you, you're the center of attention so that can apply in the theater literally and
164
1153200
7040
به شما می‌تابد، شما در مرکز توجه هستید تا می‌توانید به معنای واقعی کلمه در تئاتر و
19:20
also in everyday life if you're in the spotlight, everybody's watching you, everybody's interested
165
1160240
6120
همچنین در زندگی روزمره کاربرد داشته باشید. اگر در کانون توجه هستید، همه شما را تماشا می کنند، همه
19:26
in what you're doing, okay.
166
1166360
4720
به کاری که انجام می دهید علاقه مند هستند، خوب.
19:31
This one, to make a song and dance about something, of course in the theater, people sing and
167
1171080
8320
این یکی، برای ساختن آهنگ و رقصیدن در مورد چیزی ، البته در تئاتر، مردم می خوانند و می
19:39
dance, that's part of the performance, you expect it, if you go to a musical show, people
168
1179400
7920
رقصند، این بخشی از اجراست، شما انتظارش را دارید، اگر به یک نمایش موزیکال بروید، مردم
19:47
are singing and dancing, that's what you want to see.
169
1187320
4800
می خوانند و می رقصند، این چیزی است که شما می خواهم ببینم.
19:52
In everyday life, people don't do so much singing and dancing because they're just doing
170
1192120
6040
در زندگی روزمره، مردم زیاد به آواز خواندن و رقصیدن نمی پردازند، زیرا آنها فقط کارهای معمولی انجام می دهند،
19:58
ordinary things but metaphorically, this means if somebody is making a big drama out of something,
171
1198160
11000
اما به صورت استعاری، این بدان معناست که اگر کسی درام بزرگی از چیزی بسازد،
20:09
they're making it seem more important than it is.
172
1209160
5400
آن را مهم تر از آنچه هست جلوه می دهد.
20:14
If I don't know, if you're having just a party and you've just got two guests coming, not
173
1214560
8320
اگر نمی‌دانم، اگر فقط یک مهمانی دارید و تازه دو مهمان دارید، نه
20:22
a lot of people, just two people coming, so you could just, you know, make the arrangements
174
1222880
7600
تعداد زیادی نفر، فقط دو نفر می‌آیند، بنابراین می‌توانید فقط، می‌دانید، مقدمات را فراهم کنید
20:30
and not make a big fuss about it, so it's about making a fuss, making a lot of trouble
175
1230480
10120
و انجام ندهید. یک سر و صدا بزرگ در مورد آن، بنابراین در مورد ایجاد سر و صدا، ایجاد دردسرهای زیادی
20:40
about it.
176
1240600
2360
در مورد آن است.
20:42
So, if you just maybe you're getting very anxious and you're causing a lot of trouble
177
1242960
7600
بنابراین، اگر فقط ممکن است خیلی مضطرب شوید و
20:50
about it, instead of just relaxing and getting on with it and just do the few practical things
178
1250560
7680
در مورد آن دردسرهای زیادی ایجاد کنید، به جای اینکه فقط استراحت کنید و با آن ادامه دهید و فقط چند کار عملی را
20:58
that you need to do, if you make a song and dance about it, it's a bit annoying, so if
179
1258240
10480
که باید انجام دهید، انجام دهید. آهنگ و رقص در مورد آن، کمی آزاردهنده است، بنابراین
21:08
the person you're living with is getting a bit annoyed and thinking you're making too
180
1268720
6560
اگر شخصی که با او زندگی می کنید کمی آزرده می شود و فکر می کند که شما از چیزی بیش از
21:15
much of something, they might say, you know, "Can you stop making a song and dance about
181
1275280
6800
حد می سازید، ممکن است بگویند، می دانید، "آیا می توانید از ساختن آهنگ دست بردارید.
21:22
it?
182
1282080
1000
21:23
This is only two people coming for lunch or something, or for tea, a cup of tea and a
183
1283080
6000
این فقط دو نفر برای ناهار یا چیزی یا برای چای، یک فنجان چای و یک
21:29
piece of cake."
184
1289080
1960
تکه کیک می آیند."
21:31
It doesn't have to be a big, dramatic thing, so that's sort of exaggerating the importance
185
1291040
7440
لازم نیست یک چیز بزرگ و دراماتیک باشد، پس این به نوعی اغراق در
21:38
of something, okay?
186
1298480
5040
اهمیت چیزی است، خوب؟
21:43
And then the last one on this side of the board, if you say it's curtains for somebody,
187
1303520
7320
و سپس آخرین مورد در این طرف تخته، اگر بگویید برای
21:50
it's curtains for him or it's curtains for her, in the theatre, of course, you often
188
1310840
5960
کسی پرده است، برای او یا او پرده است ، البته در تئاتر
21:56
have curtains that open and close, which hide what's behind them on the stage, and then
189
1316800
9080
اغلب پرده هایی دارید که باز و بسته می شوند و آنچه را پشت سر پنهان می کند پنهان می کند. آنها روی صحنه، و سپس
22:05
when the show begins, the curtains open, or the curtain rises from below, up like that.
190
1325880
9320
وقتی نمایش شروع می‌شود، پرده‌ها باز می‌شوند، یا پرده از پایین بالا می‌رود، به همین ترتیب.
22:15
But at the end of the show as well, the curtains close that way, or the curtain comes down
191
1335200
6960
اما در پایان نمایش نیز، پرده‌ها به آن سمت بسته می‌شوند یا پرده از آن طرف پایین
22:22
that way, so "curtains" means the end, okay?
192
1342160
6200
می‌آید، بنابراین «پرده» یعنی پایان، خوب؟
22:28
So if it's curtains for him in everyday life, it means it's the end for him, either somebody's
193
1348360
7000
پس اگر در زندگی روزمره برایش پرده است ، یعنی آخرش برایش است، یا
22:35
job has come to an end, somebody has left or is about to leave, there's no job for them
194
1355360
8840
کار یک نفر به پایان رسیده، یکی رفته یا در شرف رفتن است، دیگر کاری برای آنها وجود
22:44
anymore, something like that, so it's "curtains" for that person, it's the end, okay.
195
1364200
7720
ندارد، چیزی شبیه به آن، پس اینطور است. پرده ها" برای آن شخص، این پایان است، خوب.
22:51
Right, so I hope that's been useful, and I just wanted to end with a little bit of a
196
1371920
9360
درست است، بنابراین امیدوارم مفید بوده باشد، و من فقط می خواستم با یک
23:01
quotation from Shakespeare, and you may have seen my other couple of lessons on Shakespeare,
197
1381280
9000
نقل قول از شکسپیر به پایان برسانم، و شاید شما دو درس دیگر من در مورد شکسپیر،
23:10
Shakespeare in everyday life, language in everyday life from Shakespeare's plays, and
198
1390280
6680
شکسپیر در زندگی روزمره، زبان در زندگی روزمره از نمایشنامه های شکسپیر را دیده باشید. و
23:16
also we have a lesson on a Shakespeare sonnet, so please look out for those.
199
1396960
7440
همچنین درسی در مورد غزل شکسپیر داریم ، پس لطفاً به آنها توجه کنید.
23:24
So this is just a short quotation from a Shakespeare play, which is called "As You Like It", which
200
1404400
5960
بنابراین این فقط یک نقل قول کوتاه از یک نمایشنامه شکسپیر است که به نام "آنطور که دوست دارید"
23:30
is a comedy, and it comes from Act 2, Scene 7, if you want to look for it, but if you
201
1410360
8800
که یک کمدی است و از قسمت دوم، صحنه 7 آمده است، اگر می خواهید دنبال آن بگردید، اما اگر
23:39
just Google it, you will find it with the first line, and the person who says these
202
1419160
6680
فقط در گوگل جستجو کنید. آن را با خط اول پیدا خواهید کرد ، و شخصی که این
23:45
words is a funny character called Jaques, who is a rather sort of cynical, melancholy,
203
1425840
8160
کلمات را می گوید یک شخصیت بامزه به نام ژاک است که یک فرد بدبین، مالیخولیایی،
23:54
sad person, so this is his opinion, it doesn't mean it's what Shakespeare thought, it may
204
1434000
6960
غمگین است، بنابراین این نظر اوست، به این معنی نیست که آنچه شکسپیر فکر می‌کرد، ممکن
24:00
be partly what Shakespeare thought, but it's coming from a character who was a little bit
205
1440960
6080
است تا حدی همان چیزی باشد که شکسپیر فکر می‌کرد، اما از شخصیتی می‌آید که کمی
24:07
gloomy, a bit sad, a bit pessimistic, so bear that in mind.
206
1447040
7480
عبوس، کمی غمگین، کمی بدبین بود، پس این را در نظر داشته باشید.
24:14
So, what Jaques says in the play is "All the world's a stage", so this fits in with the
207
1454520
8080
بنابراین، آنچه ژاک در نمایشنامه می‌گوید «همه دنیا یک صحنه است» است، بنابراین با این
24:22
fact that we have theatrical metaphors which are used in everyday life, all the world's
208
1462600
6440
واقعیت همخوانی دارد که ما استعاره‌های تئاتری داریم که در زندگی روزمره استفاده می‌شوند، همه دنیا
24:29
a stage, and all the men and women merely players, merely means only or just, and players
209
1469040
11080
یک صحنه هستند و همه زن و مرد صرفاً بازیکن هستند. ، صرفاً به معنای فقط یا فقط است، و بازیکنان
24:40
are actors, people who perform, okay?
210
1480120
4800
بازیگر هستند، افرادی که اجرا می کنند، خوب؟
24:44
They have their exits and their entrances, they go out and they come back, they appear,
211
1484920
8880
آنها خروجی ها و ورودی های خود را دارند، بیرون می روند و برمی گردند، ظاهر
24:53
they disappear, they come and go, they have their exits and their entrances, and one man
212
1493800
8160
می شوند، ناپدید می شوند، می آیند و می روند، خروجی ها و ورودی های خود را دارند، و یک مرد
25:01
in his time plays many parts, so one man in his lifetime, that is, the length of his life,
213
1501960
11080
در زمان خود نقش های زیادی را بازی می کند، بنابراین یک مرد در نقش خود تمام عمر، یعنی طول عمرش
25:13
plays, like an actor, many parts, different characters, his acts being seven ages, so
214
1513040
12960
، مثل یک بازیگر، نقش های زیادی، شخصیت های مختلف بازی می کند، کارهایش هفت سالگی است، بنابراین
25:26
according to Jaques, he's thinking of a man starting off as a baby, and then as he grows
215
1526000
7080
به گفته ژاک، او به مردی فکر می کند که از کودکی شروع کند و بعد با رشدش.
25:33
up he becomes a schoolboy, going to school, and then he falls in love, he becomes a lover,
216
1533080
8020
تا پسر مدرسه ای می شود، به مدرسه می رود، و سپس عاشق می شود، عاشق می شود
25:41
he might write love poetry to somebody, then he becomes a soldier, perhaps, and then as
217
1541100
9100
، ممکن است برای کسی شعر عاشقانه بنویسد ، شاید سرباز شود، و بعد
25:50
he gets older he becomes a justice, which is like a judge, a legal person who decides
218
1550200
8960
که بزرگتر می شود قاضی می شود، که مثل یک قاضی، یک شخص حقوقی است که
25:59
on criminal cases and so on, so he becomes a professional legal person, then he uses
219
1559160
8800
در مورد پرونده های کیفری و غیره تصمیم می گیرد، بنابراین تبدیل به یک شخص حقوقی حرفه ای می شود، سپس از
26:07
this word pantaloon, which just means a silly old man that you just laugh at because he's
220
1567960
7280
این کلمه پانتالون استفاده می کند که فقط به معنای پیرمرد احمقی است که شما فقط به او می خندید زیرا او
26:15
become a little bit foolish as he's got older, and then finally a very old man who's only
221
1575240
11880
کمی تبدیل شده است. با بزرگتر شدن احمق، و بالاخره یک مرد بسیار پیر
26:27
just alive still, so that's Jaques being a rather pessimistic person and saying, you
222
1587120
8520
که هنوز زنده است، پس ژاک یک فرد نسبتاً بدبین است و می‌گوید،
26:35
know, how sad it is, people get old and then that's it, and that's their life, it's just
223
1595640
7040
می‌دانید، چقدر غم انگیز است، مردم پیر می‌شوند و بعد تمام می‌شود، و این زندگی آنهاست، فقط
26:42
divided up into possibly seven different roles or characters that they play, so that's a
224
1602680
8760
به احتمالاً هفت نقش یا شخصیت مختلف تقسیم می‌شود که آنها بازی می‌کنند، بنابراین این یک
26:51
metaphor like this, really, in reverse, using the theatre as a metaphor for everyday life
225
1611440
9400
استعاره است. این، واقعاً، برعکس، استفاده از تئاتر به عنوان استعاره ای برای زندگی روزمره
27:00
and people having roles and characters to play, so I hope that's been interesting for
226
1620840
7360
و افرادی که نقش ها و شخصیت هایی برای بازی کردن دارند، بنابراین امیدوارم برای شما جالب بوده باشد
27:08
you and introduced you to some new vocabulary as well and some idioms that you could use
227
1628200
7360
و شما را با لغات جدید و برخی اصطلاحات آشنا کرده باشد که بتوانید خودتان از آنها استفاده
27:15
yourself, so if you'd like to go to the website, www.engvid.com, there's a quiz on this subject
228
1635560
8840
کنید. ، بنابراین اگر می خواهید به وب سایت www.engvid.com بروید، یک مسابقه در مورد این موضوع وجود دارد
27:24
and thank you for watching and hope to see you again soon, okay, bye for now, bye.
229
1644400
7200
و از تماشای شما متشکرم و امیدوارم به زودی دوباره شما را ببینم، بسیار خوب، فعلا خداحافظ، بای.
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7